چهل پاسخ درباره نماز

تب‌های اولیه

43 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چهل پاسخ درباره نماز

کاربر عزيز، سلام!
همه مي­دانيم دين اسلام بيشترين اهميت را به پرسش داده است. پرسش، نشان فعال بودن قدرت تفكر هر انساني است. انسان، با قدرت تفكرش از ديگر موجودات ممتاز شده است. و چون دين، مجموعه­اي از سخناني است كه بشر بدون راهنمايي انبيا نمي­توانسته است به آن­ها دسترسي داشته باشد. انسان متفكّر بيشترين همت خود را مصروف فهم درست اين سخنان مي­نمايد.
عبادات قسمت مهمّي از سخنان ديني را به خود اختصاص داده است. سخنان عبادي اسلام از محتواي بسيار غني برخوردار است. آنچنان غني كه با كمي صرف وقت و مطالعه و كنكاش، انسان به دنيايي از حكمت و انديشه آشنا مي­شود كه به شدّت انديشه و احساس او را مسخّر خود مي­نمايد.
بيشتر دينداران فكر مي­كنند، عبادات، مجموعه­ دستور العمل­هايي است كه اهميت آن­ها بيشتر مربوط به هدف كلي است كه براي آن تعريف شده است. اينان تصور مي­كنند خود اين دستور العمل­ها يا از حكمتي خاص پيروي نمي­كند و يا حكمت آن قابل دستيابي نيست.
اين نوع تفكّر سبب شده است تا عبادات با فهم كمتري همراه شود. به اين معنا كه متفكرين، كمتر به عبادات بپردازند و آن­ها كه مشغول عبادات هستند كمتر اهل تفكّر باشند.
جدايي دين از فهم و علم و تفكّر، بزرگترين ضربه را بر گسترش كمّي و كيفي دين زده است. ولي هميشه انسان­هائي بوده­اند كه به دنبال فهم دين بوده­اند، و بر اين اساس مدام پرسيده­اند و روي پاسخ­ها انديشيده­اند و بر اساس همين انديشه، دوباره پرسيده­اند.
پاسخ به اين پرسش­ها از طرف امامان بزرگوار شيعه، بر غناي مجموعه سخنان ديني به نحو حيرت انگيزي افزوده است. هر چند اگر پرسش­گران بيشتر مي­بودند و يا به پيشوايان دين، فرصت بيشتري داده مي­شد، مجموعه سخنان ديني از گستره بيشتري برخوردار مي­شد.
و اما اين پست
آنچه پيش روي شماست پاسخ به قسمتي از صدها پرسشي است كه ممكن است ذهن شما را در باره فهم دقيق مسايل عبادي اسلام خصوصاً نماز مشغول كرده باشد.
عموم پاسخ­ها بر­گرفته از منابع غني شيعه است و لذا هيچ نشاني از مطالب صرفاً ذوقي و استحساني و يا دريافت­هاي شخصي بدون مستندات قويّ، در آن­ها يافت نمي­شود.
اميدواريم مجموعه­هايي اين چنين، توسط اهل تحقيق، بيشتر در دسترس جويندگان فهم دين قرار گيرد.
سؤال 1: چرا بايد نماز بخوانيم؟

پاسخ: نماز می خوانیم براي اين كه خداوند را فراموش نكنيم. (أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْري. طه: 14)
زندگي روزمره، انسان را دچار فراموشي نسبت به خداوند و آنچه مربوط به اوست مي­كند:
انسان فراموش مي­كند چرا آفريده شده است.
انسان از ياد مي­برد به چه منظوري انبياء مبعوث شده­اند.
مسلمانان نسبت به تعاليم دين اسلام بي­توجه مي­شوند و اين تعاليم ارزشمند تنها در كتابها باقي مي­ماند و در زندگي جريان نمي­يابد. (علل الشرايع: 317/2)
هر بار كه نماز مي­خوانيم آنچه را كه فراموش نموده­ايم دوباره به ياد آورده و خود را در مسيري كه انبياء توصيه نموده­اند قرار مي­دهيم و آنوقت به آرامش رواني مي­رسيم. (أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ. رعد: 28)

[=B Nazanin]سؤال 2: [=B Nazanin]چرا مرز بين ايمان و كفر نماز است؟

[=B Nazanin]پاسخ: نماز مرز بین ایمان و کفر است زیرا گناهاني كه انسان انجام مي­دهد بخاطر طغيان هوس است و فرد آن را تحت فشار روانی انجام می دهد؛ ولي کسی که نماز نمی­خواند و یا گاهی می­خواند، تحت کدام فشار روانی قرار گرفته است؟! آیا شهوت و یا خشمش بر او غلبه کرده است؟! آیا حرص و طمع و بخل و حسد امانش را بریده است؟! آیا افسردگی و تنبلی مجال هیچ کاری را برایش نگذارده است؟! یا... .
[=B Nazanin]متأسفانه کسی که نماز نمی­خواند فرمان خداوند را سبک شمرده است و این چنین کسی اگر سوی خداوند برنگردد تا مرز کفر و انکار دین پیش خواهد رفت. (علل الشرايع: 339/2)

sar1343;241047 نوشت:

[=B Nazanin]سؤال 3: چرا براي نمازهاي واجب نوافل قرار داده شده است؟[=B Nazanin]

[=B Nazanin]پاسخ: ابتداءً نوافل نمازهاي واجب را توضيح مي­دهيم:
[=B Nazanin]نمازصبح، دو ركعت قبل از آن.
[=B Nazanin]نمازظهر: چهار تا دوركعتي قبل از آن.
[=B Nazanin]نمازعصر: چهار تا دوركعتي قبل از آن.
[=B Nazanin]نمازمغرب: دو تا دو ركعتي بعد از آن.
[=B Nazanin]نمازعشاء: دوركعت نشسته بعد از آن.
[=B Nazanin]نماز شب: چهار تا دو ركعتي به نيّت نماز شب و يك دو ركعتي به نيّت نماز شَفع و يك ركعت به نيّت نماز وَتر. (علل الشرايع: 328/2)
[=B Nazanin]اما این که چرا برای نمازهای واجب، نمازهای نافله مستحب شده است بخاطر این است که:
[=B Nazanin]نمازهاي نافله اولاً: جبران نقصهاي احتمالي نمازهاي واجب را مي­كنند، نقص­هايي كه موجب مي­شود تا همه نماز قبول نشود مثلاً نصف يا ثلث و يا رُبع و يا خُمس آن فقط قبول شود. (علل الشرايع: 328/2)
[=B Nazanin]ثانياً: نمازهاي نافله موجب اهميت پيدا كردن نمازهاي واجب مي­گردند، زيرا كسي كه خود را متعهد مي­داند كه لااقل مقداري از نوافل را بجا آورد، طبعاً نماز اول وقتش نیز ترك نمي­گردد.

sar1343;241049 نوشت:

سؤال 4: چرا نمازهاي واجب به همراه نوافل آنها پنجاه و يك ركعت است؟

پاسخ: مجموعه نمازهای واجب و نوافل 51 رکعت می شود زیرا در شبانه روز چهار وقت وجود دارد:
1و2- دوازده ساعتِ روز، و دوازده ساعت شب كه براي هرساعت از روز و شب دو ركعت در نظر گرفته شده است. (با این توضیح که وقت بین طلوع فجر و طلوع خورشید و همچنین وقت بین غروب قرص خورشید و نا پدید شدن سرخی طرف مشرق جزء روز و شب محسوب نمی شود).
3- بين غروب قرص خورشيد و از بين رفتن سرخي مشرق، كه براي آن يك ركعت قرار داده شده است.
3- بين طلوع فجر و طلوع خورشيد، كه براي آن دو ركعت مقرّر شده است. (علل الشرايع: 327/2)

[=B Nazanin]سؤال 5: چرا نماز نافله عشاء نشسته خوانده مي­شود؟[=B Nazanin]

[=B Nazanin]پاسخ: علت نشسته خوانده شدن نماز نافله عشاء که به نماز «وُتَیره» معروف است این است که نمازهاي نافله دو برابر نمازهاي واجب است، و اين درست در نمي­آيد مگر اين كه دو ركعت نافله عشاء نشسته باشد تا يك ركعت حساب شود. (علل الشرايع: 330/2)
[=B Nazanin]خوب است بدانید:
[=B Nazanin]کسی که می خواهد نمازهای نافله را نشسته بخواند باید هر دو رکعت نشسته خود را یک رکعت ایستاده به حساب آورد.
[=B Nazanin]کسی که در حال حرکت، نماز نافله می­خواند، لازم نیست رو به قبله باشد و می تواند رکوع و سجده را با اشاره سر انجام دهد.
[=B Nazanin]چرا كسي كه شراب نوشيده است تا چهل روز نمازش قبول[=B Nazanin] نمي­شود؟[=2 Davat]

[=B Nazanin]پاسخ: کسی که شراب نوشیده است تا چهل روز نمازش قبول نمی شود، زيرا شراب مثل ديگر موادّ غذایی، تا چهل روز در بدن مي­ماند. (علل الشرايع: 345/2)
[=B Nazanin]لازم به توضيح است كه صحت نماز ، غير از قبول آن است. كسي كه شراب نوشيده است تا چهل روز از نمازش ثواب نمي­برد ولي نمازش صحيح است و تكليف از گردنش برداشته می شود و اگر در این مدت نماز نخواند گناهی بزرگتر را برایش می نویسند. (من لا يحضره الفقيه:570/3)

[=B Nazanin]سؤال 6: چرا بعضي نمازها، قبول و بعضي ردّ مي­شود؟[=B Nazanin]

[=B Nazanin]پاسخ: بسیاری از مردم به شرایط قبولي و يا رد نماز توجهی ندارند لذا نمازشان قبول نمی­شود.
[=B Nazanin]شرایط قبولي و یا کمال نماز:
[=Times New Roman]1. [=B Nazanin]ورع (ترك گناه و هوشيار بودن نسبت به[=B Nazanin]
[=B Nazanin] زمينه­ها و مقدّماتي که فرد را نهایتاً به گناه می­کشاند).
[=Times New Roman]2. [=B Nazanin]ردّ مَظالم و اداء حقوق مالي مردم. (این حقوق اگر قبل از بلوغ نیز بر ذمّه فرد آمده است باید آن را پرداخت نماید).[=B Nazanin]
[=Times New Roman]3. [=B Nazanin]ولايت اهل البيت عليهم السلام (به معناي قبول نمودن رهبري و سرپرستي آن­ها در مسير رشد و كمال). [=B Nazanin]
[=Times New Roman]4. [=B Nazanin]تداوم بر ذكر. [=B Nazanin]
[=Times New Roman]5. [=B Nazanin]رسيدگي به نيازمندان.
[=B Nazanin]شرایط ردّ نماز:[=B Nazanin]
[=Times New Roman]1. [=B Nazanin]آمادگي براي گناه به محض فراهم شدن زمينه آن (يعني ترك گناه نباید بخاطر نبودن زمينه گناه باشد).
[=Times New Roman]2. [=B Nazanin]آزار والدين. [=B Nazanin]
[=Times New Roman]3. [=B Nazanin]غيبت، (زيرا تا چهل روز نماز غيبت كننده قبول نمي­شود). [=B Nazanin]
[=Times New Roman]4. [=B Nazanin]استخفاف نماز (اهميت ندادن به شرایط صحّت و قبول نماز).[=B Nazanin]
[=Times New Roman]5. [=B Nazanin]خوردن شراب (زيرا تا چهل روز نمازشراب­خوار قبول نميگردد). [=B Nazanin]
[=Times New Roman]6. [=B Nazanin]توجه نكردن به حقوق همسر.[=B Nazanin]
[=Times New Roman]7. [=B Nazanin]نپرداختن خمس و زكات و ديگر حقوق واجب مالي. [=B Nazanin]
[=Times New Roman]8. [=B Nazanin]اكراه داشتن مردم به اقتداء فردي به عنوان امام جماعت (نماز آن فرد قبول نمي­شود). [=B Nazanin]
[=Times New Roman]9. [=B Nazanin]نگه داشتن ادرار. (ميزان الحكمة: 1636/2)

[=B Nazanin]سؤال 7: چرا بسياري در نماز حضور قلب ندارند؟[=B Nazanin]

[=B Nazanin]پاسخ: این که غالبا مردم در نمازشان حضور قلب ندارند به این خاطر است که مقدّمات حضور قلب را مهيّا ننموده­اند، اين مقدّمات عبارتند از:
[=Times New Roman]1. [=B Nazanin]با كسالت وارد نماز نشود و يا لااقل آن را از طريق خميازه و يا كش دادن بدن بروز ندهد. (الخصال: 612/2)
[=Times New Roman]2. [=B Nazanin]در ذهنش با خودش و يا با ديگري سخن نگويد. (الخصال: 612/2)
[=Times New Roman]3. [=B Nazanin]به مضامين ذكرها و يا حكمت حركاتِ در نماز بيانديشد. (الدعوات: 31)
[=Times New Roman]4. [=B Nazanin]فكر كند اين آخرين نمازي است كه مي­خواند. (الامالي صدوق: 256)
[=Times New Roman]5. [=B Nazanin]آداب ظاهري نماز را رعايت كند، خصوصاً آدابي كه به حضور قلب در نماز كمك مي­كند مثل: نگه نداشتن ادرار، نپوشيدن لباس چسب، نداشتن كمربندِ محكم، نماز نخواندن در مقابل آتش، عكس، مجسّمه، كتاب گشوده، انسان ايستاده و يا نشسته، پنجره باز، در محلّ تردد، و یا کنار لانه مورچه، در مسير باد، بر زمين ناهموار و.. خلاصه آنچه موجب پرت شدن حواس نمازگذار می­شود. ([=B Nazanin]مرآة الكمال ج: 1 مقام رابع)
[=Times New Roman]6. [=B Nazanin]وضو با حضور قلب و توجه گرفته شود.

[=B Nazanin]سؤال 9: چرا براي خروج مني بايد غسل كرد ولي براي خروج ادرار[=B Nazanin] و يا مدفوع تنها بايد وضو گرفت؟[=2 Davat]

[=B Nazanin]پاسخ: براي سؤال فوق دو پاسخ وجود دارد:
[=B Nazanin]يك: خروج مني با فاصله زماني زيادي صورت مي­گيرد، بر خلاف خروج ادرار و مدفوع، و اگر قرار باشد با هر ادرار كردني فرد غسل كند، بسيار به زحمت مي­افتد و اسلام دين يُسر و آساني است.
[=B Nazanin]دو: روح انسان دخيل در خروج مني است، ولي در خروج ادرار و مدفوع، روح، هيچ دخالتي ندارد، موادّي است كه از روزني داخل شده و از روزني خارج مي­شود. (علل الشرايع: 257/1)

[=B Nazanin]سؤال 10: چرا بايد در وضو اعضاي خاصي را شسته و يا مسح[=B Nazanin] بكشيم؟[=2 Davat]

[=B Nazanin]پاسخ: صورت را مي­شوييم تا با رويي پاك با خداوند روبرو شويم و با پيشاني پاك او را سجده كنيم.
[=B Nazanin]دستها و پاها را مي­شويم و مسح مي­كشيم تا از گناهانِ مخصوصِ دست و پا توبه كنيم.
[=B Nazanin]سر را مسح مي­كنيم تا افكار مسموم و هوس­هاي شيطاني را از خود دور سازيم.
[=B Nazanin]هر يك از اعضاي وضو، نقش اساسي در نماز دارد: نمازگذار با صورتش رو به قبله نموده و سجده مي­كند، با دستانش اظهار نياز نموده و دعا مي­كند، و با گام­هايش در نماز مي­ايستد و مي­نشيند و با سرش رو به ركوع و سجده مي­رود. (علل الشرايع: 257/1)

[=B Nazanin]سؤال 11: چرا در وضو تنها سر و پاها مسح مي­شوند؟[=W_nazanin Bold]

[=B Nazanin]پاسخ: در وضو، تنها لازم است سر و پا مسح شوند؛ زيرا: اگر قرار باشد در تمام اوقات خصوصاً در سرما، و يا هنگامي كه سر و پا پوشيده است، سر و پا شسته شود، زحمت زيادي به دنبال دارد و حال آن كه برنامه­هاي دين طبق حداقل توان مردم تنظيم شده است. (علل الشرايع: 257/1)[=B Nazanin]

[=B Nazanin]سؤال 12: چرا در وقت­هاي مخصوصي نماز واجب شده است؟[=B Nazanin]

[=B Nazanin]پاسخ: علت اختصاص يافتن نماز به وقت­هايي خاص دو علت است:
[=B Nazanin]علت اوّل: ضرورت ياد خداوند در آغاز هر كار و يا استراحتي، با اين توضيح كه:
[=Symbol]· [=B Nazanin]نماز صبح: اوّل روز، آغاز فعّاليت روزانه.
[=Symbol]· [=B Nazanin]نماز ظهر: وسط روز، آغاز استراحت بين روز.
[=Symbol]· [=B Nazanin]نماز عصر: نيمه­ي دوم روز، آغاز فعّاليت دوباره روزانه.
[=Symbol]· [=B Nazanin]نماز مغرب: اوّل شب، آغاز پرداختن به كارهاي مورد علاقه.
[=Symbol]· [=B Nazanin]نماز عشاء: پاسي از شب، پايان كارهاي روز و شب. (علل الشرايع: 263/1)
[=B Nazanin]علت دوم: ثبت مضاعَف عبادات، هماهنگي با ديگر موجودات، يادآوري توبه از گناه نخستين، رهايي از ظلمت برزخ و قيامت. با اين توضيح كه:
[=Symbol]· [=B Nazanin]نماز صبح: هنگام صبح ملائك روز تازه آمده و ملاك شب آماده رفتن هستند، و زمين بيش از اوقات ديگر داراي فرشته است. مسلمان بايد از اين فرصتِ معنوي براي ارتباط با خداوند استفاده كند.
[=Symbol]· [=B Nazanin]نماز ظهر: هنگام زوال، همه موجودات، خداوند را تسبيح مي­كنند. لذا بر انسان نيز واجب گشته است كه او را تسبيح كند.
[=Symbol]· [=B Nazanin]نماز عصر و مغرب: حضرت آدم هنگام عصر از بهشت رانده شد و به وقت مغرب توبه­اش قبول گشت (منتها بعد از سيصد سال) و آدم هنگام مغرب سه ركعت نماز گذارد: يك ركعت براي خطاي خودش، يك ركعت براي خطاي حوّاء و يك ركعت براي پذيرش توبه­اش.
[=Symbol]· [=B Nazanin]نماز عشا: شب تداعي كننده­ي ظلمت اوّل قبر و ظلمت قيامت است. خداوند با واجب نمودن اين نماز، در پي آن است كه انسان براي خودش نوري در قبر و همچنين نوري در قيامت براي گذر از صراط فراهم نمايد. (علل الشرايع: 338/2)

[=B Nazanin]سؤال 13: چرا نمازهاي پنچ وعده را در سه وعده مي­خوانيم؟[=B Nazanin]

[=B Nazanin]پاسخ: شيعيان نمازهاي پنج وعده را در سه وعده صبح ظهر و مغرب مي خوانند زيرا: پيامبر اسلام (صلي­الله­عليه­وآله) بين نمازهاي يوميه اين چنين جمع نموده­اند و فرموده­اند مي­خواهم امّتم در آسايش باشند و زياد به زحمت نيافتند. (علل الشرايع: 321/2)

[=B Nazanin]سؤال 14: چرا[=B Nazanin] [=B Nazanin]ميزان ركعات نمازها متفاوت است؟[=B Nazanin]

[=B Nazanin]پاسخ: علت تفاوت ركعات نماز اين است كه:
[=B Nazanin]نماز براي يادآوري خداوند واجب گشته است. اين يادآوري با يك ركعت نماز محقّق نمي­شود؛ زيرا تا افكار نمازگذار بخواهد متمركز خداوند شود، نماز تمام شده است. لذا نمازها دو ركعتي قرار داده شده است. بر اين اساس:
[=B Nazanin]اولِ صبح: چون ذهن­ها در ابتداي روز خالي از هياهوي روز است، همان دو ركعت براي رسيدن به ذكر خداوند كافي است.
[=B Nazanin]ظهر و عصر: انسان در اين دو وقت به شدّت داراي مشغله­هاي مختلف كاري است، لذا به هريك از دو نماز ظهر وعصر دو ركعت اضافه شده است.
[=B Nazanin]مغرب: مردم در آغاز شب در حال تعطيل كردن كار خود هستند ولي از طرفي كمي نيز داراي مشغله­ مي­باشند لذا تنها يك ركعت به عدد مبنايي آن - كه دو ركعت باشد - اضافه شده است. (علل الشرايع: 261/1)
[=B Nazanin]عشاء: در وقت عشاء - كه وقت خوابيدن است - فرد مي­خواهد به يك جمع بندي در باره كارهاي روزش از نظر ميزان خدايي بودن و شيطاني بودن آنها برسد نيازمند به ذكر بيشتر خداوند مي­باشد تا به اين مهم دست يابد.

[=B Nazanin]سؤال 15: چرا مستحبّ است لباس بيشتري (مثل عبا) همراه نمازگذار[=B Nazanin] باشد؟[=B Nazanin]

[=B Nazanin]پاسخ: زيرا هر آنچه با نمازگذار باشد همراه با او تسبيح خداوند را مي­گويد. (علل الشرايع: 336/2)
[=B Nazanin]اصولاً همه موجودات جهان تسبيح خداوند را مي گويند ([=B Nazanin]يُسَبِّحُ لِلَّهِ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ‏. جمعه: 1) و در اين ميان لباس بيشتر منسوب به آسمان است زيرا خداوند مي­فرمايد: ما آن را از آسمان فرود فرستاديم. (يا بَني‏ آدَمَ قَدْ أَنْزَلْنا عَلَيْكُمْ لِباساً يُواري سَوْآتِكُمْ وَ ريشاً. أعراف: 26)


سؤال 16: چرا فقرات اذان دو تا دو تا است؟

پاسخ: علت دو تا بودن فقرات اذان اين است كه:
اولاً: شنونده اذان اگر از بارِ اوّلِ آن غفلت كرد و نشنيد، بار دوم را بشنود و توجّه كند.
ثانياً: بخاطر هماهنگي با ركعات نماز، زيرا مبناي عددي نمازها، دو ركعتي است. (علل الشرايع: 258/1)

سؤال 17: چرا اذان با تكبير شروع شده و با تهليل (لا اله الا الله) خاتمه يافته است؟

پاسخ: زيرا تكبير با «الله» شروع شده و تهليل با «الله» خاتمه يافته است و چون نماز براي يادآوري خداوند است، زيبا است كه اذان با نام خداوند شروع شده و با نام او هم پايان پذيرد. (علل الشرايع: 259/1)

[=B Nazanin]سؤال 18: چرا اهل سنت جمله «حيَّ علي خير العمل» را از اذان حذف[=B Nazanin] نموده­اند؟[=B Nazanin]

[=B Nazanin]پاسخ: علت حذف [=B Nazanin]جمله «حيَّ علي خير العمل» [=B Nazanin]توسط اهل سنّت در اذان و اقامه اين است كه:
[=B Nazanin]عُمَر فكر مي­كرد اگر نماز را بهترين عمل معرفي كنند مردم خواهند گفت: «ما با خواندن نماز نياز به رفتن به جهاد نداريم».
[=B Nazanin]و حال آن كه اين رفتار خليفه دوم، پاك نمودن صورت مسئله است نه حل نمودن آن. بايد در پاسخ به شبهه اين افراد گفته مي­شد: «نماز با هيچ يك از اعمال صالح نه تنها منافاتي ندارد كه باعث رشد كمي و كيفي آنها نيز مي­شود»). (علل الشرايع: 368/2)

[=B Nazanin]سؤال 19: چرا در تكبيرهاي نماز، مستحب است دست ها بالا برده[=B Nazanin] شود؟[=B Nazanin]

[=B Nazanin]پاسخ: خوب است دست­ها را هنگام تكبير بالا برد زيرا:
[=B Nazanin]معناي الله اكبر اين است كه «خداوند مثل هيچ يك از مدرَكات ما نيست»، و چون مدرَكات ما به نوعي با حواس پنج­گانه در ارتباط است ما دستان­مان را كه داراي پنج انگشت است بالا مي­بريم، و با اين عمل به «تشبيه نمودن خداوند به هر چيزي» «نه» مي­گوييم. (علل الشرايع: 336/2)
[=B Nazanin]اين عمل موجب جلوه يافتن نماز شده و آن را زيباتر مي­كند. (فقه القرآن: 108/1)

[=B Nazanin]سؤال 20: چرا قبل از تكبيرة الاحرام شش تكبير مستحب است؟[=B Nazanin]

[=B Nazanin]پاسخ: خوب است قبل از تكبيرة الاحرام شش تكبير گفته شود، زيرا نمازگذار با هر تكبير، قسمتي از توحيد را در ذهن خود مرور كند، با اين توضيح كه:
[=B Nazanin]بعد از تكبير اول: خداوند بزرگتر از آن است كه با قيام و قعود (ايستادن و نشستن) توصيف شود.
[=B Nazanin]بعد از تكبير دوم: خداوند بزرگتر از آن است كه با حركت و سكون توصيف شود.
[=B Nazanin]بعد از تكبير سوم: خداوند بزرگتر از آن است كه به جسمي توصيف شده و يا به چيزي تشبيه شده و مقايسه گردد.
[=B Nazanin]بعد از تكبير چهارم: خداوند بزرگتر از آن است كه بر او حالتي پديد آمده و يا مرضي او را به درد آورد.
[=B Nazanin]بعد از تكبير پنجم: خداوند بزرگتر از آن است كه متصف به جوهر و يا عرض شود، در چيزي حلول نموده و يا چيزي در آن حلول كند.
[=B Nazanin]بعد از تكبير ششم: خداوند بزرگتر از آن است كه يكي از خصوصيات پديد آمد­گان را داشته باشد مثل زوال، انتقال و تغيير از حالي به حالي.
[=B Nazanin]بعد از تكبير هفتم: خداوند بزرگتر از آن است كه يكي از حواس پنجگانه بتواند او را درك كند. (بحار الانوار: 253/81)

[=B Nazanin]سؤال 21: چرا نماز با تكبير شروع و با تسليم پايان مي­يابد؟[=B Nazanin]

[=B Nazanin]پاسخ: علت اين كه نماز با تكبر شروع شده و با سلام پايان مي­يابد اين است كه:
[=B Nazanin]با تكبيرة الاحرام ديگر نمازگذار نمي­تواند با ديگران سخن بگويد ولي با اتمام تشهّد و تمام شدن نماز مي­تواند دوباره با ديگران سخن بگويد و چون ادب اسلامي حكم مي­كند كه سخن با سلام شروع شود، خداوند سلام بعد از نماز را واجب نموده است. (علل الشرايع: 262/1)

[=B Nazanin]سؤال 22: چرا بعضي از نمازها را بلند و بعضي را آرام بايد خواند؟[=B Nazanin]

[=B Nazanin]پاسخ: علت بلند خواندن و يا آرام خواندن نمازها اين است كه:
[=B Nazanin]زيرا خداوند از طرفي بسيار بلند مرتبه و دور است پس بايد او را صدا كرد و از طرفي بسيار نزديك است (از رگ گردن نزديك تر. [=B Nazanin]نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَريدِ. ق: 16) پس بايد با او آرام سخن گفت. (تفسير الميزان: 241/13)
[=B Nazanin]اما اين كه نمازهاي شب و نماز صبح كه هنگام تاريكي آسمان خوانده مي­شود را بايد بلند خواند و نماز ظهر و عصر را آرام، شايد بخاطر اين باشد كه صداي بلند در شب موجب رهائي از وهم براي خود و ديگران است ولي در روز كه صداهاي زيادي در اطراف وجود دارد، نبايد با صداي اضافه بر اين هياهو اضافه نمود. (فلسفة الصلاة: 183)
[=B Nazanin](با اين توضيح كه شب خود وهم برانگيز است و فردي كه در تاريكي با نمازگذار برخورد مي­­كند اگر او صداي خود را به نماز بلند كند ديگر موجب هراس نمي­شود).

[=B Nazanin]سؤال 23: چرا در نماز بايد قرآن تلاوت نمود؟[=B Nazanin]

[=B Nazanin]پاسخ: خواندن قرآن در نماز تأكيدِ بيشتر بر اهميت تلاوت قرآن است. نمازگذار با تلاوت قرآن در نماز تلاش مي­كند تا قرآن از زندگي­اش كنار زده نشده و اصطلاحاً مهجور نگردد. (‏ فقه القرآن: 310/1)
[=B Nazanin]قابل توجه است كه در ركعت سوم و چهارم خوب است به جاي تسبيحات اربعه سوره حمد را خواند.

[=B Nazanin]سؤال 24: چرا در نماز سوره حمد خوانده مي­شود؟[=B Nazanin]

[=B Nazanin]پاسخ: تلاوت سوره حمد در نماز به اين خاطر است كه:
[=B Nazanin]بنابر فرموده خداوند سوره حمد برابري با كل قرآن مي­كند. ([=B Nazanin]وَ لَقَدْ آتَيْناكَ سَبْعاً مِنَ الْمَثاني‏ وَ الْقُرْآنَ الْعَظيمَ. حجر: 87) و همچنين نماز، سخن گفتن مردم با خداوند است و قرآن سخن گفتن خداوند با مردم است و در سوره حمد هر دو بُعد رعايت شده است:
[=B Nazanin]قسمت اول آن (از ابتدا تا مالك يوم الدّين) از قول خداوند است.
[=B Nazanin]قسمت دوم آن از قول عبد است (از ايّاك نعبد تا آخر). ([=B Nazanin]إرشادالقلوب: ج : 2 ص : 412)

[=B Nazanin]سؤال 25: چرا مستحبّ است در ركوع، گردن خود را از بين دو كتف[=B Nazanin] بيرون بكشيم؟[=B Nazanin]

[=B Nazanin]پاسخ: رعايت ادب فوق در نماز به اين علت است كه:
[=B Nazanin]نمازگذار در ركوع به خداوند مي­گويد: من ايمانم را به يگانه بودن تو، حفظ خواهم كرد ولو گردنم زده شود. ([=B Nazanin]آمَنْتُ بِوَحْدَانِيَّتِكَ وَ لَوْ ضُرِبَتْ عُنُقِي‏. علل‏الشرائع ج : 2 ص : 320)
[=B Nazanin]با اين توضيح كه در قديم براي زدن گردن فردي به او مي­گفتند تا سرش را به مقداري جلو بياورد تا گردنش كشيده شده و زدن گردن او به راحتي صورت گيرد!

[=B Nazanin]سؤال 26: چرا در هر ركعت دو سجده واجب شده است؟[=B Nazanin]

[=B Nazanin]پاسخ: علت وجوب دو سجده در هر ركعت اين است كه:
[=B Nazanin]در حقيقت نمازگذار در سجده اوّل مي­گويد: «من قبلاً خاك بودم».
[=B Nazanin]وقتي سر از سجده اوّل برمي دارد، مي­گويد: «من از خاك زاده شدم».
[=B Nazanin]زماني كه به سجده دوّم مي­رود، مي­گويد: «من دو باره به خاك برخواهم گشت».
[=B Nazanin]وقتي سر از سجده دوّم برمي­دارد مي­گويد: «من دوباره از خاك برانگيخته خواهم شد». (علل الشرايع: 336/2)

[=B Nazanin]سؤال 27: چرا سجده بر زمين بايد كرد؟[=W_nazanin Bold]

[=B Nazanin]پاسخ: سجده بر زمين، نشان خضوع در مقابل خداوند است. زيرا نمازگذار بالا ترين قسمت بدنش را روي پست ترين چيز كه خاك باشد قرار مي دهد.
[=B Nazanin]براين اساس سزاوار نيست نمازگذار بر خوردني­ها و پوشيدني­ها سجده كند؛ چه اين كه بندگانِ دنيا، خوردني­ها و پوشيدني­ها را عبادت مي­كنند و سجده كننده­اي كه خداوند را عبادت مي­كند نبايد بر معبودِ اهل دنيا سجده كند. (علل الشرايع: 341/2)

[=B Nazanin]سؤال 28: چرا در ركوع «سبحان ربي العظيم و بحمده» گفته مي­شود و[=B Nazanin] [=B Nazanin]در سجده «سبحان ربي الاعلي و بحمده»؟[=B Nazanin]

[=B Nazanin]پاسخ: علت ذكرهاي خاص در ركوع و سجده اين است كه:
[=B Nazanin]نمازگذار زماني كه در مقابل عظمت خداوند، سر تعظيم فرود مي­آورد، مناسب است كه عظمت خداوند را با ذكر «سبحان ربي العظيم و بحمده» بستايد و با اين ستايش درك بالايي از عظمت خداوند پيدا مي­نمايد تا جايي كه وقتي سر از ركوع برداشت، دريافتش از خداوند بيش از چيزي است كه قبلاً حس مي­كرده، چه اين كه در مي­يابد خداوند برتر و اعلاي از چيزي است فكر مي­كرده است.
[=B Nazanin]اين حالت آن­چنان او را جذب مي­كند كه بر زمين مي­افتد و در سجده اقرار به برتري خداوند از درك قبليش مي­كند و مي­گويد: «سبحان ربي الاعلي و بحمده». (علل الشرايع: 332/2)

[=B Nazanin]سؤال 29: چرا هنگام دعا (و قنوت) بايد دست­ها را به طرف آسمان بالا[=B Nazanin] [=B Nazanin]برد و حال آن كه خداوند همه جا حضور دارد؟[=2 Davat]

[=B Nazanin]پاسخ: ادبِ بالا بردن دست هنگام دعا اين است كه:
[=B Nazanin]رزق مادّي و معنوي انسان در آسمان است. (علل الشرايع: 344/2) قرآن مي­فرمايد: «رزق شما و آنچه به شما وعده داده شده است در آسمان است. [=B Nazanin]وَ فِي السَّماءِ رِزْقُكُمْ وَ ما تُوعَدُونَ. ذرايات: 22».

[=B Nazanin]سؤال 30: چرا تسبيحاتِ بعد از نماز، به حضرت زهراء (عليها السلام) نسبت داده شده است؟[=B Nazanin]

[=B Nazanin]پاسخ: حضرت فاطمه (عليها­السلام) سبب شدند تا اين تسبيحات از طريق پيامبر (صلي­الله­عليه­وآله) به امّت اسلامي تعليم داده شود؛ لذا اين تسبيحات به نام ايشان معروف شد.
[=B Nazanin]قضيه تعليم تسبيحات از اين قرار بود كه: حضرت زهراء (عليها­السلام) براي انجام كارهاي منزل وقت زيادي را صرف مي­نمود و زحمت زيادي را تحمّل مي­كرد. قضيه به اطّلاع پيامبر (صلي­الله­عليه­وآله) رسانده شده و از حضرت خواسته شد تا اجازه دهند خادمي براي منزل تهيّه شود. حضرت فرمودند: من به شما چيزي را ياد خواهم داد كه از خادم براي شما نيكوتر باشد. آنگاه تسبيحات را به حضرت زهراء (عليها­السلام) آموختند. (علل الشرايع: 366/2)

[=B Nazanin]سؤال 31: چرا مستحبّ است نماز به جماعت خوانده شود؟[=B Nazanin]

[=B Nazanin]پاسخ: فلسفه استحباب نماز جماعت اين است كه:
[=B Nazanin]مشخص شود چه كسي نماز مي­خواند و چه كسي نماز نمي­خواند، چه كسي وقت­هاي (فضيلت) نماز را پاس مي­دارد و چه كسي اين وقت­ها را تباه مي­كند و اگر چيزي به نام نماز جماعت نبود براي كسي امكان نداشت تا گواهي بر صالح بودن كسي بدهد. (علل الشرايع: 325/2)
[=B Nazanin]حسن ظن داشتن به كسي كه نمازهايش را به جماعت مي­خواند مورد توصيه قرار گرفته است. (الكافي: 271/3)

[=B Nazanin]سؤال 32: چرا بايد امام جماعت عادل باشد؟[=B Nazanin]

[=B Nazanin]پاسخ: امام جماعت بايد عادل باشد زيرا:
[=B Nazanin]او واسطه و شفيع فرد نمازگذار نزد خداوند است، و واسطه بين خلق و خالق نمي­تواند انساني باشد كه با گناهاني كه انجام مي­دهد سفاهت و بيخردي خودش را ثابت نموده است. (علل الشرايع: 326/2)
[=B Nazanin]قرآن انساني را كه تابع انبيا نيست سفيه مي­نامد. ([=B Nazanin]وَ مَنْ يَرْغَبُ عَنْ مِلَّةِ إِبْراهيمَ إِلاَّ مَنْ سَفِهَ نَفْسَه. بقره: 130)

[=B Nazanin]سؤال 33: چرا در سفر، نماز شكسته مي­شود؟[=B Nazanin]

[=B Nazanin]پاسخ: شكسته شدن نماز در سفر بخاطر اين است كه:
[=B Nazanin] اصل نمازها دو ركعتي است و بخاطر اين كه نمازگذار بيشتر به ياد خداوند باشد، دو ركعت به آن­ها اضافه شده است. و در سفر بخاطر سختي­هايي كه دارد اين مقدارِ اضافه بخشيده شده است تا مردم كمتر دچار سختي شوند.
[=B Nazanin]امام علت شكسته نشدن نماز صبح و نماز مغرب:
[=B Nazanin]نماز صبح از ابتدا مورد تخفيف نسبت به دو ركعت اضافي بوده و نماز مغرب نيز از تخفيف يك ركعتي برخوردار شده است، لذا اين دو نماز در سفر دوباره مورد تخفيف قرار نگرفته­اند. (علل الشرايع: 267/1)

[=B Nazanin]سؤال 34: چرا بسياري موفّق به خواندن نماز شب نمي­شوند؟[=W_nazanin Bold]

[=B Nazanin]پاسخ: عدم توفيق نماز شب به اين علت است كه:
[=B Nazanin]انسانها با گناهاني كه در روز انجام مي دهند خود را اسير خطاهايشان مي كنند؛ لذا اراده­اشان براي نماز شب ضعيف مي­شود. (علل الشرايع: 362/2)
[=B Nazanin]خداوند مي­فرمايد: اي داود! چرا دوستان من غم دنيا را مي­خورند؟! غم دنيا لذت مناجات من را از بين مي­برد! (بحار الانوار: 143/79)

[=B Nazanin]سؤال 35: چرا خطبه نماز جمعه قبل از نماز و خطبه نماز عيد بعد از[=B Nazanin] [=B Nazanin]نماز بايد خوانده شود؟[=B Nazanin]

[=B Nazanin]پاسخ: ترتيب خاص خطبه هاي هر يك از نماز عيد فطر و نماز عيد قربان بخاطر اين است كه:
[=B Nazanin]نماز جمعه هر هفته برگذار مي­شود و در نتيجه رغبت براي آن كمتر است و وسوسه براي ترك آن بيشتر، لذا نماز بعد از خطبه­ها گذاشته شده است تا بخاطر نماز، خطبه­ها را نيز گوش دهند. ولي نماز عيد تنها دو بار در سال است و مردم باندازه­ي كافي رغبت براي شنيدن خطبه­ها را دارند، پس ديگر ضرورتي براي تأخير نماز از اوّل وقت آن، نيست. (علل الشرايع: 265/1)

سؤال 36: چرا نماز ميّت داراي پنج تكبير بوده و ركوع و سجده ندارد؟

پاسخ: پنج تكبير در نماز ميّت، در عوض پنج وعده نماز يوميّه است.
ركوع و سجده نداشتن نماز ميّت نيز بخاطر اين است كه هدف از اين نماز ، خضوع و خشوع و اظهار ذلّت و خواري نزد خداوند نيست بلكه حكمت آن دعا و طلب آمرزش براي ميّت است. (علل الشرايع: 267/1)

[=B Nazanin]سؤال 37: چرا نماز آيات واجب شده است؟[=B Nazanin]

[=B Nazanin]پاسخ: فلسفه وجوب نماز آيات اين است كه:
[=B Nazanin]انسان نمي­داند آيا حوادث طبيعي مثل ماه گرفتگي (خسوف)، خورشيد گرفتگي (كسوف) و زلزله، نهايتاً به نفع او تمام مي­شود و يا به ضرر او پايان مي­پذيرد، لذا از انسان خواسته شده است تا به محض آگاهي از اين حوادث، به درگاه خداوند زاري كند و از او بخواهد تا شرّ اين امور را از او برطرف نمايد. (علل الشرايع: 269/1)

[=B Nazanin]سؤال 38: چرا نماز آيات داراي ده ركوع است؟[=B Nazanin]

[=B Nazanin]پاسخ: فهم علت ده ركوع داتشن نماز آيات نيازمند به دقت در مطلب است:
[=B Nazanin]يك: اصلِ نمازي كه خداوند از آسمان فرو فرستاده، ده ركعت است، و هفت ركعت ديگر را خداوند به درخواست پيامبر (صلي­الله­عليه­وآله) به نمازها اضافه نموده است.
[=B Nazanin]دو: ركوع، ملاك ركعات نماز است. به همين خاطر ركعت و ركوع هم ريشه هستند.
[=B Nazanin]با توجه به اين دو مطلب، بلاياي آسماني كه از آسمان به زمين آمده­اند با ده ركعت نماز كه در دو ركعت، با ده ركوع خلاصه شده­اند، شرّشان دفع مي­شود. (علل الشرايع: 257/1)

[=B Nazanin]سؤال 39: چرا زنان بايد روزه­هايي كه در ايّام عادت ماهانه نگرفته­اند[=B Nazanin] [=B Nazanin]قضا نمايند ولي نمازها را قضا نكنند؟[=B Nazanin]

[=B Nazanin]پاسخ: مي­دانيم كه زنان در هر ماه بين سه تا هفت روز، به خاطر پديده­ي حيض نمي­توانند نماز بخوانند و يا روزه بگيرند. آن­ها پس از پاك شدن از حيض لازم است روزه­ها را قضا نمايند ولي قضاي نمازها لازم نيست زيرا:
[=B Nazanin]قضاء نمازها موجب مي­شود تا زن نتواند به خوبي به اعضاي خانواده خود برسد، ولي روزه انجام كار خاصي نيست كه او را از انجام وظايفش باز دارد. (علل الشرايع: 271/1).

[=B Nazanin]سؤال 40: چرا كسي كه شراب نوشيده است تا چهل روز نمازش قبول[=B Nazanin] نمي­شود؟[=2 Davat]

[=B Nazanin]پاسخ: کسی که شراب نوشیده است تا چهل روز نمازش قبول نمی شود، زيرا شراب مثل ديگر موادّ غذایی، تا چهل روز در بدن مي­ماند. (علل الشرايع: 345/2)
[=B Nazanin]لازم به توضيح است كه صحت نماز ، غير از قبول آن است. كسي كه شراب نوشيده است تا چهل روز از نمازش ثواب نمي­برد ولي نمازش صحيح است و تكليف از گردنش برداشته می شود و اگر در این مدت نماز نخواند گناهی بزرگتر را برایش می نویسند. (من لا يحضره الفقيه:570/3)

به به، چه نمازی!

فکرم همه‌جا هست، ولی پیش خدا نیست
سجاده زردوز که محراب دعا نیست

گفتند سر سجده کجا رفته حواست؟
اندیشه سیال من ـ ای دوست ـ کجا نیست؟!

از شدت اخلاص من عالم شده حیران
تعریف نباشد، ابداً قصد ریا نیست!

از کمیتِ کار که هر روز سه وعده
از کیفیتش نیز همین بس که قضا نیست

یک‌ذره فقط کُندتر از سرعت نور است
هر رکعتِ من حائز عنوان جهانی‌ست!

این سجده سهو است؟ و یا رکعت آخر؟
چندی‌ست که این حافظه در خدمت ما نیست

ای دلبر من! تا غم وام است و تورم
محراب به یاد خم ابروی شما نیست

بی‌دغدغه یک سجده راحت نتوان کرد
تا فکر من از قسط عقب‌مانده جدا نیست

هر سکه که دادند دوتا سکه گرفتند
گفتند که این بهره بانکی‌ست، ربا نیست!

از بس‌که پی نیم‌وجب نان حلالیم!
در سجده ما رونق اگر هست، صفا نیست

به به، چه نمازی‌ست! همین است که گویند
راه شعرا دور ز راه عرفا نیست

ازوبلاگ دلیرمردان

از پاسخ یار محترم بسیار ممنونم.من خیلی از مطالب نوشته شده در این صفحه را نمی دانستم.:Gol:

خیلی از ایــن هآ سوال ِ منَم بود ممنونَم :Gol:

بسیار ممنون از استاد محترم خداوند به همه ما توفیق عبادت دهد... انشاا...

موضوع قفل شده است