از درس دادن جلوی جمع خجالت می کشم چکار کنم ؟؟

تب‌های اولیه

7 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
از درس دادن جلوی جمع خجالت می کشم چکار کنم ؟؟

سلام

برای اولین بار می خوام داخل یه کلاس تدریس کنم شاگردها پسر و دختر بعضی هاشون بزرگتر از خودم هستن اما روم نمیشه چکار کنم ؟

می دونم باید از یه جایی شروع کنم اگر خدا بخواد در آینده می خوام استاد دانشگاه بشم

سن من : 24 سال پسر

با تشکر

کارشناس بحث : امیدوار

سلام منم دقيقا همين حس رو دارم خجالت ميكشم
فكر كنم به خاطر اعتماد به نفس پايينه ولي نميتونم كاريش كنم
لطفا به منم كمك كنيد

پس چی شد ؟؟:Gig:

توسل به امام زمان عج
همین...

باعرض سلام و تشکر به اعتقاد بعضی از روان‌شناسان، افکار منفی و تلقی‌های غیر منطقی منشأ اضطراب هستند مثلاً اگر بر این باور باشید که همیشه مورد تأیید دیگران قرار گیرید، در برابر دیگران دچار اضطراب و نگرانی می‌شوید. در میان نگذاشتن افکار خود با دیگران به دلیل ترس از تحقیر شدن،‌اجتناب از رو در رویی شما و سرکوب احساس و در نتیجه عصبی و هراسان شدن از عوامل اضطراب به شمار می آید.
احساسات و افکار فردی که دچار ترس یا فوبیای اجتماعی می باشد:
1ـ معتقد نیستید که مردم خود حقیقی‌تان را دوست دارند. نگرانید اگر به خویش حقیقی‌تان پی ببرند ،شما را تحقیر کنند.
2ـ احساس می‌کنید که دیگران شما را قضاوت می‌کنند . به سادگی شما را تحقیر و آزار می‌دهند.
3ـ برای جلب محبت دیگران و احترام به آنان تحت تأثیر قرار می‌گیرید، ولی برای تأثیر گذاشتن بر حرف آن ها خود را بی‌ارزش می‌پندارید.
4ـ احساس می‌کنید دیگران وقتی به شما نگاه می‌کنند ، درونتان را می‌خوانند. بنابراین از برنامه‌های اجتماعی اجتناب می‌کنند.
5ـ می‌ترسید در حضور دیگران رفتار احمقانه‌ای داشته باشید و مردم به حماقت شما پی‌ببرند.
6ـ خود را در مقایسه با دیگران حقیر و پست می‌پندارید.
7ـ راضی نگاه داشتن مردم ذهن شما را اشغال کرده است ،به گونه‌ای که بیش از راضی کردن خود، به راضی نگاه داشتن دیگران می‌پردازید.
راهکارهای درمانی
1ـ پذیرش و نوشتن احساسات منفی و عدم انکار آن ها و پیدا کردن راه حل با مشورت روانشناسان و مشاوران. نوشتن احساسات منفی و قبول داشتن بدین معنا است که با خود در مکانی بنشینید و احساس منفی و آزار دهنده خود را بنویسید. مثلاً « هر وقت با فردی صحبت می‌کنم دلهره و اضطراب دارم، حرف هایم را که از قبل آماده کردم نمی‌توانم بزنم .رنگم سرخ می‌شود، تپش قلب مرا احاطه می‌کند» تمام راهکارهای کاهش و خلاف این حالت را بنویسید و یکی یکی آن را امتحان کنید .مثلاً «اگر قبل از حرف زدن بدنم را شل نگه دارم و نفس عمیق بکشم و یا اینکه اول از احوال‌پرسی ساده شروع کنم یا قبل از حرف زدن اصلاً به اینکه با فردی ملاقات دارم فکر نکنم و...»

2ـ نوشتن توانایی‌ها و نقاط مثبت و تقویت آن ها در ذهن و مرور آن ها در هر روز. فرد مضطرب به تدریج توانایی‌های خودش را ناچیز شمرده و خود را همیشه سرزنش می‌کند. این تکنیک به شما اجازه می‌دهد لیستی از توانایی‌های خود را در تمام زمینه‌ها بنویسید . آنچه را که می‌توانیدو استعداد آن را دارید ، یادآوری کنید .هر روز در وقت بیکاری این توانایی‌ها را مرور کنید.

3ـ تصویرسازی ذهنی از یک موفقیت اضطراب‌زا و حساسیت زدایی تدریجی از آن موفقیت (هنگام تنهایی یکی از موفقیت‌های اضطرابی را به ذهن آوردن مانند گفتگو در جمع. بعد از مرحله اول وارد شدن در جمع تا ادامه صحبت. نگاه‌های جمعیت و تشویق جمع و پیروز شدن در آن موفقیت گامی برای پیروز شدن در موفقیت‌های واقعی و بیرون به شمار می‌رود).
4ـ ورزش‌های دسته جمعی، ریلاکسیشن و سایر فعالیت‌های آرامش عضلانی. منظور از ریلاکسیشن آرامش عضلانی 16 مرحله‌ای است که می‌توانید در کتابی به نام شیوه‌های درمانگری اضطراب و تنیدگی (استرس)، تألیف مسعود جان بزرگی ناهید نوری، انتشارات سمت، 1382 مطالعه فرمایید.
5ـ پذیرش بی‌قید و شرط ؛اگر عزت نفس خود را مشروط به موفقیت کنید، اسیر اضطراب و فشار روانی می‌شوید. مقصود از عزت نفس یعنی احترام به خود و دوست داشتن خود و عدم سرزنش و سرکوفت زدن.
در هر حال، چه شکست ،چه پیروزی ،خود را قبول داشته باشید. همیشه به فکر راهکار منطقی برای حل مسئله و استفاده از شکست برای پیروزی باشید.
6ـ پرهیز از ذهن خوانی (همه متوجه حالات ترس و اضطراب من می‌شوند و تحقیرم می‌کنند).
7ـ پرهیز از درشت نمایی (دیگر نمی‌توانم با آن جمع رفت و آمد و گفتگو داشته باشم، دیگر نمی‌توانم با آن فرد گفتگو داشته باشم زیرا دفعة قبل خراب کردم).
8ـ پرهیز از پیشگویی (اگر با آن فرد صحبت کنم حتماً آبروریزی می‌شود. اگر در جمع دوستانم دعوت شده‌ام صحبت کنم حتماً کنترلم از دست می‌دهم).
9ـ پرهیز از استفاده کردن کلمات باید یا نباید (نباید تا این حدّ عصبانی می‌باشم، باید احساساتم را در همه مواقع کنترل کنم).
10ـ پرهیز از تصمیم مبالغه‌آمیز (وضعیتم و حالات روحی‌ام نشان می‌دهند که آدم بی‌عرضه و حقیری هستم).
11ـ پرهیز از تفکر همه یا هیچ (طرز صحبت من با دیگران یا اقدام به ازدواج برای من به کلی بد خواهد بود. اگر ازدواج کنم در آینده به طلاق منجر خواهد شد).
12ـ خودافشایی،‌جرأت ورزی و تمرین خجالت (گفتن احساسات راحت کننده به دیگران، انجام دادن کارهایی که فکر می‌کنید احمقانه است در مقابل دوستان، تمرین جرأت‌ورزی از طریق ایجاد فضای نمایش) منظور از کار احمقانه مثلاً شما همیشه جوراب نپوشیدن را در جمع دوستان کار احمقانه و بی کلاسی می‌دانید ،در حالی که این طور نیست . با شکستن این نگرش می‌توانید آنچه را که شما و ذهن‌تان برچسب احمقانه می‌زند و در واقع کار احمقانه نیست ، زیر سئوال برده و تجدید نظر داشته باشید . از کنترل بیش از حدّ رفتارتان جلوگیری کنید.
منابع برای اطلاعات بیش تر:
1ـ این گونه می‌توانید (چگونه به خواسته‌هایتان برسید) دکتر پال هاوک دکتر ناصر بلیغ انشارات جوانه رشد 1379.
2ـ حال برتر ،چگونه احساسات خود را مهار کنیم: تألیف گیل لنیدن فیلد ترجمة دکتر الهی میرزایی انتشارات جوانه رشد 1383.
3ـ هنر برقراری روابط ،راهی به سوی سعادت و شادکامی، نویسنده پاتریشا بتن مترجمان جواد شافعی مقدم، نیّره ایجادی ،انتشارات پل 1383.
4- از حال بد به حال خوب ،دکتر دیوید برنز ،ترجمه مهدی قراچه داغی ،انتشارات آسیم .

موفق باشید.

سلام
در عوض تا دلتون بخواد من سر کلاس درس دادم.
ببینید مهمترین مساله اعتماد به نفسه که باید ببریدش بالا. اگه دانشجو متوجه بشه که شما ضعفی در خودتون احساس میکنید مطمئن باشید از همون جا حالتون رو خواهد گرفت.
بستگی به شخصیتتون داره که آدم جدی ای باشید یا آدم شوخ و بذله گو. اگر شخصیتی جدی دارید وقتی وارد کلاس شدید سلام کنید مستقیم برید پست میزتون بشینید(تاکید میکنم بشینید) و بدون اینکه بخوابد چهره ها رو نگاه کنید همینطور که با برگه هاتون ور میرید و منظمشون میکنیم به نام خدا بگید خودتون رو معرفی کنید و بی هیچ حاشیه ای چهارچوب درس و اهداف درس و شیوتون رو بیان کنید. بعدش هم مستقیم برید سر درستون. و اگر شخصیت بذله کویی دارید که فرق میکنه. البته این برا کسیه که بگه بار اولمه و استرس دارم و اینکه دانشجو ها هم واقعا دانشجو باشند نه اینکه مثلا دوستان و همکلاسیاتون که فضا در آنصورت کاملا متفاوت خواهد بود.
به نظرم شما شخصیت خودتون، نوع کلاستون، و یه سری توضیحات دیگه بگید تا من بهتر بتونم در خدمتتون باشم.

توضیحات استاد امیدوار و دوست خوبمون استاد امیدواری بسیار مفید بود.
ولی دوستان این حرف بنده او تایید می فرمایند که همه ما وقتی اولین جلسه تدریسمون رو داشتیم خیلی راحت نبودیم و این مساله کم کم برامون عادی شده. پس عزیزان نترسند.

علاوه بر مواردی که اشاره شد، تسلط کامل روی موضوع، اعتماد به نفس را افزایش می دهد.
همچنین همیشه جلسه اول باید یخ بین مدرس و دانشجویان شکسته شود. اگر فرد شوخ و بذله گویی باشید که مشکل حل است. ولی اگر نه می توانید با پیشنهاد اینکه دانشجوها خودشون رو معرفی کنند کم کم فضای کلاس را گرم کنید و سپس وارد مراحل بعد شوید که ایجاد انگیزه در باره موضوع و... است.

موضوع قفل شده است