جمع بندی در نماز همه به آرامش میرسند اما من...

تب‌های اولیه

7 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
در نماز همه به آرامش میرسند اما من...

با سلام از کجاش بگم هر وقت میخام نماز بخوانم اعصابم میریزه بهم چرا چون دائم شک میکنم آیا اولا وضوم باطل شده یا نه وسط نماز همش حواسم به اینه که نکنه وضوم باطل بشه مخصوصا تو سجده آیا الان باد خارج شد یا نشد این اولیش
از وقتی که متوجه شدم باید حروف را صحیح ادا کرد همش حواسم به اینه که آیا صحیح تلفظ کردم یا نه و وسط حمد و سوره برمیگردم دوباره یا سه باره تلفظ میکنم اینم اعصابمو خورد کرده
وبعدیش هم تو از بس فکرم مشغول وضو و الفاظ هست یادم میره رکعت چندم هستم آیا تشهد خواندم یا نه آیا اون ذکر رو گفتم یا نه وسط نماز هر چی فکر میکنم یادم نمیاد مجبور میشم سلام بدم و نماز رو اعاده کنم
بعدشم که به حساب خودم نماز تموم میشه میام سر فکر نمازم چجور بود و همینطور فکرم مشغوله تا جایی که نزدیکانم میگن چته تو همی چرا همش اعصابت خورده اما نمیدونن همش به خاطر این فکر هاست
خلاصه همه دارن از نماز آرامش میگیرن اما من دائم اضطراب دارم آیا درست بود یا نبود
آخه این چه نمازیه من میخونم اعصابم به هم میریزه هر چی هم دعا و توسل میکنم اذکار ضد وسواس میگم راحت نمیشم بعضی وقت ها به افراد بی نماز که نگاه میکنم میگم خوش به حالت خیالت راحت هست مثل من دائم تشویش و نگرانی نداری

یه چیز دیگه هم اذیتم میکنه یک افکاری به ذهنم خطور میکنه که ناصبین(دشمنان اهل بیت) هم کم میارن و نگرانیم و فکرم را هزار برابر بیشتر کرده حتی مجبور میشم خودم را لعن کنم از دست این خطورات کثیف.
خدا وکیلی کمکم کنید راحت بشم اجرتون با امام زمان عج

[="Black"]سلام دوست عزیز:Gol:

به اسک دین خوش آمدید:Gol:

تاپیک های زیر را ملاحظه بفرمایید تا کارشناسان محترم پاسخگوی سوال شما باشند!

http://www.askdin.com/thread17777.html

http://www.askdin.com/thread18931.html

http://www.askdin.com/thread14449.html

http://www.askdin.com/thread17851.html

http://www.askdin.com/thread5280.html

http://www.askdin.com/thread13579.html

http://www.askdin.com/thread17190.html

علی یارتان:Gol:[/]

[="Tahoma"]به نام علی اعلی

سلام و عرض ادب و احترام

در خصوص قسمت اول سوالتون همانطور که سرکار po0neh چند تا لینک معرفی کردند

MN110;262283 نوشت:

یه چیز دیگه هم اذیتم میکنه یک افکاری به ذهنم خطور میکنه که ناصبین(دشمنان اهل بیت) هم کم میارن و نگرانیم و فکرم را هزار برابر بیشتر کرده حتی مجبور میشم خودم را لعن کنم از دست این خطورات کثیف.
خدا وکیلی کمکم کنید راحت بشم اجرتون با امام زمان عج

در خصوص این قسمت دوم هم مطالعه این پست مفیده: افکار شیطانی (نيازمند کمک) (کارشناس: امیدوار)

التماس دعا
یا علی:Gol:

سلام. برای چند بار کاملا بی خیال نماز بخونید بعد نماز هم کارهایی انجام بدید که وقتتون پر شه که مجبور نشید دوباره نمازتونو تکرار کنید. خداوند راضی نیست شما اذیت شید. دین اسلام دین خوبیه. خیلی کتاب( کتاب های مورد علاقه) بخونید و تنها نمونید بخاطر افکارتون میگم. من آدمایی رو می شناسم که مشکل دوم شما رو داشتند و موفق شدند مطمئنم شما هم می تونید.خداوند به حق عزت و جلال خودش کمکتون کنه.

ای بابا من که ناشکر نیستم اما الان بعضی چیزهای مادی رو دارم و مهمترین چیز که روحیه خوب هستش رو ندارم و از خدا به خاطر بعضی مسایل فاصله گرفتم و دیگه چندین سال هستش عبادت نمیکنم به خاطر همین حس میکنم که افسرده شدم

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد راهنما

MN110;262283 نوشت:
با سلام از کجاش بگم هر وقت میخام نماز بخوانم اعصابم میریزه بهم چرا چون دائم شک میکنم آیا اولا وضوم باطل شده یا نه وسط نماز همش حواسم به اینه که نکنه وضوم باطل بشه مخصوصا تو سجده آیا الان باد خارج شد یا نشد این اولیش
از وقتی که متوجه شدم باید حروف را صحیح ادا کرد همش حواسم به اینه که آیا صحیح تلفظ کردم یا نه و وسط حمد و سوره برمیگردم دوباره یا سه باره تلفظ میکنم اینم اعصابمو خورد کرده
وبعدیش هم تو از بس فکرم مشغول وضو و الفاظ هست یادم میره رکعت چندم هستم آیا تشهد خواندم یا نه آیا اون ذکر رو گفتم یا نه وسط نماز هر چی فکر میکنم یادم نمیاد مجبور میشم سلام بدم و نماز رو اعاده کنم
بعدشم که به حساب خودم نماز تموم میشه میام سر فکر نمازم چجور بود و همینطور فکرم مشغوله تا جایی که نزدیکانم میگن چته تو همی چرا همش اعصابت خورده اما نمیدونن همش به خاطر این فکر هاست
خلاصه همه دارن از نماز آرامش میگیرن اما من دائم اضطراب دارم آیا درست بود یا نبود
آخه این چه نمازیه من میخونم اعصابم به هم میریزه هر چی هم دعا و توسل میکنم اذکار ضد وسواس میگم راحت نمیشم بعضی وقت ها به افراد بی نماز که نگاه میکنم میگم خوش به حالت خیالت راحت هست مثل من دائم تشویش و نگرانی نداری

با عرض سلام و ادب خدمت شما پرسشگر گرامی
امیدوارم نکاتی که خدمت شما عرض میکنم راهگشا باشد
این را بدانید که شما تنها کسی نیستید که با این مشکل دست و پنجه نرم می کنید و انسانهای فراوانی اینگونه می باشند لذا با امید و توکل برخدا و توسل به ائمه معصومین در مسیر برطرف شدن گام بردارید
در مورد وسواس در وضو و نماز و شک در آنها به نکاتی توجه فرمایید

ضررهاى وسواس عبارت است از:
1 اتلاف وقت و از دست دادن سرمايه ارزشمند عمر زيرا بازيابى زمان از دست رفته امكان ندارد
2 عدم توانايى در تمركز حواس و ايجاد حواس پرتى
3 بازماندن از كارهاى اصلى (از جمله تحصيل علم و مطالعه و درس خواندن و به دنبال آن افت تحصيلى)
4 خسته شدن ذهن و بى حوصله شدن فرد براى فكر كردن درباره موضوعات مهم و اساسى زندگى و تحصيلى.
و...

مراجعه و مطالعه به تاپیک هایی که دوستان اشاره کرده اند بسیار راهگشا میباشد ما علاوه بر اینکه توصیه فراوان میکنیم به مطالعه تاپیکهای معرفی شده نکات مهمی را برای شما تکرار مینماییم

  1. در ابتدا نظر مرجع تقلید خود را خوب مطالعه نمایید و سعی کنید آن را عمل نمایید و دنبال بیشتر از آن نباشید
  2. مهمترین راه در درمان وسواس عدم پاسخ دهي: مهمترين و كلي ترين راه درمان وسواس، بي توجهي به پيام هاي آن و عدم پاسخ دهي عملي به آن است . اين بيماري در صورتي ادامه مي يابد و تشديد مي شود كه به نداهاي دروني آن كه مبتني بر تكرار عمل ، يا دقت بي مورد و يا قضاوت غير منطقي و افراطي نسبت به امور است، پاسخ دهي عملي شود. براي مقابله با اين حالت بهترين راه بي اعتنايي به اين پيامها و ترتيب اثر ندادن به آنها است. اگر مدتي اين روش عملي شود ، به طور قطع از شدت ابتلا به آن كاسته خواهد شد (در واقع به شک خود هرگز اعتنا نکنید و هر موقع که شک کردید چون علل این شک ها شیطان می باشد با خود بگویید من دلم میخواهد مثلا اینطور نماز بخوانم یا اینطور وضو بگیرم و دیگر بهدشک بها ندهید و نماز خود را ادامه دهید و دیگر تکرار ننمایید و ملاک عمل خود و صحت آن را عرف مذهبی قرار دهید)
  3. مهمترین علت وسواس اضطراب می باشد سعی کنید اضطراب خود را کاهش دهید

MN110;262283 نوشت:
یه چیز دیگه هم اذیتم میکنه یک افکاری به ذهنم خطور میکنه که ناصبین(دشمنان اهل بیت) هم کم میارن و نگرانیم و فکرم را هزار برابر بیشتر کرده حتی مجبور میشم خودم را لعن کنم از دست این خطورات کثیف.

برای درمان این نوع از وسواس هم
مهمترین راهکار عدم اعتنا به آن افکار می باشد ونکات دیگر آنکه علاوه بر مراجعه به تاپیکهای معرفی شده به نکات زیر توجه نمایید
ب) راهكارهاى عملى جهت مقابله با وسواس فكرى و درمان آن عبارت است از:
1 غرقه سازى بدين صورت كه فرد مبتلا به آن، با اختيار خود آن قدر خود را در معرض همان موضوعى كه از آن رنج مى برد قرار دهد تا از آن فكر خسته و متنفر شود. بنابراين هر روز، زمانى را به فكر كردن درباره موضوع وسواس فكرى خود اختصاص دهيد و آن چنان و آن قدر درباره آن فكر كنيد كه از آن متنفر شويد. در نتيجه هرگاه بدون اختيار هم ذهنتان به آن معطوف شد و خواستيد از روى اجبار تكرار كنيد، اراده و اختيارتان در دور كردن آن فكر و اجتناب از آن، چيره وحاكم شود.
2 هرگاه ذهنتان بدون اختيار مشغول همان اوهام و افكار بيهوده وسواسى شد، مشت خود را محكم روى زمينى بكوبيد با گفتن ذكر ((لا حول و لا قوه الا بالله العلى العظيم)) از جاى خود بلند شده، تغيير حالت دهيد تا بدين وسيله از آن فكر تكرارى و وسواس رهايى يابيد.
3 كش نازكى را دور مچ دست خود بنديد. هرگاه افكار وسواس به سراغ شما آمد، با كشيدن كش و رها كردن آن روى دستتان و ايجاد درد مختصرى روى مچ خود، از آن فكر رهايى خواهيد يافت.
4 با خودتان عهد ببنديد و برنامه ريزى كنيد كه زمان فكر كردن درباره موضوع وسواس، ساعت خاصى باشد (مثلا 4/ 5 تا 5 بعد از ظهر) و در طول روز هرگاه اوهام و افكار وارد ذهنتان شد، به خودتان بگوييد زمان فكر كردن فلان ساعت مقرر است و در زمان مقرر نيز مدتى را به فكر كردن درباره آن موضوع اختصاص دهيد و ذهنتان را به آن مشغول سازيد تا اين كه در طول روز و به طور پراكنده، ذهنتان مشغول آن نباشد. ضمنا آن زمان اختصاصى را به تدريج در طى (مثلا 30 روز) روزى يك دقيقه كم كنيد تا به صفر برسد.
5 هر روز به خود تلقين كنيد كه ((من قادرم افكار وسواسى ام را كنار بگذارم)) زيرا تلقين يكى از راه هاى مبارزه با افكار منفى است و وسواس فكرى نيز چيزى جز يك فكر منفى مزاحم نيست.
گفتنى است كه براى درمان وسواس فكرى نياز به صبر و حوصله و پشتكار در به اجرا درآوردن راه هاى فوق است تا اين كه به تدريج از آن افكار رهايى يابيد و انتظار حل و درمان يك شبه آن را نداشته باشيد.

در پناه قرآن و عترت باشید
یاعلی

موضوع قفل شده است