چرا امامان نهم،دهم و دوازدهم قبل سن تکلیف به امامت رسیده اند؟
تب‌های اولیه
با سلام
تمام مراجع یا حداقل اکثر آنها فتوا داده اند که مرجع تقلید باید دارای شرایطی باشد که یکی از آنها بالغ بودن است.
درحالی که امام جواد(ع) در سال 195هـ.ق به دنیا آمده و در سال 203هـ.ق به امامت رسیدند.امام هادی(ع) در سال 212هـ.ق به دنیا آمده و در سال 220هـ.ق به امامت رسیدند.وهمین طور امام زمان(عج) در سال 255هـ.ق به دنیا آمده و در سال 260هـ.ق به امامت رسیدند.
در حالی که مرجع تقلید و امام جماعت نمی تواند فرد نابالغ باشد.
بنده از کارشناسان و دوستان خواهشمندم که در این باره پاسخ دهند.
[="Tahoma"][="DarkRed"]با سلام
تمام مراجع یا حداقل اکثر آنها فتوا داده اند که مرجع تقلید باید دارای شرایطی باشد که یکی از آنها بالغ بودن است.
درحالی که امام جواد(ع) در سال 195هـ.ق به دنیا آمده و در سال 203هـ.ق به امامت رسیدند.امام هادی(ع) در سال 212هـ.ق به دنیا آمده و در سال 220هـ.ق به امامت رسیدند.وهمین طور امام زمان(عج) در سال 255هـ.ق به دنیا آمده و در سال 260هـ.ق به امامت رسیدند.
در حالی که مرجع تقلید و امام جماعت نمی تواند فرد نابالغ باشد.
بنده از کارشناسان و دوستان خواهشمندم که در این باره پاسخ دهند.
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
در ابتدا باید گفت که از نظر ما شیعه ها امامت یک منصب اللهی است و امام از جانب خدا منصوب می شود و معرفی شده است
و در سنت اللهی انبیایی بودند که در سنین کودکی نبی شدند
مثل حضرت یحیی
اینکه مرجع تقلید باید بالغ باشد را می شود سند اش را بیاورید؟[/]
سلام
اینکه مرجع تقلید باید بالغ باشد را می شود سند اش را بیاورید؟
رساله ی توضیح المسائل آیت الله مکارم شیرازی/انتشارات پیام عدالت/چاپخانه تهران بدر/چاپ پنجم-1389/مسئله3:
مجتهدی که از او تقلید می کند باید دارای صفات زیر باشد:مرد،بالغ،عاقل،شیعه ی دوازده امامی،حلال زاده و همچنین بنابر احتیاط واجب عادل و زنده باشد.
در ابتدا باید گفت که از نظر ما شیعه ها امامت یک منصب اللهی است و امام از جانب خدا منصوب می شود و معرفی شده است
سوالی که بنده مطرح کردم سوال خودم نیست که شیعه ام،سوال یک سنی است که برای زیر سوال بردن تشیع آن را مطرح کرده است.و چون برای من نیز جای سوال بود،آن را در اینجا مطرح کردم تا پاسخ های شما را بشنوم.
در سنت اللهی انبیایی بودند که در سنین کودکی نبی شدند
در زمان این انبیاء نماز واجب نبود یا اگر هم بود جماعت نبود که کسی پشت سر این نبی به او اقتدا کند.
با تشکر
بذار من جوابتو بدم بهت
چون اونا از مادر زاده نشده عصمت داشتند و عصمت هم براي امامت كافيه
فقط يه سوالي كه اينجا وارده اينه كه چطور 5 تني كه زير كسا بودن از اول معصوم و پاك نبودن و بعد يهو با دعاي رسول پاك شدن
[="Tahoma"][="DarkRed"] سوالی که بنده مطرح کردم سوال خودم نیست که شیعه ام،سوال یک سنی است که برای زیر سوال بردن تشیع آن را مطرح کرده است.و چون برای من نیز جای سوال بود،آن را در اینجا مطرح کردم تا پاسخ های شما را بشنوم.
بسم الله الرحمن الرحیم
شرط بالغ بودنم باشه
باز دلیل نمیشه!!
امامت یک بحث اللهی است و منسب اللهی که این یک بحث جامعی می خواهد که برایش اثبات کنی که امامت اللهی است
ببینید الان خداوند حضرت یحیی را در کودکی نبی کرد
2-سن بلوغ و بالغ شدن مهم نیست مهم بالغ شدن است
که نشانه های بلوغ عقلی و بلوغ علمی در امام های ما بوده است
به طوری که در مناظراتی که انجام می شده در همان سنین کودکی برای اثبات امامتشان و همین طور به هدف کوچک کردن ایشان و سر بلند گشتن امام نشان ندهنده بالغ بودن ایشان است
[spoiler]
واقعا چرا اساتید نیومدند؟[/spoiler][/]
سلام
چون اونا از مادر زاده نشده عصمت داشتند و عصمت هم براي امامت كافيه
من عصمتشون رو قبول دارم.ولی آخه یه مجتهدی که فقط یه عده از شیعیان ازش تقلید می کنن،باید بالغ باشه.چه برسه به امام که کل شیعیان ازش تقلید می کنن و اصلا امامت یکی از پایه و اساس های شیعیانه.عصمت یه شرط جداست.
سلام
سن بلوغ و بالغ شدن مهم نیست مهم بالغ شدن است که نشانه های بلوغ عقلی و بلوغ علمی در امام های ما بوده است به طوری که در مناظراتی که انجام می شده در همان سنین کودکی برای اثبات امامتشان و همین طور به هدف کوچک کردن ایشان و سر بلند گشتن امام نشان دهنده بالغ بودن ایشان است
عاقل بودن یکی از شرایط دیگر مرجع تقلید است.اگر منظور از بالغ بودن،بلوغ عقلیست،پس چرا شرط عاقل بودن دوباره تکرار شده است.و چرا توضیح داده نشده است که بالغ بودن همان بلوغ عقلیست.
رساله ی توضیح المسائل آیت الله مکارم شیرازی/انتشارات پیام عدالت/چاپخانه تهران بدر/چاپ پنجم-1389/مسئله3: مجتهدی که از او تقلید می کند باید دارای صفات زیر باشد:مرد،بالغ،عاقل،شیعه ی دوازده امامی،حلال زاده و همچنین بنابر احتیاط واجب عادل و زنده باشد.
عاقل بودن یکی از شرایط دیگر مرجع تقلید است.اگر منظور از بالغ بودن،بلوغ عقلیست،پس چرا شرط عاقل بودن دوباره تکرار شده است.و چرا توضیح داده نشده است که بالغ بودن همان بلوغ عقلیست.
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
این شرایط برای مرجع تقلید است که در زمان نبود و غیاب امام احکام را خارج می کند
اما امامت از نظر ما بنا بر نصوص اسلامی یک منصب اللهی است
و امام از جانب خدا انتخاب میشود
ولی مرجع تقلید از جانب مردم
و این شرایط برای مرجع تقلید است که در مقام پایین تر از امام است
به این آیه توجه کنید
يا يحْيى خُذِ الْكِتَابَ بِقُوَّةٍ وَآتَينَاهُ الْحُكْمَ صَبِيا(مريم/12)
اي يحيي! کتاب (خدا) را با قوت بگير! و ما فرمان نبوت (و عقل کافي) در کودکي به او داديم!
در بالا می بینیم که حضرت یحیی در کودکی پیامبر شدند
در مورد عاقل بودن به نظرم یعنی دیوانه نباشد باشد
که باید پرسید منظور از عاقل چیست
اگر به شرایط بعدی نگاه کنید شرط مرجع آمده است که 12 امامی باشد
و این بعد از مقام امامت مطرح شده است:ok:
امیدوارم اساتید بیایند
با سلام
تمام مراجع یا حداقل اکثر آنها فتوا داده اند که مرجع تقلید باید دارای شرایطی باشد که یکی از آنها بالغ بودن است.
درحالی که امام جواد(ع) در سال 195هـ.ق به دنیا آمده و در سال 203هـ.ق به امامت رسیدند.امام هادی(ع) در سال 212هـ.ق به دنیا آمده و در سال 220هـ.ق به امامت رسیدند.وهمین طور امام زمان(عج) در سال 255هـ.ق به دنیا آمده و در سال 260هـ.ق به امامت رسیدند.
در حالی که مرجع تقلید و امام جماعت نمی تواند فرد نابالغ باشد.
بنده از کارشناسان و دوستان خواهشمندم که در این باره پاسخ دهند.
با سلام و پوزش از بابت تأخيري كه در پاسخگويي صورت پذيرفت.
براي رسيدن به يك پاسخ جامع و كامل، ذكر يك مقدمه و توجه به چند نكته ضروري بنظر مي رسد:
بي شك، پیغمبر و امام از حیث آفرینش ممتازند و ضرورت اين امر را عقل و دين تأييد مي كنند،(كه در جاي خود بسيار بحث شده است) به واسطه همین استعداد و امتیاز ذاتی است که خداوند متعال آنان را به هر كيفيتي كه صلاح بداند به مقام شامخ نبوت و امامت بر مي گزيند. گاهي این امتیاز از همان اوان کودکی در وجود آن بزرگواران نهاده مي شود و گاهي پس از بلوغ و گاه در سن كمال يعني چهل سالگي...
اگر در اخبار اهل بیت ـ علیهم السلام ـ تأمل شود معلوم مى گردد که مقام نبوت و امامت یک مقام ظاهرى ناچیز نیست که هر کسى صلاحیت آن را داشته باشد بلکه نبوت مقام ارجمندى است که شخص واجد آن مقام با حق تعالى ارتباط و اتصال داشته از افاضات و علوم عوالم غیبى برخوردار مى شود، احکام و قوانین الهى بر باطن و قلب نورانیش وحى و الهام مى گردد و به طورى آنها را دریافت مى کند که از هر گونه خطا و اشتباهى معصوم است. واجد آن مقام به طورى احکام خدایى و علوم نبوت را تحمل و ضبط مى کند که خطا و نسیان و عصیان در ساحت وجود مقدسش راه ندارد.
اولاً؛ پیشوایى به کوچکى و بزرگى نیست، بلکه مربوط به قابلیتها و استعدادها است رهبرى و پیشوایى امت در کودکى که سهل، حتى در نوزادى، هم امکان دارد و هم واقع شده است. مانند حضرت عیسی (علیه السلام)! چرا ادیان، يا مذاهب ديگر(اهل سنت) بايد این موضوع را مورد تمسخر قرار می دهند در حالی که این موضوع، بصورت مصداقي حتی در قرآن بيان شده است.
چنانکه حضرت عیسى ـ علیه السلام ـ در گهواره با مردم سخن گفت و خودش را پیغمبر و صاحب کتاب معرفى نمود. خداوند متعال در سوره مریم مى فرماید:
«مریم به عیسى اشاره کرد، گفتند: "چگونه با کودکى که در گهواره است سخن بگوییم؟! عیسى گفت من بنده خدایم که مرا کتاب داده و به پیغمبرى برگزیده است و هر کجا باشم مبارک گردانیده و به نماز و زکوة تا زنده باشم سفارش کرده است.»(1)
همچنين امام جواد (ع) به علي بن اسباط كه در قلبش نسبت به امامت امام دهم در كودكي ابهام داشت، فرمود: خداوند کارى را که در مسأله امامت کرده، همانند کارى است که در نبوت کرده است، گاه مى فرماید: وَ آتَیْناهُ الْحُکْمَ صَبِیّاً:(2) «ما به یحیى در کودکى فرمان نبوت و عقل و درایت دادیم».(3)
ثانياً؛ از این قبيل آيات استفاده مى شود که حضرت عیسى ـ علیه السلام ـ از همان کودکى، پیغمبر و صاحب کتاب بوده است. بنابر این، وقتی عیسی مسیح و حضرت یحیی (ع) می توانند در کودکی به مقام نبوت برسند، چه مانعی دارد که امام جواد و امام هادي و حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه) نیز در سنین کودکی به مقام امامت برسند.(4)
بنابراین هیچ مانعى ندارد که کودکى در سن ده سالگي يا پنج سالگى با عوالم غیبى ارتباط داشته باشد و به وظیفه سنگین خزانه داراى و ضبط و تبلیغ احکام منصوب گردد و در انجام وظیفه خویش و اداى این امانت بزرگ کاملاً نیرومند و مقتدر باشد(5)
از آنجائيكه در مسأله ي تقليد، مراجع تقليد، فاقد امتيازات ويژه و منحصر بفرد ذاتي كه در پيامبران و امامان معصوم(ع) ثابت است و ديگر شرايط امامت و نبوت هستند (برخورداري از علم الهي و عصمت و رسالت الهي) كه توضيح آن گذشت، از اينرو، داشتن شرط بلوغ، بعنوان سطحي از رشد و كمال جسمي و روحي، براي رسيدن به مرحله اجتهاد قرار داده شده است.
موفق باشيد ... :Gol:
پاورقي________________________________________________
1) مریم، آیه 29
2) مريم، 12
3) تفسیر نمونه، جلد 13، صفحه 40.
4) مجلسى، بحار الانوار، (اسلامیه) ج51، ص38.
5) ابراهیم امینى، دادگستر جهان (انتشارات شفق، چاپ چهاردهم، ص1373) ص122-121.
سلام
این سوال مدتی بود که ذهن بنده را مشغول کرده بود ولی شما با پاسخ های خوبتان مرا قانع کردید.و من لازم می دانم که از شما دوستان عزیز،جناب کبوتر حرم الزهرا و الهدی و همچنین کارشناس محترم جناب صدیق تشکر کنم.:Gol::Gol::Gol: