جایگاه عقل

تب‌های اولیه

5 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
جایگاه عقل

آیا می توان گفت که عقل در مغز و شهوت غضب در قلب قرار داند؟
یا اینکه اینها جز روح محسوب میشوند؟

محسن اسکندری;218452 نوشت:
آیا می توان گفت که عقل در مغز و شهوت غضب در قلب قرار داند؟
یا اینکه اینها جز روح محسوب میشوند؟

سلام دوست عزیز
به نظر من این ها همه در روح هستند آن چیزی که در جسم است مغز است نه عقل و همین طور شهوت و غضب همه در روح انسان هستند
حوزه اندیشه انسان به سه قسمت میشه تقسیمش کرد
1)عقل نظری (برهان طلب )
2)وهم
3)خیال
که عقل عملی مقلد عقل نظریه و شهوت مقلد خیاله و غضب مقلد وهم

نظر غير كارشناسي:
بعيد ميدانم عقل در مغز و...باشد
شايد عقل تشخيصي در روح باشد(شايد به همين دليل عقل كامل مربوط به ارواح طيبه اهل بيت عليهم السلام است يا مثلآ قدرت فرقان بر فرد با تقوا فزون است)وشهوت وغضب در نفس

so'al;235636 نوشت:
نظر غير كارشناسي:
بعيد ميدانم عقل در مغز و...باشد
شايد عقل تشخيصي در روح باشد(شايد به همين دليل عقل كامل مربوط به ارواح طيبه اهل بيت عليهم السلام است يا مثلآ قدرت فرقان بر فرد با تقوا فزون است)وشهوت وغضب در نفس

بسم الله نور
سلام دوست عزیز
بنده هم کارشناس نیستم اما باتوجه به مسائلی که راجعبش در کلاس های مختلف آموختم
نظر بنده این است که همان طور که گفتم حوزه اندیشه انسان است که به سه قسمت عقل نظری و خیال و وهم تقسیم می شود که در آن عقل نظری 100% درست و اوهام 20% درست و خیال 100% غلط است
که همیشه در حوزه اندیشه فرهنگی ما جنگی میان این سه قسم است
انسانی که می خواهد موفق باشد باید با عقل نظری در مقابل سوال هایی که وهم و خیال از او می پرسد جواب دهد و بتواند آن را شکست دهد چون همیشه وهم و خیال با شلیک سوالات مختلف عقل نظری را مورد حمله قرار می دهند , عقل نظری باید یک نظریه اثبات شده بدهد تا بتواند آن ها را شکست دهد در غیر این صورت وهم وخیال پیروز می شود.
این حوزه اندیشه بود , اما حوزه اجرائیات یا همان حوزه انگیزه مربوط به اعمال می شود که همان شهوت و غضب و عقل عملی است
که در معصومین عقل عملی آن ها متناسب با عقل نظری آن هاست که این باعث می شود آنها عصمت داشته باشند.
ولی اگر وهم یا خیال هریک پیروز شود آن وقت است که عمل انسان مبدل می شود به غضب و شهوت.
در پناه حق:Gol:

با سلام به شما دوست عزیز

محسن اسکندری;218452 نوشت:
آیا می توان گفت که عقل در مغز و شهوت غضب در قلب قرار داند؟ یا اینکه اینها جز روح محسوب میشوند؟

عقل مانند هوش و استعداد و ترس و شجاعت و مهربانی و خون گرمی و شاد و غمگین و سایر روحیات انسانی، امری غیر مادی است، یعنی تعریف مادی (طول عرض عمق) ندارد لذا جا و مکانی نمی توان برایش تعیین کرد، به عبارت دیگر تفاوت مجنون و عاقل یا تیزهوش و کندذهن در امور مادی و سلولهای مغزی نیست.

اما آیا عقل جزء روح است؟
آیا تعریف دقیقی از روح و مشخصات و مختصاتش داریم؟
به عبارتی واضحتر: آیا ابزار درک مشخصات و مختصات روح را داریم؟ دقیقا می دانیم کجاست؟ آیا جزء دارد؟ و اگر دارد یکی از اجزاء آن می تواند عقل باشد؟
اینها سؤالاتی است که پاسخ دقیقی برای آن یافت نشده است، حتی قرآن کریم نیز درک مشخصات روح را دست نیافتنی دانسته و فرموده:
وَ يَسْئَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي وَ ما أُوتيتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلاَّ قَليلاً، و از تو درباره «روح» سؤال مى‏كنند، بگو: «روح از فرمان پروردگار من است و جز اندكى از دانش، به شما داده نشده است!»(1)

آیة الله مکارم شیرازی ذیل آیه می نویسد:
از آنجا كه روح، ساختمانى مغاير با ساختمان ماده دارد و اصول حاكم بر آن غير از اصول حاكم بر ماده و خواص فيزيكى و شيميايى آنست، پيامبر صلی الله علیه و آله و سلم مامور مى‏شود در يك جمله كوتاه و پر معنى بگويد:" روح، از عالم امر است يعنى خلقتى اسرار آميز دارد".

در روايات متعددى كه در كتب شيعه و اهل تسنن آمده است مى‏ خوانيم كه مشركان قريش اين سؤال را از دانشمندان اهل كتاب گرفتند و مى‏خواستند پيامبر صلی الله علیه و آله و سلم را با آن بيازمايند، به آنها گفته شده بود كه اگر محمد صلی الله علیه و آله و سلم اطلاعات فراوانى در باره روح در اختيار شما بگذارد دليل بر عدم صداقت او است، لذا جمله كوتاه و پرمعنى پيامبر صلی الله علیه و آله و سلم براى آنها اعجاب‏ انگيز بود.(2)



خلاصه اینکه امور ماوراء ماده برای بشری که ابزار درک او کاملا مادی است دست نیافتنی است،‌و تنها چیزی که درباره عقل می توان گفت این است که اصل آن وجود دارد شدت و ضعف آن و به کاربستن و نادیده انگاشتن آن دارای آثار متفاوتی است، اما اینکه دقیقا چیست و کجاست، به نظر می رسد پاسخی برای آن نتوان یافت.

موفق باشید.
ـــــــــــــــ

(1) سوره اسراء آیه 85.
(2) تفسیر نمونه ج 12 ص 250.

موضوع قفل شده است