جمع بندی آیا قرآن حاوی تمام علوم است؟

تب‌های اولیه

51 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آیا قرآن حاوی تمام علوم است؟

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم
ضمن تبریک عید سعید فطر و آرزوی قبولی طاعات همه بازدیدگنندگان! :Gol:
همیشه این سؤال مطرح بوده است که آیا می توان از آیاتی مثل «لا رَطْبٍ وَ لا يابِسٍ إِلاَّ في‏ كِتابٍ مُبينٍ (انعام: 59)» این استفاده را نمود که همه علوم در قرآن است؟
هر یک از موافقین و مخالفین دلائلی را مطرح می کنند.
در پی این سؤال، سؤالی دیگر نیز مطرح می شود که: آیا اسلام در همه علوم دارای نظریه است؟ مثلا پزشکی، معماری، علوم پایه، علوم ادبی، اقتصاد و ...
در این بین آنچه بیشتر مربوط به سؤال فوق است، علوم پایه می باشد. آیا اسلام در باره ریاضی، فیزیک و شیمی دارای نظریه است؟
به تعبیر دیگر آیا رسالت اسلام و به تبع آن قرآن، تنها در محدوده هدایت معنوی انسان است و اشاراتی که مسائل علوم نموده است اجمالی و مقدمی است یعنی تنها برای رسیدن به همان رشد معنوی آنها را مطرح نموده است و یا این که رسالت اسلام و قرآن رشد همه جانبه انسان در زندگی مادی و معنوی اوست؟
می خواستم از نظر کارشناسان سایت و دیگر عزیزانی که در این زمینه تحقیقاتی دارند و به نظری رسیده اند استفاده کنم. دیگران هم اگر مطلبی به ذهنشان می رسد، دریغ نفرمایند!
با تشکر!

کارشناس بحث : هدی

وقتی که عربا ایران رو فتح کردند عمر دستور داد که چون ما قرآنو داریم به این کتابای ایرانی ها نیاز نداریم پس آنان را به آب بریزید!
عملکرد این آیه در طول تاریخ هم ببین!!!!

قران کلام خداوگنجینه ایست که نزدمسلمانان امانت...اگرقرآن راباخلوص نیت وایمان به شعارلاالله....بخوانیم نمیشه ازواژه ی شایداستفاده کرداماعلومی دراین کتاب نهفته است که باترجمه وتفسیربزرگانی چون آیت ا..جعفری وسایرعلمامیتوان به این علوم دست یافت درسوالات اعضای سایت سوال ازعده ی طلاق شده بودکه درقرآن اقسام عده وشرایط طلاق سهم ارث ازدواجهای حلال وحرام خوردنیهایی که درقرآن هم به آنهاقسم یادشده وهم نام برده شده مثل گندم زیتون عدس انجیر...احترام به پدرومادرفقرا وخیلی چیزهای که میتوان باشرکت درکلاسهای تفسیرکه بحمدلله درهرمنطقه ازشهرهای مابرگزارمیشه هرسوالی چه خداشناسی علمی یاشک وشبه ای درذهن هست راپرسیدوجواب قاطع گرفت مگربخواهیم به نقل ازانسانهای کندذهن که ازنزول قرآن باپیامبروکلام خداکه دربعضی آیات وحی شده آمده است که شایدتوراساحرودیوانه فرض کنندوامروزهم هنوزباحرف وقلم به تبلیغ برعلیه قرآن کوشش میکنندحرف بزنیم وقرآن راانکارکرد که انکارقران انکارخداست ومنکرخداکافراست

خوش باشیدوامیدوارم که دراین مرکزسوالات احکام وفقهی خودراپرسیده وبه جواب برسید

کجا مسلمانها چننین آتش سوزی بپا کردن آخه مدرکی سندی؟؟؟؟؟

علم اگر بمعنای science یا علم سخت باشد خیر. در این معنا حتی یک خط علمی هم در قرآن نیست اگر هم کسی بگوید هست اجحافی است که در حق قرآن کرده است. اگر معنای علم را knowledge یا دانش بگیریم بله، مثلاً اصطلاح علوم قرآنی در این معنا صحت دارد. در اینجا چالش اصلی بر سر علوم انسانی است که آیا میتواند از اسلام استخراج شود یا خیر.

به نام خدا
با سلام

روح بخش;260090 نوشت:
همیشه این سؤال مطرح بوده است که آیا می توان از آیاتی مثل «لا رَطْبٍ وَ لا يابِسٍ إِلاَّ في‏ كِتابٍ مُبينٍ (انعام: 59)» این استفاده را نمود که همه علوم در قرآن است؟ هر یک از موافقین و مخالفین دلائلی را مطرح می کنند. در پی این سؤال، سؤالی دیگر نیز مطرح می شود که: آیا اسلام در همه علوم دارای نظریه است؟ مثلا پزشکی، معماری، علوم پایه، علوم ادبی، اقتصاد و ... در این بین آنچه بیشتر مربوط به سؤال فوق است، علوم پایه می باشد. آیا اسلام در باره ریاضی، فیزیک و شیمی دارای نظریه است؟ به تعبیر دیگر آیا رسالت اسلام و به تبع آن قرآن، تنها در محدوده هدایت معنوی انسان است و اشاراتی که مسائل علوم نموده است اجمالی و مقدمی است یعنی تنها برای رسیدن به همان رشد معنوی آنها را مطرح نموده است و یا این که رسالت اسلام و قرآن رشد همه جانبه انسان در زندگی مادی و معنوی اوست؟

در خصوص آياتي كه شما مثال آورديد و يا آيه شريفه" وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ "(1) تفاسير و برداشتها متفاوت است . برخي بر اين عقيده اند كه " با توجه به اين نكته كه قرآن يك كتاب تربيت و انسان سازى است كه براى تكامل فرد و جامعه در همه جنبه‏ هاى معنوى و مادى نازل شده است روشن مى ‏شود كه منظور از همه چيز ، تمام امورى است كه براى پيمودن اين راه لازم است "(2)
اما واقعيت اين است كه در آيه شريفه فوق و يا آيات مشابه ، هيچ تقييدي براي "كل شيء" بيان نشده است در خصوص بررسي آياتي كه به مباحث علمي پرداخته اند تحقيق و پژوهش و يا حتي تبيين در خوري وجود ندارد . علوم بسياري در قرآن كريم در خصوص كيهان شناسي ، زمين شناسي ، جنين شناسي و ... وجود دارد كه غالبا از بعد الهياتي آن بررسي و به تعبيري تفسير شده اند و تفسير علمي دقيقي از آنها ارائه نشده است لذا اغلب ،آن علوم را به علوم بشري نسبت مي دهيم اما علومي مانند فقه و اصول و تفسير و ... را به علوم الهي نسبت مي دهيم در حالي كه به تعبير استاد جوادي آملي ما اصولا علم غير اسلامي نداريم فيزيك غير اسلامي نداريم شيمي غير اسلامي نداريم و اين استنادات به غير اسلامي بودن علوم ، استنادي غاصبانه است .(3)

(1)- نحل / 89
(2)- ر.ك: تفسير نمونه ، ج 11 ، ص 361
(3)- ر.ك:بنياد بين المللي علوم وحياني اسراء ، تفسير آيه 89 سوره مباركه نحل

هدی;261375 نوشت:
به نام خدا
با سلام

در خصوص آياتي كه شما مثال آورديد و يا آيه شريفه" وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ "(1) تفاسير و برداشتها متفاوت است . برخي بر اين عقيده اند كه " با توجه به اين نكته كه قرآن يك كتاب تربيت و انسان سازى است كه براى تكامل فرد و جامعه در همه جنبه‏ هاى معنوى و مادى نازل شده است روشن مى ‏شود كه منظور از همه چيز ، تمام امورى است كه براى پيمودن اين راه لازم است "(2)
اما واقعيت اين است كه در آيه شريفه فوق و يا آيات مشابه ، هيچ تقييدي براي "كل شيء" بيان نشده است در خصوص بررسي آياتي كه به مباحث علمي پرداخته اند تحقيق و پژوهش و يا حتي تبيين در خوري وجود ندارد . علوم بسياري در قرآن كريم در خصوص كيهان شناسي ، زمين شناسي ، جنين شناسي و ... وجود دارد كه غالبا از بعد الهياتي آن بررسي و به تعبيري تفسير شده اند و تفسير علمي دقيقي از آنها ارائه نشده است لذا اغلب آن علوم را به علوم بشري اما علومي مانند فقه و اصول و تفسير و ... را به علوم الهي نسبت مي دهيم در حالي كه به تعبير استاد جوادي آملي ما اصولا علم غير اسلامي نداريم فيزيك غير اسلامي نداريم شيمي غير اسلامي نداريم و اين استنادات به غير اسلامي بودن علوم ، استنادي غاصبانه است .(3)

(1)- نحل / 89
(2)- ر.ك: تفسير نمونه ، ج 11 ، ص 361
(3)- ر.ك:بنياد بين المللي علوم وحياني اسراء ، تفسير آيه 89 سوره مباركه نحل

به نام خدا.

با عرض تشکر بابت مطالبی که نوشته اید ، بی زحمت این جمله ای که از آقای جوادی آملی
نقل کردید رو یکم بیشتر توضیح میدید؟

با تشکر ، ستایشگر :Gol:

استاد جوادي آملي در بخشي از بيانات خود در خصوص آيه 89 سوره مباركه نحل مي فرمايند :
"
ما دلمان مي‌خواهد وقتي فيزيك اسلامي شد يك مباني ديگر داشته باشد مثل فرش دستباف خير ما علم غير اسلامي محال است داشته باشيم منتها غاصبانه مي‌گوييم علم سكولار است چه چيزي سكولار است.
اگر ما آيه هم نداشته باشيم اگر اين همه آياتي كه قدم به قدم درباره آسمان و زمين آمده، درباره كوهها آمده، درباره انسان‌شناسي آمده از نطفه و علقه و مضغه بيش از جريان آسمان و زمين آمده، اگر هيچ نمي‌داشتيم فقط ﴿خَلْقِ السَّماواتِ وَالْأَرْضِ﴾ مي‌داشتيم باز هم اين علوم، علوم اسلامي بود"
(1)
اگر در ريشه يابي علومي اسلامي متعارف ، دقت كنيم مي بينيم كه ما با استناد به يك آيه يا يك روايت ، دهها مساله فقهي يا اصولي يا وجوه تفسيري را از‌آن استخراج و استنباط مي كنيم كه اينها تماما با قوه عقل خدادي و بر اساس مباني آن علوم صورت گرفته است حال چگونه است كه دهها آيه درباره كيهان شناسي و خلقت آسمانها و زمين يا خلقت انسان و ... وجود دارد اما ما باز اين علوم را به بشر نسبت داده و آنها را علوم بشري مي ناميم (2) اشارات يا تصريحاتي كه قرآن كريم به علوم تجربي دارد نيز اگر مورد بررسي و تفسير دقيق قرار بگيرند مي توانند راهنماي هزاران كشف و اكتشاف در حوزه همان علوم ، واقع شوند .

(1)- تفسير آيه 89 سوره مباركه نحل ، بنياد بين المللي علوم وحياني اسراء
(2)- همان

هدی;261375 نوشت:
به تعبير استاد جوادي آملي ما اصولا علم غير اسلامي نداريم فيزيك غير اسلامي نداريم شيمي غير اسلامي نداريم و اين استنادات به غير اسلامي بودن علوم ، استنادي غاصبانه است

ستايشگر;261376 نوشت:
بی زحمت این جمله ای که از آقای جوادی آملی نقل کردید رو یکم بیشتر توضیح میدید؟

منظور استاد اين است كه ما در حيطه و حوزه هر علمي كار كنيم در واقع داريم فعل خداوند را بررسي مي كنيم آنهم با چه ابزاري ؟ با ابزاري كه او - جل جلاله- خود به ما اعطا نموده است ؛ از عقل و استعداد و علم و ... همه و همه را خداوند به ما عطا فرموده است
ايشان خود در توضيح اين گفتار مي فرمايند :
" ما با بركت نور خدا داريم كار او را مي‌فهميم مگر علم براي ما بود مگر ما قبلاً ﴿أَلَمْ يَكُ نُطْفَةً مِن مَنيٍّ يُمْنَي﴾ نبوديم مگر بعداً اگر دير دفنمان بكنند نبايد شامّه را بگيرند كه ما بدبو بشويم «جيفه» نيستيم ... ما اين هستيم آنكه به ما داد محرّك بود كه حركت عطا كرد ما را از قوه به فعليت درآورد «يثيروا لهم دفائن العقول» براي انبياست «دفائن العقول» را خدا به ما داد، «مثير دفائن العقول» يعني شكوفا كننده كه معلمان ما هستند آن را خدا فرستاد، دالان انتقالي از قوه به فعل يعني حركت را كه بايد به محرّك اسناد داد نه به متحرّك آن را خودش به عهده گرفته فرمود: ﴿وَعَلَّمَ الْإِنسَانَ مَا لَمْ يَعْلَمْ﴾ بعد فرمود اگر رهايت كنم ﴿لِكَيْ لاَ يَعْلَمَ بَعْدَ عِلْمٍ شَيْئاً﴾ مثل همان روز اول درمي‌آيي...
بنابراين چه چيزي از آن براي بشر است تا بگوييم فيزيكي بشري است، شيمي بشري است ولي فقه الهي است، خير علم غير الهي محال است معلوم كه كار اوست، علم هم كه فيض اوست، معلّم هم كه فرستادهٴ اوست به همان دليل كه تفسير، اسلامي است فقه، اسلامي است اصول، اسلامي است فيزيك، اسلامي است "(1)
اين توضيحات ايشان يك تبيين كلي از سير فراگيري علوم تجربي و حسي است كه به غلط آنرا علوم بشري ناميده اند زيرا با توضيحات فوق همانگونه كه تفسير علمي الهي است ، علوم تجربي و حسي نيز الهي هستند .
اما در توضيح آيه شريفه 89 نحل ، ايشان بطور خاص آيات فراواني را هم در علوم حسي و تجربي بيان مي كنند كه در قرآن بيان شده است و در واقع آيات قران را صرفا براي تبيين علوم مجرد عقلي يا تفسير متعارف و فقه و ... نمي دانند بلكه معتقدند كه " تبيانا لكل شيء " را نبايد مقيد به علومي خاص نمود بلكه علوم حسي و تجربي نيز در هدايت انسان موثرند .(2)

(1)- ر.ك : آيه 89 سوره مباركه نحل
، بنياد بين المللي علوم وحياني اسراء
(2) براي مشاهده و مطالعه اصل بحث به اين لينك مراجعه بفرماييد

و درادامه اين بحث نيز اضافه مي كنند :
" بنابراين اين هيچ وجهي ندارد كه ما بگوييم ﴿نَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَاناً لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ﴾ اين ﴿لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ﴾ يعني «فيما يرجوا الي الفقه و الاصول و الاحكام» خير، ﴿لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ﴾ همه چيز در سعادت ما نقش دارد مي‌گويند چون قرآن براي كتاب سعادت است آنچه كه مربوط به سعادت است ما اين را قبول داريم مگر فهميدن جزء سعادت ما نيست، مگر ما خودمان سفينه بسازيم و ماهواره هوا كنيم جزء سعادت ما نيست...
خدا، خداي همه است، اين دفترچه راهنما براي همه است، خب ما چرا نسازيم، ما چرا نرويم...چرا ما اينها را جزء سعادت ندانيم، جزء هدايت ندانيم، جزء شرف ندانيم، جزء كمال ندانيم. وجود مبارك پيغمبر(صلّي الله عليه و آله و سلّم) فرمود: «الإسلام يعلو و لا يعليٰ عليه» بالاترين، اولين و آخرين حرف را اسلام مي‌زند، خب چرا ما اول و آخر حرف را ما نزنيم اين دارد به ما ياد مي‌دهد حالا شما لحظات و .. اگر مناسب شد گرچه بحث از بحث تفسيري عادي مي‌گذرد در جريان خلقت پيدايش باران كه از نقطه‌هاي دور حالا خطوط كلي را دارد قرآن بيان مي‌كند از نقطه دور اول يك نسيم است، بعد كم‌كم باد مي‌شود، بعد كم‌كم طوفان مي‌شود، بعد ابر توليد مي‌كند، ابر را باردار مي‌كند، ابر را تقسيم مي‌كند، اين بارها را چه موقع به مقصد برسانند، كجا به مقصد برسانند دانه دانه اينها را گفته حالا اگر كسي در هواشناسي و محيط‌شناسي و باران‌شناسي سعي و كوشش بكند اين علم مي‌شود غير اسلامي يا اسلامي نيست آن وقت درباره يك خط ﴿مَا كُنَّا مُعَذِّبِينَ﴾ بحث بكنيم مي‌شود اصول اسلامي، خير آن هم اسلامي است اين هم اسلامي ما اصلاً علم غير اسلامي نداريم."(1)

(1)- ر. ك : ذيل آيه 89 سوره مباركه نحل ، بنياد بين المللي علوم وحياني اسراء

keen fighter;260112 نوشت:
وقتی که عربا ایران رو فتح کردند عمر دستور داد که چون ما قرآنو داریم به این کتابای ایرانی ها نیاز نداریم پس آنان را به آب بریزید!
عملکرد این آیه در طول تاریخ هم ببین!!!!

با سلام
جنگ اعراب با ایران بحث مفصلی هست که ربطی به قرآن نداره، نمیشه کج فهمی خودمون رو از اون بندازیم تقصیر کتاب.
اما بحث علمی که مورد نظر تاپیک هست، بهتره بحث کنیم راجع به اینکه از دید خدا اصالت با چه علمی هست، بعضا تو دانشگاه دیدم علم دوستای افراطی که بهشت رفتن رو برا ادیسون اثبات می کنند، البته من در صدد این نیستم که جهنم رفتن رو براش اثبات کنم، اما نظر دوستان این هست چون برق ساخته خیلی خدا دوسش داره،
سر انگشتی یه نگای به زندگی شخصیمون بندازیم، بدون شک تکنولوژی تو همه ی شاخه ها اسایش رو برا ماها فراهم کرده، موبایل، بخاری، اب گرم کن، هواپیما ساختمون سازی پزشکی و ...
اما ایا اسایشمون رو فراهم کرده ارامشمون رو هم فراهم کرده؟؟؟
ایا مریخ رو کشف کردیم بهمون کمک کرده چجوری مسالمت امیز روی کره خاکی با هم زندگی کنیم؟؟ همدیگر رو نکشیم؟
ایا ما خوشبخت تر از پدر مادر بزرگای خودمون هستیم که نمی دونستن تلویزیون چیه؟؟
فکر می کنم با دید منصفانه جواب برا همه مشخص هست؟ وقتی این علوم اصالت ندارند چرا زور بزنیم حتی اگه کتاب حاوی این علوم هست ببندیم بهش؟ بهتره بگیم کتاب حاوی علم هدایت هست چون هدایت اصل ماجرای خلقت نه کشف خاک مریخ!!! حتی اگه کتاب حاوی اون علمم باشه، موضوعیت و تاکید کتاب روی تقوا، پاکیزگی ، نیکی به دیگران و ... هست.

به نام خدا
با سلام

مفتقر;261398 نوشت:
راجع به اینکه از دید خدا اصالت با چه علمی هست، بعضا تو دانشگاه دیدم علم دوستای افراطی که بهشت رفتن رو برا ادیسون اثبات می کنند، البته من در صدد این نیستم که جهنم رفتن رو براش اثبات کنم، اما نظر دوستان این هست چون برق ساخته خیلی خدا دوسش داره، سر انگشتی یه نگای به زندگی شخصیمون بندازیم، بدون شک تکنولوژی تو همه ی شاخه ها اسایش رو برا ماها فراهم کرده، موبایل، بخاری، اب گرم کن، هواپیما ساختمون سازی پزشکی و ... اما ایا اسایشمون رو فراهم کرده ارامشمون رو هم فراهم کرده؟؟؟ ایا مریخ رو کشف کردیم بهمون کمک کرده چجوری مسالمت امیز روی کره خاکی با هم زندگی کنیم؟؟ همدیگر رو نکشیم؟ ایا ما خوشبخت تر از پدر مادر بزرگای خودمون هستیم که نمی دونستن تلویزیون چیه؟؟ فکر می کنم با دید منصفانه جواب برا همه مشخص هست؟ وقتی این علوم اصالت ندارند چرا زور بزنیم حتی اگه کتاب حاوی این علوم هست ببندیم بهش؟ بهتره بگیم کتاب حاوی علم هدایت هست چون هدایت اصل ماجرای خلقت نه کشف خاک مریخ!!! حتی اگه کتاب حاوی اون علمم باشه، موضوعیت و تاکید کتاب روی تقوا، پاکیزگی ، نیکی به دیگران و ... هست.

بنده با بخشي از مطالب شما موافقم اما با بخشي از اون موافق نيستم .
آيا اگر ما بر مبناي قران كريم و هدايت آن ، دست به اكتشاف يا فهم دقيق خلقت بزنيم يا فرضا در زمينه توسعه علوم و فنون پايه ، پيشرفت كنيم ، اين هدايت نيست ؟ آنچه ما در ضمن چند پست قبل مصرا از استاد جوادي آملي در خصوص علم اسلامي نقل كرديم ، ناظر به همين بحث است اينكه علوم چه الهي و قرآني آن و چه تجربي و حسي اش ، با ديدگاه قرآني ، همه اش اسلامي و همه اش هدايت آور است و ما اساسا بر طبق اين مبنا ، علم غير اسلامي نداريم و خارج نمودن و پنهان كردن و يا حذف اسلامي بودن از علوم ، كاري غاصبانه است زيرا بشر نه از خودش چيزي دارد و نه راه علم را به پشتوانه خود و دارايي هاي خود طي نموده بلكه تماما در اين راه ، مرهون مواهب الهي و لطف خداوندي است لذا علومش هم الهي و خداوندي و اسلامي است و اينكه علوم را بشري بناميم ، غصب و خيانتي بيش نيست .
واما علوم اسلامي به معناي عام و مطلقش شامل علوم قراني و فقه و الهيات و فيزيك و شيمي و علوم تجربي و حسي ، با ديدگاه توحيدي ، همگي منجر به هدايت خواهند شد .

یکی از زبده ترین افراد در اسلام که از هر دو علم آگاهی داشته حضرت امام جعفر صادق است. اگر کسی به علم شیمی ( از علوم تجربی) آگاهی داشته باشد به اسم " جابر ابن حیان" بر می خورد که از شاگردان حضرت امام جعفر صادق و نیز از پیروان وی بوده است؛ و همین مثال گواه بر آنست که دین اسلام با علوم تجربی هیچگونه مخالفتی ندارد و حتی انسان را به دانستن آن تشویق می کند؛ ولی دانستن آن کافی نیست ، بلکه از طریق ایمان و اعتقاد انسان می تواند از طریق مطالعه قرآن و مطالبی که پیامبران و ائمه تحت تاثیر علم خداوند گفته اند ولی از لحاظ تجربه قابل اثبات نیستند خود را از کلیه علوم بی نیاز کند. ( در تاریخ تمدن اسلامی با نام بسیاری از دانشمندان که مورد احترام همه دنیا هستند بر می خوریم ؛ از جمله مولوی ، حافظ ، خیام ، ذکریای رازی ، ابوعلی سینا ، فارابی ، ابن خلدون و بسیاری دیگر که این حقیقت را نشان می دهد که انسان با دانستن علمو تجربی و ظاهری نبایستی منکر دین شود ، بلکه دانشمندان متدین آنچه را که با چشم بدن نتوانستند مشاهده کنند ، از طریق مطالعه قرآن و احادیث یاد گرفتند و به غیر از لذت دنیوی از اجر اخروی نیز برخوردار شدند)

در باره این که قرآن اشاراتی به مسائل علمی دارد همیشه این شبهه مطرح می شده است که همه این اشارات وقتی به چشم می آمده است که کشفی توسط دانشمندان صورت می گرفته است. آنوقت در قرآن آیه ای که اشاره به آن کشف دارد معرفی می شده است و گفته می شده: «این چیزی که کشف شده است، 1400 سال پیش نیز اسلام گفته است!»
حال سؤال اینحاست اگر واقعا قرآن حاوی همه مسائل علمی است آیا می توان آیه ای را مثال زد که اشاره به مسئله ای علمی کند ولی بشر کنونی نتوانسته است آن را رمز گشایی کند و شاید در آینده این کار را بکند!
و یا می توان مثالی از مفسرین قدیم زد که فلان مفسر از یک آیه مسئله ای علمی را کشف کرده و بعد، توسط توسط ابزار علمی، خود و یا دیگری آن را به اثبات رسانده است؟
اگر این نوع نمونه ها ذکر شود آنوقت می توان گفت که قرآن به بشر در رشد علمی مادی اش کمک نموده است!
و الا هماهنگی کشفیات علمی با آیات قرآن تنها می تواند دلیل بر این ادعا باشد که قرآن معجزه است و از طرف خداوند آمده است زیرا از مسائلی سخن گفته است که در آن روزگار، به تخیل بشر نیز نمی رسیده است! بنابرین هرچه بشر بیشتر کشفیات علمی کند، آیاتی که اشاره به این کشفیات می کند، خود را نشان داده و اعجاز قرآن، بیشتر به اثبات می رسد.
ولی اثبات اعجاز علمی قرآن غیر این است که رسالت قرآن کشف مسائل علمی باشد!

با سلام

نقل قول:
حال سؤال اینحاست اگر واقعا قرآن حاوی همه مسائل علمی است آیا می توان آیه ای را مثال زد که اشاره به مسئله ای علمی کند ولی بشر کنونی نتوانسته است آن را رمز گشایی کند و شاید در آینده این کار را بکند! و یا می توان مثالی از مفسرین قدیم زد که فلان مفسر از یک آیه مسئله ای علمی را کشف کرده و بعد، توسط توسط ابزار علمی، خود و یا دیگری آن را به اثبات رسانده است؟ اگر این نوع نمونه ها ذکر شود آنوقت می توان گفت که قرآن به بشر در رشد علمی مادی اش کمک نموده است!

در استنتاج و استنباط علمي از آيات قرآن كريم و يا بررسي آيات علمي قران ما با مشكلاتي مواجهيم كه ارائه مثال به شكل فوق را سخت و بعيد مي نمايد .
يكي ازمشكلات اين است كه بشر دچار نقص نسبي علمي است و علم او بتدريج كامل مي شود لذا اگر مطلبي كه بصورت تجربي به اثبات نرسيده است بشكل علمي و صحيح در قرآن كريم با بيان علمي اعصار بعدي ارائه شود ، براي مردم اعصار قبل غير قابل فهم بوده و بويژه مردم عصر نزول را با ترديد جدي در الهي بودن اين كتاب و نبوت آورنده اش مواجه مي نمود . لذا مطالب علمي بگونه اي خاص در آيات مطرح شده است كه هم براي آيندگان راهنما و دليل باشد و هم براي مردم اعصار گذشته مشكل ساز نشود .


مطلب بعدي اينكه در زمان حضور ائمه (ع) و تبيينات ايشان از آيات قرآن كريم ، به دليل اينكه آن بزرگواران به كنه و ظاهر و باطن آيات احاطه كامل داشتند ، در راهنمايي و آموزش و تعليم ايات - من جمله آيات و مطالب علمي قران - به مسلمانان بر اساس پيشرفت دانش بشري و ظرفيت عقلي و علمي عصر خود ، گره هاي فراواني گشودند مثلا بسياري از علوم در زمان امام صادق (ع) و يا امام باقر (ع) پيشرفت كردند و اين جز از طريق راهنمايي و تدريس آن دو امام بزرگوار نبود .
مورد بعد ايجاد مشكلات و انحرافاتي در عقايد برخي از مسلمانان بود" يكی از عللی كه اهل بيت(ع) سعی می كردند در ارايه توانايی‌ها و ظرفيت‌های علمی خود، حساسيت نشان دهند، وجود عناصر مخربی از جمله غلو كنندگان بود كه حتی با وجود همه اين حساسيت‌ها، ايشان را تا درجه خدايی پيش بردند كه در اين عرصه، اين امامان به ويژه امام صادق(ع)، تلاش بسياری در جهت زدودن اين افكار انحرافی از جامعه و مبارزه با اين افراد انجام دادند؛ به عنوان مثال در روايتی كه از حضرت نقل شده است كه حضرت فرمودند كه من می توانم از اين آب نور ايجاد كنم، بدون شك امكان اين مطلب وجود داشته به دليل عدم پيش زمينه‌های ذهنی و وسعت كم ديد مردم آن زمان و به خصوص اين افراد غلو گر، بار ديگر اين جملات در ميان مردم شايع گردد و ايشان را با مشكلات بيشتری مواجهه كنند؛ پس عدم وجود زمينه ذهنی مردم، حتی دانشمندان آن زمان، اجازه بيان اين علوم را نمی داد. (1)"
ادامه ...

(1)- لينك منبع

البته ذيل برخي آيات ، توضيحاتي از ائمه (ع) وجود دارد كه ناظر به ارائه توضيحات علمي در خصوص ايات است :
مثلا ذيل آيه دهم سوره مباركه لقمان روايتي از امام رضا (ع) نقل شده است بدين شرح :
حسين بن خالد روايت كرده كه گفت از ابو الحسن حضرت رضا (عليهماالسلام‏) پرسيدم معناي آيه و السماء ذات الحبك چيست ؟ حضرت انگشتان خود را مشبك نموده فرمود : آسمان اين طور محبوك به زمين است ، پرسيدم چطور محبوك به زمين است ، با اينكه خداي تعالي مي‏فرمايد : رفع السموات بغير عمد ترونها ؟ فرمود : سبحان الله مگر نفرموده بغير عمد ترونها ؟ عرض كردم : بله ، فرمود : پس معلوم مي‏شود ستوني هست ولي آن را نمي‏بينيد .(1)
همچنين در ذيل آياتي در خصوص آفرينش آسمانها و زمين ، روايات مبيني از ائمه (ع) وجود دارد كه نشان دهنده تفسير علمي آيات مذكور است كه در همان عصر بيان شده است :
در حدیث امام باقر علیه السلام می‏ خوانیم: نخستین موجودی که آفریده شده آب است و هوا از آب خلق گردیده است، بنابر این ریشه و نسب هر چیزی به آب می‏رسد، خداوند سپس هوا را بر آب مسلّط ساخت. آب را بر روی هم کوبید تا از آن کفی پدید آمد و از آن کف زمین خلق گردید.(2)
چنان که قرآن به روشنی می‏فرماید:
«...اِنَّ السَّمواتِ وَالاگرضَ کانَتا رتقاً فَفَتَقْناهُما وَجَعَلْنا مِنَ الماءِ کُلَّ شَی‏ءٍ حَیّ...».(3)
«آسمان‏ها و زمین در آغاز بسته و یکپارچه بودند، بعداً ما آن‏ها را از هم باز کرده و هر چیز صاحب حیات را از آب قرار دادیم».
این آیه به خوبی «انبساط» جهان را می‏رساند

(1)-
الميزان ، ج 16 ، ص 318
(2)-
تفسیر نورالثقلین ، ج 4 ، ص 540
(3)-
انبیاء/30.

هدی;262421 نوشت:
با سلام

در استنتاج و استنباط علمي از آيات قرآن كريم و يا بررسي آيات علمي قران ما با مشكلاتي مواجهيم كه ارائه مثال به شكل فوق را سخت و بعيد مي نمايد .
يكي ازمشكلات اين است كه بشر دچار نقص نسبي علمي است و علم او بتدريج كامل مي شود لذا اگر مطلبي كه بصورت تجربي به اثبات نرسيده است بشكل علمي و صحيح در قرآن كريم با بيان علمي اعصار بعدي ارائه شود ، براي مردم اعصار قبل غير قابل فهم بوده و بويژه مردم عصر نزول را با ترديد جدي در الهي بودن اين كتاب و نبوت آورنده اش مواجه مي نمود . لذا مطالب علمي بگونه اي خاص در آيات مطرح شده است كه هم براي آيندگان راهنما و دليل باشد و هم براي مردم اعصار گذشته مشكل ساز نشود .

آیا می شود از این فرمایشات شما نتیجه گرفت اصلا رسالت قرآن ارائه علوم نیست بلکه تنها تشویق به یادیگری آنها و جهت دهی آنها در مسیر صلح و آرامش را رسالت خود می داند. و این که با یاد گیری این علوم تفکر در آیات الهی تحقق یابد به این معنی که انسان، در یابد که خداوندی حکیم آنها را آفریده است!
آیا حال که نمی توانیم از آیات قرآن اصلی علمی برداشت کنیم و یا لااقل فرضیه ای علمی بسازیم، بهتر نیست معتقد و معترف شویم که قرآن تنها رسالت رشد معنوی انسان را مد نظر دارد و اگر اهل البیت علیهم السلام به دیگر امور هم پرداخته اند بخاطر این بوده است که مورد سؤال قرار گرفتند نه این که رسالتی در این باب داشته باشند!

بعضی ازآیات علمی موجود در قرآن :

پیدایش جهان(فصلت/11)، انبساط و گسترش عالم (ذاریات /47)،اتحاد ویگانگی جهان و وجود آب در هر موجود زنده(انبیاء/30)،حركت هموار ومناسبزمین(ملك/15) و (نمل/88)،

حركت زمین به دور خود (فرقان/46-45)، مسطح نبودنزمین(رحمن/17)،بیضی شكل بودن تقریبی زمین(نازعات/30)،(اعراف/137) و(شمس/6)، ناقصشدن كره ی زمین در هر دو قطب

(رعد/41)، كوهها عامل استحكام پوست زمین (نبأ/7) ، قوهی جاذبه (رعد/ 2) و (لقمان/10)، پیدایش دریا (مؤمنون/18)، دریای شوروشیرین(فاطر/12)، دریا گهواره ی زندگی (نور/45)،

زوجیت یا وجود بارهای مثبت ومنفیدر هر چیز(یس/36)،(ذاریات/49)و (رعد/3)،نظریه ی نسبیت (حج/47) (سجده/5) و(معارج/4)،اشاره به كوچكتر از ذره و در حقیقت مواد سازنده

ی اتم(یونس/61)و (سبأ/3)، و.. .

نظرات علمی قرآن در مورد باد و باران:
گردش باد (جاثیه/5
) و(فرقان/48)،وزن داشتن ابر یا هوا(اعراف/57) و(رعد/12)،مراحل متوالی بادهایمهاجر(ذاریات/4-1)،بادها به عنوان مقدمه ی ابر و باران(نمل/63)،پیدایشابر

(روم/48)،بادها عامل تلقیح ابرها(حجر/22)، پدیده ی تقطیر درابرها(نبأ/14)،جزئیات تشكیل ابر و بارش باران(روم/48) و (نور/43) و.. .

نظرات علمی قرآن درمورد جهان جنین:
آفرینش جنین از عناصرخاك(مؤمنون/12)،(روم/20)و(حج/5)،تبدیل موادخاكی به نطفه ورشد تدریجیجنین(مؤمنون/14-12)،اشاره به بافتهای كامل و ناقص در جنین (حج/5)،تخمك

وسلولتخم(انسان/2)، تشكیل توده ی سلولی(قیامت/38)،وجود پرده های سه گانه ی آمینوس،كوریونو آلانتوئید و یا پرده ی شكمی،پرده ی رحمی و پرده ی آلانتوكوریون در اطراف

جنین(زمر/6)،آب در ساختمان جنین(فرقان/54)،دوران شیرخوارگی (بقره/233)،نقش مرد درتعیین جنس جنین(نجم/46-45)، (قیامت /39-37) و(بقره/233) ،به كار افتادن حس

شنوایی قبل از بینایی(نحل/78)، .. .

[="arial"][="royalblue"]بنام او

سوال بسيارموشكافانه اي رامطرح نمودند دوست عزيزمان و پاسخهاي بسيارعالي و موشكافانه اي نيزبيان گرديدند كه من بنوبه خودم علاقمندبدانستنشان بودم
واما چندسوال دراين رابطه به ذهنم آمده كه بسيارعلاقمندبه دانستن آنهانيزميباشم كه بهتراست درهمينجا و درهمين لحظه آنهارا مطرح نمايم و اميدكه پاسخهاي قانع و علمي.قرآني نيزدريافت نمايم .. انشاا...

و ابتدا اگردرست برداشت نموده باشم كه منظوراين بوده و هست كه قرآن علوم پايه است و برجكهاي كوچك و متفرقه را بايد خود انسانها بسازند تا به قله هاي رفيع امنيت و آسايش مادي و معنوي دست يابند..

دراينصورت وباتوجه به آدرسهاي داده شده كه فراموش نمودم آنهارا درپست اوليه درج نمايم ..
1 درمورد گناه ومعصوميت و تولد يك انسان {علت اين تولد } يا ازديادجمعيت .. آيا قرآن نظري علمي براي هريك از آنها ارائه نموده است يا خير؟؟
2 و آيا قرآن به علت خلقت انسان و علت تعدد زبانها و نژادها { ونه هدف ازخلقت انسان كه فقط عبادت انس وجن معرفي شده كه ازاين بحث هم خارج است } ..اشاره اي نموده و اگرآري..علت خلقت انسان را چه علتي معرفي نموده است و آيا اين علت مورد قبول غيرمسلمانان نيز واقع شده يا خير ؟؟
3 آيا قرآن براي زنجيره غذايي و علت وجوداين زنجيره كه شايد بتواند دانشمندان و محققان علوم ديني و جوانان جوياي علتها را به كشفيات بزرگتري رهنمون نمايد ، نظري يا دليلي علمي بيان نموده است يا خير؟؟{چه دليل ونظري}

و ..

پیام;263083 نوشت:
نظرات علمی قرآن در مورد باد و باران:
گردش باد (جاثیه/5) و(فرقان/48)،وزن داشتن ابر یا هوا(اعراف/57) و(رعد/12)،مراحل متوالی بادهایمهاجر(ذاریات/4-1)،بادها به عنوان مقدمه ی ابر و باران(نمل/63)،پیدایشابر

(روم/48)،بادها عامل تلقیح ابرها(حجر/22)، پدیده ی تقطیر درابرها(نبأ/14)،جزئیات تشكیل ابر و بارش باران(روم/48) و (نور/43) و..

با توجه به مبحث بالا و همان علت وجود زنجيره غذايي ..
4 آيا به علت خشكسالي محصولات زراعي يا كشاورزي و اينكه تحت تاثيرچه فرآيندي محصولات كشاورزي دچارآفت ديدگي ميشوند نيز اشاراتي گرديده ؟؟ كدام سوره يا چه آيه يا آيات مقدسي ؟؟

پیام;263083 نوشت:
نظرات علمی قرآن درمورد جهان جنین:
آفرینش جنین از عناصرخاك(مؤمنون/12)،(روم/20)و(حج/5)،تبدیل موادخاكی به نطفه ورشد تدریجیجنین(مؤمنون/14-12)،اشاره به بافتهای كامل و ناقص در جنین (حج/5)،تخمك

باتوجه به اسناد معتبرقرآني ذكرشده بالاكه حداقل براي ما مسلمانان قابل استنادميباشند ..
5 آيا درقرآن به اين سوال كه سرنوشت فردي و حتي جمعي و گروهي انسان و انسانها و حتي اديان ومذاهب دردست چه كسي ست يا به چه صورت اداره شده و خواهدشد نيز اشاره اي حتي بصورت بسيارجزئي ترشده ياخير؟؟

و ازآنجاييكه دانستن اين پاسخها احتمالا راه را براي بسياري از پيشرفتهاي فردي و حتي اجتماعي ما هموارتر خواهدنمود { و حداقل عطش عده اي ازجويندگان علم و علتها و منطق ها دراين رابطه را برطرف خواهندنمود }.. بنابراين و درمرحله نخست..اگرفقط پاسخهاي قرآني و البته با تفاسيرمعتبر اهل تشيع و حتي برادران اهل تسنن موجود ميباشد را بيان فرماييد ..
و درآخراگركسي نظري درمورد پاسخ هريك ازسوالات را ازهرنوع دين ومذهب و باوري كه دارد وبراي مقايسه در يك مكان مشترك هم كه شده بيان نمايد..

باتقديروتشكر..[/][/]

[="Arial"][="RoyalBlue"]بنام او

باتشكرازكارشناسان علوم ديني و قرآني و هموطنان فرهيخته و دانشمند اين سايت كه متاسفانه نميدانم چراتاكنون پاسخي به اين سوالات نداده اند و شايد هم هنوزمتوجه اين ارسال و سوالات مربوط به آن نشده اند چرا كه گمان نكنم كه براي اساتيد گرانقدر اين سايت علمي كه ده روز زمان زيادي نيزمحسوب خواهدشد .. پاسخ به اين 5 سوال چندان سخت و دشواربوده باشد و حتي ميتوان براحتي حدس زد كه پاسخ سوالات1 و 2 و 4 و5 در گوشه گوشه آيات قرآن موجود ميباشند كه اين حقير براي پرهيز ازگناه تفسيربه راي مجبور ميباشم تا ابتدا كارشناسان محترم خود سايت پاسخها را ارائه نمايند تا گناه احتمالي از واژه بد يا اشتباه برداشت شده تفسيربه راي متوجه اين حقيرنگردد و در مورد سوال 3 يا علت وجود زنجيره منظم غذايي و رتبه بندي آن يا اهميت گياهان دراين سلسله مراتب نيز احتمال اينكه درقرآن بدان اشاره شده باشد بعيد و دورازذهن نخواهدبود كه انشاا... با پاسخهاي دوستان گرامي اين موضوع نيزاثبات يا آشكارخواهدشد..انشاا...

باتشكر..[/]

نقل قول:
1 درمورد گناه ومعصوميت و تولد يك انسان {علت اين تولد } يا ازديادجمعيت .. آيا قرآن نظري علمي براي هريك از آنها ارائه نموده است يا خير؟؟

اما سؤال نخست:
قرآن انسان تازه بدنیا آمده را دارای فطرت الهی ولی بدون هیچ علمی می داند:
النحل : 78 وَ اللَّهُ أَخْرَجَكُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهاتِكُمْ لا تَعْلَمُونَ شَيْئاً
الروم : 30 فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنيفاً فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتي‏ فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها

همین نبود علم سبب می شود که انسان اگر خود را تربیت نکند دارای نقصهای عمده ای شود. هرجا که خداوند انسان را مورد نکوهش قرار می دهد، منظور انسانی است که تربیت الهی نشده است. آیات ذیل را مورد مطالعه قرار دهید:
الإسراء : 67 كانَ الْإِنْسانُ كَفُوراً
الكهف : 54 كانَ الْإِنْسانُ أَكْثَرَ شَيْ‏ءٍ جَدَلاً
المعارج: 19 - 21 إِنَّ الْانسَانَ خُلِقَ هَلُوعًا ، إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعًا، وَ إِذَا مَسَّهُ الخَْيرُْ مَنُوعًا
إبراهيم : 34 إِنَّ الْإِنْسانَ لَظَلُومٌ كَفَّارٌ
هود : 9 وَ لَئِنْ أَذَقْنَا الْإِنْسانَ مِنَّا رَحْمَةً ثُمَّ نَزَعْناها مِنْهُ إِنَّهُ لَيَؤُسٌ كَفُورٌ
الأنبياء : 37 خُلِقَ الْإِنْسانُ مِنْ عَجَلٍ
القيامة : 5 بَلْ يُريدُ الْإِنْسانُ لِيَفْجُرَ أَمامَهُ
العلق : 6 و 7 كلاََّ إِنَّ الْانسَانَ لَيَطْغَى، أَن رَّءَاهُ اسْتَغْنىَ‏
البلد : 4 لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ في‏ كَبَدٍ
الفجر : 15 و 16 فَأَمَّا الْإِنْسانُ إِذا مَا ابْتَلاهُ رَبُّهُ فَأَكْرَمَهُ وَ نَعَّمَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَكْرَمَنِ، وَ أَمَّا إِذا مَا ابْتَلاهُ فَقَدَرَ عَلَيْهِ رِزْقَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَهانَنِ

نقل قول:
2 و آيا قرآن به علت خلقت انسان و علت تعدد زبانها و نژادها { ونه هدف ازخلقت انسان كه فقط عبادت انس وجن معرفي شده كه ازاين بحث هم خارج است } ..اشاره اي نموده و اگرآري..علت خلقت انسان را چه علتي معرفي نموده است و آيا اين علت مورد قبول غيرمسلمانان نيز واقع شده يا خير ؟؟

سؤال دوم:
گویا در متن سؤال هدف عبادی خلقت کم اهمیت شمرده شده است!:
الذاريات : 56 وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ
عبادت به معنای اظهار عبودیت است و اظهار عبودیت یعنی اظهار این که هر آنچه تأثیر و تأثر است از اوست. یعنی نظام علِّی، مقهور مشیت خداوند است. هدف از خلقت انسان بر این اساس توحید است. و منحصر دانستن همه صفات جلال و جمال در خداوند متعال است. انسان با کمک انبیاء در این دنیای فریب، تلاش می کند تا فریب نظام علِّی را نخورد و اگر هم برای زندگی در دنیا تدبیر می کند، همه به فرمان اوست نه این که به تدبیرش دل خوش کند. این همه، هدف خلقت انسان است.

نقل قول:
3 آيا قرآن براي زنجيره غذايي و علت وجوداين زنجيره كه شايد بتواند دانشمندان و محققان علوم ديني و جوانان جوياي علتها را به كشفيات بزرگتري رهنمون نمايد ، نظري يا دليلي علمي بيان نموده است يا خير؟؟{چه دليل ونظري}

سؤال سوم:
دقیقا منظور شما را از سؤال نفهمیدم. فکر کنم منظور شما فلسفه حلال و حرام در غذاهاست. چیزی که علم کنونی بشر از فهم آن عاجز است تأثیر بعد ملکوتی اجزاء جهان در حلیت و حرمت خوردنیها و نوشیدنهاست. ظاهرا بشر تا آخر هم نتواند در این باب خود به علمی و کشفی نائل شود. قرآن وظیفه انبیاء را تعلیم اموری مداند که بشر نمی تواند در آن قلمرو، علمی را کسب کند:
البقرة : 151 ... وَ يُعَلِّمُكُمْ ما لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ
البقرة : 239 ... فَاذْكُرُوا اللَّهَ كَما عَلَّمَكُمْ ما لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ
مثلا ادرار، دارای خباثت ملکوتی است لذا پرهیز از آن باید فوق توصیه های بهداشتی صورت گیرد و یا گوشت خوک همینطور اثر معنوی منفی دارد هر چند در حرارات بالا پخته شود و انگلهای مضر آن از بین برود.

نقل قول:

4 آيا به علت خشكسالي محصولات زراعي يا كشاورزي و اينكه تحت تاثيرچه فرآيندي محصولات كشاورزي دچارآفت ديدگي ميشوند نيز اشاراتي گرديده ؟؟ كدام سوره يا چه آيه يا آيات مقدسي ؟؟

سؤال چهارم:
زمین و همه نباتات در آن تسبیح خداوند را می گویند در نتیجه با کسانی که تسبیح او را می گویند، همخوانی داشته و محصول فراوانی را در اختیار او قرار می دهند:
الأعراف : 96 وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى‏ آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَيْهِمْ بَرَكاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ وَ لكِنْ كَذَّبُوا فَأَخَذْناهُمْ بِما كانُوا يَكْسِبُونَ
از طرفی قانون استدراج هم هست. بر اساس این قانون آنانی که امیدی به رشدشان نباشد در نعمتهای دنیا غوطه ور می شوند تا بیشتر در این باور باطل خود غور کنند که اساسا جهان هستی چیزی جز همین امور مادی و سبب و مسبب مادی نیست و خداوند یا وجود ندارد و یا اکر هم هست دستانش بسته است و کاری از او ساخته نیست!!:
الأنعام : 44 فَلَمَّا نَسُوا ما ذُكِّرُوا بِهِ فَتَحْنا عَلَيْهِمْ أَبْوابَ كُلِّ شَيْ‏ءٍ حَتَّى إِذا فَرِحُوا بِما أُوتُوا أَخَذْناهُمْ بَغْتَةً فَإِذا هُمْ مُبْلِسُونَ

نقل قول:
5 آيا درقرآن به اين سوال كه سرنوشت فردي و حتي جمعي و گروهي انسان و انسانها و حتي اديان ومذاهب دردست چه كسي ست يا به چه صورت اداره شده و خواهدشد نيز اشاره اي حتي بصورت بسيارجزئي ترشده ياخير؟؟

سؤال پنجم:
قرآن از طرفی خداوند را مدبر همه امور معرفی می کند:
النجم : 42 وَ أَنَّ إِلى‏ رَبِّكَ الْمُنْتَهى‏
البقرة : 210 قُضِيَ الْأَمْرُ وَ إِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ
آل‏عمران : 109 وَ لِلَّهِ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ وَ إِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ
الأنفال : 44 وَ إِذْ يُريكُمُوهُمْ إِذِ الْتَقَيْتُمْ في‏ أَعْيُنِكُمْ قَليلاً وَ يُقَلِّلُكُمْ في‏ أَعْيُنِهِمْ لِيَقْضِيَ اللَّهُ أَمْراً كانَ مَفْعُولاً وَ إِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ
لقمان : 22 وَ إِلَى اللَّهِ عاقِبَةُ الْأُمُورِ
الحج : 41 وَ لِلَّهِ عاقِبَةُ الْأُمُورِ
الشورى : 53 أَلا إِلَى اللَّهِ تَصيرُ الْأُمُورُ
الروم : 4 لِلَّهِ الْأَمْرُ مِنْ قَبْلُ وَ مِنْ بَعْدُ
الرعد : 11 وَ إِذا أَرادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ سُوْءاً فَلا مَرَدَّ لَهُ وَ ما لَهُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ والٍ
لقمان : 34 ما تَدْري نَفْسٌ ما ذا تَكْسِبُ غَداً
و از طرفی فرد و جامعه را مدبر امور خود معرفی می کند:
جامعه:
الرعد : 11 إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ
البقرة : 134 تِلْكَ أُمَّةٌ قَدْ خَلَتْ لَها ما كَسَبَتْ وَ لَكُمْ ما كَسَبْتُمْ وَ لا تُسْئَلُونَ عَمَّا كانُوا يَعْمَلُونَ
البقرة : 202 أُولئِكَ لَهُمْ نَصيبٌ مِمَّا كَسَبُوا وَ اللَّهُ سَريعُ الْحِسابِ
فرد:
البقرة : 281 تُوَفَّى كُلُّ نَفْسٍ ما كَسَبَتْ وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ
البقرة : 286 لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَها لَها ما كَسَبَتْ وَ عَلَيْها مَا اكْتَسَبَتْ
آل‏عمران : 155 إِنَّمَا اسْتَزَلَّهُمُ الشَّيْطانُ بِبَعْضِ ما كَسَبُوا وَ لَقَدْ عَفَا اللَّهُ عَنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ حَليمٌ
النساء : 32 لِلرِّجالِ نَصيبٌ مِمَّا اكْتَسَبُوا وَ لِلنِّساءِ نَصيبٌ مِمَّا اكْتَسَبْنَ
يونس : 52 هَلْ تُجْزَوْنَ إِلاَّ بِما كُنْتُمْ تَكْسِبُونَ
الزمر : 24 قيلَ لِلظَّالِمينَ ذُوقُوا ما كُنْتُمْ تَكْسِبُونَ
الزمر : 51 الَّذينَ ظَلَمُوا مِنْ هؤُلاءِ سَيُصيبُهُمْ سَيِّئاتُ ما كَسَبُوا
الطور : 21 كُلُّ امْرِئٍ بِما كَسَبَ رَهينٌ
المدثر : 38 كُلُّ نَفْسٍ بِما كَسَبَتْ رَهينَةٌ
الروم : 41 ظَهَرَ الْفَسادُ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ لِيُذيقَهُمْ بَعْضَ الَّذي عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ
البقرة : 81 و 82 بَلى‏ مَنْ كَسَبَ سَيِّئَةً وَ أَحاطَتْ بِهِ خَطيئَتُهُ فَأُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فيها خالِدُونَ وَ الَّذِينَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّالِحَتِ أُوْلَئكَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ هُمْ فِيهَا خَلِدُونَ
جمع بین دو گروه آیات:
خداوند انسانها را در محدوده مشیت و اراده خودش مختار قرار داده است تا از قدرت خداوند، درست استفاده کنند و یا غلط بهره ببرند.
در این بهره وری نیز تنها نمی توانند به اراداه خود متکی باشند زیرا خداوند طبق حکمتش در تحقق اراده انسانها نیز دخالت می کند.
بنابرین انسانها دارای آزادی مطلق در «خواستن» هستند ولی در تحقق خواسته های خود دچار محدودیتند. هر انسانی طبق تلاشی که می کند تا خواسته های خود را محقق سازد، می تواند مثاب یا معاقب باشد.

هیچ علمی جز قرآن نیست.

[="arial"][="royalblue"]بنام او

قدس شریف;269578 نوشت:
اما سؤال نخست:
قرآن انسان تازه بدنیا آمده را دارای فطرت الهی ولی بدون هیچ علمی می داند:
النحل : 78 وَ اللَّهُ أَخْرَجَكُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهاتِكُمْ لا تَعْلَمُونَ شَيْئاً
الروم : 30 فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنيفاً فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتي‏ فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها
همین نبود علم سبب می شود که انسان اگر خود را تربیت نکند دارای نقصهای عمده ای شود. هرجا که خداوند انسان را مورد نکوهش قرار می دهد، منظور انسانی است که تربیت الهی نشده است. آیات ذیل را مورد مطالعه قرار دهید:
الإسراء : 67 كانَ الْإِنْسانُ كَفُوراً
الكهف : 54 كانَ الْإِنْسانُ أَكْثَرَ شَيْ‏ءٍ جَدَلاً
المعارج: 19 - 21 إِنَّ الْانسَانَ خُلِقَ هَلُوعًا ، إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعًا، وَ إِذَا مَسَّهُ الخَْيرُْ مَنُوعًا
إبراهيم : 34 إِنَّ الْإِنْسانَ لَظَلُومٌ كَفَّارٌ
هود : 9 وَ لَئِنْ أَذَقْنَا الْإِنْسانَ مِنَّا رَحْمَةً ثُمَّ نَزَعْناها مِنْهُ إِنَّهُ لَيَؤُسٌ كَفُورٌ
الأنبياء : 37 خُلِقَ الْإِنْسانُ مِنْ عَجَلٍ
القيامة : 5 بَلْ يُريدُ الْإِنْسانُ لِيَفْجُرَ أَمامَهُ
العلق : 6 و 7 كلاََّ إِنَّ الْانسَانَ لَيَطْغَى، أَن رَّءَاهُ اسْتَغْنىَ‏
البلد : 4 لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ في‏ كَبَدٍ
الفجر : 15 و 16 فَأَمَّا الْإِنْسانُ إِذا مَا ابْتَلاهُ رَبُّهُ فَأَكْرَمَهُ وَ نَعَّمَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَكْرَمَنِ، وَ أَمَّا إِذا مَا ابْتَلاهُ فَقَدَرَ عَلَيْهِ رِزْقَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَهانَنِ

با عرض سلام و عذر موجه ازديرپاسخ دادن..
بزرگوار گرامي..اگراينهمه كه شما به قرآن وهمه آيات آن تسلط داريد اين حقيرنيز داشتم باوربفرماييد تا بحال شايد دهها كشف علمي بزرگ از درون آيات رمزآلود كشف نشده اين كتابي كه ميگويند كتاب علم است به دوستدارانش و همه مردم دنيا اثبات كرده و هديه داده بودم .. بهرحال سعادتي ست كه نسيب امثال من نشده..
واما .. منظورانساني است كه تربيت الهي نشده است را درست متوجه نشدم؟؟

قدس شریف;269578 نوشت:
سؤال دوم:
گویا در متن سؤال هدف عبادی خلقت کم اهمیت شمرده شده است!:

خير اما درمورد {{ هدف خلقت انسان }} بسيار هم پاسخ گفته و بسيارنيزشنيده ايم و همه ميدانيم كه خداوند بصراحت هدف انسان و جن را عبادت معرفي نموده است كه ديگرلزومي به آوردن آيه معروفش نيست .. {{ كه البته همين نيز براي من شايد جاي سوال وبحث باشد كه منظورخداوند چه نوع عبادتي بوده ياميباشد و خود و همگان بايد بهترازمن بدانيد كه اين احتمال ميتواند وجودداشته باشد كه شايد منظور آفريدگار و خالق جهان .. براي هم انس و هم جن .. پيشرفتهاي علمي يا علم اندوزي و زحمت و تلاش براي علم و پيشرفت بوده و باشد { و ازآنجاييكه ما انسانها هنوزموفق نشده ايم دنياي جن را و نحوه زندگي اين موجود نامريي يا آفريده تشعشع آتش را ازنزديك ديده يا مشاهده نماييم .. بنابراين شايد نشود درمورد رد اين ادعا نيزنظر يا راي قطعي صادر نمود } { كما اينكه شايد علت اينكه خداوند دربسياري از آيات و كلام نوراني و مقدسش .. آسمان را با زمين مقايسه نموده يا اين دو را باهم و دركنار هم آورده يا مياورد نيز همين باشد..{ و البته درحد حدس و شايد و رد وتاييدش نيزبرعهده كارشناسان علوم قرآني } .. و كما اينكه شايدآنهايند كه درحال ساختن دنياي بالاي سر ما و كهكشانهاي جديد و با علم منحصر بخود ميباشند و شايد قبول يا باور آن درامروز و با اين علم اندك براي ما سخت آيد همچنان كه هميشه نيزبه همين گونه بوده و اما چه بسا گذرزمان و كشفيات آيندگان باور آنرا كمي راحت ترنمايد } .. چرا كه همگان دريافته و حتي قبول كرده ايم كه علم اندوزي و تلاش براي كسب علم مفيد ومثبت نيز نوعي عبادت بشمار آمده و ميايد..}}

قدس شریف;269578 نوشت:
عبادت به معنای اظهار عبودیت است و اظهار عبودیت یعنی اظهار این که هر آنچه تأثیر و تأثر است از اوست. یعنی نظام علِّی، مقهور مشیت خداوند است. هدف از خلقت انسان بر این اساس توحید است. و منحصر دانستن همه صفات جلال و جمال در خداوند متعال است. انسان با کمک انبیاء در این دنیای فریب، تلاش می کند تا فریب نظام علِّی را نخورد و اگر هم برای زندگی در دنیا تدبیر می کند، همه به فرمان اوست نه این که به تدبیرش دل خوش کند. این همه، هدف خلقت انسان است.

درمورد {{ هدف }} حرفتان را علارغم سواد بسيارناچيزي كه او دراختيار گذارده قبول دارم و اين سخن شما براي من بسيارقابل احترام است و اضافه بر آن .. با همان حدس وگماني كه دربالا نيز گفته شد..يعني دنيا را بصورت يك پازل بسياربزرگ ببينيم كه دو موجود بنام انس و جن درحال انجام دستور و خواست پروردگارخويش اند .. يكي درحال ساختن و جلو بردن .. و ديگري درحال كشف و رمزگشايي .. كه اين دو هر دو درحال عبادت اند..والبته با اين دو باور كه يا بطوركامل اختياري كارمينمايند و يا مانند آدم آهني و بطور اتوماتيك گارميكنند اما چنين برنامه ريزي شده اند كه همه باورنمايند كه همه اموربدست خود يا دردست خودمان ميباشد ..

قدس شریف;269578 نوشت:
سؤال سوم:
دقیقا منظور شما را از سؤال نفهمیدم. فکر کنم منظور شما فلسفه حلال و حرام در غذاهاست. چیزی که علم کنونی بشر از فهم آن عاجز است تأثیر بعد ملکوتی اجزاء جهان در حلیت و حرمت خوردنیها و نوشیدنهاست

ودقيقا و بدون هيچ حاشيه اي آمديد سر اصل يكي ازمطالب وسوالات و چه بي حاشيه و بدون مقدمه و وقت تلف كردن رفتيد سراصل قضيه .. باوربفرماييد وقتي گفتم سخن وكلامتان براي من قابل احترام است ميدانستم كه چه دارم ميگويم وبه چه كسي دارم ميگويم هرچند كه هنوزبه اين مطلب و نوشتتان دقت كافي نكرده و حتي نديده بودم و حالا برخود واجب و لازم ميبينم كه به اين علم و دانش دراين قسمت از سخنان وپاسختان احترام بيشتري گذاشته و درتاييد آنها و برهمين پايه واساس ادامه دهم كه چرا ؟؟
چرا وقتي ميدانيم انگارنميدانيم ؟؟
چرا وقتي ميدانيم انگار به آنها توجه نمينماييم ؟؟
چرا وقتي ميدانيم و ميتوانيم انگارعالم بي عمل ميشويم و درحاليكه خود درخوابيم .. ميگوييم چرا دانشمندان ما درخواب اند ؟؟ مگرخودما دانشمند نيستيم ؟؟
ما همه دانشمنديم .. حال به هرمقداركه باشد .. وافعا با همين مقداردانشمان چكاركرديم ؟؟
چه تحولي را صورت داده ايم ؟؟
اين تحول تا چه مقداربزرگ بوده ؟؟ بزرگي آن تا چه اندازه دنياي علم را فرا گرفته و تا چه اندازه دنيا را نيز متحول نموده ؟؟
درتلويزيون يا راديو يا وسايل كوچك و بزرگي ازاين دست .. صدها و بلكه هزاران قطعه كوچك وبزرگ ديگر بكار رفته .. كداميك ازاين ابزار فكراوليه اش متعلق به يك ايراني يا يك شيعه ايراني بوده ؟؟ { نگوييد مسلمانان خدمات ارزنده اي به علم نموده اند .. چون سوال من فقط و صرفا شيعه و ايران وايراني ست } {{ و من متاسفانه حتي بظاهرهم كه شده نميتوانم شيعه را بغيراز در دنياي سياست درون جامعه اسلامي بدانم يا ببينم و اين زماني قابل هضم ودرك براي همگان خواهد شد كه موقعيتش مانند آنچه كه درپاكستان و اقصي نقاط جهان اسلام و طي سالهاي گذشته و دهها بمب گذاري عليه هموطنان وهم مذهبانمان بوقوع پيوست و حتي دراين اواخر .. بحرين .. فراهم شود و در وقت مناسبش همه اينرا مشاهده و حتي درك ولمسش خواهيم نمود كه متاسفانه تاريخ پراست از تكرار و تكرار و تنها با رنگ ولعابي ديگر }}
وبفرض هم كه چشمانمان را بروي وهابيت تندروي ضد شيعه نيز ببنديم و اين كاررانيزكرديم و باز اين جهان اسلام چه اختراعات بزرگي را و طي اين اواخر و سالها انجام داده و مابين اينهمه دستاورد علمي شگفت انگيز و غيراز همان طرح اوليه دوربين مداربسته { كه آنهم بدرستي نميدانم طراح يا سازنده اش يك مصري مسلمان بود يا عرب مسيحي } كداميك از آن مسلمانان و انديشه اوليه آنان بوده يا خواهد بود ؟؟ }}}

و چه بسا وجود گياهان شايد به يك علت بسيارمهم و تاثيرگذار و هنوز ناشناخته درسر سلسله تغذيه و مواد غذايي همه جانداران زمين و البته بانوع تغذيه اي آنها و از سوي متفكر و آفريننده آنها قرارگرفته باشد..وميتوان و بايد كه سوال نمود؟؟
چرا آب؟؟چرانور؟؟چراهوا وچرا اكسيژن؟؟
وچرا گردش دوار آب و چرا مسافرتهاي هوا و اكسيژن بوسيله باد و طوفان ؟؟
وجود اينها براي چيست؟؟
چه وابستگي يا ارتباطي بين اين عوامل و خاك وجود دارد؟؟
ومهمتراز همه اين سوالات و اما درهمين چهارچوب ..
چرا اكسيژن درخارج از جو زمين وجود ندارد؟؟
و چرا اكسيژن درهمه كائنات نيست يا نميتواند به همه كامنات راه پيدانمايد؟؟
محدوديت انسان براي مساقرت يا ساكن شدن درخارج از جو زمين به چه دليل علمي و قرآني و معنوي ست ؟؟
چرا تعدادي ازباورها جنازه هاي خود را ميسوزاندند؟؟
چرا دراسلام بايد جنازه را دفن نمود ؟؟
چرا داستان آدم و حوا؟؟
چرا فرضيه تكامل داروين؟؟
چرا رد يا قبول آن بدون پيش شرط يا پيش فرض ؟؟
چرا هدف خلقت انسان آري؟؟
وچرا علت خلقت انسان خير؟؟

و شايد كه قرآن بايك پاسخ كوتاه وبسيار ظريف و اما پيچيده .. پاسخ همه اين سوالات را بنوعي داده باشد .. اما كو چشم بصيرتي كه ببيند و كو جوامع اي كه بهره برداري نمايند؟؟
كجاست زباني كه اين را به همه قرآن دوستان و قرآن ستيزان بگويد و برحق بودنش را و علمي بودنش را و مهربان بودنش را نه با فرياد كه با آرامي و مهرباني و علمي و نه يكبار و گذرا و تند وتمام شدني .. كه هميشه و جاري در زمان ونه براي استفاده فقط خود و يا تنها ديگران .. كه براي همه و همگان ..و نه براي يك زمان و امروز كه براي همه ازمنه وبراي امروز و هر روز ..

ادامه دارد..[/][/]

هیچ علمی جز علم قرآن نیست.
اینهایی که در جهان با اصطلاح علم یاد میشوند مانند علم تاریخ پزشکی و امثال الذلک علم نیست بلکه دانش و حصول و تجارب انسان از زندگی در دنیاست و همین فرق او با فرشتگان است باتوجه به آیات شریفه 31 و32 سوره مبارکه بقره.

هیچ علمی جز علم قرآن نیست.
علم فقط و فقط و فقط در دست آفریدگار علم است. علم یعنی فهم. یعنی فهم همه کون و مکان در پیشگاه خداست. حال چه چیزی در دنیا خداییست؟ راه ارتباط الله جل جلاله با انسان از طریق وحی و کتاب بود. وحی که اصل آن در قلب انبای الهی ولی کتب در دست ماست. حال میشود گفت انجیل و تورات و زبور و... نیز علم هستند؟ خیر بدلیل تحریف فاحش موجود درین کتب. حال می ماند قرآن کتاب الله کریم که تنها علم موجود در دنیاست.

سلام
علم، خصوصاً به طور کامل و با تمام مسایل کلی و جزئی آن، مطلبی طولانی است. بیش از صدهاهزار کتاب قطور لازم دارد تا فقط دستاوردهای علم فعلی را بیان کنیم. از سوی دیگر، قرآن کریم، کتابی با حجمی محدود است. بنابراین روشن است که تمام علوم به شکل مبسوط و تشریحی و آماده مصرف ، امکان ندارد در قرآن کریم باشد.

از سوی دیگر لا رطب و لا یابس الا فی کتاب هم صحیح است.

پس به نظر من راهی نمی ماند جز اینکه بگوییم علوم (همه علم ها) به شکل نظام مند و ساختاریافته در قرآن کریم وجود دارند. همین نظام و ساختار است که مشاهده آن علوم را در نگاه نخست (نظر ساده) بسیار مشکل و بلکه محال می سازد.

ما باید این ساختار و نظام را کشف کنیم تا بتوانیم تمام جزئیات علوم را از قرآن کریم استخراج نماییم.

حضرت علی (ع) فرمودند: پیامبر (ص) هزار باب علم به من آموخت که از هر کدام آن، هزار باب علم گشوده می شد.
می بینیم که پیامبر (ص) تمام علوم را به شکل مبسوط آن به حضرت علی (ع) انتقال نداده اند. زیرا این کار، فرصتی بسیار زیاد و بیش از عمر چند نسل انسان لازم دارد! بلکه حضرت پبامبر (ص)، به شکلی نظام مند، ابواب علم را به حضرت علی (ع) آموخته اند.

طبیعت « باب» این است که وقتی باز شد، انسان را به آن چیزی که بعد از آن قرار دارد می رساند.

به نظر بنده، قرآن کریم هم به همین نحو علوم را در خود دارد. یعنی ابوابی که از هر کدام آن هزاران باب دیگر باز می شود.
کار ما شناختن این بابها و « باز کردن هر باب » (ورود به باب ) است. وقتی وارد شدیم، می بینیم که در پس هر بابی، هزاران باب دیگر هست و همینطور .... تا تمام علوم به طور مبسوط حاصل شود.

می توان گفت هر آیه و هر کلمه قرآن، یک باب است. هم باب برای ایمان و تعالی اخلاقی و سعادت ابدی، هم باب برای علم. و اصولاً این دو (تعالی اخلاقی و سعادت ابدی از یکسو، و علم از سوی دیگر) از هم تفکیک ندارند بلکه اینها یک چیز هستند که در مقام تفصیل از هم جدا شده اند و به حسب اعتبارات، مختلف گردیده اند.

[="Arial"][="RoyalBlue"]بنام او

بی بی;270235 نوشت:
هیچ علمی جز علم قرآن نیست.
اینهایی که در جهان با اصطلاح علم یاد میشوند مانند علم تاریخ پزشکی و امثال الذلک علم نیست بلکه دانش و حصول و تجارب انسان از زندگی در دنیاست

يك سوال ؟
بااحترام بشما و درتاييد فرمايش شما و درادامه آن ميتوان چنين استنباط نمود كه هرعلمي دردنيا نيازمند يك علم ماقبل خود و .. درنهايت علم پايه ميباشد كه اين علم پايه از آن خدا و آفريننده علم خواهدبود كه درهمين راستا كه قرآن نيزكه كلام آفريننده وخالق علم است بايد حاوي همه علوم بسيارمهم و پايه اي درپيشرفت انسانها درعرصه علم وتكنولوژي هاي برتر نوع بشري باشد كه يقينا نيز چنين ميباشد .. اما دراينجا سوالي بذهنم رسيده كه قبل ازادامه بحث قبلي مايل ميباشم كه ابتدا پاسخ آنرا بدانم وممنون خواهم شد كه افراد مطلع يا كارشناسان محترم پاسخ آن را بيان نمايند..
آيا دستاوردهاي علمي قرآن دريكجا متمركزميباشند؟؟ مانند يك كتاب جامع و كامل ؟؟
مثال :
مثلا اگرمن بعنوان يك شهروندعادي يا پيرو عادي و معمولي قرآن يا بعنوان كسي كه مسلمان هم نيستم اما مايل به دانستن ميباشم و بخواهم از كشفيات قرآني يا اين علوم مطلع گردم يا بدانم كه كتاب اعتقادي خودم يا مسلمانان داراي چه دستاوردهاي مهم علمي بوده كه تاكنون كشف گرديده اند .. چگونه ميتوانم از آنها با اطلاع گرديده و درجريان آنهاذ قراربگيرم ؟؟
و آيا قبلا چنين كاري صورت پذيرفته كه مثلا كشفيات علمي كه از درون قرآن و آيات مقدس آن استخراج گرديده اند در يكجا جمع آوري شده باشند و مثلا با نام كاشف آن يا اطلاعات ديگري مانند مليت او و سن او و سال كشف او و علتها و دلايل او ومذهب او و .. موارد ديگر؟؟
لطفا اگركارشناسان محترم دراين مورد اطلاعاتي دارند آنرا بيان نموده و سپاس گذاري مرا نيزپيشاپيش پذيرا شوند..

بعنوان مثال كه البته اينها تحت عنوان اعجازقرآن آمده اند:

دنیا ۱۱۵ / آخرت ۱۱۵
ملائک ۸۸ / شیطان ۸۸
زندگی ۱۴۵ / مرگ ۱۴۵
سود ۵۰ / زیان ۵۰
ملت (مردم) ۵۰ / پیامبران ۵۰
ابلیس ۱۱ / پناه جستن از شر ابلیس ۱۱
مصیبت ۷۵ / شکر ۷۵
صدقه ٧٣ / رضایت ٧٣
فریب خوردگان (گمراه شدگان) ۱۷ / مردگان (مردم مرده) ١٧
مسلمین ۴١ / جهاد ۴١
طلا ۸ / زندگی راحت ٨
جادو ۶٠ / فتنه ۶٠
زکات ٣٢ / برکت ٣٢
ذهن ۴٩ / نور ۴٩
زبان ٢۵ / موعظه (گفتار، اندرز) ٢۵
آرزو ٨ / ترس ٨
آشکارا سخن گفتن (سخنرانی) ١٨ / تبلیغ کردن ١٨
سختی ١١۴ / صبر١١۴
محمد (صلوات الله علیه) ۴ / شریعت (آموزه های حضرت محمد (ص) ۴
مرد ٢۴ / زن ٢۴

باتقديروتشكر..[/]

به نام خدا
با سلام

نگران شيعه;270934 نوشت:
مثلا اگرمن بعنوان يك شهروندعادي يا پيرو عادي و معمولي قرآن يا بعنوان كسي كه مسلمان هم نيستم اما مايل به دانستن ميباشم و بخواهم از كشفيات قرآني يا اين علوم مطلع گردم يا بدانم كه كتاب اعتقادي خودم يا مسلمانان داراي چه دستاوردهاي مهم علمي بوده كه تاكنون كشف گرديده اند .. چگونه ميتوانم از آنها با اطلاع گرديده و درجريان آنهاذ قراربگيرم ؟؟ و آيا قبلا چنين كاري صورت پذيرفته كه مثلا كشفيات علمي كه از درون قرآن و آيات مقدس آن استخراج گرديده اند در يكجا جمع آوري شده باشند و مثلا با نام كاشف آن يا اطلاعات ديگري مانند مليت او و سن او و سال كشف او و علتها و دلايل او ومذهب او و .. موارد ديگر؟؟ لطفا اگركارشناسان محترم دراين مورد اطلاعاتي دارند آنرا بيان نموده و سپاس گذاري مرا نيزپيشاپيش پذيرا شوند..

برخي كتب با نام اعجازهاي علمي قرآن و يا دستاوردهاي علمي قران كريم ، به چاپ رسيده اند اما مساله ي مهمي كه ما در بررسي آيات علمي قرآن با آن مواجهيم اين است كه متاسفانه برخي از پژوهشگران ، اصرار دارند تحقيقات و پژوهشهاي نوين را با برخي از آيات قرآن منطبق نمايند و در اين راستا نيز استدلال و روش علمي دقيقي كه در خور و شان قرآن كريم باشد ندارند ، لذا اعتماد كامل به اينگونه استنباطها ، بسيار دشوار است . به عنوان مثال آنچه شما از انطباق عدد كلمات آورده ايد را مورد بررسي قرار مي دهيم .
يقينا ما در قرآن كريم با شگفتي هاي عددي بسياري مواجهيم كه نياز مند بررسي و پژوهش بسيار دقيق و يافتن قوانين آن هستيم نه اينكه با برخورد با چند كلمه متضاد كه ارقامي شبيه به هم دارند به زور و اصرار سر و ته كلمات ديگر را بزنيم و يا اصلي صحيح براي گزينش و محاسبه كلمات نداشته باشيم و صرفا بيان كنيم مثلا عدد كلمه روز با شب در قران يكي است و اين مطلب ناتمام و غرق در اشكال را به عنوان اعجاز عددي قرآن معرفي كنيم و باب نقد و تناقض - تناقضي كه بر روش ما در پژوهشمان وارد است - را به قران كريم گشوده به نحوي كه اين كتاب شريف به تناقض گويي متهم شود در حالي كه نقص و تناقض ، از روش تحقيق ماست كه بيان نمي كنيم مثلا روز كه در لسان قران يوم است چگونه در اين تحقيق ما محاسبه شده ؟ آيا صرفا يوم محاسبه شده يا اليوم هم مورد محاسبه قرار گرفته است ؟ آيا فقط كلمه يوم بررسي شده يا كلماتي ازقبيل يومين هم در شمارگان ما وارد شده است ؟ و بسياري سوالات و مطالب ديگر در اين خصوص .
لذا ما در معرفي كتبي كه به بيان دستاوردهاي علمي قرآن كريم پرداخته اند با اين مشكل مواجهيم كه تا چه حد اين تحقيقات بر مبناي صحيحي صورت گرفته است و يا محقق مربوطه تا چه حدي موفق به بيان صحيح از آيات علمي شده است .

نگران شيعه;270934 نوشت:
بنام او

بعنوان مثال كه البته اينها تحت عنوان اعجازقرآن آمده اند:


محمد (صلوات الله علیه) ۴ / شریعت (آموزه های حضرت محمد (ص) ۴

مرد ٢۴ / زن ٢۴

..

اصلا چیزی بعنوان تکنولوژی وجود ندارد همه اینها man-made هستند و ساخت بشر. انسان کارش پرستش الله تعالی است همین و بس. مسلمانی دنبال تکنولوژی واختراع نمیرود مگر در موقع لزوم. قرآن رو با اعداد نسنجید. قرآن همه علم موجود در دنیاست. متن شمارو متجه شدم ولی بدونید بازهم در معنی علم اشکال دارید. علم در دست بشر نیست این تجربه هست که ما داریم. علم قرآن است فقط همین 114 سوره مبارک با تفکر و تعمق شدید در معنایشان.

[="Arial"][="RoyalBlue"]بنام او

قدس شریف#2;270969 نوشت:
همه اینها man-made هستند

بااحترام بشما بزرگوار..متاسفانه متوجه اين متن نشدم ..ميشود معادل فارسي آنراهم بنويسيد البته اگرهمان معناي تجربه بشر يا چنين چيزي نميباشد..ممنون

قدس شریف#2;270969 نوشت:
انسان کارش پرستش الله تعالی است همین و بس.

پرستش خدا به چه منظور وهدف؟؟

قدس شریف#2;270969 نوشت:
مسلمانی دنبال تکنولوژی واختراع نمیرود مگر در موقع لزوم.

ببخشيد چرا؟؟
واين موقع لزوم چه وقت است؟؟
واگراين موقع لزوم ايجاد شد..مسلمان آنقدراستعداد خارق العده اي دارد كه درعرض كمتراز يك دقيقه كه ميخواهد موشك اتمي فلان دشمنش به كشورش اثابت نمايد .. اين وسيله را ساخته و سريع آن موشك رامنهدم نمايد؟؟

قدس شریف#2;270969 نوشت:
قرآن رو با اعداد نسنجید.

ببخشيد..من نسنجيدم بگمانم خود خداياقرآن يا يكي ازپيروانش چنين كرده..بهرحال بگردن من نيندازيد..ممنون..

قدس شریف#2;270969 نوشت:
قرآن همه علم موجود در دنیاست.

خوب حرف منهم يا سوال اين موضوع نيزهمين است كه ؟؟
1 اولا كه قرآن همه علم موجوداست..
2 دوما اگرچنين موضوعي سنديت دارد كو كجاست؟؟
يا اين علوم چه ميباشند؟؟

قدس شریف#2;270969 نوشت:
بازهم در معنی علم اشکال دارید.

1 باكمال ميل ميپذيرم كه اگرچنين نبود دراكثرپستهايم اين مهم رامتذكرنميشدم كه بيسوادم..

قدس شریف#2;270969 نوشت:
علم در دست بشر نیست این تجربه هست که ما داریم. علم قرآن است فقط همین 114 سوره مبارک با تفکر و تعمق شدید در معنایشان.

2 اول بگوييد علم چيست تا منهم تصديق نمايم كه دردست بشرنيست..
3 فرق بين علم وتجربه چيست؟؟
4بازهم ميفرماييد علم قرآن است و اين رامتوجه نميشوم متاسفانه؟؟ مگرنه اينكه قرآن هم براي بشريت وانسان آمده؟؟
5 درانتها خودتان نيزازاعداد و شمارش استفاده كرديد..ميبينيد كه اين نه دست شما و نه خواست شمابوده وهست و بلكه اين دست او وخواست اوست..
منتظرپاسخ..

باتشكر..[/]

[="arial"][="royalblue"]بنام او

قدس شریف#2;270969 نوشت:
همه اینها man-made هستند

بااحترام بشما بزرگوار..متاسفانه متوجه اين متن نشدم ..ميشود معادل فارسي آنراهم بنويسيد البته اگرهمان معناي تجربه بشر يا چنين چيزي نميباشد..ممنون

قدس شریف#2;270969 نوشت:
انسان کارش پرستش الله تعالی است همین و بس.

1 پرستش خدا به چه منظور وهدف؟؟
2 فوايد اين پرستش آيا بررسي شده؟؟

قدس شریف#2;270969 نوشت:
مسلمانی دنبال تکنولوژی واختراع نمیرود مگر در موقع لزوم.

1 ببخشيد چرا؟؟
2 واين موقع لزوم چه وقت است؟؟
3 واگراين موقع لزوم ايجاد شد..آيا اين مسلمان آنقدراستعداد خارق العده اي دارد كه درعرض كمتراز يك دقيقه كه مثلا يك موشك اتمي فلان دشمن قصد اثابت به كشورش و قتل وعام مردم كشورش را دارد .. اين وسيله را ساخته و خيلي سريع وزود آن موشك را درآسمان مثلا خود دشمن منهدم نمايد؟؟و يا موشكي قوي ترساخته و بلافاصله و براي تلافي وجبران شليك نمايد؟؟{ كه البته اگراين موشك راقبلا ميداشت..هيچ دشمني حتي فكرچنين تهاجمي رانيزنمينمود}

قدس شریف#2;270969 نوشت:
قرآن رو با اعداد نسنجید.

ببخشيد..من نسنجيدم بگمانم خود خداياقرآن يا يكي ازپيروانش چنين كرده..بهرحال بگردن من نيندازيد..ممنون..{هرچندكه اگرچنين بود..باعث افتخارنيزميگرديد}

قدس شریف#2;270969 نوشت:
قرآن همه علم موجود در دنیاست.

خوب حرف منهم يا سوال اين موضوع نيزهمين است كه ؟؟
1 اولا كه قرآن همه علم موجوداست..و خودنيزاين مطلب را علارغم بيسوادي ام تاييد مينمايم كه قرآن بايد داراي همه علوم پايه براي پيشرفت بشريا پيروانش باشد..
2 دوما اگرچنين موضوعي سنديت دارد كه دارد .. پس كو كجاست؟؟
يا اين علوم چه ميباشند و من فقط تعدادي ازآنهارا خواستم كه بدانم..همين وبس..

قدس شریف#2;270969 نوشت:
بازهم در معنی علم اشکال دارید.

1 باكمال ميل ميپذيرم كه اگرچنين نبود دراكثرپستهايم اين مهم رامتذكرنميشدم كه كارگروبيسوادم..{كه البته كارگري اش باعث مباهات اين حقيرخواهدبود و بيسوادي اش نيز ازجهاتي؟؟}

قدس شریف#2;270969 نوشت:
علم در دست بشر نیست این تجربه هست که ما داریم. علم قرآن است فقط همین 114 سوره مبارک با تفکر و تعمق شدید در معنایشان.

2 اول بگوييد علم چيست تا منهم تصديق نمايم كه دردست بشرنيست..
3 فرق بين علم وتجربه چيست؟؟
4بازهم ميفرماييد علم قرآن است و اين رامتوجه نميشوم متاسفانه؟؟ مگرنه اينكه قرآن هم براي بشريت وانسان آمده؟؟
5 درانتها خودتان نيزازاعداد و شمارش استفاده كرديد..ميبينيد كه اين نه دست شما و نه خواست شمابوده وهست و بلكه اين دست او وخواست اوست..

وجدا ازپاسخهاي شما و سوالات اين پست من..متاسفانه من هنوزپاسخ سوال قبلي ام رانگرفتم كه آيا كتابي براي بثبت رساندن كشفيات قرآني تهيه شده و آيا تاكنون هيچ كشف يا اختراعي بنام افراد بثبت رسيده واگر آري ..رجوع شودبه پست32 وسوالات اين بخش آن..ممنون..

باتشكر..[/][/]

به نام خدای قرآن

تنها فرق انسان با فرشتگان همین بود که در بالا عرض کردم. اینکه قدرت تفکر دارد. و قدرت اختراع و ساخت قانون میسازد و تجربه می آموزد. man-made بمعنای ساخت بشر است به باتوجه به تجربیات گذشته بینش خود را نسبت به چیزی پیشرفت داده و باعث ارتقای آن چیز میشود. علم موجود در جهان چیزی جز تجربه بشر نیست و مهم اینست که هرگز و هیچگاه نیز کامل نخواهد گشت بلکه کاملتر میگردد. از سیر کتاب قانون ابوعلی تا حال که شاهد این مدرنیته شدن پزشکی هستیم چه تفاوت شایانی است؟ بسیار اما این باعث نمیشود بگوییم دانش وتجربه پزشکی کامل گشته.

1 این جوابهارا باید در کتاب زندگی یعنی قرآن یافت
2 بازهم قرآن کریم به شما می گوید...

موقع لزوم امروزیست که دنیای کفر برعلیه ماست و نه بودجه کافی برای خرید سلاح داریم. یا بطور مثال دانشگاه. هدف در دانشگاه جز کسب درآمد پس از اخذ مدرک نیست(گرچه خدمت به جامعه اسلامی نیز حائز اهمیت است) ولی هدف هرچه باشد کسب علم نیست جز در رشته هایی که به قرآن کریم وابستگی دارند. واگر کسب علم واجب شد همین درک معانی قرآن(و در گذشته ها تعمق در حرف انبیا(س) و کتب ایشان) است.

ببینید ما اصلاوابدا برای پیشرفت نیامدیم. هدف جز پرستش نیست. اگر میبینید انسانهای والا دنبال تجارب رفتند فقط وفقط بخاطر کسب درامد برای هرچه آسانتر رسیدن به هدفشان یعنی پرستش بوده.

دلیل1: مبارکه الذاریات آیه شریفه 59(هدف انسان)
دلیل2: مبارکه الرحمن آیه شریفه 2(قرآن تنها علم موجود)

همین مهم است کارگر آیا میتوان گفت کسی که دانشگاه رفته از شما مقابل خدا برتر است؟(چون دنبال علم است؟ خیر چراکه اصلا علم نیست) به هیچ وجه هردو دنبال کسب معاشید و پول. و هرکه بیشتر قرآن بفهمد وعمل کند برتر است.

علم یعنی فهم و آگاهی کامل برچیزی. قبول که انسان بر چیزهایی آگاهی دارد اما نه آگاهی کامل. پس علم ندارد. علم تنها در دست خالق چیزهاست که برآنها علم کامل دارد.. هیچ انسانی برهیچ چیزی علم ندارد وفقط خدا عالم است( من میدانم و شما نمیدانید__قرآن کریم) حال چه چیزی از آن خداست و حرف خداست در دنیا؟ تنها قرآن. پس تنها قرآن علم موجود در دنیاست.

نقل قول:
اصلا چیزی بعنوان تکنولوژی وجود ندارد همه اینها man-made هستند و ساخت بشر. انسان کارش پرستش الله تعالی است همین و بس. مسلمانی دنبال تکنولوژی واختراع نمیرود مگر در موقع لزوم. قرآن رو با اعداد نسنجید. قرآن همه علم موجود در دنیاست. متن شمارو متجه شدم ولی بدونید بازهم در معنی علم اشکال دارید. علم در دست بشر نیست این تجربه هست که ما داریم. علم قرآن است فقط همین 114 سوره مبارک با تفکر و تعمق شدید در معنایشان.


سلام
يك مورد نقضي
شنيدم بعضي از شاگردان امام صادق عليه السلام تو علوم شيمي و طب و نجوم و رياضيات و... هم مشغول بودند
بعضا بعضي اصول رو از امام صادق (عليه السلام) فرا گرفتند...
شنيدم علماء ما سابقا ذو فنون بودند
به نظر من اين حف شما مغالطه است
ما قبول داريم علم اون چيزيه كه موجب عمل به واجبات و ترك محرمات و مفيد به آخرت باشه
ولي اين دليل نميشه فراگيري دانش رو مورد نكوهش قرار بدهيد
در ثاني حديث اطلبو العلم و لو بالصين رو (من نمي دونم سندش چقدر معتبره)
رو چگونه تاويل مي كنيد
اين فرض كه منظور پيامبر (ص) از فرا گيري علوم ،علوم قرآني و شريعت بوده
بعيد كه چه عرض كنم در حد محاله
چون واضح بود كه شريعت و وحي تو دست پيامبر بود ، و لزومي نداشت مردم رو دنبال نخود سياه بفرستند
مي ماند يك فرض كه مراد پيامبر از علم مطلق دانش هاي بشري باشد
وقتي اين فرض را قبول كرديد و سند حديث رو هم قبول كرديم!
اين حديث بر رجحان و برتري طلب دانش دلالت مي كند و چون به صورت امر آمده اگر نگوييم وجوب
حداقل استحباب آن را ثابت مي كند.

با احترام بشما:
علم و شناخت آفرینش دست کیست؟ خدا
چه چیزی اینک از آن خداست؟ قرآن
پس قرآن تنها علم موجود است.

اگر علم(البته بنظرشما تجربههایی چون نجوموپزشکیو...) آموزی واجب بود. زنان شوهردار باید بدون اذن شوهر به دانشگاه و محافل باصطلاح علمی میرفتند. چرا اجازه باید گرفت؟ چون ضرورت ندارد. اما همین زن برای طلب علم(قرآن آموزی) بی اجازه میتواند خانه شوهر را ترک گوید.

من فدای امامم صادق(ص) و پیروانش و پدرانش. هرگز تجربه آموزی مورد نکوهش قرار نگرفته است بله که حتی با نام علم نیز قرآن از علم کلام آموزی یاد میکند. بله علم بمعنای ما انسانها همان تجربه ی مقدس است که منتهی به دانش درموردچیزی میگردد ولی علم شناخت وآگاهی کامل و علم ازلی که هدف ماست جز در دستان خداوند نیست(چه وحی چه کتاب)

نقل قول:
زنان شوهردار باید بدون اذن شوهر به دانشگاه و محافل باصطلاح علمی میرفتند. چرا اجازه باید گرفت؟ چون ضرورت ندارد. اما همین زن برای طلب علم(قرآن آموزی) بی اجازه میتواند خانه شوهر را ترک گوید.

سلام
حالا برادر چرا بحث رو خانوادگی می کنید
چه ربطی بین اجازه زن برای خروج از خانه با رجحان دانش آموزی دارد
ما هم نگفتیم دانش آموزی واجبه! فقط ثابت کردیم نه تنها منعی نداره که رجحان هم داره
ولی چه جای قیاس با واجبات رو داره که شما می فرمایید اگر برای فراگیری واجبی خانه را ترک کرد اشکال نداره
حتی آموزش قرآن بیش از حد واجب هم (مرتبه استحباب) نیاز به اذن داره!!
نقل قول:
ولی علم شناخت وآگاهی کامل و علم ازلی که هدف ماست جز در دستان خداوند نیست(چه وحی چه کتاب)

اگه علم به دست خداست
پس تلاش و کسب علم ما بیهوده و لغوه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

[="Arial"][="RoyalBlue"]بنام او

خدمت قدس شريف وعزيز سلام و عرض ادب .. هرچند با بسياري ازعقايد اوليه شما و شايد بدليل عدم فهم و درك بموقع خودم همفكر وموافق نباشم و مخصوصا نحوه پاسخگويي كه براي من چنين برداشت درست وشايد نادرستي را بوجود آورده يا مياورد كه انگار شما تحت تاثير يك عشق عميق نسبت به خدا و قرآن و گناه تفسير به راي هموطنان وهم مذهبانتان پاسخهاي خودرا ارائه مينماييد كه اين نگراني يا عشق اگرچه بسيارخوب و زيباست اما تاثيرات آن درنحوه پاسخگويي شما بوضوح . مشهود ونمايان بودند كه البته بايد ببخشيد و اين دقيقا فرق بين شما و ديگر كارشناسان محترم اين سايت با امثال من و ما ميباشد كه همين موضوع ما كاربران مهمان جوياي علم را آزاد ميگذارد تا هرجوركه مايل ميباشيم .. { و البته براساس فهم و شخصيت خانوادگي يا دروني خود } .. سخن گفته يابنويسيم اما شما خير و اين باعث ميشود كه شما شايد زيريك ذره بين بزرگترنسبت بما افرادعادي قرار بگيريد كه دراين شرايط نميتوان نقطه ضعف علمي.اعتقادي خود را از باورها و اعتقادات ديني.مذهبي خود درنزد تعدادي افكار محدود كه بدنبال يافتن نقاط ضعف اند .. جدا ومجزا نمود .. { البته اگرشما عضوي ازجامعه پاسخگويان ميباشيد اين راعرض نمودم كه درغيراينصورت بازهم بايد مراببخشيد كه درپست شماره36 اگرنحوه سوالاتم بد برداشت شوند كه هدف فقط بالابردن سطح علمي.اعتقادي از مباني ويا ورودي هاي عقل و منطق و دليل واستدلالها و نه تنها براي خودمان كه براي هركسي كه اين زبان را ميفهمد و اين مطالب را ميخواند ميباشد كه بنابراين من بنوبه خودم برخود واجب ميدانم كه براي همه كارشناسان حرفه اي و حتي غيرحرفه اي اين سايت كه درحال كسب تجربه هاي علمي.ديني فراوان جهت پاسخگويي به سوالات و شبهات امثال من و حتي بزرگتر درآينده ميباشند احترام بيشتري قائل شده كه هرچه باشد آنان ميزباناني اند كه حاضربقبولي همه سختي هاي اين كار يا رسالت مهم شده اند تا چهره ايران وشيعه و اسلام و انسانيت و حتي خالقشان را نزد افكارعمومي جهاني حتي متضاد و متخاصم ، ارتقاي علمي.معنوي دوباره بخشند..
بنابراين وهمانگونه كه تقريبا اعتقاد پيدانموده ام كه خدا خداي علم است و قرآن نيز سرشارازعلوم مهم و پايه و زيربنايي ..
و بزباني ديگر..خدا و قرآن واسلام و مذهب شيعه را همراه و حتي سرشارازعلوم پيچيده وكشف نشده ميبينم و شايد حتي علت آمدن خودم بدنيا و حتي همه انسانهارا انجام ماموريت هايي ميدانم كه هريك بايد براي رضاي او و يا پيشرفت و خوشبختي دسته جمعي خودمان چه دراين دنيا و چه دردنياي ديگر و حتي اگرآنرا ندانيم يا نتوانيم ثابتش نماييم انجامش دهيم كه دراين رابطه و تنها بعنوان مثال .. يك معتاد گوشه خيابان نيز شايد داراي يك ماموريت علمي.الهي پنهان است كه حتي ممكن است خود از آن آگاهي نداشته باشد و يا حتي آنرا يا نفهمد يا درك ننمايد و يا ما يا ديگران حتي .. ولي همگان بايد آنرا بفهميم كه انسانيت و شيعه بودن ما باعث ميشود كه ما بايد بيش ازخود به او احترام بگذاريم و اگرچه كه او يا خود يا خانواده اش ازچندين سال قبل مسبب اين انحراف و بيماري جسمي واخلاقي اش شده اند كه او اينك معتاد و گوشه خياباني شود ولي براستي اگر او وجود نميداشت يا بوجود نميامد .. پس چه كسي ميبايست علمي را فرا بگيرد كه اينچنين انسان دردمند و بيماري را و يا انسانهاي ديگر و در مكانها يا كشورهاي ديگر را معالجه مينمود و .. وعلم پزشكي اگرامثال اين درد و مرضها وبيماري ها را نداشت يا درخود نميديد و همه انسانها خوب وسالم بدنيا ميامدند .. چگونه ميتوانست همگام با زمان رشد و پيشرفت نموده و چگونه ميتوان با تكيه برعلوم بسيارپيشرفته پزشكي كه ممكن است ريشه آن و اصل و پايه آن و بصورت پنهان در قرآن موجود بوده باشد .. هزاران معلول بي گناه ديگر كه بدليل سهل انگاري هاي فهمي.دركي دهها زوج يا والدين خود كه هم اينك نيز منتظر ورود به اين دنياي ماده هستند را با فهم و درك بهتر از تاثير بسيار مخرب گناه برزندگي مادي نجات ميداد .. معلولهايي كه معلوليتشان خواست خودشان نبوده و خود هيچ نقشي درتولد اين معلوليت خود نداشته ونخواهند داشت كه براحتي نيز نميتوان باورنمود كه خود ، والدين خود را ويا معلوليت خود را و قبل ازتولد دراين دنيا ودردنياي ديگر انتخاب نموده باشند كه چنيبن زندگي سخت و طاقت فرسايي را كه هيچ خاطره اي ازآن نيز دراذهان هيچ بشري حتي باقي نمانده و حتي قبل از تولد منشاء يا منبع خود براي خود بوجود آورده باشند كه دراين رابطه ميشود سوال نمود .. پس والدين چي و والدين ديگر و ديگر و ..و الي آخر ..

ادامه دارد..[/]

[="arial"][="royalblue"]بنام او

2
و شايد براين باور بتوان يا بشود حدس زد كه همه علوم نيز مايل به پيشرفت ميباشند كه زمينه ها بايد اين پيشرفت را براي آنها فراهم آورند كه اين زمينه ها يا زيرساخت يا زيرساختارهاي مهم و ريشه اي به اعتقاد من و براي من و حتي اگر خود را فقط پيرو ظاهري قرآن هم بدانم ، خود قرآن خواهدبود كه اگر قرآن نباشد يا چنين توانايي را نداشته باشد .. اين سوال يا شبهه يا باوراشتباه براي من پيش خواهد آمد كه من ديگر چه نيازي به اينكه خود را و حتي درهمان ظاهر..پيرو يك آيين بدانم كه يا در ضديت با علم ميباشد يا بي توجه به علم وپيشرفت من و يا همه بشريت و يا حتي بي تناثير در رشد و پيشرفت انسانها يا كشورم وملتم و مذهبم ميباشد و يا اينكه هيچ راهكاري براي پيشرفتهاي علمي انسانها يا حداقل پيروانش و همه علائق امثال پيروانش نداشته باشد .. و ازاينرو شايد بدنبال دين ومذهبي خواهم رفت كه او را و پيروانش را يا كشور و مردم كشورش را درعلم و تمدن و خودباوري و درخشندگي نبوغ و استعداد و رفاه و امنيت بالا ببينم و .. وهمانگونه كه براحتي ميتوان حدس زد .. اين من ، منه تنها نميباشم كه متاسفانه دراين عصر شروع شكوفايي علم ارتباطات بسيارسريع و پيشرفته و با درك بهتروبيشتر شرايط حاكم برجهان رسانه و تاثيرتبليغات ازيكسو و ناپختگي ذهن امثال من و هزاران و حتي ميليونها مانند من از ديگرسو براحتي و آساني تسليم شدن ذهن شهروند دهكده جهاني را در اين جهان متزلزل ذهنها بهمراه خواهدداشت و اگرچه درظاهر، دنيا دنياي عجيب وناشناخته اي خواهدبود كه زندگي كردن درآن بايد كه به اجبار صورت پذيرد وهيچكس هم نميتواند با راه حل خودكشي ، خودش را نجات دهد كه شايد وبلكه باعث يك زندگي بدتر و بدتر نيز دردنياي ديگربراي خودش شود .. دراين بين برد نهايي با كشور و دين ومذهبي خواهدشد كه تعداد نفرات انساني اش و بعد هم تعداد استعدادهايش درسايه توجه خاص به ثروت مادي و معنوي بيش ازسايركشورها و مذاهب گرديده ودر علم و علوم بسيارپيشرفته ، پيشرفت نموده و ..
و يا ازسويي ديگرنيزميتوان اين جهان به اين عظمت را به بزرگي يك مولكول برروي دست خود تصورنمود كه دراينصورت اين تنها زمان وفاصله ها خواهند بود كه باعث بزرگي يا كوچكي آن گرديده و ميگردند و يا حتي آنرا مانند يك پازل بسياربزرگ كه همه قسمتهايش بعداز يكبارخلق يا درست شدن ، مجددا درگوشه و كنارجهان پخش و پراكنده گرديده ببينيم كه دراينصورت نيز برد و پيروزي نهايي بازهم و درنهايت با مردماني خواهد بود كه زودترازسايرين و بيشتراز ديگران .. اين قسمتها را پيدا كرده و درجاي مناسب خودقرار دهند كه اين قسمتها هم بجز علوم پيشرفته نخواهند بود كه به اين وسيله ، امتيازات بيشتري تا مثلا هزار نيزكسب نمايند كه ما مسلمانان يا ايرانيان و شيعيان خوشبختانه و خوشبختانه با داشتن كتابي چون قرآن كه شايد به تنهايي و بدون توجه به آيات سرشارازعلمش .. ده امتيازمحسوب ميشود ، يكي ازخوش شانس ترين ملل دنيا خواهيم بود بشرط آنكه با قبول اين واقعيت كه قرآن تماما كتاب علم است و معنويات وماديات نيز جداي ازهم نخواهند بود .. محققين علوم ديني خود را تشويق نماييم كه براي رشد وموفقيت بايد براي تحقيق و كشف همه علوم آن تلاش نمايند كه فقط با قبول اين واقعيت كه دنيا برپايه علم بنا شده و خدا نيز خداي علم است و قرآن نيز كلام همان خدا و سرشاراز علوم بسيارپيشرفاه است .. يك صد امتياز براي خودمان و تنها با يك قبول و باور ذخيره نماييم و اينكه تا چه مقدار به همه علوم آن واقف گرديم .. اين ديگه دست ما مردم عادي نخواهد بود و بلكه دست دانشمندان و علماي برجسته ديني.قرآني ما خواهدبود كه تا چه مقداراز اسرار و علوم پنهان مانده درآنرا كشف و پيدا نموده و ايران و شيعه و مردم و پيروان عاشق ايران و شيعه وخود را به خوشبختي دنيا و آخرت نزديك تر نموده و باعث سرافرازي نام ايران و حتي ائمه معصوممان درجهان متمدن كنوني و دربين همه مذاهب گرديده و يا آنان را به اقتدارعلمي.فرهنگي درجهان رسانند و يا اينكه ..

ادامه دارد..[/][/]

[="blue"][="arial"]


بنام او
3

و يا تا پيدانمودن همه اجزا اين پازل بسياربزرگ تحت نام يا عنوان اسرار خلقت و نه اسرارالهي .. خالق و آفريدگار جهان را خدايي متفكر و بسيارباهوش و باسليقه ديده كه احتمالا دنيا را بدليل نظم و منطق خواهي .. براساس سلسله مراتبي منظم و بسياردقيق و هدفمند خلق نموده كه شايد انسان نيز دراين سلسله مراتب ، داراي جايگاهي بوده كه اين جايگاه درابتدا نه چندان ويژه و مهم بوده كه بايد ابتدا با اين ديد يا باور آنرا پيدا نمود كه بعدا به خواست و اراده خالق بزرگ ومهربان داراي چنين جايگاه رفيعي گرديده كه اگر بتوان با چنين ديد يا بينشي چنين حدس زد كه انسان بعدازخلق آخرين حيوان و مثلا ميمون يا نوعي شامپانزه و البته نه بصورت جهشي و بخواست و اراده حيواني خودش يا ساير حيوانات ماقبل خودش و جد ميموني اش و حتي طبيعت كه ناگهان ازميمون به انسان تبديل شكل داده باشد و بلكه بخواست واراده خالق و آفريننده اي كه همه بهترينها در بهترينها از بهترين داستان نويس وبهترين موسيقيدان و بهترين حتي فيلنامه نويس وبهترين هنرمند و نقاش و .. و نه از بعد مادي و بلكه همچون يدالله فوق ايديهم از آن او بوده و خواهد بود .. دراين سلسله مراتب خلق گرديده كه همانگونه كه عرض شد بنا بدلايلي كه فقط خودش ميداند ، بعدها داراي چنين مقام ومنزلتي گرديد كه او را ازساير هنوعان خودش يعني حيوانات مجزا نمود { كه اين فرق و تفاوت هم نه به دليل عقل و شعور كه به اعتقاد من هيچ موجودي دردنيا خلق نشده كه ازعقل و منطق بي بهره باشد كه جاي بحث بيشترش فعلا و بعلت طولاني بودنش دراينجا نيست } كه شايد اين روش خلقتي خدا و آفريدگارانسان بنوعي نيزبه اينصورت به انسان و بندگانش هم سرايت نموده كه ميتوان دراين رابطه فقط حدس زد كه كارخانه هاي اتومبيل سازي .. ازابتدا تا كنون و با مثال ريزتر و بردن نام انواع كارخانه ها يا مدلها .. ژيان و يا بنز و يا فولكس واگن و يا تويوتا و يا شورلت و ... و يا مثال ديگر گوشي هاي تلفن يا تلويزيونها يا راديو ضبط ها ازابتدا تا كنون كه شايد فقط عدم درك يا شناخت من از چگونگي تكامل نسل انساني ام درسياه وسفيدي اجداد اوليه ام باعث فريب من بوسيله انواع نظريه ها و منجمله نظريه معروف ... گرديده و گردد كه البته بايد گفت كه شايد بيش ازنيمي از نظريه ايشان درست و قابل استناد هم ميباشد .. البته اگر دركنارمرد ميمونيه سياه { آفريقايي } پدر مان.. يك مادر زيباي سفيد روي مو بور چشم آبي { اروپايي } نيزبعنوان مادرمان جلب توجه مينمود و شايد كه شايد كه دراينصورت .. هضم يا باور آنها و يا وجود تعدد و تنوع نژادي يا رنگها كه شايد درقرآن نيز بدان اشاره اي شده باشد و علت اين تنوع و چند دستگي در رنگ و نژاد انسانها براي من و يا تعدادي ذهن سخت پسند يا مشكل و دورپسند كه بدون دليل و مدرك كافي مسائل راقبول و باورنخواهندنمود ، آسانتريا قابل باورتر ميگرديد و يا قابل باورگردد ؟؟

ادامه دارد..

[/][/]

[="Arial"][="RoyalBlue"]بنام او
4

و شايد تا اتمام يا بسته شدن كتاب آفرينش انسان برروي اين سياره .. همه راه حلهاي اساسي يا احتمالي بايد ارائه گرديده تا اذهان كاشف حقيقت ياب با بررسي يكايك آنها .. آني را كه به واقعيت يا حقيقت نزديكترباشد را زودتركشف و شناسايي نمايند و دراين ارتباط چه خوب وحتي عالي كه قبول و حتي باور نمود كه همه علوم پايه بايد درقرآن موجود باشند و يا احتمالا موجود ميباشند .. ازاينرو چه بهتركه تلاشهاي تعدادي از بزرگان علوم قرآني و مفسرين برجسته شيعي هرچه زودتر يا بيشتر و براي مقابله با عدم خودباوري نبوغ و استعداد ايراني هموطنان و هم مذهبانشان كه باعث عدم پيشرفت براي كشور و مذهب ما و طي يك دوره چندصدساله كه از عدم توجه سردمداراني كه نظام اين كشوربزرگ را دردست گرفتند اما لياقتش رانداشتند و به علم و علوم قرآني آن بي توجهي نشان دادند .. به اين امراختصاص يافته و دراين راه احتمالا خود بهترازهزاران بيسواد مثل من ميدانند كه در قرآن به علوم بسيارپيشرفته اي اشاره شده كه تعداد بسيارزيادي از آنها ممكن است بعدازگذشت حتي 1400 سال ازآفرينشش بدست خداي علم .. هنوز كشف وشناسايي و حتي بدست نژاد باهوش سفيد ، رمزگشايي نگرديده باشند و باز و درهمين رابطه .. من بعنوان همان كارگربيسواد يا كمسواد نميتوانم بگويم هر زمان كه بزرگان ديني يا مذهبي من مايل گشتند يا صلاح دانستند و بلكه ميگويم همين امروز و همين الان بايد بفكر چاره افتاد و قبل ازديگران به تكاپوي كشف علوم پنهان مانده درقرآن بود كه خدايي ناكرده فردا و فرداها بسيارتابسياردورخواهدبود كه اگر دوربجنبيم و اگرقبل ازديگران ايمان نياوريم كه قرآن كتاب علم است و اگرايمان نياوريم كه معنويات همان ماديات اند و يا بهمان ماديات ختم ميگردند كه بعنوان مثال .. اگر اعمال صالح { معنويات } باعث رزق و روزي فراوان اند { ماديات } و اين درداستان شايد تمثيلي آدم وحوا براي ما قابل درك و باور بهتر و آسانتر گردد كه گناه تاثيرمستقيم و عميقي دارد بر بوجودآمدن يك زندگي بد وبسيار بد و حتي از دست دادن بهشت ويك زندگي زيبا و راحت و البته طي يك مدت زمان صفرثانيه تا دويست ده سال { بطورتقريبي و نه كاملا دقيق كه متاسفانه وجود همين قانون بسيار عجيب و البته بسيارهم منطقي و عادلانه .. باعث گرديده كه ما انسانها كه عمرمان به اين اندازه قد نميدهد كه تاثير بعضي از گناه امروزخود بر روي نسلها و فرزندان و فرزندان آينده خود ببينيم .. هم تاثيرات بسيارمنفي گناه را باور نكنيم و يا نميكرديم و هم عدالت خدا را دررابطه با بعضي معضلاتي كه خودمان و يا والدين محترممان مسبب آن بودند را زير يك علامت سوال از عدم شناخت او و قوانين عدالتخواهانه او برده و ..} و حال اگراين راباورنماييم راحت ترميتوان اجازه تحقيق دراين زمينه را به محققين علوم ديني يا قرآني داد كه بيشترتحقيق نمايند كه اگر اين گناه اگرميتواند آدم وحوايي را با يك ارتكاب كوچك .. ازبهشت برين و به آن زيبايي بيرون راند .. چرا نبايد توانايي اينرا داشته باشد كه بر زراعت ومحصولات زراعي يا گياهي ونباتي و حتي حيواني و درنهايت و دريگ گردش دوار دوره اي .. انساني در اين جهان ماده تاثير سوء بجاگذاشته وسبب بوجودآمدن دهها عامل بيماري براي آنها كه درواقع عامل گناه باعث و زاينده شان بوده وخواهد بود و حتي عامل مهمتر ومخربتر براي خشكسالي هاي كوتاه مدت و طولاني مدت دريك دوره زماني مشخص ومعين .. گردد؟؟ واقعا چرا؟؟
و اگرتنها نيازبه مدارك بيشترو يا سوالات بهتروبزرگتر دراين زمينه نيزبود ميتوانم ذهن خلاق شما را به دهها سوال و بيشتراز بقيه .. به يكي ازسوالات دريكي ازپستهاي قبلي همين بحث معطوف دارم كه در آن سوال شده بود :
چرا خداوند اجازه انتشاراكسيژن به خارج از جو زمين را نداده و يا چرا اكسيژن نبايد بتواند به همه كائنات و آزادانه رفت و آمد نمايد يا درهمه جاي جهان هوا و خاصه و مخصوصا اكسيژن جريان داشته باشد .. واقعا دليل چيست؟؟ و چرا يك انسان اگرميخواهد به فضا برود چرابايد خودش اكسيژن مورد نيازش را همراهش ببرد ؟؟ و آيا تحقيقاتي صورت گرفته كه آيا اين اكسيژن اگر در فضا يا خارج ازجو زمين رها شود چه اتفاقي ازطرف محيط بيرون ازجو زمين براي او و يا برعكس .. ازطرف او بر اطراف و فضا و محيط خارج از جو زمين خواهدافتاد ؟؟ كه اگرپاسخ اين سوال را نيز به ذهنم ميدادم شايد اين بحث بهترازاين ميشد و شايد هم كاملا بسته ميشد .. چرا كه تازمان درج اين نوشته ها دراين انجمن و مقابل ديدگان مقدس شما .. اين حقير مطلبي دراين رابطه نشنيدم كه اميدوارم اگر خواننده محترمي آنرا ميداند بيان نمايد و اگرهم كسي نميداند ولي با هموطن عزيزمان جناب .. درناسا ارتباط دارد ازايشان سوال راپرسيده تا پاسخ رادريافت دارد و اگرهم هنوزدررابطه با اين سوال تحقيقي صورت نگرفته لااقل خوددانشمندان ايراني ما كه به بركت وجود چنين انقلابي به علوم هوافضانيز دست يافتند اين آزمايش راانجام داده و نتيجه آنرا اعلام نمايند..ممنون..
و درپايان اين بخش و اين رابطه و اين نوشته ها لازم است بيشترين تشكروقدرداني را بعدازمسئولان اين سايت علمي.اعتقادي ازجناب روحبخش بنمايم كه هم اين موضوع را دايرفرمودند و هم درپاسخ به يكي ازسوالات اين حقير .. بيشترين راهنما و راهگشاي من شدند..واقعا ممنون و سپاسگذارم جناب روحبخش..

باتقديروتشكر..[/]

[="Arial"][="RoyalBlue"]بنام او
4

و شايد تا اتمام يا بسته شدن كتاب آفرينش انسان برروي اين سياره .. همه راه حلهاي اساسي يا احتمالي بايد ارائه گرديده تا اذهان كاشف حقيقت ياب با بررسي يكايك آنها .. آني را كه به واقعيت يا حقيقت نزديكترباشد را زودتركشف و شناسايي نمايند و دراين ارتباط چه خوب وحتي عالي كه قبول و حتي باور نمود كه همه علوم پايه بايد درقرآن موجود باشند و يا احتمالا موجود ميباشند .. ازاينرو چه بهتركه تلاشهاي تعدادي از بزرگان علوم قرآني و مفسرين برجسته شيعي هرچه زودتر يا بيشتر و براي مقابله با عدم خودباوري نبوغ و استعداد ايراني هموطنان و هم مذهبانشان كه باعث عدم پيشرفت براي كشور و مذهب ما و طي يك دوره چندصدساله كه از عدم توجه سردمداراني كه نظام اين كشوربزرگ را دردست گرفتند اما لياقتش رانداشتند و به علم و علوم قرآني آن بي توجهي نشان دادند .. به اين امراختصاص يافته و دراين راه احتمالا خود بهترازهزاران بيسواد مثل من ميدانند كه در قرآن به علوم بسيارپيشرفته اي اشاره شده كه تعداد بسيارزيادي از آنها ممكن است بعدازگذشت حتي 1400 سال ازآفرينشش بدست خداي علم .. هنوز كشف وشناسايي و حتي بدست نژاد باهوش سفيد ، رمزگشايي نگرديده باشند و باز و درهمين رابطه .. من بعنوان همان كارگربيسواد يا كمسواد نميتوانم بگويم هر زمان كه بزرگان ديني يا مذهبي من مايل گشتند يا صلاح دانستند و بلكه ميگويم همين امروز و همين الان بايد بفكر چاره افتاد و قبل ازديگران به تكاپوي كشف علوم پنهان مانده درقرآن بود كه خدايي ناكرده فردا و فرداها بسيارتابسياردورخواهدبود كه اگر دوربجنبيم و اگرقبل ازديگران ايمان نياوريم كه قرآن كتاب علم است و اگرايمان نياوريم كه معنويات همان ماديات اند و يا بهمان ماديات ختم ميگردند كه بعنوان مثال .. اگر اعمال صالح { معنويات } باعث رزق و روزي فراوان اند { ماديات } و اين درداستان شايد تمثيلي آدم وحوا براي ما قابل درك و باور بهتر و آسانتر گردد كه گناه تاثيرمستقيم و عميقي دارد بر بوجودآمدن يك زندگي بد وبسيار بد و حتي از دست دادن بهشت ويك زندگي زيبا و راحت و البته طي يك مدت زمان صفرثانيه تا دويست ده سال { بطورتقريبي و نه كاملا دقيق كه متاسفانه وجود همين قانون بسيار عجيب و البته بسيارهم منطقي و عادلانه .. باعث گرديده كه ما انسانها كه عمرمان به اين اندازه قد نميدهد كه تاثير بعضي از گناه امروزخود بر روي نسلها و فرزندان و فرزندان آينده خود ببينيم .. هم تاثيرات بسيارمنفي گناه را باور نكنيم و يا نميكرديم و هم عدالت خدا را دررابطه با بعضي معضلاتي كه خودمان و يا والدين محترممان مسبب آن بودند را زير يك علامت سوال از عدم شناخت او و قوانين عدالتخواهانه او برده و ..} و حال اگراين راباورنماييم راحت ترميتوان اجازه تحقيق دراين زمينه را به محققين علوم ديني يا قرآني داد كه بيشترتحقيق نمايند كه اگر اين گناه اگرميتواند آدم وحوايي را با يك ارتكاب كوچك .. ازبهشت برين و به آن زيبايي بيرون راند .. چرا نبايد توانايي اينرا داشته باشد كه بر زراعت ومحصولات زراعي يا گياهي ونباتي و حتي حيواني و درنهايت و دريگ گردش دوار دوره اي .. انساني در اين جهان ماده تاثير سوء بجاگذاشته وسبب بوجودآمدن دهها عامل بيماري براي آنها كه درواقع عامل گناه باعث و زاينده شان بوده وخواهد بود و حتي عامل مهمتر ومخربتر براي خشكسالي هاي كوتاه مدت و طولاني مدت دريك دوره زماني مشخص ومعين .. گردد؟؟ واقعا چرا؟؟
و اگرتنها نيازبه مدارك بيشترو يا سوالات بهتروبزرگتر دراين زمينه نيزبود ميتوانم ذهن خلاق شما را به دهها سوال و بيشتراز بقيه .. به يكي ازسوالات دريكي ازپستهاي قبلي همين بحث معطوف دارم كه در آن سوال شده بود :
چرا خداوند اجازه انتشاراكسيژن به خارج از جو زمين را نداده و يا چرا اكسيژن نبايد بتواند به همه كائنات و آزادانه رفت و آمد نمايد يا درهمه جاي جهان هوا و خاصه و مخصوصا اكسيژن جريان داشته باشد .. واقعا دليل چيست؟؟ و چرا يك انسان اگرميخواهد به فضا برود چرابايد خودش اكسيژن مورد نيازش را همراهش ببرد ؟؟ و آيا تحقيقاتي صورت گرفته كه آيا اين اكسيژن اگر در فضا يا خارج ازجو زمين رها شود چه اتفاقي ازطرف محيط بيرون ازجو زمين براي او و يا برعكس .. ازطرف او بر اطراف و فضا و محيط خارج از جو زمين خواهدافتاد ؟؟ كه اگرپاسخ اين سوال را نيز به ذهنم ميدادم شايد اين بحث بهترازاين ميشد و شايد هم كاملا بسته ميشد .. چرا كه تازمان درج اين نوشته ها دراين انجمن و مقابل ديدگان مقدس شما .. اين حقير مطلبي دراين رابطه نشنيدم كه اميدوارم اگر خواننده محترمي آنرا ميداند بيان نمايد و اگرهم كسي نميداند ولي با هموطن عزيزمان جناب .. درناسا ارتباط دارد ازايشان سوال راپرسيده تا پاسخ رادريافت دارد و اگرهم هنوزدررابطه با اين سوال تحقيقي صورت نگرفته لااقل خوددانشمندان ايراني ما كه به بركت وجود چنين انقلابي به علوم هوافضانيز دست يافتند اين آزمايش راانجام داده و نتيجه آنرا اعلام نمايند..ممنون..
و درپايان اين بخش و اين رابطه و اين نوشته ها لازم است بيشترين تشكروقدرداني را بعدازمسئولان اين سايت علمي.اعتقادي ازجناب روحبخش بنمايم كه هم اين موضوع را دايرفرمودند و هم درپاسخ به يكي ازسوالات اين حقير .. بيشترين راهنما و راهگشاي من شدند..واقعا ممنون و سپاسگذارم جناب روحبخش..

باتقديروتشكر..[/]

اگر قبول کنیم بشر هنوز به کشف همه واقعیت یک پدیده نشده است لذا علوم بشری در همه زمینه ها در حال رشد است پس باید قبول کنیم که علوم بشری ناقص است. و «علمِ ناقص» تسامحا «علم» نامیده شده است. علم به معنای بازتاب واقعیت در ذهن است. اگر این بازتاب بطور ناقص صورت بگگیرد دیگر آنچه در ذهن آمده واقعیت نیست.
بر این اساس اگر گفته شود، علم تنها در قرآن است حرف گزافی گفته نشده است زیرا قرآن کلام خداوند است نه بشر و لذا امکان تغییر و رشد ندارد.
قرآن می فرماید:
أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَ لَوْ كانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فيهِ اخْتِلافاً كَثيراً (نساء: 82) آيا درباره قرآن نمى‏انديشند؟! اگر از سوى غير خدا بود، اختلاف فراوانى در آن مى‏يافتند.
این آیه اختلاف را لازمه علوم بشری می داند. هم اختلاف افراد بشر در برداشتهای هم زمان و هم اختلاف یک فرد در زمانهای مختلف.

[="arial"][="royalblue"]بنام او

درچهار پست ارسالي و چون بدون ويرايش بچاپ نهايي رسيدند اشتباهاتي نيزممكن است صورت گرفته باشد كه وقت براي تصحيح آنها فراهم نگرديد و دراينجا اگروقتي باشد يكي ازآنهارا كه درپست شماره44يا45 كه هردو هم يك نسخه ميباشند { كه نميدانم به چه دليل همه پستها دردونسخه چاپ شده يا ميشوند } تصحيح خواهم نمود كه در دوخط زير 1400 ، جمله اي گفته شده بود كه اينچنين اصلاح ميگردد..من بعنوان يك كارگربيسواد يا كمسواد يايك فرد عادي اگر نگويم هر زمان كه بزرگان ديني يا مذهبي من مايل گشتند يا صلاح دانستند اقدامي نمايند .. اما بعنوان يك شهروند و يا بعنوان يك نگران ايران يا نگران شيعه و نگران فردا و آينده اي كه خيلي زودازراه خواهدرسيد ، ميتوانم و ميگويم كه همين امروز و حتي همين لحظه بايد بفكرچاره بود ..}
كه واقعا هم حرف بي حسابي زده نشده مگرنه اينكه اگراجداد ما درصدهاسال پيش چنين كاري را انجام داده بودند و با احترام به علم ، ازعلم بهترين استفاده را نموده بودند يا مينمودند ، امروزما به همه علوم نه ..{ كه بقول دوستمان علم واقعي دست خداست } { كه درست هم ميباشد و انسان تا رسيدن به آن علم شايد لازم باشد تا صدها سال ديگر نيز تلاش نمايد }.. ولي به بسياري ازعلوم دست يافته بوديم چه بسا امروزما پذيراي هزاران انسان و جوان جوياي علم بوديم و چه بسا امروز ما وضعيت كشورهاي غربي يا آلمان وآمريكا يا ژاپن و حتي كره را درامنيت و رفاه و پيشرفت .. به اضافه .. دينداري و ايمان داشتيم .. و نميبايست شيكترين و زيباترين و بيشترين و متنوع ترين اتومبيلهاي خيابانهاي ما انواع هايونداي زيبا و متنوع باشند..واين شايد نتيجه بي توجهي اجداد مادرصدها سال پيش بوده كه نتوانستند بين معنويات و ماديات يك همزيستي مسالمت آميز و حتي يك ارتباط تنگاتنگ ونزديك پيدا يا برقرارنموده و يا با رجوع به داستان آفرينش و خلقت انسان { آدم وحوا } درقرآن .. اين مهم را انجام دهند و اين شد كه امروزباوربيشترما مردم عادي چنين گرديده كه قرآن فقط به درد ماه رمضان يا موقع نمازخواندن و خواندن چند آيه كوتاه عربي آن و نهايتا يك استخاره اي كه شايد حتي بهش عمل هم نكنيم ميخورد و ديگرهيچ..

باسپاس..[/][/]

[="arial"][="royalblue"]بنام او

روح بخش;272009 نوشت:
اگر قبول کنیم بشر هنوزموفق به کشف همه واقعیت یک پدیده نشده است لذا علوم بشری در همه زمینه ها در حال رشد است پس باید قبول کنیم که علوم بشری ناقص است. و «علمِ ناقص» تسامحا «علم» نامیده شده است. علم به معنای بازتاب واقعیت در ذهن است. اگر این بازتاب بطور ناقص صورت بگیرد دیگر آنچه در ذهن آمده واقعیت نیست

باسلام خدمت شما روحبخش عزيزكه اين موضوع راافتتاح نموديد..
و حرف و صحبت قشنگ شما كاملا درست و بجا است و من درپست قبلي خود نيزحرف خوب شما ودوستمان قدس شريف را تاييد نمودم كه علم فقط دست خداست و انسان لازم است كه براي رسيدن به آن صدها و حتي هزاران سال ديگر نيزتلاش نمايد كه شايد همين تلاش انسان براي علم يكي از اهداف خداوند بوده و باشد كه باعبادت و نزديكي بخدا مطمئنا بهترميشود به علم وحتي بخدا ازطريق علم يا علم ازطريق خداوند دست يافت و درمورد گفته شما نيز كه كاملا هم صحيح فرموديد .. همه علوم درحال پيشرفت اند و چون ناقص اند دارند پيشرفت مينمايند و دردنيا هيچ چيزكامل نيست و بلكه همه درجهت تكامل درحال حركت اند كه لازمه تكامل بگمانم تناقض و ضديت هم باشد وچه اشكال دارد كه من راه را اشتباه بروم و من اگرآن راه را اشتباه نروم چه بسا باعث نشود كه شما يا ديگري راه درست را پيدانموده يا برويد و بلكه همين باوراشتباه ازطرف من و صدها مثل من بوده وباشد كه ذهن شما و صدها مثل شما را بطرف راه درست ترهدايت نموده و مينمايد..وهمانگونه كه اشاره شد .. هرچه باشد .. دنيا .. دنياي تناقض و تضاد است كه اگريك كج خيالي نباشد يك راستي و درستي ازدرون آن متولد نخواهدشد و من نميخواهم اين را ربطش دهم به دين ومذهب كه عده اي دين دوست يا شيعه دوست براين باور ويا شايد هم اصل علمي بگويند كه بله دين اسلام يا مذهب شيعه ازدرون يك باور يا راه اشتباه رفته متولد گرديدند و بنابراين اسلام يا شيعه برحق تراند و ازاين حرفها كه اگرچه به باورخودم ، درست هم ميباشند ولي جايش هم اينجا نميباشد و..

باسپاس..[/][/]

[=franklin gothic medium]سلام علیکم
علوم قرآني
ترديدي نيست که قرآن در برانگيختن انديشه ها به سمت توليد علم و دانش نقش به سزايي را ايفا کرده است. قرآن در جامعه اي نازل شد که اکثر قريب به اتفاق مردمانش از نعمت خواندن- که پايه علوم است - برخوردار نبودند.

اين کتاب آسماني با امر به «خواندن» آغاز گشت و ديري نگذشت دانشمنداني را تربيت کرد که در بيشتر دانش ها و فنون عصر خويش سرآمد شدند و اين امر ممکن نبود، مگر به مدد جنبش و نهضتي که قرآن و آموزه هاي وحياني اش ايجاد کرد. اروپاي قرون وسطا با مشعل دانشي که مسلمانان افروختند، توانستند به راه هاي روشني در زندگي رهنمون شوند، اما صرف نظر از اين نقش، برخي بر اين تصور بوده و هستند که خود متن قرآن در بردارنده همه علوم است.

برخي گفته اند: «بيش از 77 هزار علم در قرآن وجود دارد!» به همين جهت کوشيده اند تا اثبات کنند در قرآن کريم اشاره هايي به قوانين طبيعي وجود دارد و آنها را به عنوان وجوه اعجاز علمي قرآن برشمرده اند. قرآن مي تواند پاسخ گوي سؤالات ما در همه زمينه ها، اعم از اجتماعي، اقتصادي و علمي باشد. قرآن به گفته خود: (تبياناً لِکُلِّ شيء) است.

برخي اشخاص فکر مي کنند که مطابق اين عبارت قرآني بايد بتوان جواب هر سؤالي را از قرآن کريم دريافت کرد. درحالي که خود قرآن تصريح کرده است که درباره برخي مسائل اصلاً سخن نگفته است؛ به طور مثال، در مورد نقل داستان پيامبران در قرآن مي خوانيم:

«و رسلاً قد قصصناهم عليک من قبل لم نقصصهم عليه»؛ و پيامبراني را فرستاديم که داستان آنها را براي تو پيش تر گفته ايم و پيامبراني که داستان آنان را براي تو نگفته ايم. (نساء/164)

همچنين خداوند در وصف کتاب موسي و الواحي که در کوه طور بر آن حضرت نازل گرديد مي فرمايد: «و ثم آتينا موسي الکتاب تماماً علي الذي احسن و تفصيلا لکل شيء و هدي و رحمه لعلهم بلقاء ربهم يومنون»؛ سپس به موسي کتاب داديم تا (نعمت را بر آن که نيکي کرده است تمام کنيم, و براي روشن کردن هر چيز و براي رهنمون و بخشايش؛ شايد آنان به لقاي پروردگارشان ايمان آوردند. (انعام/154)

و نيز مي فرمايد: «و کتبنا له في الالواح من کل شيء موعظه و تفصيلاً لکل شيء»؛ و براي او در الواح در هر زمينه، پندي و براي هر چيز، تفصيلي نوشتيم. (اعراف/145)

آيا مي توان باور داشت که در الواح موسي نيز همه چيز بيان شده است. بايد گفت همان طور که مفسران نيز يادآور شده اند، منظور از «هر چيز»، آن چيزي است که از تورات يا قرآن انتظار مي رفته و مي رود؛ به طور مثال، اگر کسي به ميهمانش بگويد که ما همه چيز در خانه داريم, منظور او آن است که وجود ميهمان براي او اسباب زحمت براي تهيه لوازم ميهماني نيست و خوراکي هايي را که معمولاً براي برگزاري يک ميهماني لازم مي شود در خانه او حاضر است. بنابراين استدلال به جمله (تبياناً لکل شيء) براي اثبات اين فرضيه که قرآن حاوي همه علوم و فنون است، استدلال نابجا و ناشي از سوء فهم است!

[=microsoft sans serif]از همان اوايل پيدايش اسلام اصطلاحاً علوم قرآني رواج يافت و تأليفات مستقل و موسعي با عنوان «علوم القرآن» توسط دانشمندان اسلامي به نگارش درآمد.
منظور از علوم قرآن در اين تأليفات اعم است از موضوعاتي که در قرآن در مورد آنها سخن رفته است؛ مانند: محکم و متشابه، امثال قرآن، سوگند هاي قرآن و.... يا مطالبي که درباره قرآن بيان شده است؛ مانند: جمع آوري قرآن، تاريخ قرآن، خط قرآن و.... سال هاست که عنوان «علوم قرآن» در دانشگاه ها به عنوان يک رشته تحصيلي درآمده و دانشوران و دانش پژوهاني با اين عنوان تحصيلات آکادميک خود را شروع کرده و به پايان رسانده اند.

پرسش:
آيا آياتي چون" لا رطب و لا يابس الا في كتاب مبين" و يا " تبيانا لكل شيء " دلالت دارد بر اينكه قرآن حاوي همه ي علوم است ؟

پاسخ :
در اين خصوص و در پاسخ به سوال فوق، نظر دو تن از دانشمندان حوزه علوم قرآني را بيان مي كنيم . در ابتدا نظر استاد جوادي آملي را مي آوريم . ايشان معتقدند كه:" تبيانا لكل شيء را نبايد مقيد به علومي خاص نمود بلكه علوم حسي و تجربي نيز در هدايت انسان موثرند ...

اگر در ريشه يابي علومي اسلامي متعارف ، دقت كنيم مي بينيم كه ما با استناد به يك آيه يا يك روايت ، دهها مساله فقهي يا اصولي يا وجوه تفسيري را از‌آن استخراج و استنباط مي كنيم كه اينها تماما با قوه عقل خدادي و بر اساس مباني آن علوم صورت گرفته است حال چگونه است كه دهها آيه درباره كيهان شناسي و خلقت آسمانها و زمين يا خلقت انسان و ... وجود دارد اما ما باز اين علوم را به بشر نسبت داده و آنها را علوم بشري مي ناميم ... اشارات يا تصريحاتي كه قرآن كريم به علوم تجربي دارد نيز اگر مورد بررسي و تفسير دقيق قرار بگيرند مي توانند راهنماي هزاران كشف و اكتشاف در حوزه همان علوم ، واقع شوند

وجهي ندارد كه ما بگوييم ﴿نَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَاناً لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ﴾ اين ﴿لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ﴾ يعني «فيما يرجوا الي الفقه و الاصول و الاحكام» خير، ﴿لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ﴾ همه چيز در سعادت ما نقش دارد مي‌گويند چون قرآن براي كتاب سعادت است آنچه كه مربوط به سعادت است ما اين را قبول داريم مگر فهميدن جزء سعادت ما نيست، مگر ما خودمان سفينه بسازيم و ماهواره هوا كنيم جزء سعادت ما نيست...خدا، خداي همه است، اين دفترچه راهنما براي همه است."(1)

نظر استاد مصباح يزدي را در قالب چند شماره بيان مي كنيم:

1. در باب جامعيت قرآن، دو ديدگاه كلي وجود دارد: يكي ديدگاه آنان كه قلمرو قرآن را به بيان ارزش‌هاي اخلاقي منحصر دانسته و جامعيت آن را در همه ابعاد نمي‌پذيرند، و ديگري ديدگاه كساني كه محدودهٔ سخنان قرآن را بسيار فراتر از امور ارزشي مي‌دانند؛
2. صاحبان ديدگاه اخير نيز، داراي ديدگاه‌هاي فرعي ديگري هستند كه دو ديدگاه از همه مشهورتر است: يكي نظر آنان كه قرآن را بيانگر هر چيز كه در عالم است مي‌دانند، و ديگري ديدگاه كساني كه قرآن را بيانگر همه نيازهاي بشر در مسير سعادت دنيا و آخرت بر مي شمرند؛

3. ديدگاه محدوديت سخنان قرآن به امور ارزشي، با رسالت قرآن و آيات و روايات متعددي سازگاري ندارد و به اين جهت پذيرفته نيست؛
4. نظريهٔ جامعيت مطلق قرآن نيز، به دليل ناسازگاري با رسالت قرآن و فقدان دليل معتبر، قابل اثبات نيست؛
5. قرآن كريم ـ همان گونه كه خود فرموده است ـ بيان و هدايت براي مردم است و هر چه را كه براي هدايت‌بخشي به مردم لازم بوده، در آيات نوراني خود بيان كرده است؛
6. وظيفهٔ اصلي قرآن، رساندن مردم به كمال واقعي (قرب به خداي متعال) است و لازمهٔ آن، بيان همه مسائلي است كه به نوعي در عروج يا سقوط بشر تأثير دارد؛ خواه در زمينه ارزش‌ها و عبادات يا در زمينه‌هاي خانواده، جامعه، اقتصاد، سياست و ديگر ابعاد باشد؛

7. برخي مطالب قرآن كريم، از ظاهر آيات قابل فهم نبوده و با مراجعه به پيامبر(صلى الله عليه وآله) و امام معصوم(عليه السلام) مي‌توان به آن دست يافت؛
8. قرآن كريم در هدايت‌بخشي خود چيزي را فروگذار نكرده است؛ ولي اين به معناي بيان و طرح مطالب علمي كلاسيك در قرآن نيست و فقط اشاره‌هايي به برخي از علوم در آن يافت مي‌شود كه مي‌توان مسائل ديگري را از آن استنباط كرد. (2)

منابع:
(1)- با تلخيص و اندكي تغيير : بنياد بين المللي علوم وحياني اسراء، سوره مباركه نحل ، جلسه 96
(2)- مصباح يزدي ، قران شناسي ، ج 2، مبحث جامعيت قران، صص 308 و 309


موضوع قفل شده است