زندگینامه شیخ عباس قمی

تب‌های اولیه

19 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
زندگینامه شیخ عباس قمی


زندگینامه شیخ عباس قمی

منبع


شیخ عباس قمی معروف به محدث قمی از محدثان شیعی پرکار قرن چهاردهم هجری است . وی در سال ۱۲۹۴ ه‍.ق (۱۲۵۴ ه‍.ش) در قم متولد شد. در سن بیست و دو سالگی به نجف رفت و شش سال آنجا ماند. پس از آن دوباره به ایران برگشت و تا آخر عمر، یعنی تا شصت و پنج سالگی در قم درس خواند و درس داد. پدرش محمدرضا، کاسبی متدین و آگاه به احکام دین مبین اسلام بود چنانکه مردم برای آگاهی از فروع فقهی و وظایف مذهبی خویش به ایشان رجوع می کردند .


شیخ عباس قمي پس از فراگیری بخشی از علوم دینی مقدمات و سطح در نزد علمای عصر خویش، در حوزه علمیه قم سرانجام در سال ۱۳۱۶ ه‌.ق برای تکمیل تحصیلات در سطوح عالی فقه و اصول به حوزه علمیه نجف رهسپار شد و چون در علوم نقلی بویژه حدیث استعداد درخشانی داشت از فقیه و محدث‌بزرگ آن عصر حسین بن محمدتقی طبرسی معروف به محدث نوری بیشتر کسب فیض کرد. وي در سال ۱۳۱۸ ه‌.ق به سوی خانه خدا و زیارت مشاهد مشرفه بار سفر بست و سپس به سوی وطن خویش قم مراجعت کرد، اما پس از دیدار با والدین و خویشان دوباره رهسپار نجف اشرف و مجلس محدث نوری شد. محدث نوری در سال ۱۳۲۰ ه‌.ق درگذشت. محدث قمي نیز پس از درگذشت استادش، حدود ۲ سال در شهر نجف ماندگار شد و از خرمن معارف دینی خوشه‌ها چید.


محدث قمی (شیخ عباس قمی) جانب مشروعه‌طلبان را گرفت و با انقلاب مشروطه میانه ای نداشت. در مورد شیخ فضل‌الله نوری گفته است:
خاتمه كار شيخ به شهادت گذشت.



در ۱۳ ماه حرام از سال ۱۳۲۷ او رابه دار آويخته و به قتل رساندند. سال رحلتش به حروف ابجد مطابق با «الشهيد فضل الله » است. در غم فقدانش، قلوب مؤمنين را اندوهي بزرگ فراگرفت. لكن قتل شخصيتي كه در حال دفاع از حريم دين، اطاعت پروردگار، و پيمودن راه ستم ناپذيران ظلم ستيز و بلند همّتان تعالي جو و وارسته، به شهادت رسد اندوهي ندارد، بلكه بايستي از مرگ آن كس متأسّف بود كه بصيرتش در زندگي كم، و نامش نيز پس از مرگ فراموش مي شود! (منبع: فوائدالرضويه، حاج شيخ عباس قمي، ۳۵۱)

در سال ۱۳۴۰ ه‌.ق (۱۳۰۰ ه‌.ش) یعنی یک سال پس از تصرف تهران توسط رضاخان‌ پهلوی، مرحوم شیخ عباس قمی به دعوت آیه الله شیخ عبدالکریم حایری یزدی – که به خواهش علمای عصر خویش برای تجدید مرکزیت حوزه علمیه قم، در این شهر ماندگار شده بود – برای تدریس به حوزه علمیه کهن قم فراخوانده شد و در همین ایام یعنی سال ۱۳۴۴ ه‌.ق، مهمترین کتاب حدیثی ایشان یعنی سفینه البحار و مدینه الحکم و الاثار – که فهرست موضوعی تفصیلی برای احادیث کتاب عظیم و بیش از صد جلدی بحار الانوار تالیف علامه مجلسی است – پس از سالها تلاش شبانه روزی مولف در دسترس علاقمندان قرار گرفت و به این ترتیب می توان گفت او به کتاب عظیم بحار الانوار حیات مجدد بخشید و مبلغان را در دفاع از اسلام به سلاحی کاری مجهز نمود. شيخ عباس قمي در این کتاب علاوه بر فهرست احادیث و آیات قرآن، گاه به بیان مطالب مهم و تحقیقات ژرفی نیز اهتمام ورزیده و علاوه بر این شرح حال مختصری از مشاهیر و بزرگان علمای شیعه و سنی و حتی برخی از شعرا و ادیبان را نیز ضمیمه کرده است. اما البته مزیت اساسی این کتاب آن است که مولف، همه آداب ظاهری و باطنی نقل حدیث را از قبیل پاکیزیگی ظاهر و باطن و خلوص نیت و پرهیز از اغراض مادی رعایت نموده است.


او زندگي‌اش را وقف اسلام كرد؛ تا آن جا كه روزانه افزون از 17 ساعت مطالعه مي‌كرد و مي‌نوشت وي حماسه‌اي در عرصه‌ي احياي انديشة شيعي آفريد. وي با رجوع به منابع و مأخذ معتبر اسلامي كه در صلاحيت و توانمندي علمي و عملي او بود، به تدوين تاريخ اسلام با نام «منتهي‌الآمال» همت گماشت كه يك دوره تاريخ تحليلي و مستند است. ديگر كتاب ارزنده وي «پيرامون نهضت امام حسين (ع) و وقايع كربلا» نام دارد.

نمونه ای از دست خط شیخ عباس قمی

شيخ عباس قمي در دوراني كه معنويت و حقيقت دين مورد هجوم بود به تدوين، تنظيم و ارايه كتاب دعايي با نام «مفاتيح‌الجنان» شامل يكدوره اعمال واجب و مستحب در طول سال، همت گماشت. پس از رسالات سيد بن طاوس و .. علامه مجلسي، كاري بدين عظمت و كامل در عالم شيعه نبود. اين كتاب در تمام خانه‌ها و اماكن مقدسه به عنوان رساله‌اي در باب «سير و سلوك» علمي و عملي براي مشتاقان عرفان عملي در آمد كه هر روز بر اهميت و ضرورت آن افزوده مي‌شود.



شيخ عباس قمي 8 جلد كتاب با عنوان “مستدرك‌ بحارالانوار ” براي متخصصان حديث تدوين كرد كه در حوزه‌هاي علميه دستمايه‌اي براي عالمان ديني است. از ديگر آثار شيخ عباس قمي مي‌توان به تخليص “معراج‌السعاده ” اثر ملا احمد نراقي، تدوين يكصد كلام از سخنان امام علي (ع)، نگارش “منازل الآخرت ” به عنوان توشه‌ي راهيان ابديت و شناخت منازل موت، قبر، سئوال و جواب و عالم برزخ، اشاره كرد.

آنچه در اعمال شيخ مهم است اين است كه وي بدون آن كه وارد جدال مكتبي، درگيري و يا رويارويي با مهاجمان و معاندان ديني شود، با تبيين و تدوين معارف اسلامي، سدي، محكم در برابر سيل بنيان كن بي‌ديني در ذيل عناوين مختلف شد. شايد بتوان سه مشخصه براي شيخ عباس قمي بر شمرد:


1ـ عارف و اهل معرفت؛
2ـ زاهد و بدور از مقام، شهرت و ثروت؛
3ـ عالم و عامل، محقق و پژوهشگر و در نهايت مترجم و مؤلف
.

مرحوم حاج شيخ عباس قمي پس از ورود به حوزه علميه نجف، در حلقه اساتيد و بزرگان آن دوره شركت جست. اما علاقه وي به علم حديث باعث شد كه به محدث عالي مقام و علامه بزرگوار محضر پر فيض آن عالم رباني را برگزيند. شيخ عباس قمي، معروف به محدث قمي، تحت تأثير ملكات فاضله و صفات برجسته و علم سرشار استادش حاجي نوري، و نيز شايستگي ذاتي و آمادگي بالاي خود، به مقامات چشمگيري از علم و عمل رسيد. شيخ به مدت چهار سال از محضر اين استاد عالي قدر بهره گرفت.

اخلاص شیخ عباس قمی :



در يكي از ماه‌هاي رمضان با چند تن از رفقاء از ايشان (محدث قمي) خواهش كرديم كه در مسجد گوهرشاد اقامه‌ي جماعت را بر معتقدان و علاقه‌مندان، منت نهد، با اصرار و ابرام اين خواهش پذيرفته شد و چند روز نماز ظهر و عصر در يكي از شبستان‌هاي آنجا اقامه شد و بر جمعيت اين جماعت روز به روز مي‌افزود هنوز به ده نرسيده بود، كه اشخاص زيادي، اطلاع يافتند و جمعيت فوق العاده شد؛ يك روز پس از اتمام نماز ظهر به من كه نزديك ايشان بودم، گفتند: من امروز نمي‌توانم نماز عصر بخوانم رفتند و ديگر آن سال را براي نماز جماعت نيامدند در موقع ملاقات و استفسار از علت ترك نماز جماعت گفتند: حقيقت اين است كه در ركوعِ ركعت چهارم، متوجه شدم كه صداي اقتداكنندگان كه پُشت سر من مي‌گويند «يا الله يا الله ان الله مع الصابرين» از محلي بسيار دور به گوش مي‌رسيد، اين توجه كه مرا به زيادتي جمعيت متوجه كرد، در من شادي و فرحي توليد كرد و خلاصه خوشم آمد كه جمعيت اين اندازه زياد است، بنابراين من براي امامت، اهليت ندارم. ( فوائد الرضويّه، ج1، مقدمه محمود شهابي ) .

مرحوم حاج شيخ عباس قمي با آن اخلاص و صفاي باطن، بياني شيوا و نافذ داشت؛ به طوري كه اثر صحبت‏هاي ايشان در رفتار و كردار شنوندگان كاملاً مشهود بود. يكي از اساتيد دانشگاه در زمينه تأثير كلام حاج شيخ مي‏نويسد: “مرحوم حاج شيخ عباس قمي، بي‏ مبالغه، خود چنان بود كه براي ديگران مي‏خواست و چنان عمل مي‏كرد كه به ديگران تعليم مي‏داد سخنان و مواعظ او چون از دل خارج مي‏شد و با عمل توأم بود، لاجرم بر دل مي‏ نشست و شنونده را به عمل وا مي‏داشت. هر كس او را با آن حال صفا و خلوص مي‏ديد، عالم بود يا جاهل، عارف بود يا عامي، بازاري بود يا اداري، فقير بود يا غني، وقتي سخنان سر تا پا حقيقت را از او مي‏شنيد، بي ‏اختيار انقلابي در حال وي پديد آمد و تحت تأثير بيانات صادقانه و نصايح مشفقانه او واقع مي‏شد و به فكر اصلاح حال خويش مي‏افتاد. “

در اواخر عمر شريف حاج شيخ عباس قمي، شخصي از همدان، در نجف اشرف، به حضور وي مشرف شد و پس از بهره گرفتن از وجود حاج شيخ عباس و نصايح او، در هنگام رفتن، مبلغي را به ايشان تقديم نمود، ولي حاج شيخ عباس قمي علي رغم اصرار زياد، پول را نپذيرفت. پس از رفتن آن شخص، فرزند حاج شيخ عباس قمي گفت: “پدر! چرا نپذيرفتي “؟ و جواب شنيد: “گردنم نازك و بدنم ضعيف است، طاقت جواب خدا را در قيامت ندارم “. سپس سخنان اميرالمؤمنان علي عليه ‏السلام در شب نوزدهم رمضان را بيان نمود كه آن حضرت خطاب به دخترش ام‏ كلثوم فرمود: “دخترم! براي من در يك طبق دو خورش حاضر كردي؟… دخترم! هر كس خوراك و پوشاك او در دنيا نيكوتر باشد، معطل شدن او در روز قيامت نزد خدا بيشتر خواهد بود. دخترم! در حلال دنيا حساب است و در حرام آن عذاب. “سپس حاج شيخ عباس قمي سخت گريست و اهل خانه را موعظه كرد.

رحوم حاج شيخ عبدالكريم حائري وقتي كه حوزه علميه قم را تأسيس نمود و به آن رونق بخشيد. براي پربار نمودن بنيه علمي و فكري طلاب، از علما و بزرگان ديني دعوت به همكاري نمود. يكي از كساني كه بيش از همه به وجود او نياز داشت و به عنوان بازوي توانمند او محسوب مي‏شد، حاج شيخ عباس قمي بود. شيخ آقا بزرگ تهراني در اين باره مي‏فرمايد: “هنگامي كه حاج شيخ عبدالكريم حائري، مؤسس حوزه علميه، وارد قم شد و علماي قم از ايشان در خواست كردند در آن شهر اقامت كند و سروساماني به حوزه و آن مركز ديني بدهد. حاج شيخ عباس يكي از معاونان و ياوران او بود. با اينكه آن موقع در مشهد زندگي مي‏كرد، سهم زيادي در اين كار داشت و يكي از بزرگترين مروجان حاج شيخ عبدالكريم به شمار مي‏رفت و با دست و زبان او را تأييد مي‏كرد. “


شيخ عباس قمي در نگاه آيت ‏اللّه‏ مرعشي نجفي

مرحوم آيت‏ اللّه‏ مرعشي نجفي، در مورد شخصيت حاج شيخ عباس قمي و كتاب مفاتيح الجنان مي‏نويسد: علامه نقّاد، نويسنده كتاب‏هاي فراوان، عالم بلند مرتبه، راهنماي دانا در دانش حديث، مرحوم مَبرور، حاج شيخ عباس قمي، فرزند محمدرضا قمي، از بزرگانِ اساتيد ما، در فن روايت مي‏باشد. مفاتيح او را بهترين كتابي يافتم كه در باب ادعيه و زيارات و آداب و سنن و مناجات نوشته شده است.


حضرت آيت الله العظمى مرعشى نجفى در رابطه با مفاتيح مى‏ فرمايند:

“مفاتيح بهترين كتابى است كه در باب دعاها و زيارتها و آداب و سنن و مناجات نوشته شده است… مؤلفش آن را از مدارك معتبر و اسناد مورد اعتماد گرد آورده است، به جانم سوگند كه همانا آن اثر جاويدى است كه در معابد و مشاهد مشرفه مورد استفاده همگان قرار مى ‏گيرد چه مجموعه گرانبها و شريفى؟! چه كتاب ارزشمند و منظم و آراسته‏ اى! عاشقان خدا به آن توجه دارند و كمتر جائى است از خانه‏ ها و مساجد و مشاهد شيعيان كه در آن نسخه ‏اى از مفاتيح يافت نشود. “

محدث قمى از مشايخ و اساتيد بسيارى از علام و مراجع مى ‏باشد به طورى كه در 50 سال اخير اكثر فقهاى شيعه از آن مرحوم اجازه روايت دريافت كرده‏ اند كه از جمله آنها مى ‏توان از حضرت امام خمينى (قدس سره) آيت الله ميلانى، آيةالله العظمى سيد شهاب الدين مرعشى نجفى و آيت‏الله سيد مرتضى مرعشى نجفى ياد نمود. محدث قمى در اجازه روايتى كه در سال 1350 ق به آيت الله العظمى مرعشى داده است وى را با القاب و عناوين زيبائى مورد خطاب قرار داده است . در اینجا سندی را بازخوانی می کنیم که مرحوم آقای دوانی در لابه لای کتاب های خطی محدث قمی یافته است. در این سند کمیته مجازاتِ حزب دموکرات مشهد ایشان را به جرم بدگویی از امریکایی ها تهدید به ترور کرده است. اما به علتی که خودِ محدث قمی در ذیل سند آورده کمیته مجازات موفق به ترور ایشان نمی شود.

یادداشت کمیته مجازات:
آقای آقا شیخ عباس قمی! پدر سوخته! شنیدم که در منبر از آمریکائی ها حرف بد می زنید. اگر شنیده شد که دو مرتبه ازین گونه مزخرفات بگوئید و تکذیب نکنید همین دوشنبه به ضرب گلوله شکمت را مثل شکم سگ پاره و پردود خواهیم کرد. کمیته مجازات جزب دموکرات مشهد.


یادداشت محدث قمی در ذیل:

در چند سال قبل در ماه رمضان احقر منبر می رفتم. در اواخر ماه این کاغذ را برای من فرستادند، و آن روزِ دوشنبه که موعد بود، روز یک شنبه آن، من به دیدن حاجی ها رفتم تومان دفعةً برای من رسید از حاجی ها، همان وقت من هم به حج مشرّف شدم و دموکرات هم از بین رفت.


سند یادداشت کمیته مجازات

داستان عجیب شیخ عباس قمی و پدرش :

مرحوم شیخ عباس قمى نویسنده کتاب مفاتیح الجنان در خاطرات خود برای پسرش آورده است كه: وقتى كتاب منازل الاخرة را نوشته و به چاپ رساندم، در قم شخصى بود به نام «عبدالرزاق مسأله گو» كه همیشه قبل از ظهر در صحن مطهر حضرت معصومه احکام شرعی را برای مردم مى گفت. مرحوم پدرم «كربلائى محمد رضا» از علاقه مندان منبر شیخ عبدالرزاق بود به حدى كه هر روز در مجلس او حاضر مى شد و شیخ هم بعد از مسأله گفتن، كتاب منازل الاخرٍة مرا مى گشود و از آن براى شنوندگان و حاضران از روایات و احادیث آن مى خواند. روزى پدرم به خانه آمد و مرا صدا زد و گفت شیخ عباس! كاش مثل عبدالرزاقِ مسئله گو مى شدى و مى توانستى منبر بروى و از این كتاب كه او براى ما مى خواند، تو هم مى خواندى.

چند بار خواستم بگویم پدرجان! این كتاب از آثار و تألیفات من است اما هر بار خوددارى كردم و چیزى نگفتم و فقط عرض كردم دعا بفرمائید خداوند توفیقى مرحمت نماید.



آثار شیخ عباس قمی :


از محدث قمی کتابهای بسیاری – که در مجموع به ۶۳ جلد می‌رسد – در رشته‌های رجال، اخلاق، فقه، کلام، لغت، ادعیه و تاریخ و به ویژه حدیث باقی مانده است که برخی از آنها عبارتند از:


1.منتهی الآمال، درباره تاریخ چهارده معصوم نگاشته شده است.

2.نفس المهموم، درباره وقایع کربلا

3.الانوار البهیه، درباره تاریخ چهارده معصوم نگاشته شده است.

4.تتمهة المنتهی، در تاریخ خلفای راشدین، اموی و برخی از خلفای عباس

5.تحفةالاحباب، در علم رجال.

6.شرح الوجیزه، درعلم حدیث.

7.الکنی و الاقاب، که زندگینامه بسیاری از علمای شیعه و سنی و برخی شاعران، ادیبان، عارفان و امیران است.

8.مفاتیح الجنان، مجموعه‌ای از ادعیهٔ منتخب چهارده معصوم.(مشهورترین کتاب وی نیز می‌باشد)

9.ترجمه مصباح المتهجد، مجموعه‌ای از ادعیهٔ منتخب چهارده معصوم.

10.سبیل الرشاد، در عقاید شیعه به ویژه مبدأ و معاد.

11.ذخیرة الابرار، که تلخیص کتاب انیس التجار، تألیف مولی مهدی نراقی و در موضوع فقه است.




نمونه ای از دستخط شیخ عباس قمی
موضوع قفل شده است