چرا اهل سنت به خلاف شیعه آهسته صلوات می فرستند؟

تب‌های اولیه

4 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چرا اهل سنت به خلاف شیعه آهسته صلوات می فرستند؟

بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام به کارشناسان و دوستان محترم
با توجه به جایگاه رفیع رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و اهل بیت طاهرینش ، سوال این است که ما شیعیان وقتی صلوات می فرستیم صلوات را بلند می فرستیم، بخلاف اهل سنت که صلوات را با اخفات ودر دل ادا می کنند البته اگر بفرستند. علت چیست ؟آیا دلیلی براین امر دارند؟

متشکرم:Mohabbat:

با سلام

اينکه شيعه صلوات را بلند مي‏فرستد به لحاظ برخي روايات است که فرموده‏اند: صلوات را بلند بفرستيد که نفاق را مي‏برد. [1]
البته بايد توجه داشت که اگر بلند فرستادن صلوات موجب حواس‏پرتي ديگران مي‏شود و آنها را از توجه به نماز و دعا و قرآن باز مي‏دارد يا آرامش و نظم را بر هم مي‏زند و مزاحمت ايجاد مي‏کند، در چنين مواردي لازم است رعايت شود.
و اينکه اهل تسنّن صلوات را بلند نمي‏فرستند - اگر صلوات بفرستند - علت آن از پاسخ سؤال قبل روشن مي‏شود و اما اينکه شيعه را از بلند فرستادن صلوات منع مي‏کنند دو جهت دارد:
يکي اينکه مي‏گويند: جايز نيست نزد رسول اللَّه ‏صلي الله عليه وآله وسلم صدا را بلند کنند (فرياد بزنند) وآيه مبارکه إِنَّ الَّذِينَ يَغُضُّونَ أَصْوَاتَهُمْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ....؛ [2] «کساني که پيش پيامبر خدا صدايشان را فرو مي‏کشند....» را دليل مي‏آورند
و ديگر اينکه، مي‏گويند:
ذکر و دعا خواندن به طور هم صدا و هم آهنگ (همخواني) مشروع نيست و بدعت است [3]
لذا ممانعت و از آن جلوگيري مي‏کنند.
همچنين مستحب مي‏دانند که ذکر و دعا با صداي آرام و آهسته انجام گيرد.
و در صحيح مسلم،
[4] باب استحباب خفض الصوت بالذکر، چند روايت نقل کرده که مردم با صداي بلند تکبير مي‏گفتند رسول اللَّه ‏صلي الله عليه وآله وسلم فرمود:
ايها الناس، اربعوا علي انفسکم، انکم ليس تدعون اصم و لا غائباً انکم تدعون سميعا قريبا و هو معکم.

اي مردم، به خود آييد، شما ناشنوا و غايب را نمي‏خوانيد، شما شنوا و نزديک را مي‏خوانيد و او با شما است.

[1] عن ابي‏عبداللَّه‏ عليه السلام قال: قال‏ رسول‏اللَّه‏ صلي الله عليه وآله ارفعوا اصواتکم ‏بالصلاة عليِّ فإنها تذهب ‏بالنفاق» وسائل ‏الشيعة، کتاب ‏الصلاة، أبواب ‏الذکر، باب 39، ح1.
[2]
سوره حجرات / 3.
[3]
تحفة الإخوان، تأليف: عبداللَّه بن باز، ص 134.
[4]
صحيح مسلم، کتاب الذکر و الدعاء، ص1143، باب 13، ح2703.

با سلام

امام صادق(ع) در این باره از رسول خدا(ص) نقل می فرمایند: "ارْفَعُوا أَصْوَاتَکُمْ بِالصَّلَاةِ عَلَیَّ فَإِنَّهَا تَذْهَبُ بِالنِّفَاقِ"؛[1]
به هنگام صلوات فرستادن صدایتان را بلند کنید؛ چراکه صلوات با صدای بلند نفاق را از بین مى‏برد.

برای فهم بیشتر این روایت، و این که چطور صلوات بر پیامبر(ص) موجب از بین بردن نفاق می شود، لازم است ابتدا معنای "نفاق" و بعد از آن، آیات و روایات مرتبط با صلوات بر پیامبر مورد عنایت و بررسی قرار گیرد.

"نفاق" در لغت به معنای خروج، است،[2]
و منافق یعنی کسی که کفر خود را پنهان و ایمان آشکار نماید.[3] به چنین شخصی به این دلیل منافق می گویند که گویا ایمان از وجودش خارج شده، یا او از ایمان خارج شده است.[4]

خدای سبحان در باره آثار صلوات در قرآن کریم می فرماید: "او است که خود و فرشتگانش بر شما درود مى‏فرستند تا شما را از تاریکى به روشنى برد؛ زیرا خداوند با مؤمنان مهربان است".[5]

امام صادق(ع) می فرماید: کسی که بر پیامبر و آل او ده بار صلوات بفرستد، خدا و ملائکه اش بر او صد بار صلوات می فرستند و کسی که بر پیامبر و آلش صد بار صلوات بفرستد، خدا و ملائکه اش بر او هزار بار صلوات می فرستند... .[6]

با عنایت به این که خداوند و فرشتگانش بر کسی که بر پیامبر(ص) و آلش صلوات بفرستد، صلوات می فرستند و صلوات خدا و فرشتگان نیز موجب می شود انسان از تاریکی های جهالت، غرور و گناهان نجات یابد و به روشنی دل و صفای باطن برسد. بدیهی است کسی که قلبش نورانی و صراط مستقیم برای او روشن شد، در راه و مسیر روشن قدم بر می دارد و از راه مستقیم خارج نمی شود، و دچار نفاق نمی گردد. اگر نفاقی داشت به جهت کور دلی و تاریکی مسیر بوده که با روشن شدن دل و مسیر -به واسطۀ صلوات بر پیامبر(ص) و آل او- راه مستقیم را پیدا می کند و نفاقش از بین خواهد رفت.[7]

بنابر این، از آن جا که اظهار صلوات به صدای بلند و هماهنگی با جمع به تدریج در باطن اثر می گذارد، این اثر گذاری باعث می شود که انسان در خلوتش نیز بتواند از این اثر بهرمند شود. آن گاه خلوت و اجتماع، و ظاهر و باطن انسان هماهنگ گشته و بدین سان نفاق از درون انسان بیرون خواهد رفت.

تذکر این نکته ضروری به نظر می رسد که در روایت منقول از امام صادق (ع)، لفظ "ارفعوا" به کار رفته که از مادّۀ "رفع" است و رفع، در لغت به معنای بالا بردن هر چیزی از مقرّ و جایگاه خویش است.[8]
و بالا بردن صدا هنگام صلوات هم؛ یعنی صدا را از حلق و حنجره که جایگاه آن است بالاتر بیاورید و خیلی آهسته و بی رمق صلوات نفرستید، نه این که منظور فریاد زدن و جیغ کشیدن باشد؛ چون در عرب، از فریاد کشیدن و جیغ زدن به "صیحه" تعبیر می شود.[9]

علاوه بر این، خدای سبحان در قرآن مجید صدای بلند و نامتعارف را مذموم شمرده است.[10]
لذا هرگز مراد از صلوات با صدای بلند، به معنای فریاد کشیدن و بلند کردن صدا به حدّ غیر متعارف نیست، بلکه بلند کردن صدا به حدّ متعارف منظور است، به گونه ای که موجب اذیت دیگران نشود؛ چرا که اسلام دینی است که در تمام امور، حدّ اعتدال و میانه روی را توصیه نموده، همچنان که فرمود: "خیر الامور اوسطها"؛[11] بهترین کارها، رفتارها و گفتارها میانه روى در آنها است.

[1] کلینى‌، کافی، محقق، مصحح، پژوهشگران مرکز تحقیقات دار الحدیث، ج 4، ص 353،‌ دار الحدیث للطباعة و النشر، قم- ایران، چاپ اول‌، 1429 ق.

[2] مصطفوى حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج 12، ص 206، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، تهران، 1360 ش.

[3] مهیار رضا، فرهنگ ابجدى عربى- فارسى، ص 866.

[4] راغب اصفهانى، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق، صفوان عدنان داودى، ص 819، دارالعلم الدار الشامیة، دمشق بیروت، چاپ اول، 1412 ق؛ ابن منظور، لسان العرب، ج 10، ص 359، ذیل واژه "المنافق".

[5] "هُوَ الَّذی یُصَلِّی عَلَیْکُمْ وَ مَلائِکَتُهُ لِیُخْرِجَکُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَ کانَ بِالْمُؤْمِنینَ رَحیما"، احزاب، 43.

[6] کافی، ج 4، ص 353- 354.

[7] در باره نفاق و انواع آن، ر. ک: 5286 (سایت: 5875).

[8] المفردات فی غریب القرآن، ج 1، ص 360.

[9] صیح: الصِّیاحُ: الصوتُ و فی التهذیب: صوتُ کل شی‏ء إِذا اشتدّ. صاحَ یَصِیحُ صَیْحة و صِیاحاً و صُیاحاً، بالضم، و صَیْحاً و صَیَحاناً، بالتحریک، و صَیَّحَ: صَوَّتَ بأَقصى طاقته، لسان العرب، ج 2، ص 521.

[10] "وَ لا تَجْهَرْ بِصَلاتِکَ وَ لا تُخافِتْ بِها وَ ابْتَغِ بَیْنَ ذلِکَ سَبیلاً"، اسراء، 110.

[11] مجلسى، محمد باقر، بحار الأنوار، ج 48، ص 154، ح 26، دار إحیاء التراث العربی، بیروت‏، چاپ دوم، 1403 ق.

hassan;228661 نوشت:

با سلام به کارشناسان و دوستان محترم
با توجه به جایگاه رفیع رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و اهل بیت طاهرینش ، سوال این است که ما شیعیان وقتی صلوات می فرستیم صلوات را بلند می فرستیم، بخلاف اهل سنت که صلوات را با اخفات ودر دل ادا می کنند البته اگر بفرستند. علت چیست ؟آیا دلیلی براین امر دارند؟

:Gol:با سلام و عرض ادب و تشكر از جواب خوب برادرمان رضا ایده الله :Gol:

در رابطه با مساله فوق می توان گفت: اقوال علماء اهل سنت، درباره فرستادن صلوات با صداي بلند مختلف است، آنچه قابل توجه است این است که در فقه شافعی رفع صوت به صلوات امری مستحب دانسته شده است، اما در مقابل علمای سلفی مذهب آنرا امری بدعی شمرده اند و با آن به مخالفت برخواسته اند.
اما آنچه در مقام عمل ديده مي شود، اين است که اهل سنت صلوات را به صورت اخفاتي و غير آشکار مي فرستند؟!

بیان برخی از اقوال علماء اهل سنت درباره جهر يا اخفات در صلوات

«نووي» شارح صحیح مسلم و از علمای بزرگ اهل سنت که فقیه شافعی مذهب می باشد در کتاب اذکار النوويه مي نويسد: کسي که حديثي از پيامبر صلی الله علیه و آله مي خواند يا به ياد پيامبرصلی الله علیه و آله وسلم مي افتد، مستحب است در آن حال با صداي بلند بر پيامبرصلی الله علیه و آله صلوات بفرستد، البته در بلند کردن صدا نبايد بيش از حدّ مبالغه کند. و از کساني که بر استحباب بلند کردن صدا تصريح کرده اند خطيب بغدادي و ديگران هستند. و علماء از اصحاب ما(شافعی مذهبان) و ديگران فتوای به استحباب بلند کردن صدا در صلوات بر پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم داده اند. [1]

ابن حجر هیتمی(صاحب کتاب الصواعق المحرقة) نیز در جواب این سؤال که صلوات بر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به صورت جهری جایز است می گوید: چنین عملی جایز است بدون هیچ کراهتی بلکه این عمل سنت و مستحب می باشد.[2]

صاحب کتاب«اسني المطالب»[3]نیز می نویسد:کسی که به خطبه خطیب گوش فرا می دهد، بر اوست که به هنگام ذکر نام پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم صدای خود را به صلوات بر آن حضرت بلند نماید. وعبارت روضه اینچنین است: بلند کردن صدا هنگام صلوات، در جايي است که خطيب، آيه إنَّ اللَّهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ...را بخواند. اذرعي گفته است: مراد از بلند کردن صدا، فرياد زدن نيست؛ همانطور که مردم عوام اين کار را مي کنند. زيرا چنين کاري اصلي در شرع ندارد و يک بدعت زشت است. [4]

فتوای ابن تیمیه و بن جبرین
ابن تيميه مي گويد: همه ي علماء، دستور داده اند که هنگام دعا کردن، بر پيامبرصلی الله علیه و آله و سلم درود بفرستد و صداي خود را هنگام فرستادن صلوات، بلند تر از هنگام دعا نکند، چه در حال نماز باشد و چه در غير نماز باشد ... و همچنين اگر در خارج نماز، بخواهد بر پيامبر صلی الله علیه و آله و سلم صلوات بفرستد؛ مثل اينکه به ياد پيامبر بيافتد و صلوات بفرستد[نبايد صدايش را بلندکند]، هيچ کدام از اهل علم بلند کردن صدا هنگام فرستادن صلوات را مستحب ندانسته اند؟!(البته حرجی بر ابن تیمیه نیست زیرا دروغگویی او امری آشکار است )و هر کس قول به استحباب را گفته، اشتباه کرده و با علماء مسلمين مخالفت نموده است.[5]

وي در جاي ديگر مي نويسد: بلند کردن صدا در صلوات يا طلب آمرزش که برخي از موذنها پيش پاي برخي از خطيبان انجام مي دهند، به به اتفاق امت، مکروه يا حرام است. اما برخي از علما مي گويند: بر پيامبر به صوت پنهان صلوات بفرستد و برخي مي گويند: سکوت کند، و خدا داناتر است.[=Times New Roman][6]همچنين در کتاب ديگري آورده است: "لا یرفع صوتهُ بالصلاة علیه " نبايدصدايش را هنگام صلوات بر پيامبر بلند کند.

بن جبرين در اين باره مي نويسد: علماء از فرستادن صلوات با صداي بلند، به دليل بدعت بودن آن نهي کرده اند.‍ [مثلا وقتي که خطيب بر پيامبر صلوات مي فرستد، بعد کساني که به خطبه گوش مي دهند همه با هم صلوات مي فرستند به طوري که از صداي آنها مسجد به لرزه در مي آيد. يا هنگامي که موذن شهادت به رسالت پيامبر صلی الله علیه و آله و سلم مي دهد بعد با صداي بلند صلوات مي فرستد.‍] آنچه در روايت وارد شده به فرستادن صلوات با صداي آهسته است.[7]

نظر شيعه:
بلند صلوات فرستادن، نه تنها جايز است بلکه بر اساس آنچه از فرامین معصومین عليهم السلام به ما رسيده است مستحب است صلوات را در حد عرف ومعمول با صدای بلند بگوئیم.[8]

بیان سوالاتی از سلفیون:
اگر بلند فرستادن صلوات امری بدعی است چرا فقهای شافعی مذهب قائل به استحباب آن شده اند؟

اگر صوت اجماعی به صلوات مکروه و یا حرام دانسته شده چرا علمای سلفی در مساله آمین گفتن بعد از حمد، چنین امری را مراعات نمی کنند و جماعت با صدای بلند «آمین » می گویند؟ و یاچرا در تکبیرات عیدین مکبر پشت بلند گو تکیبر می گوید و جماعت از او تبعیت می کنند؟

البته تمامی اینها بخاطر مظلومیت اهل بیت علیهم السلام است و الا اگر فرضا دستور به صلوات به آل فلان وارد شده بود می دیدیم که هیمین افراد داد زدن برای آن هم بلا اشکال می دانستند.

:Gol:----------------------------------------------------:Gol:

[1]. الاذکار ، النووي، ج1، ص171: « قَالَ النَّوَوِيُّ: " فصل : يُستحبّ لقارىء الحديث وغيره ممّن في معناه إذا ذكر رسولَ اللّه صلى اللّه عليه وسلم أن يرفَعَ صوته بالصلاة عليه والتسليم، ولا يبالغ في الرفع مبالغة فاحشة . وممّن نصّ على رفع الصوت : الإِمام الحافظ أبو بكر الخطيب البغدادي وآخرون، وقد نقلتُه إلى علوم الحديث . وقد نصَّ العلماء من أصحابنا وغيرهم أنه يُستحبّ أن يرفع صوته بالصلاة على رسول اللّه صلى اللّه عليه وسلم، وروینا فی سنن ابی داود و الترمذی والنسائی: في التلبية، واللّه أعلم».

[2] .«وَسُئِلَ نَفَعَ اللَّهُ بِهِ هل يَجُوزُ لِلْحَاضِرِينَ وَالْمُؤَذِّنِينَ إذَا سَمِعُوا اسْمَ النبي صلى اللَّهُ عليه وسلم أو أَحَدٍ من الْخُلَفَاءِ الْأَرْبَعَةِ أَنْ يُصَلُّوا عليه جَهْرًا وَيَدْعُوا لهم بِالرِّضْوَانِ وَيُؤَمِّنُوا جَهْرًا إذَا دَعَا بَعْدَ فَرَاغِ الْخُطْبَتَيْنِ أَمْ لَا أو يُسْتَحَبُّ التَّرَضِّي في هذا الزَّمَانِ لِظُهُورِ الرَّافِضَةِ وَانْتِشَارِهِمْ .
فَأَجَابَ بِقَوْلِهِ أَمَّا حُكْمُ الصَّلَاةِ عليه صلى اللَّهُ عليه وسلم عِنْدَ سَمَاعِ ذِكْرِهِ بِرَفْعِ الصَّوْتِ من غَيْرِ مُبَالَغَةٍ فَهُوَ جَائِزٌ بِلَا كَرَاهَةٍ بَلْ هو سُنَّةٌ...». الفتاوى الكبرى الفقهية، ابن حجر الهيتمي،ج2،ص476،باب صلاةالجمعة؛ إعانة الطالبين، البكري الدمياطي، جلد : 2 ،ص101.

[3] . أسنى المطالب شرح روض الطالب، زكريا بن محمد بن زكريا الأنصاري،در فقه شافعی.

[4]. أسنى المطالب شرح روض الطالب، زكريا بن محمد بن زكريا الأنصاري، ،ج4،ص40.: « (وَلِلْمُسْتَمِعِ) لِلْخَطِيبِ (أَنْ يَرْفَعَ صَوْتَهُ بِالصَّلَاةِ عَلَى النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ ). عِبَارَةُ الرَّوْضَةِ أَنْ يُصَلِّيَ عَلَى النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ وَيَرْفَعُ بِهَا صَوْتَهُ ( إنْ قَرَأَ الْخَطِيبُ { إنَّ اللَّهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ} الْآيَةَ ). قَالَ الْأَذْرَعِيُّ وَلَيْسَ الْمُرَادُ الرَّفْعُ الْبَلِيغُ كَمَا يَفْعَلُهُ بَعْضُ الْعَوَامّ فَإِنَّهُ لَا أَصْلَ لَهُ بَلْ بِدْعَةٌ مُنْكَرَةٌ ...».

[5]. مجموع الفتاوى، بن تيمية الحراني ، دار الوفاء، الجزء22، ص469: « وَهَذَا الَّذِي ذَكَرْنَاهُ فِي الصَّلَاةِ عَلَيْهِ وَالدُّعَاءِ ، مِمَّا اتَّفَقَ عَلَيْهِ الْعُلَمَاءُ ، فَكُلُّهُمْ يَأْمُرُونَ الْعَبْدَ إذَا دَعَا أَنْ يُصَلِّيَ عَلَى النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ كَمَا يَدْعُو ، لَا يَرْفَعُ صَوْتَهُ بِالصَّلَاةِ عَلَيْهِ أَكْثَرَ مِنْ الدُّعَاءِ ، سَوَاءٌ كَانَ فِي صَلَاةٍ ، كَالصَّلَاةِ التَّامَّةِ ، وَصَلَاةِ الْجِنَازَةِ ، أَوْ كَانَ خَارِجَ الصَّلَاةِ ، حَتَّى عَقِيبَ التَّلْبِيَةِ فَإِنَّهُ يَرْفَعُ صَوْتَهُ بِالتَّلْبِيَةِ ، ثُمَّ عَقِيبَ ذَلِكَ يُصَلِّي عَلَى النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ وَيَدْعُو سِرًّا ، وَكَذَلِكَ بَيْنَ تَكْبِيرَاتِ الْعِيدِ إذَا ذَكَرَ اللَّهَ ، وَصَلَّى عَلَى النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فَإِنَّهُ وَإِنْ جَهَرَ بِالتَّكْبِيرِ لَا يَجْهَرُ بِذَلِكَ .وَكَذَلِكَ لَوْ اقْتَصَرَ عَلَى الصَّلَاةِ عَلَيْهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ خَارِجَ الصَّلَاةِ مِثْلَ أَنْ يَذْكُرَ فَيُصَلِّي عَلَيْهِ ، فَإِنَّهُ لَمْ يَسْتَحِبَّ أَحَدٌ مِنْ أَهْلِ الْعِلْمِ رَفْعَ الصَّوْتِ بِذَلِكَ ، فَقَائِلُ ذَلِكَ مُخْطِئٌ مُخَالِفٌ لِمَا عَلَيْهِ عُلَمَاءُ الْمُسْلِمِينَ».

[6]. الفتاوى الكبرى، بن تيمية الحراني، ج2، ص364« وَأَمَّا رَفْعُ الصَّوْتِ بِالصَّلَاةِ أَوْ الرِّضَى الَّذِي يَفْعَلُهُ بَعْضُ الْمُؤَذِّنِينَ قُدَّامَ بَعْضِ الْخُطَبَاءِ فِي الْجُمَعِ ، فَهَذَا مَكْرُوهٌ أَوْ مُحَرَّمٌ ، بِاتِّفَاقِ الْأُمَّةِ ، لَكِنْ مِنْهُمْ مَنْ يَقُولُ : يُصَلِّي عَلَيْهِ سِرًّا ، وَمِنْهُمْ مَنْ يَقُولُ : يَسْكُتُ ، وَاَللَّهُ أَعْلَمُ.»

[7]. شرح أخصر المختصرات، ابن جبرين، ج8، ص5 « الخطيب يخطب فصلى على النبي صلى الله عليه وسلم فقال الجالسون كلهم: اللهم صل على محمد، بصوت واحد، فيرتج المسجد، فنهى العلماء عن ذلك، وقالوا: هذا من البدع، وكذلك كان المؤذنون إذا أذنوا، فعندما يرفع صوته بشهادة أن محمداً رسول الله يرفع صوته بالصلاة على النبي صلى الله عليه وسلم، وهذا ما ورد، إنما ورد الأمر بالصلاة والسلام على النبي صلى الله عليه وسلم سراً.»

[8]. وسائل ‏الشيعة، کتاب ‏الصلاة، أبواب ‏الذکر، باب 39، ح1: «عن ابي‏عبداللَّه‏ عليه السلام قال: قال‏ رسول‏اللَّه‏ صلي الله عليه وآله ارفعوا اصواتکم ‏بالصلاة عليِّ فإنها تذهب ‏بالنفاق».

موضوع قفل شده است