مرتد کیه؟؟؟؟؟؟؟

تب‌های اولیه

5 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
مرتد کیه؟؟؟؟؟؟؟

[="darkgreen"]یه سوال مهم....چرا حکم مرتد اعدامه؟؟؟؟؟؟؟.....
در کل دو نوع مرتد داریم...فطری و ملی...
فطری کسی که تو خانواده مذهبی به دنیا میادو مسلمونه و از دین خارج میشه و .چون خطرناکتره و رو مسلمونا تاثیر بیشتری میذاره
ملیم کسی که تحقیق کرده و مسلمون شده و بعد از دین خارج میشه....
اما خب یکی بهم گفت .... منی که از بچگی دینم اسلام بوده و خودم انتخاب نکردم.. چرا نمیتونم دینم رو عوض کنم؟؟؟؟؟...... و حکمم اعدامه؟؟؟؟؟؟
منم تو جواب گفتم....
[/]

[="blue"]۱)این ادعا یک تهمت است. اسلام هرگز نگفته است هر کس که از اسلام خارج شد مرتد است و باید اعدام شود.

۲) اگر مسلماني از روى تحقيق (نه هوا و هوس و فرار از تكاليف) به اين نتيجه رسيد كه دين ديگرى حق است، امكان خارج شدن از دين براي او وجود دارد ، اما اگر بخواهد در مقابل اسلام موضع گيري و مقابله نمايد ، مرتد محسوب شده و جامعه اسلامي با وجود شرايطي با او برخورد خواهد نمود. البته این برخورد الزاما اعدام نیست.

۳) مرتد از نظر اسلام كسي است كه به مبارزه با عقيده و ايمان و باور مردم در جامعه روي آورده و به اين جهت يك مجرم اجتماعي شناخته مي شود ، نه مجرم اعتقادي. زيرا اعتقاد ، جرم نيست و اين كه آيا در باور خود صداقت دارد يا نه و از روي تحقيق از دين خارج شده ، يا از روي هوا و هوس و با انگيزه هاي ديگر، تنها خداوند مي داند و پاداش و جزاي او نيز در آخرت خواهد بود ، اما از اين جهت كه قصد تخريب و تزلزل باور انسان ها را در جامعه داشته باشد و به مقابله با آن برخيزد ، مربوط به جنبه اجتماعي مي شود و حكومت ديني با آن برخورد خواهد كرد.[/]
........
[="darkgreen"]حالا سوال.....اینی که من گفتم درست بود؟؟؟؟؟؟ اگه درسته که هیچی:)
اگه درست نبود...خب چرا باید کسی که از دین خارج میشه حکمش اعدام باشه؟ در صورتی که خودش اون دینو انتخاب نکرده؟......و ارثی بوده....
ممنون میشم جواب بدید[/]

[="red"]لطفا نگید که جوابمو تو یه تاپیک دیگه دادیدو ادرس تاپیکو بذارید...چون اون 500 تا صفحه باشه من که نمیتونم دونه دونه بگردم تا جواب پیدا کنم که![/]

برچسب: 

zahrarezaei;223429 نوشت:
یه سوال مهم....چرا حکم مرتد اعدامه؟؟؟؟؟؟؟.....
در کل دو نوع مرتد داریم...فطری و ملی...
فطری کسی که تو خانواده مذهبی به دنیا میادو مسلمونه و از دین خارج میشه و .چون خطرناکتره و رو مسلمونا تاثیر بیشتری میذاره
ملیم کسی که تحقیق کرده و مسلمون شده و بعد از دین خارج میشه....
اما خب یکی بهم گفت .... منی که از بچگی دینم اسلام بوده و خودم انتخاب نکردم.. چرا نمیتونم دینم رو عوض کنم؟؟؟؟؟...... و حکمم اعدامه؟؟؟؟؟؟
منم تو جواب گفتم....

۱)این ادعا یک تهمت است. اسلام هرگز نگفته است هر کس که از اسلام خارج شد مرتد است و باید اعدام شود.

۲) اگر مسلماني از روى تحقيق (نه هوا و هوس و فرار از تكاليف) به اين نتيجه رسيد كه دين ديگرى حق است، امكان خارج شدن از دين براي او وجود دارد ، اما اگر بخواهد در مقابل اسلام موضع گيري و مقابله نمايد ، مرتد محسوب شده و جامعه اسلامي با وجود شرايطي با او برخورد خواهد نمود. البته این برخورد الزاما اعدام نیست.

۳) مرتد از نظر اسلام كسي است كه به مبارزه با عقيده و ايمان و باور مردم در جامعه روي آورده و به اين جهت يك مجرم اجتماعي شناخته مي شود ، نه مجرم اعتقادي. زيرا اعتقاد ، جرم نيست و اين كه آيا در باور خود صداقت دارد يا نه و از روي تحقيق از دين خارج شده ، يا از روي هوا و هوس و با انگيزه هاي ديگر، تنها خداوند مي داند و پاداش و جزاي او نيز در آخرت خواهد بود ، اما از اين جهت كه قصد تخريب و تزلزل باور انسان ها را در جامعه داشته باشد و به مقابله با آن برخيزد ، مربوط به جنبه اجتماعي مي شود و حكومت ديني با آن برخورد خواهد كرد.
........
حالا سوال.....اینی که من گفتم درست بود؟؟؟؟؟؟ اگه درسته که هیچی:)
اگه درست نبود...خب چرا باید کسی که از دین خارج میشه حکمش اعدام باشه؟ در صورتی که خودش اون دینو انتخاب نکرده؟......و ارثی بوده....
ممنون میشم جواب بدید

لطفا نگید که جوابمو تو یه تاپیک دیگه دادیدو ادرس تاپیکو بذارید...چون اون 500 تا صفحه باشه من که نمیتونم دونه دونه بگردم تا جواب پیدا کنم که!

با سلام
لطفا تاپیک تکراری نزنید !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!:pir:

http://www.askdin.com/thread3094.html

[="navy"]اول این که؛ شخص اسلام آورده و سپس از اسلام روی گردانده باشد. ولی اگر کسی از همان اوان بلوغ اسلام نیاورد او را مرتد محسوب نمی کنند.
دوم آن که؛ ارتداد خود را آشکار نماید. یعنی برگشتن خود از دین مبین اسلام یا اموری که در حکم آن است.(مثل انکار یکی از ضروریات دین) را اظهار کند. پس اگر کسی قلباً از دین اسلام بر گردد، ولی بدان تظاهر نکرده و آن را به زبان نیاورد، احکام مرتد متوجه او نخواهد بود.
سوم: متلفت باشد که انکار این ضروری، برابر با انکار خدا و یا رسول خدا(ص) است.
[/]
[="black"][="black"]...ممنون اقا رضا اخه... یه نفر تو سایت میگفت کارشناسا سایت گفتن اقا همه جوره از دین بری بیرون اعدااااااااااااام......... منم بهشون گفتم امروز این موضوع رو میذارم....
اینم جوابی که از اون ادرس شما پیدا کردم برا دوست گرامی....ممنون بازم.......[/][/]

لا حول و لا قوة الا بالله

با سلام و عرض ادب
بنده بيش از يك سال هست كه در اين سايت به دنبال جواب اين سوال هستم كه چرا حكم مرتد اعدام هست ، چند روز پيش هم تاپيكي در مورد همين موضوع ايجاد كردم كه همكار مدير سايت بدليل تكراري بودن موضوع اجازه ايجاد اون تاپيك رو ندادند در حاليكه تمام تاپيكهاي موجود در اين زمينه به جز اين تاپيك قفل شده و اتفاقاً با شبه كاربران هم قفل شده نه با جواب كارشناس
سوال من از جواب كارشناس هست وقتي تاپيك رو قفل ميكنيد و اجازه ايجاد تاپيك جديد رو نميديد چطور ميتونم به جوابشون ايراد بگيرم ؟
اين هم برخي از تاپيكهاي قفل شده
http://www.askdin.com/thread6295-6.html
http://www.askdin.com/thread15490.html
http://www.askdin.com/thread3094-11.html
http://www.askdin.com/thread864-3.html
و خيلي از تاپيكهاي ديگه
يك نكته ديگه اينكه بنده اصلاً از كارشناسان سايت انتظار ندارم علامه دهر باشند اگر واقعاً جواب منطقي ندارند بگند
جواب جناب صدرا كه در تمام تاپيكها ميتوان ديد ولي مشكل من در جواب ايشون هست

نقل قول:
نکاتی را در باب ارتداد باید مورد توجه قرار داد عبارتند از:

1- پذیرش دین اسلام در آغاز ورود به آن ، و فراگیری آموزه های آن و عمل به آنها پس از ورود به آن، مبتنی بر تحقیق و تفکر است.

2- تردید، پرسش، وسوسه داشتن و به دنبال رفع تردید و پاسخ سؤال بودن، از لوازم انکار ناپذیر دستگاه فکر آدمی است و تردید و پرسش، تا هنگامی که طلیعه و معبری برای رسیدن به علم و یقین باشد، پدیده ای مبارک و فرخنده است.

3- شک، تردید، ابهام و سؤال در آموزه های دینی ارتداد محسوب نمی شود. ارتداد انکار عالمانۀ اصول دین یا ضروریات و بدیهیات دینی است به گونه ای که انکار آن بدیهیات ملازم با انکار اصول دین بوده باشد و فرد منکر به این ملازمه هم علم داشته باشد.

4- چنانچه انکار فردی ، به دلیل وجود ابهام و سؤال در اصول یا ضروریات دینی باشد، این فرد مرتد محسوب نمی شود و شبهه علمی او مانع اجری حد مرتد بر اوست.راه مقابله با چنین فردی مباحثه علمی است و نه برخورد عملی.

5- حکم ارتداد منافی با آزادی اندیشه نیست. چنانچه فرد محققی با انگیزۀ کشف حقیقت و با استفاده از روش های منطقی و در حد توان خود به تحقیق بپردازد، ولو آنکه در رسیدن به حقیقت قاصر باشد-نه مقصر- در نزد خداوند معذور است؛ و بلکه ماجور است.

6- حکم ارتداد با آزادی بیان نیز در تنافی نیست .فرد مرتد می تواند بدون اعلام ارتداد خود ، به بیان سؤالات و ادلۀ خود در مجامع علمی بپردازد و از اندیشمندان پاسخ در خور مطالبه نماید.

7- هیچ مکتب و مذهبی و لو در مکاتیب بشری و غیر الهی مانند لیبرالیسم، به آزدی مطلق معتقد نیست و برای برخورداری از آن قیود و شرایطی قائل است. لیبرالها مرز آزادی هر فردی را، رعایت حقوق سایر شهروندان و مصالح اجتماعی می دانند.

8- رعایت حقوق خداوند بر بندگان، مصالح جامعۀ اسلامی و حقوق شهروندان مسلمان، سه ضلعی است که آزادی هر فردی محدود به آنها است.

9- با دقت در شرایط ارتداد این نتیجه به دست می آید که مرتد کسی است که در عین آگاهی به حقایق و حقانیّت اسلام، عنودانه و لجوجانه به مخالفت به آن بر می خیزد و به طرزی غیر منطقی با هویت جامعۀ اسلامی و زیر ساخت های فکری آن در می افتد.حکم ارتداد برای پیشگیری از تخریب هویت جامعۀ اسلامی و صیانت عقاید دینی مردم از رهزنان بدخواه کج اندیش تشریع شده است. مراجعه به پروندۀ مرتدان در طول تاریخ ، مؤید همین نظریه است.

10- مرجع تشخیص ارتداد و مجری حکم مرتد، مجتهد جامع الشرایط«حاکم اسلامی» است و هر فرد مسلمانی نمی تواند نمی تواند مرجع تشخیص و مجری حکم ارتداد باشد.
11- فردی که به معصومین (علیهم السلام) اهانت کرده باشد واهانت او امری مسلم و آشکار بوده باشد(در صورتی که شبهه ای نباشد) بر اساس روایات و بنا بر اجماع فقها، مشمول قاعده ساب النبی(صلی الله علیه و آله) و الائمة(علیهم السلام) می شود، لذا جایز القتل است که در این فرض بر اساس روایات کشتن او هم متوقف به اذن حاکم شرع نخواهد بود. هرچند در این قبیل موارد باید به گونه ای عمل شود که باعث مفسده بزرگتری نباشد.

12- دلیل اصلی که مبیّن حد مرتد و ساب النبی(صلی الله علیه و آله) و ائمه(علیهم السلام) است علاوه بر ظواهر برخی آیات، روایات معصومین و اجماع طائفه می باشد.

تمام تاپيكها با همين جواب تكراري و كسل كننده قفل شده
من شبهاتم رو با توجه به شماره بندي جناب صدرا ميپرسم
1 -فرزندي كه بواسطه تولد از پدر و مادر مسلمان ، مسلمان ميشه كه تحقيق و تفكر نكرده اين رو چي ميگيد ؟
3- بحث ما در مورد انكار عالمانه نيست ، بنده تحقيق كردم و با عقل ناقصم به اين نتيجه رسيدم كه دين اسلام دين برتر نيست اگر عقلم كامل بود انتخاب نميكردم ولي خدا ناقص تحويل من داده و به اين نتيجه رسيدم ، چرا نميتونم آزادانه افكارم رو بيان كنم و به تبليغ دينم بپردازم در حاليكه خود ما روحانيوني رو براي تبليغ به ساير كشورها ميفرستيم و انتظار داريم كساني كه تازه مسلمان ميشوند دين جديدشون رو علناً اعلام كنند ؟ چرا در اديان ديگه اعدام نداريم ؟
5- اتفاقاً منافي آزادي انديشه هست ، بنده دينم رو با تحقيق عوض ميكنم به قول شما در نزد خدا هم معذور هستم ولي در نزد بنده خدا معذور نيستم
خدا من رو ميبخشه بنده خدا جان من رو ميگيره ، اين چه عدالتي هست ؟
6- اتفاقاً با آزادي بيان هم منافي دارد ، وقتي كسي نتواند ارتداد خود رو اعلام كنه اون چه جور آزادي بياني هست ؟
7-من نميگم آزادي مطلق كه اون در هيچ جاي دنيا وجود نداره ، بحث ما در مورد حداقل آزادي هست
8- مصالح جامعه اسلامي يعني چي؟ شما ميترسيد با تبليغ اديان ديگه اركان اسلام در جامعه سست بشه ، شما اگر اتفاق نظر داريد كه دين اسلام كاملترين دين هست كه هست پس ترستون از چي هست ؟
ديني كه با تبليغ دين ديگه پايه هاي اون سست بشه اصلاً بهتره كه سست بشه
شما دين خودتون رو تبليغ كنيد من هم كه مرتد شدم دين خودم رو ، مردم خودشون بايد ببينيد دين برتر كدوم هست
9- براي اين مورد سوال جناب وايسلي گوجا رو ميارم
نقل قول:
سوال یک:
فرمودید لازمه ازتداد آگاهی به حقایق اسلام است. پس در صورتی که شخصی بعد از تحقیق به این نتیجه برسه که حقانیتی در اسلام وجود نداره، موضعش رو اعلام کنه شرایط مورد نیاز برای ارتداد رو نداره و مرتد به حساب نمیاد و در صورتی که حکم ارتداد برای چنین شخصی صادر بشه این حکم باطل است. لطفا تایید یا تکذیب کنید.در صورت تایید، شخصی که به حقانیت اسلام آگاهی دارد باید اعدام شود و شخصی که به این نتیجه رسیده حقانیتی در اسلام نیست نباید اعدام شود. تشخیص این آگاهی به حقانیت اسلام در اختیار چه کسی است؟ حاکم شرع چطور می فهمد شخصی که از دین جدا شده واقعا این آگاهی را دارد یا خیر؟

در صورت تکذیب، چرا این شرط برای مرتد در اینجا گفته شد؟ هدف چه بود؟


سوال دو:

فرمودید به طرزی غیر منطقی با هویت جامعه اسلامی در می افتد. آیا می توان بطور منطقی با هویت جامعه اسلامی در افتاد؟ مرز بین در افتادن منطقی و غیر منطقی رو لطفا توضیح بدید. لطفا یک مثال هم از در افتادن منطقی با هویت جامعه اسلامی بزنید.

سوال سه:
در صورتی که هدف از قتل شخص مرتد، پیشگیری از تخریب هویت اسلامی جامعه است، چه تفاوتی می کنه این شخص آگاهی به حقایق اسلام داشته باشه یا خیر؟

سوال چهار:
در صورتی که حقانیتی در اسلام هست و نتیجه هر نوع تحقیق کاملی در این باره اسلام است، و شخص مرتد در صورت مبارزه صحبت هایش غیر منطقی است، پس چرا قتل؟ شما می توانید بسیار ساده صحبت هایش را نقض کنید و راه صحیح رو به جامعه نشان دهید. کدام بهتر است؟

مثال: من شخصی مسلمان در جامعه اسلامی، می بینم شخصی دیگر ادعا می کند از اسلام جدا شده به یک سری دلایل. برخورد با این شخص:1. قتل این شخص.

2. صحبت، مناظره و مباحثه با این شخص و بیان اشکالات در استدلال های این شخص و نقض کردن ادعاهای این شخص بطور کامل.

کدام یک بیشتر و بهتر به حفظ هویت جامعه اسلامی کمک می کند؟
بنده تقريباً تمام تاپيكهاي مشابه رو خوندم و جواب اين سوالات رو پيدا نكردم پس لطفاً از جواب هاي تكراري خودداري كنيد
به خدا قسم اگر بگيد جوابي نداريد خيلي بهتر از اين هست كه تاپيك رو قفل كنيد
من منتظر جوابم

[="Tahoma"][="Green"]لا حول و لا قوة الا بالله

:vamonde:
[/]

موضوع قفل شده است