ترس انبیاء و امامان (ع)
تب‌های اولیه
با سلام
در قرآن دیدم که بعضی از تعبیر ها رو برا حالات روحی نبی بیان می کنه، قبلا تو یه قسمت سایت راجع به ترس موسی (ع) که از کشتن یه آدم بود بیان شده بود که اونروز نبی نبوده.
می خواستم اگه می شه راجع به ترس ابراهیم زمانی که مهمان هاش دست به غذا نبردن یا ترس سلیمان وقتی خدا با اون جسد روبروش کرد، یا ترس هارون اینکه حضرت امیر(ع) در حدیثی بیان می کنند که هارون ترس داشت و من معذورتر از یک نبی هستم.(بعد از ماجرای غصب خلافتشون)
اصلا ترس غیر از خدا مربوط به مسائل طبیعی یک صفت رذیله هست؟ منظورم ترس هایی که تو علم اخلاق مطرح میشه نیست ( ترس از موردن یا ... )
اینکه خدا در قرآن می فرماید شما رو به ترس می آزمائیم؟ نقص اموال، ثمرات و ... آیا یه نبی و یه ولی رو هم به این ترس ها می آزماید؟
منشا ترس خدا هست یا شیطان؟
چون تو یه آیه داریم که شیطان شما رو می ترسونه از فقیر شدن؟ یا اولیای خودش رو می ترسونه؟
و در آخر توضیح بدین اگه ترس رذیله هست ( ما این رو از کجا بیان می کنیم؟ یعنی عقلی بیان می کنیم که ترس یه حالته که در شان یه نبی نیست؟ )چه حاله روحی بوده که برا یه نبی بیان کرده.
با تشکر
کارشناس بحث : یاسین
با سلام
در قرآن دیدم که بعضی از تعبیر ها رو برا حالات روحی نبی بیان می کنه، قبلا تو یه قسمت سایت راجع به ترس موسی (ع) که از کشتن یه آدم بود بیان شده بود که اونروز نبی نبوده.
می خواستم اگه می شه راجع به ترس ابراهیم زمانی که مهمان هاش دست به غذا نبردن یا ترس سلیمان وقتی خدا با اون جسد روبروش کرد، یا ترس هارون اینکه حضرت امیر(ع) در حدیثی بیان می کنند که هارون ترس داشت و من معذورتر از یک نبی هستم.(بعد از ماجرای غصب خلافتشون)
اصلا ترس غیر از خدا مربوط به مسائل طبیعی یک صفت رذیله هست؟ منظورم ترس هایی که تو علم اخلاق مطرح میشه نیست ( ترس از موردن یا ... )
اینکه خدا در قرآن می فرماید شما رو به ترس می آزمائیم؟ نقص اموال، ثمرات و ... آیا یه نبی و یه ولی رو هم به این ترس ها می آزماید؟
منشا ترس خدا هست یا شیطان؟
چون تو یه آیه داریم که شیطان شما رو می ترسونه از فقیر شدن؟ یا اولیای خودش رو می ترسونه؟
و در آخر توضیح بدین اگه ترس رذیله هست ( ما این رو از کجا بیان می کنیم؟ یعنی عقلی بیان می کنیم که ترس یه حالته که در شان یه نبی نیست؟ )چه حاله روحی بوده که برا یه نبی بیان کرده.
با تشکر
سلام بر شما.
این تاپیک مرتبط با سوال شماست:
http://www.askdin.com/thread10663.html
یاحق
بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام و احترام
در مورد ترس انبیاء(علیهم السلام) باید ابتدا معنی ترس را بررسی کرد. حقيقت ترس عبارت است از: تاثر و انكسار و كوچك شدن، و خلاصه پريدن رنگ روى ضعيف در مقابل قوى اى كه با قوتش ظهور يافته و شناخته شده، و تپش قلب زير دست در قبال بالا دست كبير متعال كه با كبريائيش بر همه چيز قاهر شده، پس ترس ملائكه همين تاثر ذاتى ايشان است از آنچه از مقام پروردگار خود مىبينند و هرگز از ياد او غافل نمى شوند.[1]
در مورد ترسی که خداوند به پیامبر اسلام(ص) نسبت می دهد: «وَ إِمَّا تَخافَنَّ مِنْ قَوْمٍ خِيانَةً»[2]
معناى آيه اين است كه: اگر از قومى كه ميان تو و ايشان عهدى استوار گشته ترسيدى كه در عهدت خيانت كرده و آن را بشكنند، و ترست از اين جهت بود كه ديدى آثار آن در حال ظهور است تو نيز عهد ايشان را نزد ايشان بينداز و آن را لغو كن، و لغويت آن را به ايشان اعلام هم بكن تا شما و ايشان در شكستن عهد برابر هم شويد، و يا تا اينكه تو در عدالت مستوى و استوار شوى، چون اين خود از عدالت است كه تو با ايشان معامله به مثل كنى، چون اگر بدون اعلام قبلى با ايشان به جنگ درآيى خواهند گفت كه خيانت كرده، و خدا خيانتكاران را دوست نمىدارد.[3]
در مورد حضرت موسی(علیه السلام) که خداوند می فرماید:« فَفَرَرْتُ مِنْكُمْ لَمَّا خِفْتُكُمْ فَوَهَبَ لي رَبِّي حُكْماً وَ جَعَلَني مِنَ الْمُرْسَلينَ»[4] (پس هنگامى كه از شما ترسيدم فرار كردم و پروردگارم به من حكمت و دانش بخشيد، و مرا از پيامبران قرار داد)
دلیل این ترس را خداوند در آیه « وَ جَاءَ رَجُلٌ مِّنْ أَقْصَا الْمَدِينَةِ يَسْعَى قَالَ يَامُوسىَ إِنَّ الْمَلَأَ يَأْتَمِرُونَ بِكَ لِيَقْتُلُوكَ فَاخْرُجْ إِنىِّ لَكَ مِنَ النَّاصِحِين» [5] ((در اين هنگام) مردى با سرعت از دورترين نقطه شهر [مركز فرعونيان] آمد و گفت: «اى موسى! اين جمعيّت براى كشتن تو به مشورت نشستهاند فوراً از شهر خارج شو، كه من از خيرخواهان توام) بیان می کند.
در اینجا نیز حضرت موسی(علیه السلام) این احتمال را میداد که توسط فرعونیان کشته شود و به منظور حفظ جان خود مجبور شد که از آن منطقه خارج شود، ولی بعد از چند سال دوباره جهت انجام ماموریت و نجات بنی اسرائیل برمی گردد.
[1] - ترجمه الميزان، ج12، ص387.
[2] - سوره انفال،آیه58.
[3] - ترجمه الميزان، ج9، ص149-150.
[4] - سوره شعراء،آیه21.
[5] - سوره قصص،آیه20.