زندیق کیست؟
تبهای اولیه
thinker;222158 نوشت:
سلام دوستان گرامی در یک مناظره شنیدم شخصی اشاره کرد به افراد زندیق ولی متوجه نشدم منظور چه افرادی بوده؟ تفاوت این افراد با کافران چیست؟ آیا زندیق و باغی یکسان هستند؟ با تشکر
زنديق در گستره زماني، معاني گوناگوني داشته است. [1] اين کلمه، پيش از اسلام در ايران و عربستان رواج داشت و غالباً به پيروان ماني گفته ميشد. به نظر ميرسد که اعراب حيره، سبب آشنايي عربها با زنديقها شده بودند. جالب توجه اينکه اغلب مخالفان پيامبر(ص) در مکه به زندقه منسوب بوده اند.[2] در سده هاي نخست اسلامي هم «زنديق» غالباً به پيروان ماني گفته ميشد. مهدي عباسي (خلافت 169- 158ه/784 - 774م)، مهمترين وظيفه خود را مبارزه با زنديق ها ميدانست. وي آنان را کساني خوانده است که مردم را به اموري فريبنده با ظاهري بس آراسته و نيکو دعوت ميکنند. [3]
در اين زمان، زنديق در دو معناي عام و خاص به کار رفته است:
1. زندقه خاص، همان پيروان ماني بودند که بي اعتقادي آنها ناشي از حيرت و ترديد در مبدأ و غايت وجود بود و جنبه اي عقلي و فلسفي داشت. اين گروه از زنديق ها تا حدودي تحت نفوذ فلاسفه يونان قرار گرفتند، ابن مقفع، وراق و ابن راوندي در اين دسته قرار گرفته اند.
2. زندقه به معناي عام، کساني بودند که اهل ادب و شعر بودند و ظاهراً به دين اسلام علاقه نداشتند. بياعتقادي آنها براي رهايي از قيد تکليف شرعي بود که برخي از خلفاي اموي، چون يزيد بن معاويه و وليد بن يزيد و نيز بعضي از شاعران اوايل عصر عباسي، مثل ابونواس و بشار بن برد، بدان فکر تمايل داشتند و در حقيقت بازگشت به عقايد دهريه و معطله عهد جاهليت عرب بوده است. [4] (برگرفته از مقاله ابن ابي العوجا و امام صادق(ع) ،دکتر طاهره عظيم زاده طهراني)
همچنين زنديق، کافری را گويند که کفر خود را پنهان و به اسلام تظاهر میکند، و نيز به معنای کسی که به شريعتی معتقد نيست و قائل به قديم بودن عالم میباشد، آمده است؛ چنان که به برخی اصناف کفار همچون ثنويه اطلاق شده است. [5] [6] [7]
1 . زنديق در اصل کلمه اي فارسي است که در سده هاي دوم تا چهارم/هشتم تا دهم ميلادي، معاني گوناگوني يافت، ر.ک: جواليقي، المعرب (تهران، 1966م)، ص 7ـ166؛ مرتضي عسکري، صد و پنجاه صحابي ساختگي، ترجمه محمد سردارنيا (تهران، کوکب، 1361)، ص29ـ30؛ حسين عطوان، الزندقه و الشعوبيه (بيروت، دارالجبل، بيتا)، ص 12ـ13. البته وجود زنادقه دست آويزي براي سياستمداران گرديد که مخالفانشان را به اين نام بخوانند، براي همين نميتوان همه کساني که مورد اين اتهام واقع شده اند «زنديق» دانست.
2 . محمدبن حبيب البغدادي، المنمق في اخبار قريش، (بيجا، عالم الکتب، بيتا) ص388؛ عباس زرياب، سيره رسول الله (تهران، سروش، 1370)، ص 136.
3 . طبري، ج 6، ص 433.
4 . عبدالحسين زرينکوب، تاريخ ايران بعد از اسلام، (تهران، اميرکبير، 1373)، ص 427؛ همو، کارنامه اسلام (تهران، اميرکبير، 1369)، ص 104 و نيز ر.ک: عباس زرياب، «ابن مقفع»، دايره المعارف بزرگ اسلامي، ج 4، ص 67.
5. تحرير الأحکام ج۵، ص۵۶.
6. کشف اللثام ج۱۰، ص۵۲۲.
7. مجمع البحرين، واژه «زندق» ج۵، ص۱۷۷.