قسمتهای کوتاهی از حلیه المتقین

تب‌های اولیه

11 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
قسمتهای کوتاهی از حلیه المتقین

نهى فرمود از غيبت كردن و گوش دادن بآن
واز سخن چينى وگوش دادن بآن
و فرمود كه سخن چين داخل بهشت نميشود
و نهى فرمود ازرفتن بضيافت فاسقان ،
و نهى فرمود از قسم دروغ و فرمود كه اهل خانها را از خانها بر مي اندازد
وفرمود كه هركه قسم دروغ بخورد براى انكه مال مسلمانى را ببرد در قيامت خدا با اوغضب باشد مگر انكه توبه كند و مال آن شخص را پس دهد،
و نهى فرمود از نشستن برخوانى كه بر آن شراب خورند،
و نهى فرمود از سخن گفتن كه آدمى را از ياد خدا غافل گرداند،
و نهى فرمود ازآشاميدن در ظرف طلا ونقره ،
و نهى فرمود از پوشيدن حرير و ديبا و كنجينه مردان را اما زنان را باكى نيست ،
و نهى فرمود از فروختن خرما در درخت پيش از آنكه سرخ يا زرد شود،
ونهى فرمود از خريدن و خورانيدن شراب
و فرمود كه حق تعالى لعنت كرده است شراب را
وآن را كه درخت انگور را بقصد شراب ميكارد
و آنكه انگور را براى شراب ميفشارد
و آنكه ميخورد
و آنكه ساقى ميشود
و آنكه ميفروشد
وانكه ميخرد و آنكه قيمتش را ميخورد
و آنكه بر ميدارد و انكه از براى او بر ميدارد
و آنكه از براى او ميبرند همه ملعونند
و فرمود كه هركه شراب بخورد تا چهل روز نمازش مقبول نيست
و اگر بميرد و در شكمش از شراب چيزى باشد
بر خدا لازم است كه بخوراند باو آنچه از فرج زناكاران از چرك و ريم بيرون آمده باشد
و سالها در ديگهاى جهنم جوشيده است
پس چون بخورد بگدازد احشا و امعا وپوست ايشان را.

نهی فرمود از خوردن سود واز شهادت ناحق دادن و از نوشتن كاغذ سود
و لعنت كرده است خدا گيرنده سود ودهنده سود ونويسنده سود و گواه سود را،
ونهى فرمود از مصافحه كردن با كافران اهل ذمه ،
و نهى كرد از خواندن شعر درمسجد و براى گمشده فرياد كردن در مسجد،
نهى فرمود از آنكه در مسجد شمشير برهنه كنند و واز آنكه چيزى بر روى جانوران بزنن،
نهى فرمود از آنكه بدمند در طعام يا آب يا بر موضع سجده ،
نهى نمود از نماز كردن در قبرستان و در ميان راه و آسياها ورودخانه ها و در جاها كه شتران را بندند و بر بام كعبه معظمه ،
نهى فرمود از كشتن مگس عسل و از داغ كردن بر روى چهارپايان ،
نهى نمود از آنكه كسى بغير خدا قسم بخورد و فرمود كه هركه بغير خدا قسم خورد از رحمت خدا برى شده است
ونهى فرمود از قسم ياد كردن بسوره قرآن و فرمود كه هركه بسوره از قران قسم ياد كند بهر آيه از آن ، يك كفاره لازم است خواه راست قسم خورده باشد و خواه دروغ و علماء حمل بر استحباب كرده اند كفاره ،
نهى فرمود از آنكه كسى قسم بخورد بجان تو وبجان فلان ،
نهى فرمود از آنكه كسى جنب در مسجد بنشيند،
نهى فرمود از برهنه شدن درشب و در روز،
نهى فرمود از حجامت كردن در روز چهارشنبه و در روز جمعه ،
نهى نمود از سخن گفتن در روز جمعه در هنگاميكه پيشنماز خطبه خواند
پس اگر چنين كند اورا ثواب جمعه كامل نيست ، [=&quot][/]

نهى نمود نهى نمود از آنكه انگشتر برنج و آهن در انگشت كنند،
نهى فرمود از آنكه صورت حيوان در نگين نقش كنند،
نهى فرمود از نماز نافله كردن نزد بيرون آمدن و فرورفتن آفتاب ودرنزديك زوال ،
نهى نمود ازروزه گرفتن در عيد رمضان و عيد قربان و سه روز بعد از عيد قربان در منى و يوم الشك بقصد ماه رمضان ،
نهى نمود از آنكه به روش ‍ چهار پايان دهن بر آب گذارند وبياشامند و فرمود كه بادستهاى خود برداريد و بياشاميد كه بهترين ظرفهاى شماست ،
نهى نمود از آب دهن انداختن در چاهى كه آب از آن خورند،
نهى فرمود از آنكه مزدوريرا كار فرمايند پيش از آنكه مزدش را قرار كنند
و نهى فرمود از آنكه دوكس با يكديگر بآزردگى دورى كنند، و اگرناچار باشد زياده از سه روز نكنند كه هركه چنين كند آتش جهنم باو اولى است
نهى فرمود از آنكه طلا را بطلا ونقره را بنقره بفروشند با زيادتى بلكه ميبايد برابر يكديگر بفروشند،
نهى فرمود از مدح كردن مردم در برابر ايشان
وفرمود كه هركه قرآن را ياد گيرد و ازروى بى اعتنائى فراموش كند
در قيامت دستهايش در گردنش بسته باشد
و حق تعالى بهر آيه مارى براو مسلط گرداند مگر خدا اورا بيامرزد،
فرمود، كه هركه قرآن را بياموزد پس بعد از آن حرامى بخورد يا محبت دنيا و زينت دنيا را بر عمل كردن بقرآن اختيار كند مستوجب غضب الهى گردد مگر آنكه توبه كند و اگر بى .توبه بميرد قرآن با او خصمى كند.
[=&quot] [/]

هركه زنا كند با زن مسلمان يا زن ترسائى يا جهودى يا گبرى خواه آزاد باشد و خواه بنده و بى توبه بميرد
حق تعالى در قبرش سيصد در از جهنم بگشايد كه از آنها مار و عقرب و اژدها از جهنم بقبرش در آيند
واو در آتش سوزد تا روزقيامت
پس چون از قبرش مبعوث شود مردم از گند او متاذى باشند
و همه كس اورا به اين عمل قبيح بشناسند تا به جهنم رود
و فرمود كه هركه در خانه مؤ منى نظر كند كه بر امر مستور او مطلع شود
خدا اورا محشور كند با منافقانى كه عيبهاى مسلمانان را تفحص ميكردند
و از دنيا بيرون نرود تا خدا اورا رسوا كند مگر آنكه توبه كند،

هركه راضى نباشد بآنچه خدا روزى او گردانيده است و شكايت كند از براى خدا
و صبر برتنگى نباشد بآنچه خدا روزى او گردانيده است و شكايت كند از براى خدا و صبر و برتنگى روزى نكند
هيچ حسنه از او بالا نرود و در قيامت خدا ازاو در خشم باشد مگر آنكه توبه كند
و فرمود كه هركه ظلم كند بر زنى كه مهر اورا ندهد او نزد خدا زنا كار است
و حقتعالى در قيامت باوعتاب ميفرمايد كه من كنيز خودرا بعقد تو درآوردم
بر مهرى و پيمانى تو وفابه به پیمان من نكردى و بركنيز من ستم كردى
از حسنات او بگيرند و در عوض مهر به آن زن بدهند
واگر حسنه اش تمام شود اورا امر كنند كه بجهنم برند

وفرمود كه پيوسته جبرئيل مرا وصيت ميكرد درباب حق همساگان
كه من گمان كردم كه ميراثى براى او قرار خواهد داد،
و مرا وصيت مى كرد درباب غلامان و كنيزان كه من گمان كردم كه ميراثى مقرر خواهد كرد
كه چون آنقدر خدمت كنند آزاد شوند،
وصيت ميگرد مرا بمسواك كردن تا آنكه گمان كردم كه واجب خواهد كرد،
وصيت ميكرد مرا بنماز شب تا آنكه گمان كردم كه نيكان امت من اصلا درشب نخواهند خوابيد.
وفرمود كه هركه سبك شمارد مسلمان فقيرى را،
حق خدا سبك شمرده است
و حقتعالى اورا در قيامت سبك شمارد مگر آنكه توبه كند. [=&quot][/]

هركه مسلمان بى چيزى را گرامى دارد درقيامت خدا از اوراضى و خوشنود باشد
و هركه گناهى و خواهش حرامى اورا پيش آيد وازترس خدا آن را ترك نمايد
حق تعالى جهنم را براو حرام گرداند و اورا از ترس بزرگ قيامت ايمن گرداند
و دوبهشت كه در قران آن را وعده فرموده است باو عطا فرمايد،
هركه در ميان دنيا و آخرت متردد شود پس دنيا را بر آخرت اختيار كند
در قيامت اورا حسنه نباشد كه بسبب آن از جهنم نجات يابد
و هركه آخرت را اختيار كند بر دنيا خدا از او خوشنود گردد و گناهانش را بيامرزد
وهركه چشمش را پر كند از نظر كردن بسوى كسى كه براو حرام باشد ديدن او،
حقتعالى در قيامت ديده اورا از آتش پر كند مگر آنكه توبه كند،
هركه مصافحه كند بازنى كه براو حرام باشد خدا ازاو خشمناك گردد
و هركه زنى را بحرام در برگيرد اورا باشيطانى در يك زنجير آتش بكشند و هردو را بجهنم اندازند
وهركه فريب دهد مسلمانى را در خريد و فروش از ما نيست و در روز قيامت بايهودان محشور شود،
فرمود كه هرزنيكه شوهر خودرا به زبان آزار دهد حقتعالى هيچ حسنه اورا قبول نفرمايد
تا اورا از خود راضى گرداند هرچند روزها به روزه باشد و شبها به نماز بايستد و بنده آزاد كند
و مردان را بر اسبان سوار كرده وبجهاد بفرستد،
همچنين است حال مرد اگر بزن خود ستم كند
و هركه خشمى ازكسى فرو برد كه تواند از او انتقام بكشد حقتعالى باو ثواب شهيدى كرامت فرمايد،

کتاب حلیة المتقین نویسنده: علامه محمدباقر مجلسی (ره)
(۱۰۳۷ ه.ق در اصفهان - ۱۱۱۰ ه.ق در اصفهان) معروف به علامه مجلسی و مجلسی ثانی فقیه شیعه و ملاباشی ایران در دوران شاه سلیمان و شاه سلطان حسین صفویه بود. معروفترین اثر او بحارالانوار است که مجموعهٔ بزرگی از احادیث را گردآورده‌است.
حِلیةُ المُتقین معروف‌ترین کتاب فارسی علامه مجلسی است که راجع به آداب و سنن و اخلاق نوشته شده. این کتاب در ۲۶ ذیحجه سال ۱۰۸۱ (قمری) نوشته شده‌است. موضوع کتاب عبارت است از اخلاق و آداب و سنن اسلامی که از منابع شیعی در ۱۴ فصل فراهم آمده‌است.
شامل ابواب:
* باب اول: در بیان آداب جامه: و کفش پوشیدن
* باب دوم: در آداب حلی و زیور پوشیدن: مردان و زنان و سرمه کشیدن و در: آینه نظرکردن و خضاب کردن
* باب سوم: در آداب: خوردن و آشامیدن
* باب چهارم: دربیان فضیلت تزویج و آداب: مجامعت و معاشرت زنان: و کیفیف تربیت فرزندان: و معاشرت ایشان
* باب پنجم: دربیان آداب مسواک کردن و: شانه کردن و ناخن و شارب گرفتن: و سرتراشیدن و امثال آن
* باب ششم: در آداب بوی خوش کردن: و گل بوئیدن و روغن مالیدن
* باب هفتم: در آداب حمام رفتن و سر وبدن شستن و دارو کشیدن و آداب بعضی ازاغسال
* باب هشتم: در آداب خواب رفتن و بیدار شدن و بیت الخلا رفتن
* باب نهم: در آداب حجامت کردن و تنقیه و بعضی از ادویه و معالجه بعضی از امراض وذکر بعضی از ادعیه و احراز
* باب دهم: در آداب معاشرت با مردم و حقوق اصناف ایشان
* باب یازدهم: در آداب مجالس از سلام و مصافحه ومعانقه و بوسیدن و آداب عطسه کردن وآداب نشستن و برخاستن و صحبت داشتن و امثال اینها
* باب دوازدهم: درآداب خانه داخل شدن و بیرون رفتن.
* باب سیزدهم: درآداب پیاده رفتن و سوار شدن و بازار رفتن و تجارت وزراعت نمودن وچهار پایان نگاه داشتن
* باب چهاردهم: در آداب سفر
* خاتمه: دربیان بعضی از آداب متفرقه و فواید نافعه

ودر حديث معتبر از عبداللّه بن هلال منقول است كه گفت :
عرض كردم بخدمت حضرت امام رضا عليه السلام كه چه بسيار خوش مي آيد مردم را از احوال كسى كه طعامهاى بدمزه و ناگوار ميخورد و جامه هاى گنده ميپوشد واظهار شكستگى و خشوع مي نمايند، فرمود كه :
مگر نميدانى كه حضرت يوسف پيغمبر و پيغمبرزاده بود و قباهاى ديبا طلاباف مي پوشيد، وبر مجالس آل فرعون مى نشست و حكم درميان مردم ميكرد مردم را بالباس او كارى نبود، واز او عدالت در حكم مي خواستند.
امام مى بايد كه آنچه گويد راست گويد و هرگاه وعده كند وفا كند، وحكم بعدالت كند. خدا حلال را بركسى حرام نكرده است واندك و بسيارحرام را حرام كرده است پس خواندند اين آيه را كه : قُلْ مَنْ حَرَّمَ زينَةَ اللّهِ

بهترين رنگها در جامه سفيد است و بعد از آن زرد و بعد از آن سبز و بعد از آن سرخ نيمرنگ و كبود وعدسى ، مكروه است سرخ تيره خصوصا در نماز و پوشيدن جامه سياه كراهت شديد دارد در همه حال ، مگر در عمامه و عبا و موزه و اگر عمامه و عبا هم سياه نباشد بهتر است .
در چند حديث معتبر از حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم منقول است كه بپوشيد جامه سفيد كه آن نيكوتر و پاكيزه ترين رنگها است ، و مرده هاى خود را در آن كفن كنيد.
از حضرت صادق عليه السلام مرويست كه حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام در اكثر اوقات جامه سفيد ميپوشيدند. و حفص مؤ ذن روايت كرده است كه ديدم حضرت امام جعفرصادق عليه السلام را در ميان قبر و منبر نماز ميكردند، و جامه زردى برنگ بِهْ پوشيده بود.
در حديث حسن از زراره منقول است كه حضرت امام محمد باقر عليه السلام بيرون آمدند جبِه خزِ زرد و عمامهِء زرد و رادء خزِ زرد پوشيده بودند.
در حديث معتبر منقول است كه حكم بن عتبه بخدمت حضرت امام محمد باقر عليه السلام رفت ، ديد كه جامه سرخ تيره كه بگل كافشه رنگ كرده بودند پوشيده است ، حضرت فرمودند كه در اين جامه چه ميگوئى ؟ حكم گفت كه : چه گويم در چيزى كه شما پوشيده باشيد اما جوانان شوخ كه درميان ما اين جامه را ميپوشند، ما ايشانرا عيب ميكنيم . حضرت فرمود كه زينت خدا را كى حرام كرده است ، بعد از آن فرمود كه باين سبب اين جامه راپوشيده ام كه تازه داماد شده ام .
در حديث حسن از حضرت امام جعفر صادق عليه السلام منقول است كه جامه سرخ تيره پوشيدن كراهت دارد مگر براى نوداماد.

از حضرت امام جعفر صادق عليه السلام منقول است كه جبرئيل در روز آخر ماه مبارك رمضان بر حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم نازل شد بعد از نماز عصر چون به آسمان رفت حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم فاطمه را طلب فرمود كه شوهر خود على را بطلب ، پس چون حاضر شدند حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام را در جانب راست نشانيد و دستش را گرفت و بردامن خود گذاشت و حضرت فاطمه را در جانب چپ نشانيد را گرفت و بر دامن خود گذاشت پس فرمود كه : ميخواهيد شما را خبردهم به آنچه جبرئيل مرا به آن خبر داد؟
گفنتد:بلى يا رسول اللّه ،
فرمود كه : جبرئيل گفت كه در قيامت من در جانب راست عرش خواهم بود و خداى تعالى دو جامه بمن پوشاند يكى سبز و ديگرى سرخ برنگ گل ، تو يا على در جانب راست عرش باشى و دو جامه چنين در تو پوشانند پس راوى عرض كرد كه مردم رنگ سرخ چنين را مكروه ميدانند حضرت فرمود كه چون خدا حضرت عيسى را بآسمان برد دو جامه چنين بر او پوشانيد.

موضوع قفل شده است