23رجب سالروز حمله به امام مجتبی (ع)در مدائن

تب‌های اولیه

4 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
23رجب سالروز حمله به امام مجتبی (ع)در مدائن

دوران سخت غربت اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام سپری می شد... سقیفه سازان چنان کردند که تمام حرمت ها شکسته و تمام پرده ها دریده شد. تا آنجا پیش رفتند

هر ولد الزنای ناپاکی و بی مقداری به خود جرات می داد که کینه و بغض خود را نسبت به رسول خدا و فرزندان پاکش نشان دهد... که جراح بن سنان اسدی لعنت الله علیه در

ساباط مدائن با استفاده از تاریکی شب خنجر یا تیغی مسموم را به ران مبارک امام حسن مجتبی علیه السلام زد که تا استخوان شکافت.

آن حضرت از شدت درد دست در گردن او افکند و هر دو به زمین افتادند. دوستان حضرت آن ملعون را کشتند و امام علیه السلام را به والی مدائن، سعد بن مسعود (عموی مختار)

بردند. سعد جراحی آورد و جراحت آن حضرت را مداوا نمود.

در این روز زیارت آن حضرت و لعن بر ظالمان و قاتلان آن حضرت مناسب است.

مظــلومیت امــام حسـن علیه السلام


امام حسن مجتبی علیه السلام بعد از شهادت صدیق اکبر امیرالمومنین علی علیه السلام آنقدر تنها بود که در میان دوستان و یاران خود نیز زره بر تن به نماز می ایستاد. معاویه

مجالسی ترتیب می داد تا امام حسن علیه السلام را با هتاکی و توهین هایش در نظر مردم کوفه که به امام بسیار احترام می گذاشتند، خوار و بی ارزش جلوه دهد.

تبلیغات معاویه و سران مخالف امام از یک سو و بی ایمانی مردم و ریشه دوانیدن بذر نفاق از سوی دیگر، موجب شد سرانجام، امام پس از هفت ماه خلافت بر مردم نادان، صلح را

بپذیرد و معاویه به حکومت برسد.

ستم و دد منشی، شکنجه و قتل مسلمانان و علویان، تحریف احادیث نبوی و در یک کلام، شبیخون بر عقاید اسلامی، بر رنج صبور جامعه افزود. راه اندازی دستگاه پادشاهی و

حکمرانی به جای مقام پاک ولایت و امامت، ممنوعیت رواج قرآن و حدیث که از سوی حاکمان زمانه کار نیکوی دوران به شمار می آمد و هزار خلاف دیگر که هر یک عرش خدا را به لرزه

درمی آورد بس نبود که معاویه برخلاف متن صلح نامه با امام حسن علیه السلام، تصمیم گرفت فرزند خود یزید را جانشین خود معرفی کند و رسم پادشاهی را به نام اسلام و

مملکت اسلامی اجرا کند. از این رو تصمیم گرفت امام، این مانع بزرگ بر سر راهش را از میان بردارد. معاویه، جعده، دختر اشعث را فریب داد تا هدف خود را به دست او اجرا کند.

سرانجام امام حسن علیه السلام در 28 صفر سال 50 ه.ق به دست همسر فریب خورده اش مسموم شد و به شهادت رسید. غریب کربلا به بالین غریب مدینه آمد و بر حال مولایش

گریست. هنگامی که امام حسن علیه السلام به حال احتضار رسید، فرمود: "مرا به حیاط خانه ببرید!" آنگاه به آسمان خیره شد و فرمود: "خدایا! به تو پناه می آورم که تو نزد من

قوی ترین هستی."

دشمنان از جنازه امام حسن علیه السلام نیز نگذشتند. گروهی به سرکردگی مروان حکم ، مانع از دفن آن حضرت در جوار قبر پیامبر صلی الله علیه و آله شدند و جلوی بنی هاشم

را گرفتند و به دستور عایشه به تابوت مطهر امام هفتاد تیر زدند. سرانجام امام حسین علیه السلام که به بنابه وصیت برادر، اجازه درگیری نداشت، پیکر مطهر امام حسن علیه

السلام را در قبرستان بقیع، کنار قبر مادر بزرگ گرامی شان، فاطمه بنت اسد به خاک سپرد.

در فیلم مختارنامه هم اومده همون قسمت اول فیلم,که امام حسن مجتبی ضربت به پای مبارکشون اصابت کرد

و ایشون رو در کاخ عموی مختار اوردند تا مداوا کنند

taliya;231138 نوشت:
جراح بن سنان اسدی لعنت الله علیه در

ساباط مدائن با استفاده از تاریکی شب خنجر یا تیغی مسموم را به ران مبارک امام حسن مجتبی علیه السلام زد که تا استخوان شکافت.


با سلام


اَللّهُمَّ العَن قَتَلَةَ الحَسَن علیه السلام.

...فَلَمَّا مَرَّ فِی مُظْلِمِ سَابَاطَ بَدَرَ إِلَیْهِ رَجُلٌ مِنْ بَنِی أَسَدٍ یُقَالُ لَهُ «الْجَرَّاحُ بْنُ سِنَانٍ» وَ أَخَذَ بِلِجَامِ بَغْلَتِهِ وَ بِیَدِهِ مِغْوَلٌ وَ قَالَ: «اللَّهُ أَکْبَرُ، أَشْرَکْتَ یَا حَسَنُ کَمَا أَشْرَکَ أَبُوکَ مِنْ قَبْلُ.» ثُمَّ طَعَنَهُ فِی فَخِذِهِ فَشَقَّهُ حَتَّى بَلَغَ الْعَظْمَ، ثُمَّ اعْتَنَقَهُ الْحَسَنُ ع وَ خَرَّا جَمِیعاً إِلَى الْأَرْضِ، فَوَثَبَ إِلَیْهِ رَجُلٌ مِنْ شِیعَةِ الْحَسَنِ یُقَالُ لَهُ «عَبْدُ اللَّهِ بْنُ خَطَلٍ الطَّائِیُّ» فَانْتَزَعَ الْمِغْوَلَ مِنْ یَدِهِ وَ خَضْخَضَ بِهِ جَوْفَهُ فَأَکَبَّ عَلَیْهِ آخَرُ یُقَالُ لَهُ «ظَبْیَانُ بْنُ عُمَارَةَ» فَقَطَعَ أَنْفَهُ فَهَلَکَ مِنْ ذَلِکَ وَ أُخِذَ آخَرُ کَانَ مَعَهُ فَقُتِلَ وَ حُمِلَ الْحَسَنُ ع عَلَى سَرِیرٍ إِلَى الْمَدَائِنِ فَأُنْزِلَ بِهِ عَلَى «سَعْدِ بْنِ مَسْعُودٍ الثَّقَفِیِّ» وَ کَانَ عَامِلَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع بِهَا فَأَقَرَّهُ الْحَسَنُ ع عَلَى ذَلِکَ وَ اشْتَغَلَ الْحَسَنُ ع بِنَفْسِهِ یُعَالِجُ جُرْحَه...

جراح بن سنان اسدی لعنة الله علیه در تاریکی های ساباط مدائن مِغوَلی (مغول آن تیغی را گویند که در میان عصا جا دارد) و به قولی، خنجری مسموم بر ران مبارک امام حسن مجتبی سلام الله علیه زد که تا استخوان بشکافت، پس حضرت سلام الله علیه از شدت درد، دست به گردن آن ملعون افکندند و هر دو بر زمین افتادند، پس موالیان آن حضرت آن حرامزاده را بکشتند و امام علیه السلام را در سریری گذاشتند، به مدائن به خانه ی والی مداین، سعد بن مسعود، عموی مختار، بردند.
سعد جرّاحی آورد و جراحت آن حضرت را به اصلاح آورد.
زیارت امام مجتبی علیه السلام و لعن بر قاتلان و ظالمان آن حضرت سلام الله علیه در این روز مناسب است.

منبع:
بحار الانوار، ج44، ص47

ِ قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى(23شورى)
. بگو: من از شما اجر رسالت جز اين نخواهم كه مودّت و محبّت مرا در حقّ خويشاوندان منظور داريد

موضوع قفل شده است