شناخت معاویه-حتما بخوانید

تب‌های اولیه

17 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
شناخت معاویه-حتما بخوانید

باسلام

در آستانه 12 رجب که سالروز هلاکت معاویة بن ابی سفیان بود تصمیم گرفتم که تایپیکی باز کنم و در اون معاویه رو اونطور که خود عمریون در کتبشون توصیف کردن، بشناسیم و درنهایت ببینیم آیا معاویه لیاقت این رو داشته که از جانب عمریون به لقب «خال المومنین» ملقب بشه یا نه؟

پی نوشت: قبل از اینکه پستهای شناخت معاویه رو شروع کنم لازم میدونم این توضیح رو عرض کنم که:

«معاویه» در لغت به ماده سگی گویند که دائم عو عو میکند تا سگهای نر را به طرف خویش بخواند!!

سند از کتب عمریه:

تاریخ الخلفاء سیوطی ص133،

العقد الفرید ج2ص143،
المستطرف ج1ص73.

1- نظر پیامبر صلی الله علیه و اله در مورد معاویه :

در کتب مختلف عمریه حدیثی نقل شده که خواندن آن، هر انسان منصفی را در مورد ضلالت معاویه به یقین می رساند در این روایات که با مضا مین متعدد روایت شده پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله می فرمایند :

إذا رأیتم معاویة علی منبری فاقتلوه

هنگامی که دیدید معاویه بر روی منبر من خطبه میخواند او را بکشید.

منابع از کتب عمریه:

1-تاریخ طبری ج11ص357،
2-انساب الاشراف بلاذری بخش 4جزء اول ص128 شماره 369 و 370،
3-کتاب المجروحین ابن ابی حاتم بستی ج2ص162و 163،
4-تاریخ بغداد خطیب ج12ص181،
5-الکامل ابن عدی ص627و1751،
6-شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج15ص176،
7-سیر اعلام النبلاء ذهبی ج3ص149و1056،
8-میزان الاعتدال ذهبی ج2ص17و129،
9-کنوزالدقائق مناوی ص9،
10-لئالی المصنوعة سیوطی ج1ص424و425،
11-تهذیب التهذیب ابن حجر چاپ حیدر آباد ج2ص428و ج5ص110

2- آرزوی معاویه: ای کاش نام پیامبر را دفن میکردم که هیچ کس از او یاد نکند!!!

ابن ابی الحدید با سند خودش نقل میکند از پسر مغیرة بن شعبه که از قول پدرش نقل کرده :

شبی با معاویه گرم صحبت بودم به او گفتم ای معاویه تو اکنون پیر شده و اخر عمرت است بیا و با بنی هاشم مهربان باش بلکه بعد از تو نام نیکی از تو بر زبان ها بیفتد معاویع ناراحت شد و گفت چگونه با بنی هاشم مهربان باشم حال آنکه مردی از تیم (ابوبکر) به خلافت رسید و به ظاهر با انان مهربانی کرد اکنون هیچ نامی از او نیست سپس مردی از عدی (عمر) خلافت کرد و ده سال خود را به زحمت انداخت ولی هیچ نامی از او نیست بعد از آن عثمان خلافت را به دست گرفت و هیچ نامی از نیست ولی ابن ابی کبشه (لقبی که کفار به پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله میدادند) سالهاست که مرده ولی هنوز مردم روزی پنج بار نام او را در ماذنه ها فریاد میزنند. نه به خدا هیچ گاه با بنی هاشم مهربانی نخواهم کرد تا اینکه نام محمد را دفن کنم و هیچ نامی از او باقی نماند.

مدرک:
مروج الذهب بهامش ابن اثیر ج9ص49 حوادث سال 212
شرح نهج البلاغة ابن ابی الحدید ج1ص463

3- معاویه هیچ فضیلتی ندارد!!

محمد بن علی شوکانی می گوید: بر من ثابت است که حتی یک حدیث درست در فضائل معاویه وجود ندارد!(1)

همچنین ابن جوزی بعد از آنکه احادیثی را که درباره معاویه است در باب احادیث جعلی و ساختگی آورده، از اسحاق بن راهویه (استاد بخاری) نقل می کند که او گفته: هیچ حدیث صحیح و معتبری درباره معاویه نیامده است.

و نيز ابن حجر می گوید: بدون هیچگونه جایگاهی که از جهت فضل و شخصیت برای معاویه سراغ داشته باشند، شروع به ساختن و جعل احادیثی در فضائل معاویه نمودند و این فضائل و احادیث که در تاریخ در تأیید شخصیت معاویه وارد گردیده هیچگونه واقعیتی ندارد.(2)

حافظ جلال الدین سیوطی در کتاب اللألی المصنوعة فی الاحادیث الموضوعة می گوید: اخبار و روایاتیکه در فضائل معاویه رسیده موضوع است و هیچگونه صحتی ندارد. و سپس از حاکم روایت کرده که اسحاق بن ابراهیم حنظلی می گوید: در فضیلت معاویه یک حدیث هم وارد نشده و اخبار وارده در این مورد هیچگونه صحتی ندارد.

همچنین مشهور است که پیروان معاویه نزد نسائی آمدند و از او خواستند تا کتابی در تحسین و تعریف بنویسد. ولی نسائی نه تنها نپذیرفت، بلکه در توصیف وجود مبارک امام علی علیه السلام کتابی نوشت. و نیز اشاراتی به جنایات و خیانت معاویه کرد. بدین ترتیب به دست پیروان معاویه در سال 303 هجری در شام به قتل رسید.(3)

علامه عینی در شرح صحیح بخاری می گوید: اگر سوال کنی که در فضیلت معاویه اخبار زیادی رسیده، می گوییم آری در این مورد روایات زیادی هست ولیکن هیچ کدام از آنها از نظر سند قابل توجه نیستند. اسحاق بن راهویه و نسائی به این موضوع تصریح کرده اند. و برای همین جهت بخاری در صحیح خود می گوید: "باب ذکر معاویه" و از فضیلت و منقبت او خودداری کرده است.

اسناد:

(1) الفوائد المجموعة فی الاحادیث الموضوعة شوکانی ص407.

(2) فتح الباري ج7ص83

(3) وفيات الاعيان ابن خلكان ج1ص77-78 ط دار صادر بیروت، شیخ المضیرة محمود ابوریه ص182-183 در پاورقی ط موسسة الاعلمی للمطبوعات بیروت.

4- پدر معاویه که بود؟؟

مادر معاویه هند جگر خوار از معروفترین فاحشه های مکه بود که با مردان زیادی به خصوص غلامان سیاه پوست رابطه داشت موارد زیادی در تاریخ نقل شده که فرزندان سیاه خود را کشت الغرض در یکی از روزهای خدا وی حامله گشت و به علل خاصی برای سرپوش گذاشتن بر قضیه به همسری ابوسفیان در آمد و بعد از سه ماه ثمره این ازدواج یعنی معاویه به دنیا آمد(1) (به دنیا اوردن نوزاد در 3 ماه حاکی از دست یافتن هند جگر خوار به تکنولوژی ماکرویو در آن زمان است)
انطور که زمخشری که خود از عمریه استدر کتاب خودش ربیع الابرار نقل میکند 4 نفر بر سر معاویه دعوا داشتند 1- مسافر بن ابی عمرو 2- عمارة بن الولید بن مغیره 3- عباس بن عبدالمطلب 4-صباح والبته در این زمینه قصه جالبی وجود داره که من از پرداختن اون در این تالار حیا میکنم و شما رو ارجاع میدم به شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید که ادرسش در پایین هست. خلاصه کلام اینکه از بین این 4 نفر هند ابوسفیان را اختیار کرد چون پول دار تر بود وگرنه نقل شده هم زشت بود و هم کوتاه قد


1) شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج 1، ص 336 و به این منابع هم میتونید مراجعه کنید :
مجمع الزوائد 9 / 264 أو / 2707 ،
المستطرف / 514 ،
العقد الفريد : 6 / 68 أو / 620 ،
تاريخ دمشق : 70 / 168 ،
النهاية : 7 / 60 ، و : 8 / 124 ،
المحبر / 437 ،
المنمق في أخبار قريش / 43 ،
السيرة الحلبية : 3 / 44 ،
الأغاني : 9 / 53 و 66 ،
صبح الأعشى : 1 / 454 أو / 272 ،
المصباح المضي : 1 / 126 ،
نهاية الإرب / 642 ،
سمط اللآلي / 332 ،
محاضرات الأدباء / 144 ،
نثر الدرر / 1100 ،
جمهرة خطب العرب : 1 / 81 ،

5- لعنت شدن معاویه توسط پیامبر اکرم صلوات الله علیه

على بن اقمر، از زبان عبد اللّه بن عمر، نقل مىكند كه پیامبر خدا از راهی پست بالا آمد و ابوسفیان را دید که سوار بر مرکب می باشد و معاویه دهانه کش (قائد) است و برادرش مرکب را سوق می دهد (سائق). در این هنگام پیامبر اکرم صلی الله علیه واله فرمودند: خدایا دهانه کش (قائد) و سوق دهنده (سائق) و راکب را لعنت کن. (به عبارت دیگر: خدایا ابوسفیان و معاویه و برادرش را لعنت کن) از عبد اللّه بن عمر پرسيديم: تو خودت از پيامبر خدا شنيدى؟ گفت: آرى، اگر دروغ بگويم گوشهایم کر و چشمهایم کور شود.(1)على بن اقمر، از زبان عبد اللّه بن عمر، نقل مىكند كه پیامبر خدا از راهی پست بالا آمد و ابوسفیان را دید که سوار بر مرکب می باشد و معاویه دهانه کش (قائد) است و برادرش مرکب را سوق می دهد (سائق). در این هنگام پیامبر اکرم صلی الله علیه واله فرمودند: خدایا دهانه کش (قائد) و سوق دهنده (سائق) و راکب را لعنت کن. (به عبارت دیگر: خدایا ابوسفیان و معاویه و برادرش را لعنت کن) از عبد اللّه بن عمر پرسيديم: تو خودت از پيامبر خدا شنيدى؟ گفت: آرى، اگر دروغ بگويم گوشهایم کر و چشمهایم کور شود.

کتاب صفین ص247، و از منابع شیعه الغدیر ج10ص19

6- معاویه مسلمان نمی میرد

یکی دیگر از نکات جالب در مورد کسی که عمریه اون رو خال المومنین میدونند وجود داره اینه که رسول گرامی اسلام صلی الله علیه واله تصریح کرده اند که معاویه مسلمان نمی میرد!! جالب اینکه طبق برخی نصوص حضرت فرموده اند یموت علی غیر الاسلام و طبق برخی نصوص فرموده اند یموت علی غیر امتی!!! حال باید این سوال رو از جماعت عمریه پرسید:

چگونه میتوان کسی رو که به تصریح پیامبر نه مسلمان است و نه از امت اسلام!! خال المومنین نامید؟؟؟؟

پی نوشت : 12 رجب سالمرگ معاویة بن ابی سفیان می باشد!!

منابع:
وقعة صفین ص 217-219،
تاریخ طبری ج11ص357،
العتب الجمیل ص86،
انساب الاشراف ج5ص134
شرح نهج البلاغة ج4ص79

قُلْ هَلْ مِنْ شُرَكائِكُمْ مَنْ يَهْدي إِلَى الْحَقِّ قُلِ اللَّهُ يَهْدي لِلْحَقِّ أَ فَمَنْ يَهْدي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ يُتَّبَعَ أَمَّنْ لا يَهِدِّي إِلاَّ أَنْ يُهْدى‏ فَما لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ (35يونس)
بگو: آيا از شريكان شما كسى هست كه به سوى حق هدايت كند؟ بگو: تنها خداست كه به سوى حق هدايت مى‏كند (هر موجودى را به سوى مقصد طبيعى هدايت تكوينى، و هر قابل ارشادى را به سوى هدف صالح خود هدايت تشريعى مى‏كند) پس آيا كسى كه به سوى حق هدايت مى‏كند سزاوارتر است كه از او پيروى شود يا آن كس كه خودش را هم تا هدايت نكنند هدايت نمى‏يابد؟ شما را چيست؟ چگونه قضاوت مى‏كنيد؟!

مسلم در صحیح از سخنان پیامبر بزرگ اسلام صلی الله علیه واله درباره معاویه، چنین آورده است: روزی پیامبر اکرم ابن عباس را به دنبال او فرستاد تا بیاید و برایش بنویسد. ابن عباس او را یافت که غذا می خورد. بازگشت و به پیامبر خبر داد. حضرت دوباره او را فرستاد. باز هم ابن عباس دید که او مشغول خوردن است. تا سه مرتبه این رفت و آمد رخ داد. بالاخره پیامبر اکرم فرمودند: خدا هرگز شکمش را سیر نکند!(1)
بعدها معاویه اظهار می داشت: دعای رسول خدا صلی الله علیه واله من را فراگرفت و نفرینش در حق من به اجابت رسید. لذا در هر روز چندین بار غذا می خورد، و هربار هم به مقدار فراوان! باز هم در خود احساس گرسنگی می کرد.(2) تا آنجا که پرخوری معاویه در عرب ضرب المثل شده بود؛ و به آنکس که پرخوری می کرد، می گفتند: کأن فی احشائه معاویة! یعنی مثل اینکه معاویه در شکمش جای گرفته است!
همچنین صحابی جلیل القدر خطاب به معاویه می گوید: پیامبر اکرم صلی الله علیه واله فرمودند: هنگامی که مردی شکم گندۀ پرخور و سیر نشو زمام امر امت را به دست گیرد، باید امت خود را از آن بر حذر دارد. معاویه گفت: من آن مرد نیستم. ابوذر گفت: بلکه تو خود همان هستی و پیامبر اکرم مرا به این موضوع خبر داد و شنیدم، در حالیکه تو از جلو رویش عبور کردی، می گوید: خداوندا او را لعنت کن و سیرش مکن جز به خاک! و شنیدم می فرماید: "أست معاویه فی النار" یعنی نشیمنگاه معاویه در آتش است. سپس معاویه خندید (از روی استهزاء) و دستور داد او را زندانی کنند.(3)

اسناد:

(1) صحیح مسلم ج4ص187 ح2604 دار کتب العلمیه بیروت، الاستیعاب ج3ص1421 ط نهضة مصر، سیر اعلام النبلاء ج3ص123 ط موسسة الرسالة بیروت، انساب الاشراف ج5ص133-134 ط دارالفکر بیروت، صفین 216-231، مسند طیالسی حدیث 2746.

(2) انساب الاشراف ج1ص532.

(3) النهایة ابن اثیر ج1ص112 و ج2ص362، لسان العرب ج14ص322و ج6ص248، تاج العروس ج8ص206، الغدیر ج8ص429، کتاب السفیانیة ابوعثمان الجاحظ به نقل از جلام بن جندل الغفاری.

[="Tahoma"]آيا معاويه كاتب وحي بود؟

آنچه از روايات و آثار تاريخي استفاده مي‌شود و قابل اثبات است ، افرادي همانند امير مؤمنان عليه السلام و نيز أبي بن كعب ، زيد بن ثابت و ... كاتب وحي بوده‌اند ؛ اما اين كه معاوية بن أبي سفيان نيز از كاتبان وحي باشد‌ ، قابل اثبات نيست و بزرگان اهل سنت اين مطلب را از ساخته‌هاي طرفداران بني اميه مي‌دانند .

مهمترين روايتي كه در مصادر اهل سنت در اثبات كتابت وحي توسط معاويه وارد شده ، روايتي است كه مسلم بن حجاج نيشابوري در صحيحش آورده است:

ابن عباس مي‌گويد : مسلمانان به ابوسفيان اعتنا نمي‌كردند و از همنشيني با وي اكراه داشتند ، به پيامر عرض كرد : از شما سه تقاضا دارم كه آن را به من عنايت كنيد ، رسول خدا قبول فرمود .

1 . نيكوترين و زيباترين دختر عرب ، ام حبيبه ، نزد من است او را به همسري شما در مي آورم ؛

2 . معاويه از نويسندگان وحي باشد ؛

3 . فرمانده باشم تا با كفار بجنگم همانگونه كه با مسلمانان جنگيدم . رسول خدا پذيرفت .

ابو زُميل مي گويد : اگر ابو سفيان خواسته‌هايش را مطرح نمي‌كرد هيچگاه به آن نمي رسيد ؛ زيرا رسول خدا تقاضاها را رد نمي‌كرد(1) .

اين روايت داراي اشكالات فاحشي هست كه علماي اهل سنت هم بدانها اشاره كرده اند:

اين حديث از احاديثي است كه اشكال موجود در آن ، معروف و مشهور است و علت آن اين است كه ابو سفيان بدون ترديد در فتح مكه سال هشتم هجري مسلمان شد ، و حال آنكه رسول خدا مدتي طولاني و قبل از فتح مكه با ام حبيبه ازدواج كرده بود ، ابو عبيده و ديگران ؛ بلكه همه بر اين قول هستند كه اين ازدواج سال ششم يا هفتم اتفاق افتاده است . بنا بر اين ، نقل مسلم جاي تعجب دارد ؛ چون ورود ابوسفيان به شهر مدينه در حال كفر معروف و مشهور است ، ابن حزم گفته است : نقل اين خبر از بعضي راويان اشتباه و خطا است ؛ زيرا هيچ اختلافي وجود ندارد كه رسول خدا قبل از فتح مكه با ام حبيبه كه در حبشه و جزو مهاجران بود و پدرش كافر بود ازدواج كرده است ، و در نقلي ديگر از ابن حزم آمده است كه مي‌گويد : اين حديث جعلي است و مشكل آن شخصي به نام عكرمه بن عمار است كه از ابو زُميل آن را نقل كرده است ... .(2)

شمس الدين ذهبي (متوفاي 748 هـ) در ميزان الإعتدال مي‌نويسد :

در بخش اصلي صحيح مسلم اين حديث و سه حديث ديگر كه از منكرات است نقل شده است ... (3).

بسياري از بزرگان اهل سنت اعتقاد دارند كه معاويه فقط نامه‌هاي معمولي رسول خدا صلي الله عليه وآله را براي ديگران مي‌نوشته است .

شمس الدين ذهبي (متوفاي 748هـ) در سير اعلام النبلاء مي‌نويسد :
زيد بن ثابت كاتب وحي بود و معاويه نامه‌هاي رسول خدا را به عرب‌ها مي‌نوشت.(4).

ابن أبي الحديد شافعي (متوفاي655هـ) مي‌نويسد :

اهل تحقيق از آشنايان به سيره پيامبر مي‌گويند : علي( عليه السلام) و زيد بن ثابت و زيد بن ارقم آنچه از وحي مي‌رسيد مي‌نوشتند و حنظله بن ربيع تيمي و معاويه نامه‌هاي رسول خدا را به سران كشورها و قبائل و آنچه نياز داشت و اموال بيت المال كه مي‌رسيد و همچنين نحوه تقسيم آن را در حضورآن حضرت مي نوشتند.(5).

محمود أبو رية مصري (متوفاي 1385هـ) از نويسندگان شهير اهل سنت در باره كتابت وحي توسط معاويه مي‌نويسد :

گروهي براي تقرب جستن به معاويه لقب كاتب وحي را براي او درست كردند و چنين پنداشتند كه او آية الكرسي را با قلمي از طلا نوشته است كه جبرئيل آن را از عرش براي وي هديه آورده بود . اين جريان بين مردم شايع شد با اينكه از اساس باطل و دروغ است و عقل نيز آن را انكار مي‌‌كند ؛ زيرا چگونه رسول خدا صلي الله عليه وآله اطمينان پيدا مي‌كند كه مانند معاويه كاتب و نويسنده وحي باشد و حال آن كه او و پدر و مادرش به زور اسلحه مسلمان شدند و هرگز اسلام در قلب آنان نفوذ نكرده بود ، و عقل سالم چنين چيزي را نمي پذيرد .
و اما از نظر نقل نيز ثابت نيست و خبر صحيحي كه آن را تاييد نمايد وجود ندارد ؛ و بر مدعيان اين منصب براي معاويه لازم است حتي يك نمونه از آياتي را كه نازل شده و معاويه آن را نوشته باشد بياورند .
البته هيچ بعيد نيست كه بعضي از نامه‌ها را كه هيچ ارتباطي به وحي ندارد ، براي رسول خدا نوشته باشد ؛ اما اين كه بگوييم چيزي از قرآن را نوشته و به اصطلاح كاتب وحي بوده ، اين مطلب از محالات است . مدائني مي‌گويد : زيد بن ثابت كاتب وحي بود و معاويه نامه‌هاي معمولي رسول خدا صلي الله عليه وآله را به اعراب مي‌نوشت .(6).

بنابراين كاتب وحي بودن معاويه،بر طبق منابع خود اهل سنت هم قابل پذيرش نمي باشد.

پي نوشتها:

(1). صحيح مسلم ، ج 4 ص 1945 ، ح2501 ، كِتَاب فَضَائِلِ الصَّحَابَةِ.

(2). شرح النووي على صحيح مسلم ، ج 16 ، ص 63.

(3). ميزان الاعتدال في نقد الرجال ، ج 5 ، ص 116.

(4). سير أعلام النبلاء ، ج 3 ص 123.

(5). شرح نهج البلاغة ، ج 1 ، ص 201 ـ 202.

(6). محمود أبو رية ، شيخ المضيرة أبو هريرة ، ص 205.


با سلام وصلوات بر محمد وآل پاکش

معاویه در کتاب و سنت :

[=Times New Roman]http://hojjah.googlepages.com/moavi.zip

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم
این مرد پلید در تاریخ اسلام مورد لعن و طعن پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) بوده است و همواره از او به زشتی یاد شده است. البته نیازی نیست که در مورد شخصیت و هویت و نسب مبارک و مقلدان عزیزش صحبت کنیم. چون کسی 3/4 عمرش را در کفر و شرک و 7/8 عمرش را در مخالفت با نبی و وصی و 15/16 عمرش را در نبرد با حسنین و 31/32 عمرش را با خفت و خواری زندگی کرده است دیگر نیازی به تحقیر ندارد.
بنده سوالی از اهل سنت گرامی دارم : چه طور است که اینان می توانند در مورد فاطمه مرضیه صدیقه شهیده ( سلام الله علیها ) و حضرت امیر المومنین علی ( علیه السلام ) و سایر ائمه معصوم و طاهر ( علیهم الصلاه و السلام ) صحبت کنند و بحث داشته باشند ، اما همین افراد توانایی دفاع از خلفایشان و افرادی که آنان را صحابی پیامبر ( صلی الله علیه و آله ) می دانند را ندارند؟ والله العظیم شاهد است هروقت با اینان بحث می شود و یا بحث می کنیم در آخر صحبتی جز (( توهین به ام المومنین عائشه )) و (( توهین به پیامبر )) و (( توهین به کبار صحابه و یاران پیامبر )) ندارند و با همین تفکر سرشار از سفاهت نیامده از بحث خارج می شوند . سوال اینست : آیا انتقاد از شخصی موجب توهین به او می شود ؟ آیا اینست شیوه اسلام و قرآن در برخورد با حقائق ؟ بالله قسم روایات و ماجرا هایی در برادر - خواهر قرآن وجود دارد که انسان شرم می کند به آن فکر کند. آیا محمد بن اسماعیل بخاری و مسلم بن حجاج نیشابوری اول توهین کننده اهل سنت به پیامبر نیستند ؟ در هر صورت از برادران و خواهران اهل سنت درخواست می شود که به جای آنکه بی دلیل از شخصی حمایت کنند و تعصب بی جا داشته باشند پای بحث مناظره و مباحثه آمده تا لاقل کمی با خصوصیات و کرامات صدیقشان و فاروقشان و ذی النورینشان و خال المومنینشان آشنا شویم ، شاید هدایت الهی نصیب ما هم شود.
در پایان بگویم که یا کسی در دفاع از عقایدش دلیل دارد و با منطق پیش می رود و یا اینکه دلیل ندارد و با تحقیق حقیقت عقیده هایش را برای خودش و نه دیگران ثابت می کند ، امات بدترین حالت آنست که انسان بداند که دلیل ندارد و عقیده اش را برای دیگران اثبات کند. اعتقادتان را برای خودتان و نه برای دیگران ثابت کنید ، پرتو های حقیقت خود وجود دیگران را فرا می گیرد.
موفق باشید
ومن الله التوفیق

سلام علیکم

مقداد;230967 نوشت:
اين روايت داراي اشكالات فاحشي هست كه علماي اهل سنت هم بدانها اشاره كرده اند:


متن روایت حاکی از آن است که نیت این بوده که برای ابوسفیان و معاویه فضیلتی از جنس کذب محض بتراشند.
و به این واسطه بگویند اگر کسی این دو را تحویل نمیگرفت رسول خدا دامادی او را پذیرفت او را فرمانده کرد
و پسرش را بعنوان یک امین کاتب وحی نمود.

نتیجتا معاویه مقبول خدا و رسولش بخاطر کتابت وحی
و پدر ملعونش نیز جبران مافات کرده فرمانده سپاه اسلام شد و پیامبر نسبت فامیلی او را بدین سبب پذیرفت.
و
حقیقتا
جنس دروغ این روایت از جنس تحریفات تاریخی یهود است

لعنه الله علی القوم الکاذبین

/

[="Olive"]ایا درست است که امیه و خواندانش (=شجره ی ملعونه) از خویشان تنی خواندان قریش و هاشم نیستند و امیه برده ای بوده که به فرزندخواندگی قبولش کردند؟
لطفا با اسناد شیعه و سنی پاسخ بدید!
[/]


بعد از نقل مطالب مفید عزیزانی که در این تاپیک مطلب گذاشتند

مطالب سایت قاسطین (که البته امروز نیست) را در قالب یک فایل پی دی اف در تکمیل فرمایشات این عزیزان نقل نمایم.

این فایل پی دی اف

شامل مجموعه ای از روایات است که از کتب روائی و تاریخی اهل سنت انتخاب شده
و هرچند تمام روایت را شامل نمیشود
ولیکن همینقدر کافی است که آنرا شخص مسلمانی بخواند
و بعد از خواندن آن نتواند و یا به خودش این اجازه را ندهد که برای معاویه و امثالهم ترضی نماید.

[="Navy"]با عرض سلام،

من چند روز پيش به سخنراني حجّةالإسلام احمدي اصفهاني گوش ميدادم فرمود که معاويه 125 تا پدر داشته!

منبع اين مطلب رو کسي بدونه ممنونش مي‌شوم.[/]

[="Blue"]اللهم العن معاویه بن ابی سفیان الی یوم الدین اللهم و زد علی عذابه و احشره مع الکفار و المنافقین و ادخله فی نارک خالدا ابدا[/]

تالیا;230803 نوشت:
انطور که زمخشری که خود از عمریه استدر کتاب خودش ربیع الابرار نقل میکند 4 نفر بر سر معاویه دعوا داشتند 1- مسافر بن ابی عمرو 2- عمارة بن الولید بن مغیره 3- عباس بن عبدالمطلب 4-صباح والبته در این زمینه قصه جالبی وجود داره

عباس بن عبدالمطلب؟ :Moteajeb!:

Hadi99g;540738 نوشت:
من چند روز پيش به سخنراني حجّةالإسلام احمدي اصفهاني گوش ميدادم فرمود که معاويه 125 تا پدر داشته!

منبع اين مطلب رو کسي بدونه ممنونش مي‌شوم.


چرا از خود احمدی اصفهانی نپرسیدی؟

[="Navy"]

بچه محله امام رضا;544110 نوشت:
چرا از خود احمدی اصفهانی نپرسیدی؟

من به فايل ويدئوييش نگاه کردم، از نزديک نديدم.[/]

Hadi99g;540738 نوشت:
با عرض سلام،

من چند روز پيش به سخنراني حجّةالإسلام احمدي اصفهاني گوش ميدادم فرمود که معاويه 125 تا پدر داشته!

منبع اين مطلب رو کسي بدونه ممنونش مي‌شوم.

از نظر علمي هر كسي يك پدر دارد

البته ممكنه مادر كسي با مردان زيادي رابطه داشته باشد كه نمي تواندگفت همه اينها پدر اين شخص هستند

در مسائل علمي و اعتقادي بهترين كار اين است كه با استدلال و منطق باشد وگرنه با فحش دادن به كسي نمي توان مردم را دين دار كرد

[="Navy"]

فرج اله عباسي;545470 نوشت:
از نظر علمي هر كسي يك پدر دارد

البته ممكنه مادر كسي با مردان زيادي رابطه داشته باشد كه نمي تواندگفت همه اينها پدر اين شخص هستند


نه ، همون ديگه، منظور همون رابطه هست. فحش که نيست اين، بيان واقع هست ديگه، چطور خداوند فرموده: «عتلّ بعد ذلک زنيم»[/]

موضوع قفل شده است