آیا به سنگسار کردن زن زنا کار در قرآن اشاره ای شده است؟

تب‌های اولیه

11 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آیا به سنگسار کردن زن زنا کار در قرآن اشاره ای شده است؟

آیه 15 از سوره النساء چیزی در مورد سنگسار نمی گوید، سنگسار کردن زن زنا کار آیا در آیه ای از قرآن (نه در حدیث) ذکر شده است؟

وَاللاتِی یَأْتِینَ الْفَاحِشَةَ مِنْ نِسَائِكُمْ فَاسْتَشْهِدُوا عَلَیْهِنَّ أَرْبَعَةً مِنْكُمْ فَإِنْ شَهِدُوا فَأَمْسِكُوهُنَّ فِی الْبُیُوتِ حَتَّى یَتَوَفَّاهُنَّ الْمَوْتُ أَوْ یَجْعَلَ اللَّهُ لَهُنَّ سَبِیلا
در میان زنان شما كسانی كه مرتكب زنا می شوند، باید از میان خودتان چهار شاهد علیه آنها داشته باشید. اگر شهادت دهند، پس چنین زنانی را در خانه هایشان نگاه دارید تا مرگشان فرا رسد، یا اینكه خدا راه خروجی برایشان پدید آورد.

کارشناس بحث : صدرا

سلام
اگر اشتباه نکنم این آیه مدنیست و بر اساس جمله آخر آیه یک حکم موقت میباشد.و تا زمانی که آیه 5 سوره نور نازل نشده بود این حکم اعتبار داشت.در سوره نور این حکم تعدیل شده و از حبس داعم خانگی به 100 ضربه شلاق تخفیف داده شده.
جمله آخر ایه أَوْ یَجْعَلَ اللَّهُ لَهُنَّ سَبِیلا حکایت از یگ راه گشایش دارد واگر فرض برین باشد که حکم زنا سنگسار است پس نمیتوان آن حکم جدید را راه گشایش نامید
در هیچ کجای قران نامی از سنگسار نیامده و در آیات دیگر مجازات کنیزان به نصف کاهش یافته.بسیاری از فقها معتقدند که سنگسار مجازات مرگ است و چون نمیتوان مجازات مرگ را به نیم کاهش داد(یعنی نیم مرگ کرد) پس حکم اعدام خلاف قران است

مردخدا;239001 نوشت:
سلام
اگر اشتباه نکنم این آیه مدنیست و بر اساس جمله آخر آیه یک حکم موقت میباشد.و تا زمانی که آیه 5 سوره نور نازل نشده بود این حکم اعتبار داشت.در سوره نور این حکم تعدیل شده و از حبس داعم خانگی به 100 ضربه شلاق تخفیف داده شده.
جمله آخر ایه أَوْ یَجْعَلَ اللَّهُ لَهُنَّ سَبِیلا حکایت از یگ راه گشایش دارد واگر فرض برین باشد که حکم زنا سنگسار است پس نمیتوان آن حکم جدید را راه گشایش نامید
در هیچ کجای قران نامی از سنگسار نیامده و در آیات دیگر مجازات کنیزان به نصف کاهش یافته.بسیاری از فقها معتقدند که سنگسار مجازات مرگ است و چون نمیتوان مجازات مرگ را به نیم کاهش داد(یعنی نیم مرگ کرد) پس حکم اعدام خلاف قران است

یعنی سنگسار درست نیست و مخالفه قرآن هست !!!

[="Microsoft Sans Serif"][="Green"]

مردخدا;239001 نوشت:

سلام
اگر اشتباه نکنم این آیه مدنیست و بر اساس جمله آخر آیه یک حکم موقت میباشد.و تا زمانی که آیه 5 سوره نور نازل نشده بود این حکم اعتبار داشت.در سوره نور این حکم تعدیل شده و از حبس داعم خانگی به 100 ضربه شلاق تخفیف داده شده.
جمله آخر ایه أَوْ یَجْعَلَ اللَّهُ لَهُنَّ سَبِیلا حکایت از یگ راه گشایش دارد واگر فرض برین باشد که حکم زنا سنگسار است پس نمیتوان آن حکم جدید را راه گشایش نامید
در هیچ کجای قران نامی از سنگسار نیامده و در آیات دیگر مجازات کنیزان به نصف کاهش یافته.بسیاری از فقها معتقدند که سنگسار مجازات مرگ است و چون نمیتوان مجازات مرگ را به نیم کاهش داد(یعنی نیم مرگ کرد) پس حکم اعدام خلاف قران است

victoryone;239048 نوشت:

یعنی سنگسار درست نیست و مخالفه قرآن هست !!!

سلام

استنباط احکام از قران را تنها مبینان حقیقی ان می توانند انجام بدهند که اولی ترین انان رسول الله که حرامش حرام و حلالش حلال است و بعد ائمه اطهار که اوصیا نبی هستند

و علما و حدیث شناسان که با برسی احادیث رسیده از این بزرگان و تفکر و تعقل و روش های تفسیر
به استنباط احکام دست می یابند که یک علم تخصصی است

و بهتره منتظر کار شناسان مربوطه باشید:Kaf:[/]

victoryone;239048 نوشت:
یعنی سنگسار درست نیست و مخالفه قرآن هست !!!

این برداشت من از تفاسیر آیت الله جوادی آملی بود که بیشتر از همه کارشناسان اینجا علمشان قد میدهد.
برای فهم این مسائل لازم نیست همیشه از علما سئوال کرد بلکه باید تحقیق کرد ویا محققانه از آنها تقلید کرد
منبع دین ما قران کریم،عقل و سنت است.اما نباید بیکباره سراغ سنت و روایت رفت.بلکه اول به عقل و قران رجوع کرد و اگر پاسخی یافت نشد انگاه به روایات رجوع کرد
مطابق آیه 5 سوره نور اگر زانی 4 بار به گناه خود در چهار محکمه گونوگون اعتراف کرد اما توبه نکرد باید 100 ضربه تازیانه بخورد.اما اگر توبه کرد مجازات از او ساقط میشود.
در همه موارد حکم در مورد زن و مرد یکیست اما چون مرد به دلیل نان آور بودن نقشش در خانواده قابل حبس کردن نیست لزا مجازات حبس بکلی نقض شده

victoryone;238973 نوشت:
آیه 15 از سوره النساء چیزی در مورد سنگسار نمی گوید، سنگسار کردن زن زنا کار آیا در آیه ای از قرآن (نه در حدیث) ذکر شده است؟

با سلام وعرض ادب

مصادر احکام شرعی تنها منحصر به قرآن کریم نیست؛ بلکه در کنار قرآن، سنت نیز از مصادر اصلی استنباط احکام شرعی به شمار می آید که دلیل بر حجیت آن نیز عقل وآیات کریمۀ قرآن می باشد.

حکم سنگسار نیز اگر چه در قرآن نیامده ولی دلیل آن سنت قطعیه است و اين قانون در سنّت به طور مسلّم وارد شده است. و روايات عديده‌اي بر وجوب اجراي حدّ رجم دلالت دارد.[1]

همچنین علماي اسلام نيز، به جز گروه منحرف خوارج بر وجوب اجراي حكم سنگ‌سار فتوا داده‌اند، اين حكم در دوران رسالت رسول اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ اجرا شده است، از جمله داستان سنگ‌سار كردن «ماعز بن مالك» و «غامديه» نمونه عيني اجراي اين حد الهي است.[2] كيفر زناي محصنه در «تورات» نيز سنگ‌سار بوده است،[3] رسول اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ اين حكم را بر اساس تورات دربارة زن و مردي از يهود خيبر كه مرتكب زناي محصنه شده بودند، اجرا كرد.[4] و حضرت علي ـ عليه السّلام ـ «شراحه همدانيه» را در روز پنج‌شنبه تازيانه زد و در روز جمعه سنگ‌سار كرد و فرمود: تازيانه مطابق «كتاب الله» و سنگ‌سار بر اساس «سنّت رسول الله ـ صلّي الله عليه و آله ـ» است.[5]

حكم رجم به اجماع فقهاي اسلام ـ به جز گروه منحرف خوارج[6] ـ واجب الاجرا است. اين حكم الهي در عصر پيامبر گرامي اسلام ـ صلّي الله عليه و آله ـ به طور مكرّر اجرا شده است، امام علي ـ عليه السّلام ـ نيز حدّ رجم را جاري نموده است و سنّت (فعل و قول و تقرير معصوم ـ عليهم السّلام ـ) نيز حجّت است.

همچنین این موضوع در این لینک نیز بررسی شده است:

http://www.askdin.com/thread10369-2.html

موفق باشيد.

------------------------------------------

[1].الحر العاملي، محمّد بن الحسن، وسايل الشيعه، الاسلامية، ج 18،ص346،حديث 1، باب 1، ابواب حد الّزنا.

[2].الطوسي، محمّد بن الحسن، كتاب الخلاف، قم، مؤسسة النشر الاسلامي، 1416ه‍. ق، الجزء الخامس، ص 365.«و زنا ماعز ، فرجمه رسول الله صلى الله عليه و آله، و رجم الغامدية ، و عليه إجماع الصحابة».

[3].مكارم شيرازي، ناصر و همكاران، تفسير نمونه، تهران، دار الكتب الاسلاميه، چاپ سي و يكم، 1378، ج 4، صص 483 ـ 482، ذيل آية 23، سورة آل عمران.

[4].همان.

[5].الطوسي، محمّد بن الحسن، كتاب الخلاف، قم، مؤسسة النشر الاسلامي، 1416ه‍. ق، الجزء الخامس، ص 365.«و روي: أن عليا عليه السلام جلد شراحة يوم الخميس، و رجمها يوم الجمعة، و قال: جلدتها بكتاب الله، و رجمتها بسنة رسول الله صلى الله عليه و آله. فقد ثبت ذلك بالسنة و إجماع الصحابة».

[6].ابن قدامة، المغنی، باب وجوب الرجم علی الزانی،ج20ص17.«ابن قدامة حنبلی در کتاب مغنی خود می گوید:الْفَصْلُ الْأَوَّلُ : فِي وُجُوبِ الرَّجْمِ عَلَى الزَّانِي الْمُحْصَنِ، رَجُلًا كَانَ أَوْ امْرَأَةً .وَهَذَا قَوْلُ عَامَّةِ أَهْلِ الْعِلْمِ مِنْ الصَّحَابَةِ ، وَالتَّابِعِينَ ، وَمَنْ بَعْدَهُمْ مِنْ عُلَمَاءِ الْأَمْصَارِ فِي جَمِيعِ الْأَعْصَارِ ، وَلَا نَعْلَمُ فِيهِ مُخَالِفًا إلَّا الْخَوَارِجَ ، فَإِنَّهُمْ قَالُوا : الْجَلْدُ لِلْبِكْرِ وَالثَّيِّبِ ، لِقَوْلِ اللَّهِ تَعَالَى : { الزَّانِيَةُ وَالزَّانِي فَاجْلِدُوا كُلَّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا مِائَةَ جَلْدَةٍ } .
وَقَالُوا : لَا يَجُوزُ تَرْكُ كِتَابِ اللَّهِ تَعَالَى الثَّابِتِ بِطَرِيقِ الْقَطْعِ وَالْيَقِينِ ، لِأَخْبَارِ آحَادٍ يَجُوزُ الْكَذِبُ فِيهَا ، وَلِأَنَّ هَذَا يُفْضِي إلَى نَسْخِ الْكِتَابِ بِالسُّنَّةِ ، وَهُوَ غَيْرُ جَائِزٍ .
وَلَنَا ، أَنَّهُ قَدْ ثَبَتَ الرَّجْمُ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ بِقَوْلِهِ وَفِعْلِهِ ، فِي أَخْبَارٍ تُشْبِهُ الْمُتَوَاتِرَ ، وَأَجْمَعَ عَلَيْهِ أَصْحَابُ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ عَلَى مَا سَنَذْكُرُهُ فِي أَثْنَاءِ الْبَابِ فِي مَوَاضِعِهِ ، إنْ شَاءَ اللَّهُ تَعَالَى».

جناب صدرا
چرا یکباره نمیگید قران را ببوسید و بگذارید کنار وتنها به روایات عمل کنید؟هر چند در عمل هم همین کار را کرده اید
اگر خدا حکم به تازیابه داده باید به همین حکم عمل کرد ونه غیر.درثانی آیه 15 سوره نور وعده گشایش به زنان خطا کار نداده که از حبس ابد در خانه بیرون آیند و به زیر خروارها سنگ بروند.کجای این مجازات رو راه گشایش میدانید؟

مردخدا;239226 نوشت:
جناب صدرا
چرا یکباره نمیگید قران را ببوسید و بگذارید کنار وتنها به روایات عمل کنید؟هر چند در عمل هم همین کار را کرده اید
اگر خدا حکم به تازیابه داده باید به همین حکم عمل کرد ونه غیر.درثانی آیه 15 سوره نور وعده گشایش به زنان خطا کار نداده که از حبس ابد در خانه بیرون آیند و به زیر خروارها سنگ بروند.کجای این مجازات رو راه گشایش میدانید؟

با سلام و عرض ادب
دوست بزرگوار کنار گذاشتن سنت قطعی پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) مساوی است با کنار گذاشتن قرآن و عدم عمل به آن.

خداوند متعال در قرآن کریم در موارد متعددی امر به اطاعت مطلق از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) نموده است.
«يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنازَعْتُمْ فِي شَيْ‏ءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَ الرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ ذلِكَ خَيْرٌ وَ أَحْسَنُ تَأْوِيلا»؛ً[1] اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! اطاعت كنيد خدا را! و اطاعت كنيد پيامبر خدا و اولو الأمر [اوصياى پيامبر] را! و هر گاه در چيزى نزاع داشتيد، آن را به خدا و پيامبر بازگردانيد (و از آنها داورى بطلبيد) اگر به خدا و روز رستاخيز ايمان داريد! اين (كار) براى شما بهتر، و عاقبت و پايانش نيكوتر است.

«مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اللَّهَ...»؛[2]كسى كه از پيامبر اطاعت كند، خدا را اطاعت كرده و كسى كه سرباز زند، تو را نگهبان (و مراقب) او نفرستاديم (و در برابر او، مسئول نيستى).

«وَ ما آتاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا...»؛[3]آنچه را رسول خدا براى شما آورده بگيريد (و اجرا كنيد)، و از آنچه نهى كرده خوددارى نماييد.

«وَ ما يَنْطِقُ عَنِ الْهَوى‏؛ إِنْ هُوَ إِلاَّ وَحْيٌ يُوحى‏»؛[4]و هرگز از روى هواى نفس سخن نمى‏گويد! آنچه مى‏گويدفغ چيزى جز وحى كه بر او نازل شده نيست.

«وَ ما كانَ لِمُؤْمِنٍ وَ لا مُؤْمِنَةٍ إِذا قَضَى اللَّهُ وَ رَسُولُهُ أَمْراً أَنْ يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ وَ مَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالاً مُبِينا»؛[5]هيچ مرد و زن با ايمانى حق ندارد هنگامى كه خدا و پيامبرش امرى را لازم بدانند، اختيارى (در برابر فرمان خدا) داشته باشد و هر كس نافرمانى خدا و رسولش را كند، به گمراهى آشكارى گرفتار شده است!

بنا بر اين اطاعت خدا از اطاعت پيامبر(صلی الله علیه و آله) نمى‏تواند جدا باشد، زيرا پيامبر(صلی الله علیه و آله) هيچ گامى بر خلاف خواست خداوند بر نمى‏دارد، سخنان و كردار و رفتار او همه مطابق فرمان خدا است.

مرحوم شیخ طوسی در بارۀ مسلم بودن حکم رجم درتفسیر «التبيان» می فرماید:«.. و ثبوت الرّجم معلوم من جهة التّواتر على وجه لا يختلج فيه الشّك و عليه اجماع الطّائفة بل اجماع الامّة و لم يخالف فيه الا الخوارج‏»[6]. حکم سنگسار به دلیل تواتر امری معلوم و ثابت است، به گونه ای که شکی نسبت به آن وجود ندارد . واجماع طایفه(شیعه) بلکه امت(شیعه و سنی) بر این امر قائم است و کسی جز خوارج با این حکم مخالفت نورزیده است.

اما در مورد این قسمت از آیۀ شریفه«أَوْ يَجْعَلَ اللَّهُ لَهُنَّ سَبيلًا»[7].
در تفسیر نمونه در توضیح آن آمده است:از اين تعبير، استفاده مى‏شود اين حكم، يك حكم موقت بوده، و از همان آغاز اعلام شده است كه در آينده حكم جديدى درباره آنها نازل خواهد شد، و در آن موقع زنانى كه مشمول اين قانون شده‏اند، و هنوز در قيد حيات هستند،طبعاً از زندان آزاد خواهند شد، و مجازات ديگرى نيز در مورد آنها عملى نخواهد گرديد.
آزادى آنها از زندان به خاطر الغاى حكم سابق است، و اما عدم اجراى مجازات جديد درباره آنها به خاطر آن است كه قانون مجازات شامل مواردى كه قبل از آمدن قانون انجام يافته، نمى‏گردد، و به اين ترتيب قانون آينده هر چه باشد، راهى براى نجات اين زندانيان است، ولى البته اين قانون جديد شامل حال تمام كسانى كه در آينده مرتكب اين عمل مى‏شوند خواهد بود.[8]

[1].النساء/59.

[2].النساء/80.

[3].الحشر/7.

[4].النجم/3و4.

[5].الاحزاب/36.

[6].التبیان، ج3، ص142.

[7].النساء/15.

[8].تفسیر نمونه، ج3،ص389.

با نام و یاد دوست

سلام و عرض ادب




بسم الله الرحمن الرحیم

جمع بندی:

سؤال اول: در سوره نساء آیه ی: 15 [1]حکم زنا در مورد زنان شوهر دار حبس ابد قرار داده شده، با توجه به این آیه چگونه سنگسار که حکمی مخالف با این آیه است حکمی اسلامی قلمداد می گردد؟

جواب: هرچند که این آیه ی شریفه بیان می فرماید: اگر همسران شما آلوده به زنا شدند، چهار نفر را به عنوان شهود بر اين كار دعوت كنيد، اگر چهار نفر به اين موضوع گواهى دادند، آنها را در خانه‏ها محبوس سازيد، تا مرگ آنها فرا رسد. واین آیه اشاره به زناى محصنه مى‏كند؛ زیرا علاوه بر قرينه‏اى كه در آيه بعد است، تعبير به:« مِنْ نِسائِكُمْ»،(از همسرانتان) می فرماید، واین تعبير در مورد همسران در قرآن مكرر وارد شده است، ولى بلا فاصله بعد از بیان این حکم می فرماید:«أَوْ يَجْعَلَ اللَّهُ لَهُنَّ سَبِيلًا»،(و يا اينكه خداوند راهى براى آنها قرار بدهد) بنا بر اين بايد مجازات حبس در باره آنها ادامه يابد، تا مرگ آنها فرا رسد، و يا اينكه قانون جديدى از طرف خداوند براى آنها معين شود. از اين تعبير استفاده مى‏شود كه اين حكم، يك حكم موقت بوده، و از همان آغاز اعلام شده است كه در آينده (پس از آماده شدن محيط و افكار) حكم جديدى در باره آنها نازل خواهد شد؛ لذا این آیه دلالت بر نفی حکم سنگسار نمی نماید.

سؤال دوم: هر چند که حکم حبس موقتی بوده است اما آیه می فرماید این حکم در مورد این زنان ادامه دارد تا خدواند راه نجاتی برای آنان قرار دهد و هیچ عاقلی نمی پذیرد که سنگسار راه نجات این زنان باشد.
جواب:
این آیه بیان می فرماید که نسبت به زنانی که حبس شده اند گشایشی خواهد رسید؛ ما هم می گوئیم که سنگسار که حکم جدید است تبعا حکمی شدیدتر از حبس می باشد و عرفا گشایش محسوب نمی گردد؛[2] اما باید توجه داشت که حکم جدید(سنگسار) در مورد این افراد به اجرا در نیامده است و این افراد با تشریع حکم سنگسار از زندان آزاد شده اند؛ زیرا آزادى آنها از زندان بخاطر الغاى حكم سابق بوده است، و اما عدم اجراى مجازات جديد در باره آنها بخاطر اين است كه قانون مجازات شامل مواردى كه قبل از آمدن قانون انجام يافته نمى‏گردد، و به اين ترتيب قانون آينده هر چه باشد راهى براى نجات اين زندانيان است، اما قانون جديد شامل حال تمام كسانى كه در آينده مرتكب مى‏شوند خواهد بود .[3]

سؤال سوم: با توجه به اینکه در قرآن کریم آیه ای در مورد سنگسار نیامده چگونه از این حکم دفاع می شود؟
پاسخ:
مصادر احکام شرعی تنها منحصر در قرآن کریم نیست؛ بلکه در کنار قرآن، سنت نیز از مصادر اصلی استنباط احکام شرعی به شمار می آید که دلیل بر حجیت آن نیز عقل وآیات کریمه ی قرآن می باشد. حکم سنگسار نیز اگر چه در قرآن نیامده ولی دلیل آن سنت قطعیه است و روايات عديده‌اي بر وجوب اجراي حدّ رجم دلالت دارد.[4]

علماي فریقین(شیعه _ سنی)، به جز گروه منحرف خوارج[5] بر اساس روایات بر وجوب اجراي حكم سنگسار فتوا داده‌اند، اين حكم در دوران رسالت رسول اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ اجرا شده است، که داستان سنگسار كردن «ماعز بن مالك» و «غامديه» نمونه عيني اجراي اين حد الهي است.[6] كيفر زناي محصنه در «تورات» نيز سنگ‌سار بوده است،[7] رسول اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ اين حكم را بر اساس تورات دربارة زن و مردي از يهود خيبر كه مرتكب زناي محصنه شده بودند، اجرا كرد.[8] و حضرت علي ـ عليه السّلام ـ «شراحه همدانيه» را در روز پنج‌شنبه تازيانه زد و در روز جمعه سنگ‌سار كرد و فرمود: تازيانه مطابق «كتاب الله» و سنگ‌سار بر اساس «سنّت رسول الله ـ صلّي الله عليه و آله ـ» است.[9]

بنابراین هر چند که در قرآن کریم آیه ای در مورد سنگسار نداریم اما این امر در سنت بیان گردیده و اجرا نیز شده است و ما بر اساس قرآن قول و فعل و تقریر معصوم را حجت می دانیم لذا این حکم بنا بر اعتقاد فریقین حکمی اسلامی به شمار می رود.


[/HR] [1]. وَ اللاَّتِي يَأْتِينَ الْفاحِشَةَ مِنْ نِسائِكُمْ فَاسْتَشْهِدُوا عَلَيْهِنَّ أَرْبَعَةً مِنْكُمْ فَإِنْ شَهِدُوا فَأَمْسِكُوهُنَّ فِي الْبُيُوتِ حَتَّى يَتَوَفَّاهُنَّ الْمَوْتُ أَوْ يَجْعَلَ اللَّهُ لَهُنَّ سَبِيلا؛ و كسانى از زنان شما كه مرتكب زنا شوند، چهار نفر از مسلمانان را بعنوان شاهد بر آنها بطلبيد! اگر گواهى دادند، آنان [زنان‏] را در خانه ها (ى خود) نگاه داريد تا مرگشان فرارسد يا اينكه خداوند، راهى براى آنها قرار دهد.

[2]. هرچند که از نظر اخروی اجرای حکم در مورد محکوم باعث عفو و گذشت الهی در مورد آنان خواهد شد و از این نظر چنین حکمی گشایش اخروی محسوب می گردد.


[3]. ر. ک:تفسیر نمونه، ج3،ص389.


[4].الحر العاملي، محمّد بن الحسن، وسايل الشيعه، الاسلامية، ج 18،ص346،حديث 1، باب 1، ابواب حد الّزنا.

[5]. ابن قدامة، المغنی، باب وجوب الرجم علی الزانی،ج20ص17.«ابن قدامة حنبلی در کتاب مغنی خود می گوید:الْفَصْلُ الْأَوَّلُ : فِي وُجُوبِ الرَّجْمِ عَلَى الزَّانِي الْمُحْصَنِ، رَجُلًا كَانَ أَوْ امْرَأَةً .وَهَذَا قَوْلُ عَامَّةِ أَهْلِ الْعِلْمِ مِنْ الصَّحَابَةِ ، وَالتَّابِعِينَ ، وَمَنْ بَعْدَهُمْ مِنْ عُلَمَاءِ الْأَمْصَارِ فِي جَمِيعِ الْأَعْصَارِ ، وَلَا نَعْلَمُ فِيهِ مُخَالِفًا إلَّا الْخَوَارِجَ ، فَإِنَّهُمْ قَالُوا : الْجَلْدُ لِلْبِكْرِ وَالثَّيِّبِ ، لِقَوْلِ اللَّهِ تَعَالَى : { الزَّانِيَةُ وَالزَّانِي فَاجْلِدُوا كُلَّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا مِائَةَ جَلْدَةٍ } . وَقَالُوا : لَا يَجُوزُ تَرْكُ كِتَابِ اللَّهِ تَعَالَى الثَّابِتِ بِطَرِيقِ الْقَطْعِ وَالْيَقِينِ ، لِأَخْبَارِ آحَادٍ يَجُوزُ الْكَذِبُ فِيهَا ، وَلِأَنَّ هَذَا يُفْضِي إلَى نَسْخِ الْكِتَابِ بِالسُّنَّةِ ، وَهُوَ غَيْرُ جَائِزٍ . وَلَنَا ، أَنَّهُ قَدْ ثَبَتَ الرَّجْمُ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ بِقَوْلِهِ وَفِعْلِهِ ، فِي أَخْبَارٍ تُشْبِهُ الْمُتَوَاتِرَ ، وَأَجْمَعَ عَلَيْهِ أَصْحَابُ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ عَلَى مَا سَنَذْكُرُهُ فِي أَثْنَاءِ الْبَابِ فِي مَوَاضِعِهِ ، إنْ شَاءَ اللَّهُ تَعَالَى». [6]. الطوسي، محمّد بن الحسن، كتاب الخلاف، قم، مؤسسة النشر الاسلامي، 1416ه‍. ق، الجزء الخامس، ص 365.«و زنا ماعز ، فرجمه رسول الله صلى الله عليه و آله، و رجم الغامدية ، و عليه إجماع الصحابة.

[7]. مكارم شيرازي، ناصر و همكاران، تفسير نمونه، تهران، دار الكتب الاسلاميه، چاپ سي و يكم، 1378، ج 4، صص 483 ـ 482، ذيل آية 23، سورة آل عمران.

[8]. همان.

[9]. الطوسي، محمّد بن الحسن، كتاب الخلاف، قم، مؤسسة النشر الاسلامي، 1416ه‍. ق، الجزء الخامس، ص 365.«و روي: أن عليا عليه السلام جلد شراحة يوم الخميس، و رجمها يوم الجمعة، و قال: جلدتها بكتاب الله، و رجمتها بسنة رسول الله صلى الله عليه و آله. فقد ثبت ذلك بالسنة و إجماع الصحابة.

سؤال چهارم: وقتی که چنین حکمی در قرآن نیامده آیا بهتر نیست که به آن عمل نشود؟
پاسخ:کنار گذاشتن سنت قطعی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله مساوی است با کنار گذاشتن قرآن و عدم عمل به آن. خداوند متعال در قرآن کریم در موارد متعددی امر به اطاعت مطلق از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) نموده است:

«يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنازَعْتُمْ فِي شَيْ‏ءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَ الرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ ذلِكَ خَيْرٌ وَ أَحْسَنُ تَأْوِيلا»؛ً[1] اى كسانى كه ايمان آورده ‏ايد! اطاعت كنيد خدا را! و اطاعت كنيد پيامبر خدا و اولو الأمر [اوصياى پيامبر] را! و هر گاه در چيزى نزاع داشتيد، آن را به خدا و پيامبر بازگردانيد (و از آنها داورى بطلبيد) اگر به خدا و روز رستاخيز ايمان داريد! اين (كار) براى شما بهتر، و عاقبت و پايانش نيكوتر است.

«مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اللَّهَ...»؛[2]كسى كه از پيامبر اطاعت كند، خدا را اطاعت كرده و كسى كه سرباز زند، تو را نگهبان (و مراقب) او نفرستاديم (و در برابر او، مسئول نيستى).

«وَ ما آتاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا...»؛[3] آنچه را رسول خدا براى شما آورده بگيريد (و اجرا كنيد)، و از آنچه نهى كرده خوددارى نماييد.

«وَ ما يَنْطِقُ عَنِ الْهَوى‏؛ إِنْ هُوَ إِلاَّ وَحْيٌ يُوحى‏»؛[4]و هرگز از روى هواى نفس سخن نمى‏گويد! آنچه مى ‏گويدفغ چيزى جز وحى كه بر او نازل شده نيست.

«وَ ما كانَ لِمُؤْمِنٍ وَ لا مُؤْمِنَةٍ إِذا قَضَى اللَّهُ وَ رَسُولُهُ أَمْراً أَنْ يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ وَ مَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالاً مُبِينا»؛[5]هيچ مرد و زن با ايمانى حق ندارد هنگامى كه خدا و پيامبرش امرى را لازم بدانند، اختيارى (در برابر فرمان خدا) داشته باشد و هر كس نافرمانى خدا و رسولش را كند، به گمراهى آشكارى گرفتار شده است! بنا بر اين اطاعت خدا از اطاعت پيامبر صلی الله علیه و آله نمى ‏تواند جدا باشد، زيرا پيامبر صلی الله علیه و آله هيچ گامى بر خلاف خواست خداوند بر نمى ‏دارد، سخنان و كردار و رفتار او همه مطابق فرمان خدا است.

مرحوم شیخ طوسی در بارۀ مسلم بودن حکم رجم درتفسیر «التبيان» می فرماید:«.. و ثبوت الرّجم معلوم من جهة التّواتر على وجه لا يختلج فيه الشّك و عليه اجماع الطّائفة بل اجماع الامّة و لم يخالف فيه الا الخوارج‏»[6]. حکم سنگسار به دلیل تواتر امری معلوم و ثابت است، به گونه ای که شکی نسبت به آن وجود ندارد . واجماع طایفه(شیعه) بلکه امت(شیعه و سنی) بر این امر قائم است و کسی جز خوارج با این حکم مخالفت نورزیده است.


[/HR]
[1]. النساء/59.

[2]. النساء/80.

[3]. الحشر/7.

[4]. النجم/3و4.

[5]. الاحزاب/36.

[6]. التبیان، ج3، ص142.
موضوع قفل شده است