جمع بندی خودشيريني؛ خوب يا بد؟

تب‌های اولیه

7 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
خودشيريني؛ خوب يا بد؟

سلام بچه ها!حالتون چطوره؟ نمي دونم تا به حال با آدماي به اصلاح خودشيرين برخورد كردين يانه؟ اصلا خودشيريني خوبه يا بد. يا خودشيريني همون چاپلوسيه يا نه؟با يه آدم خودشيرين كه خودش اين اخلاق رو بد نمي دونه چه جوري برخورد كنم.رفتارش آزار دهنده ست.

کارشناس بحث : مصباح

mah.17;268234 نوشت:
سلام بچه ها!حالتون چطوره؟ نمي دونم تا به حال با آدماي به اصلاح خودشيرين برخورد كردين يانه؟ اصلا خودشيريني خوبه يا بد. يا خودشيريني همون چاپلوسيه يا نه؟با يه آدم خودشيرين كه خودش اين اخلاق رو بد نمي دونه چه جوري برخورد كنم.رفتارش آزار دهنده ست.

mah.17;268234 نوشت:

کارشناس بحث : مصباح


با سلام خدمت شما، برای به دست آوردن جواب کافی و درست در هر مطلبی بهتر است که آدم آن موضوع را خوب واکاوی کند و صور مختلف آن را مورد بررسی قرار دهد. در این زمینه ذکر چند نکته بجاست:
1ـ اول باید بدانیم که انسان ذاتاً تمایل دارد که محبوب قلوب دیگران شود و امام زین العابدین(ع) هم از خداوند در زیارت امین الله این را مسئلت می کند آنجا که می فرماید: فاجعل نفسی ...محبوبه فی ارضک و سمائک یعنی خدایا مرا در زمین و آسمانت محبوب قرار بده.البته با این توضیح که محبت آنها را در طول محبت الهی قرار دهیم و نه در مقابل محبوب الهی شدن.
2ـ مدح و ستايش مسلمین صفتى خوب و عملى زیبا است که باعث حصول محبت، و موجب دوستى و الفت مى‏گردد، خصوصا هرگاه در غياب ايشان بوده باشد. و موجب ادخال فرح و سرور در دل برادر مؤمن مى‏شود، البته چنین نیست که هر گونه مدحى و ستايشى خوب و پسنديده باشد، بلكه اين در صورتى است كه: آنچه را مدح مى‏كند راست باشد و مدح ظالمان و فاسقان را نكند. و مشتمل بر دروغى نباشد. و از روى ريا و نفاق نباشد، كه اگر از روى نفاق باشد آن مدح بد است اگر چه راست باشد. چون آن باعث سرور و شادی ظالم و فاسق مى‏گردد. و شادكردن ايشان را مذموم، بلكه حرام مى‏دانند.(1)
3ـ اگر خودشیرینی به معنای مدارا با مردم ـ معنای مدارا: ناگواری که از کسی به شخص برسد او تحمل کند و به روی خود نیاورد ـ و یا رفق و نرمی با مردم باشد خیلی ممدوح و پسندیده است؛ اما اگر به معنای تملق و چاپلوسی باشد که فقط با هدف تقرب به کسی که از او تعریف می کند باشد نادرست است.
4ـ در مواجهه با غیر خودمان همیشه تا مقداری که جا دارد کارها و اعمال وی را حمل بر محمل خوبی کنیم مثلا در این باره بگوییم او می خواهد محبت و ارادت خودش را ابراز کند ولی اگر یقین کردیم که قصد او نادرست است دیگر خودمان را قول نزنیم؛ اما در مورد کارهای خودمان تا زمانی که به وسواسی نکشد سوء ظن داشته باشیم.
5ـ راهکار مقابله با کسی که خودشیرینی مذموم می کند این است که : به او کم محلی کنیم و برای او آشکار و روشن کنیم که از این مدح و تعریفهای او خوشحال نمی شویم و در قلب نیز از این تعریفها خوشحال نشویم و ناراحتی خود را به او ابراز کنیم و به او اجازه عرض اندام در این میدان ندهیم.
موفق باشید.
1ـ معراج السعاده، ملا احمد نراقی، چاپ سوم، سال 1375ش، انتشارات هجرت، ص 572

سلام علیکم
بنده چند وقت پیش داشتم سلسله مباحث استاد شجاعی درباره " حقوق والدین " رو گوش میدادم
ایشان میفرمودند تملق در مقابل دو گروه اشکالی نداره ( لفظش دقیقا یادم نیست )
یکی در مقابل خدا و دیگری در مقابل والدین
آیا این مطلب درسته ؟ و میشه نسبت به والدین چاپلوسی کرد ؟
آیا تملق و چاپلوسی این است که انسان از کسی خیلی تعریف کند ولو اصلا قابل مدح نباشد ؟

باسلام
شاید اسم این کاری که ما درمقابل پدر ومادر یا حتی خداوند انجام میدیم چاپلوسی نباشه ما وقتی به بزرگی مقام اونها ایمان داشته باشیم تعریف کردن از اونها ایرادی نداره
یه مثال:من اعتقاد کامل دارم که خداوند کریم است شاید کرامت ملموسی تو زندگی من زیاد اتفاق نیوفتاده باشه اما وقتی توی یه جمع از کریم بودن خدا چاپلوسانه تعریف کنم اونجوری اونها به کریم بودن خدا بهتر پی میبرند.
این جوری خودت رو پیش خدا عزیز کردی.

الـــعبد;344701 نوشت:
بنده چند وقت پیش داشتم سلسله مباحث استاد شجاعی درباره " حقوق والدین " رو گوش میدادم
ایشان میفرمودند تملق در مقابل دو گروه اشکالی نداره ( لفظش دقیقا یادم نیست )
یکی در مقابل خدا و دیگری در مقابل والدین
آیا این مطلب درسته ؟ و میشه نسبت به والدین چاپلوسی کرد ؟

سلام و عرض ادب؛
در مورد فرموده استاد شجاعي نمي توانيم قضاوتي داشته باشيم. اما احتمالا منظور ايشان، اظهار فروتنی نسبت به والدين است كه در واقع نوعي تکريم علم و عمل و بزرگداشت کمال و فضيلت است و اشکالي ندارد و بيانگر روح تواضع و کرنش در برابر بزرگي و عظمت مي باشد.
بديهي است هر نوع اظهار فروتنی برای دیگران تملق حساب نمی شود بلكه میزان استحقاق فرد مورد نظر است.
موفق باشيد.

الـــعبد;344701 نوشت:
آیا تملق و چاپلوسی این است که انسان از کسی خیلی تعریف کند ولو اصلا قابل مدح نباشد ؟


آري؛ تعريف انسان از ديگري به اندازه اي كه مستحق آن نباشد، تملق و چاپلوسي است.
امام علی علیه السلام:
اَلثَّناءُ بِاَكثَرَ مِنَ الستِحقاقِ مَلَقٌ وَ التَّقصيرُ عَنِ الستِحقاقِ عِىٌّ اَو حَسَدٌ؛(1) تعريف بيش از استحقاق، چاپلوسى و كمتر از استحقاق، از ناتوانى در سخن و يا حسد است.

پي نوشت :
1. علامه مجلسى، بحار الأنوار، مؤسسة الوفاء بيروت - لبنان، 1404 هجرى قمري، ج70،‌ص 295 .

پرسش :

خودشيريني خوبه يا بد؟ در هنگام برخورد با افراد خودشيرين كه خودش اين اخلاق رو بد نمي داند،در حالي كه رفتارش آزار دهنده است، چه واكنشي بايد داشت؟

پاسخ :
احتمالا منظور از خودشيريني،‌تملق و چاپلوسي است.در اين صورت مي گوئيم:
مدح و ستايش نسبت به ديگران بردو گونه است :
گاه مثبت و سازنده و سبب دلگرمى خادمان و يأس خائنان و پيشرفت جامعه است. لذا فرمود : «مُدِحَ مَنْ يَسْتَحَقُّ الْمَدْحَ؛ آن كس كه سزاوار مدح و ثناست، مدح و ستايش شود». (1)
لكن بايد به اين دقت كرد كه مدح از حدّ تجاوز نكند. چرا كه "الثَّناءُ بِأَكْثَرِ مِنَ الْاسْتِحْقاقِ مَلَقٌ" (2) مدح و ستايش بيش از استحقاق تملّق است.

و ديگر اين كه اينكه هدف گوينده تقرّب به شخص ممدوح و رسيدن به منافع نامشروع خود نباشد.
امام علی (علیه السلام) مي فرمايد:
الْمُنافِقُ وَقِحٌ غَبىٌّ مُتَمَلِّقٌ شَقىٌّ؛ منافق، بى‏شرم و كودن، چاپلوس و بدبخت است.(3)
و گاه سبب تخريب و عقب افتادگى و تقويت شوكت ظالمان است.
پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله) مى‏ فرمايد: إِذا مُدِحَ الْفاجِرُ اهْتَزَّ الْعَرْشَ وَ غَضِبَ الرَّبُّ؛ (4) هرگاه شخص فاجر مدح و ستايش شود، عرش خدا به لرزه در مى‏آيد و خداوند غضب مى‏ كند.

نكته :
گاه در بين مردم از رفتارهاي برخي افراد به خودشيريني تعبير مي كنند. اگر مراد قائل اين تعبير اين باشد كه فرد از ديگري به اندازه اي كه مستحق آن نبوده،ستايش كرده و از او تعريف و تمجيد كرده است اين عمل تملق و چاپلوسي است و بايد ترك شود.
در حديثى از اميرمؤمنان على (عليه السلام) مى‏خوانيم: إيَّاكَ وَ الْمَلَقُ فَإنَّ الْمَلَقَ لَيْسَ مِنْ خَلائِقِ الايمانِ؛(5) از تملّق بپرهيز كه با ايمان سازگار نيست.
امام هادی (علیه السلام) به کسی که در ستایش از ایشان افراط کرده بود فرمودند:
أقبل علی شأنک، فإن کثرة الملق یهجم علی الظنة، و اذا حللت من أخیک فی محل الثقة فاعدل عن الملق الی حسن النیة؛از این کار خودداری کن که تملق بسیار، بدگمانی به بار آورد و اگر برادر مؤمنت مورد اعتماد تو واقع شد، از تملق او دست بردار و حسن نیت نشان ده.(6)

گاه مراد از نسبت خودشيريني به ديگري از سوء تفاهم و بدبيني و خلط موضوعات منشأ مي گيرد. مثل اين كه گاه به فردي كه نسبت به والدين خود،‌احترام و رسيدگي فراوان مي كند مي گويند براي والدين خودشيريني مي كند.
اين نسبت درست نيست زيرا اگر اظهار فروتنی و تواضع فرزند در برابر والدين در واقع نوعي تکريم ايشان و بيانگر روح تواضع و کرنش در برابر بزرگي و عظمت آنها است و اشکالي ندارد و مدح و ستايش نشانه قدردانى و حق‏شناسى و سبب تشويق نيكوكاران و صالحان مى‏ شود.

برخورد با چاپلوسان و متملقان
در مواجهه با با افرادي كه رفتارناپسند تملق و چاپلوسي دارند دو گام بايد برداشت:
1. تا جايي كه امكان دارد رفتارهاي وي را حمل بر صحت كنيم. مثلا بگوييم او می خواهد محبت و ارادت خودش را ابراز کند اما نمي داند رفتارش آزار دهنده است.
اگر یقین کردیم که قصد او نادرست است دیگر خودمان را گول نزنیم. اميرالمومنين مي فرمايد:
رُبَّ مَفْتُونٍ بِحُسْنِ الْقَوْلِ فيهِ؛(7) چه بسيار اشخاصى كه به واسطه مدح و تمجيد، گرفتار فريب و فتنه مى‏شوند.

2. او را نسبت به رفتارناپسندش آگاه كنيم. البته اين مطلب بايد با زبان نرم و همراه با حسن برخورد انجام شود.
اميرالمومنين در برابر سخناني كه مشتمل بر ثناء و مدح ايشان بود فرمود : فَلَا تُكَلِّمُونِي بِمَا تُكَلَّمُ بِهِ الْجَبَابِرَةُ، وَ لَاتَتَحَفَّظُوا مِنِّي بِمَا يُتَحَفَّظُ بِهِ عِنْدَ أَهْلِ الْبَادِرَةِ وَ لَاتُخَالِطُونِي بِالْمُصَانَعَةِ (8) با من آن‏گونه كه با زمامداران ستمگر سخن گفته مى‏شود سخن نگوييد و آن‏گونه كه مردم خود را در برابر حاكمان تندخو و جبّار حفظ مى‏ كنند محدود نسازيد و به طور تصنّعى و منافقانه با من رفتار نكنيد.

پي نوشت ها:
1. مكارم شيرازي،‌ پيام امام اميرالمؤمنين عليه‏ السلام، ج‏8، ص 263.
2. علامه مجلسى، بحار الأنوار، مؤسسة الوفاء بيروت - لبنان، 1404 هجرى قمري، ج70،‌ص 295 .
3. عبدالواحد بن محمد تميمى آمدى، غرر الحكم و درر الكلم، ، انتشارات دفتر تبليغات اسلامى قم، 1366 هجرى شمسي،‌ ص 458.
4. علامه مجلسى، بحار الأنوار، ج74، ص 152 .
5. عبدالواحد بن محمد تميمى آمدى، غرر الحكم و درر الكلم، ص 215 .
6. علامه مجلسى، بحار الأنوار، ج70، ص 295 .
7. همان.
8. مكارم شيرازي،‌ پيام امام اميرالمؤمنين عليه‏ السلام، ج‏8، ص 268.

موضوع قفل شده است