از ازدواجم پشیمونم!

تب‌های اولیه

28 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
از ازدواجم پشیمونم!

سلام مهری هستم و میخاهم نگرانی بزرگ زندگیم رو باشما در میون بذارم

4 ماهه که با پسر عمه ام که شغل آزاد دارد ازدواج کرده ام و از لحاظ کفویت فکر میکنم به هم نخورییم.مشکل من قد او و شغل وتحصیلاتش است و از لحاظ اخلاق و معرفت و ایمان چیزی کم ندارد. اما به خاطر هم کلاسیانی که میبینم و ازدواجشان را باخودم مقایسه میکنم پشیمان میشوم . ازلحاظ مالی هم خیلی وضع خوبی ندارد اما جوان به اصطلاح کاریی است.تحصیلات در حد دیپلم و قد 170 س دارد خودم دانشجوی کارشناسی ام و قصد ادامه تحصیل دارم و قد 166 دارم .مادر و پدرم از این ازدواج بسیار راضی بودند وهمین عامل بزرگی برای ازدواج با ایشان شد . به نظر شما چه کار کنم .آیا نگرانی ام باطلاق وفرصت جدید دیگر حل خواهد شد؟

می خواستم این را هم بگویم وقتی در جمع خوابگاه ودوستانم قرار می گیرم از از دواجم پشیمان میشوم احساس میکنم همه کسان آشنایم که موقعیت من را دارند یک فرصت بسیار مناسب تر نصیبشان شده و حتی آنها ازاین ازدواج من بسیار تعجب کردند فکر نمی کنم کسی خواهان ازدواجی شبیه ازداواج من باشه، همیشه فکر میکنم باید برای مو قعیت بهتر صبر میکردم و خیلی روی حرف پدر ومادرم حساب باز نمی کردم چرا که آنها من را به خوبی درک نمیکنند و فقط به قول خودشان دنبال یک انسان سر به راه بودند،

بنام خدا.
سلام.

mehri.mehri;223803 نوشت:
آیا نگرانی ام باطلاق وفرصت جدید دیگر حل خواهد شد؟

امیدوارم بزرگواران اسک دین پست هارو تبدیل به تاپیک کنن چون به اینجا مربوط نمیشه.
شما واقعاً فکر میکنید با طلاق مشکلتون حل میشه؟بخاطر چی؟بخاطر قد؟حالا ما قبل از ازدواج بگیم طرف ملاکش قد بوده اما بعد از ازدواج شما دارید تعیین ملاک میکنید؟این نابودی محضه خواهر.دلم برای همسرتون میسوزه.قدرشو بدونید.موفق باشید.
آی خدا بازم مادیات و مادی نگری!!!!!!!!!!!!!!!!!:god:

سلام
خواهر گرامی دقت کنید که این ملاکهای شما که پشیمانتان میکند همه معیار هایی بین بعضی از مردم است و در نهایت بی اعتبار است ,
چند وقت پیش یکی از اساتید مان به رحمت خدا رفت که دکترای فلان از آمریکا داشت و من بیشتر بداخلاقیهای این آدم در ذهنم مانده, فکر میکنید مدرک فلان به دردش خواهد خورد؟

به نام خدا
سلام

ممنون كه به ما اعتماد كرده و سوالتون را مطرح كرديد.
اجازه ميدين چند تا سوال بپرسم؟

اول اينكه زماني كه مجرد بودين ؛ معيارتون براي ازدواج چي بود ؟
دوم : فكر مي كنيد تداوم يك زندگي مشترك به چي بستگي داره ؟
سوم اينكه به نظرتون ايمان و اعتقاد و شخصيت پرتلاش يك مرد براي يك زندگي مفيدتره يا اينكه قد بلند و تحصيلات او ؟
ممنون ميشم جوابمو بدين

mehri.mehri;223803 نوشت:
4 ماهه که با پسر عمه ام که شغل آزاد دارد ازدواج کرده ام و از لحاظ کفویت فکر میکنم به هم نخورییم.مشکل من قد او و شغل وتحصیلاتش است و از لحاظ اخلاق و معرفت و ایمان چیزی کم ندارد. اما به خاطر هم کلاسیانی که میبینم و ازدواجشان را باخودم مقایسه میکنم پشیمان میشوم . ازلحاظ مالی هم خیلی وضع خوبی ندارد اما جوان به اصطلاح کاریی است.تحصیلات در حد دیپلم و قد 170 س دارد خودم دانشجوی کارشناسی ام و قصد ادامه تحصیل دارم و قد 166 دارم .مادر و پدرم از این ازدواج بسیار راضی بودند وهمین عامل بزرگی برای ازدواج با ایشان شد . به نظر شما چه کار کنم .آیا نگرانی ام باطلاق وفرصت جدید دیگر حل خواهد شد؟

سلام

اگر تو یه جزیره تک و تنها با ایشون بودید و شاهد سرکوفت و...کسی هم نبودید
باز این حرفا رو میزدید؟

از لحاظ قد که بهم میاید
الحمدلله خانواده هاتونم که راضی و حامی

ایمان و اعتقاداتشم که خوب...
این خودش کم چیزی نیست
مگر اینکه ایمان و اعتقادات شما در حد ایشون نباشه
و رضایت و تعریف و تمجید خلق رو بیشتر از رضایت خدا ارزش قائلید و...

شما فکر کن یه شوهر با قد 180 داشتید
یه لیسانس الکی هم که الان خیلیها به زور پولم که شده از دانشگاه های متفرقه دارن
ولی در عوض با هزار تا دختر در ارتباطه
کلی رابطه نا مشروع داشته
پول حروم سر سفره شما بیاره و...

خلاصه احساس میکنم شما بیشتر از اینکه به نظر خودتون احترام بزارید
دارید به نظر و سلیقه دوستان و اطرافیانتون توجه میکنید

نقل قول:
می خواستم این را هم بگویم وقتی در جمع خوابگاه ودوستانم قرار می گیرم از از دواجم پشیمان میشوم احساس میکنم همه کسان آشنایم که موقعیت من را دارند یک فرصت بسیار مناسب تر نصیبشان شده و حتی آنها ازاین ازدواج من بسیار تعجب کردند فکر نمی کنم کسی خواهان ازدواجی شبیه ازداواج من باشه، همیشه فکر میکنم باید برای مو قعیت بهتر صبر میکردم و خیلی روی حرف پدر ومادرم حساب باز نمی کردم چرا که آنها من را به خوبی درک نمیکنند و فقط به قول خودشان دنبال یک انسان سر به راه بودند

سلام

برین خدا رو شکر کنین با این اوضاع ازدواج موفق داشتین
این تفکرات شما ناشی از چشم و هم چشمی هست!(یعنی توجه کردن به ظاهر فریبنده زندگی دیگران!)

بهتره رابطتون و با دخترای بد که شیطان واقعی هستن قطع کنی خواهر عزیز...همین ها هستن که باعث طلاق در بین زوجین میشوند!

بهتره الان که نیمی از دین خودت و بدست آوردی تلاش کنی تا کاملش کنی بسیاری از ما هنوز اندر خم پیچ اول زندگی هستیم!(یعنی هنوز جاده آسفالته رو پیدا نکردیم...چه برسه به طی طریق!)

در ضمن هیچ وقت حال و نبین ...آینده کار و ببین!

موفق باشید

به نظر من قد که مهم نیست بگید عقلش چقدره؟
آیا ادم عاقلی هست ؟

mehri.mehri;223800 نوشت:
سلام مهری هستم و میخاهم نگرانی بزرگ زندگیم رو باشما در میون بذارم

میدونم این پست رو بذارم یا دوستان فحش میدن یا مدیر های گرامی حذفش میکنن !!!
به نظر من هر چه سریع تر از ایشون طلاق بگیرید !! شما لیاقت ایشون رو ندارید !! فکر کردید شما ملکه زیبایی یا سوپر مدل هستید که اینقدر راحت از وضع ظاهری شوهرتون انتقاد میکنید ؟؟ فکر کردید اون خوشگل تر از شما رو میبینه همین فکرا رو میکنه ؟؟ خودتون چه حسی بهتون دست میده اگر شوهرتون به خاطر یکی که از شما خوشگل تره ولتون کنه ؟؟؟؟
مدرک ؟؟؟ تو میخوای با مدرک شوهرت ازدواج کنی ؟؟
فکر کردی مدرک همه چیز زندگی هست ؟؟؟ فکر کردید اونایی که مدرک دارن مثا با کلاس ترن ؟؟؟؟فکر کردی خودت رفتی دانشگاه کهکشان راه شیری رو فتح کردی ؟؟؟؟
در ضمن این چیزیه که این روز ها خیلی باب شده !! توجه به ظاهر !!! وقتی ملاک ازدواج فقط زیبایی باشه اولا طبق حدیث که فکر کنم از امام علی هست (مطمین نیستما !!!!!) ازدواجی که ملاکش فقط زیبایی هست خدا بهش نظر نمیکنه !!!
و دوما بعد از اینکه جذابیت 2 طرف برا هم دیگه از بین رفت ( میدونید که منظورم چیه !!!!) اونوقت اختلاف نظر ها و جنگ و جدل ها شروع میشه !!! نتیجه میشه چی؟؟ ازدواج های یه ساله !!!!

mehri.mehri;223800 نوشت:
سلام مهری هستم و میخاهم نگرانی بزرگ زندگیم رو باشما در میون بذارم

یه مشکلی دیگه ای هم که هست بحث پول پرستی خانوماست !! البته آقایونم اینجوری هستن ولی کمتر !!
پول برا کی مونده ؟؟؟؟ من 2-3 ماه پیش داشتم از جلو یه مسجدی رد میشدم که مراسم ختم داشتن توش !! تو یه ردیف که فامیل های درجه اول ماشینشون رو پارک کرده بودن دقیقا یادمه 8 تا ماشینیش پارک بود که جمع قیمت این 8 تا ماشین تقریبا 2.5 میلیارد بود !!ولی اونی که این همه ثروت داشته یه قرونش هم به دردش نخورده !!!منظورم اینه که پول فاکتور مهمی نیست !!!نمیگم برید تو یه خونه 10 متری رو حصیر زندگی کنید !! ولی خودتون گفتید که آدم کاری هست !! بنابراین کار میکنه و از نظر مالی مشکلی نخواهد بود !!!
و اینکه بیشتر به فکر حلال بودن پول باشید !! اصطلاحی که ما برا پولدارا به کار میبریم اینه که میگیم توپ تکونشون نمیده !! ولی اگر مالشون حروم باشه من خودم به عین دیدم که چه راحت زندگیشون از هم پاشیده و بدبخت شدن حتی بدون شلیک توپ !!!من خودم مخالف حرفای کلیشه ای زدن هستم ولی اینو خودم به عین دیدم !!
و یه چیز دیگه !! هیچ انسانی کامل نیست !! هیچ کی !! شما هم کامل نیستی !! مشکل شما دخترا اینه که توقع دارید یه پسر شاهزاده ی خوشگل و خوشتیپ و تحصیل کرده و پولدار و با کلاس و .... با یه بنز سفید (قدیما میگفتن اسب سفید !!!!!) بیاد خواستگاریتون !! نتیجه چی میشه ؟؟؟ این که دیگه از بوی ترشی که از دختر خانومای ترشده بلند میشه نه میتونی سوار مترو و اتوبوس و .. شی نه میتونی مهمونی یا جایی بری !!:Khandidan!::Khandidan!::Khandidan!:

آقا امیر رضا خیلی داغ کرده.یکی یه سطل آب سرد بریزه روش.
ولی واقعا امان از ملاک های ازدواج این دوره زمونه.

امیر حسین;224834 نوشت:
آقا امیر رضا خیلی داغ کرده.یکی یه سطل آب سرد بریزه روش.
ولی واقعا امان از ملاک های ازدواج این دوره زمونه.

داغ نکردم ولی بعضی وقتا ناراحت میشم !!!! مثلا الان !! فکر کردید چی شده که الان ازواجا اینقدر کوتاه شده ؟؟؟
باورتون میشه من ازدواجی دیدم که عروس داماد وسط ماه عسل برگشتن و طلاق گرفتن !!؟؟؟!! عمر ازدواجشون زیر 10 روز بود !! همین سطحی نگری هاست که اینجوری شده دیگه !!

سلام
می دونید توی جامعه به زنی که طلاق گرفته چجوری نگاه می کنن؟
یه زنی که شوهرش معتاد بوده یا سرش هوو آورده و زنه طلاق گرفته از نیش زبون و نگاه بد مردم در امان نیست چه برسه به کسی که به خاطر قد و تحصیلات شوهرش رو ترک کرده..
دید مردم نسبت به شما این میشه: کسی که به خاطر قد و تحصیلات شوهرش رو ترک کرده..
اگر هم جدا بشید و دوباره فرصت ازدواج پیدا کنید احتمالا طرف مقابل شبیه خود شما می شه.. کسی که شاید به خاطر زیبایی و تحصیلات و پول و .. شما رو ترک کنه.
یه چیز دیگه: دلیل شما منطقی نیست. اگر نفرینتون کنه چی؟ یا حتی نفرین نکنه ولی دلش بشکنه.. شما می تونید خوشبخت بشید؟
مامانم می گفت یه دوستی داشت که به اصطلاح خیلی کلاسش بالا بود! این دختره با کسی ازدواج می کنه که پدر و مادرش عشایر بودن. دختره جوری عکس مادرشوهر و پدرشوهرشو می گرفت دستش و قربون صدقه شون می رفت که اطرافیان جرات نمی کردن بد برخورد کنن!
به خاطر اخلاق خوب شوهرت بهش افتخار کن! قیافه و تحصیلات کم کم عادی میشه اون چیزی که زندگی رو شیرین می کنه اخلاق خوبه..

amirreza1990;224811 نوشت:
مشکل شما دخترا اینه که توقع دارید یه پسر شاهزاده ی خوشگل و خوشتیپ و تحصیل کرده و پولدار و با کلاس و .... با یه بنز سفید (قدیما میگفتن اسب سفید !!!!!) بیاد خواستگاریتون !!

همه اینطوری نیستند.
amirreza1990;224811 نوشت:
نتیجه چی میشه ؟؟؟ این که دیگه از بوی ترشی که از دختر خانومای ترشده بلند میشه نه میتونی سوار مترو و اتوبوس و .. شی نه میتونی مهمونی یا جایی بری !!

حرفاتون خیلی توهین آمیزه. نسبت به کسانی که با میل و رغبت تجرد رو انتخاب کردن و عالی هم زندگیشون رو می کنن و راضین.:Narahat az:

باران☂;224841 نوشت:
همه اینطوری نیستند.

حرفاتون خیلی توهین آمیزه. نسبت به کسانی که با میل و رغبت تجرد رو انتخاب کردن و عالی هم زندگیشون رو می کنن و راضین.:narahat az:


من منظورم اون دسته ای که شما گفتید نبود !!!! درسته بعضی ها که خودشون انتخاب میکنن مجرد بمونن آدمای محترم و خوبی هستن ولی بقیه که به خاطر ظاهر هی منتظرن یکی بهتر گیرشون بیاد اینطوری نیستند !! و البته لفظ ترشیده به اون ها اطاق میشه نه بقیه که شرافتمندانه راه تجرد رو انتخاب کردن !!

فقط یه چیز بهتون میگم:

برید ایمانتون رو قوی کنید........برید هدفتون رو پیدا کنید.........

mehri.mehri;223803 نوشت:
4 ماهه که با پسر عمه ام که شغل آزاد دارد ازدواج کرده ام و از لحاظ کفویت فکر میکنم به هم نخورییم.مشکل من قد او و شغل وتحصیلاتش است و از لحاظ اخلاق و معرفت و ایمان چیزی کم ندارد. اما به خاطر هم کلاسیانی که میبینم و ازدواجشان را باخودم مقایسه میکنم پشیمان میشوم . ازلحاظ مالی هم خیلی وضع خوبی ندارد اما جوان به اصطلاح کاریی است.تحصیلات در حد دیپلم و قد 170 س دارد خودم دانشجوی کارشناسی ام و قصد ادامه تحصیل دارم و قد 166 دارم .مادر و پدرم از این ازدواج بسیار راضی بودند وهمین عامل بزرگی برای ازدواج با ایشان شد . به نظر شما چه کار کنم .آیا نگرانی ام باطلاق وفرصت جدید دیگر حل خواهد شد؟

سلام خدمت شما
خدا رو صدها ملیارد بار شکر کنید که شوهری سر براه و سالم گیرتون اومده
هم اتاقی محترم بنده 190 قدشون هست. بسیار خوش تیپ و خوش قیافه هستند. وضع مادیشون توپ هست و دانشجوی دکتری در یکی از بهترین دانشگاه های تهران...
ولی....
فکر نمی کنم گناهی باشه که مرتکب نشده باشه (به قول خودش)
نمی خوام قضیه رو بیشتر بشکافم
ولی تمام خاله های پارک لاله میشناسنش! (بیشتر شب ها بیرون هستند و ...)
خدا رو شکر کنید بابت این شوهری که بهتون ارزانی کرده

سلام، به نظر من نگاه شما به ازدواجتون، خیلی رو نگاه بقیه به ازدواج شما تاثیرگذاره.
منم 4 ماهه ازدواج کردم و همسرم تقریبا شرایطی شبیه شرایط همسر شما دارن، قد ایشون هم بلند نیست، تازه یه خورده هم بدترهم هست شرایطشون فک کنم.چون اولا من مشهدی ام و ایشون تبریزی( ما با واسطه با هم آشناشدیم و قبل ازدواج اصلا همدیگه رو ندیده بودیم و نمی شناختیم.) و ثانیاچون تا الان مشغول تحصیل بودن، الان نه شغل دارن و نه پول. تاااازه الانم مشغول خدمت مقدس سربازی ان و تو این دو ماه آموزشیشون گوشی هم ندارن و ما فقط یکبار اونم به مدت یک روز همدیگه رو دیدیم:grye:. ولی چون الحمدالله انسان مومنی هستن و ملاکهایی که من مدنظرم بود رو دارن واز اون مهمتر خانوادم قبولشون دارن و پسندیدنشون، بارها و بارها توی دانشگاه بروبچ رمز موفقیت من رو تو داشتن همچین همسری سوال می کنن. حتی بچه هایی هم که زیاد داعیه مومن بودن ندارن و دنبال همسر مومن نیستن هم، سوالشون اینه که چه طور با کسی ازدواج کردی که همه ملاکهایی که قبل ازدواج می خواستی رو داره ...
وقتی شما خودتون راجع به ازدواجتون اینجوری فکر می کنین، قطعا باید انتظار داشته باشین همکلاسی ها و دوستانتون هم اینطور قضاوت کنن در مورد ازدواجتون. وقتی شما دید منفی دارین فقط دنبال عیب های ازدواجتون و همسرتون می گردین، و چون بنده خدا عیب خاص و بزرگی نداره، الکی به قدش و بی پولیش گیر میدین.
به نظر من شما اصلا نباید در این موردها فکر کنین و اصلا هم نباید مطرحش کنین، اگه احساس می کنین علاقتون به همسرتون کمه، اولا به هیچ کس حتی با خودتون نگین که من شوهرمو دوست ندارم. عوضش همیشه از خدا بخواین علاقه ی شما به همدیگه رو زیاد کنه ثانیا هروقت این فکر میاد تو ذهنتون که همسرتون رو دوست ندارین، به خوبی هاش فک کنین، به محبت هایی که بهتون کرده و به علاقه ای که بهتون داره. قبول دارم گاهی همسر آدم یه کاری می کنه که از دستش ناراحت یا عصبی میشی و اشتباهی فک می کنی دیگه دوسش نداری، ولی همون موقع هم که تو اوج عصبانیت هستی اگه به علاقه ای که هست فکر کنی، سریع آتیشت خاموش می شه . ثالثا اصلا به طلاق فکر نکنین. من نمی دونم چه جوری انقدر راحت این واژه رو به زبون میارین. می دونی این حقیقت، مبغوض ترین حلال نزد خداست؟ واین یعنی آدم تا کارد به استخوونش نرسه نباید این بحث رو پیش بکشه، چه برسه به این که الحمدالله همسر شما، کسی هستش که خیلی ها آرزوی ازدواج باهاش رو دارن و خودتون می گین انسان پاکی هستن. من یکی از دوستام به خاطر اینکه همسرش با کسی ارتباط داشت، تو عقد جدا شد، باور کن خیلی بیشتر از طرف اجتماع روش فشاره. یه عمر زندگی کردن با عنوان" مطلقه" اونم به خاطر قد و پول همسرت اصلا منطقی نیست و به طرفة العینی پشیمون می شی از این تصمیمت. بخصوص که الحمدالله خانوادت هم بهشون علاقه دارن و حمایتتون می کنن حتما.
ایمانتون رو تقویت کنین، سرتون رو بالا بگیرین و با افتخار از همسرتون صحبت کنین. جداً توی قنوت هاتون و سجده ی آخر نماز برای مستحکم تر شدن این پیوند آسمانی دعا کنین.
ربنا هب لنا من ازواجنا و ذریاتنا قرة اعین و اجعلنا للمتقین اماما

سلام
هيف جوون مردم
به خدا به شما زنها خوبي نيومده

سلام .ببین گرامی خواهر شما برو پای درددل خانمهایی که دنبال شوهر خوش تیپ بودند و گیرش اوردند بنشین ارزو می کنند شوهرشان بدترین قیافه داشت ولی ادم بااخلاقی بود مومن ادم فقری بود ولی اخلاق داشت و مومن بود.
کجای کاری خواهر من برو شکر خدا کن که مردی شوهر شما هست که دارای اخلاق است و مرد مومنی هم هست.در مورد دوستان یه قضیه براتون تعریف می کنم .یکی از اشنایان ما دوستی داشت که هر کس به خواستگاری اشنای ما می امد یک ایرادی روی او می گذاشت و این بیچاره را منصرف می کرد ما هر چه پیجور می شدیم که چرا خوستگارانت را رد می کنی حرف قابل پذیرشی به ما نمی داد تا اینکه دوست این جناب اولین خواستگاری که برایش امده بود بدون اینکه به دوستش یعنی اشنای ما خبر بدهد بعله را دوقبضه گفته بود و روز عروسی اشنای ما را به عروسیش دعوت کرده بود .ما دیدیم که این اشنای ما چند روزی است که خیلی پکر است تا اینکه خودش به زبان امد و گفت یکی از دلایلی که من خواستگارانم را رد می کردم عیب گذاشتن همین نامرد روی انها بود و مرا هرجور که بود منصرف می کرد و حالا خودش حتی به من نگفته که من برایم خواستگار امده حالا که می خواد عروسی کند به من خبر داده.
خلاصه اینکه یه دوست ناخوب می تواند زندگی شما را به همین سادگی خراب کند بعد هم به شما طعنه ها بزند که سرگیجه بگیرید .بروید قدر شوهرتان را بدانید بعد از مدتی زندگی شما دیگر قیافه شوهرتان را نمی بینید بلکه چیزی که برای شما مهم است وفاداری و اخلاق اوست.موید باشید

بدترین مورد در ازدواج اینه که یکی از طرفین از درون طرف دیگه رو دوست نداشته باشه
وقتی بله رو می گی یعنی پای قد و بقیه مواردش ساختی
الان هم که این احساسا رو می کنی فقط بخاطر اینه که خودت از درون تردید داری
متاسفانه نمی گم همه خانم ها ولی بیشترشون تا یه مدرک می گیرن انگار کل دنیا رو کشف کردن
اخه مگه مدرک گرفتن کاری داره؟بخدا اگه کاری داشته باشه می خوای یه بچه اول راهنمایی بیارم روزی یک ساعت باهاش مطالعه کنم مدرک فوق مهندسی برقو از دانشگاه (فری)بگیره؟؟
تا اینکه یه شخص حالا با کلاس و خوشتیپ اومد گفت خانم فلانی شما باید در درجات بالاتری زندگی کنید شما خانم خیلی با کلاسی هستین مدرک دارین وووو(کلی عرض می کنم)بدون که اون فرد فقط در جهت خراب کردن زندگیت اومده نه درست کردن زندگی
90درصد خانم های که اینطور طلاق گرفتن صد در صد بعد از مدتی به شدت پشیمان شده اند

سلام

از لحاظ قدی که زیاد مشکلی نیست فقط 4 سانت از همسرتون کوتاه ترید این هم زیاد به چشم نمی یاد

همون ایمان معرفت از همی مهم تره این از بقیه با ارزش تره

من زوج هایی را می شناسم که مرد دانشجوی کارشناسی ارشد و زن تحصیلات ابتدایی(نهضت سوادآموزی) اینها زیاد مهم نیست.یا خانم دکتر و مرده لیسانس دارنن هم با هم خوب زندگی می کنند و بچه هم دارنند

از لحاظ مالی ، نگران نباشید میگذره

طلاق عواقب جبران ناپذیر داره ، متوجه باشید اسم یه شیر مرد (با توجه به صفاتی که نوشتید) در شناسنامه تون هست. قدر همسرتون بدونید

اگه بخوایید به حرف مردم زندگی کنید دیگه شما قدرت تصمیم گیری نداری

ببخشید خواهرم
شما تو زندگی تون هدف ندارید چرا که اگه هدف مشخص باشه برای رسیدن به اون هدف، نه تنها این مسایل بلکه مشکلات جدی تر حتی قابل چشم پوشی ست
افراد مذهبی و امام زمانی رضایت امام زمان عج براشون مهمه نه رضایت نفس و یاوه گویان!
آیا واقعا این طرز فکر مورد رضایت خدا و حجت خدا هست؟
آیا اصلا همچین بهانه ای منطقی ست؟

به پیشنهاد براتون دارم و اونم ارتباط با افراد مذهبیه
در ضمن فکر میکنم این بهانه ها نشانه ضعف ایمان باشه

البته مقصر شما نیستی مقصر صدا و سیما و سریال ها هستند که مکتب فمینیسم!! رو در جامعه القا میکنند( نمونش هم که خیلی شبیه مسایل شماست، فیلم ورود آقایون ممنوع! هست)

سلام
برو خدا رو شکر کن که به لحاظ ایمان و ... ادم معتقدی هست
انتظار هم نداشته باش اول زندگی وضع مالیتون خیلی خوب باشه . کم کم تو زندگیتون برکت میاد فقط باید صبر داشته باشین

اینقدر هم نگو قدش مدرکش پولش - دوست داشتی یکی گیرت میومد که با هزارتا رابطه داشته باشه و وقتی از خونه میره بیرون دلت هزار جا بره و همش به فکر تعقیب باشی؟!!!!

اونایی که از این حرفا میزنن و تو فکر میکنی داری تحقیر میشی یا از اینکه اونا اونا مجردا حسودی میکنن یا میخوان زندگیتو خراب کنن!!!

درضمن به جای اینکه بری حرفای همچین ادمایی رو گوش کنی برو یه سر به سایت های مشاوره بزن ببین بعضی از دخترا چه شوهر هایی گیرشون اومده و چه زندگی نکبت باری رو تشکیل دادن ! اون وقته که باید بری قربون صدقه شوهرت بری !!!!!

موفق باشی

خب تا اینجا همه به این خانم بزرگوار گفتن که نوع تفکرش اشتباهه و باید قدر پسر خوب و مومن رو دونست

ولی خب فعلا چیزی که مهمه این نوع فکر ایشون هست.
اگر مثلا با خوندن این نظرات نظرشون عوض شد و کم کم عاشق شوهرشون شدن که باید خدا رو شکر کنیم
ولی اگر با موندن تو خوابگاه و شنیدن چنتا دختر ...که معلوم نیست اطلاعات و تفکر لازم رو دارن یا نه
و اینکه از رو غرض زخم زبون میزنن و یا ...
خلاصه اگر قراره باز رو این تفکر باشید که شما زا اون اقا سرترید و دارید تحملش میکنید و حس ترحم و...و اینکه شاید فردا تو زندگی بهش فخر بفروشید
توصیه جدی میکنم به طلاق بیشتر فکر کنید
چون الان راحت از از زمانی هست که پای یه بچه بیاد وسط و...

با سلام و احترام

و تشکر از نظرات و راهنمایی های کاربران گرامی

تاپیک به جهت پاسخ‌گویی کارشناسان فعلا قفل می‌شود.

موفق باشید

باعرض سلام و تشکر
خدمت شما عرض کنم موضوعاتی که فرمودید مانند قد ، تحصیلات و شغل از موضوعاتی بوده است که زمان پذیرش و عدم پذیرش به عنوان شریک زندگی ، کاملا مشخص بوده است و شما با آگاهی کامل از این موضوعات وارد زندگی شده اید حال یا اینکه ایشان را کاملا احساسی پذیرفته اید و الان پشیمانید و یا به دلیل مقایسه ها و افکار جدیدی که وارد ذهنتان شده است شما دچار بازنگری در ادامه زندگی با ایشان شده اید. به نظر من آنچه که ملاک برای قیمت گذاری یک انسان است اخلاق و رفتارهای انسانی است که در ایشان وجود دارد و مسایل ظاهری در سطوح بسیار عالی هم باعث رضایت زناشویی نمی شود. پس با یک درون نگری و تفکر چند دقیقه ای شما متوجه خواهید شد که تمرکز بر روی مسأله قد ایشان که کمی هم از شما بزرگتر است و فاجعه سازی کردن آن نتیجه یک نوع وسواس فکری است همچنین در مورد شغل و تحصیلات این فاکتور ها هم قابل تحول و تغییر است که میزان دلگرمی وحمایت های عاطفی شما را می طلبد. پس با نگاهی به نقاط مثبت و پرهیز از مقایسه مخرب همسرتان با دیگران این افکار وسواس گونه را از ذهنتان بیرون کنید و ملاک قیمت گذااری و ارزش دهی خودتان را بر رفتار و اخلاق ایشان قرار دهید در مورد تحصیلات هم نکته دیگری خدمت شما عرض کنم که تحصیلات بالا رضایت زناشویی به دنبال خود ندارد بلکه ممکن است جایگاه اجتماعی را بهتر کند ولی رضایت زناشویی به دنبال نخواهد داشت بنابراین یک فرصتی به خودتان بدهید با این افکار مخرب مبارزه کنید و با انگیزه بالا زندگی را ادامه دهید همانطور که طرف مقابل وضعیت شما را پذیرفته و شما را با افراد دیگر مقایسه نمی کند و یا به موضوعاتی که ارتباطی با رضایت زناشویی ندارد تمرکز نمی کند و کل زندگی خود را تحت تأثیر این موضوعات قرار نداده ، شما هم اینگونه رفتار کنید موفق باشید.

موضوع قفل شده است