شعری برای امام حسین (ع)

تب‌های اولیه

2 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
شعری برای امام حسین (ع)

به نام خدا
سلام
یک روز صبح که از خواب بیدار شدم، یادم آمد که در خواب دیده ام که شخصی، شعری (نوحه ای) درباره امام حسین (ع) خواند و من شنیدم، که مثل آن را در زیبایی و معنا و حزن انگیزی در عالم بیداری نشنیده بودم. حدود 10 تا 14 بیت شاید بود. من ابتدا ابیات زیادی از آن به یادم می آمد ولی دقایقی که از بیدار شدنم گذشت، همه اش فراموشم شد و فقط نصف یک بیت یادم مانده بود که خودم تا آنجا که ممکن بود سعی کردم ترمیمش کنم. آن بیت زبانحال امام حسین (ع) در لحظه افتادنشان از اسب بود. آن بیت این بود:

روی دوشت بوده ام وقتی که کودک بوده ام،
مادرم حالم ببین، اکنون ز زین افتاده ام.

البته ترمیم دیگری از این بیت هم انجام دادم:

در آغوشت بوده ام وقتی که کودک بوده ام،
مادرم حالم ببین، اکنون ز زین افتاده ام.


این بیت، لحظه افتادن امام حسین (ع) از بلندی ( در اینجا: زین اسب) را با زمانی که آن حضرت در کودکی در بلندی (در اینجا: دوش یا آغوش مادر) بوه اند مقایسه می کند. حالتی که هم اکنون توأم با انبوه مصایب و ناراحتی است، در کودکی توأم با شادمانی و شور و شوق.

به نظر بنده خیلی زیباست که لحظه افتادن امام حسین (ع) از زین اسب (که "سقوط از بلندی" است) را با آن لحظه ای که ایشان (در کودکی) روی دوش پدر یا مادر بزرگوار خود بوده اند ربط بدهیم و مقایسه کنیم. اگر پدر یا مادر بزرگوارشان در کودکی در وقتی که امام حسین (ع) بر بالای دوششان بود، یاد لحظه افتادن ایشان از اسب (در کربلا) با آن وضعیت خاص، می افتادند، چه حال روحی برایشان پیدا می شد؟