جنیان و طلسم کنندگان

تب‌های اولیه

7 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
جنیان و طلسم کنندگان

به نام خــــــــــــدا
سلام

راه مقابله با طلسم کنندگان چیست ؟؟؟
ایا دین اسلام و دین ها در مقابل طلسم کنندگان
بی دفاع هستند.

طلسمو جادو کار هرکسی نیست....
واقعیت داره اما من خودم شخصا خیلی بهش اعتقاد ندارم
ولی راه مقابله با اون توکل به خداست....و خوندن قران
سوره های کافرون ناس اخلاص فلق ....
.....................................................................
ا توجه به این که سحر اقسامی دارد، راه های ابطال سحر نیز از نظر قرآن کریم گوناگون است که به بررسی آنها می پردازیم:
الف- سحر گاهی فریفتن، تردستى، شعبده بازی و چشم‏بندى است، و در خارج حقیقتى ندارد چنان که قرآن می فرماید:”‌‌ فَإِذا حِبالُهُمْ وَ عِصِیهُمْ یخَیلُ إِلَیهِ مِنْ سِحْرِهِمْ أَنَّها تَسْعى”‌‌[6]؛ ریسمان ها و عصاهاى جادوگران زمان موسى در اثر سحر، خیال مى‏شد که حرکت مى‏کنند.
در آیه دیگر آمده است: ”‌فَلَمَّا أَلْقَوْا سَحَرُوا أَعْینَ النَّاسِ وَ اسْتَرْهَبُوهُمْ”‌‌؛[7] هنگامى که ریسمان‏ها را انداختند چشم هاى مردم را سحر کردند و آنها را ارعاب نمودند.
از این آیات روشن مى‏شود که سحر داراى حقیقتى نیست که بتوان در اشیاء تصرفى کند و اثرى بگذارد، بلکه این تردستى و چشم بندى ساحران است که آن چنان جلوه مى‏دهد.
محمد بن عیسى می گوید از حضرت رضا (ع) در باره سحر پرسیدم حضرت فرمود: سحر واقعیت دارد و به اذن خدا اثر مى‏کند هر گاه ترا سحر کردند دستت را تا مقابل صورتت بالا ببر و این دعا را بخوان: ”‌‌باسم الله العظیم باسم الله العظیم رب العرش العظیم الا ذهبت و انقرضت

ب- از بعضى آیات قرآن استفاده مى‏شود که بعضى از انواع سحر به راستى اثر مى‏گذارد؛ مانند آیه ذیل که مى‏گوید آنها سحرهایى را فرا مى‏گرفتند که میان مرد و همسرش جدایى مى‏افکند: ”‌فَیتَعَلَّمُونَ مِنْهُما ما یفَرِّقُونَ بِهِ بَینَ الْمَرْءِ وَ زَوْجِهِ”‌‌. یا تعبیر دیگرى که در آیات فوق بود که آنها چیزهایى را فرا مى‏گرفتند که مضر به حالشان بود و نافع نبود: ”‌وَ یتَعَلَّمُونَ ما یضُرُّهُمْ وَ لا ینْفَعُهُمْ”‌‌.[8] ولى آیا تأثیر سحر فقط جنبه روانى دارد و یا این که اثر جسمانى و خارجى‏ هم ممکن است داشته باشد؟ در آیات بالا اشاره‏اى به آن نشده؛ لذا بعضى معتقدند اثر سحر تنها در جنبه‏هاى روانى است.[9]
در عصر ما چون بسیارى از خواص اجسام و عناصر که در گذشته بر توده مردم، مخفى بود، آشکار شده است، و حتى کتاب هایى در زمینه آثار اعجاب‏انگیز موجودات مختلف نوشته ‏شده است، واقعیت قسمت زیادى از سحرهاى ساحران روشن شده و در موارد زیادی این حربه از دست ساحران گرفته شده است. (مثل روشن شدن خواص شمیایی عناصر و یا بعضی خواص نور)، اما در هر حال، سحر چیزى نیست که بتوان وجود آن را انکار کرد و همه صورت های آن را به خرافات نسبت داد. بعضی از صورت های آن، هم اکنون رواج دارد و هنوز واقعیت آن شناخته نشده است؛ مثل کارهایی که مرتاضان هندی انجام می دهند.[10]
در بعضی از کتاب ها[11] و روایات برای از بین بردن سحر خواندن آیات و دعاهایی توصیه شده است. ما از باب نمونه به چند مورد اشاره می کنیم:
1- محمد بن عیسى می گوید از حضرت رضا (علیه السلام) در باره سحر پرسیدم حضرت فرمود: سحر واقعیت دارد و به اذن خدا اثر مى‏کند هر گاه ترا سحر کردند دستت را تا مقابل صورتت بالا ببر و این دعا را بخوان: ”‌باسم الله العظیم باسم الله العظیم رب العرش العظیم الا ذهبت و انقرضت”‌‌.
2- ابن عباس گوید: لبید یهودى پیغمبر(صلی الله علیه و آله) را سحر کرد، و سحر را در چاه بنى زریق انداخت حضرت بیمار شد، در حالى که حضرت به خواب بود دو فرشته آمدند، یکى از آن دو کنار سر حضرت و دیگرى پهلوى پاى او نشست و به ایشان خبر دادند، که شما را سحر کرده‏ و سحر را در زیر پوست نهاده و در زیر سنگى در چاه زروان گذارده‏اند پیغمبر (ص) على (ع) و زبیر و عمار را فرستاد تا آب چاه را کشیدند و سنگ را برداشتند و جف را در آوردند و دیدند که در آن مقداری مو است با دندانه‏هائى از شانه که 11 گره با سوزن بر آن زده‏اند، در این موقع معوّذتین آمد هر گرهى را که می گشودند آیه‏اى از آنها را می خواندند، حضرت احساس سبکى کرد و برخاست گویا از قید و زنجیر آزاد شده است، و جبرئیل می گفت: ”‌بسم الله ارقیک من کل شی‏ء یؤذیک من حاسد و عین و الله یشفیک”‌‌.
3- فردی که سحر شده آیات: ”‌قالَ مُوسى‏ ما جِئْتُمْ بِهِ السِّحْرُ إِنَّ اللَّهَ سَیبْطِلُهُ إِنَّ اللَّهَ لا یصْلِحُ عَمَلَ الْمُفْسِدِینَ، وَ یحِقُّ اللَّهُ الْحَقَّ بِکَلِماتِهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُجْرِمُونَ”‌‌.‏[12] و ”‌وَ أَوْحَینا إِلى‏ مُوسى‏ أَنْ أَلْقِ عَصاکَ فَإِذا هِی تَلْقَفُ ما یأْفِکُونَ، فَوَقَعَ الْحَقُّ وَ بَطَلَ ما کانُوا یعْمَلُونَ، فَغُلِبُوا هُنالِکَ وَ انْقَلَبُوا صاغِرِینَ”‌‌.[13] را همیشه همراه خود داشته باشد.
4- این آیه را هفت بار بر سحر شده بخوانند: ”‌سَنَشُدُّ عَضُدَکَ بِأَخِیکَ وَ نَجْعَلُ لَکُما سُلْطاناً فَلا یصِلُونَ إِلَیکُما بِآیاتِنا أَنْتُما وَ مَنِ اتَّبَعَکُمَا الْغالِبُونَ”‌‌[14].[15] پس به طور کلی باید از شر سحر ساحران به خدا پناه برد.
باید توجه داشت که اغلب مواردی که مردم آن را سحر می پندارند، ناشی از توجه بیش از حد عده ای به خرافات و اوهام و سوء استفاده عده سودجوی دیگر، از شرایط فراهم آمده است، در حالی که از سحر اطلاعی ندارند علاوه بر آن لااقل بخشی از سحر، با تصرف در خیال انسان انجام می پذیرد و همان طوری که در جریان ساحران و حضرت موسی (ع) اتفاق افتاد، در این گونه موارد با بالا رفتن سطح اعتقادات و آگاهی های مردم، عملا این گونه سحرها کارائی نخواهند داشت. در هر صورت اگر واقعا سحری روی دهد، برای نجات از آن می توان از دعا و آنچه در روایات آمده است بهره برد.

پی نوشت ها :
[1]. طریحی، فخر الدین، مجمع البحرین، تحقیق: حسینی، سید احمد، ج 5، ص107، المکتبة المرتضویة.
[2]. طهانوی، کشٌاف اصطلاحات العلوم و الفنون، ج 2، ص 1138، مکتبة اللبنان، 1996م.
[3]. صدر حاج سید جوادی و دیگران، دائرة المعارف تشیع، ج 9، ص117، شهید سعید محبی، تهران، 1381ش.
[4]. قمی، شیخ عباس، سفینة البحار، ج 4، ص91، دارالاسوة، چاپ دوم، 1416 ق. به نقل از الدروس شهید اول.
[5]. اسراء، 82
[6] . طه، 66
[7] . اعراف، 116
[8] . بقره، 102
[9] . علامه در المیزان می فرماید: سحر یک نوع تصرف در حاسه انسان است، به طورى که حاسه بیننده چیزهایى را ببیند و یا بشنود که حقیقت نداشته باشد. طباطبایی، محمد حسین، تفسیر المیزان، موسوی همدانی، سید محمد باقر ج‏ 8، ص 275؛ یکى از اقسام آن تصرف در خیال مردم است، که آن را سحر دیدگان می نامند، و این فن از تمامى فنون سحر مسلم‏تر و صادق‏تر است. طباطبایی، محمد حسین، تفسیر المیزان، موسوی همدانی، سید محمد باقر ج 1، ص 237؛ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ‏1، ص 379
[10] . تفسیر نمونه، ج ‏13، ص 241
[11] . و نیز در حواشی مفاتیح الجنان تحت عنوان تعویذ ابطال سحر بیان شده است .
[12] . یونس، 81 و 82
[13] . اعراف، 117- 119
[14] . قصص، 35 .
[15] . مکارم الأخلاق، میر باقرى، ج ‏2، ص 326 – 329

بسم الله الرحمن الرحیم

TakBoy90.07;217918 نوشت:
راه مقابله با طلسم کنندگان چیست ؟؟؟ ایا دین اسلام و دین ها در مقابل طلسم کنندگان بی دفاع هستند.

با سلام و تشکر از سرکار خانم رضایی
در مورد حقیقت سحر مطالب مفیدی در تاپیک http://www.askdin.com/thread17455.html وجود دارد که می توانید مراجعه فرمایید.
بطور کلی گاهی سحر تصرف در خیال و وهم مخاطب است که به آن سحرالعیون گویند و گاهی تصرف در خیال مخاطب و عالم مادی است مانند شعبده بازی و گاهی هم تصرف در عالم مادی و ملکوتی است است که طلسم مربوط به این قسم می باشد که در برخی کتب اقسام و راه ابطال آنها بیان شده که به دلیل سوء استفاده برخی در دسترس همگان قرار ندارد و برخی از علمای گذشته نیز همچون شیخ بهایی و علمای جدید نیز بر آن آگاهی داشته و دارند که باید به اهل آن مراجعه شود.

موفق باشید

سلام..
طلسم فقط با شیوه استفاده از جنیان نیست..

از تسلط ذهن و کار روی اون هم کار میکنند....

جن بد بیچاره (یا ارواح شیطانی)روکه با یک (بسم الله الرحمن الرحیم)میشه دورکرد...چون تغذیه جن امواج

منفی هست..چون بردش کوتاهه راحت میتونه موج منفی رودریافت وسمتش بره...

ذکرهای سنگین ازجمله ذکر بسم الله به راحتی امواج منفی رومتفرقه میکنه وجن هم چون خط ارتباطیش نابود میشه دورمیشه...

به همین خاطره که دارن نام خدا رو کم کم توسط هزار نظریه پردازی کم رنگ میکنند...وحالتش روتغییر میدن..

اما متاسفانه روش طلسمی هست که اصلا از ارواح شیطانی استفاده نمیشه.....از درون نقشه های پلید ذهنیه....

با روان شناسی بسیارقوی وبا تحلیل دقیق تاثیر های اجتماعی بر انسان وارد میشن

وراحت عقاید ذهنی وباورهای مارومیسازن...
شکستن این طلسم خیلی سخته...

انسان بد از روح شیطانی بد بسیار بدتره....


وَ اتَّبَعُوا ما تَتْلُوا الشَّياطينُ عَلى‏ مُلْكِ سُلَيْمانَ وَ ما كَفَرَ سُلَيْمانُ وَ لكِنَّ الشَّياطينَ كَفَرُوا يُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ وَ ما أُنْزِلَ عَلَى الْمَلَكَيْنِ بِبابِلَ هارُوتَ وَ مارُوتَ وَ ما يُعَلِّمانِ مِنْ أَحَدٍ حَتَّى يَقُولا إِنَّما نَحْنُ فِتْنَةٌ فَلا تَكْفُرْ فَيَتَعَلَّمُونَ مِنْهُما ما يُفَرِّقُونَ بِهِ بَيْنَ الْمَرْءِ وَ زَوْجِهِ وَ ما هُمْ بِضارِّينَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ يَتَعَلَّمُونَ ما يَضُرُّهُمْ وَ لا يَنْفَعُهُمْ وَ لَقَدْ عَلِمُوا لَمَنِ اشْتَراهُ ما لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ خَلاقٍ وَ لَبِئْسَ ما شَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ لَوْ كانُوا يَعْلَمُونَ (102بقره)
و از افسونى كه ديوها به روزگار پادشاهى سليمان مى‏خواندند پيروى كردند، و سليمان كافر نبود، ولى ديوها كه مردم را جادوگرى مى‏آموختند كافر بودند. و نيز آن افسون كه بر آن دو فرشته، هاروت و ماروت، در بابل نازل شد، در حالى كه آن دو به هر كس كه جادوگرى مى آموختند مى‏گفتند: كار ما فتنه است، مباد كافر شوى. و مردم از آن دو جادوهايى مى‏آموختند كه مى‏توانستند ميان زن و شوى جدايى افكنند و آنان جز به فرمان خدا به كسى زيانى نمى‏رسانيدند و آنچه مردم مى‏آموختند به آنها زيان مى‏رسانيد، نه سود. و خود مى دانستند كه خريداران آن جادو را در آخرت بهره‏اى نيست. خود را به بد چيزى فروختند، اگر مى‏دانستند.

با سلام

در آيات و روايات به سحر و چشم زخم اشاره شده است. به عنوان مثال آية 102 سورة مباركه بقره كه اشاره به نوعي از سحر است كه داراي اثر باشد.(1) يا آيه 116 سورة مباركه اعراف اشاره به نوع ديگري از سحر دارد كه اصطلاحاً به آن شعبده‌ مي‌گوئيم(2) يا آية 51 سورة مباركه قلم كه اشاره به چشم زخم دارد.

در روايات نيز به اين دو مقوله اشاره شده كه يكي از جامع‌ترين و كامل‌ترين آنها روايتي است كه امام صادق ـ عليه السّلام ـ در جواب به سؤال زنديق مصري كه از حقيقت سحر سؤال كرده بود فرمودند كه در اين روايت به انواع سحر نيز از زبان امام اشاره شده.(3)

تمام اين‌ها نشانگر اين امر است كه سحر و جادو و چشم زخم اموري هستند كه داراي واقعيت مي‌باشند اما غير عادي‌اند دربارة چشم زخم نيز بعضي علما معتقدند كه بعضي از چشم‌ها نوعي اشعه از خود بيرون مي‌دهند كه اين اشعه يك اثر سوئي را وارد اشياء مي‌كند.(4)

پس از ذكر اين مقدمه كوتاه و آشنايي با جايگاه سحر و چشم زخم توجه شما را به دو نكتة مهم جلب مي‌كنيم كه:

(1) نمي‌توانيم هر چيزي را بلافاصله به جادو و چشم زخم نسبت دهيم و يا با هر مشكلي كه در زندگي مواجه شديم آن را معلول جادو و چشم زخم بدانيم بلكه ابتدا بايد علل و عوامل عادي آن را بررسي كنيم چرا كه بسياري از مشكلات ما ريشه در عوامل طبيعي دارد و موارد بسيار اندكي شامل جادو و چشم‌ زخم مي‌شود.

(2) اعتقاد به اين مسأله كه من جادو شده‌ام يا چشم خورده‌ام يا كسي بخت مرا بسته خود از موانع پيشرفت انسان در زندگي است. زيرا با اين پندار و پيشينة ذهني شخص به گونه‌اي در زندگي عمل مي كند كه تمام اعمالش تابع اين عقيده‌اش است و اين باعث مي‌شود كه انسان به بهانة جادو شدن يا چشم خوردن دست از سعي و تلاش زندگي بردارد و تمام مشكلات خود را معلول اين دو مقوله بداند در صورتي كه خداوند متعال انسان را مختار آفريده و امر به تلاش و كوشش نموده است.

راه‌هاي علاج سحر و چشم زخم
همان طور كه خداوند براي بعضي از داروهاي مُضر تأثيراتي را در بدن قرار داده و در بعضي از داروها اثراتي را قرار داده كه تأثيرات داروهاي مضر را از بين مي‌برد براي بعضي از اعمال نيز تأثيراتي را در بدن‌ها و عقول مردم قرار داده است كه همان سحر باشد و بر زبان انبياء و اوصياء آيات و ادعيه و اسماء و اعمالي جاري ساخته كه ضرر آن سحرها را دفع مي‌كند. پس بهترين راه براي علاج اين دو مقوله توجه به معارف و دستورات اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ است.

دستوارت اهل بيت ـ عليهم السلام ـ براي علاج سحر

1) امير المؤمنين علي ـ عليه السلام ـ مي‌فرمايند: براي علاج سحر هفت مرتبه بگويد: بسم الله و بالله و سَنسُدُّ عضدك باخيك و نجعل لكما سلطانا فلا يصلون اليكما باياتنا انتما و من اتبعكما الغالبون.(5)

2) استعاذه و پناه بردن به خداوند متعال با خواندن معوذتين (سوره‌هاي قل اعوذ برب الناس و قل اعوذ برب الفلق)(6)

3) خواندن آيات 54 تا 56 سورة اعراف.(7)

4) اسپند نيز مؤثر است. از رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ نقل شده كه بر هر يك از برگ و دانه اسپند ملكي موكل است كه با آنهاست تا بپوسد و ريشه‌اش و شاخه‌اش غم و سحر را برطرف مي‌كند.(8)

دستورات اهل بيت ـ عليهم السلام ـ براي علاج چشم زخم

1. امام صادق ـ عليه السّلام ـ فرمودند: سه مرتبه بگوييد: ما شاء الله لا قوه الا بالله العلي العظيم.(9)

2. خواندن آية 51 سورة قلم (و ان يكاد الذين كفروا ...)(10)

3. دست‌ها را مقابل صورت بگيرد و سورة حمد و توحيد و معوذتين را بخواند و دست به صورت بكشد.(11)

4. خواندن معوذتين.(12)

5. دعايي كه پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ براي امام حسن و امام حسين ـ عليهما السّلام ـ خواندند و به اصحاب نيز توصيه فرمودند: «اللهم يا ذا السلطان العظيم و المن القديم و الوجه الكريم ذا الكلمات التامات و الدعوات المستجابات عاف فلانا( اسم شخص مورد نظر) من انفس الجن و اعين الانس.»(13)

پاورقی:
1. مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، ج 1، ص 378.
2. همان.
3. بحار الانوار، ج 60، ص 21.
4. مطهري، مرتضي، آشنايي با قرآن، نشر صدرا، ج 8، ص 334.
5. مجلسي، محمد باقر، بحار الانوار، ج 92، ص 125.
6. همان، ص 128.
7. ج 92، ص 32.
8. قمي، شيخ عباس، مفاتيح الجنان، باب سوم.
9. بحار الانوار، ج 92، ص 128.
10. همان، ص 132.
11. همان، ص 129.
12. همان، ج 60، ص 14.
13. همان، ج 92، ص 133.

موضوع قفل شده است