چگونه از نعمت جوانی به خوبی استفاده کنیم؟
تبهای اولیه
چگونه از نعمت جوانی به خوبی استفاده کنیم؟
سلام
جوانبی بهترین دوران زندگی انسانه در جوانی مغز انسان در بالاترین حد یاد گیری قرار دارد و میتواند علم و دانش را بهتر یاد بگیرد می تواند انسان بیشترین سعی و تلاش را در دوران جوانی کند تا در پیری از ان استفاده نماید
و به فرموده بزرگان در جوانی پاک زیستن شیوه پیغمبری است
امام على (عليه السلام):
يا معشر الفتيان حصنوا اءعراضكم بالادب ودينكم بالعلم ؛
اى جوانان ! آبرويتان را با ادب و دينتان را با دانش حفظ كنيد.
قـال رسول اللّه (ص ):
اوصیكم بالشبان خیرا فانهم ارق افئده ان اللّه بعثنى بشیرا ونذیرا فحالفنى الـشـبـان وخـالفنى الشیوخ ثم قرا فطال علیهم الامدفقست قلوبهم .
رسول اكرم فرمود:
به شماها دربـاره نـیـكـى كـردن به جوانان سفارش مى كنم زیرا كه آنها دلى رقیق تر و قلبى فضیلت پذیرتر دارند.
خداوند مرا به پیامبرى بر انگیخت تا مردم را به رحمت الهى بشارت دهم و از عذابش بترسانم .
جـوانان سخنانم را پذیرفتند و با من پیمان محبت بستند، ولى پیران از قبول دعوتم سرباز زدند و به مخالفتم برخاستند و دچار قساوت و سخت دلى شدند.
جوانان به طور طبيعى كمتر از بزرگترها در تاريكىهاى روحى و قساوت قلبى غوطهورند و غالباً داراى دلى روشن، قلبى پاك و روح و فكرى جوان مىباشند. به همين دليل است كه زودتر از بزرگترها به سوى حق و فضيلت رو مىآورند.
اين خوى و خصلت نيكو است كه مايه تمايل جوان به خير و نيكى است. در ابتداى دعوت به اسلام، در زمانى كه پيران و بزرگان قريش پيامبر(ص) را تكذيب مىكردند ، جوانان با همين خصلت و خوى پسنديده پيامبر را يارى كردند.
رقت قلب جوان باعث مىشود كه به سوى حق گرايش پيدا كند.
عوامل ايجاد رقت قلب در جوان عبارتند از:
حفظ روحيه پاك جوانى، محيط سالم و معنوى، صفا و صميميت در محيط سالم و الگو قراردادن عالمان دينى. هميشه به ياد خداوند بودن در ايجاد و حفظ پاكى دل كمك شايان مىكند.
حقطلبى و فضيلتخواهى
جوانان براساس فطرت پاك انسانى به نداى حق و فضايل اخلاقى گرايش دارند و هميشه خواستار جهانى هستند كه حق و فضيلت انسانى در آن حاكم باشد.
جوانان تا زمانى كه روح پاكشان به گناهان آلوده نگشته است، همواره در پى رسيدن به فضايل انسانىاند و براى رسيدن به حق تلاش مىكنند و سختىها براى رسيدن به حق براى آنان معنا ندارد زيرا هدفشان فقط رسيدن به حق است.
طبق فرمايش امام على(ع):
«من جعل الحق مطلبه لان له الشديد و قرب عليه البعيد؛
آن كس كه مطلوب و مقصودش حق باشد سختى بر او آسان مىگردد و دور براى او نزديك مىشود.»
پس اگر جوانى، تحمل سختى براى عدالتخواهى و حق را نداشته باشد و خواهان فضيلت هم نباشد و مخالف با حقطلبى باشد، مسلماً اين جوان سعى نكرده كه طبق فطرت انسانى، خود را تربيت كند.
سلام
متأسفانه یه مطلب غلطی که بین جوانان ما رایجه اینه که آدم تا جونه باید جوونی کنه.
ولی درستش اینه که آدم تا جونه باید خودسازی کنه
جوانان داراى شور و نشاط ویژهاى هستند و همواره دوست دارند در اجتماع تازه و نو حضور داشته باشند. در روایات به این حس جوانى «شره الشباب» گفتهاند.
اسلام و تعالیم اسلامى هیچگاه به سرکوب این میل نمىپردازد ، بلکه در مواردى شور و نشاط ، جوان را تشویق نیز مىکند البته در مواردى نیز براى آن حد و مرز قرار داده است تا این میل در حد تعادل خود رشد کند و فرد را از مسیر حرکت صحیح خود باز ندارد.
امام على(ع) آن قدر براى جوانان اهمیت قائل مىشدند که در روایات نقل شده است که وقتى با غلام جوانشان قنبر، به بازار رفتند و دو پیراهن خریدند ، بهترین پیراهن را به غلام دارند براى اینکه او جوان بود و شور و نشاط جوانى و احساس نوگرایى در او بود و خود امام پیراهنى را که نامرغوبتر بود را برداشتند.
با اینکه امیرالمؤمنین(ع) در آن زمان خلیفه مسلمین بودند و قنبر غلام ایشان. پس این نشان مىدهد جوان، براساس تعالیم اسلام باید زیبا و خوب بپوشد ، اما باید اعتدال داشته باشد. احساس نوگرایى و نشاط جوانى نباید به خودباختگى فرهنگى سوق پیدا کند بلکه جوان باید در کنار شور و نشاط هویت ملى و فرهنگى خود را حفظ کند و پا را از حدود و حریم ارزشهاى اخلاقى بیرون نگذارد.
بعضى جوانان متأسفانه انواع لباسهاى غربى و منحرفکننده را مىپوشند و به نوعى فساد را در جامعه ترویج مىدهند، فقط به این بهانه و دلیل که نوگرا هستند!! اینان با جهالت پیرو فرهنگ غربى مىشوند و به بهانه نوگرایى عملاً با ارزشهاى اسلامى مبارزه مىکنند و بىآنکه بدانند به فساد اجتماعى دامن مىزنند ، همانطور که امام على(ع) مىفرمایند: «قل من تشبه بقوم الا اوشک ان یکون منهم؛ کمتر کسى است که خود را شبیه گروهى کرده و از همان گروه نگشته باشد.»
جوان عزیز !
باید بزرگ بود و وسیع . باید خندید و خنداند . باید آرام بود و آرامش داد .
باید گذاشت و گذشت ، اگر می خواهید بهتر از اینها زندگی كنید ، اگر می خواهید با ذهنی آسوده به خواسته هایتان برسید ، اگر همه چیز می خواهید و طالب زندگی بهتری هستید.
"خنده" ، هدف نیست ، وسیله است . زندگی نمی كنیم تا بخندیم ، می خندیم تا بهتر زندگی كنیم .
"خنده" ، راه ها را هموارتر می كند . خنده ، آرامش می آورد . آرامش ، اجازه ی درست فكر كردن و بهتر اندیشیدن را به انسان می دهد .
برای رسیدن به اهداف عالی ، باید تنی سالم و روحی سالم تر داشت . "خنده" ، جسم و روانی سالم به انسان هدیه می كند :
- نورمن کارنیز در کتاب " تشریح یک بیماری " اشاره می کند که چگونه برای از سرگیری یک زندگی طبیعی و سالم با بیماری فلج مبارزه کرده است. وی معتقد است که خنده، داروی اصلی او بوده است.
- «جان راجر» نویسنده کتاب «تفکر منفی» می گوید: «شخصی به نام کوزینس که از شدت درد، خواب به چشمانش راه نمی یافت، به تجربه دریافت که با چند دقیقه خنده می تواند ساعاتی چند درد خود را تسکین دهد و به راحتی بخوابد و او با این راه توانست سلامتی اش را بازیابد»
- خنده ، در ایجاد ارتباط سریع و مناسب بسیار مؤثر است .
- خنده ، یخهای کینه و کدورت را آب می كند و روابط انسانی را تعادل می بخشد.
- برای آنكه همیشه شاد باشید و غم گذشته و هراس آینده كمتر به سراغتان آید ، با افراد آرام و بانشاط نشست و برخاست کنید.همنشین خوب ، یكی از بهترین دعاهایی است كه باید از خداوند بزرگ طلب نمود .
سلام محمد عزیز
بازم گل کاشتی موضوع فوقالعاده ای را مطرح کردی.
اگر تجربیات فروشی بود بهش بیشتر توجه میشد مثلا من یکبار تجربه ای را که داشتم به برادرم 40 هزارتومان فروختم تا ارزش تجربه را بداند .
البته این تجربه خیلی بیشتر از اینها به نفعش تمام شد.
من به جای جوانها بودم یک آگهی می دادم و روش می نوشتم تجربیات شما را خریداریم.
شاعر نوپرداز ایران احمد شاملو رحمه الله علیه حرف بسیار زیبائی را فرمود:
دکتر علی شریعتی هم زندگی را حد فاصل بین اذانی که در گوش نوزاد گفته می شود و نماز میت توصیف می نماید و می فرماید طول این زندگی فاصله بین یک اذان تا یک نماز است
اگر آنچه که دین خدا توصیه نموده که همانا تطهیر شدن بوسیله عمل به توصیه های دین اوست را به حقیقت و به واقع و از ته قلب عمل کردید در هر دو جهان سعادتمند و خوشبختید وگرنه ذلیل شدن در کمین است.
یاحق
متأسفانه یه مطلب غلطی که بین جوانان ما رایجه اینه که
آدم تا جونه باید جوونی کنه.
ولی درستش اینه که آدم تا جونه باید خودسازی کنه
امیرالمومنین علی عليه السّلامدو نعمت است که ارزش آنها را نمی دانند مگر کسی که آنها را از دست داده باشد ::1:جوانی:2: تندرستی
سوی ما آید کنون فصل بهار
می شود بیدار گل از خواب ناز
پر شود از لاله واز یاسمن
چشمه ها جوشند از بالا و پست
باز آید در میان با شوق وشور
هم زمو باریکتر یک نکته هست
ای شراب غفلتت بنموده مست
هیچ دانی سالی از عمرت گذشت؟
عهدوپیمانها زخاطر برده ای
تواسیر نفس ماندی سال وماه
کینه ها را هم زدل بیرون بیار
خود چرا بی حاصلی وبی اثر
خوب دقت کن به خاطر می سپار
گاه آید بر یسار وگه یمین
نیست اورا جز اطاعت در خیال
کی حریفش میشوی ای نیک بخت
تا جوانی همتی کن قدردان
پاک بنما نفس از آلودگی
یادم آمد از بزرگی این پیام
گویمت آن را وشد حرفم تمام
تا رسد دستت به خود شو کارگر
چون فتی از پای خواهی زد به سر
يه شعر براتون مي نويسم ، خودم خيلي دوستش دارم ، شايد فكر كنيد به موضوع ربطي نداره،اما به نظر من ربط داره
زنده دلي در صف افسردگان
اعوذبالله من الشيطان الرجيم و اعوذبالله من نفسي
بسم الله الرحمن الرحيم
سلام
براي پيروزي در همه ي مراحل زندگي بايد از غفلت خود را نجات داد .
اگر عالم دهر باشي و غافل باشي ...
هميشه در غفلت به سر خواهي برد ...
واگر جمع با غرور كاذب جمع شود ...
دچار جهل مركب خواهيم شد و جواني هم از دست مي رود .
پس به نظرم
بهترين راه جهت جلوگيري از اتلاف جواني
جلوگيري از ورود به مقوله غفلت است .
يا علي مدد
التماس دعا
سلام
من هميشه به دور و بري هام نگاه ميكنم كه حصرت چه چيزي را كه در جواني داشته اند و الآن ندارند ميخورند، سعي ميكنم بيشتر از اين داشته جوانيم استفاده كنم.
مثلا تندرستي واقعا وقتي نداريم قدرش را ميدونم، با يك كم ورزش و تغذيه مناسب ميشه طولانيش كرد.
انعطاف پذيري جواني كه غوغا ميكنه، جوان مثل چوب تر شكل ميگيره و ميتونه رذايل اخلاقي را راحت تر پاك كنه و فضائل را در خودش نهادينه كنه.
نشاط و فعال بودن در اين دوران خيلي مهمه، كه كم كم اگر روحيه جوان خمود و كسل بشه از دستش ميده اما ميشه هميشه دل فرد جوون بمونه
من سعي ميكنم جواني را تا جايي كه ميتونم با خودم بكشم!!!هيچ موقع فكر نميكنم كه تموم ميشه، هميشه سعي ميكنم فكر كنم دارمش تا بيشتر روي خودم كار كنم
سلام
متأسفانه یه مطلب غلطی که بین جوانان ما رایجه اینه که آدم تا جونه باید جوونی کنه.
ولی درستش اینه که آدم تا جونه باید خودسازی کنه
نبی (ص) فرمودند: خداوند جوانی را که جوانی نکند دوست دارد.
منظور از جوانی کردن در این حدیث مستی دوران جوانی هست.مستی که باعث می شود جوان خیال کند حالا حالا وقت دارد و لازم به غنیمت شمردن اوقات نیست.
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم
دوران جوانی یکی از با ارزش ترین، متنوع ترین و پیچیده ترین چشم انداز های زندگی است. ایام جوانی دوران درخشندگی و فروغ شور و هیجان، سرور و شادی و نشاط و امید و دوران قوّت و قدرت و کار و کوشش است.
هر چند جوان در اول راه، بی تجربه و به دنبال هویت گم شده خویش است؛ اما اگر به نیروها و استعدادهای فطری با ارزش خود توجه کرده و به خویشتن دست یابد و از این فرصت طلایی استفاده کند، پایه های زندگی خویش را استحکام بخشیده و به خوشبختی و کمال دست می یابد. پس به شما جوانان عزیز توصیه می کنیم، تا این فرصت گران بها از دست نرفته به نکات زیر توجه کنید:
1ـ قدر و قیمت خود را بدانید: ارزش جوانی نسبت به سایر زندگی به حدی است که اولیای گرامی اسلام، آن را هم ردیف ارزش سلامتی و تندرستی نسبت به ضعف و بیماری معرفی کرده اند. امام علی ـ علیه السلام ـ می فرماید: «دو چیز است که قدر و قیمتش را نمی شناسد مگر کسی که آن دو را از دست داده باشد، یکی «جوانی» و دیگری «تندرستی و عافیت».»[1]
2ـ جوانی دوران حق پذیری و هدایت پذیری: امام صادق ـ علیه السلام ـ در دلیل معطوف کردن توجه تبلیغی به نسل جوان می فرماید: «جوانان زودتر حق را می پذیرند و سریع تر به هر خیر و صلاحی می گرایند.»[2]
3ـ جوانی دوران فطرت پاک، لطافت روح و بیداری احساس مذهبی: سیاهی گناه، خطا، کینه و حسد روح جوان را در بر نگرفته و فطرت پاکش دست نخورده است و کشش های معنوی او را به سوی پاکی و تعالی سوق می دهد؛ جوانانی که از نیرو های شهوانی خود شکایت می کنند و خود را در برابر این تمایلات تحریکی ضربه پذیری پندارند، بدانند که در مقابل آن علاوه بر نیروی جسمی و روحی قوی، یک نیروی فطری قوی معنوی در وجود شان هست که می توانند با بیدار نگه داشتن آن به مقابله با شهوات غریزی خود بپردازند.
4ـ جوانی دوران تربیت پذیری و رشد و تعالی: جوان دارای سلامتی فکر و روح می باشد و از چنان آمادگی ذهنی برخوردار است که چون زمین حاصلخیز خالی مستعد پرورش و رویاندن هر بذری است که در آن کاشته می شود. امام علی ـ علیه السلام ـ می فرماید: «دل جوان نوخاسته مانند زمین آماده ایست که از هر سبزه و گیاه خالی است، هر بذری که در آن افشانده شود، می پذیرد و در خود می پرورد. [3]
جوانی دوره توانمندی و تلاش: مهم ترین نیروی انسانی هر جامعه ای رادر نسل جوان آن می توان یافت قدرت و نیروی جوانی است که می تواند بر مشکلات زندگی فایق آید و راه حلی سخت و ناهموار را به آسانی بپیماید. به همین دلیل است که دنیای امروز، جوانان را در کلیه شئون سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، صنعتی و .... مورد توجه ویژه قرار می دهد.
6ـ جوان و عزت نفس: ایام جوانی، دوران شکفتگی شرافت دوستی و عزّت خواهی است که یکی از ارکان اساسی سعادت بشری می باشد. اگر جوانان بتوانند آن تمایل عالی فطری را همواره در نهاد خود زنده وحاکم نگه دارند و خود را از ذلّت و تحقیری حفظ کنند، زمینه خوشبختی و کامیابی دائمی خویش را فراهم می کنند. جوانان با عزت و کرامت نفس خود را از پستی گناه و شهوت به دور می دارند. امام علی ـ علیه السلام ـ می فرماید: «کسی که برای خود شخصیت قایل است و عزت و کرامت نفس دارد، تمایلات پست جوانی و شهوات در پیش او خوار و ذلیل است.» [4]
7ـ جوان و آزادگی، عدالت خواهی و میل به استقلال و شخصیت: انسان در ایام جوانی دیگر نمی خواهد طفیلی دیگران باشد و می خواهد یک فرد مستقل، آزاد و اثرگذار باشد. اگر این میل و احساس فطری جوانی به صورت صحیح هدایت و رهبری شود، نمی تواند در برابر ظلم و بی عدالتی ها تحمل کند و به فعالیت و مجاهده برای برقراری عدالت می پردازد و در پی کسب هویت و شخصیت خویش از الگوهای مثبت و الهی تقلید می کند.
8ـ جوانی دوران عشق و محبت: روح جوان لبریز از امید و آرزو و سرشار از عشق و محبّت است. دوستی ها در این دوران بر پایه محبت و عشق پاک صورت می گیرد. این دوستی های سالم جوانان در آستانه زندگی اجتماعی، تقویت کننده شخصیت و فعلیت رساننده استعداد های اجتماعی آنان است. این گرایش اگر پاکی خود را از دست ندهد، این ارزش فوق العاده را دارد که اولین احساسات واقعی نوع دوستی را در انسان به وجود آورد و از جوان فردی فداکار، ایثارگر و عاشق الهی بار بیاورد.
9ـ جوانی ایام طراوت و زیبایی، با فرا رسیدن دوران جوانی، نه تنها بدن نیرومند و قوی می گردد و عواطف و احساسات شکفته می شوند، بلکه فرد زیبا و با طراوت می شود. جمال رخسار و نشاط و شادابی چهره، یکی از عوامل جاذبه میان فردی و محبوبیت اجتماعی و رمز نفوذ در دل دیگران می باشد.
10ـ جوان مومن محبوب ترین آفریده: پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ می فرماید: «محبوب ترین آفریده ها نزد خداوند، جوان نورس و خوش سیمایی است که جوانی و زیبایی خود را در راه خدا و فرمانبری او خرج کند. این کسی است که خداوند به او بر فرشتگان فخر می کند و می گوید: این به راستی بنده من است.»[5]
منابع كمكی:
1ـ محمد جواد رودگر، جوان، تهران، موسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر، 1382.
2ـ محمد تقی فلسفی، جوان از نظر عقل و احساسات، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1384.
3ـ علی حسن زاده، جوانان از نگاه معصومان ـ علیهم السلام ـ، قم، راه سبز، 1381.
4ـ سید حمید فتاحی، با جوانان در ساحل خوشبختی، نشر الهادی، 1377.
____________________
[1] . آمدی، عبد الواحد، غرر الحکم و دررالکلم، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، 1369، ص 449.
[2] . کلینی، محمد بن یعقوب، روضه کافی، قم، دار الکتب الاسلامیه، 1348، ص 93.
[3] . فیض الاسلام، نهج البلاغه، ص 903.
[4] . همان، دشتی، حکمت 449.
[5] . محمدی ری شهری، میزان الحکمه، دار الحدیث، 1416 ق، ج5، ص 9.
[=comic sans ms]
[=comic sans ms]انسان در چهل سالگی به بلوغ عقلانی میرسد
به نظر من آدم تا جوونه و تعلق مادی زیادی به دنیا نداره و دلش پاکه باس خودشو جمع و جور کنه و دست بزنه به خودسازی!
یه کتاب خوب هم دوست خیلی خوبیه باعث می شه فکر جوون به جاهایی که نباید بره،نره!
یاد گرفتن یه مهارت هم توی جوونی خیلی مفیده و...
سلام
پیشنهاد میشود یک سیر مطالعاتی برای تفکر و عمل کردن به جوانان معرفی کنید تا فونداسیون محکمی برای رشد و تعالی
بتا کنند. توصیههای کلی برنامه ی کوتاه مدت است.
بقیهی راه را خداوند ترسیم میکند.
شاید سیر مطالعاتی کتب شهید مطهری ، حدیث عنوای بصری و شرح آن یا ... برای شروع خوب باشد
من پیشنهادم این هستش که این کارها رو باید در دوران جوانی حتما حتما انجام داد ...
1- رفتن به باشگاه ( چون پشتیبانه ای بدنی برای پیری میشه )
2- رفتن به اجتماع ( چون شخص رو داناتر و انعطاف پذیر تر میکنه )
3- رفتن سره کار ( چون باید کار کردن و پول در آوردن رو از دوران کوچیکی دنبالش بود ... حتی نجاری ... یا تایپ ... )