اضلال به قرآن یعنی چه؟
تبهای اولیه
سلام خدمت دوستان...طاعات قبول
خواستم بدونم با خواندن قرآن هم انسان دچار ضلالت و گمراهی می شود (من در بیانات رهبر معظم شنیدم)
در چه شرایطی این اتفاق رخ میدهد؟
ممنون
کارشناس بحث : یاسین
با سلام
خداي متعال فرمود :
وننزل من القران ما شفاء ورحمة للمومنين ولا يزيد الظالمين الا خسارا
ظالمين از قران خسارت ميبينند .
همانا خدا شرم نمی کند از این که به پشّه ای و بالاتر از آن مثل بزند پس کسانی که ایمان آورده اند می دانند که آن حقّ است از جانب پروردگارشان، و امّا کسانی که کفر ورزیده اند می گویند: خدا از این مَثَل چه اراده کرده است؟ بسیاری را با آن گمراه می سازد و بسیاری را با آن هدایت می کند، و با آن جز فاسقان را گمراه نمی کند.
وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنينَ وَ لا يَزيدُ الظَّالِمينَ إِلاَّ خَساراً (82اسرا)
و ما آنچه از قرآن فرستيم شفا (ى دل) و رحمت (الهى) براى اهل ايمان است و ظالمان را به جز زيان (و شقاوت) چيزى نخواهد افزود
چرا ظالمان نتيجه معكوس مىگيرند؟
نه تنها در اين آيه كه در بسيارى ديگر از آيات قرآن مىخوانيم دشمنان حق بجاى اينكه از نور آيات الهى دل و جان خود را روشن سازند و تيرهگيها را بزدايند، بر جهل و شقاوتشان افزوده مىشود.
اين به دليل آنست كه خميرمايه وجودشان بر اثر كفر و ظلم و نفاق به شكل ديگرى درآمده، لذا هر جا نور حق را مىبينند به ستيز با آن برمىخيزند، و اين مقابله و ستيز با حق، بر پليدى آنها مىافزايد، و روح طغيان و سركشى را در آنها
تقويت مىكند.
يك غذاى نيرو بخش را اگر به عالم مجاهد و دانشمند مبارزى بدهيم از آن نيروى كافى براى تعليم و تربيت و يا جهاد در راه حق مىگيرد، ولى همين غذاى نيروبخش را اگر به ظالم بيدادگرى بدهيم از نيروى آن براى ظلم بيشتر استفاده مىكند، تفاوت در غذا نيست، تفاوت در مزاجها و طرز تفكرها است!:
بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام و احترام
« وَ أَمَّا الَّذِينَ كَفَرُوا فَيَقُولُونَ ما ذا أَرادَ اللَّهُ بِهذا مَثَلًا يُضِلُّ بِهِ كَثِيراً وَ يَهْدِي بِهِ كَثِيراً»[1] (و اما آنها كه راه كفر را پيموده اند، (اين موضوع را بهانه كرده) مى گويند: «منظور خداوند از اين مثل چه بوده است؟!» (آرى،) خدا جمع زيادى را با آن گمراه، و گروه بسيارى را هدايت مى كند ولى تنها فاسقان را با آن گمراه مى سازد).
هدايت و ضلالت در قرآن به معنى اجبار بر انتخاب راه درست يا غلط نيست، بلكه به شهادت آيات متعددى از خود قرآن" هدايت" به معنى فراهم آوردن وسائل سعادت و" اضلال" به معنى از بين بردن زمينه هاى مساعد است، بدون اينكه جنبه اجبارى به خود بگيرد.
و اين فراهم ساختن اسباب (كه نام آن را توفيق مىگذاريم) يا بر هم زدن اسباب (كه نام آن را سلب توفيق مى گذاريم) نتيجه اعمال خود انسانها است كه اين امور را در پى دارد، پس اگر خدا به كسانى توفيق هدايت مى دهد و يا از كسانى توفيق را سلب مى كند نتيجه مستقيم اعمال خود آنها است.
اين حقيقت را در ضمن يك مثال ساده مى توان مشخص ساخت هنگامى كه انسان از كنار يك پرتگاه يا يك رودخانه خطرناك مى گذرد هر چه خود را به آن نزديكتر سازد جاى پاى او لغزنده تر و احتمال سقوطش بيشتر و احتمال نجات كمتر مى شود و هر قدر خود را از آن دور مى سازد جاى پاى او محكمتر و مطمئنتر مى گردد و احتمال سقوطش كمتر مى شود، اين يكى هدايت و آن ديگرى ضلالت نام دارد.[2]
:Gol:
[1] - سوره بقره، آیه26.
[2] - تفسير نمونه، ج1، ص 152.
جمع بندی
بسم الله الرحمن الرحیم
«وَ أَمَّا الَّذينَ كَفَرُوا فَيَقُولُونَ ما ذا أَرادَ اللَّهُ بِهذا مَثَلاً يُضِلُّ بِهِ كَثيراً وَ يَهْدي بِهِ كَثيراً وَ ما يُضِلُّ بِهِ إِلاَّ الْفاسِقينَ »[1] (؛ و اما آنها كه راه كفر را پيموده اند، (اين موضوع را بهانه كرده) مى گويند: «منظور خداوند از اين مثل چه بوده است؟!» (آرى،) خدا جمع زيادى را با آن گمراه، و گروه بسيارى را هدايت مىكند؛ ولى تنها فاسقان را با آن گمراه مى سازد).
آيه شهادت ميدهد بر اينكه يك مرحله از ضلالت و كورى دنبال كارهاى زشت انسان بعنوان مجازات در انسان گنه كار پيدا ميشود، و اين غير آن ضلالت و كورى اولى است كه گنهكار را بگناه وا داشت، چون در آيه مورد بحث مىفرمايد: (وَ ما يُضِلُّ بِهِ إِلَّا الْفاسِقِينَ، خدا با اين مثل گمراه نميكند مگر فاسقان را) اضلال را اثر و دنباله فسق معرفى كرده، نه جلوتر از فسق، معلوم ميشود اين مرحله از ضلالت غير از آن مرحله اي ست كه قبل از فسق بوده، و فاسق را بفسق كشانيده.[2]
هدايت و ضلالت در قرآن به معنى اجبار بر انتخاب راه درست يا غلط نيست، بلكه به شهادت آيات متعددى از خود قرآن" هدايت" به معنى فراهم آوردن وسائل سعادت و" اضلال" به معنى از بين بردن زمينه هاى مساعد است، بدون اينكه جنبه اجبارى به خود بگيرد.
و اين فراهم ساختن اسباب (كه نام آن را توفيق مى گذاريم) يا بر هم زدن اسباب (كه نام آن را سلب توفيق مى گذاريم) نتيجه اعمال خود انسانها است كه اين امور را در پى دارد، پس اگر خدا به كسانى توفيق هدايت مى دهد و يا از كسانى توفيق را سلب مى كند نتيجه مستقيم اعمال خود آنها است.[3]
[/HR][1] - سوره بقره،آیه26.
[3] - تفسیر نمونه،آیه1،ص152.