جمع بندی نظرتون در مورد این آیه چیست؟ «الرجال قوامون علی النساء»

تب‌های اولیه

73 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
نظرتون در مورد این آیه چیست؟ «الرجال قوامون علی النساء»

الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساءِ بِما فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلى‏ بَعْضٍ وَ بِما أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوالِهِمْ فَالصَّالِحاتُ قانِتاتٌ حافِظاتٌ لِلْغَيْبِ بِما حَفِظَ اللَّهُ وَ اللاَّتِي تَخافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَ اهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضاجِعِ وَ اضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلا تَبْغُوا عَلَيْهِنَّ سَبِيلاً إِنَّ اللَّهَ كانَ عَلِيًّا كَبِيراً (نساء -34)
-
مردان سرپرست زنانند به دليل آنكه خدا برخى از ايشان را بر برخى برترى داده و [نيز] به دليل آنكه از اموالشان خرج مى‏كنند پس زنان درستكار فرمانبردارند [و] به پاس آنچه خدا [براى آنان] حفظ كرده اسرار [شوهران خود] را حفظ مى‏كنند و زنانى را كه از نافرمانى آنان بيم داريد [نخست] پندشان دهيد و [بعد] در خوابگاه‏ها از ايشان دورى كنيد و [اگر تاثير نكرد] آنان را ترك كنيد پس اگر شما را اطاعت كردند [ديگر] بر آنها هيچ راهى [براى سرزنش] مجوييد كه خدا والاى بزرگ است (34) تصحيح ترجمه

نظرتون در مورد این ایه چیه؟

کارشناس بحث : هدی

هدف1;249679 نوشت:
الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساءِ


زن مظهر آرامش است و مرد مظهر آسايش:ok:

هدف1;249679 نوشت:
الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساءِ (نساء -34)
-

به نظر من خدا به مردها نسبت به زن ها قدرت داده و اون ها رو مسلط بر زنان کرده چرا؟ برای اینکه واقعا در نقش یه حامی و پشتیبان باشند و زن ها بتوانند به انها تکیه کنند معلومه تا کسی قدرت روحی و جسمی بالای نداشته باشه نمی تواند پشتیبان کسی بشه به همین دلیل مردها برتری داده شده اند

و این به این معنا نیست ( بعضی ها از این ایه این چنین برداشت می کند) که مرد از قدرتش سواستفاده کنه و به هر دلیلی زن رو کتک بزنه یا محدود کنه و به جای حامی بودن نقش زندانبان داشه باشه:Gol:

☀ستوده ☀;249892 نوشت:
به نظر من خدا به مردها نسبت به زن ها قدرت داده و اون ها رو مسلط بر زنان کرده چرا؟ برای اینکه واقعا در نقش یه حامی و پشتیبان باشند و زن ها بتوانند به انها تکیه کنند معلومه تا کسی قدرت روحی و جسمی بالای نداشته باشه نمی تواند پشتیبان کسی بشه به همین دلیل مردها برتری داده شده اند

و این به این معنا نیست ( بعضی ها از این ایه این چنین برداشت می کند) که مرد از قدرتش سواستفاده کنه و به هر دلیلی زن رو کتک بزنه یا محدود کنه و به جای حامی بودن نقش زندانبان داشه باشه:gol:

اما ستوده.یادم میاد تو انجیل خوندم که گفته بود زنو مرد هر دو با هم یکین و مرد بر زن برتری نداره و زن هم بر مرد.چون پس از ازدواج که پیوند مقدسیه هر دو یکی میشن و مهر ورزیدن به زن یا شوهر مثه مهر ورزیدن به خودشه

هدف1;250087 نوشت:
اما ستوده.یادم میاد تو انجیل خوندم که گفته بود زنو مرد هر دو با هم یکین و مرد بر زن برتری نداره و زن هم بر مرد.چون پس از ازدواج که پیوند مقدسیه هر دو یکی میشن و مهر ورزیدن به زن یا شوهر مثه مهر ورزیدن به خودشه

و قرآن کریم میگوید:
که زنانتان لباس شمایند و شما لباس ایشان...(2:187)

قدس شریف;250091 نوشت:
و قرآن کریم میگوید:
که زنانتان لباس شمایند و شما لباس ایشان...(2:187)

ولی تو انجیل هیچ وقت نگفته به زنتون بزنید.گفته هر کاری با اون بکنید انگار با خودتون می کنید.
تو مسیحیت مرد بر زن برتری نداره و زن نیز بر مرد برتری نداره.اما قران به وضوح گفته مردو به زن برتری داده

هدف1;250104 نوشت:
وضوح گفته مردو به زن برتری داده

هیچ زنی قادر به کتمان این نیست که "مردها از نظر اجتماعی برتر اند".
مردها مراقب زنان اند چراکه از نظر قدرت و اجتماع جایگاهی بالاتر دارند.

از صحبت شما دو استنتاج میشود:
1 مسیحیت:
اسلام همان دینیست که مسیحیت این دین آلوده به شرک و کفر و تحریف و دیگر ادیان آسمانی را تکمیل کرد. اسلام مکمل ادیان و در راستای اوناست. اگرهم تضادی بین ادیان و اسلام ملاحظه می کنید این معلول تحریف این ادیان میباشد.
2 مسیحیان:
اگر منظور اینست که مسیحیان زن و مرد را بدون برتری نسبت بهم میدانند باید توجه کنی که این فتنه ای برای فریب توست:

The Greeks considered her to be an object of pleasure and amusement. This view was articulated in the classical texts most unambiguously:
We take prostitutes for pleasure, lovers to care for our daily health, and wives to give us legitimate children.
یونانیان زن را وسیله ای برای عیش میدانستند و میدانند که این نظر در نوشته های قدیمیشان نیز منعکس شده است:
ما فاحشه ها را برای لذت معشوقه هارا برای سلامتی ونشاط و زنانمان را برای فرزندان قانونی میخواهیم...

هدف1;250104 نوشت:
ولی تو انجیل هیچ وقت نگفته به زنتون بزنید.

سلام
این شیهه کتک زدن زن بارها بررسی شده. می توانید به تفاسیر مراجعه نمایید. ضمنا سیره پیامبر اسلام وائمه اطعهار که تفسیر آیات قران است معنای این زدن را مشخص می کنید می توانید به این مسائل نیز جهت یافتن پاسخ عنایت داشته باشید.
البته علی رغم کارهای بسیاری کع شده برخی همچنان تلاش دارند آیه انطور که خود دوست دارند تفسیر کنند نه آنگونه که رسول الله تفسیر کرده و اهل بیتش به ان عمل کردند. در حالیکه مفسر و مبین حقیق ایشان هستند نه دیگران.

هدف1;249679 نوشت:
الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساءِ بِما فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلى‏ بَعْضٍ وَ بِما أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوالِهِمْ فَالصَّالِحاتُ قانِتاتٌ حافِظاتٌ لِلْغَيْبِ بِما حَفِظَ اللَّهُ وَ اللاَّتِي تَخافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَ اهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضاجِعِ وَ اضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلا تَبْغُوا عَلَيْهِنَّ سَبِيلاً إِنَّ اللَّهَ كانَ عَلِيًّا كَبِيراً (نساء -34)
-
مردان سرپرست زنانند به دليل آنكه خدا برخى از ايشان را بر برخى برترى داده و [نيز] به دليل آنكه از اموالشان خرج مى‏كنند پس زنان درستكار فرمانبردارند [و] به پاس آنچه خدا [براى آنان] حفظ كرده اسرار [شوهران خود] را حفظ مى‏كنند و زنانى را كه از نافرمانى آنان بيم داريد [نخست] پندشان دهيد و [بعد] در خوابگاه‏ها از ايشان دورى كنيد و [اگر تاثير نكرد] آنان را ترك كنيد پس اگر شما را اطاعت كردند [ديگر] بر آنها هيچ راهى [براى سرزنش] مجوييد كه خدا والاى بزرگ است (34) تصحيح ترجمه

گویا خود مترجم هم از ترجمه کردن اضربوهن دریغ فرمودند مبادا جای مناقشه ای در بحث پدید بیاید.
آیا زمانی هم که حقی با زنان باشد و فقط مخالف امر مردان نیز چنین چیزی عادلانه است؟ به نظر نه عادلانه و نه عاقلانه است. در نهایت بین دو انسان بالغ و عاقل، زدن چه معنایی میتواند داشته باشد جز القای این گفته که حرف، فقط حرف مرد است؟

☀ستوده ☀;249892 نوشت:
به نظر من خدا به مردها نسبت به زن ها قدرت داده و اون ها رو مسلط بر زنان کرده چرا؟ برای اینکه واقعا در نقش یه حامی و پشتیبان باشند و زن ها بتوانند به انها تکیه کنند معلومه تا کسی قدرت روحی و جسمی بالای نداشته باشه نمی تواند پشتیبان کسی بشه به همین دلیل مردها برتری داده شده اند

و این به این معنا نیست ( بعضی ها از این ایه این چنین برداشت می کند) که مرد از قدرتش سواستفاده کنه و به هر دلیلی زن رو کتک بزنه یا محدود کنه و به جای حامی بودن نقش زندانبان داشه باشه:gol:



دوست عزیز شما در مورد خطبه حجه الوداع پیامبر که والاترین مفسر قرآن بودند چه نظری دارید که به صراحت در آن گفته شده که زنان بر نفس خود مالکیت ندارند. به نظر شما این چیزی بدتر از یک زندانبان نیست؟ در واقع اگر هم بی هیچ دلیلی مردی زن خود را محدود کند هیچ ایرادی بر او وارد نیست.

قدس شریف;250145 نوشت:
هیچ زنی قادر به کتمان این نیست که "مردها از نظر اجتماعی برتر اند".
مردها مراقب زنان اند چراکه از نظر قدرت و اجتماع جایگاهی بالاتر دارند.

از صحبت شما دو استنتاج میشود:
1 مسیحیت:
اسلام همان دینیست که مسیحیت این دین آلوده به شرک و کفر و تحریف و دیگر ادیان آسمانی را تکمیل کرد. اسلام مکمل ادیان و در راستای اوناست. اگرهم تضادی بین ادیان و اسلام ملاحظه می کنید این معلول تحریف این ادیان میباشد.
2 مسیحیان:
اگر منظور اینست که مسیحیان زن و مرد را بدون برتری نسبت بهم میدانند باید توجه کنی که این فتنه ای برای فریب توست:

the greeks considered her to be an object of pleasure and amusement. This view was articulated in the classical texts most unambiguously:
we take prostitutes for pleasure, lovers to care for our daily health, and wives to give us legitimate children.

یونانیان زن را وسیله ای برای عیش میدانستند و میدانند که این نظر در نوشته های قدیمیشان نیز منعکس شده است:

ما فاحشه ها را برای لذت معشوقه هارا برای سلامتی ونشاط و زنانمان را برای فرزندان قانونی میخواهیم...



دوست عزیز بر اساس کدام قاعده عقلی و انسانی میفرمایید که مردان در جایگاه اجتماعی بالاتری هستند؟
در این موضع ما به دنبال تفتیش عقاید باستان نیستیم. بلکه در مورد دینی که برای نسل های آینده آمده است صحبت میکنیم.
البته این گفته شما کم از گفته قرآن در آیه 223 سوره بقره ندارد که زنان را کشتزار مردان و وسیله ای برای ازدیاد نسل دانسته است.

قدس شریف;250145 نوشت:
هیچ زنی قادر به کتمان این نیست که "مردها از نظر اجتماعی برتر اند".
مردها مراقب زنان اند چراکه از نظر قدرت و اجتماع جایگاهی بالاتر دارند.

از صحبت شما دو استنتاج میشود:
1 مسیحیت:
اسلام همان دینیست که مسیحیت این دین آلوده به شرک و کفر و تحریف و دیگر ادیان آسمانی را تکمیل کرد. اسلام مکمل ادیان و در راستای اوناست. اگرهم تضادی بین ادیان و اسلام ملاحظه می کنید این معلول تحریف این ادیان میباشد.
2 مسیحیان:
اگر منظور اینست که مسیحیان زن و مرد را بدون برتری نسبت بهم میدانند باید توجه کنی که این فتنه ای برای فریب توست:

the greeks considered her to be an object of pleasure and amusement. This view was articulated in the classical texts most unambiguously:
We take prostitutes for pleasure, lovers to care for our daily health, and wives to give us legitimate children.
یونانیان زن را وسیله ای برای عیش میدانستند و میدانند که این نظر در نوشته های قدیمیشان نیز منعکس شده است:
ما فاحشه ها را برای لذت معشوقه هارا برای سلامتی ونشاط و زنانمان را برای فرزندان قانونی میخواهیم...

فریب؟من از ایه ی انجیل میگم نه گفته ی مسیحیان.من از دین گفتم نه کارای یونانیان.کی گفته مرد برتره از زن؟این حرف محمده و کسایی که تعصب دارن رو زنان.وگرنه خیلی از زنا بودن که پا به پای عیسی در راه دین حظور داشتن و یارای عیسی از زن کم نبوده.

قدس شریف;250145 نوشت:
هیچ زنی قادر به کتمان این نیست که "مردها از نظر اجتماعی برتر اند". مردها مراقب زنان اند چراکه از نظر قدرت و اجتماع جایگاهی بالاتر دارند.

با سلام
جناب قدس تا به حال چندين بار شاهد اينگونه پاسگويي احساسي شما در پست هاي مختلف بوده ام.اما در اين پست فقط نظر شخصي شما مطرح نيست. سخنان شما ممكن است نظر يك دختر را راجع به اسلام تغيير دهد.
شما دوست عزيز در قبال اين سخنان مسئوليد. آيا اطمينان كافي از پاسخ هايتان داريد؟ چه راحت اعلام برتري ميكنيد!!! دوست عزيز خداوند به مردان قدرت بدني بيشتري عطا نموده و زنان را نيز از نظر عاطفي برتر نموده. آيا اين دليل برتري اجتماعي مردان است؟ مردان از نظر اجتماع جايگاه برتري دارند!!!؟؟
شما جناب قدس جايگاه اجتماعي برتري داريد يا خانوم وزير بهداشت؟
از تعداد نمايندگان خانوم در مجلس مطلع هستيد؟
هيچ ميدانيد چندين متخصص جراحي در دانشگاه ما وجود دارد كه ممكن است هزاران مرد به گرد پاي آنان نرسد؟ به راستي تعبير شما از جايگاه در اجتماع چيست؟ توانايي در قلدري؟!!!

[="Black"][="MediumTurquoise"]يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ عَلَيْكُمْ أَنفُسَكُمْ[/]
به نام یار
سلام
(نظر شخصی منه و کارشناسانه نیست)

من متوجه نشدم مشکل این ایه چیه:Gig:

شکیب;250194 نوشت:
گویا خود مترجم هم از ترجمه کردن اضربوهن دریغ فرمودند مبادا جای مناقشه ای در بحث پدید بیاید.
آیا زمانی هم که حقی با زنان باشد و فقط مخالف امر مردان نیز چنین چیزی عادلانه است؟ به نظر نه عادلانه و نه عاقلانه است. در نهایت بین دو انسان بالغ و عاقل، زدن چه معنایی میتواند داشته باشد جز القای این گفته که حرف، فقط حرف مرد است؟

اگر بحث بر سر کلمه اضْرِبُوهُنَّ هستش ، ببینید دوستان عزیز "هدف1 و شکیب" ما در ترجمه و تفسیر قران بر مبنای ایه 7 ال عمران عمل میکنیم. (نظر شخصیه منه)

هُوَ الَّذِيَ أَنزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُّحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ في قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاء الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاء تَأْوِيلِهِ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلاَّ اللّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلاَّ أُوْلُواْ الألْبَابِ

اوست كسى كه اين كتاب [=قرآن] را بر تو فرو فرستاد پاره‏اى از آن آيات [="red"]محكم[/] [=صريح و روشن] است آنها اساس كتابند و [پاره‏اى] ديگر [="red"]متشابهاتند[/] [كه تاويل‏پذيرند] اما كسانى كه در دلهايشان انحراف است براى فتنه‏جويى و طلب تاويل آن [به دلخواه خود] از متشابه آن پيروى مى‏كنند با آنكه تاويلش را جز خدا و ريشه‏داران در دانش كسى نمى‏داند [آنان كه] مى‏گويند ما بدان ايمان آورديم همه [چه محكم و چه متشابه] از جانب پروردگار ماست و جز خردمندان كسى متذكر نمى‏شود.

کافی بود از خود قران می پرسیدید که منظورش از کلمه ی اضْرِبُوهُنَّ چی هست.
توجه کنید به این ایه

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَكُونُواْ كَالَّذِينَ كَفَرُواْ وَقَالُواْ لإِخْوَانِهِمْ إِذَا [="Red"]ضَرَبُواْ[/] فِي الأَرْضِ أَوْ كَانُواْ غُزًّى لَّوْ كَانُواْ عِندَنَا مَا مَاتُواْ وَمَا قُتِلُواْ لِيَجْعَلَ اللّهُ ذَلِكَ حَسْرَةً فِي قُلُوبِهِمْ وَاللّهُ يُحْيِي وَيُمِيتُ وَاللّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ

اي كسانيكه ايمان آورده‏ايد شما همانند كافران نباشيد كه هنگامي كه برادرانشان به مسافرتي [="red"]مي‏روند[/]، يا در جنگ شركت مي‏كنند (و از دنيا مي‏روند و يا كشته مي‏شوند) مي‏گويند: «اگر آنها نزد ما بودند نمي‏مردند و كشته نمي‏شدند!» (شما اين گونه سخنان نگوئيد) تا خدا اين حسرت را بر دل آنها( كافران) بگذارد و خداوند، زنده مي‏كند و مي‏ميراند؛ (و حيات و مرگ بدست اوست؛) و خدا به آنچه انجام مي‏دهيد بيناست. (156 آل عمران)

در این ایه "ضربوا في الارض" به "سفر رفتن" معنا شده

و در اون موردی هم که شما ذکر کردین منظور "دوری کردن" هست نه "زدن"

در اخر دوستان عزیز و گرامی "هدف1 و شکیب" خیلی خوبه که شبهه هایی که در ذهنتون هست رو مطرح می کنید. اگر یک قلب حقیقت جو هم داشته باشید و بدونه کینه و عداوت به دنبال حقیقت بگردین مطمعنا به سرانجام خوبی میرسید.
انشا الله[/]

غارنشین;250244 نوشت:
[="black"][="mediumturquoise"]يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ عَلَيْكُمْ أَنفُسَكُمْ[/]
به نام یار
سلام
(نظر شخصی منه و کارشناسانه نیست)

من متوجه نشدم مشکل این ایه چیه:gig:

اگر بحث بر سر کلمه اضْرِبُوهُنَّ هستش ، ببینید دوستان عزیز "هدف1 و شکیب" ما در ترجمه و تفسیر قران بر مبنای ایه 7 ال عمران عمل میکنیم. (نظر شخصیه منه)

هُوَ الَّذِيَ أَنزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُّحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ في قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاء الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاء تَأْوِيلِهِ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلاَّ اللّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلاَّ أُوْلُواْ الألْبَابِ

اوست كسى كه اين كتاب [=قرآن] را بر تو فرو فرستاد پاره‏اى از آن آيات [="red"]محكم[/] [=صريح و روشن] است آنها اساس كتابند و [پاره‏اى] ديگر [="red"]متشابهاتند[/] [كه تاويل‏پذيرند] اما كسانى كه در دلهايشان انحراف است براى فتنه‏جويى و طلب تاويل آن [به دلخواه خود] از متشابه آن پيروى مى‏كنند با آنكه تاويلش را جز خدا و ريشه‏داران در دانش كسى نمى‏داند [آنان كه] مى‏گويند ما بدان ايمان آورديم همه [چه محكم و چه متشابه] از جانب پروردگار ماست و جز خردمندان كسى متذكر نمى‏شود.

کافی بود از خود قران می پرسیدید که منظورش از کلمه ی اضْرِبُوهُنَّ چی هست.
توجه کنید به این ایه

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَكُونُواْ كَالَّذِينَ كَفَرُواْ وَقَالُواْ لإِخْوَانِهِمْ إِذَا [="red"]ضَرَبُواْ[/] فِي الأَرْضِ أَوْ كَانُواْ غُزًّى لَّوْ كَانُواْ عِندَنَا مَا مَاتُواْ وَمَا قُتِلُواْ لِيَجْعَلَ اللّهُ ذَلِكَ حَسْرَةً فِي قُلُوبِهِمْ وَاللّهُ يُحْيِي وَيُمِيتُ وَاللّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ

اي كسانيكه ايمان آورده‏ايد شما همانند كافران نباشيد كه هنگامي كه برادرانشان به مسافرتي [="red"]مي‏روند[/]، يا در جنگ شركت مي‏كنند (و از دنيا مي‏روند و يا كشته مي‏شوند) مي‏گويند: «اگر آنها نزد ما بودند نمي‏مردند و كشته نمي‏شدند!» (شما اين گونه سخنان نگوئيد) تا خدا اين حسرت را بر دل آنها( كافران) بگذارد و خداوند، زنده مي‏كند و مي‏ميراند؛ (و حيات و مرگ بدست اوست؛) و خدا به آنچه انجام مي‏دهيد بيناست. (156 آل عمران)

در این ایه "ضربوا في الارض" به "سفر رفتن" معنا شده

و در اون موردی هم که شما ذکر کردین منظور "دوری کردن" هست نه "زدن"

در اخر دوستان عزیز و گرامی "هدف1 و شکیب" خیلی خوبه که شبهه هایی که در ذهنتون هست رو مطرح می کنید. اگر یک قلب حقیقت جو هم داشته باشید و بدونه کینه و عداوت به دنبال حقیقت بگردین مطمعنا به سرانجام خوبی میرسید.
انشا الله

[/]

شما از کجا فهمیدید که دوری کردنه؟منم از مسلمونایی که در این زمینه میدونن پرسیدمو گفتن زدن معنیشه ولی نه محکم.که البته همه ی اینا تفسیرات اوناس.در تفسیر هم میشه دست برد و به نفع خود تغییر داد

Hedye
لطفا بگذارید من جبهه خود را مشخص کنم!

من کاملا حرف شما رو درک میکنم. و اگر کسی بگوید مرد از زن در سرشت آفرینش برتر است سخنی کذب و ضد قرآن کریم گفته است. اما همانطور که اشاره نمودید. هرکدام برتری هایی دارند. زن برتر در زیبایی و عواطف و... و مرد نیز برتر در اجتماع است.

حالا ریسپانس بحرفهای شما:

Hedye;250232 نوشت:
اينگونه پاسگويي احساسي

اگر یک بار قرآن کریم رو قرائت میکردید این حرف رو نمیزدید.
Hedye;250232 نوشت:
نظر يك دختر را راجع به اسلام تغيير دهد.

حرف اسلام رو بزنید کسی قبول کرد کرد نکرد باخودشه. خدانکنه معنیه حرفتون این باشه که با نگفتن بعضی آداب شریعت بخوایم اسلام رو بکسی نشون بدیم...
Hedye;250232 نوشت:
آيا اطمينان كافي از پاسخ هايتان داريد؟

آیا این آیه شریفه کافی نیست؟
"[=&quot] به طور شايسته به نفع آنان [بر عهده مردان] است و مردان بر آنان درجه برترى دارند و خداوند توانا و حكيم است "(2:228)
"[=&quot]مردان سرپرست زنانند به دليل آنكه خدا برخى از ايشان را بر برخى برترى داده و [نيز] به دليل آنكه از اموالشان خرج مى‏كنند پس زنان درستكار فرمانبردارند "(4:34)
ببینید
Hedye;250232 نوشت:
شما جناب قدس جايگاه اجتماعي برتري داريد يا خانوم وزير بهداشت؟

از شما که مدعیه منطقید این حرف شایسته نیست. شما کلی نگاه کنید...
من نمیخواهم موضع بگیرم که مردان برترند بلکه جایگاه زن در اسلام رو هرچه بهتر میخواهم نمایان سازم ولی این برتری اجتماعی منظور چیست؟ چکسی کار میکند دربیرون از منزل؟(کلی نگاه کنیم). برچه کسی جهاد واجب گشت؟ بر چکسی عیادت از بیمارو نماز جماعت فریضه شد؟ بی شک مرد. زن ریحانه است و مایه سکنای زندگی و بهترین جایگاه زن خانه است.

قدس شریف;250259 نوشت:
hedye
لطفا بگذارید من جبهه خود را مشخص کنم!

من کاملا حرف شما رو درک میکنم. و اگر کسی بگوید مرد از زن در سرشت آفرینش برتر است سخنی کذب و ضد قرآن کریم گفته است. اما همانطور که اشاره نمودید. هرکدام برتری هایی دارند. زن برتر در زیبایی و عواطف و... و مرد نیز برتر در اجتماع است.

حالا ریسپانس بحرفهای شما:

اگر یک بار قرآن کریم رو قرائت میکردید این حرف رو نمیزدید.

حرف اسلام رو بزنید کسی قبول کرد کرد نکرد باخودشه. خدانکنه معنیه حرفتون این باشه که با نگفتن بعضی آداب شریعت بخوایم اسلام رو بکسی نشون بدیم...

آیا این آیه شریفه کافی نیست؟
"[=&quot] به طور شايسته به نفع آنان [بر عهده مردان] است و مردان بر آنان درجه برترى دارند و خداوند توانا و حكيم است [/]"(2:228)
"[=&quot]مردان سرپرست زنانند به دليل آنكه خدا برخى از ايشان را بر برخى برترى داده و [نيز] به دليل آنكه از اموالشان خرج مى‏كنند پس زنان درستكار فرمانبردارند [/]"(4:34)
ببینید
از شما که مدعیه منطقید این حرف شایسته نیست. شما کلی نگاه کنید...
من نمیخواهم موضع بگیرم که مردان برترند بلکه جایگاه زن در اسلام رو هرچه بهتر میخواهم نمایان سازم ولی این برتری اجتماعی منظور چیست؟ چکسی کار میکند دربیرون از منزل؟(کلی نگاه کنیم). برچه کسی جهاد واجب گشت؟ بر چکسی عیادت از بیمارو نماز جماعت فریضه شد؟ بی شک مرد. زن ریحانه است و مایه سکنای زندگی و بهترین جایگاه زن خانه است.


جاییگاه زن خانه است؟من دیگه در مورد این بحث سوالی ندارم.ممنون از پاسخگوییتون.کاملا" با اسلام و جاییگاه زن اشنا شدم

هدف1

من کی گفتم مرد از زن برتراست؟ من این برتری رو محدودش کردم به اجتماع__درست حرف بزن محمد(ص) بار آخره که تذکر میدم__کافیست صحابه را در ویکیپدیا چک کنید و ببینید که چند تن از یاران رسول الله(ص) زن بودند. اسلام زنی داشت بنام خدیجه(س) که رسول الله(ص) مریم برگزیده ی خدا را همسان وی قرار داده بلکه باعظمت تر. من شده گاها به زنانی در اسلام افتخار کنم که مردی به پایش نرسید چون سیده نسا العالمین فاطمه بنت محمد(ص) که از اعظم آفرینش است. دوست عزیز بحث درمورد پشتیبانی از زن و وظایف شوهریست وظایفی که توسط شریعت تقسیم شده

این یکی پنداشتن "ضربوا فی الارض" و ضربوهن یه چیز بی ربطی هست که اگر آیه رو یکبار بخونید میبینید که صحیح نیست. اولین بار هم در پارس قرآن اجرا شد من هم تذکر دادم.

حرف اسلام رو بزنید کسی قبول کرد کرد نکرد باخودشه. خدانکنه معنیه حرفتون این باشه که با نگفتن بعضی آداب شریعت بخوایم اسلام رو بکسی نشون بدیم...[="red"]
اقای شریف راس میگن.قران رو همون طوری که هست بگید.هر کی می خواد ایمان بیاره و هر کی هم نخواست ...اینه کاملترین دین؟[/]

هدف1

مغلطه نکنید. من نگفتم جایگاه زن خانه است. گفتم بهترین جایگاه زن خانه است.

هدف1;250266 نوشت:
قران رو همون طوری که هست بگید.

تو دوس داری قرآن رو جور دیگه بهت بگن؟ هدفت چیه؟

به نام خدا

هدف1;249679 نوشت:
الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساءِ بِما فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلى‏ بَعْضٍ وَ بِما أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوالِهِمْ فَالصَّالِحاتُ قانِتاتٌ حافِظاتٌ لِلْغَيْبِ بِما حَفِظَ اللَّهُ وَ اللاَّتِي تَخافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَ اهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضاجِعِ وَ اضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلا تَبْغُوا عَلَيْهِنَّ سَبِيلاً إِنَّ اللَّهَ كانَ عَلِيًّا كَبِيراً (نساء -34) - مردان سرپرست زنانند به دليل آنكه خدا برخى از ايشان را بر برخى برترى داده و [نيز] به دليل آنكه از اموالشان خرج مى‏كنند پس زنان درستكار فرمانبردارند [و] به پاس آنچه خدا [براى آنان] حفظ كرده اسرار [شوهران خود] را حفظ مى‏كنند و زنانى را كه از نافرمانى آنان بيم داريد [نخست] پندشان دهيد و [بعد] در خوابگاه‏ها از ايشان دورى كنيد و [اگر تاثير نكرد] آنان را ترك كنيد پس اگر شما را اطاعت كردند [ديگر] بر آنها هيچ راهى [براى سرزنش] مجوييد كه خدا والاى بزرگ است (34) تصحيح ترجمه نظرتون در مورد این ایه چیه؟

آيه شريفه 34 سوره مباركه نساء ، در بردارنده چند موضوع و عنوان اصلي است كه شما سركار هدف ، مشخص نكرديد در خصوص كدام عنوان و فراز آيه مايل به بحث و گفتگو هستيد .
عناوين اصلي موضوعات مورد بحث آيه اين عناوين هستند :
احكام متقابل زن و شوهر نسبت به هم
تفاضل زن و مرد در امور اجرايي نسبت به هم
احكام نشوز
اگر در ميان اين امور ، فراز ياعنوان خاصي را مد نظر داريد بفرماييد در غير اينصورت ان شاء الله به هر يك از اين عناوين بصورت مبسوط خواهيم پرداخت .

هدی;250281 نوشت:
به نام خدا

آيه شريفه 34 سوره مباركه نساء ، در بردارنده چند موضوع و عنوان اصلي است كه شما سركار هدف ، مشخص نكرديد در خصوص كدام عنوان و فراز آيه مايل به بحث و گفتگو هستيد .
عناوين اصلي موضوعات مورد بحث آيه اين عناوين هستند :

احكام متقابل زن و شوهر نسبت به هم
تفاضل زن و مرد در امور اجرايي نسبت به هم
احكام نشوز
اگر در ميان اين امور ، فراز ياعنوان خاصي را مد نظر داريد بفرماييد در غير اينصورت ان شاء الله به هر يك از اين عناوين بصورت مبسوط خواهيم پرداخت .

اگه جواب همون سه تا رو با هم بگید ممنون میشم.من از حرفای اقای قدس شریف سر در نمیارم.
لطفا" برای پیدا کردن جوابم کمکم کنید

غارنشین;250244 نوشت:

اگر بحث بر سر کلمه اضْرِبُوهُنَّ هستش ، ببینید دوستان عزیز "هدف1 و شکیب" ما در ترجمه و تفسیر قران بر مبنای ایه 7 ال عمران عمل میکنیم. (نظر شخصیه منه)

هُوَ الَّذِيَ أَنزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُّحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ في قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاء الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاء تَأْوِيلِهِ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلاَّ اللّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلاَّ أُوْلُواْ الألْبَابِ

اوست كسى كه اين كتاب [=قرآن] را بر تو فرو فرستاد پاره‏اى از آن آيات محكم [=صريح و روشن] است آنها اساس كتابند و [پاره‏اى] ديگر متشابهاتند [كه تاويل‏پذيرند] اما كسانى كه در دلهايشان انحراف است براى فتنه‏جويى و طلب تاويل آن [به دلخواه خود] از متشابه آن پيروى مى‏كنند با آنكه تاويلش را جز خدا و ريشه‏داران در دانش كسى نمى‏داند [آنان كه] مى‏گويند ما بدان ايمان آورديم همه [چه محكم و چه متشابه] از جانب پروردگار ماست و جز خردمندان كسى متذكر نمى‏شود.


کافی بود از خود قران می پرسیدید که منظورش از کلمه ی اضْرِبُوهُنَّ چی هست.
توجه کنید به این ایه

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَكُونُواْ كَالَّذِينَ كَفَرُواْ وَقَالُواْ لإِخْوَانِهِمْ إِذَا ضَرَبُواْ فِي الأَرْضِ أَوْ كَانُواْ غُزًّى لَّوْ كَانُواْ عِندَنَا مَا مَاتُواْ وَمَا قُتِلُواْ لِيَجْعَلَ اللّهُ ذَلِكَ حَسْرَةً فِي قُلُوبِهِمْ وَاللّهُ يُحْيِي وَيُمِيتُ وَاللّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ

اي كسانيكه ايمان آورده‏ايد شما همانند كافران نباشيد كه هنگامي كه برادرانشان به مسافرتي مي‏روند، يا در جنگ شركت مي‏كنند (و از دنيا مي‏روند و يا كشته مي‏شوند) مي‏گويند: «اگر آنها نزد ما بودند نمي‏مردند و كشته نمي‏شدند!» (شما اين گونه سخنان نگوئيد) تا خدا اين حسرت را بر دل آنها( كافران) بگذارد و خداوند، زنده مي‏كند و مي‏ميراند؛ (و حيات و مرگ بدست اوست؛) و خدا به آنچه انجام مي‏دهيد بيناست. (156 آل عمران)

در این ایه "ضربوا في الارض" به "سفر رفتن" معنا شده

و در اون موردی هم که شما ذکر کردین منظور "دوری کردن" هست نه "زدن"

به گمانم دوست عزیز شما درگیر انحراف آیات متشابه و محکم شده اید. همانطور که جناب قدس هم فرمودند و اگر شما صرف های مختلف ضرب را در قرآن ملاحظه بفرمایید خواهید دید که در تمام مواردی که ضرب به همراه فی الارض آمده معنی رفتن دارد و در سایر مواقع همان معنی زدن را میدهد.

قدس شریف;250259 نوشت:

زن ریحانه است و مایه سکنای زندگی و بهترین جایگاه زن خانه است.

قدس شریف;250264 نوشت:


دوست عزیز بحث درمورد پشتیبانی از زن و وظایف شوهریست وظایفی که توسط شریعت تقسیم شده

پشتیبانی از زن؟؟؟ خب طبق آیه مورد بحث در واقع زن هیچ حقی ندارد و تماما باید در اختیار مرد و به فرمان او باشد. این حتی موضاعات و مسایل داخل خانه را نیز در برمیگیرد.

بنده استنباط شخصی خودم رو میگم
به نظر من باید برگشت دو آیه قبلشو خوند

نقل قول:
و زنهار آنچه را خداوند به [سبب] آن بعضى از شما را بر بعضى [ديگر] برترى داده آرزو مكنيد براى مردان از آنچه [به اختيار] كسب كرده‏اند بهره‏اى است و براى زنان [نيز] از آنچه [به اختيار] كسب كرده‏اند بهره‏اى است و از فضل خدا درخواست كنيد كه خدا به هر چيزى داناست (۳۲)

این آیه به نوعی نشون میده که برای جنسیت های مختلف بهره های مختلف هست
مثلا آقایون در مورد مسایل استنباطی و محاسباتی قوی ترن خانوم ها در مورد زیبایی شناسی و این جور چیزها (تو کنکورم بررسی کنید ریاضی فیزیک تنها رشته اصلی هست که تعداد پسرا توش از دخترا بیشتره)
اینم که بگیم خدا زن رو برتری داده یا مرد رو به نظر من اشتباهه چون آیه دیگری داریم که :

ان اکرمکم عندالله اتقاکم

مثل اینه که ما بیایم و مهندس برق رو با مهندس مکانیک مقایسه کنیم خوب کاملا مشخصه مهندس برق خیلی با مکانیک فرق داره اما نمیشه گفت مثلا مکانیک از برق سرتره یا برعکس

به نام خدا
در ابتدا بايد اين مساله بيان شود كه احكام و مسائل بيان شده در آيه 34 سوره مباركه نساء ، احكام زن و شوهر مي باشد نه زن و مرد . توضيح اينكه اين آيه وظايف و تكاليف متقابل زن و شوهر را در خانواده بيان مي كند نه زن و مرد به عنوان دو جنسيت در اجتماع را هر چند برخي از مفسران بر اين نظرند كه زن در مقابل مرد مراد آيه است نه زن در مقابل شوهر .(1)
و اما مساله قواميت شوهر بر زن كه در اين فراز آيه آمده است : الرجال قوامون علي النساء بما فضل الله بعضهم علي بعض
" ﴿الرِّجالُ قَوّامُونَ عَلَي النِّساءِ﴾ به چند دليل؟ به دو دليل: يكي ﴿بِما فَضَّلَ اللّهُ بَعْضَهُمْ عَلي بَعْضٍ﴾ نفرمود «بما فضلهم عليهن»، براي اينكه همه مردها برهمه زنها اين‌چنين نيستند ﴿بِما فَضَّلَ اللّهُ بَعْضَهُمْ عَلي بَعْضٍ﴾ كه منظور از اين بعض، همان رجال است كه مفضل‌اند، آن بعض ديگر كه مفضل عليه‌اند زنها هستند و دوم
﴿وَ بِما أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوالِهِمْ﴾ براي اينكه وقتي كل هزينه منزل را مرد اداره مي‌كند خب، او مسئول است، او مدير داخلي است، قيّم اوست." (2)
توضيح اين فراز اين است كه بر اساس مفاد آيه شريفه ،مردان به دو دليل بر زنان قيموميت دارند :
1- به دليل تفضلي كه بعضي از مردان به بعضي از زنان دارند
2- به دليل اينكه تامين هزينه زندگي با مرد است لذا مدير داخلي هم ، مرد است .

(1)-
ر.ك: الميزان ،‌ج4 ، ص343
(2)- ر.ك:تفسير آيه 34 سوره مباركه نساء ، آيت الله جوادي آملي ، بنياد بين المللي علوم وحياني اسراء ، جلسه 110

تحليل تعبير " فضل الله بعضهم علي بعض " اين است :
"بعضي از مردها بر بعضي اززنها فضيلت دارند و چون درمقام تحديد است مفهوم دارد و مفهوم آن اين استكه بعضي از مردها نسبت به بعضي از زنها فضيلت ندارند.
اين فضيلت نداشتن دو صورت دارد ؛يكي تساوي بعضي مردها با بعضي زنها و ديگري فضيلت بعضي از زنها از بعضي مردها"(1)
يعني اگر معناي اين فراز آيه اين بود كه تمام مردها بر تمام زنها فضيلت دارند بايد اينچنين بيان مي شد :" بما فضلهم عليهن " اما تعبير " بما فضل الله بعضهم علي بعض" آمده است و معنايش اين است كه بعضي از مردها بر بعضي از زنها فضيلت ندارند و بعكس بعضي از زنها به بعضي از مردها فضيلت دارند و يا با آنها مساويند .
توجه دقيق به اين تحليل و كلمات بكار رفته در آيه شريفه ، خود پاسخگوي شبهات بسياري در اين زمينه خواهد بود .

(1)- حق و تكليف در اسلام ، عبدلله جوادي آملي، ص 314

استاد جوادي آملي در ذيل تفسير آيه ، سوالاتي را مطرح مي كنند :
"
﴿بِما فَضَّلَ اللّهُ بَعْضَهُمْ عَلي بَعْضٍ﴾ كه منظور از اين بعض، همان رجال است كه مفضل‌اند،حالا اگر زن و شوهري اين‌چنين نبودند؛ هوش زني بيشتر بود، درك زني بيشتر بود باز هم اين‌چنين است، بازهم ﴿الرِّجالُ قَوّامُونَ عَلَي النِّساءِ﴾ است؟ آيا اين قوّام بودن، نظير رمي جمره يك تعبد محض است يا معلل است؟[ يعني علت دارد؟]﴿وَ بِما أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوالِهِمْ﴾ براي اينكه وقتي كل هزينه منزل را مرد اداره مي‌كند خب، او مسئول است، او مدير داخلي است، قيّم اوست. حالا اگر زني در اثر ارث يا كار شخصي ، مرد را اداره كرد، باز هم اينجا مرد، قيّم بر زن هست؟" (1)

(1)- ر.ك:تفسير آيه 34 سوره مباركه نساء ، آيت الله جوادي آملي ، بنياد بين المللي علوم وحياني اسراء ، جلسه 110

هدف1;250087 نوشت:
اما ستوده.یادم میاد تو انجیل خوندم که گفته بود زنو مرد هر دو با هم یکین و مرد بر زن برتری نداره و زن هم بر مرد.چون پس از ازدواج که پیوند مقدسیه هر دو یکی میشن و مهر ورزیدن به زن یا شوهر مثه مهر ورزیدن به خودشه

اما منظور من برتری جسمی و فیزیکی بود عزیزم:Cheshmak: وگرنه هم مرد و هم زن قابلیت رسیدن به حد بالای از هر لحاظ رو دارند

عزیزم این یه چیز فطریه و من با تمام وجود اون رو توی جامعه و هم جنس های خودم دیدم زن نیاز به حامی و پشتیبان داره و مرد هم بنا به اون فطرت و خصلتی که داره نقش حمایت کنندگی رو دوس داره برای حامی بودن هم باید روحیه و جسم قوی داشت که مردها دارند این تفاوت ها سبب برتری به اون شکل نیست که یکی به دیگری ظلم کنه حالا به هر عنوان و بهانه

معناي قيم بودن شوهر نسبت به زن ، يك امر حقوقي تخلف ناپذير يا اختلاف ناپذير نيست ، زيرا در صورتي كه زن استقلال اقتصادي و صلاحيت اداره ، تدبير ، نگهباني و نگهداري حيثيت خويش را داشته باشد ، ميتواند در متن عقد نكاح محدوده آن قيموميت را با توافق شوهر تعيين نمايد تا به هيچ وجه به استقلال و كيان وجودي او آسيبي نرسد .
بحث تمكين غريزي غير از قيموميت خانگي است زيرا قيام به اداره زندگي حق مستقلي است كه قلمرو آن ميتواند با تعهد متقابل مشخص شود .1
سرپرست بايد به اصول مديريت آگاه باشد و نيز در اجراي آنها عادل و معتدل .2
توضيح مطلب فوق اين است كه
اصولا مردان به دليل ساختار فيزيولوژيكي متفاوت از زنان و نيز به دليل تواني كه در اداره مالي خانواده و نيز حمايت و دفاع و نگهباني از خانواده دارند همچنين به دليل كسب مهارتهاي اجتماعي بيشتر نسبت به زنان ، به عنوان سرپرست خانواده تعيين شده و ميتوان گفت رخصت يافته اند اما اگر در هر شرايطي - چه در اعصار گذشته و چه اكنون كه اين مهارتهاي اجتماعي و در آمدهاي اقتصادي توسط زنان هم كسب شده - زن توان سرپرستي و مديريت خانواده را دارا باشد جهت پيشگيري از هرج و مرج و بي قانوني در نظام خانواده ميتواند در عقد نكاح اين مساله را عنوان نمايد و با توافق همسرش در محدوده تعيين شده - مالي يا مديريت داخلي يا خارجي خانواده و ... بجز مساله تمكين غريزي - مديريت خانواده را عهده دار شود و از اين جهت هيچ محذوري در شرع و قانون وجود ندارد .


1- زن در آيينه جلال و جمال ، ص 327

2- همان ص 328

با سلام
اگر به موضوع از دید الهیاتی نگاه کنیم باید فرمایش حضرت علی را در کنار این ایه قرار دهیم تا معنی ان توسط معصوم تکمیل و قابل تفسیر باشد که زن را ناقص العقل میدانند - پس هر تفسیری یا تعبیری به خودی خود منتفی میشود که در اسلام مرد برتری خدادادی و فطری بر زن دارد و زن باید مطیع مرد باشد و اگر ناشزه شود مرد حق دارد او را هدایت و تنبیه کند
زن در زمان نزول قران جایگاه اجتماعی داشت که با امروز قابل قیاس نیست - قبل از اسلام زنان حقوق داشتند که با امدن اسلام ان را از دست دادند نظیر بازرگانی و کسب و کار نظیر مردان- استقلال در زندگی اجتماعی فردی و عاطفی - شرکت در جنگ - حتی تعدد زوجات
با تسلط اسلام این حقوق به کل از دست رفت - گر چه زنان مقاومت نمودند که در این میان شخصیت برجسته عایشه و خواهر نا تنی او بسی برجسته است به نحوی که عایشه حضرت را تمسخر و حتی ادعای نبوت او را زیر سوال می برد
با این حال اسلام از زن چیزی درست کرد که در عربستان و افغانستان و پاکستان و سایر کشورهای عربی و اسلامی می بینیم و اگر ظهور افرادی چون رضا خان و اتا ترک در ایران و ترکیه نبود ایران نیز وضع بهتر از افغانستان نداشت
از دید تاریخی اسلام کارنامه روشن تری نسبت به دید الهیاتی دارد یعنی اسلام که امیخته ای از اموزه های بابلی و عربی و یهودی است در جنبه هایی نمره بهتر میگیرد - اگر توجه کنید که دعای مردان یهودی در کنیسه ها به گونه ای بود که خدار را شکر میکردند که زن و فلسطینی ( بت پرست ) افریده نشده اند انگاه می فهمید که سفارش به رعایت اندکی انصاف از طرف اسلام با توجه به شرایط فرهنگی ان دوره نوعی پیش رفت نسبت به دین یهود بوده است

قوامون يكي ازكلمات عربي هست (براي معني آن به تفسيروريشه كلمه درعربي رجوع كنيد)كه معني به

خصوصي داره.....بيشتربه معني نگهدارنده هست تا سرپرستي..

ازطرفي در زمان پيامبر زنان نسبت به مردان سواد كمتري داشتند.دراين آيه به مردان تذكرداده ميشه..اما اگر

دقت كنيد همه زنان مورد خطاب نيستند...زنان بدكاره مورد خطاب هستند...زناني كه به مردانشان خياانت

ميكنندكه آن موقع به خاطر ناآگاهي اين اتفاقات زياد مي افتاد..

منظور از نافرماني...اين نيست كه مرد هرچي گفت زن بايد اطاعت كنه...

چون درآيه آمده نام خدا آمده پس نافرماني زن ازمرد...زني راميگويد كه به راه بدگمراه

شده(مربوط به آن زمان ها بيشت اين مورد ديده ميشده به خاطرناآگاهي)

خب خداوند در مورد زني كه نافرماني ميكند(يعني گناه وخيانت ميكنه و كاري ميكنه عليه همسر)راه داده به

همسر...مطلب جالب اينكه ميگه در وهله اول نصيحت ودروهله هاي بعدي دوري كردن.....درصورتي كه بعضي

مردان درجهت نافرماني(راهي كه زن غيرخدايي گام بردارد)زن آگاه ميشن درهمان مرحله اول نميتونن

ببخشن و ممكنه كارشون به طلاق برسه وبرعكس...يك زن هم اگر ازگناه همسرش باخبربشه ممكنه تمام

زندگيش رو با اوتمام كنه..اما توصيه خداوند چيز ديگري هست..دروهله اول تذكروپند (راههاي امربه معروف روبا گذشت كردن نشان ميده)

اين تفسير به راي نيست...اگربه آيه دقت كنيد خيلي مشخصه.

نقل قول:
با سلام
اگر به موضوع از دید الهیاتی نگاه کنیم باید فرمایش حضرت علی را در کنار این ایه قرار دهیم تا معنی ان توسط معصوم تکمیل و قابل تفسیر باشد که زن را ناقص العقل میدانند

اگرحذف نشه...

در مورد فرمايشات حضرت درابتدا بايد تمام صحبتهاي ايشان رو درمورد زنان بررسي شود...(به اينكه بعضي ازانديشمندان شك دارند اين سخن حضرت نيست چون كه آن رابا تمام نوشته هاي ناب ايشان مقايسه ميكنند و حدس ميزنند سخن ايشان نبوده...كاري به اين موضوع نداريم)

براي اينكه بتونيم نظرامام رومتوجه بشيم...بايد به كلمه عقل توجه كنيم..امام علي اكثرجاها كلمه عقل رو كنارآگاهي وراه روشن بيان نموده اند..

دراين باره دربخش مشورت كردن بازنان اين نكته رو مورد توجه قرارميدهند..درآن زمان ها مسلما اگاهي

وبيشتر تجربه مردان(درجنگ ودرمسائل روزكه زنان حضورنداشتندوقبل ازاسلام هم كمبربوده)اززنان

بيشتربوده..به خاطر همين كم بودن آگاهي مشورت كردن باآنهابه مردان كمكي نميكرد..

نقل قول:
پس هر تفسیری یا تعبیری به خودی خود منتفی میشود که در اسلام مرد برتری خدادادی و فطری بر زن دارد و زن باید مطیع مرد باشد و اگر ناشزه شود مرد حق دارد او را هدایت و تنبیه کند

زن بايد مطيع مرد باشد؟!!!نه با كلمه مطلق..
ازنظر روان شناسي زن تكيه گاه وقدرت مردرادوست دارد و نگهداري مردوحتي تسلط(براي نگهداري ونه

زور)رادوست دارد...چه درمسائل جسمي وچه روحي زن نوعي مغلوب شدن را دوست داره..

واين مغلوبيت هم هست كه زنان به نازكردن علاقه خاصي دارند.البته مسائل اجتماعي هم دراين نوع علاقه تاثيرداره...

اما درآيه موردنظر مربوط به زناني هست كه درامر غيرخدايي نافرماني كنه....كه بااين حال خدا ميگه دروهله اول نبايد بااوتندي كرد..
يه سوال ازخود شما:
اگر يك روز خانمتون به شما خيانت كردآيا اورو ميبخشيد!وباتوجه به فرموده قرآن فقط اورو تذكرميديد و ازش ميخواهيد ديگه تكرارنكنه؟؟!!
(نه.........به خاطر تعصبتون(كه اون زمان مردان عرب هم زياديش زروداشتندوصحيح نبود)اورو ترك ميكنيدوطلاقش ميديد...وياحداقل ازعشقتون كم ميشه....بهرحال خيانت چيزكمي نيست..اما قرآن حرف ديگري ميزنه....

اگر خدا ميخواست زن روتحقير كنه درهمين آيه ميگفت درهمان مرحله تنبيه حتمااوروترك كرده وهرگز سمتش نريد!(كاري كه مردها انجام ميدن...والبته خانم هاهم درصورت ديدن خيانت يك لحظه هم نميتونن تحمل كنند)
آياقرآن نرم تره يارفتارما......آيا قرآن زن روتحقير كرده يا رفتارخودمون؟!

دوستان يه چيز ديگه:
دوستان خوبم اگر دوست داشتيد باتوجه به آيه مورد نظر از نظرعلمي(زيست شناختي،رويكرد

رفتاري،روان شناختي)تفاوت زن ومردروباذكرمنبع توضيح دهم...و واژه مطيع بودن زن رومورد

بررسي قرار دهم...اگرخواستيددستوربديد تا بگمش...البته بااجازه ازكارشناسان..


به نام علی اعلی

سلام و عرض ادب و احترام

[QUOTE=هدف1;249679

]الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساءِ بِما فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلى‏ بَعْضٍ وَ بِما أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوالِهِمْ فَالصَّالِحاتُ قانِتاتٌ حافِظاتٌ لِلْغَيْبِ بِما حَفِظَ اللَّهُ وَ اللاَّتِي تَخافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَ اهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضاجِعِ وَ اضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلا تَبْغُوا عَلَيْهِنَّ سَبِيلاً إِنَّ اللَّهَ كانَ عَلِيًّا كَبِيراً (نساء -34)
-

نظرتون در مورد این ایه چیه؟

هدف1;250087 نوشت:

یادم میاد تو انجیل خوندم که گفته بود زنو مرد هر دو با هم یکین و مرد بر زن برتری نداره و زن هم بر مرد.چون پس از ازدواج که پیوند مقدسیه هر دو یکی میشن و مهر ورزیدن به زن یا شوهر مثه مهر ورزیدن به خودشه

سرکار هدف 1

اما آنچه که من در اناجیل و عهد جدید دیده ام دقیقا بر خلاف این گفته شماست.

شاید در یک جای انجیل چنین مطلبی باشد که شما بیان کرده اید اما در چند جای مختلف عهد جدید دقیقا مطالبی بر خلاف این فرمایش شماست

به موارد زیر دقت نمایید: :ok:

1- « زنان مطیع شوهران خویش باشند آنچنان که مطیع خداوند هستند زیرا شوهر سرور زن خویش است همچنان که مسیح سرور کلیسا است همو که منجی پیکر است؛ باری کلیسا مطیع مسیح است، پس زنان باید به همان نحو در تمامی امور مطیع شوهر خویش باشند.»

عهد جدید، رساله به افسُسیان؛ 5: 22 -25

2- « ای زنان، چنان که در خداوند شایسته است مطیع شوهران خویش باشید » عهد جدید، رساله به کولوسیان؛ 3: 18

3- « همچنین شما ای زنان، مطیع شوهران خویش باشید ... اینچنین ساره به ابراهیم تمکین می کرد و او را سرور خویش می خواند شما نیز اگر نیکو رفتار کنیدو بیم و پریشانی به دل راه ندهید فرزندان او شده اید. »

عهد جدید، رساله اول پطرس ؛ 3: 1 و 6

4- « در طول تعلیم ، زن باید در کما لاطاعت ، سکوت را حفظ کند. زن را اجازت نمی دهم که تعلیم دهد یا بر مرد امر و نهی کند. باید سکوت را حفظ کند. زیرا نخست آدم سرشته شد و سپس حوا و آدم نبود که فریب خورد ، بلکه زنِ فریب خورده بود که مرتکب معصیت گشت. »

عهد جدید، رساله اول به تیموتئوس، 2: 11 - 15



به نام علی اعلی

سلام:Gol:

sina178s;251327 نوشت:
با سلام
اگر به موضوع از دید الهیاتی نگاه کنیم باید فرمایش حضرت علی را در کنار این ایه قرار دهیم تا معنی ان توسط معصوم تکمیل و قابل تفسیر باشد که زن را ناقص العقل میدانند - پس هر تفسیری یا تعبیری به خودی خود منتفی میشود که در اسلام مرد برتری خدادادی و فطری بر زن دارد و زن باید مطیع مرد باشد و اگر ناشزه شود مرد حق دارد او را هدایت و تنبیه کند
زن در زمان نزول قران جایگاه اجتماعی داشت که با امروز قابل قیاس نیست - قبل از اسلام زنان حقوق داشتند که با امدن اسلام ان را از دست دادند نظیر بازرگانی و کسب و کار نظیر مردان- استقلال در زندگی اجتماعی فردی و عاطفی - شرکت در جنگ - حتی تعدد زوجات
با تسلط اسلام این حقوق به کل از دست رفت - گر چه زنان مقاومت نمودند که در این میان شخصیت برجسته عایشه و خواهر نا تنی او بسی برجسته است به نحوی که عایشه حضرت را تمسخر و حتی ادعای نبوت او را زیر سوال می برد
با این حال اسلام از زن چیزی درست کرد که در عربستان و افغانستان و پاکستان و سایر کشورهای عربی و اسلامی می بینیم و اگر ظهور افرادی چون رضا خان و اتا ترک در ایران و ترکیه نبود ایران نیز وضع بهتر از افغانستان نداشت
از دید تاریخی اسلام کارنامه روشن تری نسبت به دید الهیاتی دارد یعنی اسلام که امیخته ای از اموزه های بابلی و عربی و یهودی است در جنبه هایی نمره بهتر میگیرد - اگر توجه کنید که دعای مردان یهودی در کنیسه ها به گونه ای بود که خدار را شکر میکردند که زن و فلسطینی ( بت پرست ) افریده نشده اند انگاه می فهمید که سفارش به رعایت اندکی انصاف از طرف اسلام با توجه به شرایط فرهنگی ان دوره نوعی پیش رفت نسبت به دین یهود بوده است

جناب sina178s
باز که بدون سند و مدرک حرف زده اید!

بهتر است شما نگاهی به تاریخ مسیحیت بیندازید تا با اوضاع اسفبار زن در آن آشنا شوید:

« زنان در کلیساها باید خاموشی گزینند زیرا آنان مجاز به سخن گفتن نیستند بلکه گوش کنند و اطاعت نمایند همانطور که کتاب تورات فرموده است. اگر سوالی نیز دارند در خانه از شوهران خود بپرسند چون صحیح نیست که زنان در جلسات کلیسا گفتگو و اظهار نظر کنند»

عهد جدید، رساله اول پولس به فرنتیان ؛ 14: 34-35

در دین شما زن حق اظهار نظر در گفتگوها را ندارد!

جالب است که شما مدعی شده اید قبل از اسلام زنان حق و حقوقی قائل بودند برعکس قبل از آمدن اسلام و در زمان جاهلیت زن آنقدر بی ارزش بود که وقتی پدری می فهمید صاحب دختری شده است آن را زنده به گور می کرد

آمدن اسلام باعث شد که زنان از حقوقی برخوردار شوند که قبل از آن در میان اعراب و حتی سایر ادیان دیگر سابقه نداشته است.

اینکه پیامبراسلام (صلی الله علیه و آله و سلم ) به احترام دخترشان حضرت فاطمه (سلام الله علیها ) از جای بر می خیزند در کدام دین و آیین دیده شده است؟

یا این آیه قرآن که بیان می کند که ملاک عمل و ایمان هر فرد است و نه جنسیت او:

« مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِّن ذَكَرٍ أَوْ أُنثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ » سوره نحل ایه 97

« هر كس از مرد يا زن كار شايسته كند و مؤمن باشد قطعا او را با زندگى پاكيزه‏اى حيات [حقيقى] بخشيم و مسلما به آنان بهتر از آنچه انجام مى‏دادند پاداش خواهيم داد »

بهتر است یکبار دیگر تاریخ را مطالعه کنید بعد به اظهار نظر بپردازید البته اگر میخواهید مستند حرف بزنید و گرنه حرف زدن بدون سند و مدرک که آسان است.

برای اطلاع بیشتر از اوضاع زنان در کلیسای مسیحیت می توانید به این کتاب مراجعه کنید:

(M. Weber ، Ancient Judism ، Glencoe، III 1952 )

التماس دعا

یا علی:Gol:

نقل قول:
جالب است که شما مدعی شده اید قبل از اسلام زنان حق و حقوقی قائل بودند برعکس قبل از آمدن اسلام و در زمان جاهلیت زن آنقدر بی ارزش بود که وقتی پدری می فهمید صاحب دختری شده است آن را زنده به گور می کرد

آمدن اسلام باعث شد که زنان از حقوقی برخوردار شوند که قبل از آن در میان اعراب و حتی سایر ادیان دیگر سابقه نداشته است.


بله كاملا درسته...

دركنار اين موضوع بايد گفت البته تاقبل اسلام هم زن ها كارتجاري ميكردند...كه دربعضي ازكتابهاي

تاريخي(ايران)ميخوندم هنگام تجارت اززنان هم نام برده بود..اما نوحوه استفاده ازاين زنان در تجارت وسود

كردن در راه بد بوده.....اونها به عنوان كالا وراه جذب درتجارت مورد استفاده قرار ميگرفتند متاسفانه..

اسلام با اين نوع تجارت مخالف بود..

البته بعد ازروي كارآمدن اعراب دوباره وضع تغيير كرد وزنان دوباره مورد سوءقرار ميگرفتند وبه بهانه اينكه

اسيرجنگ هستند وكنيز محصوب ميشوند(بازي با احكام اسلام)ازآن ها سوءاستفاده ميشد گاها..كه

درسوره اعراف،وبقره اين رفتار بد اعراب پيش بيني شده بود...

اين مربوط به اسلام نيست..مربوط به اعراب و خصوصا اعمال درعصرجاهليت بود..

به نام علی اعلی

در ماجرای فریب خوردن انسان از ابلیس و خوردن میوه ممنوعه توسط آدم و حوا در بهشت، در کتاب تورات چنین آمده است:

« آنگاه خداوند به زن فرمود: درد زایمان تو را زیاد می کنم و تو با درد فرزندان خواهی زایید. مشتاق شوهرت خواهی بود و او بر تو تسلط خواهد داشت »

تورات، سفر پیدایش ، باب3 شماره 16

اگر بگوییم که حضرت حوا، آدم را فریب داد، گناه سایر زنان چیست که باید تقاص این اشتباه حوا را بدهند؟

آیا این درست است که بخاطر کاری که حوا در هزاران هزار سال قبل انجام داده است تمام زنان تا آخر دنیا درد و رنجی گناهی را تحمل کنند که خود هیچ نقشی در آن نداشتند؟:Gig:

جناب sina178s !
این آن آزادی بود که می گفتید قبل از اسلام برای زنان وجود داشته است؟

یا علی

به نام خدا

sina178s;251327 نوشت:
اگر به موضوع از دید الهیاتی نگاه کنیم باید فرمایش حضرت علی را در کنار این ایه قرار دهیم تا معنی ان توسط معصوم تکمیل و قابل تفسیر باشد که زن را ناقص العقل میدانند - پس هر تفسیری یا تعبیری به خودی خود منتفی میشود که در اسلام مرد برتری خدادادی و فطری بر زن دارد و زن باید مطیع مرد باشد و اگر ناشزه شود مرد حق دارد او را هدایت و تنبیه کند

در خصوص مطلب شما بايد چند مورد را متذكر شد :
1-در روايت مورد نظر شما ، آيه ديگري مورد استناد قرار گرفته است نه آيه 34 سوره مباركه نساء
2- روايت مذكور نيز مورد ترديد است كه صحيح باشد يا خير زيرا بنا به فرمايش پيامبر اكرم (ص) هر روايتي كه مخالف قرآن بود بايد به ديوار كوبيد ؛ لذا روايت مذكور يا بايد تاويل شود و توجيه گردد و نقص در آن به معناي تفاوت ، لحاظ گردد و يا به دليل مخالفت با قرآن كريم ، كنار گذاشته شود .
3- آيات بسياري در قرآن كريم ، تساوي فطري و خدادادي زن و مرد را گوشزد نموده اند :
يا ايها الناس انا خلقناكم من ذكر وانثي وجعلناكم شعوبا وقبايل لتعارفوا ان اكرمكم عند الله اتقاكم (1)
ومن عمل صالحا من ذكر او انثي وهو مومن فاوليك يدخلون الجنه يرزقون فيها بغير حساب (2)
و هر كه كار شايسته كند چه مرد باشد يا زن در حالى كه ايمان داشته باشد در نتيجه آنان داخل بهشت مى ‏شوند و در آنجا بى ‏حساب روزى مى ‏يابند
من عمل صالحا من ذكر او انثي وهو مومن فلنحيينه حياه طيبه(3)
هر كس از مرد يا زن كار شايسته كند و مؤمن باشد قطعا او را با زندگى پاكيزه‏اى حيات [حقيقى] بخشيم
فاستجاب لهم ربهم اني لا اضيع عمل عامل منكم من ذكر او انثي بعضكم من بعض (4)
پس پروردگارشان دعاى آنان را اجابت كرد [و فرمود كه] من عمل هيچ صاحب عملى از شما را از مرد يا زن كه همه از يكديگريد تباه نمى ‏كنم
و بسياري آيات ديگر كه زن و مرد را از لحاظ فطري و ارزش انساني با يكديگر برابر مي داند و اين مطلب دقيقا ادعاي شما را نقض مي كند :
sina178s;251327 نوشت:
در اسلام مرد برتری خدادادی و فطری بر زن دارد


(1)- حجرات / 13

(2)- غافر /40
(3)- نحل/97
(4)- آل عمران /195

sina178s;251327 نوشت:
زن در زمان نزول قران جایگاه اجتماعی داشت که با امروز قابل قیاس نیست - قبل از اسلام زنان حقوق داشتند که با امدن اسلام ان را از دست دادند نظیر بازرگانی و کسب و کار نظیر مردان- استقلال در زندگی اجتماعی فردی و عاطفی - شرکت در جنگ - حتی تعدد زوجات

بله خب يكي از اين جايگاههاي اجتماعي (!!!)، به ارث رفتن زنان بود يعني وقتي مردي مي مرد ، زن خودش جزء مايملك مرد متوفي بود كه حتي در مواردي به پسر خودش ارث مي رسيد .
همچنين زنده بگور كردن دختران از حقوق بسيار ويژه زنان در قبل از ظهور اسلام بود
ارتباط علني با چندين مرد بصورت همزمان نيز از ساير حقوق ممتاز زنان قبل از اسلام بود ارتباطي مشمئز كننده كه شما به آن نام تعدد ازواج مي دهيد در غالب تعويض همسر ، ازدواج با پسر در حاليكه شوهر ، پسر را به چنين ارتباطي ترغيب يا وادار مي كرد، در اختيار قراردادن همسر خود به مرد ديگر براي آوردن فرزندي كه ويژگيهاي مرد دوم را داشته باشد و ..... بله اگر اين ارتباطات قبيح و تنفر آور و غير انساني ، از نظر شما امتياز براي زن جاهلي محسوب مي شد ما بسيار خوشبخت و مسروريم كه با طلوع اسلام ، از چنين امتيازاتي محروم شديم .
واما جايگاه زن در كسب و كار هم با طلوع اسلام مستحكم شد زيرا اسلام حق استقلال مالي و تملك و كسب و كار را براي زن به رسميت شناخت و اموالش را- كه در جاهليت مورد غارت همسر و برادر و ساير اقوام ،قرار داشت - با قوانين ارث و تملك و ... محفوظ داشت .

sina178s;251327 نوشت:
اسلام که امیخته ای از اموزه های بابلی و عربی و یهودی است در جنبه هایی نمره بهتر میگیرد - اگر توجه کنید که دعای مردان یهودی در کنیسه ها به گونه ای بود که خدار را شکر میکردند که زن و فلسطینی ( بت پرست ) افریده نشده اند انگاه می فهمید که سفارش به رعایت اندکی انصاف از طرف اسلام با توجه به شرایط فرهنگی ان دوره نوعی پیش رفت نسبت به دین یهود بوده است

در خصوص بخش فوق از سخنانتان نيز به رفرنسهاي جناب حاج علي در مورد جايگاه زن در مسيحيت رجوع كنيد و اگر مايل به ادامه بحث بوديد تاپيك جداگانه اي ايجاد كنيد در خدمت خواهيم بود .
لطفا در اين تاپيك صرفا در مورد آيه 34 سوره نساء نظر دهيد .

با سلام
چون تاپیک این حقیر توسط سایر دوستان و کامل نقد شد لازم است چند مطلب را توضیح دهم
1 - موضوع نقد یکی از ایات قران بود و نه جایگاه زن در مسیحیت و یهودیت - این نشان از ناتوانی اسلام در دفاع از حقوق زن است که وقتی نقدی طرح می شود عیب سایر ادیان را پیش میکشید - شما از اسلام و قران دفاع کنید - فرض کنید تورات و انجیل غلط هستند فرض محال که محال نیست - ایا نقض و نقض حقوق زن در ادیان و مکاتب دیگر دلیل بر درست بودن قران است - اگر دلیلی دارید به جای ایراد گرفتن از دیگران از قران دفاع کنید
2 - انتخاب یک یا دو ایه ا یک رساله دلیل بر درست بودن ادعای شما نیست بلکه دلیل نا اشنائی شما از ادبیات و فرهنگ قوم یهود و جدا کردن جملاتی از رسالات بدون در نظر گرفتن شرایط جغرافیائی و تاریخی است
مشکل شما این است که تصویری که از قران در ذهن دارید سعی میکنید که ان را با کتب دینی یهود و مسیحیت منطبق کنید انجیل و تورات و سایر کتب انبیا از جنس قران نیستند پس روش نقدی که بر قران وارد است بر سایر کتب وارد نیست - شما مدعی هستید که قران را خدا نوشته است یا نازل کرده است - ما چنین اعتقادی در باره کتابمقدس نداریم اگر ایرادی وارد است بر پولس وارد است و نه مسیح اما ایراد بر قران - ایرادی است که الله وارد میشود اگر پولس را در این فقره نفی کنید اشکالی بر مسیحیت وارد نمی شود اما نفی یک ایه از قران بر نفی کل اسلام و الله است
3 - دوست من چناب هدا - چرا فرا فکنی میکنید - ایا شما سندی معتبر بر قرار دادن همسر به سایرین در اعراب قبل اسلام دارید؟؟ اخلاق یک چیز است و میزان ازادی یک چیز دیگر - ایا با امدن اسلام - مسلمین دیگر چنین نمی کردند؟؟؟؟؟ ایا می خواهید حدیثی از کافی بیان کنم که فلان کس .... چنین میکرد و و کافی کلینی هم که نزد شما شیعه معتبر است - لطفا این شیوه را کنار بگذارید
4 - شیوه نگارش داستان های اسطوره ای در تورات شما را چنان به بیراهه برده ست که گمان میکنید انچه در خلقت ادم و حوا نوشته شده - سندیت تاریخی دارد - در حالیکه چنین نیست - در واقع همین دلیلی بر عدم صحت قران است که نویسنده قران این داستانها را واقعی پنداشته و ان را به خدا نسبت داده است
5 - اما در نهج البلاغه - لطفا روایات غلط و درست را مشخص کنید تا ما در سو تفاهم نیفتیم - و البته امیدوارم این برخورد با نهج البلاغه را به قران تعمیم ندهید - که در ان صورت نه تو مانی و نه من

نقل قول:
- موضوع نقد یکی از ایات قران بود و نه جایگاه زن در مسیحیت و یهودیت - این نشان از ناتوانی اسلام در دفاع از حقوق زن است که وقتی نقدی طرح می شود عیب سایر ادیان را پیش میکشید - شما از اسلام و قران دفاع کنید - فرض کنید تورات و انجیل غلط هستند فرض محال که محال نیست - ایا نقض و نقض حقوق زن در ادیان و مکاتب دیگر دلیل بر درست بودن قران است - اگر دلیلی دارید به جای ایراد گرفتن از دیگران از قران دفاع کنید
باسلام..
البته شمادرست ميگيد مابايد خارج ازبحث نشويم..اينجا درمورد آيه مورد نظره ونه چيز ديگه..نه نهج البلاغه ونه يهودونه مسيحيت..

منتهي اگر يك بارديگه تاپيك رو نگاه كنيد خواهيد ديد كه يكي ازدوستان اسم سايراديان رواورد(كه جسارتا خودتان بوديد) وخودش به

مقايسه پرداخت وكابر محترم(حاج علي)به ايشان پاسخ داد..ونميخواست موضوع رو عوض كنه..وباور كنيد

نميخواست با آوردن نام اديان ديگر ازجواب دادن طفره برود..مطمئن باشيد اين طور نيست يك بار ديگه تاپيك

هاروبخونيد!درواقع اون فرد(كه خودتان بوديد)اغازگر اين مقايسه هابود..باوركنيد اين جواب هابراي شمابود..

اگرمعتقد هستيد نبايد ازبحث خارج شويم،پس به كمك دوستان ازموضوع يهودومسيحيتووغيره دربياييد تافقط به بررسي اين آيه بپردازيم.

نقل قول:
- انتخاب یک یا دو ایه ا یک رساله دلیل بر درست بودن ادعای شما نیست بلکه دلیل نا اشنائی شما از ادبیات و فرهنگ قوم یهود و جدا کردن جملاتی از رسالات بدون در نظر گرفتن شرایط جغرافیائی و تاریخی است
بله درسته..نبايد فقط ازيك آيه استفاده كردبراي رد كل يك رساله!اما خود منتقدان اين همين كار رو ميكنند..ميگن مثلا چون اين آيه قرآن اشكال داره پس كل هم اشكال داره وكامل نيست دينتون(مثل كل به جز)
وخودتان هم گاها ازاين حالت استفاده كرديد..مثل همين آيه قراني..وميخواهيد بانشان دادن اينكه اين آيه ضد زنه..

پس نتيجه بگيريد پس تمام اسلام زن رو كوبيده!خب اين طرز تحقيق كردن توسط خودشما دراين تاپيك آغاز شد.

(وخودتون با عرض معذرت واحترام ازاين روش استفاده كرديد)خواهش ميكنم تاپيكتون رو (قبليه)نگاه كنيد....خب دوستان هم درجواب روش شما از حالت كل به جز استفاده كردن..يعني توجه به فقط يك يادوآيه!ازسايراديان...

نقل قول:
- دوست من چناب هدا - چرا فرا فکنی میکنید - ایا شما سندی معتبر بر قرار دادن همسر به سایرین در اعراب قبل اسلام دارید؟؟ اخلاق یک چیز است و میزان ازادی یک چیز دیگر - ایا با امدن اسلام - مسلمین دیگر چنین نمی کردند؟؟؟؟؟
چرا باامدن اسلام باز مسلمين دچارگناه ميشدن..اما آيا گناه مسلمين به پاي اسلام بايد باشد؟
متاسفانه آنطور كه بايد اسلام پياده نشد..واين نقطه شروع اختلاف دردين شد...

البته بنظرم يحث كردن ازمسيحيت ويهوديت واسلام جزاختلاف چيزديگري نيست وبه نظرم ماهرچي باشه بايد وحدت باشه بين افرادودوستي..اين نكته نبايد فراموش بشه...

نقل قول:
- شیوه نگارش داستان های اسطوره ای در تورات شما را چنان به بیراهه برده ست که گمان میکنید انچه در خلقت ادم و حوا نوشته شده - سندیت تاریخی دارد - در حالیکه چنین نیست
!!خيلي مسائل هست كه سندتاريخي نداره اما اون رو رد نكردند..مثل آثار يك عقيده كه بين افكار ملل وجودداره(دررويكرد رفتارگرايي)ولي هيچ آدرس تاريخي از آن تفكر ديده نشده!

خيلي وقته كه روش تحقيق كل به جز وجزبه كل كنارگذاشته شده!
اما ماها هنوز داريم اين روش روبكارميگيريم..

مثل تحقيق شما:
ادم وحوا سندتاريخي نداره!
هرچيز سندتاريخي نداره پس دروغه!
پس آدم وحوا دروغه!!

اين روش تحقيق صحيح نيست وداراي محدوديت هاست...بايد منطق وفلسفه روهم وارد كرد..مثلا:

آدم وحوا در اديان وداستان هاوافكار انسان هاازديرباز بوده!
دراين داستان ها خيلي ازنگرش هادرتاريخ ساخته شده!

ازنظر رفتارگرايي بحث آدم وحوا مورد توجه بايد قراربگيره كه چطور توانسته بين مردم وملل ها ازديرباز مورد باورقراربگيره؟!

اين روش تحقيق صحيح تره...وتلفيقي ازاين روش هاست.

نقل قول:
- اما در نهج البلاغه - لطفا روایات غلط و درست را مشخص کنید تا ما در سو تفاهم نیفتیم - و البته امیدوارم این برخورد با نهج البلاغه را به قران تعمیم ندهید - که در ان صورت نه تو مانی و نه من

خيلي دوست داريم اين اتفاق بيفته..يعني كنارگذاشتن روايت غلط وتوجه به روايات درست....ان شاءالله اين اتفاق بيفته..
البته وجوداين روايات غلط گاهي مورد توجه منكرين ومنتقدين قرارميگيره ومتاسفانه باز ازروش كل يه جز استفاده ميكنندو ميگن چون كه اين روايات اشتباهه پس لابد خود دين اشتباهه!!

اما اگر اجازه بديد خودآيه ديگه فقط بررسي بشه وبنا به دستور دوست گرامي ماديگه نبايد وارد بحث حاشيه بشيم..پس لطفا كسي ديگه بحث يهودومسيحيت رو نياره!ودوباره آغاز نشه..

درمورد آيه من درتفسير يه مطلب ديدم وميخوام بدونم درسته؟

درتفسير قوامون رو(كه قوام پوششي هست دور خرمابرروي درخت براي نگه داري)كه مرد نگه دانره زن هست واورو پوشش ميده...
كناراين آيه ماداريم:زن و مرد لباس هم هستن.اينجا هم به پوشش دادن يكديگر و كمك كردن به برطرف كردن نيازهاي هم بدون ايجاد تحقير كردن يكي ازاين دو پرداخته است.

اگر خدا قصدداشته باشه زن رو محكوم كنه پس چرا مرد رو بازن لباس هم معرفي ميكنه..ومعيار رسيدن به بهشت رو انسانيت ميدونه..واز مومن ومومنات استفاده ميكنه؟

نه...همه بر اين واقف شده اند كه قرآن به زن توهين نكرده درهيچ آيه ايي....اختلاف دراين زمينه نيست..اختلاف درزمينه معني كردن آيه است!
مثلا چون قرآن دراين آيه به زدن زن اشاره كرده بعضي مردان به نفع خود معني ميكنند!
چيزي كه من به شخصه زياددرجامعه ديدم..خصوصا مذهبي ها!
اگر اجازه بديد يه نكته بگم:
گاهي زن حرف مرد رو اطاعت نميكنه..ومرد مذهبي به خودش ميگه،خب بايد روشي كه قرآن داده پياده كنم..تند تند دومرحله اول رو انجام ميده(به بهانه كه سريع به مرحله آخربرسه)
وزود مرحله آخرو عملي ميكنه..وقتي نصيحت ميكنيم چرا اين كارو كرديد؟ميگه قرآن گفت!!!

:1:ازنظر روان شناسي زيست شناختي وفيزيولوژيكي زن مطيع بودن ومغلوب مرد بودن رو دوست داره..ومسلما مرد هم غالب بودن رو..اين آيه دركنار رعايت اين نكته كه فطرتا زن ومرد اين گونه دوست دارند سايرنكات روداده.

:2:دومين نكته:در اينجا حفظ اسرار مرد(چه درمال و چه درساير اعمال الهي البته)براي زنان شرح داده شده.ازطرفي استفاده ازكلمات بايد طوري باشه كه درآن زمان هم مردم مورد استفادش قراردهند...ان زمان كه زنان بيشترنافرماني ميكردن به علت بعضي ازناآگاهي هايشان...

:3:سومين نكته:اسم مطيع امرخدا بودن هست..يعني امري روبايد زن قبول كنه كه امرالهي باشه..

مثلا همسرش بخواد كه خانه فاميلي كه درآن (ف س اد)وجود داره نره...اينجا زن بايد گوش كنه.اما اگر مرد امري غيرالهي ازهمسرش بخواد ديگه حق بازن خواهدبود..

اما اين مثال رو توجه كنيد:

زن ومردي به علت نفهميدن زبان عشق يكديگر باهم اختلاف دارن..زن به علت وجودزنانگيش ونشان دادن اينكه به محبت نيازداره باهمسرش دردودل ميكنه...وسط اين دردودل ها گاها غيبت هم ميكنه!

مرد كه متوجه نياز همسرش نشده مرتب اورو سرزنش ميكنه كه غيبت نكن..

زن تصورميكنه همسرش كه ازاون ها دفاع ميكنه لابد اونهارو بيشتردوست داره...پس بيشترناراحت ميشه وبيشتربد اونها روميگه..

مردهم كه فكرميكنه آخر مذهبشه دروهله اول بااو قطع رابطه ميكنه..

وزن كه احساس شكست ميكنه بيشترادامه ميده..

واون مردهم كه منتظر تا تنبيه بدني رو درراه خدا!!!!!!!!!انجام بده سريعا واكنش نشان ميده...
بنظر شمااون مرد درست انجام داد؟؟؟؟

نه!چون دراين زمينه مردهم مقصرهست..مردبه زنش توجه نداره و متوجه نيازهمسرنشده وبخاطر اينكه رفتارخانمهارو نميشناسه به جاي اينكه به اومحبت كنه تااين طوري ديگه همسرش غيبت نكنه بااو برخورد ميكنه!!واين باعث ايجاد اختلاف وكش مكش بيشترشد..

اين مثال بارهاوبارها ديده شده...
:4:چهارمين نكته: ازشما يك سوال پرسيدم..دوباره ميپرسم:

فرض كنيد بنا به اين آيه همسر شما دچار خلاف بشه!!!
آيا شماخونسري خودراحفظ كرده ودرمرحله اول اوروبخشيده وميذاريد درمورد اشتباهش فكركنه؟؟

نه خير ....همگي ويا اكثرا(چيزي كه ديده شده درجامعه)باخانمشون باشدت برخورد كرده وباعث سردشدن روابط شدن..

اگر قرآن ميخواست زن رو تحقير كنه به مرد ميگفت دروهله اول او رو رهاكن..چون خيانت كرد...چون گناه كبيره

كرد..

اوبدرد زندگي نميخوره..او ناقص عقله ...و...و...(چيزي كه مردبعد ازخيانت زن به او ميگه ورهايش ميكنه)
اما قرآن ميگه اول ببخش وفقط تذكربده..

خدايي اش كدام يك ازشماها وماها كه ادعاي عدالتمون ميشه ومثلا بااين آيه موافق نيستيم كه مثلا قرآن زن روبي ارزش كرده اين نكته رو رعايت ميكنيم..كه دروهله اول ببخشيم..

آيا ميزان بخشش مازياده؟؟؟

شمابه ميزان گناه هم توجه كنيد.

واينكه چرا دراين آيه مرد مورد توجه هست؟!

چون زورمرد اززن بيشتره!مسلما مرد هست كه ميتونه به زن به خاطر قدرتش زوربگه..

پس خدا اين زور و قدرت رو مورد توجه قرار داده وميگه:مرد قوام زن هست:نگه دارنده..اگر اين قدرت رو بهت

دادم براي نگهداريه و نه براي زورگويي!!واين برتري درمقدار قدرت بدني براي نگهداريه ونگهبانيه...كه فطرتا مرد

نگهباني ونگهداري رو دوست داره درجهت نگه داشتن همسر...

وهم چنين درمورد اشتباه زن كه مرد ميتونه به خاطر قدرتش عصباني بشه وهمسرش رو كتك بزنه..به او و

زورش برنامه ميده..ميگه تو اجازه نداري اول اينكه براي هر امري اورو كتك بزني(فقط امر اينكه اطاعت نكردن

غيرالهي باشه ويكي از اموري باشه كه گناه محسوب بشه)وهم چنين دراين مورد اگرگناه كرد!تاسه بار بايد جلوي عصبانيتت رو بگيري!وبازاگر اون گناه كرد به تنبيه بدني رجوع كن..كه البته ميتونه كارسازباشه وبارعايت زن كارشون به طلاق كشيده نشه!

بخاطر اينه كه مرد رو مورد خطاب قرارداده چون اين مرده كه دربحث كردن ممكنه كوتاه نيادوبه زور متوسل بشه...
وقتي شما ميخواهيد بين دونفر اصلاح كنيد...آيا بيشتر كسي رو مورد خطاب قرار ميديد و بهش برنامه ميديد كه عامل اون مشكل شده؟يا فردمظلوم روبهش برنامه ميديد؟؟؟؟؟؟؟؟

خب نه..به اوني برنامه ميديد كه خودش مسبب اين ماجراست..مرد هم بخاطر زورش ميخواست برزن مغلوب شود..

اما دراين آيه برنامه داده شده كه چطور جلوي عصبانيت خودراگرفته درجهت ديدن گناه همسرش..

آيا اين حقيركردن زنه؟يارفتار مردهاي ما كه باهرچيزي زن رو تحقير ميكنند ويا دست به زن ميشوند..


باسلام
به نظرم منظور مرا یا متوجه نشدید و یا سعی دارید چنین وانمود کنید
عرض کردم نفی یک ایه از قران کلیت و صحت کل قران را زیر سوال میبرد - ایا با این مظلب مخالف هستید که قیاس کل به جز و عکس ان را مطرح می کنید ؟ یعنی منظور شما این است که اگر یک ایه غلط باشد اشکالی بر کل قران وارد نمی شود و باید ان استثنا و سایر استثنا ها را کنار بگذاریم؟؟؟
اما در ادامه فرمودید:
:1:ازنظر روان شناسي زيست شناختي وفيزيولوژيكي زن مطيع بودن ومغلوب مرد بودن رو دوست داره..ومسلما مرد هم غالب بودن رو..اين آيه دركنار رعايت اين نكته كه فطرتا زن ومرد اين گونه دوست دارند سايرنكات روداده.

..............
این فتوای علمی سندی معتبر دارد؟؟ کدام روانشناس مرجع یا مکتب روانشناسی چنین نظری داده؟؟؟

فرمودید:
:2:دومين نكته:در اينجا حفظ اسرار مرد(چه درمال و چه درساير اعمال الهي البته)براي زنان شرح داده شده.ازطرفي استفاده ازكلمات بايد طوري باشه كه درآن زمان هم مردم مورد استفادش قراردهند...ان زمان كه زنان بيشترنافرماني ميكردن به علت بعضي ازناآگاهي هايشان...

............
ایراد اصلی همین است - ایا زن برای مرد افریده شده .......ایا نا اگاهی دلیل نافرمانی است؟؟ یا دانائی و برابری طلبی و شاید آگاهی زن از برتری زن نسبت به مرد ... فکر نمی کنید نافرمانی شاید ریشه در اگاهی داشته باشد - مثل قیام در برابر فرعونیان؟؟

فرمودید:
:2:دومين نكته:در اينجا حفظ اسرار مرد(چه درمال و چه درساير اعمال الهي البته)براي زنان شرح داده شده.ازطرفي استفاده ازكلمات بايد طوري باشه كه درآن زمان هم مردم مورد استفادش قراردهند...ان زمان كه زنان بيشترنافرماني ميكردن به علت بعضي ازناآگاهي هايشان...

:3:سومين نكته:اسم مطيع امرخدا بودن هست..يعني امري روبايد زن قبول كنه كه امرالهي باشه..

...............
شما این نکته ها را از کجای این ایه استخراج کردید؟؟؟
............
فرمودید:
:4:چهارمين نكته: ازشما يك سوال پرسيدم..دوباره ميپرسم:

فرض كنيد بنا به اين آيه همسر شما دچار خلاف بشه!!!
آيا شماخونسري خودراحفظ كرده ودرمرحله اول اوروبخشيده وميذاريد درمورد اشتباهش فكركنه؟؟

................
ایا نشوز در عربی به معنی خیانت است؟؟؟ ایا تحریک غیرت و تعصب مردان راه عقلانی برای قبولاندن یک ایه رفتار غلط و زشت نست؟؟؟
سوال :
1 - ایا با زدن زن خیانت او تلافی میشود؟؟
2 - ایا نشوز معادل خیانت است؟
3 - ایا اگر زن خیانت نکند مشکل معنایی و حقوقی این ایه بر طرف میشود؟
4 - برتری مرد بر زن - از نظر قران - فقط در این ایه مطرح است یا این ایه مشتی نمونه خروار است؟
5 - از نظر شیعه امامت از اصول دین است و عدم قبول امامت علی نقص ایمان است - مسلمان شیعه حتی توحید خود ر باید از معصوم بگیرد - ایا نظر علی در باره زن نافذ و اسلامی نیست؟ ایا فرمایش حضرت در نهج البلاغه فقط یک مورد است که بشود بر غلط بودن ان صحه گذاشت؟ ایا علمای شیعه با شما هم نظر هستند؟؟؟
6 - نبی و امامان معصوم و کتاب اسمانی قران باید بری از خطا یا اشتباه باشند یا نه؟؟

سلام اطاعت در هر زمينه اي بايد باشه؟يعني اينكه يه امري گناه نباشه ولي منطقي هم نباشه بايد اطاعت كرد؟يا به گونه اي به ضرر زن و به نفع مرد باشه؟

نقل قول:
عرض کردم نفی یک ایه از قران کلیت و صحت کل قران را زیر سوال میبرد - ایا با این مظلب مخالف هستید که قیاس کل به جز و عکس ان را مطرح می کنید ؟ یعنی منظور شما این است که اگر یک ایه غلط باشد اشکالی بر کل قران وارد نمی شود و باید ان استثنا و سایر استثنا ها را کنار بگذاریم؟؟؟
شما يكبار ديگه نكته دوم رو كه نوشتيد درصفحه بالا بخونيد...خودتون دراين نكات نهي كرديد كه فقط با كليدكردن برروي يك جمله دررساله نميشه درموردش قضاوت كردوبيان كرديد كه افرادمسلمان اين كاروميكنن مثلا با يكي دوتاجمله از رساله يهود و......

وجالبتراينكه همين روش رو هم خودتون به كاربرديد..درمورد قرآن...ومنم فقط اين نكته رو غيرمستقيم به شماگفتم كه ناراحت نشيد واون اين بود:كه اگرشما ازاين روش استفاده ميكنيد...پس اين حق روبه دوستان من هم بديد كه همين روش رو مقابل شماداشته باشن.فقط همين!ومن اين روش رو ميپسندم اما به شرطي كه هردوطرف بتونن استفادش كنند..

اما جدا از اين حرفها...بله درسته..اگريه آيه قرآن بدازآب دربياد مسلما بي نقص بودن قرآن زيرسوال ميره!والبته نه كل قرآن..مثلا من نميتونم بگم حالا كه اين آيه اشتباه هست پس كل قرآن اشتباهه!
نه...فقط ميتونم بي نقص بودن قرآن روزير سوال ببرم..كه خب ممكنه درقرآن هم اشتباه باشه!اما همه آياتش اشتباه نيست!

نقل قول:
این فتوای علمی سندی معتبر دارد؟؟ کدام روانشناس مرجع یا مکتب روانشناسی چنین نظری داده؟؟؟
معلومه كه داره....فتواي علمي!!!چه كلمه عجيبي من تاحالا توي هيچ روش علمي هم چنين كلمه ايي نديدم.آره داره...اگر دوست داشتيد تاپيكي بزنيد تاكامل باتمام منبع برايتان شرح بدم كه چرا زن مغلوب بودن رو دوست داره البته درجهاتي..الان چندمثال خدمت شماميگم..اگر علاقه داشتيد دراين زمينه تاپك بزنيد حتما كامل براتون شرح ميدم..واگركارشناسان اجازه دادن همين جاواستون منابع روميگم..اما چندتا مثال:
1)درمسائل و نيازهاي جسمي(كه نميخوام وارد جزئيات بشم)خانم ها طبعا اين نوع حس مغلوب بودن رو دوست دارند(بيشتر ازاين جايزنيست توضيح دهم..اميدوارم منظورم متوجه شده باشيد)..
درفيزيولوژي مشخص ميشه كه پرخاشگري مرد متصل به نيروي جسمي اوست(يعني غالب بودن رو دراين نياز جسمي احساس ميكنه)

2)مكانيسم جسم مردوزن(درزيست شناختي)طوري طراحي شده(توسط خالق)كه به مغلوب بودن زن وبه غالب بودن مرد كمك ميكنه..
بيشترازاين وباكلماتي استانداردتر ازاين نميشه اين مطالب روتوضيح داد..خواستيد دستوربديد منابع رو ذكر كنم خودتون مطالعه بفرماييد..

3)حس عاطفه زن طوري هست كه به نياز جسمي او متصل هست..درصورت محبت كردن هست كه ارتباط دراين نوع نيازها قوي ترخواهد شد....دراين حين برخورد غالب مرد اوج عاطفه زن خواهد بود(منظورازغالب بودن پرخاشگري نيست وگاها نوعي سخت گيري توسط مرد هست)

4)خانم هادوست دارند در همه جهات همراه وهم پاي مردباشن...اما مرد گاهي سكوت ودوري رو ميپسنده..همين اختلاف فكري باعث ميشه زن احساس سرخوردگي و مغلوب بودن داشته باشه...وهمين حس مغلوب بودن به او كمك ميكنه هنگامي كه مرد ازاو درخواس داره خانم اجابت كنه..
بيشتر ازاين جايز نيست شخصيت روحي ورواني خانم روتوضيح داد..حتما در اين زمينه مطالعه كنيدخودتون به پاسخ ميرسيد..
خيلي ازاين مطالب توسط خودخانمها در گفتگوهاي شخصيشان بامشاور به ثبت رسيده اند..
احيانا اگر خانم نيستيد ممكنه درك اين مساله براتون مشكل باشه...اما اگرآقا هستيد به درون خودتون رجوع كنيد آيا نوعي غالب بودن رودوست نداريد؟آيا پرخاشگري به اين غالب بودن متصل نيست؟(نظر فرويد در مسائل روان كاوي)
اگراين گونه نباشدمرد ازنظر جسمي مشكل داره ونابهنجارهست..

نقل قول:
ایراد اصلی همین است - ایا زن برای مرد افریده شده .......ایا نا اگاهی دلیل نافرمانی است؟؟ یا دانائی و برابری طلبی و شاید آگاهی زن از برتری زن نسبت به مرد ... فکر نمی کنید نافرمانی شاید ریشه در اگاهی داشته باشد - مثل قیام در برابر فرعونیان؟؟
اگر سخن شمارو درست متوجه شده باشم با اين سخن شماموافقم...آخه منم همين روگفتم ديگه...كه زن ومرد ازنظر فكري درسته متفاوت هستن اما برترازهم نيستن...
اما درآن دوران تجربه خانم هاكمتربود!آگاهي كمتري داشتن!چرا؟نه بخاطر ناقص بودن عقل!بلكه بخاطر اينكه كمتر درمعرض اگاهي وتجربه بودن..

نقل قول:
شما این نکته ها را از کجای این ایه استخراج کردید؟؟؟
آيه رو نگاه كنيد:اسم مطيع امرخدا اومده...نكنه شما ميخواهيد بگيد خدا داره ميگه:اي مرد هرچي دلت خواست به زنت بگو واگر اطاعت نكرد اوروبكش..مثلا بهش بگو نمازنخون...يامثلا به مادرت محبت نكن..يا به فلاني كينه داشته باش..
واگراو انجام نداد ميتوني اورو بزني!!!!!!!!!!!!!
اگرفكرتون درمورد آيه اينه پس باعرض معذرت وعذرخواهي شما فقط پوسته وظاهرآيه روتيكه تيكه خونديد..

نقل قول:
ایا نشوز در عربی به معنی خیانت است؟؟؟ ایا تحریک غیرت و تعصب مردان راه عقلانی برای قبولاندن یک ایه رفتار غلط و زشت نست؟؟؟
سوال :
1 - ایا با زدن زن خیانت او تلافی میشود؟؟
2 - ایا نشوز معادل خیانت است؟
3 - ایا اگر زن خیانت نکند مشکل معنایی و حقوقی این ایه بر طرف میشود؟
4 - برتری مرد بر زن - از نظر قران - فقط در این ایه مطرح است یا این ایه مشتی نمونه خروار است؟
5 - از نظر شیعه امامت از اصول دین است و عدم قبول امامت علی نقص ایمان است - مسلمان شیعه حتی توحید خود ر باید از معصوم بگیرد - ایا نظر علی در باره زن نافذ و اسلامی نیست؟ ایا فرمایش حضرت در نهج البلاغه فقط یک مورد است که بشود بر غلط بودن ان صحه گذاشت؟ ایا علمای شیعه با شما هم نظر هستند؟؟؟
6 - نبی و امامان معصوم و کتاب اسمانی قران باید بری از خطا یا اشتباه باشند یا نه؟؟
عذرخواهي ميكنم اين موارد كه شمافرموديد هركدومش يه مبحث جداگانه داره..باور كنيد هركدام يه جواب مفصل ميطلبه...البته اگربه جنگ در گفتاروبرتري دراينه كه كي برنده بشه؟!ميشه تاپكشو زدبراي هركدام ازاين سوالها تامن درتك تك تاپيكها به اندازه چندين مقاله پاسخ بدهم و!!!
ببينيد دوست گرامي اينجا بحث كردن براي بالا بردن اطلاعات ويافتن حقيقته ونه سركوب كردن ديگران...
پس لطفا تعصبانه وسركوب موابانه سخن نگيم..
البته اگردوست داشتيد ميشه جواب اين سوالهارو درتاپيكهاي ديگه داد...فقط آدرسشو بديد..
اما نشوز و خيانت؟؟؟؟
ببينيد خداوند فرموده اگر ترديد در اطاعت نكردن زن داشتيد اول اورونصيحت وپنددهيد(اين پند دادن يعني امربه معروف..معروف يعني كارخوب..ونهي ازمنكر..منكريعني كاربد)
بهرحال اگر زن نافرماني كرد...تادوبار نصيحت واگر نه ممكنه با زدن(آن هم نه به طوري كه آسيب جدي ببينه

چون درآيات ديگه آسيب رساندن به ديگران خداوند ستم ميدونه)
حالا فرض كنيد خانم شما نافرماني كرده(يعني يه كاربد كه شمادوست نداشتيد...مثلا بزرگترين راز شمارو به باباش گفته!

اون وقت شماآيا باخونسردي مطابق انجام دادن اين آيه دروهله اول فقط راهنمايي اش ميكنيد!؟
دقيقا همين يك هفته پيش يك زوج جوان ميخواستن طلاق بگيرن...درجلسه مشاوره بيان كردن كه همسرشون سراين موضوع كه چرا با گفتن راز شوهرش باعث ايجاد كينه برادران بين هم شده اند همسرش درهمان وهله كه فهميد خانمش اين كاروكرده با ك م ر بند به جان اين خانم...وبعد هم درخواست طلاق!
كه البته خداروشكربه خيرگذشت وكارشون به اونجانكشيد..
جالب اينكه اون آقااداعي مذهبش ميشد!
چه مذهبي؟درصورتي كه اگربه همين آيه فقط وفقط گوش ميكرد اين طورنميشد!
پس دوباره سوال ميكنم:اگر خانم شما دچار گناه بزرگي يا اشتباه بزرگي بشه ميزان خونسردي شمايا ساير مردان چقدره؟

رويايي پاسخ نديد...تاحالا هر چي درجامعه ديده شده اكثرابا دعواشروع شده...اكثرا

به نام علی اعلی

سلام و عرض تسلیت به مناسبت سالروز شهادت مولی الموحدین، امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب ( علیه السلام)

sina178s;253921 نوشت:

چون تاپیک این حقیر توسط سایر دوستان و کامل نقد شد لازم است چند مطلب را توضیح دهم

1 - موضوع نقد یکی از ایات قران بود و نه جایگاه زن در مسیحیت و یهودیت - این نشان از ناتوانی اسلام در دفاع از حقوق زن است که وقتی نقدی طرح می شود عیب سایر ادیان را پیش میکشید - شما از اسلام و قران دفاع کنید - فرض کنید تورات و انجیل غلط هستند فرض محال که محال نیست - ایا نقض و نقض حقوق زن در ادیان و مکاتب دیگر دلیل بر درست بودن قران است - اگر دلیلی دارید به جای ایراد گرفتن از دیگران از قران دفاع کنید

جناب sina178s باز همان روالی را در پیش گرفته اید که در تاپیک « چرا مسیحی نیستم؟؟؟ » در پیش گرفته بودید.

آنجا هم بدون مدرک و سند ادعا می کردید و وقتی که درخواست سند و مدرک می کردیم مطلبی نداشتید و به بیان شبهات و ایرادات دیگری می پرداختید که خارج از بحث بود.

ظاهرا اینجا هم دوباره همین روش را در پیش گرفته اید.

لازم است یاد آوری کنم که جنابعالی تاپیک را از موضوع بحث خود، که در رابطه با قرآن بود ، به بحث دیگری کشاندید.

اگر یادتان رفته، جهت یادآوری پست شما را به صورت نقل قول عینا نقل می کنم(اخرین پست صفحه سوم ):

sina178s;251327 نوشت:

اگر به موضوع از دید الهیاتی نگاه کنیم باید فرمایش حضرت علی را در کنار این ایه قرار دهیم تا معنی ان توسط معصوم تکمیل و قابل تفسیر باشد که زن را ناقص العقل میدانند - پس هر تفسیری یا تعبیری به خودی خود منتفی میشود که در اسلام مرد برتری خدادادی و فطری بر زن دارد و زن باید مطیع مرد باشد و اگر ناشزه شود مرد حق دارد او را هدایت و تنبیه کند
زن در زمان نزول قران جایگاه اجتماعی داشت که با امروز قابل قیاس نیست - قبل از اسلام زنان حقوق داشتند که با امدن اسلام ان را از دست دادند نظیر بازرگانی و کسب و کار نظیر مردان- استقلال در زندگی اجتماعی فردی و عاطفی - شرکت در جنگ - حتی تعدد زوجات
با تسلط اسلام این حقوق به کل از دست رفت - گر چه زنان مقاومت نمودند که در این میان شخصیت برجسته عایشه و خواهر نا تنی او بسی برجسته است به نحوی که عایشه حضرت را تمسخر و حتی ادعای نبوت او را زیر سوال می برد
با این حال اسلام از زن چیزی درست کرد که در عربستان و افغانستان و پاکستان و سایر کشورهای عربی و اسلامی می بینیم و اگر ظهور افرادی چون رضا خان و اتا ترک در ایران و ترکیه نبود ایران نیز وضع بهتر از افغانستان نداشت
از دید تاریخی اسلام کارنامه روشن تری نسبت به دید الهیاتی دارد یعنی اسلام که امیخته ای از اموزه های بابلی و عربی و یهودی است در جنبه هایی نمره بهتر میگیرد - اگر توجه کنید که دعای مردان یهودی در کنیسه ها به گونه ای بود که خدار را شکر میکردند که زن و فلسطینی ( بت پرست ) افریده نشده اند انگاه می فهمید که سفارش به رعایت اندکی انصاف از طرف اسلام با توجه به شرایط فرهنگی ان دوره نوعی پیش رفت نسبت به دین یهود بوده است

تا قبل از اینکه جنابعالی این مطلب را بگویید بحث طبق روال خودش پیش می رفت و در باره آیه ای از قرآن بود.

اما شما اولا مطالبی را ادعا کردید که برای آنها سند نیاورده اید

یادتان رفته که شما ادعا کرده اید:

:1:

sina178s;251327 نوشت:

در اسلام مرد برتری خدادادی و فطری بر زن دارد

:2:

sina178s;251327 نوشت:

زن در زمان نزول قران جایگاه اجتماعی داشت که با امروز قابل قیاس نیست

:3:

sina178s;251327 نوشت:

قبل از اسلام زنان حقوق داشتند که با امدن اسلام ان را از دست دادند نظیر بازرگانی و کسب و کار نظیر مردان- استقلال در زندگی اجتماعی فردی و عاطفی - شرکت در جنگ - حتی تعدد زوجات
با تسلط اسلام این حقوق به کل از دست رفت - گر چه زنان مقاومت نمودند که در این میان شخصیت برجسته عایشه و خواهر نا تنی او بسی برجسته است به نحوی که عایشه حضرت را تمسخر و حتی ادعای نبوت او را زیر سوال می برد

:4:

sina178s;251327 نوشت:

عایشه حضرت{ پیامبر (ص) } را تمسخر و حتی ادعای نبوت او را زیر سوال می برد

اینها صرفا ادعاهایی است که بدون هیچ سند و مدرکی از سوی شما مطرح شده است و ما مشتاقانه منتظر سند و مدرک این گفته ها می باشیم.( البته اگر سندی وجود داشته باشد)

sina178s;253921 نوشت:

1 - موضوع نقد یکی از ایات قران بود و نه جایگاه زن در مسیحیت و یهودیت - این نشان از ناتوانی اسلام در دفاع از حقوق زن است که وقتی نقدی طرح می شود عیب سایر ادیان را پیش میکشید - شما از اسلام و قران دفاع کنید - فرض کنید تورات و انجیل غلط هستند فرض محال که محال نیست - ایا نقض و نقض حقوق زن در ادیان و مکاتب دیگر دلیل بر درست بودن قران است - اگر دلیلی دارید به جای ایراد گرفتن از دیگران از قران دفاع کنید

ضمنا اگر دقت کنید می بینید این شما هستید که ابتدا به آموزه های دین یهود نقص و ایراد وارد کرده اید و نه ما و دیگر شرکت کنندگان در بحث.

لطفا قبل از اینکه مطلبی را بنویسید حداقل به خودتان زحمت بدهید مطالب را به دقت بخوانید بعد به ایراد اشکال بپردازید.

شاید هم شما مجاز هستید که به سایر ادیان و مذاهب اشکال بگیرید اما بقیه چنین حقی ندارند؟

[="Tahoma"]

sina178s;253921 نوشت:

2 - انتخاب یک یا دو ایه ا یک رساله دلیل بر درست بودن ادعای شما نیست بلکه دلیل نا اشنائی شما از ادبیات و فرهنگ قوم یهود و جدا کردن جملاتی از رسالات بدون در نظر گرفتن شرایط جغرافیائی و تاریخی است
مشکل شما این است که تصویری که از قران در ذهن دارید سعی میکنید که ان را با کتب دینی یهود و مسیحیت منطبق کنید انجیل و تورات و سایر کتب انبیا از جنس قران نیستند پس روش نقدی که بر قران وارد است بر سایر کتب وارد نیست - شما مدعی هستید که قران را خدا نوشته است یا نازل کرده است - ما چنین اعتقادی در باره کتابمقدس نداریم اگر ایرادی وارد است بر پولس وارد است و نه مسیح اما ایراد بر قران - ایرادی است که الله وارد میشود اگر پولس را در این فقره نفی کنید اشکالی بر مسیحیت وارد نمی شود اما نفی یک ایه از قران بر نفی کل اسلام و الله است

اگر به آن رفرنسی که در پست قبلی ام دادم رجوع می کردید با شرایط جغرافیایی و تاریخی آن موقع آشنا می شدید (M. Weber ، Ancient Judism ، Glencoe، III 1952 )

که اگر آن را در کنار این مواردی که از کتاب مقدس ذکر کردم کنار هم بگذارید به خوبی می توانید با آموزه های یهود و مسیحیت درباره زن آشنا شد.

دینی که به زن در مجامع عمومی حق اظهار نظر و گفتگو نمی دهد.

دینی که به زن حق تعلیم نمی دهد.

منظورتان از حقوق زن در مسیحیت همین بود؟




[="Tahoma"]

sina178s;253921 نوشت:

مشکل شما این است که تصویری که از قران در ذهن دارید سعی میکنید که ان را با کتب دینی یهود و مسیحیت منطبق کنید انجیل و تورات و سایر کتب انبیا از جنس قران نیستند پس روش نقدی که بر قران وارد است بر سایر کتب وارد نیست - شما مدعی هستید که قران را خدا نوشته است یا نازل کرده است - ما چنین اعتقادی در باره کتابمقدس نداریم اگر ایرادی وارد است بر پولس وارد است و نه مسیح اما ایراد بر قران - ایرادی است که الله وارد میشود اگر پولس را در این فقره نفی کنید اشکالی بر مسیحیت وارد نمی شود اما نفی یک ایه از قران بر نفی کل اسلام و الله است

برای من جای سوال هست که اگر در مورد این کتاب چنین اعتقادی ندارید و معتقد هستید که در آن ایراد و اشکال وارد هست پس این پسوند « مقدس » که برای کتاب خودتون ذکر می کنید برای چیه؟:Gig:

اگر این کتاب اشکال و ایراد داره پس به چه دلیلی از اون پیروی و تبعیت می کنید؟

چرا؟؟؟؟

sina178s;253921 نوشت:
5 - اما در نهج البلاغه - لطفا روایات غلط و درست را مشخص کنید تا ما در سو تفاهم نیفتیم - و البته امیدوارم این برخورد با نهج البلاغه را به قران تعمیم ندهید - که در ان صورت نه تو مانی و نه من

تعبیر «هن نواقص العقول‌» همه زنان را در همه طبقات و همه اعصار و قرون در بر نمی‌گیرد; بلکه مشارالیه سخن حضرت‌(ع)در مرحلة اول‌، زنی است که طوفان جنگ را علیه حق و حقیقت بر انگیخت‌، و در مرحله بعد متوجه زنانی است که در تمام اعصار و قرون در فکر و عمل‌، مشابه این زن هستند. البته این شیوه‌، شیوة قرآن کریم است که در بعضی مواقع‌، به انگیزة هدایت مردم‌، نقاط ضعف نوع انسان را تذکر می‌دهد. مثلاً وقتی انسان را موجودی «هلوع‌» معرفی می‌کند (که اگر گزندی به او برسد، بی‌تابی می‌کند و اگر چیزی به او رسد، بسیار منع کننده و باز دارنده از رسیدن خیرات به دیگران است‌)، انسان را وا می‌دارد تا با شناسایی نقاط ضعف‌، به اصلاح خود پرداخته و در زمرة نماز گزارانی درآید که قرآن کریم آنها را از خطر انحراف‌، خارج ساخته است‌. از سوی دیگر می‌دانیم که حضرت مفسر قرآن کریم و مبین احکام وحی بوده‌اند. حال اگر منطق قرآن را در مورد نوع زن بشناسیم‌، اندیشه‌های حضرت را نیز شناخته‌ایم‌. قرآن کریم‌، ارزش انسان‌ها را به تقوای آنها می‌داند و زن و مرد بودن را در رسیدن به کمال‌، دخیل نمی‌داند. مثلاً وقتی از حضرت مریم (س)، آسیه همسر فرعون‌، خواهر حضرت موسی (ع)، مادر حضرت مریم و بعضی زنان برجسته‌، چنان به نیکی یاد کرده و کمالاتشان را تصریحاً یا تلویحاً ذکر می‌نماید و به استعداد و لیاقت‌های آن‌ها در راه کسب کرامت‌های انسانی‌، اعتراف می‌نماید، آیا می‌توان پذیرفت حضرت علی (ع) که آشناترین انسان‌ها به منطق قرآن است‌، در صدد تحقیر زن برآمده و او را موجودی پست و خوار معرفی نماید؟
از سوی دیگر آن همه بزرگداشت و تعظیم حضرت (ع) نسبت به حضرت زهرا (س) یا دختر گرامیشان حضرت زینب (س) (که نام او را چون زینت پدر است زینب می‌نهد؟
افزون بر این‌، غلیان عواطف و احساسات که با تدبیر خالق حکیم در وجود زن سرشته شده‌، محتمل بلکه متیقّن است که در پاره‌ای اوقات از کارآیی قوة تفکر او بکاهد; که البته این مطلب هم در جای خود نوعی ارزش تلقی می‌شود:Kaf:
ضمنا جناب سينا دلیلی ندارد که ما بخواهیم ثابت کنیم که مرد برتر است یا زن‌. باید بدانیم که خدای متعال هیچ ناقصی را خلق نکرده و مخلوقات او همه کاملند و تساوی زن با مرد به مثابه ارزش دادن به زن نیست که این همه افراد در پی کسب حقوق مساوی می‌باشند و بعضی از موارد موجود را دلیل برتری مرد و یا حقارت زن می‌دانند.:ok: از قرآن استفاده می‌شود ارزش زن و مرد به انسانیت آنهاست نه جنسیت آنها. و مرد و زن بودن عوارض دنیایی بوده و ویژة این عالم است و برترین بندگان نزد خدای متعال با تقواترین آنهایند و زن و مرد بودن شرط تکامل نمی‌باشد.
با تشكر از حساسيت ويژه شما در ارتباط با حقوق زنان:khaneh::khaneh::khaneh:
موضوع قفل شده است