جمع بندی عوالم ثلاثه چیست؟

تب‌های اولیه

8 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
عوالم ثلاثه چیست؟

با سلام و عرض ادب خدمت همه کارشناسان
عوالم ثلاثه چیست؟ این حصر عقلی است یا شواهد نقلی هم دارد؟
تقسیم بندی های دیگری هم در این باب وجود دارد یانه؟
لطفا توضیح کامل بفرمائید.ممنون

کارشناس بحث : اویس

[=b nazanin]با عرض سلام خدمت همه دوستان و سروران گرانقدرم
[=b nazanin]در فلسفه، عوالم خلقت به سه عالم تقسیم می شود که عبارتند از :
[=b nazanin]1- عالم ماده یا عالم ناسوت یا عالم طبیعت یا عالم مرکبات.
[=b nazanin]این عالم همان عالمی است که ما هم اکنون در آن زندگی می کنیم . بارزترین مشخصه این عالم، زمان وحرکت از قوه به فعل است. این عالم از حیث وجودی دارای ضعفترین مرتبه است؛ و زمان ومکان از خصوصیات ذاتی آن است.موجودات این عالم برخلاف موجودات دو عالم دیگر دائما درحال تغییر و به فعلیت رسیدن و استکمالند ؛ و مقصد نهایی موجودات این عالم ، رسیدن به دو عالم بالاتر یعنی عالم مثال و عالم عقل است. به تعبیر دیگر موجودات این عالم در اثر حرکت جوهری به سوی مجرد شدن می روند ؛در واقع مرگ موجودات مادی همان لحظه رسیدن به تجرد برزخی است.
[=b nazanin]2- عالم مثال یا عالم برزخ یا عالم مفارقات غیر تامّ یا عالم ملکوت یا عالم خیال منفصل.
[=b nazanin]این عالم از ماده و برخی آثار ماده مثل حرکت و زمان و مکان و انفعال منزه است ؛ ولی برخی از آثار ماده مثل کیفیّت و کمیّت در آن وجود دارد ؛ لذا برخلاف عالم عقل، موجودات آن دارای شکل و رنگ و اندازه و امثال این مقولاتند. این عالم از حیث وجودی ضعیفتر از عالم عقل و معلول آن است ولی از عالم ماده قویتر بوده بر آن احاطه وجودی داشته و علت آن است. موجودات این عالم از نظر غیر مادی و لا مکان ولازمان بودن شبیه موجوداتی هستند که ما در خواب می بینیم یا در ذهنمان تصور می کنیم.این عالم را از آن جهت که شباهتی با قوه خیال انسان دارد ، عالم خیال منفصل می نامند ؛ و از آن جهت که از نظر وجودی بین عالم عقل و عالم ماده واقع شده است. عالم برزخ می گویند. در مورد این عالم پرسش از« کی و کجا بودن » بی معنی است ؛ چون منزه از زمان و مکان است.
[=b nazanin]3- عالم عقل یا عالم عقول یا عالم مفارقات تامّ یا عالم ارواح یا عالم جبروت.
این عالم از ماده و آثار ماده مثل حرکت، زمان ، مکان ، کیفیت و کمیت منزه است ؛ یعنی در عالم عقل، حرکت و زمان و مکان و رنگ و بو و شکل و اندازه و جرم وجود ندارد و از حیث وجودی قویترین مرتبه عوالم است ؛ و تقدم وجودی بر تمام عوالم خلقت دارد. و مراد از این تقدم، تقدم زمانی و مکانی نیست، چون درعالم عقل ، زمان و مکان معنی ندارد؛ لذا پرسش از« کی و کجا بودن » در مورد این عالم نیز بی معنی است. این عالم برتمام عوالم خلقت احاطه ی وجودی داشته و علت آنهااست. این عالم را از این جهت که شباهتی با عقل انسان دارد و موجودات آن ( ملائک عظام ) همگی عقل کلّند ،عالم عقل می نامند.

[=b nazanin]ادامه دارد...

رابطه این عوالم سه گانه رابطه طولی است؛ یعنی عالم مثال باطن و حقیقت عالم ماده است و عالم عقل باطن وحقیقت عالم مثال است ؛ نسبت باطن به ظاهر مثل نسبت معنی است نسبت به کلمه . معنی نه در داخل کلمه است ونه در خارج آن ؛ چون خارج وداخل از مشخصات امور مادی است و معنی امر مادی نیست . عالم مثال و عقل نیز نه داخل در عالم ماده اند و نه خارج از آن بلکه باطن آنند .قوه خیال و عقل انسان نیز نه داخل بدن هستند نه خارج از آن بلکه باطن آنند. لذا امیر المومنین (ع) فرمودند: «الروح فی الجسد کاالمعنی فی اللفظ »(1)
تقسیم عوالم به سه قسم ناظر به واقعیت خارجی عوالم بوده و یک حصر عقلی نیست بلکه ممکن است یک سری عوالم دیگر وجود داشته باشد که فلاسفه به آن نرسیده‌اند، هرچند تقسیم عوالم به مادّی و غیرمادّی حصر عقلی است.
وجود عوالم سه گانه را از برخی روایات نیز میتوان مورد تائید قرار داد به عنوان مثال امام صادق علیه السلام فرمود:« انّ اللَّه عزّ و جلّ خلق ملكه على مثال ملكوته، و اسّس ملكوته على مثال جبروته ليستدلّ بملكه على ملكوته و بملكوته على جبروته.(2) همانا خداوند عزّ وجلّ عالم ملک خویش را به سان ملکوتش آفرید ؛ و ملکوتش را به سان جبروتش تأسیس نمود تا با ملکش بر ملکوتش و با ملکوتش بر جبروتش استدلال کند.
عالم ملک همان عالم ماده است و عالم ملکوت همان عالم مثال است و عالم جبروت همان عالم عقل است.
البته تقسیم بندیهای دیگری نیز به اعتبارات دیگر وجود دارد مانند تقسیم عوالم بهدنیا، وبرزخ وعوالم
قیامت و یا تقسیم عوالم به شهادت و شهود، و یا تقسیم عوالم به عالم لاهوت، عالم جبروت،
عالم ملکوت و عالم ناسوت ووو.

پینوشتها:
1- مستدرک سفینة البحار، شیخ علی النمازی ، ج4 ، ص 217

2- انسان كامل عزيز نسفى، ط 1، ص 375

سلام خدمت استاد گرامی

عالم خواب هم قسمتی از عالم مثال هست؟ برای نمونه خواب های صادقه مثلا...

و آیا میشه در خواب به عالم ماکوت هم سیر کرد...چنین چیزی ممکنه اصلا؟

با عرض سلام و ادب
تمامی اموری که در خواب ادراک می شود اعم از همه اشکالی که دیده میشود و همه صداهایی که شنیده میشود و همه مفاهیمی که ادراک میگردد، اعم از صادقه یا کاذبه، مربوط به عالم مثال مقیده یعنی همان عالم خیال است.
خواب بهترین آئینه برای مشاهده ملکات و صفاتی است که در طی بیداری در خود اندوخته ایم، خواب بیانگر میزان انسانیت ماست، خواب معیار صدقی برای تشخیص میزان اعمال صالح و یا ناشایست ماست. همچنین خواب تور شکار انسان از حقایق عوالم مافوق است. انسان بواسطه خوابش میتواند هرکسی و هر حقیقی را که میخواهد مشاهده کند و هر سوالی را بپرسد و جواب بگیرد. انسان در خواب نه تنها میتواند سفری به ملکوت که فوق عالم ماده است داشته باشد بلکه میتواند سفرهای بی انتهایی به عوالم جبروت و لاهوت که فوق عالم مثالند داشته باشد.

سپاس و تشکر فراوان:Gol:

عزرائیل;250574 نوشت:
سلام خدمت استاد گرامی

عالم خواب هم قسمتی از عالم مثال هست؟ برای نمونه خواب های صادقه مثلا...

و آیا میشه در خواب به عالم ماکوت هم سیر کرد...چنین چیزی ممکنه اصلا؟



باسلام

ببین دوست عزیز درسته در خواب میتوان عوالم برتر را مشاهده کرد اما این آن معنا نیست که هر کسی بتواند آنرا انجام دهد!

همانطور که میدانید میتوان از طریق برخی تواناییها، رویاهای خود را کنترل کرد اما این به این معنا نیست که پس میتوان از آن طریق به آن عوالم دست یافت!!!

در عالم ملکوت شخص حواس ظاهری ندارد اما حواس باطنی دارد مانند حالت خواب که می شنوید و می بینید ولی نه با این چشم ظاهری!

کتاب انسان کامل در خصوص این عوالم توضیحاتی داره که از لینک زیر قابل دانلود هست

http://ensanekamel.ir/cms/images/stories/book/enasanekamel-nasafi.zip

[="Georgia"][="Blue"]جمع بندی
سوال
عوالم ثلاثه چیست؟ این حصر عقلی است یا شواهد نقلی هم دارد؟
تقسیم بندی های دیگری هم در این باب وجود دارد یانه؟

پاسخ
[=b nazanin]در فلسفه، عوالم خلقت به سه عالم تقسیم می شود که عبارتند از :
[=b nazanin]1- عالم ماده یا عالم ناسوت یا عالم طبیعت یا عالم مرکبات.
[=b nazanin]این عالم همان عالمی است که ما هم اکنون در آن زندگی می کنیم . بارزترین مشخصه این عالم، زمان وحرکت از قوه به فعل است. این عالم از حیث وجودی دارای ضعفترین مرتبه است؛ و زمان ومکان از خصوصیات ذاتی آن است.موجودات این عالم برخلاف موجودات دو عالم دیگر دائما درحال تغییر و به فعلیت رسیدن و استکمالند ؛ و مقصد نهایی موجودات این عالم ، رسیدن به دو عالم بالاتر یعنی عالم مثال و عالم عقل است. به تعبیر دیگر موجودات این عالم در اثر حرکت جوهری به سوی مجرد شدن می روند ؛در واقع مرگ موجودات مادی همان لحظه رسیدن به تجرد برزخی است.
[=b nazanin]2- عالم مثال یا عالم برزخ یا عالم مفارقات غیر تامّ یا عالم ملکوت یا عالم خیال منفصل.
[=b nazanin]این عالم از ماده و برخی آثار ماده مثل حرکت و زمان و مکان و انفعال منزه است ؛ ولی برخی از آثار ماده مثل کیفیّت و کمیّت در آن وجود دارد ؛ لذا برخلاف عالم عقل، موجودات آن دارای شکل و رنگ و اندازه و امثال این مقولاتند. این عالم از حیث وجودی ضعیفتر از عالم عقل و معلول آن است ولی از عالم ماده قویتر بوده بر آن احاطه وجودی داشته و علت آن است. موجودات این عالم از نظر غیر مادی و لا مکان ولازمان بودن شبیه موجوداتی هستند که ما در خواب می بینیم یا در ذهنمان تصور می کنیم.این عالم را از آن جهت که شباهتی با قوه خیال انسان دارد ، عالم خیال منفصل می نامند ؛ و از آن جهت که از نظر وجودی بین عالم عقل و عالم ماده واقع شده است. عالم برزخ می گویند. در مورد این عالم پرسش از« کی و کجا بودن » بی معنی است ؛ چون منزه از زمان و مکان است.
[=b nazanin]3- عالم عقل یا عالم عقول یا عالم مفارقات تامّ یا عالم ارواح یا عالم جبروت.
این عالم از ماده و آثار ماده مثل حرکت، زمان ، مکان ، کیفیت و کمیت منزه است ؛ یعنی در عالم عقل، حرکت و زمان و مکان و رنگ و بو و شکل و اندازه و جرم وجود ندارد و از حیث وجودی قویترین مرتبه عوالم است ؛ و تقدم وجودی بر تمام عوالم خلقت دارد. و مراد از این تقدم، تقدم زمانی و مکانی نیست، چون درعالم عقل ، زمان و مکان معنی ندارد؛ لذا پرسش از« کی و کجا بودن » در مورد این عالم نیز بی معنی است. این عالم برتمام عوالم خلقت احاطه ی وجودی داشته و علت آنهااست. این عالم را از این جهت که شباهتی با عقل انسان دارد و موجودات آن ( ملائک عظام ) همگی عقل کلّند ،عالم عقل می نامند.

[=b nazanin]رابطه این عوالم سه گانه رابطه طولی است؛ یعنی عالم مثال باطن و حقیقت عالم ماده است و عالم عقل باطن وحقیقت عالم مثال است ؛ نسبت باطن به ظاهر مثل نسبت معنی است نسبت به کلمه . معنی نه در داخل کلمه است ونه در خارج آن ؛ چون خارج وداخل از مشخصات امور مادی است و معنی امر مادی نیست . عالم مثال و عقل نیز نه داخل در عالم ماده اند و نه خارج از آن بلکه باطن آنند .قوه خیال و عقل انسان نیز نه داخل بدن هستند نه خارج از آن بلکه باطن آنند. لذا امیر المومنین (ع) فرمودند: «الروح فی الجسد کاالمعنی فی اللفظ »(1)
[=b nazanin]تقسیم عوالم به سه قسم ناظر به واقعیت خارجی عوالم بوده و یک حصر عقلی نیست بلکه ممکن است یک سری عوالم دیگر وجود داشته باشد که فلاسفه به آن نرسیده‌اند، هرچند تقسیم عوالم به مادّی و غیرمادّی حصر عقلی است.
[=b nazanin]وجود عوالم سه گانه را از برخی روایات نیز میتوان مورد تائید قرار داد به عنوان مثال امام صادق علیه السلام فرمود:« انّ اللَّه عزّ و جلّ خلق ملكه على مثال ملكوته، و اسّس ملكوته على مثال جبروته ليستدلّ بملكه على ملكوته و بملكوته على جبروته.(2) همانا خداوند عزّ وجلّ عالم ملک خویش را به سان ملکوتش آفرید ؛ و ملکوتش را به سان جبروتش تأسیس نمود تا با ملکش بر ملکوتش و با ملکوتش بر جبروتش استدلال کند.
[=b nazanin]عالم ملک همان عالم ماده است و عالم ملکوت همان عالم مثال است و عالم جبروت همان عالم عقل است.
[=b nazanin]البته تقسیم بندیهای دیگری نیز به اعتبارات دیگر وجود دارد مانند تقسیم عوالم بهدنیا، وبرزخ وعوالم
[=b nazanin]قیامت و یا تقسیم عوالم به شهادت و شهود، و یا تقسیم عوالم به عالم لاهوت، عالم جبروت،
[=b nazanin]عالم ملکوت و عالم ناسوت ووو.
سوال
آیا عالم خواب هم قسمتی از عالم مثال است؟ و آیا میتوان در خواب به عالم ملکوت نیز سیر کرد؟

پاسخ
[=b nazanin]تمامی اموری که در خواب ادراک می شود اعم از همه اشکالی که دیده میشود و همه صداهایی که شنیده میشود و همه مفاهیمی که ادراک میگردد، اعم از صادقه یا کاذبه، مربوط به عالم مثال مقیده یعنی همان عالم خیال است.
[=b nazanin]خواب بهترین آئینه برای مشاهده ملکات و صفاتی است که در طی بیداری در خود اندوخته ایم، خواب بیانگر میزان انسانیت ماست، خواب معیار صدقی برای تشخیص میزان اعمال صالح و یا ناشایست ماست. همچنین خواب تور شکار انسان از حقایق عوالم مافوق است. انسان بواسطه خوابش میتواند هرکسی و هر حقیقی را که میخواهد مشاهده کند و هر سوالی را بپرسد و جواب بگیرد. انسان در خواب نه تنها می تواند سفری به ملکوت که فوق عالم ماده است داشته باشد بلکه می تواند سفرهای بی انتهایی به عوالم جبروت و لاهوت که فوق عالم مثالند داشته باشد.

[=b nazanin]پینوشتها:
[=b nazanin]1- مستدرک سفینة البحار، شیخ علی النمازی ، ج4 ، ص 217

2- انسان كامل عزيز نسفى، ط 1، ص 375

موضوع قفل شده است