جواز متعه ی زن شوهر دار، در روایات شیعه؟!

تب‌های اولیه

9 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
جواز متعه ی زن شوهر دار، در روایات شیعه؟!

سلام با یک نفر راجب متعه بحث میکردم و تو بحث برای اینکه متعه و شیعه رو بکوبه چند تا حدیث نشونم داد!

میخواستم احادیث رو بررسی کنید و اولا از نظر سندی صحیح و ضعیف بودنش رو بهم بگید و اینکه آیا مورد تایید علما هست یا نه
دوما اینکه در مورد متن حدیث هم توضیح بدید تا بفهمم در چه شرایطی بوده و ائمه چرا این حرف رو زدند (توجیه عقلی)

فضل ابن مولی روایت است كه از امام صادق پرسیدم زنی را متعه نمودم و بعدا تحقیق نمودم كه زن شوهر داشته؛ امام فرمود متعه اشكالی ندارد؛چرا از ازدواج آن تحقیق به عمل آوردی نیازی به آن نبود(تهذیب شیخ طوسی ج2ص187)..

.از محمد ابن عبدالله اشععری روایت است از امام رضا پرسید شخصی با زنی متعه میكند و بعد سپس مشكوك میشود كه او شوهر دارد؛امام فرمودند نیازی به تحقیق و شك نیست و متغه او جایز است(سند قبلی)...

از حسن ابن ظریف روایت است نامه ای به امام رضا نوشتم كه نزدیك به 30 سال است كه متعه نكردهام و به تازگی به زنی كه در محله ی ما فاجره و فاسق است علاقه مند شده ام آیه میتوانم با او متعه كنم امام فرمود بله شما با این كار سنتی را زنده و بدعتی را میمیرانید(وسائل 14/445)

خواهش میکنم به غیر از کارشناس کسی نظر شخصی ندهد (این تاپیک برای زیر سوال بردن شیعه و متعه نیست برای بررسی سندی حدیث است)
باتشکر!

کارشناس بحث : صدرا

asad;256603 نوشت:
سلام با یک نفر راجع به متعه بحث میکردم و تو بحث برای اینکه متعه و شیعه رو بکوبه چند تا حدیث نشونم داد!

میخواستم احادیث رو بررسی کنید و اولا از نظر سندی صحیح و ضعیف بودنش رو بهم بگید و اینکه آیا مورد تایید علما هست یا نه
دوما اینکه در مورد متن حدیث هم توضیح بدید تا بفهمم در چه شرایطی بوده و ائمه چرا این حرف رو زدند (توجیه عقلی)

فضل ابن مولی روایت است كه از امام صادق پرسیدم زنی را متعه نمودم و بعدا تحقیق نمودم كه زن شوهر داشته؛ امام فرمود متعه اشكالی ندارد؛چرا از ازدواج آن تحقیق به عمل آوردی نیازی به آن نبود(تهذیب شیخ طوسی ج2ص187)..

با سلام و عرض ادب
این بحث تنها منحصر به متعه نیست و در ازدواج دائم نیز مطرح است. در مورد روایت اول و دوم عرض می شود: روایات بدین مضمون متعددند و منحصر به یک یا دو روایت نیست، لذا در جمع بندی آنان، باید به بررسی(سندی، دلالی) همه روایات پرداخت که بحث مفصل فقهی است که جای آن در اینجا نیست. ولی به صورت خلاصه عرض می شود:

امام در تحریر الوسیله در ذیل (مساءله22 ازعقد نکاح و احکام آن)می فرمایند:
ازدواج با زنى كه ادعاى بى شوهرى مى كند و احتمال راستگوئى او مى رود جائز است و تفحص لازم نيست ، حتى در مورديكه زن نامبرده سابقا شوهر داشته ادعا كند كه شوهرم طلاقم داده و يا مرده ، بله اگر زن در ادعايش متهم باشد نزديكتر به احتياط و بهتر آنست كه از حال او فحص شود، بنابراين اگر زنى شوهرش آنقدر از او غيبت كرده كه بكلى منقطع از او شده باشد معلوم نباشد مرده و يا زنده است در چنين وضعى اگر ادعاء كند كه من بدست آورده ام شوهرم از دنيا رفته و علم به اين معنا را از راه امارات و قرائن و اخباريكه رسيده بدست آورده ام جايز است با او ازدواج كند هر چند گفته او براى وى علم آور نباشد، براى وكيل هم جائز است كه عقد او را براى وى ببندد مگر در صورتيكه وكيل يقين نداشته باشد باينكه زن در دعويش دروغ مى گويد، لكن نزديكتر به احتياط عقد نكردن چنين زنى است مخصوصا در صورتى كه متهم باشد.

عنوان مسئله:
آيا سخن زن را درباره خودش كه مى‏ گويد من بى ‏مانع و بى شوهر هستم، مى‏ توان پذيرفت؟ امام (ره) صريحاً مى ‏فرمايد:
در جايى كه احتمال صدق بدهيم جايز است ولى اگر يقين به كذب داشتيم جايز نيست. در ادامه مرحوم امام (ره) اضافه مى‏كنند كه اگر زن در اين دعوى‏ متّهم باشد احتياط مستحب است كه فحص كنيم در ادامه دو نكته اضافه مى‏ كنند:
اگر زنى شوهرش غايب شود و زن بگويد از قراين يقين پيدا كردم كه شوهرم مرده است، اين ادّعا هم پذيرفته مى ‏شود. نكته ديگر اين كه وكيل هم مى ‏تواند به ادّعاى زن عمل كرده و صيغه عقدش را بخواند، اگرچه احتمال كذب موكّله را بدهد باز مى ‏تواند عقد را بخواند و مانعى ندارد و به عهده خود زن است. پس بحث در اين مسئله در مورد آزادى زن و تصديق او در ادّعايش مى ‏باشد.

اقوال علمای شیعه راجع به این بحث:
برخی در این مساله ادعای اجماع نموده اند. مرحوم آیت الله حكيم در مستمسك مى ‏فرمايد:«بلا اشكال ظاهر»[1]، که ظاهر آن اين است كه لا خلاف هم هست.
بعضى از محشّين عروه در ذيل اين مسئله (مسئله هفتم از مسائل متفرقه عقد نكاح) تعبير «المشهور»، دارند و بعضى هم مثل مرحوم سبزوارى مى ‏فرمايد: للاصل و الاجماع.[2]

مرحوم صاحب جواهر قائل به استحباب تحقیق در مساله فوق می باشند(چه زن در معرض اتهام باشد یا نباشد).
در بحث تفتیش و عدم تفتیش از حال زنی که قصد ازدواج موقت با او را دارد، چند روایت موجود است[3] و منحصر به روایت محمد بن راشد نیست، منتهی برخی از جهت سند و برخی از لحاظ دلالت مشکلاتی دارند، که با انضمام به یکدیگر و عمل اصحاب برای اثبات مطلب(عدم فحص) کفایت می کنند.

سوال:آيا متّهمه و غير متّهمه فرق دارند؟
ایت الله مکارم شیرازی می فرمایند:مرحوم امام (ره) احتياط مستحب فرمودند ولى صاحب عروه احتياط وجوبى فرمود، انصاف اين است كه احتياط وجوبى اقرب است، چون چند روايت داشتيم كه در مورد متّهمه دستور فحص مى ‏داد، ودر برخی روایات نهی از عدم تحقیق بود[4] که نهى نیز ظهور در حرمت دارد، كه حدّاقل آن احتياط وجوبى است.[5]

:Gol:-------------------------------------------------------------:Gol:

[1].مستمسک عروة الوثقی، حکیم،ج 14، ص 432.

[2]. مهذّب الاحكام، ج 24، ص 250.

[3].
1- «عن اسحاق بن عمّار، عن فضل مولى محمّد بن راشد، عن ابى عبد اللَّه عليه السلام قال: قلت: إنّى تزوّجت امرأة متعة فوقع فى نفسى أنّ لها زوجاً ففتّشتُ عن ذلك فوجدت لها زوجاً، قال و لِمَ فتشت؟»روایت موثقه است و اين روايت به روشنى دلالت دارد كه تفتيش لازم نبوده و فرقى بين عقد منقطع و دائم نيست. وسائل الشیعه،ح 3، باب 10 از ابواب متعه.
2- عن مهران بن محمّد، عن بعض اصحابنا(روایت مرسله است)عن أبى عبد اللَّه عليه السلام قال: قيل له: انّ فلاناً تزوّج امرأة متعة فقيل له: إنّ لها زوجاً فسألها فقال أبوعبد اللَّه عليه السلام: ولم سألها؟که این روایت مصدّقة است و قبول مى‏شود. ح 4، باب 10 از ابواب متعه.
3- عن محمّد بن عبد اللَّه الاشعرى قال: قلت للرّضا عليه السلام: الرّجل يتزوّج بالمرأة فيقع فى قلبه أنّ لها زوجاً فقال: و ما عليه؟ أرأيت لو سألها البيّنة كان يجد من يشهد أن ليس لها زوج. اين روايت اختصاص به عقد منقطع ندارد اگرچه در باب متعه قرار داده شده است. ح 5، باب 10 از ابواب متعه.
4- «عن عمر بن حنظلة قال: لأبى عبد اللَّه عليه السلام: انّى تزوّجت امرأة فسألت عنها(درباره او سؤال كردم)فقيل فيها، فقال: و أنت لِمَ سألت أيضاً ليس عليكم التفتيش. ح 1، باب 25 از ابواب عقد نكاح.
5-« عن ابى مريم، عن أبى جعفر عليه السلام انّه سئل عن المتعة فقال: أن المتعة اليوم ليست كما كانت قبل اليوم إنهنّ كنّ يومئذٍ يؤمنّ و اليوم لا يؤمن فاسئلوا عنهنّ. » ح 1، باب 6 از ابواب متعه.
اگر «فاسئلوا عنهنّ» را دليل بر وجوب بگيريم نه استحباب، فى الجمله بر وجوب سؤال دلالت دارد كه در مورد متّهمه سؤال كنيد. امّا اگر متّهمه نباشد اين دليلى بر بحث ما مى‏شود.
6- «الشيخ المفيد فى رسالة المتعة عن ابان بن تغلب‏(روایت مرسله است)عن أبى عبد اللَّه عليه السلام فى المرأة الحسناء ترى فى الطريق و لا يعرف أن تكون ذات بعل أو عاهرة فقال: ليس هذا عليك‏(تفتيش لازم نيست)إنّما عليك أن تصدّقها. مستدرك ج 14، ح 1، باب 9 از ابواب متعه.
7- «عن زرارة عن أبى جعفر عليه السلام قال: العدَّة و الحيض للنساء اذا ادّعت صدّقت‏ (اگر ادعا كند عدّه‏ام گذشته است قبول است) فى الجمله دلالت دارد. وسائل، ج 15، ح 1، باب 24 از ابواب عده.

[4]. و أمّا استحباب السؤال عن حالها فلرواية أبي مريم، عن الباقر (عليه السّلام) أنّه سئل عن المتعة؟ فقال: إنّ المتعة اليوم ليست كما كانت قبل اليوم، إنّهنّ كنّ يومئذ يؤمنّ و اليوم لا يؤمنّ، فاسألوا عنهن‏.

[5]. كتاب النكاح ،ایت الله مکارم شیرازی، ج‏1 ، 144 .

با سلام و عرض ادب
در مورد روایت سوم[1] عرض می شود: روایت ظاهراً مرسله است چون كشف الغمّه از كتاب دلايل عبد اللَّه بن جعفر حميرى كه ثقه است نقل مى‏ كند، ولى بين صاحب كشف الغمّه و صاحب كتاب دلايل فاصله است پس روايت مشكل سندى دارد. ولی به مضمون این روایت روایات دیگری موجود است که مشکل سندی آنرا برطرف می کند.(آنچه که روایت باید مورد توجه قرار داد جواب حضرت است که می فرماید با نکاح متعه سنت را احیا می کنی- زیرا عمر با اعتقادات جاهلی خود جلوی این سنت قطعی را گرفت و ائمه نیز از هر فرصتی برای احیای این سنت استفاده می کردند- اما بر حذر باش از نکاح با زن فاجره، که امام او را در این مورد نهی می فرمایند).

برداشت فقهی از روایات باب:
مرحوم حضرت امام(ره) در مساءله 18 از ابواب عقد و احکام آن می فرمایند:
«زن زانيه را جايز است متعه بگيرند ولكن كراهت دارد مخصوصا اگر چنانچه فاحشه و معروفه به زنا باشد، و اگر كسى او را به عقد انقطاعى خود درآورد بايد او را از زنا دادن منع كند». واین فتوای مشهور فقهای شیعه است.

توضیح:در مسئله فوق سه قول میان فقها وجود دارد:
1- قول مشهور: چنین ازدواجی جایز است ولی کراهت دارد.
2- قول مرحوم صدوق در مقنع: این ازدواج حرام است.
3- قول ابن برّاج: جواز مشروط و يا حرمت مشروط يعنى حرام است مگر در جايى كه زن را از فجور منع كند.

آیت الله مکارم شیرازی در درس خارج فقه در پایان جمع بندی این مساله فرمودند:
نكاح فاجره (ازدواج موقت با زنی که اهل زنا است وزنا دادن کار اوست)جايز نيست يا به عنوان فتوا يا به عنوان احتياط واجب، و منع كردن از فجور(که او را از زنا دادن بازدارد) و منع نكردن فائده‏اى ندارد، مگر اين كه منع دائم باشد(که زن دیگر دنبال فساد نباشد) كه در اين صورت زن تائبه است و موضوع عوض مى ‏شود. [2].[3]

موفق باشید.

:Gol:-------------------------------------------------------:Gol:

[1]. وسائل الشیعه، ج14،ص455.«علي بن عيسى في ( كشف الغمة ) نقلا من كتاب الدلائل لعبد الله بن جعفر الحميري ، عن الحسن بن ظريف قال : كتبت إلى أبي محمد عليه السلام قد تركت التمتع ثلاثين سنة ، ثم نشطت لذلك ، وكان في الحي امرأة وصفت لي بالجمال ، فمال قلبي إليها ، وكانت عاهرا لا تمنع يد لامس فكرهتها ، ثم قلت قد قال الأئمة عليهم السلام تمتع بالفاجرة فإنك تخرجها من حرام إلى حلال ، فكتبت إلى أبي محمد عليه السلام أشاوره في المتعة وقلت : أيجوز بعد هذه السنين أن أتمتع ؟ فكتب : إنما تحيى سنة وتميت بدعة فلا بأس ، وإياك وجارتك المعروفة بالعهر وإن حدثتك نفسك أن آبائي قالوا : تمتع بالفاجرة فإنك تخرجها من حرام إلى حلال ، فان هذه امرأة معروفة بالهتك وهي جارة وأخاف عليك استفاضة الخبر منها ، فتركتها ولم أتمتع بها ، وتمتع بها شاذان بن سعد رجل من إخواننا وجيراننا فاشتهر بها حتى علا أمره وصار إلى السلطان وغرم بسببها مالا نفيسا وأعاذني الله من ذلك ببركة سيدي».

[2]. کتاب النکاح، ج5،ص90.

[3]. البته نکته ای که باید بدان توجه داشت این است که در این مسائل باید فتوای مرجع تقلید خود را هم جویا شوید.

صدرا;256973 نوشت:
این بحث تنها منحصر به متعه نیست و در ازدواج دائم نیز مطرح است

سلام مطالب کامل و جامع بود و همه رو براش ایمیل کردم! فقط یک درخواست داشتم! اگر این از این جور روایات در مورد ازدواج دائم هم وجود دارد لطف کنید برام بگذارید! ممنون!
راستی یک فتوا هم برام گذاشت که خیلی عجیب بود

(نزدیكی با دختر كمتر از نه سال جایز نیست اما سایر لذتها از قبیل بقل كردن و لذت بردن با شهوت و "تفخیذ" آن حتی در شیرخوارگی هم اشكالی ندارد...تحریرالوسیله ج3 ص439).

با همین فتوا کلی شیعه رو زیر سوال برد و گفت عجب مذهبی که به بچه شیر خواره هم رحم نمیکنه...

asad;257067 نوشت:
سلام مطالب کامل و جامع بود و همه رو براش ایمیل کردم! فقط یک درخواست داشتم! اگر این از این جور روایات در مورد ازدواج دائم هم وجود دارد لطف کنید برام بگذارید! ممنون!
راستی یک فتوا هم برام گذاشت که خیلی عجیب بود

(نزدیكی با دختر كمتر از نه سال جایز نیست اما سایر لذتها از قبیل بقل كردن و لذت بردن با شهوت و "تفخیذ" آن حتی در شیرخوارگی هم اشكالی ندارد...تحریرالوسیله ج3 ص439).

با همین فتوا کلی شیعه رو زیر سوال برد و گفت عجب مذهبی که به بچه شیر خواره هم رحم نمیکنه...

با سلام و عرض ادب
همیشه در مباحث روایات باید به فتوای فقها مراجعه نمود؛ زیرا یک فقیه هنگامی که می خواهد فتوایی را بدهد ابتدا به قرآن و سنت مراجعه می نماید. ودر مراجعه به سنت ممکن است در یک باب روایات مختلفی که در پاره ای از اوقات با هم در تعارض هستند وجود داشته باشد؛ که در آنجا فقیه با مبانی ای که در علم رجال و اصول دارد به جمع بندی روایات می رسد و در نهایت آنرا به عنوان فتوای خود ذکر می کند.
بنابراین در مسائل فقهی بیان یک یا دو روایت کارآیی چندانی ندارد و چه بسا روایاتی که فقها در مقام عمل از آنها اعراض نموده باشند و به محتوای آنها فتوا نمی دهند.
اما در بحث اهل سنت آنها با ازدواج موقت مخالف هستند؛ اما در بحث ازدواج دائم و تمتعات جانشین آن، افتضاحات فراوانی دارند که اگر مائل بودید(به مقداری که وقت دارم لذا می توانید از دوستانی همچون رضا کمک بگیرید) این فتاوای گذاشته شود.
موفق باشید.

سلام و عرض ادب

صدرا;257242 نوشت:
اما در بحث اهل سنت آنها با ازدواج موقت مخالف هستند؛ اما در بحث ازدواج دائم و تمتعات جانشین آن، افتضاحات فراوانی دارند که اگر مائل بودید(به مقداری که وقت دارم لذا می توانید از دوستانی همچون رضا کمک بگیرید) این فتاوای گذاشته شود. موفق باشید.

اگر منظورتان مسیار است که نه راجبش کلی تحقیق کرده ام اما اگر چیز جدیدی غیر از مسیار است بفرمایید!

چرا راجب این توضیحی ندادید؟

asad;257067 نوشت:
(نزدیكی با دختر كمتر از نه سال جایز نیست اما سایر لذتها از قبیل بقل كردن و لذت بردن با شهوت و "تفخیذ" آن حتی در شیرخوارگی هم اشكالی ندارد...تحریرالوسیله ج3 ص439). با همین فتوا کلی شیعه رو زیر سوال برد و گفت عجب مذهبی که به بچه شیر خواره هم رحم نمیکنه...

بعد من ازتون خواستم راجب ازدواج دائم بازن شوهر دار (با همان کیفیت روایاتی که در مورد متعه در پست اول گذاشتم) یک روایت بگذارید ... اگر زحمتی نیست البته!....

asad;257067 نوشت:

راستی یک فتوا هم برام گذاشت که خیلی عجیب بود

(نزدیكی با دختر كمتر از نه سال جایز نیست اما سایر لذتها از قبیل بقل كردن و لذت بردن با شهوت و "تفخیذ" آن حتی در شیرخوارگی هم اشكالی ندارد...تحریرالوسیله ج3 ص439).

با همین فتوا کلی شیعه رو زیر سوال برد و گفت عجب مذهبی که به بچه شیر خواره هم رحم نمیکنه...

با سلام و عرض ادب
در بحث از تمتع و بهره جنسی از دختری که به سن بلوغ نرسیده از اهل سنت سوال کنید:

1- افتخار اهل سنت این است که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله عایشه را در سن 6سالگی به عقد خود و در 9سالگی عایشه، حضرت با او ازدواج نمودند؟![1] در این 4 سال طبق نقل آنها عایشه چه می کرد؟

2- اهل سنت که این همه در بحث ازدواج عمر با «ام کلثوم» دختر امیر المومنین علیه السلام اصرار دارند ، چگونه با التذاذ با صغیره مخالف می شوند؟! به نقل تاریخ بغداد توجه فرمائید :

عمر بن خطّاب، از على بن ابى طالب، دخترش را- كه از فاطمه بود- خواستگارى كرد و در اين مورد رفت و آمد زيادى انجام داد و به على مى‏گفت: اى ابوالحسن! آن چه مرا وادار كرد تا نزد تو بسيار رفت و آمد كنم، فقط سخنى است كه از رسول خدا صلّى اللَّه عليه وآله‏ شنيدم كه مى‏گفت:«كلّ سبب و نسب منقطع يوم القيامة إلّاسببي ونسبي»؛هر پيوند و خويشاوندى در روز رستاخيز گسستنى است، مگر پيوند و خويشاوندى من.
من دوست دارم از طرف شما اهل بيت، خويشاوندى و پيوند دامادى داشته باشم.
على برخاست و دخترش را خواست، او را زينت كردند (!!) آن‏گاه حضرتش او را به نزد اميرالمؤمنين عمر، فرستاد.
وقتى كه عمر، امّ كلثوم را ديد، برخاست و دست به ساق پاى (!!)او زد و گفت: به پدرت بگو: به راستى راضى شدم، راضى شدم، راضى شدم.
وقتى كه دختر به نزد پدرش آمد، على به او گفت: اميرالمؤمنين به تو چه گفت؟
امّ‏ كلثوم‏ گفت: مرا پيش خود خواند و بوسيد (!!) و وقتى برخاستم دست به ساق‏ پايم زد (!!) و گفت: به پدرت بگو راضى شدم.
آن‏گاه على او را به ازدواج عمر درآورد. او زيد بن عمر بن خطّاب را به دنيا آورد. زيد زنده بود تا به سن رشد رسيد، سپس مُرد.[2]

از طرف دیگر تبعیت از سنت خلفای راشدین جزو سیره عملی اهل سنت است:« عليكم بسنّتي وسنة الخلفاء الراشدين‏ المهديين بعدي عضوا عليها بالنواجد؛[3]بر شما باد كه از سنّت خلفاى راشدين هدايت يافته بعد از من پيروى كنيد و در اين راه استوار باشيد.
و«أصحابي كالنجوم بأيّهم اقتديتم اهتديتم»[4]؛اصحاب من به سان ستارگان هستند به هر كدام اقتدا كنيد هدايت خواهيد يافت. و چه سنتی را شما برتر از سنت عمری می دانید؟! بنابراین طبق مسلک اهل سنت باید بهره گیری قبل از عقد از دختر صغیره هم جایز باشد؟! چون خلیفه شما چنین کاری نموده!!البته در بحث ام کلثوم، دیگر رسیدن به سن بلوغ دیده نمی شود.

[=Times New Roman]3- عقد دختر صغیره در نزد اهل سنت هم جایز است حال سوال این است، انگیزه در این عقد ها بر چه اساسی است؟ ایا در این صورت استمتاع و بهره از صغیره به صورتی که ضرری به حال او نداشته باشد جایز نمی باشد؟! جواب منفی است لذا همین بحث در فقه عامه نیز آمده است. و آنچه نفی شده جماع با صغیره است نه التذاذات دیگر از او.

«...وإذا تزوج الرجل الكبير البنت الصغيرة جاز له أن يستمتع بها بكل أنواع الاستمتاع المباحة شرعاً.أما وطؤها فلا يطأها حتى تكون مطيقة للوطء بحيث لا يضر بها.
والله أعلم.المفتي: مركز الفتوى بإشراف د.عبدالله الفقيه».اگر مردی دختر صغیره ای را به عقد خود درآورد برای او جایز است که به هر لذت مباحی از او بهره بگیرد؛ اما از نزدیکی با او تا زمانی که طاقت نزدیکی را نداردواین امر برای او ضرر دارد اجتناب می کند.

لذا مبناء این مساله مطرح است که اگر فرضا صغیره ای باشد که قابلیت تمتع جنسی را داشته باشد و این امر هم برای او مضر نباشد، آیا فقیهی از اهل سنت قائل به حرمت چنین عملی خواهد شد؟![5]

-:Gol:------------------------------------------:Gol:

[1]. متفق عليه بين البخاري ومسلم وأحمد (نيل الأوطار: 120/6) وفي رواية عند البخاري ومسلم: تزوجها وهي بنت سبع سنين، وزفت إليه وهي بنت تسع سنين. «تزوجني النبي وأنا ابنة ستٍ، وبنى بي وأنا ابنة تسع»
[2].تاريخ بغداد: 6/ 180.
[3]. سنن ابن ماجة 1 : 15 المقدمة باب ( 6 ) باب اتباع سنة الخلفاء الراشدين المهديين ح 42 و 43 ، سنن أبي داود 6 : 201 كتاب السنة باب لزوم السنة ح 4670 مستدرك الصحيحين 1 : 96 كتاب العلم باب عليكم بسنتي وسنة الخلفاء من بعدي ، سنن الدارمي 1 : 57 المقدمة باب ( 16 ) باب اتباع السنة ح 95 ، مسند أحمد بن حنبل 4 :
[4].جامع الاصول، ج8،ص556.
[5]. این فتوا را ملاحظه فرمائید: البته از ترجمه آن معذورم.« 418- الاستمتاع بالزوجة الصغيرة،رقم الفتوى 56312 الاستمتاع بالزوجة الصغيرة، تاريخ الفتوى : 16 شوال 1425.
السؤال
أراجعكم بخصوص الفتوى التالية رقم الفتوى: 23672 حدود الاستمتاع بالزوجة الصغيرة
تاريخ الفتوى : 06 شعبان 1423
ذكرتم أن للزوج أن يباشرها، ويضمها ويقبلها، وينزل بين فخذيها، لكن الإنزال بين الفخذين ينافي القاعدة "لا ضرر ولا ضرار" أليس كذلك، كما أني بحثت ولم أر أيا من العلماء السابقين رحمهم الله يجوز الإنزال بين الفخذين بل اقتصروا على الضم والتقبيل، فأرجو إن أمكن توجيهي لبعض المصادر التي ذكرت ذلك؟ وشكر الله سعيكم.
الفتوى
الحمد لله والصلاة والسلام على رسول الله وعلى آله وصحبه، أما بعد:
فإنه لا ضرر في الإنزال بين فخذي الصغيرة التي لا تطيق الجماع، وتتضرر به إذا كان ذلك الإنزال بدون إيلاج، وقد بين العلماء رحمهم الله تعالى أن الأصل هو جواز استمتاع الرجل بزوجته كيف شاء إذا لم يكن ضرر، وذكروا من ذلك استمناءه بيدها ومداعبتها وتقبيلها على أن يتقي الحيض والدبر.
قال شيخ الإسلام زكريا الأنصاري في الغرر البهية: (والبعل) أي: الزوج (كل تمتع) بزوجته جائز (له) حتى الاستمناء بيدها، وإن لم يجز بيده وحتى الإيلاج في قبلها من جهة دبرها . انتهى، وقد أوضحنا ذلك في فتاوى كثيرة سابقة، ومن ذلك الفتوى رقم: 20496 ، والفتوى رقم: 40715 .
والله أعلم.
المفتي: مركز الفتوى بإشراف د.عبد الله الفقيه

asad;257294 نوشت:
سلام و عرض ادب

بعد من ازتون خواستم راجع به ازدواج دائم بازن شوهر دار (با همان کیفیت روایاتی که در مورد متعه در پست اول گذاشتم) یک روایت بگذارید ... اگر زحمتی نیست البته!....

با سلام و عرض ادب

باز هم خدمت شما عرض می کنم با بیان یک ویا دو روایت، نمی توان به نظر معصوم علیه السلام رسید لذا حتما احتیاج به بررسی کارشناسانه و فقیهانه دارد که جای آن نیز در درس خارج فقه است. که البته عصاره آنرا که فتوای مجتهد بعد از بررسی ادله است را می توان در رساله های عملیه و استفتاءات دید.

اما از باب اجابت خواسته شما یک روایت در باب متعه بیان می کنم که دلالت بر سوال از حال زن دارد، که مرد از زن بپرسد آیا شوهر دارد یا خیر؟ ویا مثلادر عده است یا خیر؟

«... عن ابى مريم، عن أبى جعفر عليه السلام انّه سئل عن المتعة فقال: أن المتعة اليوم ليست كما كانت قبل اليوم إنهنّ كنّ يومئذٍ يؤمنّ و اليوم لا يؤمن فاسئلوا عنهن‏».[1] از امام باقر علیه السلام در رابطه با متعه سوال شد، حضرت فرمودند متعه در امروز همانند متعه مثل گذشته نیست، زنان در گذشته مورد اطمینان بودند (یعنی مسائل شرعی را رعایت می کردند) بخلاف امروز، لذا از آنها سوال نمائید.



2- نکته ای که باید بدان توجه داشت این است که مرحوم امام می فرمایند:«ازدواج با زنى كه ادعاى بى شوهرى مى كند و احتمال راستگوئى او مى رود جائز است و تفحص لازم نيست ، حتى در مورديكه زن نامبرده سابقا شوهر داشته ادعا كند كه شوهرم طلاقم داده و يا مرده ، بله اگر زن در ادعايش متهم باشد نزديكتر به احتياط و بهتر آنست كه از حال او فحص شود، ..»؛ لذا اگر در موردی شخص یقین داشته باشد که زن داری شوهر است، معلوم است که عقد او باطل است و چنین کاری کار حرامی است.


3- بیان یک روایت در باب ازدواج دائم و عدم لزوم فحص از حال زن:
«... عن محمّد بن عبد اللَّه الاشعرى قال: قلت للرّضا عليه السلام: الرّجل يتزوّج بالمرأة فيقع فى قلبه أنّ لها زوجاً فقال: و ما عليه؟ أرأيت لو سألها البيّنة كان يجد من يشهد أن ليس لها زوج». [2] راوی می گوید به امام رضا علیه السلام عرض کردم: مردی با زنی ازدواج می کند(اين روايت اختصاص به عقد موقت زیرا تعبیر روایت به تزویج است که ظهور در ازدواج دایم است هرچند شامل موقت هم می شود ندارد) منتهی در دلش خطور می کند که این زن صاحب شوهر است، حضرت می فرمایند تحقیق لازم نیست، آیا گمان می کنی اگر بینه ای پیدا شود شهادت می دهد که او شوهر ندارد؟(ظاهرا مورد روایت در مورد جایی است که زن غریب است و کسی را ندارد که شهادت دهد بر اینکه همسر ندارد).اما این روایت از جهت سندی ضعیف است؛ «محمد بن عبد اللَّه الاشعرى» مجهول الحال است و روايات منقوله از طرف او كم است پس از نظر سند ضعيف است.

موفق باشید.

[1]. ح 1، باب 6 از ابواب متعه.

[2]. ح 5، باب 10 از ابواب متعه.

asad;256603 نوشت:
سلام با یک نفر راجب متعه بحث میکردم و تو بحث برای اینکه متعه و شیعه رو بکوبه چند تا حدیث نشونم داد!

میخواستم احادیث رو بررسی کنید و اولا از نظر سندی صحیح و ضعیف بودنش رو بهم بگید و اینکه آیا مورد تایید علما هست یا نه
دوما اینکه در مورد متن حدیث هم توضیح بدید تا بفهمم در چه شرایطی بوده و ائمه چرا این حرف رو زدند (توجیه عقلی)

فضل ابن مولی روایت است كه از امام صادق پرسیدم زنی را متعه نمودم و بعدا تحقیق نمودم كه زن شوهر داشته؛ امام فرمود متعه اشكالی ندارد؛چرا از ازدواج آن تحقیق به عمل آوردی نیازی به آن نبود(تهذیب شیخ طوسی ج2ص187)..

.از محمد ابن عبدالله اشععری روایت است از امام رضا پرسید شخصی با زنی متعه میكند و بعد سپس مشكوك میشود كه او شوهر دارد؛امام فرمودند نیازی به تحقیق و شك نیست و متغه او جایز است(سند قبلی)...

- «عن اسحاق بن عمّار، عن فضل مولى محمّد بن راشد، عن ابى عبد اللَّه عليه السلام قال: قلت: إنّى تزوّجت امرأة متعة فوقع فى نفسى أنّ لها زوجاً ففتّشتُ عن ذلك فوجدت لها زوجاً، قال و لِمَ فتشت؟»روایت موثقه است و اين روايت به روشنى دلالت دارد كه تفتيش لازم نبوده و فرقى بين عقد منقطع و دائم نيست. وسائل الشیعه،ح 3، باب 10 از ابواب متعه.
2- عن مهران بن محمّد، عن بعض اصحابنا(روایت مرسله است)عن أبى عبد اللَّه عليه السلام قال: قيل له: انّ فلاناً تزوّج امرأة متعة فقيل له: إنّ لها زوجاً فسألها فقال أبوعبد اللَّه عليه السلام: ولم سألها؟که این روایت مصدّقة است و قبول مى‏شود. ح 4، باب 10 از ابواب متعه.- «عن اسحاق بن عمّار، عن فضل مولى محمّد بن راشد، عن ابى عبد اللَّه عليه السلام قال: قلت: إنّى تزوّجت امرأة متعة فوقع فى نفسى أنّ لها زوجاً ففتّشتُ عن ذلك فوجدت لها زوجاً، قال و لِمَ فتشت؟»روایت موثقه است و اين روايت به روشنى دلالت دارد كه تفتيش لازم نبوده و فرقى بين عقد منقطع و دائم نيست. وسائل الشیعه،ح 3، باب 10 از ابواب متعه.
2- عن مهران بن محمّد، عن بعض اصحابنا(روایت مرسله است)عن أبى عبد اللَّه عليه السلام قال: قيل له: انّ فلاناً تزوّج امرأة متعة فقيل له: إنّ لها زوجاً فسألها فقال أبوعبد اللَّه عليه السلام: ولم سألها؟که این روایت مصدّقة است و قبول مى‏شود. ح 4، باب 10 از ابواب متعه.

از حسن ابن ظریف روایت است نامه ای به امام رضا نوشتم كه نزدیك به 30 سال است كه متعه نكردهام و به تازگی به زنی كه در محله ی ما فاجره و فاسق است علاقه مند شده ام آیه میتوانم با او متعه كنم امام فرمود بله شما با این كار سنتی را زنده و بدعتی را میمیرانید(وسائل 14/445)

خواهش میکنم به غیر از کارشناس کسی نظر شخصی ندهد (این تاپیک برای زیر سوال بردن شیعه و متعه نیست برای بررسی سندی حدیث است)
باتشکر!

کارشناس بحث : صدرا

سلام علیکم
اینجانب چندروز گذشته وارد این سایت شده و به این مطلب برخورد نمودم که لازم دیدم نکاتی را در مورد صحت و سقم احادیث استناد شده خدمتتان عرضه نمایم در ضمن از کارشناس محترم سایت درمورد پاسخگویی به مطالب سپاسگذارم
در ذیل به بررسی سندی حدیث اول سوال شده و بهمراه آن حدیث دوم پاورقی پاسخ کارشناس محترم میپردازم:
نقل قول کارشناسی در پاورقی:
[3].
1- «عن اسحاق بن عمّار، عن فضل مولى محمّد بن راشد، عن ابى عبد اللَّه عليه السلام قال: قلت: إنّى تزوّجت امرأة متعة فوقع فى نفسى أنّ لها زوجاً ففتّشتُ عن ذلك فوجدت لها زوجاً، قال و لِمَ فتشت؟»روایت موثقه است و اين روايت به روشنى دلالت دارد كه تفتيش لازم نبوده و فرقى بين عقد منقطع و دائم نيست. وسائل الشیعه،ح 3، باب 10 از ابواب متعه.
2- عن مهران بن محمّد، عن بعض اصحابنا(روایت مرسله است)عن أبى عبد اللَّه عليه السلام قال: قيل له: انّ فلاناً تزوّج امرأة متعة فقيل له: إنّ لها زوجاً فسألها فقال أبوعبد اللَّه عليه السلام: ولم سألها؟که این روایت مصدّقة است و قبول مى‏شود. ح 4، باب 10 از ابواب متعه.
این دو حدیث در کتاب التهذیب شیخ طوسی در بخش كِتَابُ النِّكَاحِ بَابُ تَفْصِيلِ أَحْكَامِ النِّكَاحِ ح 17 و 18 امده است که وسایل الشیعه نیز از ایشان احادیث را نقل نموده است
در اسناد این دو حدیث افرادی ضعیف و مجهول و مهمل وجود دارند ودر علم رجال فرقین ثابت است که با وجود چنین افرادی در سلسله سند حدیث نمیتوان حدیث را صحیح و معتبر دانست ودر احکام عملیه بدان استناد نمود و انرا حجت قرارداد.
بررسی سندی دو حدیث :
متن حدیث اول : تهذيب‏الأحكام ج 7 ص 253 ح 17 24- باب تفصيل أحكام النكاح
رَوَى مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ يَحْيَى عَنْ عَلِيِّ بْنِ السِّنْدِيِّ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِيسَى عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ فَضْلٍ مَوْلَى مُحَمَّدِ بْنِ رَاشِدٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قُلْتُ إِنِّي تَزَوَّجْتُ امْرَأَةً مُتْعَةً فَوَقَعَ فِي نَفْسِي أَنَّ لَهَا زَوْجاً فَفَتَّشْتُ عَنْ ذَلِكَ فَوَجَدْتُ لَهَا زَوْجاً قَالَ وَ لِمَ فَتَّشْتَ
رجال سند حدیث :
ا- علی بن السندی : شرح حاالی از ایشان در کتب رجالی قدمای شیعه بیان نشده است لذا جناب ایت الله خویی رحمه الله تعالی در معجم میفرمایند وثاقت ایشان اثبات نشده است .لذا ایشان از اقسام افراد ناشناخته و ضعیف بشمار میروند
معجم‏رجال‏الحديث ج : 12 ص : 46
8181 - علي بن السندي:
و أما علي بن السندي فلم تثبت وثاقته،

2- عثمان بن عيسى الكلابي‏:
در کتب رجالی شیعه از ایشان به وثاقت نامی نبرده شده بلکه ایشان را از بزرگان فرقه ضاله واقفیه شمرده اند وکسانی مانند علامه حلی منقولات متفرد ایشان را مقبول نمیدانند مراحعه شود:
فهرست‏الطوسي /ص‏346 : واقفي المذهب
رجال‏الطوسي /ص‏340 : واقفي
رجال‏الطوسي /ص‏360 : واقفي
رجال‏النجاشي /ص‏300 : كان شيخ الواقفة و وجهها و أحد الوكلاء المستبدين بمال موسى بن جعفر عليه السلام روى عن أبي الحسن عليه السلام‏
الخلاصةللحلي /ص‏244 : الوجه عندي التوقف في ما ينفرد به

3-الفضل مولى محمد بن راشد : در مورد شرح حال ایشان نیز در کتب رجالی شیعه سخنی بمیان نیامد است پس ایشان نیز در ضمره افراد ضعیف بشمار می ایند
مراجعه شود:
رجال‏الطوسي/أصحاب‏أبي‏عبد.../باب‏الفاء/ 7 - الفضل مولى محمد بن راشد
باتوجه به بررسی فوق چگونه میتوان این حدیث را موثقه دانست؟
متن و سند حدیث دوم (حدیث دوم اشاره شده در پاورقی پاسخ کارشناس محترم در شماره 3):
تهذيب‏الأحكام 7 253 ح 18 24- باب تفصيل أحكام النكاح
وَ عَنْهُ عَنْ أَيُّوبَ بْنِ نُوحٍ عَنْ مِهْرَانَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قِيلَ لَهُ إِنَّ فُلَاناً تَزَوَّجَ امْرَأَةً مُتْعَةً فَقِيلَ لَهُ إِنَّ لَهَا زَوْجاً فَسَأَلَهَا فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع وَ لِمَ سَأَلَهَا
بررسی رجال سند حدیث دوم :
1- مهران بن محمد : ایشان نیز معلوم الحال بوده و قولی درمورد وثاقت ایشان در دست نیست مراجعه شود:
رجال‏النجاشي ص : 423 رقم 1135 - مهران بن محمد بن أبي نصر السكوني
له كتاب. قال ابن بطة: حدثنا الصفار عن أحمد بن محمد بن عيسى عن محمد بن أبي عمير عن مهران بن محمد بكتابه.
رجال‏ابن‏داود/الجزءالأول‏من.../باب‏الميم/مهران بن محمد بن أبي نصر
السكوني لم [جش‏] له كتاب ذكره ابن بطة.
2- مهران بن محمد از جمعی از اصحاب این حدیث را نقل میکند که ایشان برای ما مشخص نمیباشد ولذا در علم رجال به این نوع حدیث مرسل گفته که خود از نوع احادیث ضعیف بشمار میرود.

موضوع قفل شده است