علل همزیستی بعضی از انسانها با حیواناتی چون سگ و گربه چیست؟

تب‌های اولیه

15 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
علل همزیستی بعضی از انسانها با حیواناتی چون سگ و گربه چیست؟

با سلام و قبولی طاعات
ارتباطات انسان به چهار بخش تقسیم می شود ارتباط انسان با خودش ، باخدا ، دیگران و طبیعت اطراف معمولا افراد عادی از روش های انسانی و معقولانه سعی می کند به بهترین وجه با این ارتباطات چهار گانه زندگی کنند مثلا هر انسانی اگر سگ یا گربه ای ببیند با توجه به رفتار آن حیوان ممکن است رفتاری را انجام دهد مثلا اگر سگ حمله کند شاید انسان از خودش دفاع کند و گاهی ممکن است به ظاهر گربه یا سگی نگاه کند و احساس خوشایندی نسبت به زیبایی آن داشته باشد .
اما در پاسخ شما افرادی که معمولا در روابط انسانی که با همنوعان خود مانند پدر، مادر خواهر، برادر ،دوست، همسر و.... دچار ناکامی هستند و معمولا براي حل مسايل خودشان با ديگران به صورت مكرر از هيجانات منفي مانند خودخواهي، خشم ، تنفر ، قهر و انزوا استفاده مي كنند و احساس مي كنند كه ديگران آنها را درك نمي كنند و ارزش ارتباط و زندگي مشترك را با ايشان ندارند پس به دنبال جانداراني مي روند كه تسلط كافي بر‌ آنها داشته باشند و از طرفي نيازهاي خودشان را به صورت پاتولو‍ژيك در كنار اين حيوانات برآورده كنند مثلا با آن ها حرف مي زنند و در درد دل مي كنند و حتي با تماس لمسي سعي در ايجاد آرامش در خود مي كنند در واقع با این گونه همزیستی ها برای انکار مشکلات ارتباطي واقعی است از طرفي با این کار نوعی تخلیه احساسی و هیجانی صورت مي گيرد اينگونه افراد نیازهای ارتباطی با همنوع خود را در حیوانات جست و جو می کند و حیوانات را نوعی جایگزین روابط شکست خورده خود با انسان ها می پندارند و از نظر سبك زندگي معمولا این افراد منزوی و از مهارت های ارتباطی ضعیفی برخوردارند و به تدریج از جامعه کنار رفته و یک واپس روی به بعد حیوانیت خود دارند .


بسم الله الرحمن الرحيم
سلام عليكم جميعا و رحمه الله و بركاته

اميدوار;262891 نوشت:
افرادی که معمولا در روابط انسانی که با همنوعان خود مانند پدر، مادر خواهر، برادر ،دوست، همسر و.... دچار ناکامی هستند و معمولا براي حل مسايل خودشان با ديگران به صورت مكرر از هيجانات منفي مانند خودخواهي، خشم ، تنفر ، قهر و انزوا استفاده مي كنند و احساس مي كنند كه ديگران آنها را درك نمي كنند و ارزش ارتباط و زندگي مشترك را با ايشان ندارند پس به دنبال جانداراني مي روند كه تسلط كافي بر‌ آنها داشته باشند و از طرفي نيازهاي خودشان را به صورت پاتولو‍ژيك در كنار اين حيوانات برآورده كنند مثلا با آن ها حرف مي زنند و در درد دل مي كنند و حتي با تماس لمسي سعي در ايجاد آرامش در خود مي كنند در واقع با این گونه همزیستی ها برای انکار مشکلات ارتباطي واقعی است از طرفي با این کار نوعی تخلیه احساسی و هیجانی ثورت مي گيرد اينگونه افراد نیازهای ارتباطی با همنوع خود را در حیوانات جست و جو می کند و حیوانات را نوعی جایگزین روابط شکست خورده خود با انسان ها می پندارند و از نظر سبك زندگي معمولا این افراد منزوی و از مهارت های ارتباطی ضعیفی برخوردارند و به تدریج از جامعه کنار رفته و یک واپس روی به بعد حیوانیت خود دارند .

بسيار عالي توصيف كرديد خدا خيرتان بدهد

حقير مطلبي اعتقادي را هم ذكر ميكنم كه مرتبط با موضوع اين تاپيك است و آن حس هم نوع پنداري حاصله از ارتباط ميان انسان و حيوان است.

آنچه كه امروز در غرب

[spoiler]
و متاسفانه در اثر كم توجهي تعدادي مستندهاي تلويزيوني ترجمه شده در شبكه هاي خودي[/spoiler]
شاهديم
تبليغ هم نوع و هم زاد پنداري ميان انسان و حيوان در قالب مستند هاي مذكور است.

اين هم نوع و همزاد پنداري در اثر زندگي مشترك اين دو و در شرايط مشابه ميان انسان و حيوان خانگي اش به تصوير كشيده ميشود و با تعريف عواطف و احساسات مشترك ميان اين دو موجود به بيننده و خود شخص تلقين ميشود كه تفاوت آن چناني اي ميان تو و آن حيوان نيست.

اين تبليغات طبعا به مشتركات جسماني مشترك ميان انسان و حيوان ميپردازد و نكات اشتراك آنها را به حدي برجسته ميكند كه شخص آگاه و ناخودآگاه قابليت تعالي خود را فراموش ميكند و آن حيوان را حتي فرزند خود و.... خطاب مينمايد .

ما مسلمانان و كلا اهل كتاب معتقديم شان انسان از حيوان بالاتر است بواسطه شعور و قوه اختيار و تصميم گيري و همچنين توانائي تعالي بواسطه وجود توانائيهاي ذكر شده.

و اين توانائي براي حيوانات قابل تصور نيست حيوان توانائي فهم و درك تفاوت ميان عمل زشت و نيكو را ندارد و هر عكس العملي انجام ميدهد بر اساس غريزه اوست.

و اين خلقت الهي است
هركسي سعي در پنهان نمودن اين تفاوت در خلقت مينمايد مشخصا او سعي بر مخالفت با حكم و اراده الهي را در سر دارد و مطرود درگاه الهي است.

ياحق


اميدوار;262891 نوشت:
در واقع با این گونه همزیستی ها برای انکار مشکلات ارتباطي واقعی است از طرفي با این کار نوعی تخلیه احساسی و هیجانی ثورت مي گيرد اينگونه افراد نیازهای ارتباطی با همنوع خود را در حیوانات جست و جو می کند و حیوانات را نوعی جایگزین روابط شکست خورده خود با انسان ها می پندارند و از نظر سبك زندگي معمولا این افراد منزوی و از مهارت های ارتباطی ضعیفی برخوردارند و به تدریج از جامعه کنار رفته و یک واپس روی به بعد حیوانیت خود دارند .

سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش

با تشکر از کارشناس بزرگوار امیدوار گرامی ومطالب مفید وتسلط خوبشان بر مسایل مشاوره ای :Gol:

با توجه به شیوع مسئله ی مطروحه سؤالات بسیاری در این باب از نظر فقهی و روانشناسی دربین جوانان وخانواده های ایشان پرسیده میشود که اکثرا" جای تأمل دارد وبه نظرم رسید برای دوستان نیز امکان استفاده وبهره در پاسخ به این سؤالات باشد ویا حتی بابی باشد برای مطرح کردن سؤالات دوستان وکاربران گرامی .

اولین سؤال این که : فایده ویا آسیب های این رفتار(پناه عاطفی بردن به حیوانات ) که کم کم عرف جامعه میشود را با مقیاس میزان تأثیرات مثبت و منفی روانی ورفتاری افرادی که این راهکار را جایگزین روابط انسانی نموده اند را بفرمایید .

دوستان معمولا" درهر دو سایت ازبنده ایراد میگیرند که کمی روان تر بنویسم . به همین دلیل جهت تمرین ، متن بالا را اینطور ساده مکینم

کسانی که به جای ارتباط برقرار کردن با سایر انسانها به دنبال پرکردن جای خالی این ارتباط عاطفی با حیوانات هستند دچار چه آسیبها ویا احیانا" چه ثمرات ترمیمی عاطفی خواهند شد ؟ ویا بهتر بگویم این افراد از این ارتباط با حیوانات چقدر از لحاظ روانی در ارتباطاطشان با دیگران دچار آسیب ویا بهبود میگردند؟

حق یارتان :Gol:

••ostad••;263001 نوشت:
سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش

با تشکر از کارشناس بزرگوار امیدوار گرامی ومطالب مفید وتسلط خوبشان بر مسایل مشاوره ای :gol:

با توجه به شیوع مسئله ی مطروحه سؤالات بسیاری در این باب از نظر فقهی و روانشناسی دربین جوانان وخانواده های ایشان پرسیده میشود که اکثرا" جای تأمل دارد وبه نظرم رسید برای دوستان نیز امکان استفاده وبهره در پاسخ به این سؤالات باشد ویا حتی بابی باشد برای مطرح کردن سؤالات دوستان وکاربران گرامی .

اولین سؤال این که : فایده ویا آسیب های این رفتار(پناه عاطفی بردن به حیوانات ) که کم کم عرف جامعه میشود را با مقیاس میزان تأثیرات مثبت و منفی روانی ورفتاری افرادی که این راهکار را جایگزین روابط انسانی نموده اند را بفرمایید .

دوستان معمولا" درهر دو سایت ازبنده ایراد میگیرند که کمی روان تر بنویسم . به همین دلیل جهت تمرین ، متن بالا را اینطور ساده مکینم

کسانی که به جای ارتباط برقرار کردن با سایر انسانها به دنبال پرکردن جای خالی این ارتباط عاطفی با حیوانات هستند دچار چه آسیبها ویا احیانا" چه ثمرات ترمیمی عاطفی خواهند شد ؟ ویا بهتر بگویم این افراد از این ارتباط با حیوانات چقدر از لحاظ روانی در ارتباطاطشان با دیگران دچار آسیب ویا بهبود میگردند؟

حق یارتان :gol:

با عرض سلام مجدد و تشکر از توجهتان
خدمت شما عرض کنم که پناه بردن به حیوانات نوعی پاک کردن صورت مسأله است این گونه افراد در صورت عدم اقدام به درمان دچار اختلالات شناختی می شوند و در ابتدایی ترین تعاملاتشان با جامعه رفتارهای ناپخته از خود بروز می دهند و بیشتر دچار افسردگی و حتی وسواس و اضطراب می شوند و یک نوع وابستگی به حضور فیزیکی و ملامست با این گونه جانداران به آنها آرامش کاذب می دهد در واقع می توان گفت مثلا کسی که استخوان درد دارد به جای اینکه به آزمایشات و معاینات دقیق مانند رادیولوژی و.... اقدام کنند ، شروع به مصرف مسکن کند و مصرف این مسکن ها و آرام بخش ها را به عنوان یک درمان قطعی و دایمی تلقی کند تصور کنید بعد از مدتی اگر دچار پوکی استخوان باشد ممکن است با یک افتادن دیگر نتواند راه برود زیرا خود مانع انتقال درد به سیستم اعصاب و روان می شده است در این گونه موارد هم فرد نوعی مشکلات ارتباطی خود را انکار می کند و با سرگرم شدن به این گونه روابط در باتلاق اختلال رفتاری و ارتباطی بیشتر فرو می رود .
البته ناگفته نماند شاید در فرهنگ مغرب زمین افراد از دوران کودکی به دلایل فرهنگی با سگ و گربه رابطه مسالمت آمیز و صمیمی داشته باشند و این گونه ارتباطات هدفمند و برنامه ریزی شده و البته محدود مانعی برای روابط انسانی آنها نباشد ولی در فرهنگ ما معمولا افرادی که برای ارتباطات خود حیوانات را انتخاب می کنند در روابط عاطفی انسانی خود نوعی شکست را تجربه کرده و دنبال حل مشکل خود نیست بلکه با پاک کردن صورت مسأله به دنبال جایگزین به قول معروف زبان بسته می گردنند .

با تشکر از دوستان عزیز که از مطالبشون بهره بردم.
ما یه فامیل داریم که به خاطر چشم و همچشمی و پیروی از مد حیوان آوردن و این باعث کاهش رفت و آمد شده.
یعنی احساس کمبود و عدم اعتماد به نفس و شاید غرور و فخر فروشی زیاد هم بتونه باعث این کارها بشه.
خدا که من در آینده طوری توجیح نشم که از این کارا بکنم.آینده رو چه دیدی آدم زود عوض میشه.

اميدوار;262891 نوشت:
با سلام و قبولی طاعات
ارتباطات انسان به چهار بخش تقسیم می شود ارتباط انسان با خودش ، باخدا ، دیگران و طبیعت اطراف معمولا افراد عادی از روش های انسانی و معقولانه سعی می کند به بهترین وجه با این ارتباطات چهار گانه زندگی کنند مثلا هر انسانی اگر سگ یا گربه ای ببیند با توجه به رفتار آن حیوان ممکن است رفتاری را انجام دهد مثلا اگر سگ حمله کند شاید انسان از خودش دفاع کند و گاهی ممکن است به ظاهر گربه یا سگی نگاه کند و احساس خوشایندی نسبت به زیبایی آن داشته باشد .
اما در پاسخ شما افرادی که معمولا در روابط انسانی که با همنوعان خود مانند پدر، مادر خواهر، برادر ،دوست، همسر و.... دچار ناکامی هستند و معمولا براي حل مسايل خودشان با ديگران به صورت مكرر از هيجانات منفي مانند خودخواهي، خشم ، تنفر ، قهر و انزوا استفاده مي كنند و احساس مي كنند كه ديگران آنها را درك نمي كنند و ارزش ارتباط و زندگي مشترك را با ايشان ندارند پس به دنبال جانداراني مي روند كه تسلط كافي بر‌ آنها داشته باشند و از طرفي نيازهاي خودشان را به صورت پاتولو‍ژيك در كنار اين حيوانات برآورده كنند مثلا با آن ها حرف مي زنند و در درد دل مي كنند و حتي با تماس لمسي سعي در ايجاد آرامش در خود مي كنند در واقع با این گونه همزیستی ها برای انکار مشکلات ارتباطي واقعی است از طرفي با این کار نوعی تخلیه احساسی و هیجانی صورت مي گيرد اينگونه افراد نیازهای ارتباطی با همنوع خود را در حیوانات جست و جو می کند و حیوانات را نوعی جایگزین روابط شکست خورده خود با انسان ها می پندارند و از نظر سبك زندگي معمولا این افراد منزوی و از مهارت های ارتباطی ضعیفی برخوردارند و به تدریج از جامعه کنار رفته و یک واپس روی به بعد حیوانیت خود دارند .

درود

جناب امیدوار این نظر شخصی شماست یا مطالعات و تحقیقات روانشناسی بطور علمی انجام شده و به چنین نتیجه ای رسیدند؟ اگه حالت دومه در صورت امکان منبع چند تا از این مطالعات رو در اختیار ما قرار بدید.

ممنون :Gol:

وایسلی گوجا;263244 نوشت:
درود

جناب امیدوار این نظر شخصی شماست یا مطالعات و تحقیقات روانشناسی بطور علمی انجام شده و به چنین نتیجه ای رسیدند؟ اگه حالت دومه در صورت امکان منبع چند تا از این مطالعات رو در اختیار ما قرار بدید.

ممنون :gol:


با سلام و تشکر
خدمت شما عرض کنم این مقاله با توجه مشاهدات و گزارشات مراجعینی بوده که غالبا وسواس و اضطراب داشته اند و یکی از موضوعات نگرانی و وسواس آنها در منطقه مسکونی وسواس و مشغولیت فکری نسبت به مراقبت بهتر نسبت به حیواناتی مانند سگ و گربه بوده از طرفی کتاب هایی با عنوان مهارت های زندگی و مهارت های ارتباطی تا اندازه ای به این نکات می پردازد موفق باشید.

گم گوی و گزیده گوی چون در .

من دختر خانوم دیدم سگ بغل کرده بود و حجابش خراب بود . سگ نجسه . روز بروزهم بیشتر دارن سگ گردانی میکنند . الو احکام کجای دین است این غلط؟ .

سلام
به نظر من بعضی ادم ها به خاطر این سگ میخرند که از تنهایی در بیایند البته خوب است که انسانها با یاد خدا قلب خود را تسکین دهند ببخشید من یک سوال هم داشتم همسایه روبه رویی ما در خانه خود سگ دارد اگر من وارد خانه ان ها شوم من هم نجس میشوم؟
ممنون

سپید79;267461 نوشت:
سلام به نظر من بعضی ادم ها به خاطر این سگ میخرند که از تنهایی در بیایند البته خوب است که انسانها با یاد خدا قلب خود را تسکین دهند ببخشید من یک سوال هم داشتم همسایه روبه رویی ما در خانه خود سگ دارد اگر من وارد خانه ان ها شوم من هم نجس میشوم؟ ممنون

سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش

اگر به هرشکلی تماس با بدن سگ داشته باشید که خیس یا تری وجود داشته یاشد (چه دست شما خیس باشد وجه بدن سگ خیس باشد ) موضع تماس نجس میشود وباید تطهیر گردد .

همچنین اگر آب دهان سگ بر لباس یا قسمتی از بدن شما تماس پیدا کند نیز ان موضع یا آن قسمت لباس نجس میشود وباید تطهیر گردد

وهمچنین اگر موی سگ بر لباس شما قرار بگیرد وبخواهید با آن نماز بخوانید چه بدانید وچه از وجود آن موی سگ بی اطلاع باشید نماز باطل است .

وگرنه صرف وجود سگ در مکانی بدون احراز این شرایط سبب نجاست فرد حاضر در آن مکان نمیشود .

حق یارتان :Gol:

[="Tahoma"][="Black"]

سپید79;267461 نوشت:
سلام به نظر من بعضی ادم ها به خاطر این سگ میخرند که از تنهایی در بیایند البته خوب است که انسانها با یاد خدا قلب خود را تسکین دهند ببخشید من یک سوال هم داشتم همسایه روبه رویی ما در خانه خود سگ دارد اگر من وارد خانه ان ها شوم من هم نجس میشوم؟ ممنون

با عرض سلام و احترام و تشکر از سئوال حضرت عالی

صرف ورود به خانه ای که سگ دارد موجب نجاست فرد نمی شود مگر اینکه برخوردی همراه انتقال رطوبت با سگ صورت بگیرد که در این صورت موجب نجاست خواهد بود.

همیشه سالم و سرفراز باشید[/]

سلام.در مورد سگ شکاری حکم چیه.من بعضی اوقات بعضی هم شده چند هفته پشت هم میرم خونه پدربزرگم.با توجه به روستا بودن و اقلیم جنگلی سگ شکاری دارن.وقتی تفنگ دستم میگیرم حیوان سر از پا نمیشناسه و میپره بغلم مقداری بازی میکنه و بعد منو میکشه با هم بریم شکار.یعنی تا حالا من نجس بودم و نمیدونستم.؟؟همچین گفتین که به شک افتادم.ولی یادمه تو رساله جناب بهجت گفته بودن اشکالی نداره و بسم الله باید بگی موقع شکار.باز دقیق یادم نیست منو به شک انداختین...

نقل قول:
اما در پاسخ شما افرادی که معمولا در روابط انسانی که با همنوعان خود مانند پدر، مادر خواهر، برادر ،دوست، همسر و.... دچار ناکامی هستند و معمولا براي حل مسايل خودشان با ديگران به صورت مكرر از هيجانات منفي مانند خودخواهي، خشم ، تنفر ، قهر و انزوا استفاده مي كنند و احساس مي كنند كه ديگران آنها را درك نمي كنند و ارزش ارتباط و زندگي مشترك را با ايشان ندارند پس به دنبال جانداراني مي روند كه تسلط كافي بر‌ آنها داشته باشند و از طرفي نيازهاي خودشان را به صورت پاتولو‍ژيك در كنار اين حيوانات برآورده كنند مثلا با آن ها حرف مي زنند و در درد دل مي كنند و حتي با تماس لمسي سعي در ايجاد آرامش در خود مي كنند در واقع با این گونه همزیستی ها برای انکار مشکلات ارتباطي واقعی است از طرفي با این کار نوعی تخلیه احساسی و هیجانی صورت مي گيرد اينگونه افراد نیازهای ارتباطی با همنوع خود را در حیوانات جست و جو می کند و حیوانات را نوعی جایگزین روابط شکست خورده خود با انسان ها می پندارند و از نظر سبك زندگي معمولا این افراد منزوی و از مهارت های ارتباطی ضعیفی برخوردارند و به تدریج از جامعه کنار رفته و یک واپس روی به بعد حیوانیت خود دارند .

با سلام و تشکر از شما جناب امیدوار

در رابطه با توضیحتون ایا تحقیقی شده؟ در کجا به چه شکل؟ اگه ادرس بدید ممنون میشم.

زمانی با دکتر عاطف وحید کلاس داشتیم ایشان آمریکا استاد دانشگاه و ایران رئیس انجمن روان شناسی بالینی بودند.
وی یکی از دلائل عمده روی آوردن به pet و حیوان دست آموز و خانگی را نابسامانی اوضاع خانواده در غرب بیان می کردند می گفتند.
در غرب صله رحم و دید و باز دید زیاد معنی ندارد. اغلب خانواده ها تک فرزند هستند و وقتی فرزندشان از بین آنها می رود تنها می شوند برای این که از دیدن اشیاء در منزل خسته می شوند و نمی توانند با انسان ارتباط داشته باشند سراغ جانداری مثل سگ و گربه و...می روند.

سلام.ممنون ازنكات ارزنده همه دوستان وكارشناسان محترم.

ببخشيد اگراجازه ميديد منم يه نكته كوچيك بگم.

نگه داري ازحيوانات درهرصورت به معناي كمبودتوجه ويااختلالات شناختي وتربيتي نيست.به خيلي ازعوامل مربوطه كه فكرميكنم خارج ازبحثه وطولاني ميشه.فقط تنهابه نكته اي درمورد كودكان بسنده ميكنم:

ديده شده كه بچه هاهم نسبت به حيوانات ونگه داشتن اون حتي پرنده ها گاهاعلاقه شديد نشان ميدن.

نگران اين موضوع نباشيد.گاهي علت اين نگهداري دركودكان كنجكاوي زيادان هادرمورد حيوانات وسايرموجوداته.

علت ديگه هم اينه كه كودكان ازابرازاحساساتشون شبيه بزرگترهالذت ميبرن.حس مادرانه كودك نسبت به پردنده اش وياحيوانش ويا حس دوستانه پسربا حيوان محلي وياپرنده اش رونبايد سركوب كنيد ويابترسيد كه فرزندشمامشكل داره.

اجازه بديد بادنياي حيوانات هم آشنابشن.اما مراقب باشيد اون هاجاي شمارونگيره!اگربافرزندخودتون نامهربان باشيد به زودي به حيوان محلي درخانه كه مثل يك دوست براي اون هست ونيازش روبا اشاره به كودك نشان ميده وابسته ميشه.

كودك درقبال حيوانش احساس مسئوليت ميكنه ومثل يه حامي دركنارش ميمونه.شماهم ازرفتارش تقليدكنيدوحامي حيوان وياپرنده كودك باشيداما بارفتاربهتر ميتونيد كاري كنيد كه كودك خيلي وابسته نشه به حيوان
ازطرفي تنوع دراون به خرج بديد.
اگرمدتي باجوجه بازي ميكنه وقتي كمي بزرگترشدجوجه وتغييرشكل داد يك حيوان زيباتر براش تهيه كنيد مثل خرگوش.

داشتن تنوع در حيوانات وياپرنده ها باعث ميشه هم حس نيازشون(كنجكاوي وكنترل كردن احساس بزرگي)برطرف بشه وهم وابسته نشن به اونهاو هميشه به شماتكيه كنند.
البته من تبليغ نميكنم كه حتماواسش تهيه كنيد.خب نه.اگرخودش علاقه نشان دادبدون سركوب كردن كودك همكاري كنيدباهاش.:Gol:

موضوع قفل شده است