ازدواج عمر وام کلثوم افسانه یا واقعیت ؟ (4)

تب‌های اولیه

4 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
ازدواج عمر وام کلثوم افسانه یا واقعیت ؟ (4)

2-این روایت حتی در هیچیک از صحاح سته و حتی در مسانید معتبر اهل سنت چون مسند ابن حنبل و مسند بزاز و معاجم طبرانی (معجم کبیر , اوسط و صغیر ) نیامده است . با اینحال جای تعجب است که چگونه آن را قبول کرده و مسلم می دانند !
3-معمولا روایات ازدواج ام کلثوم با عمر را اهل سنت به یکی از علویان همچون امام صادق (ع) , امام باقر (ع) یا حسن بن حسن بن علی (ع) منتهی می کنند که این جای تأمل دارد و ظاهرا جاعلان خواسته اند اینگونه القاء کنند که این واقعه چنان صحت دارد که حتی خود اهل بیت آن را روایت کرده اند ؟!
4-اسناد هیچیک از روایات ازدواج عمر با ام کلثوم معتبر و صحیح نیست و در هرکدام چند راوی ضعیف و کذاب (به نظر رجالیون اهل سنت) وجود دارد که در این جا ما بخاطر کثرت آنان و طولانی شدن مقاله نمی پردازیم . شاید روزی آن راویان و ضعف های شان را با استناد به محدثان اهل سنت بیان کردیم .

5-گذشته از اسناد اختلاف روایات به حدی است که انسان را به شک می اندازد . مثلا برخی روایات می گوید ، ام کلثوم برای عمر تنها زید را بدنیا آورد و برخی رقیه را هم اضافه می کنند و برخی از فاطمه بنت عمر ا ز ام کلثوم خبر می دهند . یا اینکه در برخی روایات آمده وقتی عمر از علی ام کلثوم را خواستگاری کرد ، علی کوچکی او را بهانه کرد , در برخی دارد که علی (ع) گفت : من او را برای فرزندان جعفر برادر خود گذاشته ام و ... در برخی روایات آمده که عمر هنگامی که علی(ع) ام کلثوم را پیشش فرستاد ساقش را با دست لمس کرد . در برخی آمده وی ساقش را کنار زد و در برخی آمده که در بغل گرفت ؟

6-بدنبال همین باید گفت : چگونه عمر به خود اجازه می دهد دختری را که هنوز عقدش نخوانده لمس و یا در بغل می گیرد ؟ آیا او نمی دانست هنوز ام کلثوم برای او حلال نشده ؟ چون هنوز حتی خود ام کلثوم نمی داند که او را می خواهد به عقد عمر در آورد و طبق این روایت علی (ع) او را فرستاده که عمر آیا او را می پسندد یا خیر؟ گذشته از اینکه چنین کاری (فرستادن دختر که آیا می پسندد یا نه ؟) از شأن علی(ع) به دور است .
7-در متن روایت آمده که عمر به مهاجران گفت : رفئونی . یعنی به من تبریک بگویید . این درحالی است که رسول الله (ص) از آن نهی کرده بوده است . در مسند امام حنبل آمده است که سالم بن عبدالله گفت : عقیل بن ابی طالب با زنی ازدواج کرد وقتی نزد ما آمد ما به او با کلمه " الرفاء والبنین " تبریک گفتیم . عقیل گفت : ساکت باشید . نگویید : " بالرفاء والبنین " که این از رسوم جاهلیت است و رسول الله (ص) از آن نهی کرده است و گفت : بجای آن بگویید : بارک الله فیک و بارک الله فیها (مسند حنبل , ج1، ص 201)
8- در روایات آمده که ام کلثوم با فرزندش زید در زمان معاویه در یک روز از دنیا رفت ؟! در حالیکه ام کلثوم فرزند علی (ع) در زمان یزید در واقعه کربلا حضور داشت و روایات زیادی در این مورد وجود دارد و خطبه های وی در راه کوفه و شام وجود دارد .
9-در روایات دیگر اهل سنت آمده که ام کلثوم بعد از عمر با محمد بن جعفر بن ابی طالب و بعد از مرگ او با عون بن جعفر و بعد از مرگ او با عبدالله بن جعفر ازدواج کرد ؟! در حالیکه واقدی روایت کرده که محمد بن جعفر و عون بن جعفر در تستر (شوشتر) سال 17 یا 18 در زمان عمر به شهادت رسید . و با عبدالله هم زینب بنت علی خواهر ام کلثوم ازدواج کرد که او نیز در واقعه کربلا حضور داشت . در اسلام جمع بین اختین جایز نیست .

10-نخستين كسي كه از اهل سنت اين افسانه را دامن زد . ابن سعد ( متوفاي 230هـ) در الطبقات الكبري است . وي مي‌نويسد :
ام كلثوم ، دختر علي بن أبي طالب ... كه مادرش فاطمه دختر رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم بود ... عمر بن خطاب با او ازدواج كرد ؛ در حالي هنوز به سن بلوغ نرسيده بود ! تا زماني كه عمر كشته نشده بود در كنار او به سر مي برد و زيد بن عمر و رقيه را به دنيا آورد . بعد از عمر ، با عون بن جعفر بن أبي طالب و بعد از آن با محمد بن جعفر ازدواج كرد . وقتي محمد بن جعفر از دنيا رفت با برادرش عبد الله بن جعفر بعد از حضرت زينب ازدواج كرد .( الطبقات الكبرى، محمد بن سعد، ج 8، ص 462 – 463. )

بنا بر این نتیجه گرفته می شود که ازدواج عمر با ام کلثوم مجعول است و مخدوش و جاعلان آن را برای بهره برداری های مذهبی ساخته اند و هیچ واقعیتی ندارد . زیرا هم از نظر سندی مخدوش است و راویان آن متهم به کذب و ضعف وجعل اند و هم از نظر متنی اشکالاتی زیادی دارد که اگر اهل سنت بخواهد به آن روایات استناد نمایند , شخصیت عمر را زیر سئوال برده اند .

سوال:
آيا ازدواج حضرت ام کلثوم (سلام الله عليها) با عمر، مؤيد دوستي و عدم اختلاف حضرت علي (عليه السلام) با عمر نيست؟
جواب:
اين قضيه، نه تنها نشان‌گر رابطه حسنه نيست، بلکه بر عکس است. در کتاب کافي، آمده است:
عمر به خواستگاري ام کلثوم آمد. حضرت علي (عليه السلام) فرمود: دختر من، بچه است و وقت شوهر دادن او نيست.
طبق آنچه که علماي اهل سنت آورده‌اند مانند ابن سعد در طبقات، اين خواستگاري در سال 17 هجري صورت گرفته است و آقاي عمر بن خطاب، 57 ساله بود و در سال 23 هجري در 63 سالگي از دنيا رفت. حضرت ام کلثوم (سلام الله عليها)، آخرين فرزند حضرت صديقه طاهره (سلام الله عليها) است که قبل از رحلت پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) به دنيا آمده است و حدود 7 ، 8 سال داشت.
خليفه دوم، عباس ـ عموي پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) ـ را ديد و گفت:
فلقى العباس، فقال له: مالي أبي بأس؟ قال: و ما ذاك؟ قال: خطبت إلى ابن أخيك فردّني، أما و الله! لأعورن زمزم و لا أدع لكم مكرمة إلا هدمتها و لأقيمن عليه شاهدين بأنه سرق و لأقطعن يمينه فأتاه العباس فأخبره و سأله أن يجعل الأمر إليه فجعله إليه.
آيا من عيبي دارم؟ عباس گفت: نه. عمر گفت: من رفتم پيش علي و خواستگاري کردم و دخترش را به من نداد. قسم به خدا! تمام فضائل شما بني‌هاشم را نابود مي‌کنم و دو شاهد دروغين درست مي‌کنم که علي دزدي کرده و دستش را مي‌برم. عباس آمد خدمت علي و قضيه را گفت. علي هم با اصرار عباس، قضيه را به او واگذار کرد.
الكافي للشيخ الكليني، ج5، ص346
در منابع اهل سنت هم آمده است که از امير المؤمنين (عليه السلام) سوال مي‌کنند:
چرا به عمر دختر دادي؟ فرمود:
درة عمر أحرجتني إلي هذا.
به خاطر خشونت و توسل به زور عمر.
مجمع الزوائد للهيثمي، ج4، ص271 ـ المعجم الكبير للطبراني، ج3، ص45
امير المؤمنين (عليه السلام) هم نمي‌خواست در اين قضايا، ايجاد درگيري نمايد و اختلاف داخلي راه بياندازد. آيا دختر دادن، نشان‌دهنده روابط حسنه است؟ حضرت لوط (عليه السلام) که به کفار فرمود:
يَا قَوْمِ هَؤُلَاءِ بَنَاتِي هُنَّ أَطْهَرُ لَكُمْ (سوره هود/آيه78)
آيا نشان‌دهنده اين است که رابطه حضرت لوط (عليه السلام) با کفار خوب است؟
پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) در چه زماني با أم حبيبه ازدواج کرد؟ وقتي که شوهر ام حبيبه در هجرت به حبشه، نصراني شد. زماني که پدرش ابوسفيان، عرقش در جنگ با احزاب خشک نشده بود، پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) با دختر ابوسفيان ازدواج کرد. آيا اين نشان‌دهنده اين است که پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) با ابوسفيان ميانه خوبي داشت؟
ما نبايد دنبال اين قضايا بگرديم. بايد ببينيم که رابطه امير المؤمنين (عليه السلام) با خلفاء در مجموع آنچه که در 25 سال گذشت، چگونه بوده است؟
در صحيح مسلم ـ که آقايان اهل سنت مي‌گويند بعد از قرآن، صحيح‌ترين کتاب است، ـ جلد5، صفحه152، کتاب الجهاد، باب الفيء از قول آقاي خليفه دوم مي‌گويد:
تعدادي از صحابه نشسته بودند و علي و عباس وارد شدند. خليفه دوم رو کرد به علي و عباس و گفت:
فلما توفى رسول الله صلى الله عليه و سلم، قال أبو بكر: أنا ولى رسول الله صلى الله عليه و سلم، ... ، فرأيتماه كاذبا آثما غادرا خائنا ، ... ، ثم توفى أبو بكر و أنا ولى رسول الله صلى الله عليه و سلم و ولى أبى بكر، فرأيتماني كاذبا آثما غادرا خائنا.
وقتي که پيامبر (صلي الله عليه و سلم) از دنيا رفت، ابوبکر گفت: من جانشين پيامبر (صلي الله عليه و سلم) هستم و شما دو نفر (علي و عباس) او را دروغ‌گو و گنه‌کار و حيله‌گر و خائن دانستيد. وقتي ابوبکر از دنيا رفت، من گفتم: من جانشين پيامبر (صلي الله عليه و سلم) و ابوبکر هستم و شما دو نفر (علي و عباس) مرا دروغ‌گو و گنه‌کار و حيله‌گر و خائن دانستيد.
امير المؤمنين (عليه السلام) هم اين گفته خليفه دوم را تکذيب نکرد. صحابه‌اي که آنجا نشسته بودند هم تکذيب نکردند. وقتي بخاري اين قضيه را در صحيح خود مي‌آورد، کلمات كاذبا آثما غادرا خائنا را حذف مي‌کند و مي‌گويد: کذا و کذا. مشخص است که امير المؤمنين (عليه السلام) جمله تندي را گفته است. وقتي رأي امير المؤمنين (عليه السلام) درباره آن دو نفر اين است، فصل الخطاب است.

1 .پاسخ این سوال از محضر استاد حسینی قزوینی استفاده شده
2 . این مطلب از محمد عضو کوشا جهت تکمیل این بحث آورده شد

ازدواج امّ کلثوم با عمر در هاله اى از ابهام
پرسش: آیا ازدواج ام کلثوم دختر امام على علیه السلام با عمر نشانه دوستى و روابط حسنه میان امام على علیه السلام و عمر نیست؟
پاسخ: موضوع ازدواج ام کلثوم با عمر از دو دیدگاه قابل بحث و بررسى است:
الف. از منظر منابع اهل سنّت؛
ب. از منظر منابع شیعه.

مبلغان :: بهمن 1386، شماره 100

منابع اهل سنت

در بین اهل سنت، مشهور است که امیرالمؤمنین على علیه السلام دختر خود امّ کلثوم را به ازدواج خلیفه دوم، عمر بن خطاّب، در آوردند. آنها این ازدواج را نشانگر دوستى و روابط حسنه میان على علیه السلام و خلیفه دوم قلمداد مى کنند.
در نقد و بررسى این موضوع به چند نکته اشاره مى شود:
1. مسئله ازدواج امّ کلثوم در هیچ یک از دو کتاب معتبر نزد اهل سنت، یعنى صحیح بخارى و صحیح مسلم ـ که در نزد اهل سنت معتبرترین کتابها بعد از قرآن شمرده مى شوند ـ ذکر نشده است.
هیچ یک از صحاح ششگانه اهل سنّت ازدواج امّ کلثوم را ذکر نکرده اند.
2. برخى از مسانید معتبر نزد اهل سنت، مانند: مُسند احمد بن حنبل نیز این رویداد را بیان ننموده اند.
3. برخى از منابع تاریخى و روایى اهل سنّت، مانند: «طبقات» ابن سعد و «المستدرک» حاکم نیشابورى، ازدواج ام کلثوم با خلیفه دوم را مطرح نموده اند. در این باره، دو نکته شایان ذکر است:
الف. براساس مبانى رجالى اهل سنّت، تمام راویان این روایت، متّهم به صفات «کذّاب»، «وضّاع»، و «ضعیف» و «مدلَّس» مى باشند؛ لذا براساس منابع اهل سنت، موضوع ازدواج امّ کلثوم با عمر بن خطّاب به لحاظ سندى فاقد اعتبار و ارزش مى باشد.
ب. صرف نظر از ضعف سندى، این روایت به لحاظ دلالت و معنى نیز دچار تعارض، چندگانگى و تشویش در نقل مى باشد؛ به گونه اى که برخى از نقلها برخى دیگر را تکذیب مى نمایند. به عنوان مثال، در برخى نقلها این گونه آمده است که وقتى عمر به خواستگارى امّ کلثوم آمد، على علیه السلام مسئله کوچکى سنّ ام کلثوم را مطرح نمودند و در برخى نقلها آمده است که حضرت فرمودند: «من او را براى فرزندان برادرم جعفر بن ابى طالب نگه داشته ام.» در نقل دیگرى بیان شده است که على علیه السلام بدون درنگ ام کلثوم را نزد عمر فرستاد تا او را نگاه کند.
دیدگاه شیعه

در مورد ازدواج امّ کلثوم با خلیفه دوم، در میان دانشمندان شیعه دیدگاه هاى متفاوتى مطرح است که در ذیل به برخى از آنها اشاره مى شود:
1. برخى از دانشمندان شیعه از جمله شیخ مفید، این تزویج را به شدّت انکار نموده و بر این باورند که چنین ازدواجى اساسا رخ نداده است.
2. دیدگاه دیگر این است که اُمّ کلثوم دختر واقعى على علیه السلام نیست؛ بلکه ربیبه ـ دختر خوانده ـ على علیه السلام بوده است. براساس این دیدگاه، امّ کلثوم دختر واقعى ابوبکر بوده، مادرش أسماء بنت عمیس است. پس از مرگ ابوبکر، اَسماء به همسرى على علیه السلام در آمد و امّ کلثوم همراه مادرش به خانه على علیه السلام آمدند.
این دیدگاه متعلّق به آیت اللّه العظمى مرعشى نجفى رحمه الله است. ایشان در این باره مى فرمایند: «امّ کلثوم که با عمر ازدواج کرد، ربیبه على علیه السلام و دختر اسماء بنت عمیس از ابوبکر بود. او کودک بود و با ازدواج اسماء با على علیه السلام پس از مرگ ابوبکر به خانه على علیه السلام آمد و بزرگ شد و با عمر ازدواج کرد. او را همه جا امّ کلثوم بنت على علیه السلام مى گفتند. او با پسرش زید بن عمر در زمان امام مجتبى علیه السلام فوت کردند. امام علیه السلام بر او و پسرش یک نماز میّت خواند و همین دلیل بر جواز نماز بر دو میّت در یک نماز شد.
امّ کلثوم دختر فاطمه علیهاالسلام در کربلا با خواهرش زینب علیهاالسلام بود و در شب یازدهم تا صبح مواظب اطفال امام حسین علیه السلام بود که خود دلیل دیگرى بر نفى ازدواج او با عمر است؛ زیرا اگر زن عمر بود و فرزندى داشت، در جریان کربلا منعکس مى شد، در اسارت کوفه و شام مطرح مى گشت. اصولاً براى او حرمتى قائل مى شدند.»
3. دیدگاه دیگر این است که این ازدواج صورت گرفت؛ ولى از روى تهدید و اکراه و اجبار. در منابع حدیثى شیعه روایاتى وجود دارد که نشانگر وقوع این ازدواج از روى تهدید و ارعاب مى باشد. در ذیل به نمونه اى اشاره مى شود:
محمد بن ابى عمیر از هشام بن سالم از امام صادق علیه السلام نقل مى کند که فرمود: «هنگامى که عمر [از اُم کلثوم [نزد على علیه السلام خواستگارى نمود، حضرت در پاسخ او فرمودند: او کم سنّ و سال است. عمر با عباس ـ عموى على علیه السلام ـ ملاقات کرد و گفت: آیا در من عیبى هست؟»
عباس گفت: چه شده؟ عمر گفت: به خواستگارى دختر برادرزاده ات رفتم؛ [ولى او پاسخ منفى به من داد و [من را ردّ نمود. به خداوند سوگند! چاه زمزم را پُر مى کنم و هیچ نشانه بزرگى و کرامت براى شما نیست، مگر آنکه آن را از بین خواهم برد و هر آینه دو شاهد براى او اقامه کرده، به اتّهام سرقت دست راست او را قطع خواهم نمود. پس عباس نزد على علیه السلام آمد و او را [از تهدیدهاى عمر] آگاه ساخت و از ایشان درخواست نمود تا امر [این ازدواج[ را به او واگذار نماید. على علیه السلام نیز مسئله ازدواج ام کلثوم را به عموى خود عباس سپرد.»
در مورد این روایت، چند نکته داراى اهمیت مى باشد:
1. در وهله اوّل، على علیه السلام به درخواست عمر پاسخ منفى دادند و فرمودند: امّ کلثوم هنوز به سنّ ازدواج نرسیده است. این پاسخ، خود بیانگر ناخرسندى على علیه السلام از این پیوند بوده است.
2. عمر از تهدیدهاى شدیدى مانند نابود ساختن نشانه هاى بزرگى و کرامت اهل بیت علیهم السلام و اتّهام سرقت بهره برده است. این تهدیدها از یک سو، جان على علیه السلام و خاندان و شیعیان ایشان را به مخاطره انداخت و از سوى دیگر، کیان دین و جامعه اسلامى را مورد تهدید و بى ثباتى قرار مى داد.
3. على علیه السلام ، به منظور احترام گذاشتن به درخواست عموى خود، تصمیم گیرى نهایى در مورد این ازدواج را بر عهده عباس گذاشتند.
با توجه به آنچه ذکر شد، چگونه این پیوند مى تواند از روى رضایت و خشنودى على علیه السلام صورت گرفته باشد؟ ازدواجى که آغازش با انکار و مخالفت على علیه السلام بود و منجرّ به تهدیدهاى شدید از سوى خلیفه دوم گردید، چگونه مى تواند نشانگر دوستى و روابط حسنه میان على علیه السلام و خلیفه دوم باشد؟
مخصوصا از این جهت که اصلِ این ازدواج و اصل وجود فردى از فرزندان على علیه السلام به نام امّ کلثوم که با عمر ازدواج نمود، مورد نفى و انکار برخى از دانشمندان بزرگ شیعه است.

چقدر بحث رو طولانی می کنید
این دو گونه است ازدواج کرده اند که در یکی از کتاب اربعه امده است ولی فرزدن فاطمه ی زهرا بوده است و دلیلش رو الان حوصله ندارم بگویم
پاره ای از روایت وجود دارد که خداوند جنی را به شکل در اورد که عمر با او ازدواج کرد

موضوع قفل شده است