علت ترجیحم به دختر بالاتر از سن خودم

تب‌های اولیه

48 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
علت ترجیحم به دختر بالاتر از سن خودم

سلام
من نمیدونم چرا دوست دارم با خانمی که سنش سه یا چهار سال بزرگتر از منه ازدواج کنم؟
این یکی از معیارهام هست.اخه دخترهای هم سن و سال یا کوچکتر از خودم رو دوست ندارم.
من راستش از اول راهنمایی به بلوغ جنسی رسیدم.چون حرف زدنشون و رفتارشون رو دیدم فکرم باهاشون نمیخونه.احساس میکنم اونها بیشتر من رو درک میکنند و حرفامون رو بهتر میتونیم بفهمیم و هضم کنیم.
ولی خجالتم میاد سه یا چهار سال بزرگتر از خودم.من همش فکر میکنم علتش برمیگرده به بلوغ
چون بلوغ عقلی زودتر شروع شده

دوستان اگر صورت بگیره بدبخت میشم؟
باید چکار کنم؟

taliya;217253 نوشت:
سلام من نمیدونم چرا دوست دارم با خانمی که سنش سه یا چهار سال بزرگتر از منه ازدواج کنم؟ این یکی از معیارهام هست.اخه دخترهای هم سن و سال یا کوچکتر از خودم رو دوست ندارم. من راستش از اول راهنمایی به بلوغ جنسی رسیدم.چون حرف زدنشون و رفتارشون رو دیدم فکرم باهاشون نمیخونه.احساس میکنم اونها بیشتر من رو درک میکنند و حرفامون رو بهتر میتونیم بفهمیم و هضم کنیم. ولی خجالتم میاد سه یا چهار سال بزرگتر از خودم.من همش فکر میکنم علتش برمیگرده به بلوغ چون بلوغ عقلی زودتر کامل شده. دوستان اگر صورت بگیره بدبخت میشم؟

سلام

چون دوستان گفتید پس بنده نظرم رو می گم تا استاد جواب دهند

ببینید این که سن مطرح است خب مهمه اما دلایلی هم کناارش هست

صرف اینکه سنش بالا تر باشه بدبخت شوم خیر این طور نیست

یک مثال بارز و خوب

ازدواج حضرت محمد(ص) با ام المومنین خدیجه کبری(س) است:Gol:

کارشناس پاسخگویی به این سوال تشریف ندارند.من منتظرم موضوع رو برام بشکافید و علت و محاسن ومعایبش رو بیان کنید
چرا هیچکس جواب نمیده.مگر از این مسایل توی دنیا نداریم.یه جوری فکر کنم همتون یکه خوردید

taliya;217253 نوشت:
سلام
من نمیدونم چرا دوست دارم با خانمی که سنش سه یا چهار سال بزرگتر از منه ازدواج کنم؟
این یکی از معیارهام هست.اخه دخترهای هم سن و سال یا کوچکتر از خودم رو دوست ندارم.
من راستش از اول راهنمایی به بلوغ جنسی رسیدم.چون حرف زدنشون و رفتارشون رو دیدم فکرم باهاشون نمیخونه.احساس میکنم اونها بیشتر من رو درک میکنند و حرفامون رو بهتر میتونیم بفهمیم و هضم کنیم.
ولی خجالتم میاد سه یا چهار سال بزرگتر از خودم.من همش فکر میکنم علتش برمیگرده به بلوغ
چون بلوغ عقلی زودتر شروع شده

دوستان اگر صورت بگیره بدبخت میشم؟
باید چکار کنم؟


سلام
دوست عزیز فکر نمیکنم زیاد مربوط به بلوغ جنسی زود رس داشته باشه
حالا واسه شما طبیعیه
من سراغ دارم سوم دبستان به بلوغ رسیده و 8 سال کوچیکتر از خودشو دوس داره

این احساس شما میتونه عوامل مختلفی داشته باشه
که احتمالا باید روانکاوی بشید
اولا شما با مشکلات ازدواج با خانمهای بزرگتر از خودتون آگاهی دارید؟
اینکه خانمها کم کم از میل جنسیشون کاسته میشه و مثلا حدودا تو پنجاه سالگی توانایی جنسیشون به شدت افت میکنه
بر عکس اقایون که همچنان توان لازم رو دارن

همیشه مرد دوس داره پایه و تیکه گاه زندگی باشه و مدیریت خانواده دستش باشه
اگر خانم شما از شما بزرگتر باشه باز این قدرت و اقتدار رو خواهید داشت؟

احتمالا تو این موارد روانشناسان از شما میپرسند
مادرتون در قید حیاته؟
از بچگی سایشون بالا سرتون بوده؟
تو خانوادتون بچه چندم هستید و چقدر دختر و چقدر پسر هستید و..
احساس میکنم یه خلا هایی تو زندگی شما هست که اینجوری خودشو تو انتخاب همسر نشون داده و بیان میکنه که شما نیازمند محبت دیدن از یه خانم بزرگتر از خودتون و شاید کسی که بتونه براتون جایگاه مادری هم داشته باشه و شما از امر و نهی ایشون ناراحت نشید و تازه شاید لذتم ببرید
خللاصه خیلی بحث مفصلی کلی باید پرسش و پاسخ مطرح شه تا آخر روانشناس مربوطه راهنمایی لازم رو کنه
موفق باشید
یا علی ع

منم همون که توی پست اول گفته شد. یعنی منم دوس دارم همسرم بزرگتر از خودم باشه اما اونجوری احساس بدبختی نمی کنم بلکه احساس خوشبختی می کنم

با سلام و احترام

الان چند سالتون هست؟

در خانواده خودتون مدیریت زندگی بیشتر به دست پدرتون هست یا مادرتون؟

با کی بودین شما؟؟؟
من خودم میگم Smile
من از 14 سالگی مستقل هستم.
کلا دور از فک و فامیل و خونواده و اینا ....
البته اینو نگفتم که باعث بشه این برداشت بشه که من نیاز به مامانی دارم و این حرفا
اصلا از این اخلاقا ندارم و نمونه ی یه مرد مستبد که نه ولی محکمم
متولد 66
................
یکی نیس به من بگه آخه که از تو سوال کرد هی می پری وسط:ok:

من توی 21 هستم.نه اقا بهروز اینهایی که گفتند در من وجود نداره یعنی مادرم الان در قید حیات هستند
ولی خوب نوشتم گفتم عرف جامعه نیست که اینطوری باشه.میترسیدم فکر میکردم راه غلطی رو میرم.
اخه خانمهای کوچکتر از خود رو دیدم رفتار بچه گانه دارند.چندشم میشه.اونها فهمیده ترند خیلی هم ازشون خوشم میاد.مادرم به من محبت میکرد از کودکی پدرم کمی ....
ولی این وسط رییس خونه کیه؟خانمم

من که ندیدم کسی که زن بزرگتر از سنش بگیره بدبخت بشه ..... تو اشنا ها چند مورد دیدم همشونم از زندگی راضی هستن ..... خیلی کم کارشون به دعوا و مرافه می رسه ..... چون زنه عاقل تر هست و می دونه زندگی زناشویی چیه و چطوریه .....

savior;217448 نوشت:
با کی بودین شما؟؟؟
من خودم میگم Smile
من از 14 سالگی مستقل هستم.
کلا دور از فک و فامیل و خونواده و اینا ....
البته اینو نگفتم که باعث بشه این برداشت بشه که من نیاز به مامانی دارم و این حرفا
اصلا از این اخلاقا ندارم و نمونه ی یه مرد مستبد که نه ولی محکمم
متولد 66
................
یکی نیس به من بگه آخه که از تو سوال کرد هی می پری وسط:ok:

خب این استقلال فکر نکنید خوبه
شاید تو 14 سالگی نیاز به محبت مادر داشتید که ازتون به دلائل مختلف گرفته شده

در ضمن اگر پسر محکمی هستید و دوس دارید حرف اخر حرف شما باشه اصلا سراغ زنی نرید که بزرگتره
تازه الان 25 سالتونه
و شاید دختر 30 ساله بخواید بگیرید که دیگه شخصیتش ریخته شده و حرف یه الف بچه((به قول خودش))رو قبول نمیکنه و تابع محض نیست

taliya;217449 نوشت:
من توی 21 هستم.نه اقا بهروز اینهایی که گفتند در من وجود نداره یعنی مادرم الان در قید حیات هستند
ولی خوب نوشتم گفتم عرف جامعه نیست که اینطوری باشه.میترسیدم فکر میکردم راه غلطی رو میرم.
اخه خانمهای کوچکتر از خود رو دیدم رفتار بچه گانه دارند.چندشم میشه.اونها فهمیده ترند خیلی هم ازشون خوشم میاد.مادرم به من محبت میکرد از کودکی پدرم کمی ....
ولی این وسط رییس خونه کیه؟خانمم

ببینید
حالا جدای اینکه شما میتونید تحمل کنید خانمتون همه کاره زندگی باشه و تصمیم گیرنده باشه
یه چیزه و یه چیز دیگه هم اینکه
خود خانم هم دوست داره یه تکیه گاه و یه مرد محکم بالاسرش باشه
نه یه اسلیو((برده))
زن ذاتا دوست داره به یه مرد محکم و قوی و پر قدرت از هر لحاظ تکیه کنه
زن از غرور مرد خوشش میاد
حتی اگر تو ظاهر هی بناله...

اینارم در نظر بگیرید

bossm;217450 نوشت:
من که ندیدم کسی که زن بزرگتر از سنش بگیره بدبخت بشه ..... تو اشنا ها چند مورد دیدم همشونم از زندگی راضی هستن ..... خیلی کم کارشون به دعوا و مرافه می رسه ..... چون زنه عاقل تر هست و می دونه زندگی زناشویی چیه و چطوریه .....

کسی نگفت لزوما بد بخت میشن
ولی آیا کیفیت و جذابیت لازم رو هم داره؟
االبته شایدم داشته باشه
ولی چیزی که بهتره اینه که خانم از لحاظ سنی کوچیکتر باشه
در مورد عاقل بودن زن اینم در نظر بگیرید که با تجربه تره
کمتر حاضر میشه نظرات اقا رو قبول کنه
مخصوصا اگر سنش بیشتر باشه هی میخواد بگه که تو چی میفهمی و....
البته شایدم نگه
ولی با توجه به تجربیات همه روانشناسا چه غربی چه داخلی میگن اقا بزرگتر باشه

اقا بهروز مارو میترسونی.ولی یه احساسی از پارسال به من میگه تو با یک خانمی ازدواج میکنی که باهات میسازه ولی تو با اون نمیسازی.قبل باز کردن سر صحبت

behrooz_313;217455 نوشت:
ببینید
حالا جدای اینکه شما میتونید تحمل کنید خانمتون همه کاره زندگی باشه و تصمیم گیرنده باشه
یه چیزه و یه چیز دیگه هم اینکه
خود خانم هم دوست داره یه تکیه گاه و یه مرد محکم بالاسرش باشه
نه یه اسلیو((برده))
زن ذاتا دوست داره به یه مرد محکم و قوی و پر قدرت از هر لحاظ تکیه کنه
زن از غرور مرد خوشش میاد
حتی اگر تو ظاهر هی بناله...اینارم در نظر بگیرید

با سلام و احترام
به مورد بسیار مهمی اشاره کردین.

خانم‌ها بسیار به اقتدار، قدرت و مردانگی مرد اهمیت میدن. (چیزی که متاسفانه خیلییی از جوانان امروزی از دست دادند!!)

فعلنه به قیافه و پول اهمیت میدن خیلی تو نگاهها متدادوله

behrooz_313;217456 نوشت:
کسی نگفت لزوما بد بخت میشن
ولی آیا کیفیت و جذابیت لازم رو هم داره؟
االبته شایدم داشته باشه
ولی چیزی که بهتره اینه که خانم از لحاظ سنی کوچیکتر باشه
در مورد عاقل بودن زن اینم در نظر بگیرید که با تجربه تره
کمتر حاضر میشه نظرات اقا رو قبول کنه
مخصوصا اگر سنش بیشتر باشه هی میخواد بگه که تو چی میفهمی و....
البته شایدم نگه
ولی با توجه به تجربیات همه روانشناسا چه غربی چه داخلی میگن اقا بزرگتر باشه

جذابیت زندگی رو شاید کمتر به همراه داشته باشه اما زندگی ای اروم همراه با ارامش داره ....در مورد عاقل بودن بیایم نیمه پر لیوان رو ببینیم یعنی در مشکلات راه حل بهتری پیدا می کنه و نظر اقا رو هم با خودش همراه می کنه ( زن هستن دیگه با هزار حیله :khandeh!:) نمی دونم اونو باید در منطق روانشناسی این مورد جست اما کسی که علاقه به زندگی با بزرگ تر از خودش داره دیگه نمی شه گفت مثل بقیه ست و ..... علاقه هست و بدم نیست ..... اگه از جهاتی مشکلاتی پیش بیاد از خیلی جهات مثبت هم هست ......

taliya;217459 نوشت:
فعلنه به قیافه و پول اهمیت میدن خیلی تو نگاهها متدادوله

برید دنبال زنانی که این طوری نباشند ! چون این نوع زنان اگر هم سنشون بالا باشه فکرشون کودکانست ....

taliya;217457 نوشت:
اقا بهروز مارو میترسونی.ولی یه احساسی از پارسال به من میگه تو با یک خانمی ازدواج میکنی که باهات میسازه ولی تو با اون نمیسازی.قبل باز کردن سر صحبت

نه داداشی تس کجا بوده
همیشه باید توکل بر خدا داشت
ولی خب خدا یه نعمتی به نام عقل به انسان داده که خوب قبل ه کاری فکر کنه
و همچنین از تجربیات دیگران استفاده کنه
و تا میتونه تصمیم مناسبی برای خودش بگیره
اول باید خودتو بشناسی و بعد ببینی واقعا با همه وجود دوست داری با بزرگتر از خودت ازدواج کنی؟
در ضمن زن خیلی زود طراوت و شادابی جوونیشو از دست میده
باید ببینی فردا تحمل داری ببینی زنت بهت نمیاد؟
گاهی دیده شده مرد خجالت میکشه زنشو تو جمع ببره وی ا معرفی کنه و خجالت میکشه و..
خلاصه این موارد رو باید در نظر داشت

taliya;217459 نوشت:
فعلنه به قیافه و پول اهمیت میدن خیلی تو نگاهها متدادوله


با سلام و احترام

قبول دارم که بخشd از دختران جامعه امروزی (زیر بیست سال) خیلی مسئولیت‌پذیر و مطلع به زندگی و... بار نیومدند. و به دلیل تربیت ناصحیح والدین هنوز حس بچگی از سرشون بیرون نرفته!

ولی ازدواج با دختر بزرگتر از خودتون، اونم 4-3 سال راه‌حل مناسبی نیست، و این هم معایب مخصوص به خودش رو داره.

تا پاسخ‌گویی کارشناسان فعلا میتونین تاپیک های زیر رو مطالعه کنید:

اگر سن دختر بیشتر از پسر باشد چه مشكلاتی در ازدواج خواهند داشت

ازدواج با دختري كه از خودم بزرگتر است

نمیدنم وقتی تعداد ریسکهش زیاد شده .من به شک افتادم از اینکه فردا تو زندگی جنگ اعصاب داشته باشیم

سن خانم ها بيشتر از آقا

لطفا در باره ازدواج خانم هایی که سن شان بالا رفته ، توضیح دهید

پاسخ استاد دهنوی:


اگر خانم سنش بالاتر باشد ، مشکلاتی ایجاد میکند . سن خانم باید سه تا هفت سال کوچکتر از آقا باشد .
اگر بخواهد خانم بزرگتر باشد ، مشکلاتی ایجاد میکند . بلوغ جنسی خانم ها خیلی زودتر از آقایان است و خانم ها ، برای اینکه به نیازشان پاسخ گفته شود ، باید زودتر ازدواج کنند و لازمه زودتر ازدواج کردن این است که از آقا کوچکتر باشد و بلوغ فکری خانم ها ، زودتر اتفاق می افتد .

وقتی بزرگتر هستند ، بلوغ فکری آنها جلوتر است و با مردشان بُعد فکری پیدا میکنند و ما دوست داریم که زن و مرد با هم قُرب فکری داشته باشند .

در سنین بیست وهفت به بالا ، بارداری ها و زایمان ها سخت تر میشود . مقداری از نشاط و شادمانی شان کم میشود .
بعد مردشان کوچکتر است ، خانم با نشاط و شادابی می خواهند . نکند حواسش پرت شود و سر و گوشش بجنبد و این به ضرر خانم است .

اگر ما میگوییم خانم دقت کنید ، با آقایی ازدواج کنید که از شما بزرگتر باشد ، بخاطر پیامد منفی آن است که به ضرر شماست .

چون خانمها ، حسی دارند بنام حس تملک ، که میخواهد مرد مال خودشان باشد و اگر ببیند که مرد سر و گوشش می جنبد ، رنج می برد .

گذشته از این در سنین بالای چهل و پنج و پنجاه سال به بالا ، خانم ها هورمونهای جنسی شان به حد قابل توجهی فروکش می کند ولی آقایان این جوری نیستند .

وقتی خانم چند سال بزرگتر است ، نمیتواند به نیازهای غریزی آقا پاسخ دهد و مهمتر از همه، خانم وقتی سنش بالاتر است ، جلوی اقتدار مرد را میگیرد و نمیگذارد ، مرد اقتدارش را تثبیت کند ، نقش محوریت و تکیه گاهیش ایجاد شود .

و نقش مامان را پیدا میکند و نصیحتش میکند با دوستانت حرف نزن و حواست پرت نشود و مرد نمیپذیرد .عرف هم نمی پذیرد .

خانمی میگفتند : من هشت سال از شوهرم بزرگتر هستم . برای شوهرم خرید رفته بودیم . آقای مغازه دارمیگفت : خانم من به پسرتان گفتم این خوب نیست .

خانم گفت : داشتم منفجر میشدم و رویم هم نمیشد که بگویم این شوهر من است . ایشان رنج می بردند ، چرا آدم این کار را بکند .

معمولا خانواده پسر هم راضی نمیشوند و در مواردی ما داشتیم خانم و آقا عاشق شدند و خانم بزگتر بودند و برغم میل باطنی خانواده عروسی کردند و خانواده شوهر مثلا مادر شوهر ، از آنها حمایت نکردند و مشکل ایجا د شده است .

عده زیادی میگفتند : چرا حضرت محمد (ص) و خدیجه در سن بیست و پنج سالگی و چهل سالگی ازدواج کردند ؟ ما میگوییم اگر شما معرفت این دو بزرگوار را دارید . پنجاه درصد نه ، ده درصد این معرفت را دارید ، این کار را انجام دهید که آن مشکلات پیش نیاید . اشکالی ندارد .

دغدغه ما این مشکلات است . بعضی از کارشناسان ما میگویند : اشکالی ندارد و ما مستند دینی برای این قضیه نداریم . نیازی نیست ما برای همه چیزمستند دینی داشته باشیم .

ما شواهد تجربی داریم . ما با جامعه شناسان و دکترهای متخصص گفتگو کردیم و آنها هم معتقد هستند اشکال دارد .

ولی یک عده دیگر که خوش بین تر هستند . می گویند باید بیست الی سی سال دیگر بگذرد چون تازه مد شده ، ما الان نمیتوانیم قضاوت کنیم . باید چند سالی بگذرد تا ببینیم چه میشود.

ولی آنهایی که این را قبول دارند . بر اساس آمارجدایی ها است . اطلاعاتی که از وضع طلاق داریم ، این را نشان میدهد که یکی از عوامل جدایی و طلاق ، همین عامل سن بالاتر است .

حالا می گویند : پس خانم سن بالا چکار کند ؟ حالا اگر سن از سی به بالا رفت ف حساسیت باید کمتر بشود . همسن اصلا اشکالی ندارد .

حالا اگر خانم یک سال هم بزرگتر باشد ، اشکالی ندارد زیرا جزء شروط کمال است و ما خیلی سخت نمیگیریم . ولی آنجا توصیه هایی به خانم خواهیم داشت .

البته الان کسانی هستند که ازدواج کرده اند ، خانم پنج سال بزرگتر است . آیا باید جدا شوند ؟ قطعاً خیر.

ولی ما راه کارهایی برای آنها داریم . فرهنگ غرب با ما فرق می کند . دنیای ما با دنیای آنها فرق میکند .

شاید برای آنها یک چیزهایی مهم نباشد مثل تملک ، ولی آنها هم روی این مسئله حساسیت دارند . ولی جنس حساسیتشان با خانمهای ما فرق میکند . ازدواج رسمی که مسئولیت پذیر باشند ، برایشان اتفاق نمی افتد .

چندین سال با هم ، هم خانواده میشوند . در امریکا خانم و آقایی ده سال ازدواج کرده بودند و پسر هشت ساله ، هدیه ازدواج مامان و بابا را بهشان میدهد . دنیای آنها باهم فرق میکند و نمی توانیم خودمان را با آنها مقایسه کنیم .

اقا بهروز من میگم مثلا این خانوم طلبه باشه چی با ایمانتر هست دیگه.پس جنگ اعصاب کمتره.زن باید شیر زن باشه.نه لوس و بچه.وگرنه به جای همسرداری باید بچه داری کنیم

دوست من خوب فکر کن بعد دوست داشته باش شاید الان دوست داشته باشی ولی در اینده برات مشکل ساز خواهد شد چه از طریق مشکلات جنسی و چه از نظر درک و فهم طرفین منم یه مشکل مثل شما داشتم ولی الان که با اون ازدواج نکردم میگم چه خوب شد وگرنه الان کارم به طلاق رسیده بود ولی این نظر منه زن باید همسن یا کوچکنر از خودت باشه تا بتونه نیازاتو تامین کنه یا علی

زن کوچکتر از مرد باشه بهتره.معمولا" زنا اینو می خوان و مرد ها هم دوس دارن زنشون کوچکتر از خودشون باشه.

لا حول و لا قوة الا بالله

خب خدا رو شكر بالاخره بعد از چند روز يه تاپيك خوب پيدا كرديم
ديگه داشت تو پاتوق حوصلمون سر ميرفت
اگر اينم قفل نشه

اينكه به نظر شما دختران كوچكتر از سن شما بچه هستن بر ميگرده به خيلي عوامل ، اگر بچه نبودن كه سن ازدواج انقدر بالا نميرفت
فكر ميكنيد كسي به سن شما خيلي بزرگ شده ؟
حالا اين وسط يكي هم مثل شما پيدا ميشه كه از نظر جسمي و عقلي بزرگتر از سنش هست
من خودم هم بعضي وقتها از اينكه ميبينم چه دختر و چه پسر انقدر سطحي فكر ميكنن حالم بد ميشه ولي چيكارش ميشه كرد ؟
اينكه با دختر بزرگتر از سنتون ازدواج كنيد اشكال شرعي نداره ، بخاطر اين كارتون هم جهنم نميريد ولي يك سري مشكلات جدي داره كه دوستان هم به اون اشاره كردن
چيزي كه هست اينه كه خانمها دوست دارن همسرشون ولو يك روز از خودشون بزرگتر باشه
كاري با درست و غلطش ندارم ولي چيزيه كه هست

سلام
میشه یه نفر راهنماییم کنه که اگه دختر 2 سال بزرگتر از پسر باشه چه مشکلاتی به وجود میاد؟؟

اگه دو نفر راضی باشن چی؟

اخه من خودم ترم 2 هستم تو دانشگاه میبینم حرف زدن و تصمیم گرفتنشون رو دیگه ولی یه خانم ترم 8 همچین باوقار سنگین با متانت هست.دیدگاهاش خیلی بلنده.

لا حول و لا قوة الا بالله

بنده هم زماني كه ترمهاي اول بودم همين احساس رو داشتم
شرايط دانشگاه اينطور اقتضا ميكنه
يكي از ايراداتي كه بنده به سيستم آموزشي دارم همين هست
12 سال دانش آموزان به صورت تفكيك شده تحصيل ميكنن ولي سه ماه بعد درست زماني كه جوان در اوج شهوت هست وارد فضاي مختلط ميشه و ...
مدت زماني طول ميكشه كه فرد به شرايط عادت بكنه
شما اگر دقت كرده باشد نمرات دانشجويان در ترم هاي بالاتر بهتر از ترم هاي پايين تر هست و اين به دليل اين هست كه اون شرايط ويژه ترم هاي اول رو ندارن
البته اين مطلق نيست و شما در همين سن هم ميتونيد كساني رو پيدا كنيد كه بيشتر از سنشون ادراك داشته باشن

لا حول و لا قوة الا بالله

nazanin27;217605 نوشت:
سلام
میشه یه نفر راهنماییم کنه که اگه دختر 2 سال بزرگتر از پسر باشه چه مشکلاتی به وجود میاد؟؟

اگه دو نفر راضی باشن چی؟



در اين رابطه تاپيكهاي زيادي ايجاد شده كه چند نمونه رو سركار آذر بانو معرفي كردن
1- خانم ها معمولاً سطح فكري بالاتري نسبت به آقايون دارن به همين دليل هست كه بايد پسر چند سالي بزرگتر از دختر باشه ، يكي از دلايل اينكه دختر ها زودتر به سن تكليف ميرسن همين هست
2- تصميم نهايي در منزل به عهده مرد هست حالا اگر زن از نظر سن و سال بزرگتر از مرد باشه ممكنه نتونه تصميم مرد رو قبول بكنه
3- زن زودتر از مرد شكسته تر ميشه و در آينده ممكنه به دليل حس تنوع دوستي آقايون مشكلاتي رو بوجود بياره
4- عرف جامعه ميتونه تاثير گذار باشه
و خيلي موارد ديگه
البته اينها هيچ كدوم دليل بر اين نميشه كه امكان نداره مرد با زن بزرگتر از خودش ازدواج كنه و خوشبخت نشه چه بسا خيلي از افرادي كه همين طور ازدواج كردند و موفق هم بودند
خود بنده اگر دختري پيدا كنم كه از هر نظر خوب باشه و مشكلش تنها سنش باشه احتمال زياد باهاشون ازدواج خواهم كرد

پس ما صبر میکنیم تا سن بره بالا.چون یک عمر زندگیه خاله بازی که نیست.

لا حول و لا قوة الا بالله

اگر يه اسم ديگه بگيد كه باهاش صداتون كنم ممنون ميشم
taliya يه كم سخته

ببيني دوست من اگر واقعاً شرايط ازدواج رو داري و هم ميخواي و هم ميتوني ازدواج كني اين كا رو بكن
گفتم اگر سن دختر هم بزرگتر باشه به شرطي كه از همه نظر كامل باشه ايرادي نداره
ولي يه ياد آوري بكنم

taliya;217253 نوشت:

ولی خجالتم میاد سه یا چهار سال بزرگتر از خودم.

حرف خودتونه
اين يعني اينكه نميتونيد با همچين كسي ازدواج بكنيد ولي دختران كم سن و سال با حجب و حيا و فهميده هم كم نيستن
اگر واقعاً ميخواييد ازدواج كنيد دنبال اين افراد باشيد

این اسم رو لاتین نوشتم فارسیش اینه "تالیا"اسم یکی از پیامبران هست.

حالا اقا اگه مثلا یک سال یا دوسال بزرگتر باشه یا هم سن باشیم چی؟ خیلی هاد میشه؟
هدف من اینه که یک ریلیشن شیپ(رابطه)خوب تا اخر عمر باشه.خوب شما هم که مطلع هستید این نیازهای
جنسی در اولین نگاه زیاده اما بعد از ازدواج یواش یواش فروکش میکنه.ولی اقا ما زنهایی داشتیم که اصلا یه پا مرد بودند ولی الان میبینید مثلا چرا دروغ گفت به من, چرا برام کادو نخرید, چرا حرفم رو گوش نمیده ,چرا سرم داد زد.یک نگاه به گذشته بندازیم توی قدیم اینطوری نبودند.در یک کلام نازک نارنجی
در حدیثی از امیرالمومنین هست:وقتی حضرت مشکلات و سختیها رو تحمل میکردند و به خونه برمیگشتند و خسته بودند وقتی به چهره ی حضرت زهرا(س) نگاه میکردند غمشون کنار میرفت.
دیدگاه من اینه

اقا کارشناس این مسایل اذربانو هست یا اقا بهروز.

taliya;217741 نوشت:
اقا کارشناس این مسایل اذربانو هست یا اقا بهروز.

با سلام و احترام

هیچ کدوم!
جناب بهروز راهنمایی های بسیار خوب و مفیدی کردند منتهی جمع‌بندی نهایی با کارشناسان هست.

ان‌شاءالله به زودی تاپیک شما در نوبت‌های مشاوره قرار خواهد گرفت و کارشناس گرامی جناب حامی در این زمینه راهنمایی تون می کنند.

موفق باشید

taliya;217741 نوشت:
اقا کارشناس این مسایل اذربانو هست یا اقا بهروز.

سلام
دوستان من تخصصم و رشته تحصیلیم فنی و مهندسیه و اصلا ربطی به علوم انسان نداره و فقط نظرات شخصیمو گفتم.
این سایت کارشناسان بزرگی چون جناب حامی داره که همیشه از نظراتشون استفاده کردم
البته خوبه آدم هر رشته و تخصصی هم که داره این مباحث علوم انسانی رو تا حدودی که بهش نیاز داره یاد بگیره
مثل کامپیوتر که هر رشته ای هم داشته باشیم باید تا حدودی بلد باشیم.
[spoiler]
گرچه من علاقم به دروس حوزوی بیشتر از تخصص خودمه!!!
[/spoiler]

در ضمن من رو با سرکار آذر بانوی گرامی هم سطح نکنید
ایشون حداقل از ظاهر آیدی هم که شده مدیر هستن و جایگاه استادی دارن پیش ما

taliya;217657 نوشت:
حالا اقا اگه مثلا یک سال یا دوسال بزرگتر باشه یا هم سن باشیم چی؟ خیلی هاد میشه؟
هدف من اینه که یک ریلیشن شیپ(رابطه)خوب تا اخر عمر باشه.خوب شما هم که مطلع هستید این نیازهای
جنسی در اولین نگاه زیاده اما بعد از ازدواج یواش یواش فروکش میکنه.ولی اقا ما زنهایی داشتیم که اصلا یه پا مرد بودند ولی الان میبینید مثلا چرا دروغ گفت به من, چرا برام کادو نخرید, چرا حرفم رو گوش نمیده ,چرا سرم داد زد.یک نگاه به گذشته بندازیم توی قدیم اینطوری نبودند.در یک کلام نازک نارنجی
در حدیثی از امیرالمومنین هست:وقتی حضرت مشکلات و سختیها رو تحمل میکردند و به خونه برمیگشتند و خسته بودند وقتی به چهره ی حضرت زهرا(س) نگاه میکردند غمشون کنار میرفت.
دیدگاه من اینه

ببینید مثلا روانشناسا میگن شبی که امتحان داری بهتره مطالعه نکنی و زودتر بخوابی و....
ولی من خودم اکثر امتحانام تازه شب امتحان شروع میکردم به خوندن و تا خود صبح بکوب میخوندم و میرفتم سر جلسه و دروس خیلی سختی چون استاتیک و...رو پاس میکردم.

درسته پاس شد
ولی کیفیت لازم رو طبیعتا نداشتم
اگر این مطالعه رو قبل شب امتحان انجام میدادم و شب راحت و با ارامش میخوابیدم
سر جلسه خواب الود نبودم و تمرکز بیشتری داشتم و جای پاس کردن نمره a میگرفتم

پس این نکات وحی منزل نیست و شاید بدون در نظر گرفتن اینا هم بشه خوشبخت شد
ولی خب با رعایت مجموع این نکات که حاصل سالها تجربه هست
کیفیت زندگی و انتخابمون خیلی خیلی بهتر میشه
البته انشالله

taliya;217551 نوشت:
اقا بهروز من میگم مثلا این خانوم طلبه باشه چی با ایمانتر هست دیگه.پس جنگ اعصاب کمتره.زن باید شیر زن باشه.نه لوس و بچه.وگرنه به جای همسرداری باید بچه داری کنیم

داداشی من خودم دنبال طلبه هستم
هنوز یکی رو که همه ویژگی های لازم رو داشته باشه پیدا نکردم
همینکه طرف طلبه باشه دلیل بر عالی بودنش نیست
ببین
یه موقع هست از لحاظ دینی میبینی
اره شاید خوب باشه
شاید نمازش اول وقت باشه
شاید نماز شبش ترک نشه
ولی خب ازدواج بی نهایت پیچیده هستش
باید انتخابی کنی که فردا عقده ای داخلت ایجاد نشه
اخلاق طرف هم مهمه
حالا خوب و بدش بکنار
اینکه ایشونم میتونه شما رو تحمل کنه یا نه اینم مهمه
باید هم کفو باشید

در ضمن خانمیکه سنش میره بالاتر طبیعتا چون کم کم میبینه خواستگاراش کم شدن
اخلاقش نرم تر میشه و خود به خود مهربون تر میشه و دیگه خیلی خواسته های ریز رو که شاید برای پسر سخت باشه رو عنوان نمیکنه و در حقیقت از خود گذشتگی داره

حالا گیریم که هم از اخلاقش خوشت اومد و هم ایمانش
و گیریم که دقیقا مثل هم بودین و هم کفو

مواد دیگه تا دلتون بخواد هست
که باید اینا رم در نظر بگیرید

اولا آیا خانودتون راضی هستن یا نه
چون بلاخره اون خانم باید با ماد شوهر و پدر شوهر و خواهر شوهر هم کنار بیاد

دوما شما اگر بعد 5 سال یه اختلاف چهره اساسی باهاشون پیدا کنید باز هم روتون میشه تو جمع به کسی نشونش بدین و یا معرفی کنید
از اینکه زخم زبون بشنوید که مثلا زنت پیره و...ناراحت نمیشید؟

در ضمن خانم هر چی سنش میره بالاتر از استعداد مادر شدنش کم میشه و کم کم حوصله بچه داری رو هم نداره

بعضی تصمیمات هست که حرف و اول و اخر رو باید مدیر خانواده بزنه
حالا تو این خانواده شما مدیر کی خواهد بود؟

فردا بچه هاتون الگو میگیرن از اینکه مدیر خانواده کی هست

جایگاها آیا اصولی تعریف میشن؟

اگر دقت کرده باشین بچه ها با ماد خیلی دعواشون میشه و شایدم کتک بخورن
ولی پدر سالی یه باز اخم میکنه و اون یه بارم واسه بچه گرون در میاد و دوست نداره کارش به برخورد پدر کشیده بشه
ولی اگر مدیر خانواده بشه خانم دیگه خیلی چیزا بهم میریزه

اصللا شاید بگید خانم میسپاره به من که من خودم مدیریت کنم و...
ولی بدون که شاید خیلی مواقع سکوت کنه وبگه این پسره چقدر بچگانه رفتار میکنه
و سرخورده بشه
چون خانمی که مثلا 5 سال از شما بزرگتره
به طور طبیعی حدودا 5 سال از خودش بزرگتر رو احتیاج داره
ولی الان با یکی ازدواج کرده که 10 سال با اون استاندارد فاصله داره و پختگی لازم رو نداره
و..
[spoiler]
البته استثنا هم هست
وقتی سن دو طرف خیلی بالاس این تفاوتها دیگه زیاد به چشم نمیاد
مثلا مرد 50 ساله و زن 55 ساله
دیگه جفتشون به جایی رسیدن که سرد و گرم زندگی رو چشیدن و زیاد انتظارات خاصی از هم ندارن
اینجاها دیده شده که مشکل خاصی ایجاد نمیشه
[/spoiler]

خلاصه مسائل خیلی زیاده که خیلی رو هم نمیشه گفت
بلاخره فضای سایت جوریه که نمیشه زیادی ریز شد

بابت پراکندگی تو پست زدنمم میبخشید انشالله
من هر لحظه چیزی که به ذهنم یمرسه رو میگم و فیالبداهه هست
و وقت ویرایش و..ندارم
انشالله نظرات اصلی رو کارشناسان مخترم میدن

behrooz_313;217771 نوشت:
ببینید مثلا روانشناسا میگن شبی که امتحان داری بهتره مطالعه نکنی و زودتر بخوابی و....
ولی من خودم اکثر امتحانام تازه شب امتحان شروع میکردم به خوندن و تا خود صبح بکوب میخوندم و میرفتم سر جلسه و دروس خیلی سختی چون استاتیک و...رو پاس میکردم.

درسته پاس شد
ولی کیفیت لازم رو طبیعتا نداشتم
اگر این مطالعه رو قبل شب امتحان انجام میدادم و شب راحت و با ارامش میخوابیدم
سر جلسه خواب الود نبودم و تمرکز بیشتری داشتم و جای پاس کردن نمره a میگرفتم

پس این نکات وحی منزل نیست و شاید بدون در نظر گرفتن اینا هم بشه خوشبخت شد
ولی خب با رعایت مجموع این نکات که حاصل سالها تجربه هست
کیفیت زندگی و انتخابمون خیلی خیلی بهتر میشه
البته انشالله


اقا بهروز منظورتون از این مثال چیه نفهمیدم.یه خورده زیر دیپلمی صحبت کنید ما بفهمیم

پس جناب حامی کی تشریف میارن؟دو روز صبر کردم نکنه یه ماه میکشه نوبتم بشه

با سلام

جمع بندی تمام پست‌های کاربر جهت پاسخ گویی کارشناسان گرامی:

taliya;217253 نوشت:
سلام
من نمیدونم چرا دوست دارم با خانمی که سنش سه یا چهار سال بزرگتر از منه ازدواج کنم؟
این یکی از معیارهام هست.اخه دخترهای هم سن و سال یا کوچکتر از خودم رو دوست ندارم.
من راستش از اول راهنمایی به بلوغ جنسی رسیدم.چون حرف زدنشون و رفتارشون رو دیدم فکرم باهاشون نمیخونه.احساس میکنم اونها بیشتر من رو درک میکنند و حرفامون رو بهتر میتونیم بفهمیم و هضم کنیم.
ولی خجالتم میاد سه یا چهار سال بزرگتر از خودم.من همش فکر میکنم علتش برمیگرده به بلوغ
چون بلوغ عقلی زودتر شروع شده

دوستان اگر صورت بگیره بدبخت میشم؟
باید چکار کنم؟

taliya;217413 نوشت:
کارشناس پاسخگویی به این سوال تشریف ندارند.من منتظرم موضوع رو برام بشکافید و علت و محاسن ومعایبش رو بیان کنید
چرا هیچکس جواب نمیده.مگر از این مسایل توی دنیا نداریم.یه جوری فکر کنم همتون یکه خوردید

taliya;217449 نوشت:
من توی 21 هستم.نه اقا بهروز اینهایی که گفتند در من وجود نداره یعنی مادرم الان در قید حیات هستند
ولی خوب نوشتم گفتم عرف جامعه نیست که اینطوری باشه.میترسیدم فکر میکردم راه غلطی رو میرم.
اخه خانمهای کوچکتر از خود رو دیدم رفتار بچه گانه دارند.چندشم میشه.اونها فهمیده ترند خیلی هم ازشون خوشم میاد.مادرم به من محبت میکرد از کودکی پدرم کمی ....
ولی این وسط رییس خونه کیه؟خانمم

taliya;217457 نوشت:
اقا بهروز مارو میترسونی.ولی یه احساسی از پارسال به من میگه تو با یک خانمی ازدواج میکنی که باهات میسازه ولی تو با اون نمیسازی.قبل باز کردن سر صحبت

taliya;217459 نوشت:
فعلنه به قیافه و پول اهمیت میدن خیلی تو نگاهها متدادوله

taliya;217467 نوشت:
نمیدنم وقتی تعداد ریسکهش زیاد شده .من به شک افتادم از اینکه فردا تو زندگی جنگ اعصاب داشته باشیم

taliya;217551 نوشت:
اقا بهروز من میگم مثلا این خانوم طلبه باشه چی با ایمانتر هست دیگه.پس جنگ اعصاب کمتره.زن باید شیر زن باشه.نه لوس و بچه.وگرنه به جای همسرداری باید بچه داری کنیم

taliya;217613 نوشت:
اخه من خودم ترم 2 هستم تو دانشگاه میبینم حرف زدن و تصمیم گرفتنشون رو دیگه ولی یه خانم ترم 8 همچین باوقار سنگین با متانت هست.دیدگاهاش خیلی بلنده.

taliya;217638 نوشت:
پس ما صبر میکنیم تا سن بره بالا.چون یک عمر زندگیه خاله بازی که نیست.

taliya;217657 نوشت:
حالا اقا اگه مثلا یک سال یا دوسال بزرگتر باشه یا هم سن باشیم چی؟ خیلی هاد میشه؟
هدف من اینه که یک ریلیشن شیپ(رابطه)خوب تا اخر عمر باشه.خوب شما هم که مطلع هستید این نیازهای
جنسی در اولین نگاه زیاده اما بعد از ازدواج یواش یواش فروکش میکنه.ولی اقا ما زنهایی داشتیم که اصلا یه پا مرد بودند ولی الان میبینید مثلا چرا دروغ گفت به من, چرا برام کادو نخرید, چرا حرفم رو گوش نمیده ,چرا سرم داد زد.یک نگاه به گذشته بندازیم توی قدیم اینطوری نبودند.در یک کلام نازک نارنجی
در حدیثی از امیرالمومنین هست:وقتی حضرت مشکلات و سختیها رو تحمل میکردند و به خونه برمیگشتند و خسته بودند وقتی به چهره ی حضرت زهرا(س) نگاه میکردند غمشون کنار میرفت.
دیدگاه من اینه

نظرمو دوستانه بهت میدم دخترا زودتر از پسرا به بلوغ فکری می رسن اگه می خوای تو زندگی ایندت به مشکل برنخوری بهتره با دختر کوچکتر از خودت ازدواج کنی تا بتونید همدیگر رو درک کنید این موارد مال ادم های خاص هست که سن پایین دارن اما فکرشون بلند است.

من نمیدونم این فکر بلند چیه؟

مثلا چند تا نمونه مثال بزنید چه خواسته هایی دارند؟

البته کسی که مغرور نباشه هیچ وقت چنین فکری به ذهنش نمیرسه.

سلام.....متشکرم که سوالتون رو راحت فرمودید....اگر اجازه بدید مطلبی به شما بگم



درکل سن نرمال ازدواج الان اینطوره که خانم ازآقا2تا7سال کوچیکترباشه
.....


اما این به این معنی نیست که این اولین شرط ومهم ترین شرط زندگی هست...


موردایی داشتیم که خانم ازآقا2سال بزرگتره اما زندگی خوبی دارن......حتی خانمی5سال بزرگتر بود و با

همسرش مشکلی نداشت...



اما مورد طلاقی هم داشتیم خانمه3سال بزرگتربود اما به علت نداشتن تفاهم ودعوا سرهمین موضوع

بزرگتروکوچیکتر میخواستن طلاق بگیرن...



این مثالها نشون میده که معیار واسه ازدواج صحیح اصلا به سن مربوط میشه...البته جزشروطش هست اما شرط اصلی نیست
.......پس چندتانکته:


1_
شرط اصلی سن دوطرف نیست......شرط اصلی تفاهمه....اینکه به طوردقیق

بررسی کنید بافردمورد نظرچثدراختلاف نظردارید...اگربالای50درصدبود درهرسنی که

باشه ازدواج ریسکه....واگر کمتربود....حالا سنش هم یکی دوسال بیشترو آگاهی لازم روهم برای زندگی داشت وخودشما هم مشکلی نداشتین خب میشه روی اون فکرکرد واقدام کرد...


2-
علت اینکه تصمیم دارید با خانمی ازدواج کنید بزرگتر.....برمیگرده به نگرش تازه ایی که پیداکردین:


شماخانمهای کوچیکترازسنتون رو بچه تصورمیکنید(چیزیه که دیدید)پس معیارشمابرای

ازدواج سن طرف نیست.....نوع برخورد اونه..شما یکی رومیخواهید که:


پخته باشه(یابهتربگم...شمارودرک کنه)....اهل زندگی باشه.....همسر باشه ونه زن

(یعنی همراه شماوهم پای شما به جلوحرکت کنه....همدم ودوست داشته).....برابر

باشه باشما.....آگاهیش در سطح بالا وآدم جدی باشه.....دختروابسته ایی نباشه(یعنی لوس...پرافاده و...)


اگر اینها رو کنار هم بچینیم یه نکته پیدامیشه:


بعدپدرانه شما خیلی زودتر ازحد طبیعی فعال شد
...


کودک درون شما خیلی زودتر از حد طبیعی به خواب رفت...

ناهماهنگی بین این دوباعث میشه تکیه گاه خودتون رو بالاتر ببرید یعنی تناقض...



مثلا کودک درون به خواب رفته دوست داره مادر درون همسرش رو زود پیداکنه(یه مادر)به


خاطر همین ادا و لوس بازی های یه دخترکم سن که آگاهیی نداره اون رو آزرده میکنه(چون او به پرستار و تکیه گاه نیاز داره)


درکنار اون پدر درونتون دوست داره هرچه زودتر تسلط رو درخانواده جدیدش پیاده کنه...


(اگر پدرتون توی خونه به شمااحترام نمیذاره یا توی اون خونه احترام نبوده...میشه علت


دوم این جریان که کمک میکنه به سمت خانمی باسن بیشتر باشید...چون میبینید اونها


بیشتر اهل احترام هستن...)پدردرونتون دنبال احترام میگرده.....یکی اورو محترمانه ستایش کنه و آگاهانه همدلی کنه....


ومرد درونتون یدک غرو رو میکشه...کمی بااین موضوع مخالفه:من کسی رو بگیرم که


ازمن بزرگترباشه تافردا بزرگیشو به رخم بکشه؟......ودوباره همون بعدجواب میده:اما



دخترای کم سنو سال که بلدنیستن زندگی کنن....زنی که اینطورباشه اهل اطاعت



نیست .همش میخواد قربزنه...به درد من نمیخوره.


این نیازها مقابل هم تفکرات ومعیارهای شمارومیسازه...معمولا ما خلا های روحی



خودمون رو تبدیل به معیار(ویژگی همسر آینده بشه) میکنیم ودنبال اون میگردیم....


درواقع شما فکرمیکنید سن روحتون بالاتر ازجسمتونه وخیلی زودبالغ شدین وازنظر عقلی بالاتر...


به همین خاطر فکر میکنید یک زن با سن بیشتر ازنظر عقلی به شما میخوره...


نکته3:هرمردی اگردرحد طبیعی به بلوغ برسه با کوچیکتر ازخودش درسن حدود25


سالگی برابر میشه(مثلا یک مرد25ساله با یک خانم20 تا23ساله)این دوازنظر میانگین


فکری تقریبا به هم میخورن(بخاطر تاثیر اجتماعی)



اما اگر زودتر به سن بلوغ برسه......با هم سن خودش برابر میشه(مرد25سال با زن25سال)


البته اینها میانگین هستن...وکلی...



اصل موضوع تفاهم هست..


پیشنهاد میکنم خیلی درفکر اینکه فردمقابل شماچندسالش باشه کلید نکنید...در ایتدا



درمورد ویژگی خانمها مطالعه کنید..(زبان منطق ونوع عشق ورزیدن آنها متفاوت ازمردانه)



وسپس شناخت قبل ازدواج روحتما دنبال کنید..اینکه چطور یک خانم روبشناسیدوحدس



بزنید ازنظر فکری درحقیقت چقدر نزدیک هستین.....نوع مهارتهای برخورد باهمسر روهم



بیاموزید که عالی میشه...اینطور معیاراتون تغییرمیکنه وبراساس آگاهی میشه..البته



الان هم معیاراتون صحیح هست..اما کمی احساسات ونیاز روح به ططور عمیق دراون



تاثیرگذاشته...اگراین اثرخنثی بشه ان شاءالله به دید گسترده تری نسبت به ازدواج



وانتخاب همسرخواهید رسید..

موفق باشید..

1-به هیچ وجه موافق این نیستم که زن از مرد بزرگتر باشه.خیلیییییییییی بدم میادزن بزرگترباشه اونم3-4سال!!!!
2-مورد دیدم زن چندسال از مرد بزرگتره ولی مشکلی ندارن،مورد هم دیدم زن فقط یه یه سال از مرد کوچیکتره یا هم سن هستن(علی أی حال شناسنامه ای از آقا بزرگتره)هرروز سرکوفت میخوره ازجانب شوهرش که چی؟ تو از من بزرگتری.
3-واقعاً موافق اینم که متأسفانه بعضی دخترای این دوره وزمونه اصلاً آمادگی وصلاحیت تشکیل یه زندگی مشترک رو ندارن،والبته پسرا هم همینطورن.ولی باید اینو قبول کنیم ازجهت آمادگی برا زندگی دخترا ازپسرا پخته ترند.

سلام:Gol:

با تشکر از دوستانی که در بحث شرکت کردن

تاپیک برای پاسخگویی نهایی کارشناسان قفل میشه:moshavereh:

با تشکر از همکاری همه ی بزرگواران

علی یارتان:Gol:

سلام دوست عزیز
از این که به ما اعتماد دارید و سئوال خود را مطرح کردید تشکر می کنم.
بزرگی فرموده:
ره چنان رو که رهروان رفتند.
دوست من تحقیقات داخل و خارج کشور نشان می دهد زوج هایی که مرد بزرگ تر است در زندگی توفیق بیشتری دارند. و این بر می گرده به مدیر و رهبر و بودن مرد در نظام خانواده. همان گونه که یک رهبر باید شجاع، قاطع، صمیمی، اهل مشورت، مستقل و با تجربه تر...باشد مرد هم باید چند پیراهن بیشتر پاره کرده باشد و سردی و گرمی بیشتر را چشیده باشد.
این که شما تمایل دارید برخلاف اغلب جامعه با همسری ازدواج کنید که از شما مسن تر باشد از نظر روان شناختی قابل تحلیل است که بیشتر به زندگی فردی شما بر می گردد و قابل تعمیم به هرکسی نیست. ممکن است چنین خانمی را با موضوع عشق خود(حامیان واقعی یا تخیلی دوران کودکی) نزدیک می بینید و....اگر زیر بنای این تصمیم شما این امر هم باشد می تواند برای زندگی شما خطر آفرین باشد چون شما باید از همسرتان نقش همسری را بخواهید و همسرتان از این موضوع احساس خوبی نخواهد داشت که شما به طور ضمنی به او تکیه کنید
چون زنان از نظر روان شناختی میل به وابسته بودن و عاطفی بودن دارند.
راه درست
چرا شما فکر می کنید دختران همه نسبت به سن خود کمتر می فهمند و بلوغ عقلی شان دیرتر است. اتفاقا تا نوجوانی فرایند درشد فکری دختران چند سال زودتر از مردان است به همین دلیل است که زودتر از مردان به بلوغ شرعی می رسند. بعد از سن 13- 14- سالگی به تدریج این کند می شود و در فصل جوانی با پسران همتراز می شوند. از سویی دیگر اگر واقعا دختران اطراف شما این گونه اند می توانید تلاش کنید دختری با رشد عقلی بالاتر ولی متناسب سن ازدواج خود انتخاب کنید. برای این امر می توانید با کمک مشاور ازدواج و تست های هوش به خواست خود برسید.
تفاوت روان شناختی
غالب پسران و مردان همان گونه که خود را می بینند و خودیابی دارند تصور میکنند خانم ها و زنان هم این گونه اند درحالی که دنیای روان شناختی زنان با مردان متفاوت است توجه به این امر می تواند در گزینش صحیح شما اثر بگذارد. پیشنهاد می کنم کتاب انسان در دوجلو نوشته محمد مجد را مطالعه کنید و جدول تفاوت های روان شناختی را از لینک زیر مشاهده کنید:

http://www.askdin.com/thread11691.html
خلاف مسیر
ازدواج با خانمی که از نظر سنی از شما بزرگ تر است می تواند بعدا شما را دلسرد کند چون برخلاف مسیر آب( فرهنگ رائج ) عمل می کنید و این از نظر روان شناسی اجتماعی بر شما فشار روانی می آورد و ممکن است خواسته یا ناخواسته دلسرد شوید و بهانه گیر شوید.
در آخراضافه کنم که مواردی خاص هم هستند که ازدواج کرده باشند و موفق باشند ولی روی موارد شاذ و خاص باید با احتیاط زیاد عمل کرد بنابراین در این مورد حتما حتما باید زیر نظر مشاورازدواج حاذق انجام گیرد

موضوع قفل شده است