«انٌَ الانسانَ لفی خسر » یعنی چی؟

تب‌های اولیه

7 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
«انٌَ الانسانَ لفی خسر » یعنی چی؟

سلام خدمت دوستان

می خواستم بدونم این آیه مذکور که خدا میگه «همانا آدمی هر لحظه در حال ضرر هست» دقیقا منظورش چه ضرری هست؟

1-آدمی عمرش تموم شد اما نتونست نه قصری نه باغی نه ملکی نه حوری ای و نه هیچی دیگه برای خودش بفرسته!(اما اگه یکی بگه من علاقه ای به این چیزا ندارم چی؟)

2-شاید برای عذاب عجیب و غریب جهنم باشه! (اما توی قران خدا خودش گفت حتی عذاب براشون تکراری هم میشه یعنی احساس ضرر دیگه نمی کنن! )

3-شاید برای دست یابی برای کمالات باشه مثلا رفتن به سدرالمنتهی و دیدن عرش خدا و اون چیزایی که زیبایی های اون غیر قابل وصفه!

4- شاید منظور به داشتن خوشی های دنیایی و حیات طیبه هست (برای مردم عادی) مثلا هم لذت های دنیایی رو داشته باشیم و هم دانستنی های مربوط به حقابق آسمانی (در حد خودمان)

5- یا شاید منظور اینه که شما می میرید اما سعادت رجعت و سربازی امام زمان را پیدا نمی کنید!

حالا اصل منظور کدوم هست؟

تشکر

izraeel;232789 نوشت:
(اما توی قران خدا خودش گفت حتی عذاب براشون تکراری هم میشه یعنی احساس ضرر دیگه نمی کنن! )


با سلام

کجای قرآن چنین گفته؟

برعکس فرمود که ما پوست سوخته شده کفار را دوباره ترمیم میکنیم تا هر لحظه عذاب تازه بکشند !

آیه 2 سوره العصر
وَ الْعَصْرِ(1)

إِنَّ الْانسَانَ لَفِى خُسْرٍ(2)
إِلَّا الَّذِينَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ وَ تَوَاصَوْاْ بِالْحَقّ‏ِ وَ تَوَاصَوْاْ بِالصَّبرِْ(3)

سوگند به اين زمان، (1)
كه آدمى در خسران است. (2)
مگر آنها كه ايمان آوردند و كارهاى شايسته كردند و يكديگر را به حق سفارش كردند و يكديگر را به صبر سفارش كردند. (3)

تفسیر المیزان:

" وَ الْعَصْرِ" در اين كلمه به عصر سوگند ياد شده، و از نظر مضمونى كه دو آيه بعد دارد مناسب‏تر آن است كه منظور از عصر، عصر ظهور رسول خدا (ص) باشد، كه عصر طلوع اسلام بر افق مجتمع بشرى، و ظهور و غلبه حق بر باطل است، چون مضمون دو آيه بعد اين ترجمه الميزان، ج‏20، ص: 609
است كه خسران عالم انسان را فراگير است و تنها كسانى را فرا نمى‏گيرد كه از حق پيروى نموده، و در برابر آن صبر كنند، و اين اقليت عبارتند از كسانى كه به خدا و روز جزا ايمان آورده و عمل صالح كنند.
ولى بعضى «1» گفته‏اند: مراد از عصر، وقت عصر، يعنى آخر روز است، چون اين وقت دلالت دارد بر تدبير ربوبى كه روز را مى‏برد و شب را مى‏آورد، و قدرت و سلطنت را از سلطان روز يعنى خورشيد سلب مى‏كند.
بعضى «2» ديگر گفته‏اند: مراد نماز عصر است، كه نماز وسطى است كه از همه نمازهاى يوميه فضيلت بيشترى دارد.
بعضى «3» ديگر گفته‏اند: مراد شب و روز است، كه اصطلاحا به آنها عصران گفته مى‏شود.
بعضى «4» ديگر گفته‏اند: منظور از عصر دهر است، كه در آن عجائبى وجود دارد، كه بر قدرت ربوبى دلالت دارد. و بعضى ديگر وجوهى ديگر ذكر كرده‏اند.
و در بعضى «5» از روايات آمده كه منظور، عصر ظهور مهدى (ع) است كه در آن عصر حق بر باطل به طور كامل غلبه كند.
" إِنَّ الْإِنْسانَ لَفِي خُسْرٍ" مراد از كلمه" انسان" جنس انسان است، و كلمه" خسر" و" خسران" و" خسار"" خسارة" همه به معناى نقص در سرمايه است.
راغب مى‏گويد: اين كلمه هم در مورد انسان استعمال مى‏شود، و گفته مى‏شود:
فلانى خسران كرد، و هم در مورد عمل انسان بكار مى‏رود و مى‏گويند: تجارت فلانى خسران كرد «6».
و اگر در آيه مورد بحث كلمه" خسر" بدون الف و لام آمده به منظور بزرگداشت آن بوده، و خواسته است بفهماند انسان در خسرانى عظيم است، احتمال هم دارد به منظور تنويع باشد، و بفهماند آدمى در نوعى مخصوص از خسران قرار دارد، غير خسران مالى و آبرويى، بلكه خسران در ذات كه خداى تعالى در باره‏اش فرموده


تفسیر نمونه :

تفسير: تنها راه نجات
در ابتداى اين سوره با قسم تازه‏اى روبرو مى‏شويم، مى‏فرمايد:" به عصر سوگند"! (وَ الْعَصْرِ).
واژه" عصر" در اصل به معنى" فشردن" است، و سپس به وقت عصر اطلاق شده، به خاطر اينكه برنامه‏ها و كارهاى روزانه در آن پيچيده، و فشرده مى‏شود.
سپس اين واژه به معنى مطلق" زمان" و دوران تاريخ بشر و يا بخشى از زمان، مانند عصر ظهور اسلام و قيام پيغمبر اكرم ص، و امثال آن استعمال شده است، و لذا در تفسير اين سوگند مفسران احتمالات زيادى گفته‏اند:
1- بعضى آن را اشاره به همان وقت" عصر" مى‏دانند، به قرينه اينكه در بعضى ديگر از آيات قرآن به آغاز روز سوگند ياد شده است مانند" وَ الضُّحى‏" (سوره ضحى آيه 1)- يا- وَ الصُّبْحِ إِذا أَسْفَرَ (مدثر- 34).
اين سوگند به خاطر اهميتى است كه اين موقع از روز دارد چرا كه زمان زمان دگرگونى نظام زندگى و حيات انسانها است، كارهاى روزانه پايان مى‏گيرد، پرندگان و حيوانات به لانه‏هاى خود بازمى‏گردند، خورشيد سر در افق مشرق فرو مى‏كشد، و هوا تدريجا رو به تاريكى مى‏رود.
اين دگرگونى انسان را به قدرت لا يزال الهى كه بر اين نظام حاكم است متوجه مى‏سازد، و در حقيقت نشانه‏اى از نشانه‏هاى توحيد و آيتى از آيات پروردگار است كه شايسته سوگند مى‏باشد.
2- بعضى ديگر آن را اشاره به سراسر زمان و تاريخ بشريت دانسته‏اند كه مملو از درسهاى عبرت، و حوادث تكان دهنده و بيدارگر است، و روى همين جهت آن چنان عظمتى دارد كه شايسته سوگند الهى است. تفسير نمونه، ج‏27، ص: 294
3- بعضى روى قسمت خاصى از اين زمان مانند عصر قيام پيغمبر اكرم ص يا عصر قيام مهدى ع كه داراى ويژگى و عظمت خاصى در تاريخ بشر بوده و هست انگشت گذارده، و سوگند را ناظر به آن مى‏دانند»
.
4- بعضى نيز به همان ريشه لغوى اين واژه برگشته، و سوگند را ناظر به انواع فشارها و مشكلاتى مى‏دانند كه در طول زندگى انسانها رخ مى‏دهد، آنها را از خواب غفلت بيدار مى‏كند، به ياد خداوند بزرگ مى‏اندازد، و روح استقامت را پرورش مى‏دهد.
5- بعضى ديگر آن را اشاره به" انسانهاى كامل" مى‏دانند كه عصاره عالم هستى و جهان آفرينشند.
6- بالآخره بعضى آن را ناظر به" نماز عصر" شمرده‏اند، به خاطر اهميت ويژه‏اى كه در ميان نمازها دارد، زيرا آنها" صلاة وسطى" را كه در قرآن روى آن تاكيد خاصى به عمل آورده نماز عصر مى‏دانند.
با اينكه تفسيرهاى فوق با هم تضادى ندارد و ممكن است همه در معنى آيه جمع باشد و سوگند به تمام اين امور مهم ياد شود، ولى در ميان آنها از همه مناسبتر همان عصر به معنى زمان و تاريخ بشر است، چرا كه بارها گفته‏ايم سوگندهاى قرآن همواره متناسب با مطلبى است كه سوگند به خاطر آن ياد شده، و مسلم است كه خسران انسانها در زندگى نتيجه گذشتن زمان عمر آنها است، و يا عصر قيام پيغمبر خاتم ص به خاطر اينكه برنامه چهار ماده‏اى ذيل سوره در چنين عصرى نازل گرديده.
از آنچه گفته شد عظمت آيات قرآن و گستردگى مفاهيم آن به خوبى
__________________________________________________
(1) در حديثى از امام صادق (ع) مى‏خوانيم كه در تفسير آيه وَ الْعَصْرِ إِنَّ الْإِنْسانَ لَفِي خُسْرٍ فرمود:
العصر عصر خروج القائم
:" منظور از عصر عصر قيام حضرت مهدى (سلام اللَّه عليه) است" (نور الثقلين) جلد 5 صفحه 666 حديث 5.
تفسير نمونه، ج‏27، ص: 295
روشن مى‏شود كه يك كلمه از آن تا چه حد پر معنى و شايسته تفسيرهاى عميق و گوناگونى است.
در آيه بعد اشاره به چيزى مى‏كند كه اين سوگند مهم براى آن ياد شده است مى‏فرمايد:" به طور مسلم همه انسانها در زيانند" (إِنَّ الْإِنْسانَ لَفِي خُسْرٍ).
سرمايه‏هاى وجودى خود را چه بخواهند يا نخواهند از دست مى‏دهند، ساعات و ايام و ماهها و سالهاى عمر به سرعت مى‏گذرد، نيروهاى معنوى و مادى تحليل مى‏رود، و توان و قدرت كاسته مى‏شود.
آرى انسان، همانند كسى است كه سرمايه عظيمى در اختيار داشته باشد، و بى آنكه بخواهد هر روز بخشى از آن سرمايه‏ها را از او بگيرند، اين طبيعت زندگى دنيا است، طبيعت زيان كردن مداوم! يك قلب استعداد معينى براى ضربان دارد، وقتى آن استعداد و توان پايان گرفت قلب خود به خود مى‏ايستد، بى آنكه عيب و علت و بيمارى در كار باشد، و اين در صورتى است كه بر اثر بيمارى قبلا از كار نيفتد همچنين ساير دستگاههاى وجودى انسان و سرمايه‏هاى استعدادهاى مختلف او.
" خسر" (بر وزن عسر) و" خسران" چنان كه" راغب" در" مفردات" مى‏گويد: به معنى كم شدن سرمايه است، گاه به انسان نسبت داده مى‏شود و مى‏گويند فلان كس زيان كرد، و گاه به خود عمل نسبت داده مى‏شود و مى‏گويند:
تجارتش زيان كرد، اين واژه غالبا در سرمايه‏هاى برونى مانند مال و مقام به كار مى‏رود، و گاه در سرمايه‏هاى درونى مانند صحت و سلامت و عقل و ايمان و ثواب و اين همان است كه خداوند متعال به عنوان" خسران مبين" (زيان آشكار) از آن ياد فرموده آنجا كه مى‏گويد: إِنَّ الْخاسِرِينَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَ تفسير نمونه، ج‏27، ص: 296
أَهْلِيهِمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ أَلا ذلِكَ هُوَ الْخُسْرانُ الْمُبِينُ‏
زيانكاران واقعى كسانى هستند سرمايه وجود خود و خانواده خويش را در قيامت از دست مى‏دهند، بدانيد خسران مبين همين است" (زمر- 15) «1».
" فخر رازى" در تفسير اين آيه سخنى نقل مى‏كند كه حاصلش چنين است:
" يكى از بزرگان پيشين مى‏گويد: معنى اين سوره را من از مرد يخ‏فروشى آموختم، فرياد مى‏زد و مى‏گفت: ارحموا من يذوب رأس ماله ارحموا من يذوب رأس ماله!:" رحم كنيد به كسى كه سرمايه‏اش ذوب مى‏شود، رحم كنيد به كسى كه سرمايه‏اش ذوب مى‏شود"! پيش خود گفتم اين است معنى إِنَّ الْإِنْسانَ لَفِي خُسْرٍ: عصر و زمان بر او مى‏گذرد و عمرش پايان مى‏گيرد، و ثوابى كسب نمى‏كند و در اين حال زيانكار است" «2».
به هر حال از نظر جهان‏بينى اسلام دنيا يك بازار تجارت است همانگونه كه در حديثى از امام هادى ع على بن محمد النقى مى‏خوانيم:
الدنيا سوق ربح فيها قوم و خسر آخرون
:" دنيا بازارى است كه جمعى در آن سود مى‏برند و جمع ديگرى زيان «3».
آيه مورد بحث مى‏گويد همه در اين بازار بزرگ زيان مى‏كنند مگر يك گروهى كه برنامه آنها در آيه بعد بيان شده است.
آرى تنها يك راه براى جلوگيرى از اين خسران عظيم و زيان قهرى و اجبارى وجود دارد، فقط يك راه كه در آخرين آيه اين سوره به آن اشاره شده است،
__________________________________________________
(1)" مفردات راغب" ماده" خسر". [.....]
(2)" تفسير فخر رازى" جلد 32 صفحه 85.
(3)" تحف العقول" صفحه 361 (كلمات امام هادى" ع").
تفسير نمونه، ج‏27، ص: 297
مى‏فرمايد" مگر كسانى كه ايمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند، و يكديگر را به طرفدارى و انجام حق سفارش كردند، و يكديگر را به صبر و استقامت توصيه نمودند" (إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ تَواصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ).
و به تعبير ديگر چيزى كه مى‏تواند جلو اين زيان بزرگ را بگيرد و آن را به منفعت و سودى عظيم مبدل كند آن است كه در برابر از دست دادن اين سرمايه، سرمايه‏اى گرانبهاتر و ارزشمندتر به دست آورد كه نه تنها جاى خالى آن سرمايه پر شود، بلكه دهها و صدها و هزاران بار از آن بيشتر و بهتر باشد.
هر نفسى كه انسان مى‏زند يك گام به مرگ نزديكتر مى‏شود چنان كه امير مؤمنان على ع در آن عبارت نورانيش فرمود: نفس المرء خطاه الى أجله" نفسهاى انسان گامهاى او به سوى مرگ است" «1».
بنا بر اين، هر ضربانى كه قلب انسان مى‏زند او را يك قدم به پايان عمر نزديكتر مى‏سازد، و به اين ترتيب بايد در برابر اين زيان قطعى كارى كرد كه جاى خالى پر شود.
گروهى سرمايه‏هاى نفيس عمر و زندگى را از دست مى‏دهند و در برابر آن مالى مختصر يا بسيار، خانه‏اى محقر يا كاخى زيبا، فراهم مى‏سازند.
گروهى تمام اين سرمايه را براى رسيدن به مقامى از دست مى‏دهند.
و گروه‏هايى آن را در مسير عيش و نوش و لذات زودگذر مادى.
مسلما هيچيك از اينها نمى‏تواند بهاى آن سرمايه عظيم باشد، بهاى آن فقط و فقط رضاى خدا و مقام قرب او است.
يا همان گونه كه امير مؤمنان على ع فرموده
انه ليس لانفسكم ثمن الا الجنة فلا تبيعوها الا بها:
" براى وجود شما بها و قيمتى جز بهشت نيست، مبادا
__________________________________________________
(1)" نهج البلاغه" كلمات قصار جمله 74.
تفسير نمونه، ج‏27، ص: 298
آن را به كمتر از آن بفروشيد" «1».
و يا همانگونه كه در دعاى ماه رجب از امام صادق ع آمده است:
خاب الوافدون على غيرك و خسر المتعرضون الا لك:
" آنها كه بر غير تو وارد شوند مايوس خواهند شد، و آنها كه به سراغ غير تو آيند زيانكارند"! و بى جهت نيست كه يكى از نامهاى قيامت" يوم التغابن" است، همانگونه كه در آيه 9 سوره" تغابن" آمده است ذلِكَ يَوْمُ التَّغابُنِ:" آن روز معلوم مى‏شود چه كسانى مغبون شده و زيان كرده‏اند".
حسن مطلب، و لطف مساله اينجا است كه از يك سو خريدار سرمايه‏هاى وجود انسان خداوند بزرگ است" إِنَّ اللَّهَ اشْتَرى‏ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ ..." (توبه- 111).
از سوى ديگر سرمايه‏هاى كم را نيز خريدارى مى‏كند:" فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ" (زلزال- 7).
و از سوى ديگر بهاى عظيم در برابر آن مى‏پردازد، و گاه ده برابر و گاه تا هفتصد برابر و گاه بيشتر" فِي كُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ وَ اللَّهُ يُضاعِفُ لِمَنْ يَشاءُ" (بقره 261) و همانگونه كه در دعا وارد شده است يا من يقبل اليسير و يعفو عن الكثير:" اى خدايى كه حسنات كم را مى‏پذيرى و گناهان بسيار را مى- بخشى".
و از سوى چهارم با اينكه تمام سرمايه‏ها را خودش در اختيار گذاشته، آن قدر بزرگوار است كه برمى‏گردد و همانها را با گرانترين قيمت خريدارى مى‏كند!

izraeel;232789 نوشت:
می خواستم بدونم این آیه مذکور که خدا میگه «همانا آدمی هر لحظه در حال ضرر هست» دقیقا منظورش چه ضرری هست؟

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ‏
وَ الْعَصْرِ
إِنَّ الْإِنْسانَ لَفي‏ خُسْرٍ
إِلاَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ تَواصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ



سلام به شما پرسشگر گرامی

سوره عصر تمامى معارف قرآنى و مقاصد مختلف آن را در كوتاه‏ ترين بيان خلاصه كرده است. خدای سبحان در این سوره کوتاه و زیبا، سخنش را با سوگند به «عصر» آغاز می کند که بنا به فرمایش علامه طباطبایی، منظور عصر ظهور رسول گرامی اسلام است كه عصر طلوع اسلام بر افق جامعه بشرى و ظهور و غلبه حق بر باطل است.

در آیه «إِنَّ الْإِنْسانَ لَفِي خُسْرٍ» مراد از كلمه «خسر» نقص در سرمايه است. آیه کریمه می فرماید: همه انسان ها محكوم به خسران هستند، مگر افرادى كه متصف به ايمان و اعمال صالح باشند و به حق و صبر سفارش کنند؛ چنين افرادى از خسران و زیان ایمن هستند.

توضیح مطلب اینکه:
مطابق آیات کریمه قرآن، انسان موجودى هميشه زنده است و زندگيش با مردن تمام نمی شود، بلکه مردن او در حقيقت انتقال از خانه‏ اى به خانه‏ ديگر است:

نَحْنُ قَدَّرْنا بَيْنَكُمُ الْمَوْتَ وَ ما نَحْنُ بِمَسْبُوقينَ
عَلى‏ أَنْ نُبَدِّلَ أَمْثالَكُمْ وَ نُنْشِئَكُمْ في‏ ما لا تَعْلَمُونَ (واقعه/60و61)
ما در ميان شما مرگ را مقدّر ساختيم و هرگز كسى بر ما پيشى نمى‏ گيرد
تا گروهى را به جاى گروه ديگرى بياوريم و شما را در جهانى كه نمى‏ دانيد آفرينش تازه‏ اى بخشيم


قسمتى از اين زندگى هميشگى انسان، زندگی دنیوی اوست که حياتى است امتحانى و سرنوشت ساز كه در آن، سرنوشت قسمت ديگر زندگانی خود يعنى سرای آخرت (که محل زندگی حقیقی انسان است) را مشخص مى‏ گرداند. سعادت و شقاوت اخروی، مولود اعتقاد و عمل سعادتمندانه یا شقاوتمندانه دنیوی انسان است:

كُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ وَ نَبْلُوكُمْ بِالشَّرِّ وَ الْخَيْرِ فِتْنَةً وَ إِلَيْنا تُرْجَعُونَ (انبیا/35)
هر انسانى طعم مرگ را مى‏ چشد! و شما را با بدي ها و خوبي ها آزمايش مى‏ كنيم و سرانجام به سوى ما بازگردانده مى‏ شويد!


ادامه...

اعتقاد حق و عمل صالح در دنیا، ملاك سعادت و کامیابی همیشگی آخرت است، و اعتقاد كفر و عمل فسق در دنیا هم، ملاک شقاوت و زیانکاری و خسران در سرای دیگر است:

مَنْ كَفَرَ فَعَلَيْهِ كُفْرُهُ وَ مَنْ عَمِلَ صالِحاً فَلِأَنْفُسِهِمْ يَمْهَدُونَ (روم/44)
هر كس كافر شود، كفرش بر زيان خود اوست و آنها كه كار شايسته انجام دهند، به سود خودشان آماده مى‏ سازند


******


از عبارت «وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ» در سوره عصر، استفاده مى‏ شود كه مؤمنین گنه كار نيز دچار خسران و زیان اند، بنا بر اين مفهوم استثنای «إِلاَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحات» در سوره عصر، اینست که به طور کلی دو گروه از انسان ها دچار خسران و زیان اند:

1) آنهايى كه از جميع جهات زیانکارند، مانند كفار معاند حق و جاوید در دوزخ
2) آنهايى كه در بعضى جهات زیانکارند، مانند مؤمنين گنه کار که مخلد در آتش نيستند (اینان چند صباحى عذاب مى‏ بينند ولی بعد از اتمام عذابشان، مشمول شفاعت و مانند آن قرار می گیرند و بخشیده می شوند)

خلاصه اینکه:
سوره مبارکه عصر به زیان اخروی فرد و از دست دادن سرمایه سعادت او اشاره دارد. تنها کسی که به درستی از این سرمایه سعادت استفاده می کند و کوله بار تقوا (که توشه آخرت است)* را بر می دارد، مؤمنی است که با انجام کارهای نیک و شایسته، بر ادامه این راه، شکیبایی و صبر نموده و دیگران را هم به استقامت و پیمایش مسیر حق و تحمل مشکلات راه فرا می خواند.*

*

----------------------------
* تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوى‏ وَ اتَّقُونِ يا أُولِي الْأَلْبابِ؛ زاد و توشه تهيه كنيد كه بهترين زاد و توشه، پرهيزكارى است، و از من بپرهيزيد اى خردمندان (بقره/197)
** با استفاده از: المیزان، ج20/ص 355 تا 357

izraeel;232789 نوشت:
می خواستم بدونم این آیه مذکور که خدا میگه «همانا آدمی هر لحظه در حال ضرر هست» دقیقا منظورش چه ضرری هست؟

با سلام

ضرر و زیان بسبب صرف اعمار در مطالب ناپايدار و سعى در مقاصد بى‏اعتبار که هم ضرر دنیوی ست و هم اخروی

باید دانست که منظور از انسان در آیه شریفه، افرادی غیر از مومنین صالح اند و به تعبیر شیخ طوسی کافران منظورند(رک: التبيان في تفسير القرآن، ج‏10، ص: 405)

izraeel;232789 نوشت:
می خواستم بدونم این آیه مذکور که خدا میگه «همانا آدمی هر لحظه در حال ضرر هست» دقیقا منظورش چه ضرری هست؟

عصر یعنی زمان یعنی ساعت منتهی نه ساعتی که اغاز و پایانی ندارد بلکه چون یک ساعت شنی پس ازافتادن اخرین دانه شن دیگر زمان تمام میشود ، میزان شن از علوم غیبی است چون عمر دست خداست تصور کنید یک ورقه امتحانی بدست شما داده اند و برای پاسخ وقت معینی دارید ایا افتادن هردانه شن به زیان شما نیست !

موضوع قفل شده است