اعمالی که حضرت خضر در برابر حضرت موسی انجام دادچه توجیهی دارد؟

تب‌های اولیه

2 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
اعمالی که حضرت خضر در برابر حضرت موسی انجام دادچه توجیهی دارد؟

اعمال سه گانه ای که حضرت خضر در برابر حضرت موسی انجام دادچه توجیهی دارد؟

محمد;6483 نوشت:
اعمال سه گانه ای که حضرت خضر در برابر حضرت موسی انجام دادچه توجیهی دارد؟



با سلام



در قرآن مجيد صريحا نامى از خضر برده نشده بلکه از او به عنوان"عَبْداً مِنْ عِبادِنا آتَيْناهُ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنا وَ عَلَّمْناهُ مِنْ لَدُنَّا عِلْماً" (1)- كه بيانگر مقام عبوديت و علم و دانش خاص او است-، ياد شده است. در روايات متعددى اين مرد عالم بنام" خضر" معرفى شده است.

او يك دانشمند الهى بود، و مشمول رحمت خاص پروردگار، و مامور به باطن و نظام تكوينى جهان، و آگاه از پاره‏اى از اسرار، و از يك جهت معلم موسى بن عمران، هر چند موسى در پاره‏اى از جهات بر او مقدم بوده است.

در قرآن به داستان همراهی حضرت موسی (ع) با خضر نبی (ع) در سورۀ کهف اشاره و شخصیت وی را معرفی می کند. در طول این همراهی، سه حادثه رخ می دهد.

در ادامه با ذکر آن اتفاقات، به بررسی سِرّ و حکمت آن، با بیان خضر نبی (ع) و تحلیل آن، می پردازیم.

حضرت خضر (ع)، نخست از داستان كشتى شروع كرد و گفت:" اما كشتى به گروهى مستمند تعلق داشت كه با آن در دريا كار مى‏كردند، من خواستم آن را معيوب كنم زيرا مى‏دانستم در پشت سر آنها پادشاهى ستمگر است كه هر كشتى سالمى را از روى غصب مى‏گيرد".

و به اين ترتيب در پشت چهرۀ ظاهرى زنندۀ سوراخ كردن كشتى، هدف مهمى كه همان نجات آن، از چنگال يك پادشاه غاصب بوده است، وجود داشته، چرا كه پادشاه غاصب، هرگز كشتيهاى آسيب ديده را مناسب كار خود نمى‏ديد و از آن چشم مى‏پوشيد، خلاصه اين كار در مسير حفظ منافع گروهى مستمند بود و بايد انجام مى‏شد.

سپس به بيان راز حادثه دوم يعنى قتل نوجوان پرداخته چنين مى‏گويد: "اما آن نوجوان پدر و مادرش با ايمان بودند، و ما نخواستيم كه اين نوجوان، پدر و مادر خود را از راه ايمان بيرون ببرد و به طغيان و كفر وادارد".

آن مرد عالم، اقدام به كشتن اين نوجوان كرد و حادثۀ ناگوارى را كه در آينده براى يك پدر و مادر با ايمان در فرض حيات او رخ مى‏داد دليل آن گرفت.

در چندين حديث كه در منابع مختلف اسلامى آمده است مى‏خوانيم: "خداوند بجاى آن پسر، دخترى به آنها داد كه هفتاد پيامبر از نسل او به وجود آمدند" (2)!

در آخرين آيۀ مورد بحث، مرد عالم پرده از روى راز سومين كار خود يعنى تعمير ديوار بر مى‏دارد و چنين مى‏گويد: "اما ديوار متعلق به دو نوجوان يتيم در شهر بود، و زير آن گنجى متعلق به آنها وجود داشت و پدر آنها مرد صالحى بود" "پروردگار تو مى‏خواست آنها به سر حد بلوغ برسند، و گنجشان را استخراج كنند"."اين رحمتى بود از ناحيه پروردگار تو". و من مامور بودم به خاطر نيكوكارى پدر و مادر اين دو يتيم آن ديوار را بسازم، مبادا سقوط كند و گنج ظاهر شود و به خطر بيفتد.

درپايان براى رفع هر گونه شك و شبهه ای از ذهن موسى، و براى اينكه به يقين بداند همۀ اين كارها بر طبق نقشه و ماموريت خاصى بوده است اضافه كرد: "و من اين كار را به دستور خودم انجام ندادم" بلكه فرمان خدا و دستور پروردگار بود. آرى" اين بود سرّ كارهايى كه توانايى شكيبايى در برابر آنها را نداشتى".

موفق باشید ...

پاورقی________________________________

1. كهف ، 65 – 70.

2. نور الثقلين ج 3، ص 286 و 287.

موضوع قفل شده است