آیا مشکل دوستم قابل حل هستش یانه!!!
تب‌های اولیه
نمیدونم این مشکل دوستم قابل حل هستش یانه!!!
با این وجود تصمیم گرفتم از نظر دوستان استفاده کنم شاید به لطف خدا راه حلی بشه براش پیدا کرد.
من یه دوستی دارم که چهره اش نسبت به سنش یه پنج، شش سالی کم نشون میده، مشکل از اینجا شروع میشه که خیلی اتفاق افتاده که توی مراسمها از مادرشون برای خواستگاری شماره و آدرس خواستن، با این تصور که ایشون از پسرشون کوچکتر هستش، ولی وقتی سنشو فهمیدن منصرف شدن، الانم که به زور خواستگار پیدا میشه ولی برای ایشون هنوزم خواستگار مییاد ولی به خاطر این مسئله هنوز نتونستن ازدواج کنن، کمتر پیدا شده که پسر بزرگتر از خودش ازش خواستگاری کنه، این مسئله خیلی به روحیه ایشون ضربه وارد کرده، من که خودم نتونستم کمکی براشون بکنم ممنون میشم دوستمو راهنمایی کنید.
کارشناس بحث حامی
الانم که به زور خواستگار پیدا میشه ولی برای ایشون هنوزم خواستگار مییاد ولی به خاطر این مسئله هنوز نتونستن ازدواج کنن،
شما از کجا مطمئن هستید که عامل ازدواج نکردنش این هست . تازه این که خیلی خوبه دختر از سنش جوون تر باشه .
به نظرم بیشتر یک نوع تلقین هست که عامل ازدواج نکردنش این هست .
[="Black"][="mediumturquoise"]يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ عَلَيْكُمْ أَنفُسَكُمْ[/]
به نام یار
راستش نمی دونم چقدر پیشنهادم با عرف جامعه ما جور در میاد یا نه ، ولی به نظر من چرا خودتون دست به کار نمی شین ؟؟؟ چرا شما با واسطه به خانواده هایی که پسر بزرگ تر از ایشون دارند پیشنهاد نمیدین که یه همچین دختری با این شرایط وجود داره. یا به دوستانتون همین پیشنهاد رو بدین که ببینند پسری با این شرایط توی خانواده هاشون هست برای ازدواج (یا اصلا یه زنجیره درست کنید که چند نفر باشین برای هم دیگه توی خانواده ها خودتون و دوست اشنا پیشنهاد بدین)
بازم میگم نمی دونم پیشنهادم چقدر با عرف جامعه ما جور در میاد و شاید هم به نظر بعضی ها خنده دار باشه ولی خوب در حد یه پیشنهاد بود
بعضی پسر ها هستند که شاید شرایط خوبی (از نظر اقتصادی و شاید ادامه تحصیل و سربازی ) نداشته باشن ولی اگه بهشون مورد خوبی پیشنهاد بشه مطمعا مورد خوب رو هیچ کس پس نمی زنه ، حتی اگه شرایطش کمی سخت باشه. این جور پیشنهاد ها از طرف یه قشر از پسر ها خیلی مورد توجه میتونه قرار بگیره.[/]
شما از کجا مطمئن هستید که عامل ازدواج نکردنش این هست . تازه این که خیلی خوبه دختر از سنش جوون تر باشه . به نظرم یک نوع تلقین هست بیشتر . که عامل ازدواج نکردنش این هست .
منم با شما موافقم شاید این عامل ازدواج کردنشون نباشه، ولی از بین خواستگارانی که داشتن، بیشترشون به خاطر همین موضوع عقب کشیدن.
سلام
من فکر میکنم دوستتون در اون مرحله اول به خونواده پسره سنشونو نگن، بعد اینکه پسره رو دیدن سنشونو به ایشون بگن، شاید پسره بعد اینکه خوبیهایه دختره رو دیدن،دیگه سنشون زیاد براش مهم نباشه.
سلام
بالاخره خانواده پسر ميفهمه دختر چند ساله است و تو مرحله اي كه دختر خانم مكنه آسيب ببينه ميگن نه.پس بهتره از همون اول سنشون را بگن.
پيشنهاد دوستمون هم خوبه شما خودتون پيشنهاد بديد به آقايون سن بالاتر از ايشون.نازه آقايون كلي هم خوشحال ميشن خانومشون خوب بمونه!!!
ممنون از اعتمادتون
اجازه بدهید این پاسخ را خطاب به خود دوسان بیان کنم البته شما هم بخوانید و درباره مطالبش با دوستتان مذاکره کنید.
آقای قرائتی مثال خوبی می زدند می فرمودند اگر هنگام غذا خوردن در نوشابه باز نشه چه می کنیم؟ از دیگران کمک می گیریم نوشابه را دور نمی اندازیم؛ دست به دست می گردد تا بالاخره یکی بازش کند.
در مشکلات هم ما نباید
اولا: بی تابی کنیم مأیوس شویم و سستی از خود نشان بدهیم.
ثانیاً باید از همفکری و همکاری دیگران مدد بگیریم.
وقتی ما هیجان منفی ای چون خشم و ناکامی داریم شناخت ما ضعیف تر می شود مثل وقتی است که شیشه ماشین بخار کند و ما بیرون را نبینیم. باید از دیگران که حال و روزشان خوب است و می توانند به شناخت ما کمک کنند استفاده کنیم. مشاور و افراد با تجربه و مطالعه این «نقش مکمل شناختی» را ایفا می کنند.
خانمی که سنش بالا رفته و نگران از وضعیت آینده است و احتمال می دهد که خواستگاری او را نپسندد بی تردید اگر دست روی دست بگذارد و خیال پردازی منفی هم بر آن افزوده شود خود به خود چهره اش و بهتر بگویم زبان بدنش با دیگری سخن می گوید. یعنی دیگران از چهره او نگران و آشفتگی می خوانند. افرادی که آرامش دارند چشمانشان درخشش و نشاط دارد و افرادی آشفته چشمانشان خسته و پلک هایشان افتاده است و وقتی زبان به گفتگو می گشایند در سخنانشان نشاط و امید و زندگی و پویایی موجی نمی زند.
خب چه باید کرد؟
1- توکل به خدا و توسل به اهل بیت -ع -: هست ما از هست خداست و ما همچون مهره ای در دست قدرت او هستیم دل ها را مقلب القلوب می گرداند و مهر را او در دل ها قرار می دهد. بنابراین ورد زبان تان باشد
خداوندا مرا آن ده که آن به
2- قرآن می فرماید چه بسا چیزی را ناپسند بدانید ولی خیر شما در آن باشد هرگز به خود تلقین نکنید که شانسی برای گزینش همسر ندارید. مگر جوانان همه در آن افرادی که خواستگاری آمدند خلاصه می شوند؟ افرادی که سنشان بالاتر هم است در جامعه هستند. سن ازدواج پسرها هم بالا رفته بنابراین هستند افرادی که دنبال خانمی با مشخصات شما می گردنند.
3- پویا باشید آب هم اگر راکد باشد بوی بد می گیرد. به نظر شما خانمی هایی که اجتماعی هستند و مهارت های ارتباطی را بلد هستند در جلب خواستگار موفق ترند یا افرادی که منزوی و گوشه گیرند؟
4- هنرهای زنانه: باز هم یک سؤال به نظر شما خانم هایی که اجتماعی هستند و در کلاس های هنری شرکت می کنند و از آنها در منزلشان درست می کنند به چشم می آیند و مورد توجه خانم ها و خواستگاران قرار می گیرند یا خانم هایی بی روح و بی هنر؟ البته مراد من جلوه نمایی و انگشت نما کردن خود نیست بلکه فعال بودن، هنری بودن و...خود به خود مغناطیسم و کشش ایجاد می کند.
5- متأسفانه آمار طلاق بالا رفته نمی شود ادعا کرد که دخترانی که از شما زودتر ازدواج کرده اند موفق تر اند و خوش بخت تر. بنابراین وقت موجود را غنیمت بشمارید و در پی مطالعه درباره ازدواج برآیید تا زندگی خوبی را برای خودتان مهندسی کنید. بدترین ازدواج این است که فرد از روی احساس ماندن و خواستگار نداشتن چشم بسته موردی را قبول کند. چه بسا فردی که دیرتر ازدواج کرده خوش تر از زوجی است که هر روز مشاجره دارند.
6- از واسطه امین و راز دار (نه پیک) کمک بگیرید او از جانب خود حرف دل شما را به دیگران منتقل می کند. البته مناسب نیست که دختر جوانی به پسری بگوید.
7- در برخی شهرها مراکز همسریابی هست. می توان با دقت و تحقیق و البته با اشراف والدین (تأکید می کنم با اشراف والدین) از آنهایی که معتبرند کمک گرفت. معرفی خواستگار تمام راه نیست تازه اول راه است باید تحقیق کنید تناسب ها را کشف کنید، فرهنگ ها را مقایسه کنید. و بهتر است از مشاور ازداج کمک بگیرید.
8- لازم نیست به خواستگار همان جلسه اول سن را گفت می توان از اشتراکات سخن گفت و کلیات را بررسی کرد در فاز دوم اگر تناسب هایی بود سن را گفت.
9- روی سن تان تمرکز نکنید روی جوان بودن چهره خود و شادابی تان تمرکز داشته باشید. تمرکز درباره نگرانی خود به خود نگرانی می زاید. وقتی اضطراب داریم که با ماشین به درب منزل نمالیم احتمالا می مالیم یعنی همان کثل معروف از چیزی که می ترسیم به سرمان میاد. وقتی خیلی آشفته ایم که نکنه از سنم بپرسد بی تردید آشفته جلوه می کنیم و نگران و طرف مقابل از این رفتار نا آرام ذهن خوانی می کند و هزار و یک علت برایش جور می کند و ممکن است احساس کند شما رک و صریح نیستید و می خواهید از در دورویی وارد گفت و گو شوید.
معرفی منبع:
جوانان و انتخاب همسر نوشته علی اکبر مظاهری نشر پارسایان
مشاوره قبل از ازدواج، سیدمهدی حسینی، نشر آوای نور