منظور از كشته شدن شیطان بدست آن حضرت چیست ؟ :

تب‌های اولیه

5 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
منظور از كشته شدن شیطان بدست آن حضرت چیست ؟ :


ما در روایات مى خوانیم شخصى در مورد جمله ((یوم الوقت المعلوم )) كه در آیه مذكور آمده از امام صادق علیه السلام سؤ ال كرد، امام علیه السلام فرمود:
وقتى كه قائم ما (عج ) ظهور كند و به مسجد كوفه بیاید، در این مسجد، شیطان به حضور آن حضرت مى آید و زانو به زمین مى زند و مى گوید:

(( یا ویله من هذا الیوم ؛))
((اى والى از این روز.))

آنگاه امام قائم (عج ) موى پیشانى شیطان را مى گیرد و گردنش را مى زند و او را به هلاكت مى رساند، این روز وقت معلوم ، (در آیه مذكور) است . (133)
بنابراین شیطان كشته مى شود، ولى در اینجا این سؤ ال پیش مى آید، پس ‍ دیگر مردم ، آزادى در اراده ندارند و همچون فرشتگان مجبور به اطاعت خدا خواهند شد؟
در پاسخ مى گوییم : آزادى اراده و اختیار از انسانها گرفته نمى شود، منظور از كشتن شیطان این است كه ریشه هاى فساد و عوامل انحراف و ظلم و جور در عصر درخشان حكومت مهدى (عج ) نابود مى گردد و بجاى آن عقل و ایمان حكومت مى كند، چنانكه در حدیثى دیگر نیز مى خوانیم :
((در صحف ادریس پیامبر علیه السلام آمده : تو اى شیطان تا زمانى كه مقدر كرده ام كه زمین را در آن زمان از كفر و شرك و گناه پاك ساز، مهلت داده خواهى شد، ولى در این زمان (بجاى تو) بندگان خالق و پاكدل و با ایمان روى كار آیند آنها را خلیفه و حاكم زمین مى كنم و دینشان را استوار مى سازم ، كه آنها تنها مرا مى پرستند و هیچ چیز را شریك من قرار نمى دهند در آن روز است كه تو (شیطان ) و همه لشكریانت از پیاده و سواره را نابود مى نمایم .)) (134)
به این ترتیب مى فهمیم در آن زمان دیگر حناى شیطان و بچه هایش رنگ ندارد، و در برابر بندگان مخلص خدا به رهبرى حضرت حجت (عج ) همچون خفاشهائى در برابر خورشید تابناك عالمند، نتیجه مى گیریم مرگ شیطان فرا رسیده است .


--------------------------------------------------------------------------------
پی نوشت :
132- سوره حجر، 37 و 38.
133- اثباة الهداة ، ج 7 ص 101.
134- بحار، ج 52، ص 384 توضیح بیشتر اینكه كشته شدن و نابود شیطان همانند كشته شدن و نابودى ما نیست ، شیطان مثل ما جسم ندارد تا كشته شود، كشته شدن او در مورد بالا همان قطع نفوذ او و مرگ حكومت و تزویر او مى باشد.

چرا به هنگام شنیدن نام قائم(عج) لازم است برخیزیم؟ :



هنگامى كه «دعبل خزاعى» اشعار خود را در محضر امام هشتم(ع) خواند، چون از بقیة اللَّه و قیام شكوه‏مند آن حضرت یاد كرد، امام رضا(ع) از جاى برخاست و دست مباركش را بر سر نهاد و در برابر نام حضرت ولى عصر(عج) تواضع نمود و براى فرجش دعا كرد.(1) از امام صادق(ع) سؤال شد كه چرا به هنگام شنیدن نام «قائم» لازم است برخیزیم؟ فرمود:

براى آن حضرت غیبت طولانى است و این لقب یاد آور دولت حقه آن حضرت و ابراز تأسف بر غربت اوست. و لذا آن حضرت از شدّت محبت و مرحمتى كه به دوستانش دارد، به هر كسى كه حضرتش را با این لقب یاد كند، نگاه محبت‏آمیز مى‏كند. از تجلیل و تعظیم آن حضرت است كه هر بنده خاضعى در مقابل صاحب (عصر) خود، هنگامى كه مولاى بزرگوارش به سوى او بنگرد از جاى برخیزد، پس باید برخیزد و تعجیل در امر فرج مولایش را از خداوند منان مسئلت بنماید.(2)


1. التسترى، قاموس الرجال، ح 4، ص 290.
2. منتخب الاثر، ص 506

معرفی چند مركز تحقیقاتی در زمینه مهدویت :



::: موسسه تحقیقاتی حضرت ولی‌عصر(عج) :::
اهداف:گسترش علوم اسلامیاطلاعات آماری فعالیت در حوزة پرسش و پاسخ
اطلاعات بیشتر : http://www.porsojoo.com/fa/node/2706

::: مرکز پژوهش‌های اعتقادی :::
اهداف: اهمیت دادن و حمایت از مستبصرین؛ اهمیت دادن به پژوهش‌های اعتقادی و آشنایی با شبهات و پاسخ به آنها؛ دفاع از مذهب اهل‌بیت؛ ایجاد فضای مناسب برای پژوهشگران در فعالیت‌های اعتقادی
اطلاعات بیشتر : http://www.porsojoo.com/fa/node/2702

::: مؤسسه آموزشی ـ پژوهشی مذاهب اسلامی :::
اهداف: پاسخگویی به شبهات علیه مکتب اهل‌بیت :، نقد دیدگاه‌های سایر مذاهب، آشنایی طلاب و فضلای حوزه با مبانی مذاهب اسلامی
اطلاعات بیشتر : http://www.porsojoo.com/fa/node/2713

::: دفتر پژوهشی و اطلاع‌رسانی وتر آل یاسین :::
اهداف: پژوهش در گستره مهدویت و شبهات؛ پاسخ به پرسش‌های مذهبی
اطلاعات بیشتر : http://www.porsojoo.com/fa/node/2725

آیا امام عصر(عج) می تواند در اقامه نماز بر پیامبر پیشی بگیرد؟!



درباره ظهور حضرت مسیح (ع) و یكی از مهم ترین اتفاقات آخر الزمان یعنی نمازگزاردن ایشان پشت سر حضرت ولی عصر(عج) احادیث متعددی ذكر شده است. از جمله حدیثی كه از پیامبر اكرم(ص) روایت شده است.

پیامبر دراین باره می فرماید: امام جماعت باید پیشوای جماعت باشد، اگر دو نفر مساوی بودند، آن كه عالم تر است و چنانچه هر دو در علم مساوی بودند، آن كه فقیه تر است و اگر هر دو نفر مساوی بودند، آن كه سابقه ی دینی اش بیشتر است، چنانچه هر دو از لحاظ سابقه مساوی بودند، آن را كه خوش صورت تر است باید مقدم داشت و با او نماز گزارد.

حضرت عیسی(ع) و امام مهدی(عج)، هر دو پیشوا می باشند. یكی پیغمبر و دیگری امام. اگر آنها در محلی اجتماع كنند و امام سمت پیشوایی پیدا كند، در واقع نسبت به پیامبر مقتدا و پیشواست.
از این رو امام، برتر از مأموم یعنی حضرت عیسی(ع) است كه پشت سر وی نماز می گزارد.

اما درباره جهاد عیسی(ع) در ركاب امام زمان(ع) باید دانست كه جهاد عبارت است از جان دادن در راه خدا به فرمان كسی كه برای خدا می جنگد. از طرفی امام در میان امت اسلام، نماینده پیامبر(ص) و برای حضرت عیسی(ع) جایز نیست كه بر خاتم پیامبران، پیشی بگیرد، همچنین بر نماینده او نیز نمی تواند مقدم باشد.

از حافظ بن ماجه قزوینی نقل شده: امّ شریك، دختر ابی عسكر عرض كرد: یا رسول الله! در آن روز قوم عرب كجا هستند؟ فرمود: عرب در آن روز عده كمی هستند كه بیشترشان در بیت المقدس می باشند.

امام آنها هر صبح با آن ها نماز می خواند، چون عیسی فرود آید، امام آن ها به عقب برگشته تا عیسی جلو آمده و با مردم نماز گزارد، ولی عیسی دست خود را روی شانه های او می گذارد و می گوید: بایست تا ما با شما نماز بگزاریم.(1)(2)


منبع:


1-كفایت الطالب، به ضمیمه البیان، گنجی شافعی، ص498
2-یكصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان(عج)، علیرضا رجالی تهرانی، ص9-207

آيا شيطان به دست امام زمان(عج) كشته خواهد شد؟

در مورد سرنوشت شیطان بعد از ظهور امام زمان(عج) باید عرض کنم:

شيطان با ابليس تفاوت دارد. "شيطان‌" اسم عام و جنس است و به هر موجود موذي‌، منحرف كننده‌، طاغي و سركش كه از راه راست بركنار بوده و درصدد آزار ديگران است و مي‌خواهد ميان مردم دو دستگي و فساد به راه اندازد، گفته مي‌شود، خواه انساني باشد يا غير انساني‌. وَكَذَلِكَ جَعَلْنَا لِكُلِّ نَبِي عَدُوًّا شَياطِينَ الْإِنْسِ وَالْجِنِّ يوحِي بَعْضُهُمْ إِلَى بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُورًا وَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ مَا فَعَلُوهُ فَذَرْهُمْ وَمَا يفْتَرُونَ(الأنعام/112)
اينچنين در برابر هر پيامبري، دشمني از شياطين انس و جن قرار داديم؛ آنها بطور سري (و درگوشي) سخنان فريبنده و بي‌اساس (براي اغفال مردم) به يکديگر مي‌گفتند؛ و اگر پروردگارت مي‌خواست، چنين نمي‌کردند؛ (و مي‌توانست جلو آنها را بگيرد؛ ولي اجبار سودي ندارد.) بنابر اين، آنها و تهمتهايشان را به حال خود واگذار!

حتّي در روايات به ميكروب هم شيطان گفته شده است‌.

"ابليس‌" اسم خاص و عَلم است و يكي از مصاديق شيطان است‌.
شيطان به معناي عام آن‌، تا پايان دنيا خواهد بود.

ابليس‌، همان كه از دستور خداوند به سجده بر آدم سرپيچي كرد، با سرپيچي از سجده‌، مورد لعن خداوند قرار گرفت و مطرود خداوند شد. پس از اين از خداوند درخواست كرد: قَالَ رَبِّ فَأَنْظِرْنِي إِلَى يوْمِ يبْعَثُونَ(الحجر/36)گفت پروردگارا، پس مرا تا روزي كه برانگيخته خواهد شد مهلت ده‌..."

خداوند در پاسخ او فرمود: قَالَ فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنْظَرِينَ(الحجر/37)
فرمود: «تو از مهلت يافتگاني!

إِلَى يوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ(الحجر/38)
(اما نه تا روز رستاخيز، بلکه) تا روز وقت معيني.»

در اين كه "وقت معلوم‌" چه روزي است‌، ميان مفسران اختلاف نظر است و روايات در اين مورد بيان‌هاي متفاوتي دارند.
نظر ابن عباس و مشهور مفسران اين است كه مراد از "وقت معلوم‌" پايان دورة تكليف و نفخة نخستين است‌; يعني نخستين باري كه اسرافيل در صور مي‌دمد كه با دميدن آن‌، همة مخلوقات جاندار مي‌ميرند، با نفخة دوم و دومين باري كه اسرافيل در صور مي‌دمد، همه زنده مي‌شوند. ميان صور اول و دوم چهل يا چهارصد سال (بنا بر اختلاف روايات‌) فاصله است‌. با دميدن صور دوم قيامت آغاز مي‌شود. ابليس از خدا خواست تا دميده شدن صور دوم كه روز بعث و برانگيختن است‌، زنده باشد. خدا به او فرمود، تا وقت معلوم يعني تا دميده شدن صور اول زنده خواهي بود; پس در فاصلة زماني ميان صور اول و دوم زنده نخواهد بود.

امام صادق‌مي‌فرمايد: وقت معلوم روزي است كه نخستين بار در صور دميده مي‌شود، در اين هنگام ابليس مي‌ميرد و در فاصلة زماني ميان صور اول و دوم ابليس زنده نيست‌.(ر.ك‌: بحارالانوار، علامه مجلسي‌;، ج 11، ص 108، مؤسسة الوفأ، بيروت‌.)

نظر ديگر اين است كه "وقت معلوم‌" را فقط خدا مي‌داند و براي ابليس مبهم است‌; زيرا اگر براي او مبهم نبود به معصيت تشويق مي‌شد. در برخي روايات آمده است‌: وقت معلوم‌، روز قيام امام زمان‌(عج) است‌. و در برخي روايات گفته شده است‌: وقت معلوم پس از رجعت پيامبراسلام‌است‌. و ابليس بر صخره‌اي كه در بيت‌المقدس است به دست پيامبراسلام‌كشته خواهد شد.(ر.ك‌: بحار، همو، ج 11، ص 154 و 405.)

علامة طباطبايي مفسّر كبير قرآن در مورد وقت معلوم مي‌فرمايد: روز وقت معلوم كه سرآمد مهلت ابليس است‌، روزي است كه مجتمع بشري از گناه و شر رهايي يافته و به خير و صلاح خالص رسيده است‌. به طوري كه در روي زمين جز خدا پرستش نمي‌شود و بساط كفر و فسق و نفاق برچيده شده است‌، نه روز نفخة اول كه روز مرگ عمومي بشر است‌.(ر.ك‌: الميزان‌، ج 12، ص 160 و 161، دفتر انتشارات اسلامي‌.)

با توجه به اختلاف مفسران و تفاوت روايات‌، نمي‌توان به صورت قطعي در سرنوشت ابليس پس از ظهور امام زمان‌(عج) اظهار نظر كرد. بنابر برخي روايات‌، ابليس پس از ظهور يا در زمان رجعت كشته مي‌شود و بنابر برخي روايات و نظر مشهور مفسران‌، ابليس پس از ظهور نيز زنده خواهد بود و با دميده شدن صور نخست‌، خواهد مرد.(ر.ك‌: مجمع البيان‌، امين الاسلام طبرسي‌، داراحيأ التراث العربي‌، ج 3، ص 337 / تبيان‌، شيخ طوسي‌، ج 6، ص 335، مكتب الاعلام الاسلامي / تفسير نمونه‌، آيت اللّه مكارم شيرازي و ديگران‌، ج 1، ص 192 و ج 11، ص 71 و 72، دارالكتب الاسلامية‌.)

بنابر مطالبي كه عرض كردم،رواياتي كه مي گويند شيطان بدست امام زمان(عج) كشته مي شودند،در مقابل رواياتي كه مي گويند مرگ شيطان در نفخ صور اول يا بين نفخ صور اول و دوم است،از اعتبار و پذيرش كمتري بر خوردارند،ولي با اين حال مي توان آن روايات را اينگونه توجيه كرد كه :

منظور از كشتن شيطان اين است كه ريشه هاى فساد و عوامل انحراف و ظلم و جور در عصر درخشان حكومت مهدى (عج ) نابود مى گردد و بجاى آن عقل و ايمان حكومت مى كند.

چنانكه در حديثى ديگر نيز مى خوانيم :
«در صحف ادريس پيامبر عليه السلام آمده : تو اى شيطان تا زمانى كه مقدر كرده ام كه زمين را در آن زمان از كفر و شرك و گناه پاك سازم، مهلت داده خواهى شد، ولى در اين زمان (بجاى تو) بندگان خالص و پاكدل و با ايمان روى كار آيند آنها را خليفه و حاكم زمين مى كنم و دينشان را استوار مى سازم ، كه آنها تنها مرا مى پرستند و هيچ چيز را شريك من قرار نمى دهند در آن روز است كه تو (شيطان ) و همه لشكريانت از پياده و سواره را نابود مى نمايم ».(بحار، ج 52، ص 384 .)

به اين ترتيب مى فهميم در آن زمان ديگر حناى شيطان و بچه هايش رنگ ندارد، و در برابر بندگان مخلص خدا به رهبرى حضرت حجت (عج ) همچون خفاشهائى در برابر خورشيد تابناك عالمند.

آنچه كه مي تواند بعنوان مؤيدي بر اين توجيه باشد رواياتي است كه به كامل شدن عقل ها بعد از ظهور امام زمان(عج) اشاره دارند، كه مضمون آن روايات اينگونه است كه :

در زمان ظهور حضرت مهدى با آفت زدايى از درخت عقل و خرد و ايجاد بستر و زمينه مناسب براى رشد و شكوفايى عقول مردم، رحمت و نعمت خداوند بر مردم نازل مى ‏شود و همه آنان هدايت مى ‏يابند و به سر منزل مقصود (كمال) مى ‏رسند.

موضوع قفل شده است