سوالاتی درباره احادیث نماز جمعه(كارشنا:رسا)

تب‌های اولیه

15 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
سوالاتی درباره احادیث نماز جمعه(كارشنا:رسا)

سلام خدمت کارشناسان محترم
من میخواستم در مورد برخی احادیث نماز جمعه سوالاتی بپرسم. بعضی هاش ترجمش سخته.

مثلا حدیث 17 باب اول نماز جمعه
فقال له: یا رسول الله، انی تهیات الی الحج کذا و کذا مرة فما قدر لی؟
این جمله معناش چیه؟

حدیث 18 همین باب: حضرت میفرمایند اگر ده بار نماز عید قربان نروم بهتر از این است که یک بار به نماز جمعه نروم.
سوال: مگر نماز عید قربان در آن زمان واجب نبوده؟ پس چرا حضرت می فرمایند بهتر است؟
علت اینکه در زمان ما نماز فطر و قربان واجب نیست، چیست؟

حدیث 27 باب 1: لینتهین اقوام عن ودعهم الجمعات، او لیختمن علی قلوبهم ثم لیکونن من الغافلین.
لطفا ترجمه دقیق این حدیث را بفرمایید

حدیث 30 باب 1 چه ربطی به نماز جمعه داره؟
اذا زاد الرجل علی الثلاثین فهو کهل....

muhammad-aga;224853 نوشت:
مثلا حدیث 17 باب اول نماز جمعه فقال له: یا رسول الله، انی تهیات الی الحج کذا و کذا مرة فما قدر لی؟ این جمله معناش چیه؟



با سلام

بادیه نشینی بحضور پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم رسید و عرضه داشت: چندین بار آماده سفر حج شده ام اما توفیق نیافتم، حضرت فرمود: نماز جمعه را دریاب که حج تهی دستان است.




muhammad-aga;224853 نوشت:
حدیث 18 همین باب: حضرت میفرمایند اگر ده بار نماز عید قربان نروم بهتر از این است که یک بار به نماز جمعه نروم. سوال: مگر نماز عید قربان در آن زمان واجب نبوده؟ پس چرا حضرت می فرمایند بهتر است؟ علت اینکه در زمان ما نماز فطر و قربان واجب نیست، چیست؟


این موضوع در حوزه فقه واجتهادی است و امام علی (ع) تاکید نماز جمعه را بیان میکنند و نماز عيد فطر و قربان در زمان حضور امام عليهالسلام واجب است و بايد به جماعت خوانده شود. و در زمان ما كه امام عليه السلام غايب است، مستحب مي‎باشد.

صلاة الجمعة فريضة، والاجتماع إليها فريضة مع الامام،
-
muhammad-aga;224853 نوشت:
حدیث 27 باب 1: لینتهین اقوام عن ودعهم الجمعات، او لیختمن علی قلوبهم ثم لیکونن من الغافلین. لطفا ترجمه دقیق این حدیث را بفرمایید


رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم فرمود:
بعضى از گروهها از ترک نماز جمعه بپرهیزند، در غیر این صورت بر دلهاى آنان مهر زده خواهد شد. آنگاه در صف غافلین در خواهند آمد.

muhammad-aga;224853 نوشت:
حدیث 30 باب 1 چه ربطی به نماز جمعه داره؟ اذا زاد الرجل علی الثلاثین فهو کهل....


هنگامی که سن مرد از سی سال گذشت ، میان سال است و وقتی که از چهل سال گذشت ، شیخ و پیر ، نامیده می شود .

ظاهرا مرحوم شیخ حر این حدیث را در اینجا هم علاوه در باب
48 ـ باب تأكد كراهة ترك العشاء للكهل والشيخ. نیز آورده است شاید اشتباه از نساخ باشد .

muhammad-aga;224853 نوشت:
فقال له: یا رسول الله، انی تهیات الی الحج کذا و کذا مرة فما قدر لی؟

با سلام و تشکر از پاسخ شما
جمله فما قدر لی، دقیقا به چه معنا است. قدر مگر متعدی نیست؟ میشه یه مثال دیگه با فعل قدر بزنید که از مثل این ساختار باشه؟

ضمنا پاسخ به این سوال رو هم فراموش کردید. چرا در زمان غیبت این نماز های اجتماعی واجب تخییری هستند؟


با سلام

قال أبو عبد
الله عليه السلام: لقد حضر الغدير اثنا عشر ألف رجل يشهدون لعلي بن أبي طالب عليه

السلام فما قدر على أخذ حقه ..

كان يسمع أبو إبراهيم الكوفيّ من الصّادق(عليه السلام) حديثاً إذ دخل رجل من موالي بني اُميّة، فانقطع الكلام، فعاد إلى الصّادق(عليه السلام) خمسة عشر مرّة لاستتمام الكلام فما قدر عليه إلاّ في السنة الثانية ..

گفتیم که استنباط فقها از شرع تخییر در زمان غیبت است.

خیر البریه;225068 نوشت:
قال أبو عبد الله عليه السلام: لقد حضر الغدير اثنا عشر ألف رجل يشهدون لعلي بن أبي طالب عليه السلام فما قدر على أخذ حقه .. كان يسمع أبو إبراهيم الكوفيّ من الصّادق(عليه السلام) حديثاً إذ دخل رجل من موالي بني اُميّة، فانقطع الكلام، فعاد إلى الصّادق(عليه السلام) خمسة عشر مرّة لاستتمام الكلام فما قدر عليه إلاّ في السنة الثانية .. گفتیم که استنباط فقها از شرع تخییر در زمان غیبت است.

با سلام
بعد از اینکه پست قبلی رو فرستادم، به ذهنم رسید دو نوع میتوان ترجمه کرد
برای حچ آماده شدم اما قدرت بر آن پیدا نکردم: در این صورت باید می گفت: فما قدرت علیه
برای حج آماده شدم اما مقدر نبود و قسمت نشد: که در این صورت قدر با تشدید است و مجهول: فما قُدِّرَ لی

آیا میتوایم این طور ترجمه کنیم؟

خیر البریه;225068 نوشت:
گفتیم که استنباط فقها از شرع تخییر در زمان غیبت است.

ببخشید آخه یه نفر همین سوال رو از من پرسید، من گفتم اختلاف فقها در وجوب تخییری نماز جمعه به خاطر وجود روایات مختلف درباره نماز جمعه است. بعد اون پرسید مگه توی روایات چی اومده که علما اختلاف کردند.
گفتم نمیدونم.
حالا خواستم از شما بپرسم کسانی که نماز جمعه رو در زمان غیبت واجب تخییری میدونند دلیلشون چیه؟ طبق چه مبنایی نماز عید فطر و قربان رو واجب تخییری میدونند؟

muhammad-aga;225100 نوشت:
ببخشید آخه یه نفر همین سوال رو از من پرسید، من گفتم اختلاف فقها در وجوب تخییری نماز جمعه به خاطر وجود روایات مختلف درباره نماز جمعه است. بعد اون پرسید مگه توی روایات چی اومده که علما اختلاف کردند. گفتم نمیدونم. حالا خواستم از شما بپرسم کسانی که نماز جمعه رو در زمان غیبت واجب تخییری میدونند دلیلشون چیه؟

با سلام

محور و مركز اختلاف در مسئله، لزوم وجود امام یا اذن امام در اقامه نماز جمعه است. این اختلاف و تشتت كه از وجوب تا حرمت درباره آن رأی وجود دارد، عوامل متعددی دارد كه مهم‌ترین آنها ابهام در موضوع اساسی نقش ولایت در حكم نماز جمعه است.

روایاتی كه راجع به نماز جمعه وارد شده‌اند می­‌توان به سه دسته تقسیم كرد:

دسته اول اخباری هستند كه اجمالاً بر اصل وجوب نماز جمعه دلالت می­كنند و بعد از انعقاد و تحقق شروط اقامه نماز جمعه، وجوب سعی به سوی نماز جمعه از آنها متبادر می‌شود. گرچه اطلاق این روایات این توهم را ایجاد می­كند كه نماز جمعه واجب عینی در هر زمان و در هر مكان حتی در عصر غیبت است.

دسته دوم روایاتی‌اند كه برای وجوب نماز جمعه شرط امام یا نائب او را بیان می­كنند و اقامه نماز جمعه را از وظائف و منصب امام می­دانند.(در بعضی از روایات شرط حضور امام را ذکر نموده است.از آن جمله:
عن أَبِي جَعْفَرٍ الْبَاقِرِ ع قَالَ صَلَاةُ الْجُمُعَةِ فَرِيضَةٌ وَ الِاجْتِمَاعُ إِلَيْهَا فَرِيضَةٌ مَعَ الْإِمَام؛ نماز جمعه و اجتماع بر نماز جمعه با وجود امام واجب است)

دسته سوم روایاتی هستند كه از آنها اقامه نماز جمعه استظهار شده است كه ائمه(ع) شیعیان را در عصر غیبت ترخیص اقامه نماز جمعه داده­اند و بر این ترخیص جواز یا وجوب اقامه نماز جمعه مترتب می­شود.

همین سه دسته روایات منشأ اختلاف فقها شده‌اند. لذا آن دسته از فقهایی كه قائل به حرمت نماز جمعه در عصر غیبت شده‌اند می­گویند: امامت نماز جمعه از مناصب خاص امام معصوم است و بدون اذن او نمی­شود اقامه نماز جمعه كرد. چون در عصر غیبت اذن نداریم، لذا اقامه نماز جمعه غصب منصب امامت از امام معصوم است و جائز نیست.

muhammad-aga;225100 نوشت:
طبق چه مبنایی نماز عید فطر و قربان رو واجب تخییری میدونند؟

نماز عیدین در زمان غیبت واجب نیست:

رک:
http://www.askdin.com/thread13724.html

muhammad-aga;225100 نوشت:
با سلام بعد از اینکه پست قبلی رو فرستادم، به ذهنم رسید دو نوع میتوان ترجمه کرد برای حچ آماده شدم اما قدرت بر آن پیدا نکردم: در این صورت باید می گفت: فما قدرت علیه برای حج آماده شدم اما مقدر نبود و قسمت نشد: که در این صورت قدر با تشدید است و مجهول: فما قُدِّرَ لی آیا میتوایم این طور ترجمه کنیم؟


با سلام

در قدیمی ترین کتاب لغت یعنی العین آمده :

باب القاف والدال والراء معهما ق د ر، ق ر د، ر د ق، د ق ر، ر ق د مستعملات قدر: القدر: القضاء الموفق، يقال: قدره الله تقديرا.
وإذا وافق الشئ شيئا قيل: جاء على قدره.
والقدرية: قوم يكذبون بالقدر.
والمقدار: اسم القدر إذا بلغ العبد المقدار مات.

والاشياء مقادير أي لكل شئ مقدار وأجل.
والمطر ينزل بمقدار اي بقدر وقدر (مثقل ومجزوم)، وهما لغتان.
والقدر: مبلغ الشئ.
وقول الله عز وجل -: " وما قدروا الله حق قدره "، أي ما وصفوه حق صفته.
وقدر على الشئ قدرة أي ملك فهو قادر.
واقتدرت الشئ: جعلته قدرا.
والمقتدر: الوسط، ورجل مقتدر الطول.
وقول الله عز وجل -: " عند مليك مقتدر " أي قادر.
وقدر الله الرزق قدرا يقدره أي يجعله بقدر وسرج قدر ونحوه أي وسط، وقدر (يخفف ويثقل).
وتصغير القدر قدير بلاهاء، ويؤنثه العرب.
والقدير: ما طبخ من اللحم بتوابل، فإن لم يكن بتوابل فهو طبيخ.
ومرق مقدور أي مطبوخ.
والقدار: الطباخ الذي يلي جزر الجزور وطبخها.

وقدرت الشئ أي هيأته.

اما از آنجا که حج رزق و تقدیر الهی است (
اللّهُمَّ اجعل لي فيما تَقضي وَتُقدّر من الامورالمحتومَةِ ، وفيما تُفَرقُ به بَين الحلالِ من الأمر الحكيم في لَيلَةِ القَدر ، وفيالقضاءِ الذي لا يُردُّ ولا يُبدَّلُ ، أن تُصلّي على مُحمّدٍ وآلِ مُحمّدٍ ، وأن تكتُبني من حُجّاجِ بَيتكَ الحرامِ ، المَبرُورْ حَجّهُمُ ، المَشكُور سَعيهُمُ ..) معنای تقدیر وتوفیق میدهد



ودر اخبار :

عبد الرزاق عن معمر عن الزهري أن رجلا جاء إلى النبي صلى الله عليه و سلم حين أصبح فقال إنها كانت معي سورة فذهبت لأقرأها فما أقدر عليها فقال له آخر وأنا أيضا كانت معي فما قدرت عليها قال ما أدري أرجلان أم ثلاثة فدخلوا على النبي صلى الله عليه و سلم فقال إنها رفعت في قرآن رفع

وَصَلَّيْتُ مَا قُدِّرَ لِي فَنَعَسْتُ فِي صَلَاتِي

ما يمنع أحدكم إذا عسر عليه أمر معيشته أن يقول إذا خرج من بيته بسم الله على نفسى ومالى ودينى اللهم رضنى بقضائك وبارك لى فيما قدر لى حتى لا أحب تعجيل ما أخرت ولا تأخير ما عجلت (ابن السنى فى عمل يوم وليلة عن ابن عمر)


فَجَلَسَ عُمَرُ عَلىَ الْمِنْبَرِ فَلَمَّا سَكَتَ الْمُؤَذِّنُ قَامَ فَأَثْنَى عَلَى اللَّهِ بِمَا هُوَ أَهْلُهُ ثُمَّ قَالَ أَمَّا بَعْدُ أَيُّهَا النَّاسُ فَإِنِّى قَائِلٌ مَقَالَةً قَدْ قُدِّرَ لِى أَنْ أَقُولَهَا لاَ أَدْرِى لَعَلَّهَا بَيْنَ يَدَىْ أَجَلِى ..

رسا;225439 نوشت:
دسته دوم روایاتی‌اند كه برای وجوب نماز جمعه شرط امام یا نائب او را بیان می­كنند و اقامه نماز جمعه را از وظائف و منصب امام می­دانند.(در بعضی از روایات شرط حضور امام را ذکر نموده است.از آن جمله: عن أَبِي جَعْفَرٍ الْبَاقِرِ ع قَالَ صَلَاةُ الْجُمُعَةِ فَرِيضَةٌ وَ الِاجْتِمَاعُ إِلَيْهَا فَرِيضَةٌ مَعَ الْإِمَام؛ نماز جمعه و اجتماع بر نماز جمعه با وجود امام واجب است)

با سلام و عرض تشکر
آیا معنای امام در این روایت به معنای امام معصوم است یا به معنای امام جمعه؟
من که این حدیث رو قبلا خوندم، فکر کردم منظور امام جمعه است. یعنی نماز جمعه واجبه ولی اگر امام جمعه ای در اون منطقه نباشه واجب نیست.

رسا;225439 نوشت:
دسته سوم روایاتی هستند كه از آنها اقامه نماز جمعه استظهار شده است كه ائمه(ع) شیعیان را در عصر غیبت ترخیص اقامه نماز جمعه داده­اند و بر این ترخیص جواز یا وجوب اقامه نماز جمعه مترتب می­شود.

اگر ممکنه یک روایت به عنوان نمونه ذکر کنید.

muhammad-aga;225489 نوشت:
اگر ممکنه یک روایت به عنوان نمونه ذکر کنید.

با سلام

پیامبر اکرم(ص)فرمودند: «کتب علیکم الجمعة و فریضة واجبة الی یوم القیمة»

امام صادق(ع):«انما فرض الله عزوجل علی الناس من الجمعة الی الجمعة خمسا و ثلاثین صلاة منها صلاة واحدة فرضها عزوجل فی جماعة وهی الجمعة و وضعها عن تسعة».

صحیحه زراره:«محمد بن الحسن باسناده عن الحسین بن سعید، عن ابن ابی عمیر، عن عمر بن اذینه، عن زراره قال ابو جعفر(ع) : الجمعةُ واجبة علی مَن إن صلّی صلاةَ الغداة فی اهله اَدرَکَ الجمعةَ»: کسی که صلاة صبحش را در منزلش بخواند، و راه بیفتد که صلاة الجمعه را درک کند، صلاة الجمعه برایش واجب می شود(این روایت اطلاق دارد و مختص زمان حضور نیست)

muhammad-aga;225489 نوشت:
با سلام و عرض تشکر
آیا معنای امام در این روایت به معنای امام معصوم است یا به معنای امام جمعه؟
من که این حدیث رو قبلا خوندم، فکر کردم منظور امام جمعه است.

در این رابطه اختلاف است و احتمال هر دو داده شده است.اگر امام معصوم(ع) مراد باشد نماز جمعه بدون حضور ایشان نباید خوانده شود و اگر منظور امام جمعه باشد منعی نیست.

رسا;225982 نوشت:
با سلام پیامبر اکرم(ص)فرمودند: «کتب علیکم الجمعة و فریضة واجبة الی یوم القیمة» امام صادق(ع):«انما فرض الله عزوجل علی الناس من الجمعة الی الجمعة خمسا و ثلاثین صلاة منها صلاة واحدة فرضها عزوجل فی جماعة وهی الجمعة و وضعها عن تسعة». صحیحه زراره:«محمد بن الحسن باسناده عن الحسین بن سعید، عن ابن ابی عمیر، عن عمر بن اذینه، عن زراره قال ابو جعفر(ع) : الجمعةُ واجبة علی مَن إن صلّی صلاةَ الغداة فی اهله اَدرَکَ الجمعةَ»: کسی که صلاة صبحش را در منزلش بخواند، و راه بیفتد که صلاة الجمعه را درک کند، صلاة الجمعه برایش واجب می شود(این روایت اطلاق دارد و مختص زمان حضور نیست)

با سلام و تشکر از زحمات شما
این روایاتی که فرمودید همشون مطلقند و دلالت بر وجوب میکنند.
منظور من این بود که روایاتی رو ذکر کنید که ازشون ترخیص استفاده میشه؟ یعنی روایاتی که ظاهرشون نماز جمعه رو در زمان غیبت واجب نمیدونه.

muhammad-aga;225992 نوشت:
با سلام و تشکر از زحمات شما
این روایاتی که فرمودید همشون مطلقند و دلالت بر وجوب میکنند.
منظور من این بود که روایاتی رو ذکر کنید که ازشون ترخیص استفاده میشه؟ یعنی روایاتی که ظاهرشون نماز جمعه رو در زمان غیبت واجب نمیدونه.

با سلام
شما از بنده نمونه ای برای ترخیص اقامه جمعه در زمان غیبت خواستید که در نتیجه آن، جواز یا وجوب اقامه نماز جمعه استفاده شود (یعنی ائمه(ع)رخصت و اجازه داده باشند که در زمان غیبت نماز جمعه اقامه شود)


اما روایتی که خواسته بودید:
امام سجاد(ع) در صحیفه سجادیه در مورد عید اضحی و جمعه می فرمایند:

اللهم ان هذا المقام لخلفائک، و اصفیائک و مواضع امنائک، فی الدرجة الرفیعة التی اختصصتهم بها، قد ابتزّوها و انت المقدر لذلک لایغالب امرک و لایجاوز المحتوم من تدبیرک کیف شئت، و أنی شئت و لما انت اعلم به، غیر متهم علی خلقک، ولا لإرادتک، حتی عاد صفوتک روخلفائک مغلوبین مقهورین مبتزین، یرون حکمک مبدّلاً، و کتابک منبوذاً و فرائک محرفة عن جهات اشراعک و سنن نبیک متروکة.[صحیفه سجادیه دعای چهل و هشتم، روز اضحی و جمعه، ص364]

حضرت آیت­الله العظمی بروجردی(رض) فرموده است:
هذا الدعا فی یوم الجمعة من اول الدلائل علی ان امامة الجمعة ایضاً کانت من المناصب المغضوبة بتبع غصب الخلافه.[البدر الزاهر، ص25]

صاحب جواهر می­فرمایند:
در دعا مواضع متعددی وجود دارد که دلالت بر مطلوب می­کند و خنده­دار است که انسان این مقام را برای امام معصوم و امام جماعت، برای هر دو، بداند.

بنابراین سخن این بزرگان روشن است که این دعا دلالت می­کند که امامت نماز جمعه یکی از مناصب ائمه(ع) است .بنابراین در زمان غیبت که امام معصوم(ع) ظهور ندارند نماز جمعه واجب نیست.

رسا;226313 نوشت:
اما روایتی که خواسته بودید: امام سجاد(ع) در صحیفه سجادیه در مورد عید اضحی و جمعه می فرمایند: اللهم ان هذا المقام لخلفائک، و اصفیائک و مواضع امنائک، فی الدرجة الرفیعة التی اختصصتهم بها،

با سلام و تشکر از کارشناسان محترم
اگر ممکنه احادیث دیگری رو که دلالت بر مخصوص بودن منصب امام جمعه به ائمه علیهم السلام دارند بفرمایید.

من در زندگی شیخ انصاری (ره) خوندم که ایشون در سن 18 سالگی وقتی از دزفول به کربلا برای تحصیل رفتند، اساتید اون مدرسه خواستند شیخ انصاری رو امتحان کنند، به ایشون گفتند ما شنیدیم یکی از علمای دزفول نماز جمعه میخونه در حالی که نماز جمعه در زمان غیبت حرامه.
شیخ انصاری 18 دلیل بر وجوب نماز جمعه در عصر غیبت میاره به طوری که همه قانع میشن. و بعد همه 18 دلیل رو رد میکنه.


سوال بعدی من اینه که خوب خمس گرفتن هم از شئون امام علیه السلام است. چون احادیث زیادی مربوط به غصب شدن حقشون نسبت به خمس داریم. لا اقل سهم امام که حتما مربوط به امام علیه السلام است. پس چرا علماء خمس میگیرند؟


ijtihad.ir/modules.php?op=modload&nameسلام "براي مطالعه بيشتر ميتونيد به اين سايت مراجعه كنيد.

موضوع قفل شده است