چند تا سوال از طی الارض!؟

در تعریف طی الارض آمده : تخلیه جسم و روح از مکانی به مکانی دیگر و به عبارت ساده تر جمع شدن زمین در زیر پای فرد طی الارض کننده
در حقیقت طی الارض غلبه روح بر بدن هست بصورت کلی ، یعنی روح آنقدر تقویت میشود که میتواند جسم را به هر جایی که اراده کند ببرد و این میسر نیست مگر به کسب کمالات معنوی و مراحل سخت سیر و سلوک چون همچنانکه غذای جسم که باعث فربه شدن بدن میشود غذای روح هم عبادت هست که باعث فربه شدن و قدرت بر انجام امور محوله پیدا میکند

طی الارض از عوارض عالم ماده است برای آن که انسان بتواند برزخ اعمال را که در اصطلاح به ملکوت اعمال است را ببیند احتیاج به چشم برزخی می باشد بنا بر این طی الارض مخصوص اولیاء الهی و مخصوص این دنیاست ضمن اینکه عالم برزخ هر کسی مربوط به خودش شخص است و ظاهرا کسی نمیتواند در برزخ کسی دیگر وارد شود

طی الارض برای این نیست که ما مثلا به کارهای عادی مان بپردازیم قدرتی که انسان از این طریق بدست میاورد برای زمانهایی است که ضرورتی ایجاد شود نه برای همه زمانها و مکانها تقریبا برای تقریب به ذهن حضرتعالی میشود طی الارض را به معجزه تشبیه کرد که فقط برای زمانهای ضروری استفاده کرد داشتن طی الارض قدرت روحی بالائی میخواهد و چون از اسرار الهی است انسان باید امانتدار خوبی باشد
هر که را اسرار حق آموختند
مهر کردند و دهانش دوختند

فرمایشات حضرت آیه الله بهجت رضوان الله تعالی علیه درست است ولی آمادگی روحی و سیر و سلوک مقامات معنوی و خرق حجب ظلمانی هفتگانه و حتی به فرمایش حضرت امام خمینی اعلی مقامه الشریف از بین بردن حجب هفتگانه نورانی از شرائط مسلم و حتمی پیدا شدن طی الارض است اگر کسی واقعا میتواند این مراحل را طی کند رسیدن به آن مقام حتی بدون خواندن آن کلمات میسر است و به نظر چون این شرائط به همین راحتیها در کسی بوجود نمیاید معمولا بی خیال این مسئله هستند چون رسیدن به اون مقامات خودش صرف نظر از مکاید شیطان به اندازه عمر آدمی وقت صرف میشود

سلام بر شما.

دنیا و برزخ از هم مستقل و جدا هستند به عبارتی با هم تداخل ندارند یعنی دو بعد جدا هستند،نتیجتا کسی که طی الارض می کند به برزخ وارد نمی شود تا ازان خارج هم گردد.

علت طی الارض مادی نیست نتیجتا خارج از زمان ومکان است،مانند اوردن تخت بلقیس که در چشم به هم زدنی حاضر شد بدون اینکه چیزی جابجا شود یا چیزی حرکتی کند،به عبارتی در طی الارض وجود شخص در مکان دوم به صورت بسیط ایجاد می گردد نتیجتا برای مخاطب اصلا زمان نمود ندارد بلکه شخص را به صورت معمولی حاضر می یابد،...

مردم عادی نیز می توانند انرا یاد بگیرند،منتها طی الارض به یک صورت اتفاق نمی افتد تا همه طی الارضها یک شکل داشته باشند،بلکه مراتب افراد در نوع ان متفاوت است،مثلا کسی ممکن است فاصله بین مبدا ومقصد را با قدرت روحی به هم نزدیک نماید و خود را در مقصد بیابد،ویا کسی همین عمل را دفعی انجام دهد،یعنی ان مرتبه بعدی ایجاد بدن خود را در مکان مورد نظر به انجام رساند،نتیجتا یک شخص می تواند در یک ثانیه در چندین جای مختلف باشد...

پس شخص می تواند به قدرتی از لحاظ روحی دست یابد که فساد وایجاد بدن خود را در مکانهای مختلفی به صورت بسیط انجام دهد،یعنی شخص می تواند در یک ساعت بخصوص در همه کلاسهای ان ساعت حاضر باشد و دیگران نیز او را ببینند،ولی باید این مطلب را دانست که چنین اموری بر اساس مراتب مختلف مغایر است و البته انجام امور مختلف از این طریق برای اشخاص ضعیفتر صعب بیشتری دارد ولی برای افرادی که درجه روحی بالایی دارند چندان صعب نیست ولی خود انها به این فهم و درک هم می رسند که کارهای معمولی خود را باید از طریق اسباب خودش انجام داد،چون طبیعت چنین چیزی می طلبد کسی به حکم توانایی هیچ وقت همه کوهها را طلا نمی کند...

طی لاارض با لفظ درست نمی شود کسی بایک بسم الله روی اب می ماند ولی اشخاص دیگر با هزار بسم الله هم چنین چیزی را تجربه نمی کنند،اتصال با حقیقت لفظ چنین امری رابر می تابد،اتصال نفس با حقیقت ان لفظ باعث ملحق شدن به هستی می گردد ،مانند اتصال چشمه با دریا ،هر چند باطن الفاظ ظاهر انها را بروز داده اند نتیجتا الفاظ نیز در باطن وحقیقت با هم مغایرند...

--------------------------------------

[/]

باسلام

خطر طی الارض اینکه که کسی شما رو ببینه و بفهمه شما این توانایی رو دارید!
در ضمن اگه ازش در کار خلاف شرع استفاده کنید براتون جواب نمیده!
غرور از خطرات دیگر اینکار است
همه عرفا چنین تواناییهایی داشتند ولی ازش کم استفاده کرد! و اصلا اینا براشون ارزشی نداشته!
اما ماها مردمان خاکی، بدنبال این تواناییها برای کسب قدرت و ثروت و شهرت و ... هستیم!

طی الارض رو کسی براتون انجام میده و اون نوکر بنده و شما نیست!

ببخشید ولی از این حرفا زیاد شنیدم! اینا همش بهانه است
کدوم عارفی یا موحدی از طی الارض برای شناخت خدا استفاده کرد که شما میخواید بکنید؟!

آقایان بزرگوار چرا اینقدر موضوع را ساده میدانید داشتن طی الارض مگر به همین سادگیهاست که فکر کنیم هر آدم کوچه بازاری بتواند آنرا کسب کند ؟؟؟
شما انگار یادتان رفت که تا انسان حجابهای هفتگانه ظلمانی و نورانی را پاره نکند و مقامات سیر و سلوک را نپیماید به درجه اعطای طی الارض نخواهد رسید
آقایان شما تا حالا از آدمای عادی کسی را دیدید که طی الارض داشته باشد که مسئله را اینقدر بی اهمیت جلوه میدهید
آقای عاشق مولانا اصلا کسی که طی الارض داشته باشد فکر گناه میتواند در ذهنش خطور کند؟؟؟ تا اینکه بخواهد مثلا اینقدر طی الارض در اختیارش باشد که به مرحله عملی گناه برسد
واقعا تعجبم از این همه لطفی که به این مسئله میفرمائید آقاجان مگر کسیکه طی الارض داشته باشد جرات میکند بدنبال قدرت و ثروت و شهرت و .... برود چون به محض خطور گناه در قوه خیال تمام لوازمات اعطایی از طرف خداوند متعال از بین میرود
اصلا و ابدا نمیشود حتی فکر گناه را و حتی به نظر من فکر مکروهات را به ذهن که چه عرض کنم بلکه به قوه وهم هم راه داد تا چه برسه به اینکه از مرحله وهم به خیال و بعد از اون هم به قلب و بعدش هم به مرحله عمل رساند

پسرم ، جناب عزرائیل این حرفا به سایز ما و حضرتعالی نیست مقدماتی طولانی لازم دارد تا به این مرحله برسید و برسیم
پسرم شما اگه حتی از همین امشب هم شروع کنید به خود سازی و طی مقامات الهی بکنید و خیلی زور بزنی در ایام پیری به اون مرحله اعطای طی الارض و چشم برزخی و این جور مسائل برسی تازه اگر شیطان سد راه سیر و سلوکتان نشود و با انواع دسیسه ها شما را نفریبد
بنده مقدمات رسیدن به مرحله اول سیر و سلوک را با استعانت از فرمایش آقا امیر المومنین به شما نشون میدم ( تاکید میکنم مرحله مقدماتی پیمودن مقامات) شما اگر توانستی آنرا به پایان برسانی و از دست شیطان به سلامت بدر بری بیائید اعلام بفرمائید من مقدمات را تمام کردم ، حقیر بقیه راه را به شما نشان میدهم

مُحَمَّدُ بْنُ الْحُسَيْنِ الرَّضِيُّ فِي نَهْجِ الْبَلَاغَةِ عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع أَنَّ قَائِلًا قَالَ بِحَضْرَتِهِ أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ فَقَالَ ثَكِلَتْكَ أُمُّكَ أَ تَدْرِي مَا الِاسْتِغْفَارُ الِاسْتِغْفَارُ دَرَجَةُ الْعِلِّيِّينَ وَ هُوَ اسْمٌ وَاقِعٌ عَلَى سِتَّةِ مَعَانٍ

أَوَّلُهَا النَّدَمُ عَلَى مَا مَضَى

وَ الثَّانِي الْعَزْمُ عَلَى تَرْكِ الْعَوْدِ إِلَيْهِ أَبَداً

وَ الثَّالِثُ أَنْ تُؤَدِّيَ إِلَى الْمَخْلُوقِينَ حُقُوقَهُمْ حَتَّى تَلْقَى اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَمْلَسَ لَيْسَ عَلَيْكَ تَبِعَةٌ

وَ الرَّابِعُ أَنْ تَعْمِدَ إِلَى كُلِّ فَرِيضَةٍ عَلَيْكَ ضَيَّعْتَهَا فَتُؤَدِّيَ حَقَّهَا

وَ الْخَامِسُ أَنْ تَعْمِدَ إِلَى اللَّحْمِ الَّذِي نَبَتَ عَلَى السُّحْتِ فَتُذِيبَهُ بِالْأَحْزَانِ حَتَّى يَلْصَقَ الْجِلْدُ بِالْعَظْمِ وَ يَنْشَأَ بَيْنَهُمَا لَحْمٌ جَدِيدٌ

وَ السَّادِسُ أَنْ تُذِيقَ الْجِسْمَ أَلَمَ الطَّاعَةِ كَمَا أَذَقْتَهُ حَلَاوَةَ الْمَعْصِيَةِ

فَعِنْدَ ذَلِكَ تَقُولُ أَسْتَغْفِرُ اللَّه‏
____________________________
وسائل الشيعة، ج‏16، ص: 78
ترجمه حدیث
یه نفر پیش حضرت امیر صلوات الله و سلام علیه همینطوری گفت استغفر الله حضرت از عدم توجه به معنای واقعی و بعنوان لقلقه زبان بودن استغفار در نزد اون شخص به ایشان فرمود مادرت به عزایت بنشیند آیا میدانی استغفار چیه
بعد در ادامه حضرت به بیان مراحله استغفار می پردازد که استغفار درجه علیین است و حقیقت استغفار مبتنی بر پیمودن شش معناست و مرحله است
1- پشیمانی قلبی بر آنچه را که تا الان انجام دادی (گناهان)
2- عزم راسخ بر عدم عود بر گناه اصلا و ابدا (حتی پاک کردن خطورات قلبی از گناه)
3- ادای حق الناس به تمامه به صورتی که اگر از دنیا رفتی هیچکس بدنبال تادیه حقوقش از شما نباشد
4- هر فریضه واجبی که آنرا انجام ندادی کاملا به جا بیاوری و حق الله را ادا کنی
5- اینکه گوشتهایی که در ایام گناه بر بدنت روئید همه را کاملا ذوب کنی بوسیله گریه های طولانی شبانه و سحرگاهان و اینقدر گریه و ناله کنی که پوست بدنت به استخوانت بچسبد و از دوباره گوشت تازه بروید
6- اینکه سختی طاعت و عبادت پروردگار را به جسمت بچشانی همچنانکه خوشی گناه را چشیده بود
وقتی این مراحل را طی کردی اونوقت میتونی بگی استغفرالله

پس جناب عزرائیل طی کردن خود این مراحل و مقامات چند و چندین سال طول میکشه تازه اگر انسان موفق بشود که جان سالم بدر ببرد و از نظر روحی هم دستخوش شیاطین نشود تازه رسیده به مرحله ایی که میتونه بگه استغفرالله و این تازه مقدمه هست برای پیمودن راه سیر و سلوک و اول اسفار اربعه علاوه بر این طی کردن مقامات اصلا و ابدا نباید به قصد رسیدن به مقامات باشه خلوص کامل در نیت شرط ذاتی و اصلی در تمام مراحل است

جناب عزرائیل جان هر کسی را که دوست دارید بیخیال این قضیه بشید این مسائل مسائلی نیست که هر کسی بتواند به اون دست پیدا کنه اینها رو فقط اولیاء الهی میتونن طی کنند و بس ما که در منجلاب گناه غوطه وریم بسیار سخت هست که حتی بتوانیم همون مرحله ابتدائی را طی کنیم
انشاالله موفق و سر بلند باشید :Gol:

طي الارض مراتبي دارد اولياي خدا با طي الارض هر جا كه بخواهند ميروند و مقصدشان مشخص است
اما براي آدم هاي معمولي هم طي الارض هست اما مراتب پايين تري از آن مثلا اين كه انسان از محيطي به محيط ديكر منتقل ميشود بدون اين كه خودش خواسته باشد وبعدا ميفهمد اين اتفاقي كه برايش افتاده طي الارض بوده است .شايد براي من هم اين اتفاق افتاده باشد!

مثال بزن.

عجب حرفای جالبی می شنویم
جناب احمد آقا احساس میکنم حضرتعالی تعریف درستی از طی الارض در ذهن مبارکتان نباشد در پست های قبلی گفتم طی الارض مرحله ای هست که تمام جسم در تحت قدرت روح قرار میگیرد و روح با اراده خود و به مقصد مشخصی جسم را جابجا میکند و همچنین در تعریف طی الارض گفتم جمع شدن زمین در زیر پای شخص طی الارض کننده است و این معنا ندارد شخصی طی الارض کند و مقصد و مقصود خودش را نداند طی الارض مراتب ندارد خود طی الارض یه مرتبه بسیط هست و هر کسی که به آن مقام رسید رسید
به نظر من صحیح نیست کسی با القای این افکار که حالا در بین مردم کوچه و بازار هم کسی بتواند به این مقام برسد ارزش معنوی این کار رو پائین بیاورد
برادر من طی الارض بعد از پیمودن مراتب بالای سیر و سلوک به انسان داده میشود تا روح از گناه و حتی از مکروهات خالی نشود ابدا امکان به رسیدن به این مقام وجود ندارد چونه بردار هم نیست
سوال اینجاست که آیا حضرتعالی مراتب بالای سیر و سلوک را پیمودید که به این صورت و صراحتا اظهار میکنید برای من شاید اتفاق افتاده باشد ؟؟؟ جالب اینجاست جلوی فرمایشتان علامت تعجب هم میگذارید و خودتان از گفته خودتان تعجب میکنید چون برای ما تعجبی ندارد بخاطر اینکه مطمئنیم این حالت برای شما وجود ندارد
برادر من آنهایی که به چنین مقامی رسیدند جرات نداشتند اونو اظهار کنند
جناب احمد آقا بدان و آگاه باش و مطمئن هم باش رسیدن به این مراحل حتما با تهذیب روح از تمام دنائس و قاذورات و خرق حجب هفتگانه ظلمانی و همچنانکه اشاره کردم خرق حجب هفتگانه نورانی امکان پذیر است و لاغیر از هر کدوم از علمای علم اخلاق و عرفان هم میخواهید سوال کنید ببینید بنده درست میگم یا نه
برای روشن شدن موضوع لینک زیر را از سایت راسخون که بسیار مبسوط و زیبا بحث کرده است برایتان قرار دادم انشاالله با مطالعه دقیق متوجه میشوید طی الارض از مسائل غامض علم کلام هست و دسترسی به آن بسا سختر از آنچیزی است که در اذهان ما وجود دارد

http://www.rasekhoon.net/article/show-53734.aspx

باسلام
دوست عزیز بنده هم اول فکر میکردم که فقط عرفا میتوانند طی الارض کنند و رازش پنهان است! اما متاسفانه بعضی ها جلوی زبانشان را نمی گیرند و دستوری در این خصوص داده اند و .......! البته سرعت این طی الارض از طی الارض عرفا کمی کمتر هست!

خواجه عبدالله انصاری یه جایی میگه: کسانی که کرامات میفروشند از سگ کمترند و...
بنظرم منظور ایشان همین افرادی هستند که مانند یوگی با ریاضت به مقاماتی میرسند اما چه ها که نمیکنند و چه رازهایی که فاش نمی سازند!
مغرور هم هستند! و با افشای رازها دنبال مرید و ... هستند!

طی الارض که باز خوبشه! وای به بقیه اش!

علت اینکه اولین مرحله کرامات گذاشتند برای همین که اونایی که دنبال خدا نیستند همین جا موندگار بشن!

امام صادق فرمودند: کسانی که برای خدا، تهذیب نفس کنند به خدا میرسند و کسانی برای نفس، تهذیب نفس کنند به کرامات میرسند!

حتی برخی هم گفتند اگر دیدید کسی کراماتی انجام میده که حتی مانند پیامبر ماه رو نصف میکنه دلیل بر این نیست که اون عارف و ولی است!

فرق کرامت عرفا با چنین افرادی در این هست که عرفا هرگز جلوی چشم مردم کرامت ازشون ظهور نمیکنه!

حتی کرامات شیطانی هم وجود داره!!!!!!

خوب شما اگر دقت کرده باشید منظور استارتر از طرح این بحث (همچنانکه مثالی هم ذکر کرذه بودند ) مربوط به رسیدن از طربق عرفانی به طی الارض بود و االا ما کاری به غیر از اونا نداریم بله مرتاضان هندی هم شاید از طریق ریاضت به خیلی جاها برسن منظور ما این بود که آیا از طریق عرفان میشود به طی الارض رسید یا خیر که در این خصوص گفتیم به همین سادگیها نیست یعنی از طریق دینی اگر کسی بخواهد به مقامات برسد باید عمری را وقت صرف تهذیب نفس کند
در حقیقت طی الارضی که ارزش دارد همین نوعش هست و االا اینکه کسی از راههای دیگر به مقاماتی برسد ارزشی محسوب نخواهد شد
اگر آن لینکی که برایتان گذاشته بودم مطالعه کرده باشید در جایی در همان مقاله کرامات اولیاء را به چهار دسته تقسیم کرده بود که فقط همان چهار قسم را در این جا برای سهولت می آورم

کرامات اوليا از لحاظ منشأ صدور
در اين تحليل از ظهور کرامات، به ابعاد هستي شناختي طي الارض توجه شده است که با پايين تلقي شدن مقام آن منافاتي ندارد؛ زيرا کرامات اوليا از لحاظ منشأ صدور به چهار قسم تقسيم مي شود:
1. تصرفات جني: در تصرفات مربوط به واسطه ي جني، امور غيبي از طريق يک يا چند جن از طايفه ي اجنه بر سالک نمايان مي شود که احتمال خطا در آن زياد است.


2. تصرفات مَلَکي: در تصرفات مربوط به واسطه ي مَلَکي، امور غيبي يا کرامات، توسط يک يا چند ملک از ملائکه ي الهي در وجود سالک ظاهر مي شود و در اصطلاح عرفاني به آن روح يا ارواح عالي الهي گفته مي شود. (1) در اين دو قسم، کرامات و امور خارق العاده هر کدام به آن اختصاص داشته و ديگري نمي تواند تصرف قسم ديگر را اظهار کند.


3. تصرفات جني ـ ملکي: کرامات مندرج در قسم جني ـ ملکي، امور مشترکي هستند که دو طايفه ي اجنه و ملائکه قادر به اظهار آن بوده و در سالک مؤثر مي گردند. ظهور هر يک از آن دو بر انسان، بر اساس گنجايش و قابليت هاي سالک است؛ يعني در برخي از مراحل سلوک، يک کرامت خاص مثل طي الارض توسط جني از اجنه ي مؤمن بر سالک افاضه و اظهار مي شود و همان کرامت در مراحل بالاتر، توسط ملکي از ملائکه الله در سالک پديدار مي گردد. طي الارض از امور فضيلتي و کرامات مشترک اجنه و ملائکه است (2) و بزرگان حکمت معنوي و معرفت قدسي به سالکان سفارش مي کنند که در مراحل سير و سلوک به شدت مراقب ظهور اجنه يا ملائکه باشند. حتي در برنامه هاي سير و سلوک و رياضت هاي شرعي مي گويند: در مراحل خاصي از رياضت، جني يا ملکي با چنين ويژگي ها ظاهر خواهد شد که نبايد به آن ها و سخنانشان توجه کنيد؛ زيرا توجه به سخنان آنان، سالک را از طريق خالص بندگي باز مي دارد. (3)


4. تصرفات الهي: در قسم چهارم از منبع صدور کرامات، هيچ واسطه اي در ظهور اسماي الهي براي بروز کرامات وجود نداشته و اسم ويژه اي از اسماي الهي به طور مستقيم در وجود سالک تجلي مي کند که در آن صورت، مقام قرب نوافل (4) در سالک حاصل مي شود. در اين مقام است که همه ي اقتضائات مربوط به اسم هاي ظاهر شده بر سالک در وجود وي نمايان مي شود.[=&quot]
[/]____________________________________
1. سيدحيدر آملي، جامع الاسرار، ص 472.
2. داوود قيصري، شرح فصوص، ص 112 و 251.
3. محي الدين ابن عربي، الفتوحات المکية، ج 4 (4 جلدي)، ص 232.
4. مقام قرب نوافل همان مقام مربوط به مضمون حديث «کُنتُ سَمعَهُ الَّذِي يسمَعُ بِهِ وَ بَصَرَهُ الَّذِي يبصِرُبِهِ ...» است.

این مقاله همچنانکه قبلا لینکش را گذاشته بودم از یکی از اساتید فلسفه و کلام قرار داده شده است

شاید آن قسمی که شما ذکر کردید مربوط به قسم اول هست که اشتباه و خطا در آن زیاد است حال سوال اینجاست آیا کرامتی که اشتباه و خطا در آن زیاد باشد هیچ ارزشی دارد؟؟؟
و سوال دیگر آیا کرامتی که بواسطه اجنه به انسان القاء شود میتواند ارزش محسوب شود ؟؟؟

اونا صوفی نیستند صوفی یعنی از خود و منیّت صاف و پاک شده!
عارف، صوفی است چون از خود و نفس پاک شده!
نکته دیگر اینکه اینگونه افراد بظاهر صوفی، به مقامات بالاتر نمیرسند مگر اینکه از نفس خود بگذرند!
صوفی سنی و شیعه داریم! تصوف، قدیم خوب بود ولی الان فقط افراد رو خودبین تر و مغرورتر میکنه!

حتی ابوسعید ابی الخیر و عده ای از صوفیان واقعی چنین افرادی رو مسخره و تحقیر کرده اند مثلا:

مریدان شیخ ابوسعید ابی الخیر از کرامات کسی‏ برایش می‏گفتند که بر آب راه می‏رود و در هوا می‏پرد.
شیخ پاسخی گفت که نقل به معنی‏ اش چنین است: «مرغ‏ مگس‏خوار هم می‏پرد و مرغ ماهیخوار هم بر آب راه‏ می‏رود. کرامت واقعی،شناخت خالق و هستی و ایجاد ارتباط درست با آنهاست.»

طریقت تصوفی که مریدانش کرامات خود را بروز نمیدهند روششان به طریقت عرفا تا حدودی نزدیکتر است و راه درست را میروند!
بقیه مورد عتاب عرفا هستند!

سلام عليكم و رحمه الله
مثل اين كه كلام حقير را درست متوجه نشديد. من نگفتم كه طي الارض دارم يا نگفتم كه قبلا طي الارض كرده ام و قصد دكان باز كردن ومجلس گرم كردن هم ندارم.ادعاي كرامت هم ندارم .يك اتفاقي در حرم امام رضا عليه السلام براي حقير افتاده بود كه از گفتن آن معذورم زيرا يقين ندارم كه اين اتفاق كه براي من افتاد واقعيت دارد يا وهم و خيال بوده است كه مرا در ربوده است شايد هم واقعيت داشته و من به سبب ضعف ايمان آن را وهم و خيال پنداشته ام.اگر حقيقت بوده آن چه كه براي ما اتفاق افتاده از كرامات امام رضا سلام الله عليه بوده است وخدا را شكر ميكنم كه اين كرامت به چشم خودم از امام رضا (ع) مشاهده كرده ام. اگر هم وهم وخيال بوده است پناه ميبرم به خدا از اين كه بخواهم دروغ بگويم به بندگان خدا. براي همين هم هست كه گفتم شايد اين اتفاق براي من هم افتاده باشد. در ضمن اگر يك آدم حقير فقير ناچيز مثل من بگويد كه من قادر به انجام اين امور عجيب هستم احتمال اين كه دروغ بگويد زياد است اما اگر بگويد كرامت ديدم گناه او چيست شايد ديده باشد ديدن كرامت كه هنر نيست؟ اين همه از اصحاب ائمه كه كرامات و معجزات ائمه را به چشم ديده اند اكثرا آدم ها معمولي بوده اند و مراتب بالای سیر و سلوک را طي نكرده بودند

برادر بزرگوارم چرا اینقدر عصبانی شدید
ما کی گفتیم شما ادعای خدای نکرده باز کردن دکان و این حرفها رو دارید ما هم گفتیم شاید آنچیزی که برای حضرتعالی رخ داد یا به توهم شما رسیده یا واقعا هم چیزی بوده ولی صد در صد مطمئنیم که طی الارض نبوده یا اگر بوده توسط شما نبوده شاید مثلا یکی از اولیا شما رو از جایی به جایی منتقل کرده همچنانکه داستانهای واقعی در این باره بسیار زیاد است (چه بسیار افراد راه مانده و درمانده ایی که تفضلات الهی شامل حالشون میشد و توسط یکی از اولیاء الهی به مقاصدشان خودشان رسانده میشدند )
قبلا هم خدمت دوستان عرض کردیم طی الارض مستلزم آمادگی روحی فوق العاده ایی هست و از کراماتی است که خداوند متعال فقط در اختیار اولیائش قرار میدهد و با اندک خطورات شیطانی در قوه واهمه از بین میرود و خدمت دوستان عرض کردیم فرق است ما بین طی الارض مورد بحث ما با کار بعضی از افرادی که صرفا برای نمایش و بر سر زبانها افتادن دست به کاری میزنند که عمل آنها هیچ ارزش معنوی ندارد
بله ما هم منکر تفضلات ائمه معصومین به افراد نیستیم و این فضل شاید شامل حال حضرتعالی هم شده باشد
در پناه حق باشید :Gol: