چرا خدا كساني را آفريد كه گناه كنند و تا ابد هم در آتش بسوزند

تب‌های اولیه

11 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چرا خدا كساني را آفريد كه گناه كنند و تا ابد هم در آتش بسوزند

سلام دوستان
طاعات و عباداتتون قبول باشه

یه شبهه ای هست که واقعا ذهنم رو به خودش مشغول کرده و میخواستم کمکم کنید تا برطرف بشه

کسی رو تصور کنید که :(خداییش خوب تصور کنیدا)

از همه مهربونتره، دوست داره که به همه کمک کنه و بهشون همه چی بده، خیلی خیلی خیلی بیشتر از مادرتون دوستون داره، توانایی این و داره که هر چی بخواید رو براتون فراهم کنه،از همه چی بی نیازه و اگه کسی رو کمک کنه هیچی ازش کم نمیشه،از همه چی با خبره و میدونه که آینده هم چه اتفاقی قراره بیفته...

آیا چنین کسی میاد شما رو در یه شرایط سخت قرار بده و یه سری دستوراتی بهتون بده و بگه به دستوراتم عمل کنید (هر چند بعضی هاشون براتون خیلی سخت باشه)
بعد اگه به دستوراتم عمل کردید بهتون پاداش می دم(به صورت نسیه و نه نقد)
و اگر عمل نکردید شما رو به شدت جریمه می کنم؟؟؟!!!

آیا این با صفاتش در تضاد نیست؟!

راستش شبهه بنده اینجاست که خدایی که:

(ارحم الراحمین) هست
(علی کل شیء قدیر) هست
(بکل شی ء خبیر) هست
(صمد) هست
(خالق کل شی ء) هست

چرا باید انسان ها رو بیافرینه و توی این همه سختیه دنیا(مشکلات اقتصادی،روحی،بیماری،غم و غصه و...) قرارشون بده و یه سری دستورات بده و بگه که اگه بهشون عمل کردید که میرید بهشت(بعدا) و اگر بهشون عمل نکنید شما رو به جهنم میبرم؟؟؟

ممنون میشم اگه راهنماییم کنید...

کارشناس بحث : اندیشمند

برچسب: 

msm.1371;255561 نوشت:
بعد اگه به دستوراتم عمل کردید بهتون پاداش می دم(به صورت نسیه و نه نقد) و اگر عمل نکردید شما رو به شدت جریمه می کنم؟؟؟!!!

بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام و احترام

آیا همه وعده های خداوند نسیه است و هیچ کدوم از وعده های خداوند در این دنیا محقق نمی شود؟!

تو قرآن آیات زیادی وجود دارد که هم به وعده های بهشتی و هم به وعده های دنیایی اشاره دارد.
مثلا « وَ لَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ بِبَدْرٍ وَ أَنْتُمْ أَذِلَّةٌ فَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُون‏» ( خداوند شما را در «بدر» يارى كرد (و بر دشمنان خطرناك، پيروز ساخت) در حالى كه شما (نسبت به آنها)، ناتوان بوديد. پس، از خدا بپرهيزيد (و در برابر دشمن، مخالفتِ فرمانِ پيامبر نكنيد)، تا شكر نعمت او را بجا آورده باشيد) سوره آل عمران، آیه 123. « لَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ في‏ مَواطِنَ كَثيرَةٍ وَ يَوْمَ حُنَيْنٍ إِذْ أَعْجَبَتْكُمْ كَثْرَتُكُمْ فَلَمْ تُغْنِ عَنْكُمْ شَيْئاً وَ ضاقَتْ عَلَيْكُمُ الْأَرْضُ بِما رَحُبَتْ ثُمَّ وَلَّيْتُمْ مُدْبِرينَ » (خداوند شما را در جاهاى زيادى يارى كرد (و بر دشمن پيروز شديد) و در روز حنين (نيز يارى نمود) در آن هنگام كه فزونى جمعيّتتان شما را مغرور ساخت، ولى (اين فزونى جمعيّت) هيچ به دردتان نخورد و زمين با همه وسعتش بر شما تنگ شده سپس پشت (به دشمن) كرده، فرار نموديد) سوره توبه،آیه25. و آیات فراوان دیگری که در این زمینه وجود دارد.

علاوه بر این که وعده ها و پاداش های خداوند نسیه نیست، لطف و رحمت خداوند نیز آن قدر زیاد است که به همه بندگان حتی گناه کاران فرصت های فروان و مکرر برای جبران و توبه و باز گشت عنایت می کند.

به عنوان نمونه خداوند می فرماید« قُلْ يَاعِبَادِىَ الَّذِينَ أَسْرَفُواْ عَلىَ أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُواْ مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيم‏» (بگو: «اى بندگان من كه بر خود اسراف و ستم كرده‏ ايد! از رحمت خداوند نوميد نشويد كه خدا همه گناهان را مى‏آمرزد، زيرا او بسيار آمرزنده و مهربان است.) سوره زمر،آیه53.

علاوه بر این که خداوند به بندگان گناه کار می فرماید« إِنَّ الْحَسَناتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئاتِ ذلِكَ ذِكْرى‏ لِلذَّاكِرين‏ » ( حسنات، سيئات (و آثار آنها را) از بين مى‏برند اين تذكّرى است براى كسانى كه اهل تذكّرند) سوره هود،آیه114.

یعنی خداوند فرصت پاک کردن و محو گناهان را در اختیار ما قرار داده و این طور نیست که اگر به هر دلیلی گناه کردیم دیگر فرصت و امکان باز گشت وجود نداشته باشد.
:Gol:

با سلام خدمت شما دوست گرامي و همچنين عرض ادب خدمت كارشناس بزرگوار



براي توضيح سوال خود مثالي زديد بنده هم براي پاسخ يك مثال ميزنم :


دوست گرامي شما به عنوان والدين يك كودك با اينكه نسبت به كودك از همه مهربانتريد ولي اينگونه نيست كه فرزند خود را فقط در آسايش قرار دهيد و او را با سختي هاي زندگي آشنا نكنيد و در معرض امتحانات اجتماعي قرار ندهيد.به او مي گوييد براي رسيدن به موفقيت بايد از خيلي از خوشي ها گذشت كند و به آموختن علم بپردازد و سال ها درس بخواند تا به جايي رسيده تا هم براي خود و هم اجتماع مفيد واقع شود هرچند شايد نتيجه آن تلاش را سال ها بعد ببيند ولي آن نتيجه بهتر از بسياري از خوشي هاي نقد است.


دنيا محل آزمايش است نه آسايش و هدف از خلقت انسان رسيدن به كمال و قرب الهي است و خداوندي كه انسان را آفريده از همه بهتر مي داند براي اين سفر چه توشه اي لازم است بنابراين‌، انسان براي به تكامل رسيدن خلق شده و به طور كلي آفرينش نيز در راستاي همين هدف خلق شده و تكامل و نزديك شدن به خداوند، همان هدف غايي و نهايي است و چنين هدفي ذاتاً داراي ارزش و بالاتر از آن خوبي يافت نمي‌شود; و در اين راستا انسان مي‌تواند با اختيار و امكاناتي كه در خدمت دارد به اين هدف برسد.



خداوند، خلق را به نیکی‌ها و نعمت‌ها و ناخوشی‌ها و نقمت‌ها مبتلا می‌کند تا به سوی او بازگردند و گوهر عبودیت را در خود کشف کنند و مورد بهره‌برداری قرار دهند: « و بَلوناهُم باِلحَسَنات وَ السَیئِاتِ لَعَلَّهُم یرجِعون» ؛ آنان را با نیکی‌ها و تلخی‌ها مبتلا می‌کنیم تا به سوی ما باز گردند.[1]


اگر خداوند متعال انسان را مانند ساير موجودات بدون اراده خلق مي‌كرد، آن گاه پيمودن راه كمال و رسيدن به درجات عالي و... ارزش چنداني نداشت‌; بلكه آن چه نزد خداوند از ارزش بيشتري برخوردار است‌، به كمال رسيدن و نزديك شدن به خداوند متعال با وجود مختار بودن است‌.


حضرت علي‌(عليه السلام)مي‌ فرمايند: "بي‌گمان خداي سبحان دنيا را مقدمه‌اي براي زندگي پس از آن قرار داده و آن را براي مردم‌، محل آزمايش شمرده تا هركس كه نيكوكارتر است‌، بشناسد...".[2]


همچنين سختی های دنیا، کتاب عبرت و تجربه است:


امیرالمومنین علیه السلام در ادامه خطبه هشتاد و هشتم می فرماید: «و فی دون ما استقبلتم من عقب و ما استدبرتم من خطب معتبر» « برای شما مردم، در مشقت و سختی هایی که رو به سوی آنها می روید و در آن حوادث بزرگی که پشت سر گذاشته اند، عواملی برای عبرت و تجربه وجود دارد.»


روشن است پاداش را بي اساس به كسي نمي دهند:


امام صادق علیه السلام در این باره می فرمایند: «إنّ عظیم الأجر لمع عظیم البلاء و ما أحبّ اللّه قوما إلا ابتلاهم.»؛ همانا اجر و پاداش بزرگ با امتحان و آزمایش بزرگ همراه است، خداوند قومى را دوست ندارد مگر آنکه او را مورد آزمایش قرار میدهد.[3]


به همین دلیل است که در روایات ما از امام صادق علیه السلام نقل گردیده: «إنّ أشدّ النّاس بلاء الأنبیاء، ثمّ الّذین یلونهم، ثمّ الأمثل فالأمثل» «شدیدترین مردم از جهت امتحان و آزمایش، انبیاء هستند، سپس کسانى که به انبیاء نزدیک مى ‏باشند، و بعد از ایشان هر که در رتبه بالاتر است».[4]

البته دگرگونی اوضاع و احوال و خوشی‌ها و ناخوشی‌ها نیمی از دایره ابتلا و آزمون الهی است و نیم دیگر، تکالیفی است که در شریعت مشخص شده و فرد موظف است در این تحولات به آن تکالیف عمل کند و تنها در این صورت، از آزمون الهی، دست در دست توفیق، بیرون خواهد آمد.

تكاليف نيز دو دسته اند ;

الف : تكاليف مربوط به معاملات و اجتماعيات

ب : تكاليف مربوط به عبادات و فرديات .


از مطالعة آيات قرآني و احاديث اسلامي و كتبي كه در زمينة حقوق و اخلاق اسلامي با الهام از تعاليم وحياني و عقلي، نگارش يافته است، اين حقيقت را مي‎توان به روشني يافت كه در اسلام بر عنصر مسئوليت و تكليف تاكيد خاصي شده است و پيش از آن كه از حق و طلب افراد بر ديگران سخن بگويد، وظيفه و مسؤليت آنان را در برابر خدا، خود، جامعه و جهان يادآور مي‎شود. بدون شك بايد در هدايتگري، ماهيت انسان و ويژگي‎هاي آدمي را در نظر داشت و از آنجا كه خداوند كاملاً به ابعاد وجودي انسان و نحوة تعامل آنها آگاه است در برنامه هدايتگرايانه خودش ويژگي‎هاي آدمي و حقيقت انسان را در نظر داشته است.


عالم دنیا به جهت نقص و ظرفیت های پایینی که دارد نه محلی است که ثواب حق تعالی به طور کامل شامل افراد شود و نه محل عذاب و عقاب الهی است لذا خداوند متعال این دنیا را بهشت کافران قرار داده است در روایتی آمده: «کافر نزد خدا خوار و پست است بدان حد که اگر دنیا را با هر چه در آن است از خداوند بخواهد به او مى ‏دهد».[5]


براي اطلاع بيشتر ر.ك:


تفسير نمونه‌، آية‌الله مكارم شيرازي و ديگران‌، ج 22، ص 393; ج 13، ص 375، دارالكتب الاسلاميه‌، تهران
انسان‌شناسي‌، تدوين مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني‌، ص 82 ـ 91

سايت انديشه :http://www.andisheqom.com/Files/faq.php?level=3&id=164



[1] سوره اعراف آیه861

[2] فرهنگ آفتاب‌، فرهنگ تفصيلي نهج البلاغه‌، عبدالمجيد معاديخواه‌، ج 1، ص 77، نشر ذره‌

[3] اصول كافي ،ج2،ص252، نويسنده: كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق‏ ، محقق / مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد ، ناشر: دار الكتب الإسلامية ، مكان چاپ: تهران‏ ، سال چاپ: 1407 ق‏ ، نوبت چاپ: چهارم‏ و همچنين :‏ بحار الأنوار ، ج‏64، ص: 207، ناشر: دار إحياء التراث العربي‏ ، مكان چاپ: بيروت‏ ، سال چاپ: 1403 ق‏ ، نوبت چاپ: دوم‏

[4]اصول كافي، ج2 ، ص252 و بحار الأنوار ، ج‏64، ص: 200

[5] َ إِنَّ الْكَافِرَ لَيَهُونُ عَلَى اللَّهِ حَتَّى لَوْ سَأَلَهُ الدُّنْيَا بِمَا فِيهَا أَعْطَاهُ ذَلِك‏ اصول کافى، ج 2، ص 259

سوالي برام پيش امده
من مي دانم كه خداوند ما را آفريد چون او مهربان است و مي خواهد طعم خوبي و رحمت خود را به ما به چشاند و ما را به كمال رساند . همچنين مي دانم كه او خالق است و كار خالق خلق كردن است مانند نقاش كه كارش نقاشي كردن است پس نبايد پرسيد كه چرا ما را و ديگر موجودات را خلق كرده ولي نمي توانم اين را درك كنم كه چرا بايد موجوداتي را بيافريند كه مي داند آنان موجب نابودي عذاب خود خواهند شد.
درست است كه انسان خود سرنوشتش را با كارهايش رقم مي زند ولي آيا خدايي كه اينقدر مهربان است نبايد اينان را يا شيطان از آفرينش حذف مي كرد
وجود نداشتن بهتر از عذاب ديدن است

kasi nist javab bedeeeeeee?????????

سلام

خدا گفت همتون و می بخشم اگر گناهانتون مال من باشه...میزارم برین بهشت کیف کنین!!!

اما گفت اگه حق الناس داشته باشین میرین جهنم دیگه به من مربوط نمیشه!

پس قضیه منتفی هست!

baba dosrost hameye ina tagsire ensan.
vali chera khoda bayad kasaii ro khalg kone k midone agebat be kheir nemishan va miran jahanam .khob vojod nadashtan behtar az azab didane

ascend;260720 نوشت:
سوالي برام پيش امده
من مي دانم كه خداوند ما را آفريد چون او مهربان است و مي خواهد طعم خوبي و رحمت خود را به ما به چشاند و ما را به كمال رساند . همچنين مي دانم كه او خالق است و كار خالق خلق كردن است مانند نقاش كه كارش نقاشي كردن است پس نبايد پرسيد كه چرا ما را و ديگر موجودات را خلق كرده ولي نمي توانم اين را درك كنم كه چرا بايد موجوداتي را بيافريند كه مي داند آنان موجب نابودي عذاب خود خواهند شد.
درست است كه انسان خود سرنوشتش را با كارهايش رقم مي زند ولي آيا خدايي كه اينقدر مهربان است نبايد اينان را يا شيطان از آفرينش حذف مي كرد
وجود نداشتن بهتر از عذاب ديدن است

[=Times New Roman]برای اینکه اینجا دنیاست . و خدا از روح پاکش و بسیار پر ارزش در ما دمید . که بسیار والاست . در ضمن قرار نیست در این دنیا که محل آزمایش است زندگی کنیم و بعد مردیم هیچ///
جایگاه ما بهشت بود با وسوسه شیطان اخراج شدیم:Moteajeb!:خدا به ما ظلم نکرد لاکن ما ظلم کردیم و اخراج شدیم. حال روح در اثر کار های زشت 4 نوع میشود 1- سخت 2- مریض 3- مهر خورده 4- ناپاک .
برایهمین چون روح خدا سالم است و عیبی بر آن وارد نمیشود لاکن زمانی که مردیم اگر روحمان پلید باشد پذیرفته نمیشود و اخراج میشود . لزا به عذاب جهنم وارد میشود . نماز برای وارد نشدن در جهنم بسیار موثر است . لزا دین را باید پاسداری کنیم تا نماز بخونیم .

ascend;260720 نوشت:
سوالي برام پيش امده
من مي دانم كه خداوند ما را آفريد چون او مهربان است و مي خواهد طعم خوبي و رحمت خود را به ما به چشاند و ما را به كمال رساند . همچنين مي دانم كه او خالق است و كار خالق خلق كردن است مانند نقاش كه كارش نقاشي كردن است پس نبايد پرسيد كه چرا ما را و ديگر موجودات را خلق كرده ولي نمي توانم اين را درك كنم كه چرا بايد موجوداتي را بيافريند كه مي داند آنان موجب نابودي عذاب خود خواهند شد.
درست است كه انسان خود سرنوشتش را با كارهايش رقم مي زند ولي آيا خدايي كه اينقدر مهربان است نبايد اينان را يا شيطان از آفرينش حذف مي كرد
وجود نداشتن بهتر از عذاب ديدن است

منظور شما، «نیافریدن» انسانهای بد است و یا از «بین بردن آنها»؟
گاهی می گویید: «حذف کردن» و گاهی می گویید: «وجود نداشتن»!
ما هر دو فرض مسئله را مورد بررسی قرار می دهیم!
فرض کنیم خداوند بدها را بوجود بیاورد و قبل از این که آنها مرتکب بدی بشوند، آنها را از بین ببرد، خب این با عدالت خداوند نمی سازد. باید ابتداء محکمه ای فراهم شود و در آن محکمه جرم این فرد برای خودش ثابت شود و بعد خداوند نعمت هستی را از او بگیرد.
در این فرض نخست، بعد از محاکمه، خداوند یا بیاد او را معدوم کند و یا مجازات نماید: خداوند اگر بعد از محکومیت آنها را معدوم کند، حق آنانی را که این جانی در حق آنها ستم نموده است را او نگرفته است و این ظلم در حق مظلومین است.
لذا در فرض نخست راهی برای از بین بردن انسانهای بد وجود ندارد!
اما در فرض دوم: اگر خداوند اصلا انسانهای بد را خلق نکند. خب برویم ببینیم بد یعنی چه؟ خداوند باید تا چه میزان بد بودن را بهانه ای برای خلق نکردن قرار دهد؟ معلوم است که صرف بد بودن نمی تواند مانع خلقت شود زیرا در آن صورت علی می ماند و حوضش! دیگر من و شماهم الان خلق نمی شدیم و این حرفها را هم با هم نمی زدیم.
اگر ملاک بد بودن، آخر بدی باشد، بدی که فرد را دائم در دوزخ نگه می دارد! در این صورت نیز بی عدالتی بوجود می آید زیرا کسانی که یک رتبه از اینان پایین تر هستند، یعنی بدی کمتری دارند، آیا درست است اینان آفریده شوند و مدت زیادی در عذاب الهی بمانند ولی آن که بیشتر بد است اصلا آفریده نشود تا عذاب ببیند؟!! آیا این پاداش کمتر بد بودن است؟!
از طرف دیگر کسی که در علم خداوند انسان بدی است و هنوز بوجود نیامده، چه فرقی دارد با کسی که بوجود آمده است و جنایات زیادی کرده است؟ مثلا جنایتی اتفاق می افتد. قبل از آن دو نفر تمایل شدید به انجام آن را داشته اند. یکی از اینان موفق به این کار می شود و دومی توفیق جنایت را پیدا نمی کند، چرا باید بین مجازات آنها فرق قائل شد؟! بله قوانین در دنیا بین آنها فرق می گذارد ولی در آخرت بینشان فرق نیست!

انسانی که فقط رغبت به کار خلاف دارد و اگر زمینه اش جور شود دست به اقدام خواهد زد، این انسان فرق نمی کند با انسانی که اصلا خلق نشده ولی اگر خلق شود، رغبت به زشتیها خواهد داشت و چنانچه زمینه اش مهیا شود آنها را انجام خواهد داد. این چنین کسی نیز باید به مجازات برسد.

موضوع قفل شده است