تبدیل انجام عبادات به عادت

تب‌های اولیه

4 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
تبدیل انجام عبادات به عادت

برای اینکه انجام عبادات برایمان تبدیل به عادت(یعنی بدون توجه ومانند کارهای روزمره) نشود چه کنیم؟

با سلام

به نظر می رسد توجه به دو مساله در عبادات ان را ازعادت جدا می کند :

توجه به فلسفه عبادات :

که ما برای چه این کار ها را انجام می دهیم اقامه نماز فقط برای رفع تکلیف است که نمازی خوانده باشیم وعبادتی کرده باشیم یا نه نماز می خوانیم که نهایت خشوع و بندکی را در مقابل خدای خود نشان دهیم و بکوییم که مطلیع اوامر الهی هستیم توجه به فلسفه عبادات از عادی شدن عبادت جلوکیری می کند

پیشرفت در عبادات و نتایج عملی :

معمولا کار های که از روی عادت باشد لااقل پیشرفت معنوی ندارد مثلا عادت کردیم که ورزش کنیم و سحر خیز باشیم و... ودر عبادات هر عملی که انجام می دهیم

باید نتایج ان را مشاهده کنیم نماز باز دارنده از فحشا و منکر است اکر بعد از هر نماز دوباره به سوی منکرات رفتیم یعنی که هرچند نماز مان از نظر فقهی درست بود ولی از روی عادت است نه بندکی خدا

سئوال دقيقي است
علاوه بر نكات با توجه به نكات زير كمك خوبي است:
1- بايد باورهاي عقلي را به باورهاي قلبي برسانيم (با ذكر،ديدار عرفا و خواندن شرح حال آنها،توجه به نعمت هاي ظاهري و باطني خدا و مرور روزانه آنها،تفكر در نشانه ها و اسما و صفات الاهي و...)
2- دعا ها مانند و اجعل لساني بذكرك لهجا و قلبي بحبك متيما و...
3- يكنواخت و تكراري نبودن اذكار(مثلا در قنوت هميشه يك ذكر نگوييم و...
4 - توجه به نتيجه عبادت بي توجه و تفكر(پوچ)

محمد;6952 نوشت:
برای اینکه انجام عبادات برایمان تبدیل به عادت(یعنی بدون توجه ومانند کارهای روزمره) نشود چه کنیم؟



برای پیشگیری از عادت و گرفتار نیامدن در وضعیت روزمره گی و تکرار زدگی، باید نگاه مان را نسبت به عبادات، تغییر دهیم، نگاه مان را از حالت احساس به اندیشه، از اندیشه به اعتقاد قلبی و از اعتقاد قلبی به عشق و اشتیاق، تکامل بخشیم. به عبارتی رابطه مان را با عبادات، از وضعیت و نسبت تصادف، تکلیف، اجبار و مسئولیت، عبور داده و به یک نیاز و ضرورت تردید ناپذیر در لحظه لحظۀ زندگی مان تبدیل و ارتقاء بخشیم.

به این حقیقت و معنا اعتقاد راسخ، عمیق، قلبی و درونی پیدا کنیم. که انسان موجودی دو ساحتی متشکل از جسم و روح است. و چنانکه جسمش، برای ادامۀ حیات، نیاز به خوردن و آشامیدن دارد و اصل خوردن و آشامیدن (سوای خوردن و آشامیدن های تفریحی) برای بدن، یک ضرورت و نیاز اصیل، یقینی و درونی است. رجوعش به آب و غذا نیز نه تنها از سر عادت نبوده که سراسر احتیاج و نیاز و برای همۀ وجودش یک دغدغه و ضرورت می شود.

به همین جهت، برای حفظ و حیات روح و روانش نیز نیازمند به آب و غذا از جنس خودش است. طاعات و عبادات الهی برای پرورش و تعالی روح انسان، حکم آب و غذا را دارند. و اگر به این سطح از معرفت دست یازد که بدون این آب و غذای معنوی همچون مرده ای است متحرک و بدون ایمان و عمل و عشق حقیقی، از مدار انسانیت خارج شده و چه بسا به جائی می رسد که به تعبیر قرآن: "کالانعام بل هم اضل" می گردد.

بدون شک، با این معرفت و یقین قلبی، خود بخود تصور تکرار پذیری و عادت منتفی می شود.

البته ناگفته نماند؛ انسان برای رسیدن به این مراحل، در همۀ لحظات آن به اکسیر توفیق و عنایت و هدایت الهی محتاج است.

التماس دعا

موضوع قفل شده است