جمع بندی بهتر نیست آدم گناه بکنه ولی گناه های کوچیک کوچیک؟

تب‌های اولیه

14 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
بهتر نیست آدم گناه بکنه ولی گناه های کوچیک کوچیک؟

با سلام و عرض خسته نباشید ...
میخوام 2 مدل انسان رو مشخصا روشون دست بزارم و نظر کارشناسان رو در مورد این گونه از انسان ها بدونم ...

1- انسان های معتقد به اسلام .... مذهب گرا ... خداپرست ... که به دنبال هیچ گونه خطایی تو زندگی نبودن ... ولی به مرور زمان { به علت فاصله گرفتن از گناه } شرایطی تو زندگیشون محقق میشه که دست به گناهان بسیار بزرگ تر میزنن ... مثال : دختری رو خود من میشناسم { از همسایگان } که بسیار مذهب گرا بود . همیشه چادر سرش میکرد و دنبال هوا و هوس نبود و همواره خودش رو از نگاه نا محرم میپوشوند . این دختر خانوم 4 سالی از من بزرگ تر بودند ... به نظر من به علت رعایت بعضی از شرایط ایشون نتونستن ازدواج کنن ... به مرور زمان از فرم ظاهری ایشون و صحبت های اطرافیان متوجه شدیم ایشون افسردگی گرفتن ... و بعد از مدتی نیز ایشون خودکشی کردن

2- برخی از انسان ها هم هستن که معتقد به اسلام هستن ولی اونجوری مذهب گرا نیستن ... گناه میکنن ... ولی نه گناهایی به این بزرگی ...

سوال من اینه که از نظر شما بهتر نیست آدم گناه بکنه ولی گناه های کوچیک کوچیک ....

کارشناس بحث : استاد

[="Tahoma"][="Navy"]

سرود کیهانی;269086 نوشت:
با سلام و عرض خسته نباشید ...
میخوام 2 مدل انسان رو مشخصا روشون دست بزارم و نظر کارشناسان رو در مورد این گونه از انسان ها بدونم ...

1- انسان های معتقد به اسلام .... مذهب گرا ... خداپرست ... که به دنبال هیچ گونه خطایی تو زندگی نبودن ... ولی به مرور زمان { به علت فاصله گرفتن از گناه } شرایطی تو زندگیشون محقق میشه که دست به گناهان بسیار بزرگ تر میزنن ... مثال : دختری رو خود من میشناسم { از همسایگان } که بسیار مذهب گرا بود . همیشه چادر سرش میکرد و دنبال هوا و هوس نبود و همواره خودش رو از نگاه نا محرم میپوشوند . این دختر خانوم 4 سالی از من بزرگ تر بودند ... به نظر من به علت رعایت بعضی از شرایط ایشون نتونستن ازدواج کنن ... به مرور زمان از فرم ظاهری ایشون و صحبت های اطرافیان متوجه شدیم ایشون افسردگی گرفتن ... و بعد از مدتی نیز ایشون خودکشی کردن

2- برخی از انسان ها هم هستن که معتقد به اسلام هستن ولی اونجوری مذهب گرا نیستن ... گناه میکنن ... ولی نه گناهایی به این بزرگی ...

سوال من اینه که از نظر شما بهتر نیست آدم گناه بکنه ولی گناه های کوچیک کوچیک ....

کارشناس بحث : استاد


با سلام خدمت کاربر گرامی و تشکر از سوال خوب شما
اصولا در آمار دادن و تقسیم بندی کردن روشهای متعددی وجود دارد که برخی دقیق تر از بقیه می باشند.
این تقسیم بندی شما و مثالی هم که ذکر کردید ،از نظر علم منطق استقراء ناقص است و استقراء آنهم از نوع ناقص مفید هیچ یقینی نیست؛یعنی در اعتبار سنجی یک موضوع اعتبار چندانی ندارد.چون شما تمام موارد را بررسی نکرده اید.
با این مقدمه باید عرض کنم که موارد متعددی وجود دارد که خلاف ادعای شما(در مورد هر دو دسته) می باشد.لذا کلام شریف شما کلیت ندارد.
نکته بعد آنکه گناه هر چه باشد ،نافرمانی امر پروردگار است و اثار خود را دارد؛شما نمی توانید از آتش انتظار سوزاندن نداشته باشید،چه خود دستتان را بر روی آن بگیرید و چه اینکه کسی بزور اینکار را بکند و چه اینکه حواستان نباشد،بالأخره آتش می سوزاند ؛البته در گناه عمدی یا سهوی انجام دادن آن تفاوتی را در تاثیر گذاری دارد زیرا در ارتکاب عامدانه نیّت خلاف هم در کار بوده ولی در سهو این نیت نیست.
در هر صورت گناه اثر تکوینی خود که مانعیت از رحمت الهی و ایجاد تیرگی در قلب و روح انسان است،را دارد.
از جهت است که امام معصوم علیه السلام فرمودند:نگاه نکن چه گناهی را انجام می دهی ،بلکه بنگر که مخالفت امر چه کسی را می کنی.
گناه اثرات سوء فراوانی دارد و هیچ تضمینی برای کسی که گناه را مرکتب شود بدان امید که روزی توبه کرده و بخشیده شود نمی باشد؛زیرا شاید موفق به توبه صحیح نشود.
در مورد مثال آن خانم که خودکشی کرده نیز باید بررسی دقیق تری انجام داد و معمولا در چنین مواردی ضعف در اعتقادات مخصوصا توحید و خداشناسی کلیدی ترین عامل برای ارتکاب چنین گناهانی می باشد.
امری بود درخدمتم.
[/]

[="Times New Roman"][="DeepSkyBlue"]

سرود کیهانی;269086 نوشت:
با سلام و عرض خسته نباشید ...
میخوام 2 مدل انسان رو مشخصا روشون دست بزارم و نظر کارشناسان رو در مورد این گونه از انسان ها بدونم ...

1- انسان های معتقد به اسلام .... مذهب گرا ... خداپرست ... که به دنبال هیچ گونه خطایی تو زندگی نبودن ... ولی به مرور زمان { به علت فاصله گرفتن از گناه } شرایطی تو زندگیشون محقق میشه که دست به گناهان بسیار بزرگ تر میزنن ... مثال : دختری رو خود من میشناسم { از همسایگان } که بسیار مذهب گرا بود . همیشه چادر سرش میکرد و دنبال هوا و هوس نبود و همواره خودش رو از نگاه نا محرم میپوشوند . این دختر خانوم 4 سالی از من بزرگ تر بودند ... به نظر من به علت رعایت بعضی از شرایط ایشون نتونستن ازدواج کنن ... به مرور زمان از فرم ظاهری ایشون و صحبت های اطرافیان متوجه شدیم ایشون افسردگی گرفتن ... و بعد از مدتی نیز ایشون خودکشی کردن

2- برخی از انسان ها هم هستن که معتقد به اسلام هستن ولی اونجوری مذهب گرا نیستن ... گناه میکنن ... ولی نه گناهایی به این بزرگی ...

سوال من اینه که از نظر شما بهتر نیست آدم گناه بکنه ولی گناه های کوچیک کوچیک ....

کارشناس بحث : استاد

با سلام و احترام خدمت سرود کیهانی بزرگوار
با اجازه ی استاد بزرگوار
بنده فقط نظر شخصی ام رو بیان میکنم..
انسان جایز الخطاست پس از گناهان کوچک هم میتونه مصون نباشد..البته سهوا..
اما اینکه ایشون مرتکب چنین گناه کبیره ای شده اند فکر نمیکنم به خاطر مذهبی بودنشان باشه چون مومن دست به چنین کاری نمیزند..
البته دلیل اصلی خودکشی اون بنده ی خدا اصلا شاید به چیزهایی که اطرافیان فکر میکنند نباشه و مسئله ی کاملا شخصی باشد..
بزرگوار به نظر حقیر وقتی کسی اشتباهی میکند مثال نقصی نیست برای همه ی ادم ها و مجوزی باشد برای گناه های کوچیک...
البته منظور از گناه کوچیک کوچیک چی هست؟
در پناه ابی عبدالله(ع)
[/]

با سلام
گناه کوچیک کوچیک اشکال کوچیک کوچیک داره اما:
اینکه گناه کوچیک بکنه به خاطر اینکه "گناه گچیکه" این طرز فکر گناه کبیره است.
اميرالمؤمنين عليه السلام در توبيخ کوچک انگاشتن گناه مي فرمايند:
«اشد الذنوب ما استهان به صاحبه.(بحار الانوار ج73، ص 364)
«سخت ترين گناهان گناهي است که گناهکار آن را ناچيز و آسان شمرد.» .
در مورد آن خانوم:
من خودم چند نفر را میشناسم که به خاطر ازدواج نکردن فعلا بی حجاب شده اند و به قولی با خدا قهر کرده اند حالا بعدا خود را حلقه آویز کنند نمیدانم.....:Cheshmak:
ولی در صحبتهائی که با ایشان داشته ام به این اطمینان رسیده ام که اشکال ازدواج نکردنشان در طرز فکرشان است نه در حجابشان.وگرنه خیلی از آقایون هستند که یکی از مهمترین معیارهاشون برای ازدواج حجاب است.
یا علی

سلام و خسته نباشید به کاربران
گناه گناهه جه بزرگ باشه چه کوچیک به نطرم بهتره که شما یه باره دیگه احکام دین اسلام رو بخونید

سرود کیهانی;269086 نوشت:
به علت رعایت بعضی از شرایط ایشون نتونستن ازدواج کنن ... به مرور زمان از فرم ظاهری ایشون و صحبت های اطرافیان متوجه شدیم ایشون افسردگی گرفتن ... و بعد از مدتی نیز ایشون خودکشی کردن

سلام
منطقاً «نتیجه یک چیز» از «آن چیز» قابل جدا شدن نیست. مثل «سوزندگی» که از «آتش» قابل جدا شدن نیست.
اگر ازدواج نکردن و افسرده شدن و خودکشی کردن، نتیجه رعایت کردنها بود، باید همه دخترخانم های اهل رعایت، اینطوری میشدند.
آیا هر کس دیگری که مثل ایشون مذهبی بوده و رعایت می کرده، نتیجه ارش این شده که زدواج نکرده و افسرده شده و خود کشی کرده؟
پس این اشتباه ماست اگر با مشاهده چنین موردی، به غلط اینطور استنباط کنیم که ازدواج نکردن و افسردگی و خودکشی، نتیجه رعایت کردنها بوده است.

بلکه در اینجا، سایر ویژگیهای شخصیتی خود آن دختر خانم ( غیر از بعد ایمانی) مشأ این حوادث می توانند باشند.

اما در مورد انجام گناهان کوچک:

امام رضا عليه السلام: الصغائر من الذنوب طرق الي الکبائر و من لم يخف الله في القليل لم يخفه في الکثير.
یعنی: گناهان کوچک راهي بسوي گناهان بزرگ هستند و هر که در گناه اندک از خدا نترسد در گناه بسيار هم از او ترسي نخواهد داشت . (بحار الانوار ج68 ص 174)
پس گناهان کوچک، تدریجاً انسان را به سوی گناهان بزرگتر می کشانند.

قرآن کریم هم می فرماید:
ثم کان عاقبة الذین اساؤا السؤی ان کذبوا بایات الله و کانوا بها یستهزؤن.
یعنی: پس عاقبت آنهایی که کار بد انجام می دادند این شد که آیات و نشانه های خداوند را تکذیب کردند و آنها را مسخره کردند.

امام صادق(ع) می‌فرمایند:
اگر کسی گناه کرد، یک نقطه سیاه در دلش پدیدار می‌شود که می‌تواند با توبه، آن نقطه را پاک کند. اما اگر توبه نکرد و گناه او تکرار شد و دچار گناهِ روی گناه شد، آن نقطه سیاه گسترش می‌یابد و سیاهی گناه مداوم، کم کم همه دلش را فرا می‌گیرد و دیگر رستگار نمی‌شود.

سلام
بنظر من انسان ممکنه اشتباهاتی انجام بده مثلا پسری بصورت کاملا اتفاقی با خانمی بد اشنا بشه و بعد از مدتی نیت پلید اونو بفهمه و عقب نشینی کنه
یا خطاهای که قابل جبران باشه
مثلا من غیبت می کنم(واسه خودم پیش اومده)بعدش گفتم ای وای چیکار کردم بهش زنگ زدم گفتم فلانی ببخشید من اینو گفتم اونم گفته حلال و از این به بعد هر چیزی خواستی پشت من بگو از ته دل راضیم
یا یه دروغی می گی بعدش می ری بهش می گی من دروغ گفتم ببخشید
درسته که اینا خطاهای بزرگین ولی در بسیاری از موارد قابل جبران
ولی اگر من بیام پول یه شخصی رو به زور بگیرم و مثلا چند سال دیگه بخوام پس بگردونم این دیگه قابل جبران نیس یا اگر دختر و پسر مومنی با هم روابط کاملا غیر مشروع داشته باشن شک نکنین این قابل جبران نیس مگر با مجازاتی که در قران اومده
پس خیلی خیلی رو رفتار خودمون دقت داشته باشیم
در مورد خودکشی هم باید عرض کنم که خیلی از خانم ها بخاطر برخی مساله های پوچ اینطور می شن
خانم فکرش می ره رو پسری که هیچ گاه هم بهش فکر نمی کنه
یا از این قبایل
یعنی 99درصد خودکشی دختران بخاطر مساله های عشق و عاشقی پوچ هست طوری می شن که انگار اگر یه دقیقه همدیگه رو نبینن دنیا نابود می شه در صورتی که اگر با هم ازدواج کنن 99درصدشون 6ماه پیش هم نمی مونن فقط بخاطر پدیده بنام توهم و فعالیت چند هورمون
افسردگی مراحل زیادی داره کسانی که در طول هفته بیشتر شبا خواب نمی رن و وقتی سرشون رو می ذارن تا ساعت ها بیدارن از عوامل بسیار جدی افسردگی حاد می باشد

انسان مادامي كه گناه ميكند ولي او طاغوت و شيطان است (و الذين كفروا اوليائهم الطاغوت) و مادامي كه

اطاعت ميكند از ذات اقدس احديت سبحانه وتعالي در ولايت الله است ( الله ولي الذين آمنوا ) وانسان موفق

نميشود بر ترك محرمات و انجام واجبات مگر به استعانت و استمداد از خداي تبارك وتعالي و اين معني در

ذكر " لا حول ولا قوه الا بالله " وارد شده است و گوينده آن اقرار ميكند كه اي خدا من قادر به ترك معاصي

و قادر به انجام واجبات نيستم مگر آن كه تو مرا ياري دهي

سرود کیهانی;269086 نوشت:
با سلام و عرض خسته نباشید ...

سرود کیهانی;269086 نوشت:

میخوام 2 مدل انسان رو مشخصا روشون دست بزارم و نظر کارشناسان رو در مورد این گونه از انسان ها بدونم ...

1- انسان های معتقد به اسلام .... مذهب گرا ... خداپرست ... که به دنبال هیچ گونه خطایی تو زندگی نبودن ... ولی به مرور زمان { به علت فاصله گرفتن از گناه } شرایطی تو زندگیشون محقق میشه که دست به گناهان بسیار بزرگ تر میزنن ... مثال : دختری رو خود من میشناسم { از همسایگان } که بسیار مذهب گرا بود . همیشه چادر سرش میکرد و دنبال هوا و هوس نبود و همواره خودش رو از نگاه نا محرم میپوشوند . این دختر خانوم 4 سالی از من بزرگ تر بودند ... به نظر من به علت رعایت بعضی از شرایط ایشون نتونستن ازدواج کنن ... به مرور زمان از فرم ظاهری ایشون و صحبت های اطرافیان متوجه شدیم ایشون افسردگی گرفتن ... و بعد از مدتی نیز ایشون خودکشی کردن

2- برخی از انسان ها هم هستن که معتقد به اسلام هستن ولی اونجوری مذهب گرا نیستن ... گناه میکنن ... ولی نه گناهایی به این بزرگی ...

سوال من اینه که از نظر شما بهتر نیست آدم گناه بکنه ولی گناه های کوچیک کوچیک ....

کارشناس بحث : استاد

اکثریت رو نگاه کن بعد مثال بزن!
به نظرم اکثریت دخترایی که خودکشی میکنن دین و ایمون درست و حسابی ندارن !
و اتفاقا به خاطر همین بی دین و ایمونی و کم اطلاعیشون فکر میکنن بعد از مرگ راحت میشن!!!!!
اما همین اطلاعات دینی و غیر میتونه یک عامل بازدارنده برای دخترای مومنی باشه که به اون مرحله از زندگی میرسن و باعث میشه خودکشی نکنن!!!!
دقیقا مثالتون برعکس بود!

[="Arial"][="RoyalBlue"]بنام او

سرود کیهانی;269086 نوشت:
با سلام و عرض خسته نباشید ...
میخوام 2 مدل انسان رو مشخصا روشون دست بزارم و نظر کارشناسان رو در مورد این گونه از انسان ها بدونم ...

1- انسان های معتقد به اسلام .... مذهب گرا ... خداپرست ... که به دنبال هیچ گونه خطایی تو زندگی نبودن ... ولی به مرور زمان { به علت فاصله گرفتن از گناه } شرایطی تو زندگیشون محقق میشه که دست به گناهان بسیار بزرگ تر میزنن ... مثال : دختری رو خود من میشناسم { از همسایگان } که بسیار مذهب گرا بود . همیشه چادر سرش میکرد و دنبال هوا و هوس نبود و همواره خودش رو از نگاه نا محرم میپوشوند . این دختر خانوم 4 سالی از من بزرگ تر بودند ... به نظر من به علت رعایت بعضی از شرایط ایشون نتونستن ازدواج کنن ... به مرور زمان از فرم ظاهری ایشون و صحبت های اطرافیان متوجه شدیم ایشون افسردگی گرفتن ... و بعد از مدتی نیز ایشون خودکشی کردن

2- برخی از انسان ها هم هستن که معتقد به اسلام هستن ولی اونجوری مذهب گرا نیستن ... گناه میکنن ... ولی نه گناهایی به این بزرگی ...

بااحترام به شما سرودكيهاني عزيز..
بگمانم والبته شايد شما غرض ومنظورديگري داشتيد كه شايد و علارغم علم ناچيزمن نتوانستيد آنرا خوب بيانش نماييد و ..
وبااجازه شما ، من حدسم را چنين بيان مينمايم كه شايد شما قصد داشتيد بگوييد { فراز و نشيب } و يا وجود گناه به هراندازه دروجود انسانها و دركناراعمال خوب و ثواب لازم و ضروري خواهد بود ولي چه بهتركه اين گناهان كوچك باشند تا خدايي نكرده درون انسان تبديل به اعقده هاي رواني حاد مانند اين دخترخانم نگردند ..

سرود کیهانی;269086 نوشت:
سوال من اینه که از نظر شما بهتر نیست آدم گناه بکنه ولی گناه های کوچیک کوچیک ....

والبته اين حدس ناقص من بود ازمطالب وسوال شما كه اگرچنين باشد بايد بگويم پاسخ من مثبت خواهدبود و اين درمورد همه انسانها والبته بغيرازاستثنائات صدق مينمايد و حتي انسانهايي بوده اند كه دربچگي بسياربازيگوش بودند ولي وقتي بزرگترشدند برعكس بسيارهم خوب ومتين شده اند و يا عكس اين قضيه و حتي انسانهايي بوده اند كه درزمان جواني دورتر به غرايض و شهوت ميل پيدانموده اند و ازآنطرف هم ديرتر ازوجودشان رفته بيرون و يا وقتي هم گرفتارش شدند خيلي شديد بوده كه .. و يا عكس آن و ..
ودركل فكرميكنم اين فرازونشيب يا تعادل بايد يك جورايي برقراربشه ..
و درپايان اگرهم حدس و گمان من اشتباه بود انشاا... كه برمن خواهيد بخشيد..

باسپاس..[/]

[="Arial"][="RoyalBlue"]بنام او

سرود کیهانی;269086 نوشت:
با سلام و عرض خسته نباشید ...
میخوام 2 مدل انسان رو مشخصا روشون دست بزارم و نظر کارشناسان رو در مورد این گونه از انسان ها بدونم ...

1- انسان های معتقد به اسلام .... مذهب گرا ... خداپرست ... که به دنبال هیچ گونه خطایی تو زندگی نبودن ... ولی به مرور زمان { به علت فاصله گرفتن از گناه } شرایطی تو زندگیشون محقق میشه که دست به گناهان بسیار بزرگ تر میزنن ... مثال : دختری رو خود من میشناسم { از همسایگان } که بسیار مذهب گرا بود . همیشه چادر سرش میکرد و دنبال هوا و هوس نبود و همواره خودش رو از نگاه نا محرم میپوشوند . این دختر خانوم 4 سالی از من بزرگ تر بودند ... به نظر من به علت رعایت بعضی از شرایط ایشون نتونستن ازدواج کنن ... به مرور زمان از فرم ظاهری ایشون و صحبت های اطرافیان متوجه شدیم ایشون افسردگی گرفتن ... و بعد از مدتی نیز ایشون خودکشی کردن

2- برخی از انسان ها هم هستن که معتقد به اسلام هستن ولی اونجوری مذهب گرا نیستن ... گناه میکنن ... ولی نه گناهایی به این بزرگی ...

بااحترام به شما سرودكيهاني عزيز..
بگمانم والبته شايد شما غرض ومنظورديگري داشتيد كه شايد و علارغم علم ناچيزمن نتوانستيد آنرا خوب بيانش نماييد و ..
وبااجازه شما ، من حدسم را چنين بيان مينمايم كه شايد شما قصد داشتيد بگوييد { فراز و نشيب } و يا وجود گناه به هراندازه دروجود انسانها و دركناراعمال خوب و ثواب لازم و ضروري خواهد بود ولي چه بهتركه اين گناهان كوچك باشند تا خدايي نكرده درون انسان تبديل به اعقده هاي رواني حاد مانند اين دخترخانم نگردند ..

سرود کیهانی;269086 نوشت:
سوال من اینه که از نظر شما بهتر نیست آدم گناه بکنه ولی گناه های کوچیک کوچیک ....

والبته اين حدس ناقص من بود ازمطالب وسوال شما كه اگرچنين باشد بايد بگويم پاسخ من مثبت خواهدبود و اين درمورد همه انسانها والبته بغيرازاستثنائات صدق مينمايد و حتي انسانهايي بوده اند كه دربچگي بسياربازيگوش بودند ولي وقتي بزرگترشدند برعكس بسيارهم خوب ومتين شده اند و يا عكس اين قضيه و حتي انسانهايي بوده اند كه درزمان جواني دورتر به غرايض و شهوت ميل پيدانموده اند و ازآنطرف هم ديرتر ازوجودشان رفته بيرون و يا وقتي هم گرفتارش شدند خيلي شديد بوده كه .. و يا عكس آن و ..
ودركل فكرميكنم اين فرازونشيب يا تعادل بايد يك جورايي برقراربشه ..
و درپايان اگرهم حدس و گمان من اشتباه بود انشاا... كه برمن خواهيد بخشيد..

باسپاس..[/]

[="purple"] با عرض سلام خدمت برادر سرود و باقی دوستان.

دختر خانم ها به هزار و یک دلیل ممکنه چادری بشند حتی ممکنه نماز بخونن و مسجد برند و ... مثلا واسه خاطر رضای شوهر یا رضای پدر یا رضای پایگاه بسیج و ... و بنظرم تعداد کمی از خانم ها هستند که از سر معرفت و در نتیجه ایمان و یقین قلبی و برای رضای خداوند تسلیم این مهم میشوند.[/]

[="purple"] بنظر من مشکل همه ی جوونای ما فقر معرفتی هستش و بس.[/]

[="royalblue"]وَلا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ[/]

منم مثل سایر دوستان با انجام گناهان کوچیک (البته بنظر ما کوچیک نه خدا) مخالفم چرا که این گناهان به ظاهر کوچیک همون خطوات شیطان هستند و بزودی شیطان زیر یکی از این قدم ها زیر پای شخص رو خالی خواهد کرد چراکه [="royalblue"]إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ[/].

[="purple"]برای مثال یک مثال ملموس و شایع عرض میکنم.مثلا اگر نگاه به نامحرم رو (حتی دو ثانیه) یک گناه کوچیک بشماریم این گام اول در بندگی شیطان خواهد بود و طرف بزودی در چنبره ی شیطان قرار خواهد گرفت و راه فراری هم نخواهد داشت.چون اون نگاه حرام دستگیره و طنابی دور گردن ما خواهد شدن برای اینکه شیطان مارو به طرف گام های بعدی بکشه برای همین هم حدیث راجع برای منع از این گناه به نظر ما کوچیک زیاده.

از طرفی شما با انجام هرگناه کوچیک از درون شکست سختی خواهید خورد چون گناه هرچه که باشد یعنی نه به خدا و بله به شیطان و یعنی بندگی شیطان و سرکشی از خدا و یعنی سبک شمردن دستور خدا و زیر پا گذاشتن حکم خدا.همین شکست درونی (فطری) شمارو به قدر کافی برای عدم مقاومت و تسلیم پذیری برای میادین گناه بعدی ضعیف خواهد کرد.

ولی در عوض اگر در مقابل همین گناهان به اصطلاح کوچیک سر خم نیاورید بی شک من تضمین خواهم کرد که در مقابل گناهان بزرگتر هم تسلیم نشوید. ولی چرا؟

چون مقاومت و تسلیم ناپذیری مقابل گناهان کوچیک مثل واکسن عمل خواهد کرد.

واکسن چیست؟ میکروب ضعیف شده ی بیماری ها.

واکسن چگونه از بیماری جلوگیری میکند؟ وقتی واکسن به خون فرد تزریق میشه گلبول های سفید و سیستم ایمنی بدن به راحتی اون اون میکروب رو نابود میکنن و برای میکروب های قوی تر از همون نوع قوی تر خواهند شد.ولی اگر قبلش در مقابل همون میکروب های ضعیف مقاومت نکنند مطمینا با میکروب قوی تر از پا خواهند افتاد.

فکر کنم این دلایل کافی باشه تا حتی فکر گناه کوچیکم از سرتون بیرون کنید.[/]

[="Arial"][="RoyalBlue"]بنام او

mehranzo313;271098 نوشت:
ولی در عوض اگر در مقابل همین گناهان به اصطلاح کوچیک سر خم نیاورید بی شک من تضمین خواهم کرد که در مقابل گناهان بزرگتر هم تسلیم نشوی

منم با احترام بشما كاربرگرامي وهمه عزيزاني كه چنين نگرشي دارند و علارغم اينكه خودم معتقدم كه اين گناهان كوچك اند كه اگربراي مهار يا هدايتشان تلاش ننماييم ، بمرورتبديل به گناهان بزرگتر و غيرقابل جبران خواهندشد و درواقع اين نوع گناهان اند كه بايد مورد توجه قرارگيرند و نه مقداركوچك وبزرگي آن .. عرض مينمايم يا بهتراست بگويم كه منم تضمين مينمايم كه شما متاسفانه داريد و داريد بدون خواست قبلي يا قلبي .. نسخه نابودي غيرممكن او را دريك مدت زمان غيرممكن ميپيچيد..{ البته بايد ببخشيد كه اگرمنظورسرود كيهاني محترم همانگونه كه عرض شد اين بوده باشد كه انسان درهرصورت بايد وبايد گناه مرتكب شود كه اگرچنين است چه بهتر اين گناه كوچك و درحد جبران باشد و نه گناهاني كه راه بازگشت و توبه و بخشش نخواهندداشت .. مانند كشتن يك انسان كه ديگرنميشود زنده اش كرد و شايد با هيچ ثروت مالي نيزقابل جبران يا بازگشت او نخواهد شد و يا درهمين رابطه و كشتن هم بازهم كشتن انساني كه هيچ كس وكاري راندارد و حتي هيچ آرزويي غيرازمرگ ندارد يا انساني كه براي خانواده يا قوم يا مذهب و مردم كشورش بسيارتا بسيارمهم وعزيز و گرامي و حتي تاثيرگذار درسرنوشت آنان خواهدبود } { والبته اين جداي از استثنائاتي چون پيامبران الهي و ائمه معصومين {ع} و افراد پاكي خواهد بود كه بخواست واراده خداوند معصون ازهرنوع لغزش وگناهي ميمانند و شيطان نيز بخواست پروردگارخود گردن نهاده و به اينچنين افرادي نزديك هم نميشده و نخواهدشد كه اگرمن اشتباه ميكنم تقاضاي راهنمايي نيزمينمايم..}

باسپاس..[/]

بسمه تعالی

پست جمع بندی:

سوال:
دو دسته افراد را معرفی می کنم:
1- انسان های معتقد به اسلام .... مذهب گرا ... خداپرست ... که به دنبال هیچ گونه خطایی تو زندگی نبودند ... ولی به مرور زمان { به علت فاصله گرفتن از گناه } شرایطی تو زندگیشان محقق میشود که دست به گناهان بسیار بزرگ تر میزنند ... مثال : دختری را می شناسم { از همسایگان } که بسیار مذهب گرا بود . همیشه چادر سرش می کرد و دنبال هوا و هوس نبود و همواره خودش را از نگاه نا محرم می پوشاند . این دختر خانوم 4 سالی از من بزرگ تر بودند ... به نظر من به علت رعایت بعضی از شرایط ایشان نتوانستند ازدواج کنند ... به مرور زمان از فرم ظاهری ایشان و صحبت های اطرافیان متوجه شدیم ایشان افسردگی گرفتند ... و بعد از مدتی نیز خودکشی کردند.

2- برخی از انسان ها هم هستند که معتقد به اسلام هستند ولی خیلی مذهب گرا نیستند ... گناه میکنند ... ولی نه گناهانی به این بزرگی ...

از نظر شما این بهتر نیست که انسان خیلی مذهب گرا نبوده و چند گناه کوچک انجام بدهد تا اینکه خیلی مذهب گرا باشد و بعد از مدتی در اثر عواملی مرتکب به گناه بزرگی شود؟

پاسخ :
1- اصولا در آمار دادن و تقسیم بندی کردن روشهای متعددی وجود دارد که برخی دقیق تر از بقیه می باشند. این تقسیم بندی شما و مثالی هم که ذکر کردید ،از نظر علم منطق استقراء ناقص است و استقراء آن هم از نوع ناقص مفید هیچ یقینی نیست؛یعنی در اعتبار سنجی یک موضوع اعتبار چندانی ندارد.چون شما تمام موارد را بررسی نکرده اید.
با این مقدمه باید عرض کنم که موارد متعددی وجود دارد که خلاف ادعای شما(در مورد هر دو دسته) می باشد.لذا کلام شریف شما کلیت ندارد.
2- نکته بعد آنکه گناه هر چه باشد ،نافرمانی امر پروردگار است و اثار خود را دارد؛شما نمی توانید از آتش انتظار سوزاندن نداشته باشید،چه خود دستتان را بر روی آن بگیرید و چه اینکه کسی بزور اینکار را بکند و چه اینکه حواستان نباشد،بالأخره آتش می سوزاند ؛البته در گناه عمدی یا سهوی انجام دادن آن تفاوتی را در تاثیر گذاری دارد زیرا در ارتکاب عامدانه نیّت خلاف هم در کار بوده ولی در سهو این نیت نیست.
4- در هر صورت گناه اثر تکوینی خود که مانعیت از رحمت الهی و ایجاد تیرگی در قلب و روح انسان است،را دارد. از این جهت است که امام معصوم علیه السلام فرمودند:نگاه نکن چه گناهی را انجام می دهی ،بلکه بنگر که مخالفت امر چه کسی را می کنی.
5- گناه اثرات سوء فراوانی دارد و هیچ تضمینی برای کسی که گناه را مرکتب شود بدان امید که روزی توبه کرده و بخشیده شود نمی باشد؛زیرا شاید موفق به توبه صحیح نشود.
* در مورد مثال آن خانم که خودکشی کرده نیز باید بررسی دقیق تری انجام داد و معمولا در چنین مواردی ضعف در اعتقادات مخصوصا توحید و خداشناسی کلیدی ترین عامل برای ارتکاب چنین گناهانی می باشد.

6- منطقاً «نتیجه یک چیز» از «آن چیز» قابل جدا شدن نیست. مثل «سوزندگی» که از «آتش» قابل جدا شدن نیست.
اگر ازدواج نکردن و افسرده شدن و خودکشی کردن، نتیجه رعایت کردنها بود، باید همه دخترخانم های اهل رعایت، اینطوری میشدند.

آیات و احادیث در خصوص گناهان کوچک:

*اميرالمؤمنين عليه السلام در توبيخ کوچک انگاشتن گناه مي فرمايند:
«اشد الذنوب ما استهان به صاحبه.(بحار الانوار ج73، ص 364)
«سخت ترين گناهان گناهي است که گناهکار آن را ناچيز و آسان شمرد.» .

*امام رضا عليه السلام: الصغائر من الذنوب طرق الي الکبائر و من لم يخف الله في القليل لم يخفه في الکثير.
یعنی: گناهان کوچک راهي بسوي گناهان بزرگ هستند و هر که در گناه اندک از خدا نترسد در گناه بسيار هم از او ترسي نخواهد داشت . (بحار الانوار ج68 ص 174))
پس گناهان کوچک، تدریجاً انسان را به سوی گناهان بزرگتر می کشانند.

*قرآن کریم هم می فرماید:
ثم کان عاقبة الذین اساؤا السؤی ان کذبوا بایات الله و کانوا بها یستهزؤن.
یعنی: پس عاقبت آنهایی که کار بد انجام می دادند این شد که آیات و نشانه های خداوند را تکذیب کردند و آنها را مسخره کردند.

*امام صادق(ع) می‌فرمایند:
اگر کسی گناه کرد، یک نقطه سیاه در دلش پدیدار می‌شود که می‌تواند با توبه، آن نقطه را پاک کند. اما اگر توبه نکرد و گناه او تکرار شد و دچار گناهِ روی گناه شد، آن نقطه سیاه گسترش می‌یابد و سیاهی گناه مداوم، کم کم همه دلش را فرا می‌گیرد و دیگر رستگار نمی‌شود.
* اگر منظور از سوال این بوده باشد:
"که شما قصد داشتيد بگوييد { فراز و نشيب } و يا وجود گناه به هراندازه دروجود انسانها و دركناراعمال خوب و ثواب لازم و ضروري خواهد بود ولي چه بهتركه اين گناهان كوچك باشند تا خدايي نكرده درون انسان تبديل به اعقده هاي رواني حاد مانند اين دخترخانم نگردند؟"
سوال شما كه اگرچنين باشد بايد بگويم پاسخ من مثبت خواهدبود و اين درمورد همه انسانها والبته بغيرازاستثنائات صدق مينمايد و حتي انسانهايي بوده اند كه دربچگي بسياربازيگوش بودند ولي وقتي بزرگترشدند برعكس بسيارهم خوب ومتين شده اند و يا عكس اين قضيه و حتي انسانهايي بوده اند كه درزمان جواني دورتر به غرايض و شهوت ميل پيدانموده اند و ازآن طرف هم ديرتر ازوجودشان رفته بيرون و يا وقتي هم گرفتارش شدند خيلي شديد بوده كه .. و يا عكس آن و ..
ودركل فكرميكنم اين فرازونشيب يا تعادل بايد يك جوري برقراربشود ..
* البته اين جداي از استثنائاتي چون پيامبران الهي و ائمه معصومين {ع} و افراد پاكي خواهد بود كه بخواست واراده خداوند معصون ازهرنوع لغزش وگناهي مي مانند و شيطان نيز بخواست پروردگارخود گردن نهاده و به اينچنين افرادي نزديك هم نمي شده و نخواهد شد.


موضوع قفل شده است