ஐஇ:: ::இஐ لحظه شهادت یک بسیجی/ عکس ஐஇ:: ::இஐ
تبهای اولیه
به نام علی اعلی
لحظه شهادت: دوم خرداد 1361
برادر شهيدم، هنگامي كه ما در انديشه خويشتن بوديم، تو حقيقتي زيبا را يافتي و به يقين حق رسيدي، زمان تو با روز عاشورا و مكان تو با كربلا در هم آميخت، و چه بصيرتي داشتي كه از ظلمت كده ي زمين، نقبي به آسمان زدي، به امام خود لبيك گفتي و به وصال حق رسيدي، عزيز دلم خون تو گواه شيفتگي عاشق بر معشوق است، رايحه ي خوش عطر شهادتت همچنان زمين و زمان را در مي نوردد، و نور آن دنياي تاريك ما را روشن مي كند، مي دانم، زندگي حقيقي را با عشقي كه اباذر با ختم رسل بيعت كرد، تو با فرزند او امام خميني (ره) با عهدي ازلي پيمان بستي تا ميراث آسماني وجودت را در كهكشان ستاره هاي عاشق، به معبود خود هديه كني، چشمان عاشقان همچنان در مسير ولايت، شهادت را مي جويند، دستمان را بگير...
آنچه در اين عكس ارزشمند، هنرمندانه تصوير شده است صحنه اي شكوهمند است از شهادت، قابي از قد و قامت قبيله قبله، روايتي از راهيان رهايي، تصويري از خورشيد و سرگذشت بسيجي سلحشوري از سرزمين سپاهان كه سربلندي پرچم توحيد و كرامت انسان را در اين مرز و بوم رقم زد
پي نوشت:
1- اين عكس برگرفته از مجموعه نفيس عكس هاي دفاع مقدس، با عنوان خروش لاجورد است كه درانجمن عكاسان انقلاب و دفاع مقدس به چاپ رسيده است.
2-اين روزها بغضي عجيب همراه من است، مي خواهم در سيماي آسماني شهدا، راز صداقت را بپرسم، هنوز اميد دارم تا راز وصال را دريابم، برايم سخت است اينكه اين روزها نا اهلان چه حرفها كه نمي زنند، مي گويند: بسيجي مال زمان جنگ بود...حالا بسيجي ها را گروه فشار مي نامند، و نمي دانند فشار شكستن محاصره يعني چه؟، اينجا همه چيز مدرن شده، جز عكس هاي آسمان سيماي شهدا، كه هنوز با ما مهربانند. حالا بايد اين عكس ها را سخت بر روي قلبهايمان بفشاريم، تا مبادا آنها را از ما بربايند...، اگر نبود چشمان اميدوارمقام ولايت، چگونه مي توانستيم بغض دوري از شما را تحمل كنيم...
منبعاگر نبود چشمان اميدوارمقام ولايت، چگونه مي توانستيم بغض دوري از شما را تحمل كنيم...
واقعا چی میشد اگر نبود؟نگاهش به آدم آرامش میده!
به قول مامانم اگر اینا نمیرفتن جنگ الان معلوم نبود شاید شماها یه رگتون عراقی بود...
کوچه هایمان را به نامشان کردیم که هرگاه آدرس منزلمان را میدهیم بدانیم از گذرگاه خون کدام شهید است که با آرامش به خانه میرسیم!