انواع نزول قرآن

تب‌های اولیه

4 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
انواع نزول قرآن

الف) نزول دفعى

پس از آن كه معلوم شد آيات دلالت‏كننده بر نزول قرآن در ماه رمضان ارتباطى با مسأله بعثت ندارند، اين پرسش مطرح مى‏شود كه نزولى را كه قرآن از آن سخن گفته است چه نزولى بوده است؟
اين احتمال وجود دارد كه قرآن نزول‏هاى گوناگونى داشته باشد؛ چرا كه در بسيارى از روايات شيعه و سنّى چنين امرى مورد تأكيد قرار گرفته است.
جلال الدين سيوطى گويد:
در نحوه انزال قرآن از لوح محفوظ سه قول وجود دارد:
نظريّه اول: - كه از همه صحيح‏تر و مشهورتر است - قرآن به صورت يكپارچه در شب قدر به آسمان دنيا نازل شده و سپس به تدريج در مدت 20 يا 23 يا 25 سال (به حسب اختلافى كه در مدت اقامت پيامبر در مكه بعد از بعثت وجود دارد) نازل گشته است.
به نقل از ابن عباس، گفته شده كه قرآن يكباره نازل شده و در بيت‏العزّه در آسمان دنيا قرار گرفته و سپس جبرئيل آن را در جواب سخن مردم و اعمال آنها بر پيامبر نازل فرموده است.
نظريّه دوم: قرآن در شب بيستم، يا بيست و سوم، يا بيست و پنجم از هر ماه رمضان به آسمان دنيا نازل شده‏است؛ به طورى كه در هر شب قدر خداوند مقدار آياتى را كه نزول آن را در طول سال مقدّر فرموده بوده نازل مى‏كرده است و بعد همين آيات به تدريج در طول سال نازل مى‏شده‏اند.
نظريّه سوم: مراد از نزول قرآن در ماه رمضان، ابتداى نزول آن بوده است كه به تدريج پس از آن به صورت متفرق، آيات قرآن نازل شده است(10)
در رواياتى كه از طرق اماميه نقل شده است از نزول قرآن به بيت المعمور نام برده شده و در بعضى از آنها گفته شده كه بيت المعمور در آسمان چهارم قرار دارد. اين كه آسمان چهارم كجاست و واقعيتِ بيت المعمور چيست، براى ما روشن نيست. از اين روايات تنها به دست مى‏آيد كه جايى به نام آسمان چهارم و بيت المعمور وجود دارد كه قرآن در شب قدر آن‏جا نازل گشته است.
علّامه طباطبائى در اين رابطه، نظريه ديگرى دارد كه خلاصه آن چنين است:
از تدّبر در آيات مربوط به نزول قرآن در شب مبارك قدر از ماه رمضان و تعبير كتابى است كه آيات آن استحكام يافته، سپس از جانب حكيمى آگاه به روشنى بيان شده است.
در آيه، اِحكام در مقابل تفصيل قرار گرفته و معناى آن عدم تفصيل است؛ يعنى قرآن در يك مرحله، اَجزا و فصول نداشته و اين تفصيل و جزئيات آيات كه اكنون در قرآن مشاهده مى‏كنيم، پس از مرحله اِحكام بوده است. آيات 53 اعراف و 39 يونس نيز به همين مطلب دلالت دارند و از همه اين آيات واضح‏تر آيات سوره زخرف است:
حم والكتابِ المبين إنا جعلْناه قرآناً عربيا لعلَّكم تعقلون وإنّه فى اُمّ‏الكتابِ لَدَينا لَعَلِىٌّ حكيمٌ(12)
اين آيات بيانگر اين امر است كه كتاب مبين در ام الكتاب، لفظ عربى نبوده و تفصيل و اجزا نداشته و تنها براى فهم بشر به لسان عربى درآمده است. اين آيات و آياتى ديگر موجب مى‏گردد كه ما بگوييم مراد از انزال قرآن در ماه رمضان، انزال حقيقت كتاب آسمانى به قلب مبارك پيامبر به صورت يك مرتبه و دفعى مى‏باشد؛ همان گونه كه قرآن مُفَصَّل، به‏تدريج در طول مدت نبوّت، بر قلب آن حضرت نازل گشته است(13)
علّامه، آيه ولاتعجَلْ بِالقرآنِ مِنْ قبل أن يُقْضى إليكَ وَحيُه؛(14) و آيه لاتحرّكْ بهِ لسانَك لتعجلَ‏بهِ إنّ علينا جمعَه وقرآنَه؛(15) را دليل بر اين مى‏داند كه چون حقيقت قرآن قبلاً بر قلب پيامبر نازل شده بوده، پيامبر نوعى آگاهى به آن‏چه بر او نازل مى‏شده داشته و به همين جهت از تعجيل در قراءت قرآن قبل از پايان يافتن وحى، نهى گرديده است(16)
10. هود (11) آيه 1.
11. آيه 1 - 4.
12. ر.ك: الميزان، ج‏2، ص‏18-16؛ و نيز زنجانى، تاريخ القرآن.
13. طه (20) آيه 114.
14. قيامت (75) آيه 16 و 17.
15. الميزان، ج‏2، ص‏18.
16. اسراء (17) آيه 106.

ب) نزول تدريجى

آن‏چه گفتيم مربوط به نزول دفعى قرآن و راه‏حل‏هايى درباره نزول قرآن در ماه‏رمضان بود. اما در مورد نزول تدريجى قرآن كريم، صرف‏نظر از اين كه از نظر تاريخى، بديهى و قطعى است كه آيات قرآن در زمينه‏ها و مناسبت‏هاى مختلف نازل‏گشته‏اند، آياتى از قرآن كريم نيز تدريجى بودن نزول را بيان مى‏كنند:
وقرآناً فَرقْناه لِتقرأَهُ علَى الناسِ على مُكثٍ ونزّلْناهُ تنزيلاً؛(17)
و قرآنى (با عظمت را) بخش بخش (بر تو) نازل كرديم، تا آن را به آرامى بر مردم بخوانى و آن را بتدريج نازل كرديم.
وقالَ الذين كفرُوا لولانُزّل عليهِ القرآنُ جملةً واحدةً...؛(18)
و كسانى كه كافر شدند گفتند:
از اين آيات روشن مى‏گردد كه قرآن يك‏مرتبه نازل نشده و همين امر باعث اعتراض كافران گشته است.
اينك با مقايسه ميان دو گروه از آيات، يعنى آيات مربوط به نزول كلى قرآن درماه‏رمضان، و آيات مربوط به نزول تدريجى آن، معلوم مى‏گردد كه هيچ‏گونه‏تنافى‏و تضادى ميان آنها وجود نداشته بلكه هر گروه ناظر به نوعى از نزول‏قرآن مى‏باشند.
به اقتضاى مسائل روزمرّه اقتصادى و اجتماعى و يا حوادثى نظير جنگ و صلح، حكم هر حادثه‏اى در نزول تدريجى قرآن كريم بيان مى‏گرديده و ديگر نزول دفعى معنا نداشته است و وقتى حقيقت قرآن و كتاب مبين مطرح بوده نزول دفعى قرآن جلوه نموده است.

17. فرقان (25) آيه 32.
18. همان.

ج) رازهاى نزول تدريجى

چرا قرآن به تدريج نازل گشته است؟ كافران به خاطر همين تدريجى بودن نزول، لب به اعتراض گشودند. شايد به اين دليل كه كتاب آسمانى كه براى هدايت مى‏آيد بايد آغاز و پايانش معلوم باشد و يك مجموعه مدوّن به بشر عرضه گردد؛ يعنى اصول و فروعش، قوانين، احكام و اخلاقياتش همه در يك جا مضبوط باشد.
راستى اين فاصله‏ها در نزول آيات به چه دليل صورت گرفته است؟
بايد گفت، تدريجى بودن نزول، حكمت‏هاى متعددى داشته كه برخى از آنها عبارتند از:
1. قرآن در پاسخ به اعتراض كافران، كه گفتند: لَولا نُزّل عليهِ القرآنُ جُملةً واحدةً مى‏فرمايد: كذلك لِنُثبّتَ بهِ فؤادَك؛(19) اين گونه (ما آن را به تدريج نازل كرديم) تا قلبت را استوار گردانيم.
نزول تدريجى آيات، مخصوصاً در موقعيت‏هاى بحرانى و در هنگامه‏ها و جنگ‏ها و تنگناها، بهترين دلگرمى و پشتوانه براى پيامبر بود و قلب مبارك آن حضرت را قوت مى‏بخشيد. بدون شك آياتى كه به آن حضرت توصيه به صبر و پايدارى مى‏كردند، اگر همه يكباره نازل مى‏شدند، تأثير نزول همان آيات را به هنگام خطر و مواجهه نداشتند؛ مثلاً وقتى كه گفتار گمراهان ممكن بود، خاطر پيامبر را آزرده گرداند، آيه‏اى نازل مى‏شد و خطاب به پيامبر مى‏گفت: فلايحزُنْك قولُهم إنّا نعلمُ مايُسِرّون وما يُعْلِنون؛(20) پس گفتار آنان تو را غمگين نگرداند. ما آن‏چه را پنهان و آن‏چه را آشكار مى‏كنند مى‏دانيم.
و يا پيامبرش را در موقع تكذيب از سوى افراد چنين دلدارى مى‏داد: ولقد كُذّبت رسلٌ من قبلِك فصبرُوا عَلى ما كُذِّبوا وأُوذُوا حتى أَتاهم نصرُنا؛(21) و پيش از تو نيز پيامبرانى تكذيب شدند؛ ولى بر آن‏چه تكذيب شدند و آزار ديدند، شكيبايى كردند تا يارى ما به آنان رسيد.
تكرار نزول چنين آياتى براى پيامبر اطمينان‏بخش بوده است. البته همين قوت قلب و استحكام بخشيدن براى مسلمانان نيز به طريق اولى وجود داشته و نزول پيوسته و تدريجى آيات براى آنان نيز آرام‏بخش بوده است.
2. وقرآناً فرقْناه لِتقرأَهُ علَى الناسِ عَلى مكثٍ؛(22) و قرآنى (با عظمت را) بخش بخش (بر تو) نازل كرديم تا آن را به آرامى بر مردم بخوانى.
معارف اسلامى به‏ويژه آن دسته كه با عمل انسان‏ها در ارتباط است و قوانين فردى و اجتماعى را، كه موجب سعادت انسان در زندگى است، بيان مى‏كند، هنگامى از ثبات و دوام بيشترى برخوردار است كه از شيوه تدريج استفاده شود. بهترين نحوه تعليم و كامل‏ترين شيوه تربيت همان است كه معارف دينى با بلندايى كه دارند، تدريجاً نازل گردند تا مردم آهسته اما پيوسته زندگى فردى و اجتماعى خويش را با آن هماهنگ كرده و به مرحله كمال خويش رسانند.
3. يكى از رازهاى نزول تدريجى قرآن را مى‏توان
4. نزول بسيارى از آيات قرآن ارتباط و پيوستگى كامل با حوادث و رويدادهاى زمان پيامبر اكرم(ص) داشته و چون اين حوادث تدريجاً به وقوع مى‏پيوسته، آيات نيز همزمان با آن يا متعاقب آن نازل مى‏گشته‏اند. اين حوادث و وقايع را كه منجر به نزول آيات مى‏شده‏اند،

گزيده مطالب

1. قرآن داراى دو نوع نزول است: دفعى و تدريجى. آيات مربوط به نزول در ماه رمضان بيانگر نزول دفعى قرآن است.
2. براساس روايات اهل سنّت نزول دفعى در بيت العزّه و آسمان دنيا بوده است. ولى روايات شيعه اين نزول را در بيت المعمور و آسمان چهارم دانسته‏اند.
3. علامه طباطبائى معتقد است كه نزول دفعى بر قلب پيامبر بوده است؛ زيرا براساس آيات 114 طه و 19 قيامت، پيامبر در نزول تدريجى، نوعى آگاهى از آن‏چه بر او نازل مى‏شده، داشته و به همين جهت از قراءت قرآن قبل از پايان نزول آيات نهى گرديده است.
4. برخى از رازهاى نزول تدريجى عبارتند از: تثبيت و تقويت قلب پيامبر و مسلمانان؛ تدريجى بودن تشريع و قوانين اسلامى؛ عدم تحريف در قرآن؛ سهولت يادگيرى احكام و فراگيرى قرآن و پيوستگى كامل با حوادث و رويدادهاى زمان پيامبر.

19. يس (36) آيه 76.
20. انعام (6) آيه 34.
21. اسراء (17) آيه 106.
22. براى توضيح بيشتر، بخش
23. ر.ك: مناهل العرفان، ج‏1، ص‏391-338؛ دكتر راميار، تاريخ قرآن، ص‏549.

موضوع قفل شده است