جمع بندی اگر شیعه برحق است چرا اکثر مسلمانان سنی هستند

تب‌های اولیه

4 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
اگر شیعه برحق است چرا اکثر مسلمانان سنی هستند

سلام چرا در اسلام مذهب سنی پیروان زیادتری داره فرضا اگر شیعه برحقه چرا ما اینهمه سنی داریم وچرا درطول زمان شیعه نشدن چرا امامت را قبول ندارن چرا با این همه کتاب بحث با برادران سنی ان ها شیعه نشدن چرا کلی از عقاید مارو قبول ندارن اگر شیعه برحق است باید تمام مسلمانان شیعه می بودند درسته وچرا...

کارشناس بحث : صدرا

[="Tahoma"][="DarkRed"]

gasam;255172 نوشت:
سلام چرا در اسلام مذهب سنی پیروان زیادتری داره فرضا اگر شیعه برحقه چرا ما اینهمه سنی داریم وچرا درطول زمان شیعه نشدن چرا امامت را قبول ندارن چرا با این همه کتاب بحث با برادران سنی ان ها شیعه نشدن چرا کلی از عقاید مارو قبول ندارن اگر شیعه برحق است باید تمام مسلمانان شیعه می بودند درسته وچرا...

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام

کجا گفته شده همه ادم ها حق رو می پذیرند؟

عدم حق پذیری و قبول حق یکی از دلایله[/]

[="arial"][="royalblue"]بنام او

بااحترام به عقيده ابرازشده وعقايدي كه منبعد ابرازخواهندشد .. شايد به اين دليل كه بطوركلي دنيا به اين گونه خلق شده كه بايد هرپديده يا موجود و موجوديتي درتضادهاي همنوع باشند تا دريك آميزش و سازش يا جنگ وعدم سازش بتوانند پيشرفت كرده و ادامه بقا نمايند ..
مانند ::
شيعه وسني
مسلمان و مسيحي يا ..
اديان الهي و منكرين خدا {{ يا اديان غيرالهي مانند بودائيسم يا ..}}
انسان و حيوان
حيوانات و گياهان
زن و مرد .. آب وخاك .. و بسياري موارد ديگركه درپاسخ به قسمت انتهايي سوالتان وبرحق بودن شيعه يا نبودن آن ، بايد دراين مورد مسئولين كشور به اندازه كافي بهوش باشند كه درجنگ ونبرد تضادي بين اديان يا مذاهب جهت ادامه بقا .. مذهب شيعه درآينده قرباني جهل امروز از فقر مالي و فقرعلمي مردم نگردد كه اين خود شايد خطري براي كاهش هرچه بيشترتعداد نفرات پيروان اين مذهب ومخصوصا قشرجوان اغفال شده در درازمدت گردد {{ با درنظرگرفتن اينكه همه مردم كامپيوترواينترنت ندارند تا درچنين سايتهايي سطح دانش يا ناآگاهي هاي خود را ارتقا داده يا برطرف نمايند يا هميشه به مساجد بروند يا از ائمه {ع} حاجاتشان را دريافت نمايند يا .. يا ..}} ..
بنابراين در پاسخ به قسمت انتهايي سوالتان و برحق بودن ونبودن شيعه و راه حلي كه به ذهن اينجانب ميرسد ، شايد بهترين راه حل جنگ ونبرد با فقر مالي وفقرعلمي و كاهش مشكلات اقتصادي.علمي واعتقادي مردم باشد تا درخواستهاي مالي.اقتصادي از ائمه معصومين {ع} به حداقل خود رسيده و آن دسته ازمردم ازفكر حل مشكلات مالي با توسل به اين عزيزان فاصله گرفته و ..
البته فعلا تنها چيزي كه به ذهنم ميرسيد راعرض نمودم وانشاا.. كه عزيزان ديگردر اين رابطه و با مطالعات بيشتروبهتر راه حلهاي بهتررانيزبيان خواهند نمود .. انشاا..

باتقديروتشكر..[/][/]

سؤال:
با اینکه اکثریت مسلمانان سنی هستند چگونه شیعه ادعای حقانیت دارد؟

پاسخ:
به صورت خلاصه عرض می‌شود که:
الف) علت زیاد بودن پیروان مذاهب اهل سنت را می‌توان در بحث حکومت‌ها یافت؛ بعد از غصب خلافت سعی خلفا بر این امر صرف شد که مردم شهرها و بلاد دیگر با اهل بیت (علیهم السلام) و جایگاه حقیقی آنها آشنا نگردند؛ لذا با نادیده گرفتن مرجعیت دینی اهل بیت (علیهم السلام) علاوه بر غصب جایگاه خلافت جایگاه تبیین احکام الهی نیزمورد غصب واقع گردید و خلفاء خود مفسر و مبین دین گردیدند و با اجتهادات گسترده خودکه در موارد زیادی مقابل قرآن و سنت بود تحریفات گسترده‌ای را وارد دین اسلام نمودند. [1]

امام علی (علیه السلام) در توضیح این دوران می‌فرماید: پیش از من، متصدیان امور به كارهایى دست زدند كه با دستورات صریح رسول خدا (صلی الله علیه و آله) مخالف بود. آن‌ها از روى عمد و توجه، مرتكب تحریف و شكستن سنت‌هاى نبوى و تغییر احكام الهى گشتند. من اگر مى‌خواستم مردم را بر ترک آن احكام وادار سازم و احكام تغییر یافته را به حالت نخستین آن‌ها یعنى همان طور كه زمان رسول خدا (صلی الله علیه و آله) معمول بود بازگردانم، لشكریانم از گردم پراكنده مى‌شدند و یكه و تنها باقى مى‌ماندم و یا حداكثر اندكى از شیعیانم با من همراهى مى‌نمودند؛ شیعیانى كه برترى مرا از كتاب خدا و سنت نبوى شناخته بودند ....
[2]
بعد از به حکومت رسیدن بنی امیه سیره خلفاء غاصب با شدتی مضاعف ادامه یافت به گونه‌ای که مناقب و فضائل اهل بیت (علیهم السلام) مورد کتمان واقع گردید، اصحاب ائمه مورد بی‌مهری واقع گردیدند، سخن گفتن از فضائل اهل بیت ممنوع اعلام گردید،
از این رو، منع نقل حدیث که از دوران خلیفه دوم آغاز گردیده بود با شدت بیشتری ادامه یافت، و کسانی که اقدام به این امر می نمودند شکنجه و تبعید و یا به قتل می‌رسیدند، پیروان اهل بیت (علیهم السلام) از مزایای بیت المال محروم گردیدند، تقیه در این دوران در اوج خود بود به گونه‌ای که نام‌گذاری به اسم ائمه (علیهم السلام) نیز امری مجرمانه تلقی می‌گردید، ده‌ها سال بر منابر لعن بر امیر المومنین (علیه السلام) صورت می‌پذیرفت و ... که داستان کربلا و به شهادت رساندن سرور جوانان اهل بهشت و سرکوب قیام‌های بعداز آن ثمره این دوران تلخ و تاریک است.

هر چند مردم مدینه در عهد رسالت پیامبر (صلی الله علیه و آله) با جایگاه اهل بیت (علیهم السلام) آشنا بودند، اما در بلاد دیگر مردم با فرستادگان و حاکمان منصوب از طرف دستگاه خلافت با اسلام آشنایی یافتندو معلوم بود که سیاست اصلی دستگاه حاکمه نیز پرهیز اکید از ذکر و یاد و جایگاه اهل بیت (علیهم السلام) بوده است؛ از این رو، مردم تازه مسلمان با اسلامی آشنا شدند که خالی از جایگاه اهل بیت علیهم السلام بود.
حکومت امویان تا سال 142 ادامه یافت و بعد از آن حکومت عباسیان سرکار آمد که دراین دوران نیز همانند دوران تاریک بنی امیه آنچه در راس کار قرار گرفت سیاست انزوای بیشتر اهل بیت (علیهم السلام) در رأس کارها قرار داشته است، این دوران نیز تا سال 656 ادامه یافت که اوج سختگیری‌های این دوران را در دوران متوکل مشاهده می‌کنیم.
مذاهب فقهی معروف اهل سنت در دوران عباسیان شکل گرفت به نحوی که شکل گیری مذهب حنفی و مالکی جز به یاری دستگاه حاکمه نبوده است و حکومت عباسی نیز تنها این مذاهب را به رسمیت شمرد که عملا آنچه تحقق یافت دوری هر چه بیشتر مردم از معارف اهل بیت (علیهم السلام) بوده است. البته شیعه به سبب رهنمودهای اهل بیت (علیهم السلام) و علماء بزرگ آن شرایط بسیار سخت خفقان را پشت سر گذارد و در هیچ کدام از این دوران رو به نابودی ننهاد؛ ولی به هر حال آن چه ترویج و تائید می‌گشت مکاتبی بود که انحراف از مکتب اهل بیت (علیهم السلام) داشته‌اند و نتیجه تمامی این موارد ازدیاد جمعیت از ناحیه مخالفین بوده است.
ب) علت عدم رجوع به مکتب اهل بیت (علیهم السلام)، با وجود ادله فراوان شیعه را می‌توان در اموری جستجو نمود:
1. عدم شناخت با مکتب اهل بیت (علیهم السلام) به گونه‌ای که این امر حتی در علماء آنها نیز مشهود است. [3].
2. تلقی نادرست از جایگاه خلافت و جانشینی رسول خدا (صلی الله علیه و آله) و مشروعیت بخشی به آن از جانب مردم .
3. وجود روایات جعلی در مورد خلفا، به گونه‌ای که هر روایتی که در مدح امام علی و اهل بیت (علیهم السلام) بیان گردیده، عینا در مورد این افراد نیز ساخته و پرداخته گردیده است. و همان طور که ما از کودکی با محبت اهل بیت (علیهم اسلام) بزرگ می‌شویم، آنان نیز با فضائل ساختگی افراد بخصوص بزرگ می شوند.
4. قداست بخشیدن بیش از حد به خلفاء و صحابه، به گونه‌ای که هر گونه نقد عملکرد آنها ناصواب تلقی می‌گردد و عملکرد آن‌ها همواره در هاله‌ای از قداست و اجتهاد مقدس پوشیده گردیده است. از این رو، باور این که آنها سنت پیامبر (صلی الله علیه و آله) را تغییر و یا تحریف نموده باشند امری غیر قابل باور تلقی شده است.
5. معرفی شیعه به عنوان دشمنان خلفا و گروه منحرف از دین و انتساب عقاید غیر واقعی به تشیع، که همین امر موجب توقف ابتدایی اکثر افراد در مورد تحقیق در باره عقاید این مذهب گردیده است.

6. تعصب و محبت نسبت به خلفای سه‌گانه، که این امر در ناحیه علماء عامه بیشتر ملاحظه می‌گردد که به واسطه همین امر بسیاری از حقایق مورد کتمان واقع گردیده است؛ از این رو، با علم به حقانیت اهل بیت (علیهم السلام)، این حقانیت مورد کتمان قرار گرفته است.
«َ تِلْكَ عادٌ جَحَدُوا بِآياتِ رَبِّهِمْ وَ عَصَوْا رُسُلَهُ وَ اتَّبَعُوا أَمْرَ كُلِّ جَبَّارٍ عَنِيد»؛ [4] و اين قوم عاد بود كه آيات پروردگارشان را انكار كردند و رسولان او را معصيت نمودند و از فرمان هر ستمگر دشمن حق پيروى كردند.
«وَ جَحَدُوا بِها وَ اسْتَيْقَنَتْها أَنْفُسُهُمْ ظُلْماً وَ عُلُوًّا»؛
[5] و آن را از روى ظلم و سركشى انكار كردند، در حالى كه در دل به آن يقين داشتند.
البته در این میان افراد بسیاری بوده اند که بامطالعه منصفانه ادله و مقایسه عملکرد و جایگاه افراد به مذهب اهل بیت (علیهم السلام) راه یافته‌اند. واین امر در جهان معاصر به واسطه به قدرت رسیدن شیعه و ترویج و انتشار تفکر اسلام ناب از طرف شیعه سرعت مضاعفی به خود یافته است.

منابع:
1. جهت اطلاع بیشتر به کتاب‌های: درآمدی بر سیره نبوی، علامه جعفر مرتضی عاملی، ترجمه محمد سپهری، اجتهاد در مقابل نص، علامه شرف الدین عاملی، مراجعه نمائید.
2. کلینی، محمد، الکافی، ج 8، ص 59: «قد عملت الولاة قبلي أعمالا خالفوا فيها رسول الله (صلى الله عليه وآله) متعمدين لخلافه، ناقضين لعهده مغيرين لسنته و لو حملت الناس على تركها و حولتها إلى مواضعها و إلى ما كانت فی عهد رسول الله (صلى الله عليه و آله) لتفرق عني جندی حتى أبقى وحدي أو قليل من شيعتي الذين عرفوا فضلي وفرض إمامتي من كتاب الله عز وجل و سنة رسول الله (صلى الله عليه و آله)».
3. در مباحث فقهی اهل سنت به قدری تنگ نظری وجود داشته که علماء آنها با مذاهب فقهی دیگر اهل سنت نیز آشنا نبوده‌اند و جدال‌های فراوانی در این مسائل میان آنها وجود داشته، حال چه رسد به این که عالمی به خود اجازه دهد با اعتقادات و فقه شیعه آشنا گردد که این امر معهود میان آنها نبوده است، و این در حالی است که علمای شیعه در طول تاریخ مسلط بر کلام و فقه آنها بوده‌اند.
4. هود: 11/ 59.
5. النمل: 27/ 14.

موضوع قفل شده است