راهنمایی در خصوص مراسم تعزیه

تب‌های اولیه

9 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
راهنمایی در خصوص مراسم تعزیه

سلام وعلیکم
باتوجه به برگذاری مراسم تعریه که نمایش دیتی می باشد درخصوص گفتگوی اقا وسرور ما امام حسین ع در روز عاشورا در کربلا با درویشی به نام درویش کابلی {دد روشن} وشهادت وی بدست دشمنان دین کتاب ومرجعی قابل اطمینان وتائید مراجع وعلمای شیعه جهت درک مطلب نیازمندم مرا دراین خصوص راهنمائی فرمائید لطفا جواب حقیر را به ایملم ارسال بفرمائید متشکرم بصیرعلی

با عرض سلام
اینجا به ایمیل کسی جواب ارسال نمیشود.
میتوانید به تاپیکی که زدید مراجعه کنید و انشالله جواب خود را دریافت کنید.

بصیرعلی;218954 نوشت:
سلام وعلیکم
باتوجه به برگذاری مراسم تعریه که نمایش دیتی می باشد درخصوص گفتگوی اقا وسرور ما امام حسین ع در روز عاشورا در کربلا با درویشی به نام درویش کابلی {دد روشن} وشهادت وی بدست دشمنان دین کتاب ومرجعی قابل اطمینان وتائید مراجع وعلمای شیعه جهت درک مطلب نیازمندم مرا دراین خصوص راهنمائی فرمائید لطفا جواب حقیر را به ایملم ارسال بفرمائید متشکرم بصیرعلی

با سلام
دوست گرامی درست متوجه نشدیم منظورو سوال شما چیست ؟

بصیرعلی;218954 نوشت:
گفتگوی اقا وسرور ما امام حسین ع در روز عاشورا در کربلا با درویشی به نام درویش کابلی

1. لطفا منبع این مطلب را بفرمایید که چه کسی گفته و یا در کجا خوانده اید.

2. درویش کابلی کیست؟

بصیرعلی;218954 نوشت:
{دد روشن}

یک توضیح در این مورد هم بفرمایید.

[=century gothic]
با سلام
آنچه بنده در مورد درویش کابلی یافتم در
[=Book Antiqua] فرقه ضاله [=century gothic][=Book Antiqua]خاکساریه جلالی ابوترابی گویا آنها این شخصیت افسانه ای را از شاگردان سلمان فارسی میدانند !!؟
[=Book Antiqua][=&quot]درویش کابلی([=&quot]دده روشن[=&quot])هم یکی از پیران بزرگ سلسله خاکسار جلالی میباشد
[=century gothic]
در هیچ یک از منابع تاریخی اسلامی نام از چنین شخصی نیست و
[=Century Gothic]تا بحال [=century gothic] چنین حکایتی را در تاریخ بنده نیافته ام :Sham:

این سخنی است که در سایت این فرقه آمده
[=century gothic]در عرفان حكايتي هست بنام دستگيري مي گويند: فلاني توسط فلان پير دستگيري شد. چه كسي دستگير مي‌شد و دستگيري چيست؟
دستگيري اين است كه علي اكبر به امام حسين عرض كرد كه اجازه بدهيد اول كسي كه برود كشته شود من باشم. چرا دستگيرها سبقت در دستگيري مي گرفتند؟
زيرا اميد دارند همينكه كشته شوند در نزد پيغمبر و علي جاي دارند.

[=century gothic]در مرثيه سرائيها مي گويند: علي اكبر برگشت و گفت من تنشه هستم گلويم خشك است عمان ساماني مي‌فرمايد: اينگونه نبوده است انچه ضربه به بدن او وارد مي شده است ضربه عشق بوده است.
[=century gothic]ضربه اي كه از عشق به انسان وارد آيد به اين زوديها انسان را از پاي در نمي آورد. هر ضربه كه به او وارد مي شده است پرده اي عقب مي رفته است. آمد عرض كرد پدر من اين ضربه ها كه به من مي خورد پرده هايي عقب مي رود و من اينگونه مي بينيم.
امام حسين گفت: من اين پرده ها را همه را ديده ام. آيا علي اكبر تشنه بود؟ نه ذوق كرد و عشق او شعله ور شده بود و با عشق و ذوق امد تا گزارش به پدر بدهد كه من اينگونه ديده ام.

[=century gothic]درويش كابلي كشكولش را پر از آب كرد و خدمت امام حسين اورد گفت: يا امام حسين اين مقدار بيشتر نتوانستن بياورم. امام حسين گفتند: درويش براي ما آب همه جا هست و اشاره كرد و چشمه پديدار شد و گفتند: درويش اين سر من است، اين حركت من در رسيدن به معشوق است و گرنه من تشنه اين آب نيستم و تو هم از ما هستي. امام حسين كشكول پر آب درويش كابلي را خالي مي كند پس چگونه است كه علي اصغر را سر دست مي كند و مي گويد من گنهكارم به علي اصغر آب بدهيد؟
[=century gothic]مگر مي شود امام در جايي كشكول پر آب را خالي كند و در جائي طلب آب كند؟ مگر مي شود بزرگ از دشمن استمداد بطلبد؟ واي بر گوينده..........................

«نگاهي به فرقه ضاله خاكساريه»

خاکساريه صوفياني هستند که با شکل وشمايل درويشي درکوچه وبازار وخيابان
کشکول به دست وتبرزين به دوش وکلاه نمدي که تاجش مي خوانند به امر ريس فرقه
درخيابان پرسه مي زدند.
البته امروزه مثل ساير فرقه ها نو شدند وکمتر با اين شکل وشمايل

مي چرخند.فرقه خاکسار به چهار شاخه تقسيم شده است.خاکسار جلالي غلامعليشاهي.
معصومعليشاهي.نورائي وعجم .
دوده معصومعليشاهي در زمان آغا محمد خان قاجار

از سلسله خاکسار جلالي منشعب شدمراتب وآداب طي طريق در اين سلسه به 6
قسمت تقسيم مي شود:1-لسان.2-پياله3-کسوت4-گلسپردن5-جوز دادن6-لنگ ارشاد

مراتب سلوک در نزد خاکساریه

لسان ، پیاله ، کسوت ، گل سپردن ، جوز سپردن ، لنگ ارشاد و عشق الله.

از نکات قابل توجه در مورد خاکساریه توجه آنان به شاهنامه فردوسی به عنوان یک کتاب عرفانی است که بیشتر در دوده عجم نمود ظاهری دارد و در قالب پرده خوانی و نقالی آشکار می شود.
از مهم ترین اعتقادات قابل توجه در مورد خاکساریه آعتقاد آنان به حلول و تناسخ می باشد که از نظر اسلام این دو عقیده باطل و مردود است.
حلول از دیدگاه خاکساریه وارد شدن خداوند در زمان ها و جامه های مختلف (دون) به کالبد اشخاص است و هفت دون برای آن ذکز کرده اند.
تناسخ عبارت است از اینکه هر انسانی پس از مرگ ، روحش در انسان دیگری وارد شده تا جزای اعمال پس از مرگ خود را ببیند. این عمل هزار بار ادامه دارد تا اینکه در مرتبه هزار و یکم به حق می پیوندد.

شباهت این فرقه با اهل حق زیاد است و در نهایت، برای سرسپاری باید پیش سید اهل حق بروند.
مشهور ترین چهره این فرقه « حاج علی یزدی » مشهور به بهار علیشاه متولد 1260 قمری و متوفای 1355 قمری است .
بعد از ایشان، مطهر علیشاه مدعی قطبیت شد و بعد فردی به نام میر طاهر و بعد از میر طاهر فردی به نام میر مصباح که مصباحی هم می گویند و از کارمند وزارت دارائی و از نیروهای صادق عنقاء بود، ادعای قطبیت کرد. وی در برابر میرطاهر ایستاد و بعد خودش را تثبیت کرد.

در زمان میر مصباح، سید محمد مداحی مدعی قطبیت شد ولی سرشناس ترین چهره که در مقابل میر مصباح ایستاد، شخصی به نام سید مرتضی ذاکری با لقب میر منور بود که در سال 1373 شمسی بر اثر سرطان فوت نمود.
میر منور در سماع زبردست بود و رقصهای سنگینی می کرد . زنش هم اکنون مجالس او را ادامه می دهد و مدعی است که میر منور وصیت کرده مجالس او برپا شود.
« فرقه خاکساریه سلسله خود را با کمال وقاحت به برق علی طالب مشهور به میر ملنگ زنجیرپا که منظورشان امام سجاد (علیه السلام) است می رسانند و ایشان را مرید شخصی مجهول به نام سلطان قاهر قدس دانسته و او را شاگرد دده روشن و او را شاگرد محمود پاطیلی که منظورشان سلمان فارسی است می دانند.»
(خاکسار و اهل حق /ص41)
مجالس خاکسار آلوده به استفاده از بنگ و حشیش است و حتی در برخی از وقف نامه های خانقاه های آنان این مسئله ذکر شده است.

بصیرعلی;218954 نوشت:
سلام وعلیکم باتوجه به برگذاری مراسم تعریه که نمایش دیتی می باشد درخصوص گفتگوی اقا وسرور ما امام حسین ع در روز عاشورا در کربلا با درویشی به نام درویش کابلی {دد روشن} وشهادت وی بدست دشمنان دین کتاب ومرجعی قابل اطمینان وتائید مراجع وعلمای شیعه جهت درک مطلب نیازمندم مرا دراین خصوص راهنمائی فرمائید لطفا جواب حقیر را به ایملم ارسال بفرمائید متشکرم بصیرعلی


سلام عليکم
دوستان گرامي خسته نباشيد
جريان درويش کابلي از جريانهاي ساختگي حماسه کربلا است در کتابهاي غير معتبر مثل طوفان البکاء آمده است
در مراسم تعزيه خواني روز عاشورا هنگام بعد از شهادت ياران امام حسين عليه السلام اين شخص به ميدان مي آيد و بعد از ايفاي نقش خود به شهادت مي رسد ولي از نظر تاريخي در کتابهاي معتبر خبري از اين شخص نيست .

[=&quot]


کتاب طوفان البکاء توسط ابراهيم بن محمدباقر قزويني اصفهاني، مشهور به جوهري و متوفی 1253هجری قمری نگاشته شده است.



طوفان البکاء في مقاتل الشهداء از جمله ی معروفترین مقاتل مورد استفاده ی عامه در سده ی 13 هجری قمری بوده و به نام جوهری نیز مشهور بوده است. این کتاب بیشترین تعداد چاپ سنگی مصور در دوران قاجار را داشته است.
کتاب مشتمل بر يک مقدمه و 14 آتشکده و هر آتشکده در چند شعله و یک خاتمه در احوال مؤلف می باشد. مؤلف آنرا به نام آقا صالح خانبان تألیف نموده است و در انتهای کتاب آورده است که روز سه شنبه 21 ذی القعده 1250 قمری از تألیف آن فارغ شده است.



ناظم این کتاب یعنی ابراهيم بن محمد باقر جوهری هراتی ملقب به أفصح الشعراء در هرات متولد شد. مقدمات علوم را در آنجا فراگرفت و بعد از مدتها سیاحت سال ها در قزوین سکونت گزید و مورد نوازش رکن الدوله فرزند فتحعلیشاه واقع شد.
او به دربار شاهنشاهی راه یافت. در اواخر عمر بود که به اصفهان رفت و به خدمت حجة الإسلام سيد محمد باقر شفتی درآمد و به ذکر مصائب و مناقب أهل بيت عليهم السلام مشغول گردید. وی به سال 1253 قمری در اصفهان وفات يافته ودر قبرستان آب بخشان از توابع بيدآباد مدفون شد.



در موقع تسطيح قبرستان جزو زمین دبستان تبريزی قرار گرفت و حاج أبوالقاسم تاجر تبريزی بانی ساختمان مدرسه، قبر او را خراب نکرد و برای او بقعه ای بنا کرد و درب آن را در کوچه مجاور قرار داد. هم اکنون این کوچه به نام کوچه جوهری ثبت شده است.



[=&quot]به نقل از: سایت کتابخانه مجلس شوری اسلامی



[=&quot]http://www.ical.ir[=&quot] &


موضوع قفل شده است