این جا کسی کراک نمی خواهد؟؟؟
تبهای اولیه
این مرد آسمانی خاک آلودحتی دو مترخاک نمی خواهد
مانند موج رفت که برگردد دریا - دلش - دچار تلاطم شد
توفان و هرچه داشت به دستش بود : گفت این سفر که ساک نمی خواهد
خورشید از تمام تنش سرزد : نالید رعد، بنجره گریان شد
شب بوی باد بادیه مستش کرد : با او کویر : تاک نمی خواهد
بگذار ساده بنویسم : ها...شاعر که اصلا اهل تعارف نیست
آدم برای گفتن از او حتما الفاظ هولناک نمی خواهد
او بچه ی محله ی ما بود : آن گمنام سرشناس تر از باران
هرچند استخوانی از او مانده : او خانه اش پلاک نمی خواهد
او رفت و عده ای پس از او مردند:خوبی به شکل مرگ...!نه سنگین تر!
او رفت و عده ای پس از او خوردند : آدم مگر خوراک نمیخواهد؟!
او رفت؟نه ! نرفت!همین جاهاست : در کوچه ها : کنار خیابان ها
دستی بکش به شیشه : تماشا کن : غیر از دو چشم پاک نمی خواهد
او ماند با تمام غزل هایش : ما را زمان صدا زد و با خود برد
ما لال : مثل عقربه : هی می رفتیم : گفتند : تیک تاک نمی خواهد
او سال نامه نیست که یک هفته چاپش بکنیم یا بفروشیمش
یک لحظه نامه است : بخوانیمش : او حق اشتراک نمی خواهد
من خسته ام از این همه او گفتن : او : او نبود و نیست : تو هستی : تو
این که به یک شهید تو می گویم : این قدر شرم و باک نمی خواهد
حضار!در ادامه به یک تبلیغ : با گوش هوش : گوش کنید امشب!
من بچه ی محله ی او بودم: این جا کسی کراک نمی خواهد؟؟؟
شادی روح شهدا و امام شهدا صلـــــــوات[=microsoft sans serif] مثل درخت اگرچه زمینی بود،جایی در این مغاک نمی خواهداین مرد آسمانی خاک آلودحتی دو مترخاک نمی خواهد
مانند موج رفت که برگردد دریا - دلش - دچار تلاطم شد
توفان و هرچه داشت به دستش بود : گفت این سفر که ساک نمی خواهد
خورشید از تمام تنش سرزد : نالید رعد، بنجره گریان شد
شب بوی باد بادیه مستش کرد : با او کویر : تاک نمی خواهد
بگذار ساده بنویسم : ها...شاعر که اصلا اهل تعارف نیست
آدم برای گفتن از او حتما الفاظ هولناک نمی خواهد
او بچه ی محله ی ما بود : آن گمنام سرشناس تر از باران
هرچند استخوانی از او مانده : او خانه اش پلاک نمی خواهد
او رفت و عده ای پس از او مردند:خوبی به شکل مرگ...!نه سنگین تر!
او رفت و عده ای پس از او خوردند : آدم مگر خوراک نمیخواهد؟!
او رفت؟نه ! نرفت!همین جاهاست : در کوچه ها : کنار خیابان ها
دستی بکش به شیشه : تماشا کن : غیر از دو چشم پاک نمی خواهد
او ماند با تمام غزل هایش : ما را زمان صدا زد و با خود برد
ما لال : مثل عقربه : هی می رفتیم : گفتند : تیک تاک نمی خواهد
او سال نامه نیست که یک هفته چاپش بکنیم یا بفروشیمش
یک لحظه نامه است : بخوانیمش : او حق اشتراک نمی خواهد
من خسته ام از این همه او گفتن : او : او نبود و نیست : تو هستی : تو
این که به یک شهید تو می گویم : این قدر شرم و باک نمی خواهد
حضار!در ادامه به یک تبلیغ : با گوش هوش : گوش کنید امشب!
من بچه ی محله ی او بودم: این جا کسی کراک نمی خواهد؟؟؟
[=microsoft sans serif]شادی روح شهدا و امام شهدا صلـــــــوات
[="]اگه منظورت از کراک کراکه چقدر تیتر هاتون منفیه ؟//////////////////////:khandeh!:
[="Teal"] حضار!در ادامه به یک تبلیغ : با گوش هوش : گوش کنید امشب! من بچه ی محله ی او بودم: این جا کسی کراک نمی خواهد؟؟؟
عجب !
خیلی قشنگ بود! خدا قوت![/]
عجب !
خیلی قشنگ بود! خدا قوت!
مردم کراک یعنی نشان سرباز که در جنگ برای شناخت شهدا استفاده میشد. جنسش از فولاد سخت است . بد آموزی نشه تیتر خوانها منظور اون کراک نبوده:khandeh!:
اگه منظورت از کراک کراکه چقدر تیتر هاتون منفیه ؟//////////////////////
بله منظورم همون کراکه!!!
خب حقیقت تلخه!!!
گاها این تیترهای تند و منفی نیاز هست تا یک تلنگری بهمون بزنن:ok:
عجب ! خیلی قشنگ بود! خدا قوت!
ممنون خدا قوت به شاعرش:ok:
سلام یک توضیح کامل تری راجع به کراک می دید؟ ( بی زحمت ) همون پلاکه ؟
سلام.خیر منظورم همون کراک(نوعی ماده مخدر)هست.
ببینید منظور شاعر اینه که بچه محله من رفت و شهبد شد من موندم اما راه اون را ادامه ندادم و به راهی که نباید کشیده می شدم کشیده شدم...
سلام.خیر منظورم همون کراک(نوعی ماده مخدر)هست.
ببینید منظور شاعر اینه که بچه محله من رفت و شهبد شد من موندم اما راه اون را ادامه ندادم و به راهی که نباید کشیده می شدم کشیده شدم...
دستتون درد نکنه.
من هم فکر کنم این طوری معنای شعره کامل تره.