آیا پیامبر جنی هم داشته ایم ؟

تب‌های اولیه

8 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آیا پیامبر جنی هم داشته ایم ؟




با سلام

سوالي هم ما بپرسیم :
يا معشر الجن و الانس الم ياتكم رسل منكم يقصون عليكم آياتى و ينذرونكم لقاء يومكم هذا قالوا شهدنا على انفسنا و غرتهم الحيوة الدنيا و شهدوا على انفسهم انهم كانوا كفرين (130-انعام)

اى گروه جنيان و آدميان ! مگر پيغمبرانى از خودتان به سوى شما نيامدند كه آيه هاى ما را براى شما مى خواندند و شما را به ديدار اين روزتان بيم ميدادند؟ گويند: عليه خويش گواهى مى دهيم ، زندگى دنيا فريبشان داده بود و عليه خويش گواهى دهند كه كافر بوده اند .

مگر از جنیان هم پیامبرانی بوده اند ؟

با سلام
امام رضا ( علیه السلام ) فرموده است : خداوند پيامبري را به سوي جنيان فرستاده به نام يوسف كه آنها را به سوي خدا دعوت كندولي آنها او را شهيد كردند.
( سفينه البحار ج 1 ص 186 .اين روايت خبرواحدي بيش نيست ، نقل از كتاب جن و شيطان ، عليرضا رجالي تهراني ، ص 68 ).

خیر البریه;217213 نوشت:
يا معشر الجن و الانس الم ياتكم رسل منكم يقصون عليكم آياتى و ينذرونكم لقاء يومكم هذا قالوا شهدنا على انفسنا و غرتهم الحيوة الدنيا و شهدوا على انفسهم انهم كانوا كفرين (130-انعام)

سلام

خیر البریه;217213 نوشت:
مگر از جنیان هم پیامبرانی بوده اند ؟

همان طور که می دانید

رسول و نبی با هم تفاوت دارند و رسول یعنی فرستاده

به این آیه نگاه کنید

وَإِذْ صَرَفْنَا إِلَيكَ نَفَرًا مِنَ الْجِنِّ يسْتَمِعُونَ الْقُرْآنَ فَلَمَّا حَضَرُوهُ قَالُوا أَنْصِتُوا فَلَمَّا قُضِي وَلَّوْا إِلَى قَوْمِهِمْ مُنْذِرِينَ(الأحقاف/29)
(به ياد آور) هنگامي که گروهي از جن را به سوي تو متوجه ساختيم که قرآن را بشنوند؛ وقتي حضور يافتند به يکديگر گفتند: «خاموش باشيد و بشنويد!» و هنگامي که پايان گرفت، به سوي قوم خود بازگشتند و آنها را بيم دادند!

و با توجه به علومی که می گویند که پیامبر تنها از انسان ها بوده نه از جن

به نظر من و با تعقل حقیر

این آیه مفسر ایه قبل است

و منظور این بیم دهنده ها می تواند باشد

تا نظر اساتید را جویا شویم:Gol:

بحث روايتى [ (رواياتى در باره استماع جن از رسول خدا، بيعت آنها با پيامبر (صلى اللَّه عليه و آله و سلم) و ...)]

در مجمع البيان گفته: واحدى از سعيد بن جبير از ابن عباس روايت كرده كه گفت:
رسول خدا (ص) براى خصوص جن قرآن نخوانده بود، و اصلا در اين جريان جن را نديده بود، بلكه به اتفاق طايفه‏اى از اصحاب خود راه افتاده بود تا به بازار عكاظ برود، و اين در ايامى بود كه جنيان و شياطين از صعود به آسمان ممنوع شده بودند، ديگر خبرهاى آسمان به ايشان نمى‏رسيد، و شيطانها يكديگر را ديده بودند كه چه پيش آمده؟ گفتند ديگر دست ما به خبرهاى آسمان نمى‏رسد، هر كس از ما بخواهد بالا برود شهاب را به سركوبيش مى‏فرستند، و بعد از بگومگوها به اين نتيجه رسيدند كه حتما در عالم حادثه‏اى رخ داده، بايد مشرق و مغرب عالم را بچرخيد و علت اين را پيدا كنيد.


آن روز كه رسول خدا (ص) به سوى بازار عكاظ روانه بود، طايفه‏اى از جن براى جستجوى آن علت به سرزمين تهامه آمده بودند، و از جلو رسول خدا (ص) گذر كردند، در حالى كه آن جناب مشغول نماز صبح بود، همين كه صوت قرآن را از آن جناب شنيدند، ايستادند تا خوب گوش دهند، سپس گفتند حادثه همين است، اين است كه بين ما و اخبار آسمانى حائل شده، بدون درنگ نزد قوم خود برگشتند و گفتند:" إِنَّا سَمِعْنا قُرْآناً عَجَباً يَهْدِي إِلَى الرُّشْدِ فَآمَنَّا بِهِ وَ لَنْ نُشْرِكَ بِرَبِّنا أَحَداً"، خداى تعالى بعد از اين جريان به رسول گرامى خود وحى كرد كه به امتت بگو كه: چنين و چنان شده" قُلْ أُوحِيَ إِلَيَّ أَنَّهُ اسْتَمَعَ نَفَرٌ مِنَ الْجِنِّ".
اين روايت را بخارى و مسلم هم در صحيح خود آورده‏اند «2».
مؤلف: قمى هم در تفسير «1» خود نزديك به اين معنا را آورده، و آن روايت را در سوره احقاف در ذيل آيه" وَ إِذْ صَرَفْنا إِلَيْكَ نَفَراً مِنَ الْجِنِّ ..."، نقل كرديم. ليكن ظاهر روايت قمى اين است كه آن چند نفرى كه آيات سوره احقاف در موردشان نازل شده، همين چند نفرى بوده‏اند كه آيات سوره مورد بحث درباره‏شان نازل شده است، و ظاهر آيات دو سوره با اين معنا نمى‏سازد، براى اينكه ظاهر كلام آنان در سوره احقاف كه گفتند:" إِنَّا سَمِعْنا كِتاباً أُنْزِلَ مِنْ بَعْدِ مُوسى‏ ... يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ" «2» اين است كه به موسى و تورات آن جناب هم ايمان داشته بودند، و ظاهر آيات اين سوره اين است كه قبل از شنيدن قرآن مشرك بوده، و اصلا معتقد به مساله نبوت نبودند، و لازمه اين معنا دوگونگى آيات است، مگر آنكه كسى ظهور اين آيات را قبول نكند.

و در همان كتاب از علقمة بن قيس روايت آورده كه گفت: از عبد اللَّه بن مسعود پرسيدم: از شما چه كسانى در شب جن با رسول خدا (ص) بود؟ گفت احدى از ما در آن شب در حضور آن جناب نبود، در شب جن ما رسول خدا (ص) را در مكه گم كرديم، و در بدر به دنبالش گشتيم، و در آخر گفتيم حتما آن جناب را ربوده‏اند، و يا به معراج رفته. در هنگامى كه در دره‏ها دنبالش مى‏گشتيم، ديديم از ناحيه حراء مى‏آيد. پرسيديم يا رسول اللَّه كجا بوديد؟ ما خيلى ناراحت شديم، و بر جان تو ترسيديم؟
و نيز به وى گفتيم امشب از ساعتى كه شما را گم كرديم تا اين ساعت شبى را گذرانديم كه هيچ قومى بدتر از آن را به سر نبرده است. حضرت در پاسخ ما فرمود: امشب مبلغ جنيان نزدم آمد، رفته بودم تا برايش قرآن بخوانم. آن گاه ما را با خود برد، و جاى پاى جنيان را و جاى آتش و اجاقشان را به ما نشان داد، و اما اينكه كسى از ما با او بوده نه، احدى نبوده «3».


**************************************************

(1) مجمع البيان، ج 10، ص 372.
(2) مجمع البيان، ج 10، ص 368.
(3) مجمع البيان، ج 10، ص 368.

_______________________________________

ترجمه الميزان، ج‏20، ص: 73

بنام خدا.
سلام.
مگه حضرت آدم و حوا نبودن که خلاف کردن و ما به زمین اومدیم؟
مگه جنیان هم خطا کردند که بیان اینجا و امتحان بشن؟
مگه بر جنیان هم پرده ها پوشیده هست؟
جالب شد.
:Gig:

خیر البریه;217213 نوشت:
يا معشر الجن و الانس الم ياتكم رسل منكم يقصون عليكم آياتى و ينذرونكم لقاء يومكم هذا قالوا شهدنا على انفسنا و غرتهم الحيوة الدنيا و شهدوا على انفسهم انهم كانوا كفرين (130-انعام) اى گروه جنيان و آدميان ! مگر پيغمبرانى از خودتان به سوى شما نيامدند كه آيه هاى ما را براى شما مى خواندند و شما را به ديدار اين روزتان بيم ميدادند؟ گويند: عليه خويش گواهى مى دهيم ، زندگى دنيا فريبشان داده بود و عليه خويش گواهى دهند كه كافر بوده اند . مگر از جنیان هم پیامبرانی بوده اند ؟

با سلام

مفسرین درباره این موضوع که جنیان نیز پیامبرانی داشته اند اختلاف نظر دارند و برخی این موضوع را قبول و اکثریت نیز رد کرده اند.

فیض کاشانی در تایید و موافقت با این موضوع به روایت ذیل تمسک کرده است:
«في العيون في خبر الشّامي أنّه سأل أمير المؤمنين عليه السلام هل بعث اللَّه نبيّاً إلى الجنّ فقال نعم بعث اللَّه نبيّاً يقال له يوسف فدعاهم إلى اللَّه فقتلوه».( تفسير الصافي، ج‏2، ص: 158)

در تفسیر اطیب البیان نیز آمده است:
«مفسرين در اين كلمه منكم با اينكه رسلى از جنّ نبوده تمحلاتى كردند با اينكه اولا خطاب بمجموع جن و انس است نه بكل واحد منهما و در مجموع جن و انس رسلى از آنها بوده و لو رسل از انس باشد.

و ثانيا طائفه بنى الجان چندين هزار سال پيش از خلقت انس بودند و البته آنها هم مكلف بتكاليف و محكوم باحكام بوده و بشرى نبود كه رسول آنها باشد لذا از خود آنها رسولانى بوده‏اند بلى بعد از جعل خليفه در ارض و خلقت بشر رسولان بشرى بر جن و انس مبعوث شدند كه معناى خليفه در زمين بر تمام اهل زمين است كه جن و انس باشند و سرّ اينكه رسل بايد از جنس انس باشند براى دو جهت است يكى آنكه طائفه جن ميتوانند تماس با انبياء انسى بگيرند و احكام دين خود را اخذ كنند ولى بشر نميتواند با آنها تماس بگيرد و از آنها اخذ كند.ديگر آنكه استعداد بشر و قابليت آن در تعالى و ترقى علمى و عملى و اخلاقى بيشتر از جن است».(أطيب البيان في تفسير القرآن، ج‏5، ص: 206)

اما علامه طباطبایی بر این باور است که آیه 130 انعام دلالتی بر این موضوع که از جنیان نیز انبیایی بوده است ندارد:
«كلمه" منكم" بيش از اين دلالت ندارد كه پيغمبران از جنس مجموع و روى هم رفته همان جن و انسى بودند كه به سوى ايشان مبعوث شدند، و خداوند پيغمبران را از جنس ملائكه قرار نداد تا امتان ايشان از ديدنشان وحشت نكنند، و كلام ايشان را كه همان زبان مادرى خودشان است بفهمند، و اما اينكه براى جن پيغمبرانى از جن و براى انس انبيايى از انس مبعوث كرده باشد آيه شريفه هيچ گونه دلالتى بر آن ندارد».( ترجمه الميزان، ج‏7، ص: 488)

تفسیری نیز از ابن عباس در این رابطه نقل شده است که قابل توجه است. از ابن عباس نقل شده است كه پيامبر از ميان انسانها برگزيده مى‏شد و پيامبر انسى، براى جنّيان، رسولى از ميان خود آنها انتخاب مى‏كرد.(رک:ترجمه جوامع الجامع، ج‏2، ص: 255)

فخررازی همین نظر ابن عباس را با استفاده از آیه 14یس تقویت کرده و می نویسد:

« ان الرسل كانوا من الانس الا انه تعالى كان يلقي الداعية في قلوب قوم من الجن حتى يسمعوا كلام الرسل و يأتوا قومهم من الجن و يخبرونهم بما سمعوه من الرسل و ينذرونهم به كما قال تعالى: وَ إِذْ صَرَفْنا إِلَيْكَ نَفَراً مِنَ الْجِنِّ [الأحقاف:29] فأولئك الجن كانوا رسل الرسل فكانوا رسلا للّه تعالى و الدليل عليه: انه تعالى سمى رسل عيسى رسل نفسه. فقال: إِذْ أَرْسَلْنا إِلَيْهِمُ اثْنَيْنِ [يس: 14]»(مفاتيح الغيب، ج‏13، ص: 151)

رسا;217468 نوشت:

با سلام

مفسرین درباره این موضوع که جنیان نیز پیامبرانی داشته اند اختلاف نظر دارند و برخی این موضوع را قبول و اکثریت نیز رد کرده اند.

اینکه آیه ارتباطی به اثبات این مطلب نداشته باشد، رد کردن نیست. می توانید بفرمایید چه کسی صریحا رد کرده؟

دلالت آیه بر این مطلب رد شود، ربطی به این ندارد که مدعا باطل باشد.

علی1390;217799 نوشت:
اینکه آیه ارتباطی به اثبات این مطلب نداشته باشد، رد کردن نیست. می توانید بفرمایید چه کسی صریحا رد کرده؟

دلالت آیه بر این مطلب رد شود، ربطی به این ندارد که مدعا باطل باشد.

با سلام
بدیهیست که اگر آیه ارتباطی با اثبات این مطلب نداشته باشد دلیل بر رد کردن نیست.بنده در کنار بیان اختلاف نظر موافقان و مخالفان،نظر علامه طباطبایی را ذکر کردم مبنی بر اینکه آیه دلالتی نه بر رسول جنی و نه رسول انسی ندارد:«اما اينكه براى جن پيغمبرانى از جن و براى انس انبيايى از انس مبعوث كرده باشد آيه شريفه هيچ گونه دلالتى بر آن ندارد».( ترجمه الميزان، ج‏7، ص: 488)


چنانکه گفته شد بسیاری از مفسران ،این موضوع را که جنیان دارای پیامبری از جنس خود بوده اند رد کرده اند و برخی نیز با همین پیش فرض سعی کرده اند تا "منکم" را بگونه تفسیر کنند تا مخالف با این نظر نباشد.

جرجانی از مفسران قرن هشتم می نویسد:« اجماع است كه خداى تعالى بجنّيان پيغمبرى جنّى نفرستاد باصالت كه وحى بآن پيغمبر جنّى آمده باشد و ليكن پيغمبر از جنس انس بجنّيان فرستاد و ايشان را بآن شريعت و آن كتاب متعبّد گردانيد»( جلاء الأذهان و جلاء الأحزان، ج‏3، ص: 119 و نیز رک:منهج الصادقين في إلزام المخالفين، ج‏3، ص: 472)

طبرسی نیز می نویسد:« علت اينكه مى‏گويد، پيامبرانى از شما، در حالى كه پيامبران انسان هستند، نه جن، اين است كه جانب انسان را غلبه داده است. چنان كه مى‏فرمايد «يَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَ الْمَرْجانُ» (الرحمن 22) يعنى از آب شور و شيرين، لؤلؤ و مرجان خارج ميشود، در حالى كه لؤلؤ از آب شور خارج ميشود نه از آب شيرين.
مردم هم در محاورت خود جانب يكى را غلبه مى‏دهند... عقيده بيشتر مفسران و زجاج و رمانى همين است.»(ترجمه مجمع البيان في تفسير القرآن، ج‏8، ص: 278)

موضوع قفل شده است