حضرت معصومه(سلام الله علیها) را چه کسی دفن کرد؟

تب‌های اولیه

1 پست / 0 جدید
حضرت معصومه(سلام الله علیها) را چه کسی دفن کرد؟

حضرت معصومه(سلام الله علیها) را چه کسی دفن کرد؟


پس از فوت حضرت معصومه سلام الله علیها در دیار غربت برای دفن آن حضرت مردم به این نتیجه رسیدند که پیرمرد کهنسالی ایشان را دفن کنند اما چطور ممکن بود این معصومه در دیار غربت توسط غریبه به خاک سپرده شود؛ در این هنگام دو غریبه که روی خود را پوشانده بودند بر سر جنازه حاضر شدند و ایشان را به خاک سپردند.

مردم قم، با تجلیل فراوان پیكر پاك حضرت معصومه (علیهاالسلام) را تشییع كردند و در محل فعلی حرم، كه آن روز در بیرون شهر بود و به موسی بن خزرج تعلق داشت، با احترام زایدالوصفی مهیای دفن نمودند.
هنگامی كه قبر مهیا شد، در مورد این كه چه كسی وارد قبر شود، به بحث و مشورت پرداختند.
بعد از گفتگوها رأى آنان بر این قرار گرفت كه پیرمرد كهنسال "قادر" نام، كه خادم خود آنان بود و مرد صالحى به شمار مى‏رفت، متصدّى دفن شود.
این رو از پى او فرستادند كه ناگهان دیدند دو نفر سوار، كه دهان خود را با لگام بسته بودند، با شتاب بسیار از جانب ریگزار پیداشدند و چون نزدیك جنازه رسیدند پیاده شده، بر آن مخدّره نماز خواندند، داخل سرداب شده و آن بدن مطهّر را دفن كردند و آنگاه بیرون آمده، سوار شدند و رفتند و هیچ‏كس نفهمید كه آنان چه كسانى بودند. (1و2)
كسانی كه با سیره ائمه آشنایی دارند، تردیدی ندارند كه آن دو نفر وجود مقدس امام هشتم و نور دیده اش جواد الأئمه بوده اند، كه برای شركت در مراسم كفن و دفن حضرت معصومه(سلام الله علیها) به اعجاز امامت از خراسان و مدینه ـ با طی الأرض ـ به این سرزمین تشریف فرما شده بودند.


شایان ذكر است كه این جریان اصلاً قابل استبعاد نیست، زیرا شواهد بسیارى در كتب اخبار و تاریخ و سیره و معجزات دارد كه ما به بعضى از آنها اشاره مى‏كنیم:

1- سلمان فارسى در مداین از دنیا رفت و در آن هنگام حضرت امیرالمؤمنین علیه‏السّلام در مدینه بودند ولى براى دفن سلمان از مدینه با تصرف‏ الهى خود و به اذن ‏خداوند به مداین‏ آمدند و پس از انجام مراسم دفن او به مدینه بازگشتند.(3)

2- شطیطه، زن با ایمان نیشابورى در نیشابور از دنیا رفت و حضرت موسى‏بن‏جعفر علیه‏السّلام از مدینه طیّبه بر حسب وعده‏اى كه از پیش داده بودند، براى نماز بر جنازه او به نیشابور آمدند در حالى كه بر شتر سوار بودند و چون از امر او فارغ شدند، سوار بر شتر خود شده به طرف بیابان برگشتند و به ابوعلى‏بن‏ راشد فرمودند: سلام مرا به یاران خود برسان و به آنان بگو: "من،*و هر كس كه از امامان اهلبیت بعد از من به جای من بنشیند، به ناگزیر باید در تشییع جنازه شما حاضر شویم، در هر شهری كه باشید. شما نیز تقوی پیشه كنید و اعمالِ* خود را نیكو سازید، تا ما را در رهایی بخشیدنِ شما از آتش جهنم یاری نمایید".(4و5)

او صدها فرسنگ به عشق دیدار برادر ـ از مدینه تا قم ـ راه پیموده، و اینك در دیار غربت، به دور از ایل و تبار به درود حیات می گوید، چگونه ممكن است كه برادرش حجت خدا باشد و همه زمین در دستِ اراده او باشد، در آخرین لحظات زندگی خواهر نیم رخی به او نشان ندهد و در مراسم تجهیز و تدفینش شركت نكند؟!

3- در جریان دفن حضرت سیدالشّهدا علیه‏السّلام از مسلّمات است كه حضرت امام زین‏العابدین از زندان كوفه به صحنه كربلا آمد و تجهیزات بدن مبارك پدر بزرگوار خود را انجام داد.




این موضوع در مورد حضرت معصومه مهم تر از دیگران است زیرا:

1-او تنها خواهر امام هشتم است و محبوبترین اولاد پدر در نزد برادر است. امامی كه باید در جنازه شیعیان خالص شركت نماید، چگونه ممكن است در مراسم تنها خواهر و یگانه نور دیده اش شركت نكند؟!

2*ـ او صدها فرسنگ به عشق دیدار برادر ـ از مدینه تا قم ـ راه پیموده، و اینك در دیار غربت، به دور از ایل و تبار به درود حیات می گوید، چگونه ممكن است كه برادرش حجت خدا باشد و همه زمین در دستِ اراده او باشد، در آخرین لحظات زندگی خواهر نیم رخی به او نشان ندهد و در مراسم تجهیز و تدفینش شركت نكند؟!


3ـ او به تعبیر امام(سلام الله علیها)"معصومه" است و طبق ضوابط فقه اهل بیت باید پیكر معصومه به دست معصوم تجهیز و تدفین شود، چنانكه غسل، كفن و دفن حضرت زهرا(سلام الله علیها) را امیرمؤمنان(سلام الله علیها) شخصاً انجام داد، و پیكر مطهر حضرت مریم را حضرت عیسی(سلام الله علیها) شخصاً غسل داد.(6)

با این بیانات روشن و استوار است که بر حسب ظاهر و به مقتضاى اخبار و روایات، مخصوصا جریان شطیطه، آن دو بزرگوار دو امام معصوم از خاندان حضرت معصومه سلام‏اللَّه‏علیها مثلاً حضرت موسى بن جعفر علیه‏السّلام و حضرت رضا علیه‏السّلام بوده‏اند كه براى دفن بدن مطهّر حضرت معصومه سلام‏اللَّه‏علیها، به آن جا آمده و اقدام به دفن ایشان نمودند. زیرا چه کسی می تواند سزاوارتر از آن دو بزرگوار بر این امر ‏باشد؟!

پی نوشت ها:
1. تاریخ قم ص 213 و بحار: 48/290.
2. مجلسى، محمّدباقر، بحارالانوار، ج 57، ص 219.
3. مجلسى، محمّدباقر، بحارالانوار، ج 22، ص 373 و 380.
4. ابن شهر آشوب، مناقب، ج 4، ص 291-292.
5. الثاقب فی المناقبص 445.
6.اصول كافی: 1/459.