زبان وحی چیست ؟
تبهای اولیه
بسم الله
دربرخي ايات خداوند از زبان انبياء چيزي را نقل ميكند.مثلآ داستان بسياري انبياء عليهم السلام را بر رسول اكرم صلي الله عليه وآله به همراه جواب انان به تمسخر يا شبهات اقوامشان اورده.ميخواستم بدونم آن ظرافت وحكمت وعظمتي كه در سخن خالق ميبينيم وميخواهيم بيابيم ايا از آن ايات هم انتظار ميرود؟منظور اينكه آنها سخن مخلوق اند وهرچند همه در كلام الله مجيد اند وخداوند بنا بر حكمتش انها را درفلان جاي قران اورده اما باز هم خود سخن سخن مخلوق است چطور ميتوان آنرا داراي شان كلام الله دانست؟
ما خيلي اوقات از چند لايه بودن كلام الله سبحانه سخن ميگوييم وپرمقصودبودن ان اين سوال را بيشتر از اين بابت ميپرسم كه بدانم نوع برخورد با اين ايات بايد چگونه باشد
بسم الله
دربرخي ايات خداوند از زبان انبياء چيزي را نقل ميكند.مثلآ داستان بسياري انبياء عليهم السلام را بر رسول اكرم صلي الله عليه وآله به همراه جواب انان به تمسخر يا شبهات اقوامشان اورده.ميخواستم بدونم آن ظرافت وحكمت وعظمتي كه در سخن خالق ميبينيم وميخواهيم بيابيم ايا از آن ايات هم انتظار ميرود؟منظور اينكه آنها سخن مخلوق اند وهرچند همه در كلام الله مجيد اند وخداوند بنا بر حكمتش انها را درفلان جاي قران اورده اما باز هم خود سخن سخن مخلوق است چطور ميتوان آنرا داراي شان كلام الله دانست؟
ما خيلي اوقات از چند لايه بودن كلام الله سبحانه سخن ميگوييم وپرمقصودبودن ان اين سوال را بيشتر از اين بابت ميپرسم كه بدانم نوع برخورد با اين ايات بايد چگونه باشد
با سلام
سیوطی در کتاب الاتقان فی علوم القرآن در پاسخ به این سوال به نقل از "ابن جنی" می نویسد:
(الإتقان في علوم القرآن، ج2، ص: 255 )
تمام مطالبى كه در قرآن از غير أهل زبان عربى حكايت شده، معانى آنها را مىرساند، نه اينكه همان ألفاظ خودشان باشد، لذا شكى نيست كه فرموده خداى تعالى: (قالُوا إِنْ هذانِ لَساحِرانِ يُرِيدانِ أَنْ يُخْرِجاكُمْ مِنْ أَرْضِكُمْ بِسِحْرِهِما وَ يَذْهَبا بِطَرِيقَتِكُمُ الْمُثْلى- فصاحتى دارد كه به لغت عجم (- غير عربى) جارى نمىشود.
تمام مطالبى كه در قرآن از غير أهل زبان عربى حكايت شده، معانى آنها را مىرساند، نه اينكه همان ألفاظ خودشان باشد، لذا شكى نيست كه فرموده خداى تعالى: (قالُوا إِنْ هذانِ لَساحِرانِ يُرِيدانِ أَنْ يُخْرِجاكُمْ مِنْ أَرْضِكُمْ بِسِحْرِهِما وَ يَذْهَبا بِطَرِيقَتِكُمُ الْمُثْلى- فصاحتى دارد كه به لغت عجم (- غير عربى) جارى نمىشود.
بسم الله
سلام
ببخشيد من فكر كنم نفهميدم صحبتتون رو!
منظورتون اين است كه مثلا اگر يكي از انبياء به زبان ابري(درست نوشتم؟) صحبت كرده خداوند كه به زبان عربي اورده معناي ان كلام است وفصاحت وعظمت كلام خالق را دارد؟(يعني ايجاد كلام جديدي شده است ؟)
اگر منظورتون صحبت بالاست ما درانبياء عليهم السلام كه در قران از انان نقلي شده عرب زبان نداشتيم؟
[="]زبان قرآن [/]
[="]بدون تردید راه دستیابی به مقاصد هر گوینده ای زبان مفاهمه اوست . مقصود از زبان در این مقوله لغت و لهجه تکلم و خط و نگارش نیست که میان اقوام گوناگون متفاوت است; زیرا زبان قرآن عربی است و متمایز از صدها نوع زبان دیگر است . [/]
[="]بلکه در قلمرو درونی هر یک از زبانهای موجود، نوعی تمایز در گفتمان و نوشتار به تناسب گرایشهای مختلف علمی نیز وجود دارد; مانند زبان حکیمان، عارفان، پزشکان و ... و هر یک اصطلاح مخصوص حوزه علمی و طریقه محاوره ویژه خویش را دارند که غالبا واژه گان در معنای لغوی آغازین خود به کار نمی رود، هر چند بی تناسب با آن نیست . [/]
[="]بنابراین در همه فرهنگها یک نوع زبان عمومی و نیز یک نوع زبان ادبی در قالب نثر و نظم هیجان انگیز وجود دارد که از نیروی تخیل صاحبان آن فرهنگ نشات گرفته است و در این رابطه دو پرسش اساسی مطرح است: [/]
[="]1 . آیا در همه فرهنگها در عرف انسانی یک زبان مشترک تفهیم و تفاهم محتوی و یک سلسله قوانین مقبول و متعارف وجود دارد که تمام اقوام و ملل با هر زبان و هر نوع دانش و عالم و عامی خود را پایبند و ملزم به رعایت آن بدانند؟ [/]
[="]2 . یا در هر رشته ای از معارف انسانی یک نوع زبان ویژه و به خصوص وجود دارد و زنجیره مرتبط در این عرصه های گوناگون فکری موجود نیست؟ [/]
[="]آنچه مسلم است عقلا در ارائه مقاصد خود به همدیگر، به یک سری معیارهایی پایبندند . از جمله آن معیارها آن است که کاربرد الفاظ را تابع همان معانی وضع شده برای آنها می دانند، نه اراده گوینده; همان طور که قصد اولیه در استعمال هر واژه ای، اراده معنای حقیقی آن کلمه است، لیکن معیار دیگری که در محاوره عرف وجود دارد آنست که گوینده می تواند به هنگام نیاز با استفاده از قرائن و شواهد به انواع گوناگون مجاز، تمثیل، تشبیه، کنایه، استعاره، اشاره و ... متوسل شود . بنابراین انواع کاربردهای زبان - که انسانها برای رفع نیاز خویش در زندگی روزمره و بیان مقاصد درونی خود از آنها استفاده می کنند - در عرف عقلایی پذیرفته شده است و در همه فرهنگها نیز این حقیقت سریان دارد و مورد اتفاق همگان است . [/]
[="]پرسشی که در رابطه با قرآن مطرح است این است که زبان قرآن چه زبانی است . آیا زبانی ویژه و ادیبانه است و یا آنکه شیوه بیان مفاهیم قرآن همان شیوه عرف و عقلای بشر است؟ زبان قرآن همان زبان عرفی محض است، یا راه سومی وجود دارد؟ و آیا زبان قرآن، زبانی جامع و ترکیبی از زبان نمادین و عرفی می باشد؟ [/]
[="]این بحث در میان مسلمانان قرآن پژوه از آنجا نشات یافت که مفسران در ارتباط با فهم معانی پاره ای از آیات همچون متشابهات و حروف مقطعه و غیره مواجه با اشکال شدند . [/]
[="]می دانیم، قرآن شامل گزاره های توصیفی از خدا، صفات و افعال او، آفرینش جهان در شش روز، آفرینش انسان در مراحل گوناگون، تکلم خدا با فرشتگان، میثاق ذر، ابلیس، هبوط انسان از بهشت، توبه، گزارش جلوه های طبیعت، پدیده های آسمانی و زمینی، سرنوشت انسان در زمین، امتها، پیامبران و معجزاتشان، فرجام انسانها، تبیین قانونمندی و سنت مداری عالم، وصف جهان پس از مرگ، برزخ، سؤال و گواهی شهود، بهشت و نعمتها و جهنم و عذابها، شرح درخواستها، بایسته ها و نبایسته های خدا و انشاآت دستوری و ... است . [/]
[="]وقتی قرآن صفاتی چون تکلم، سمع، علم، رحمت و قدرت را به خداوند نسبت می دهد - صفاتی که به نحوی در انسان نیز وجود دارد - مفهوم حقیقی این صفات در خداوند چیست؟ آیا این واژه گان افاده کننده همان معانی متعارف در انسان است؟ [/]
[="]کاربرد تعابیر به ظاهر حسی و مادی در رابطه با خدا در قرآن کریم مانند: «جاء ربک » «ثم استوی علی العرش » «و لکن الله رمی » «بل یداه مبسوطتان » و ... بسیار سؤال برانگیز است . [/]
[="]منازعات ظاهر گرایان و اهل تاویل، تنزیهیان و معطله و اهل تشبیه همه در راستای حل همین مشکل بوده است . [/]
بسم الله
سلام
ببخشيد من فكر كنم نفهميدم صحبتتون رو!
منظورتون اين است كه مثلا اگر يكي از انبياء به زبان ابري(درست نوشتم؟) صحبت كرده خداوند كه به زبان عربي اورده معناي ان كلام است وفصاحت وعظمت كلام خالق را دارد؟(يعني ايجاد كلام جديدي شده است ؟)
اگر منظورتون صحبت بالاست ما درانبياء عليهم السلام كه در قران از انان نقلي شده عرب زبان نداشتيم؟
[=tahoma][="]با سلام[/]
[="]منظور این بود که سخنان انبیاء یا شیطان یا اشخاص دیگر چه به زبان عبری و چه به زبان دیگر؛نقل به معنا شده و لفظ از جانب خدای تعالی ست.البته هیچ مانعی ندارد که برخی الفاظ عربی آنهم بصورت محدود(مثلا در حد یک آیه)؛نقل قول مستقیم شده باشد چون کمترین تحدی قرآن به یک سوره است[/].[/]
[="] خلاصه کلام درزبنا قرآن:
[/]
[="]1 . قرآن کلام وحی و گزاره های آن معنادار است و براساس همان معناداری است که شریعت و هدایت و کمال آفرینی برای انسان شکل می گیرد . [/]
[="]2 . زبان قرآن قابل شناسایی است و تصویر روشنی از نامه هدایت خدا به انسان قابل ترسیم است; به گونه ای که قابل فهم مخاطبان آن می باشد . [/]
[="]3 . زبان قرآن همان زبان تفاهم و تخاطب عرف عقلاست و خداوند برای ابلاغ پیام خود زبان دیگری ابداع نفرموده است و به همان شیوه عقلایی عمل نموده است . [/]
وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ بِلِسانِ قَوْمِهِ لِيُبَيِّنَ لَهُمْ فَيُضِلُّ اللَّهُ مَنْ يَشاءُ وَ يَهْدي مَنْ يَشاءُ وَ هُوَ الْعَزيزُ الْحَكيمُ (4ابراهيم)
و ما هيچ رسولى در ميان قومى نفرستاديم مگر به زبان آن قوم تا بر آنها (معارف و احكام الهى را) بيان كند، آن گاه خدا هر كه را خواهد به ضلالت وا مىگذارد و هر كه را خواهد به مقام هدايت مىرساند و او خداى مقتدر داناست.