چه جوری هم در بین دوستان باشیم هم گناه نکنیم

تب‌های اولیه

12 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چه جوری هم در بین دوستان باشیم هم گناه نکنیم

دوستان
من خودم از غیبت کردن بدم می آید , اما دوستانی که اجبارا با من هستند (به صورت گروه ) بعضی اوقات برای شوخی و خنده غیبت می کنند.من نمی خواهم غیبت آنها را بشنوم از طرفی هم نمی خواهم از دوستان و اجتماع جدا شوم و دیگران طردم کنند.
چه کار کنم؟لطفا کمک کنید اگه تجربه یا چیزی می دونید
با تشکر

[=Times New Roman]سلام و عرض ادب
مراجعه بفرمائید:
http://www.askdin.com/thread12394.html
http://www.askdin.com/thread13374.html

سلام

من تجربه یکی از علما رو می تونم بگم که همین و اگه رعایت کنی کفایت میکند!

این بنده خدا می گفت به همین وسواس مبتلا شده بود و نمی دونست واقعا باید در جمع برود یا نه تا اینکه از خانه ماندن خسته شد و رفت تو جمع مردم کوچه و خیابون!

از قضا یکی از افراد جکی که تمسخر و غیبت کسی محسوب میشد را تعریف کرد و همه خندیدن و این بنده خدا هم برای اینکه هم رنگ جماعت بشه نیمچه خنده ای کرد! (اما فورا متوجه شد این دام شیطان هست و بهونه آورد که باید برود منزل)

همون شب (به نقل از خودشان) می گفت خواب دیدم به مسجد میروم و دقیقا از همان مکان هم در حال گذر هستم که ناگهان پس گردنی محکمی به من زده شد که از درد خواستم برگردم تا تلافی کنم! اما کسی را ندیدم!
همین که به دنبال ضارب میگشتم با فریاد سرزنش باری شخصی در بالای سر خودم میخکوب شدم! که با دست چپش به توده ای از «ن ج ا س ت» اشاره کرد و با عصبانیت دائم میگفت: آقا این چیـــــــــــــــه !؟

من که فقط از دیدن این شخص تعجب کرده بودم فورا دریافتم این ملائک نویسنده اعمال هست! و آن چیز نجسی که او اشاره میکرد، تعفن اعمالش بود که به آن شکل ظاهر شد!!!

نکته:پس فقط غیبت نکنید و از غیبت کردن دیگران نخندید یا تایید هم نکنید، که امام زمان بی نهایت از گوینده و شنوده غیبت متنفر می شود ...خیلی بیهایت !!:ok:)

dexter2009;216179 نوشت:
دوستان

dexter2009;216179 نوشت:

من خودم از غیبت کردن بدم می آید , اما دوستانی که اجبارا با من هستند (به صورت گروه ) بعضی اوقات برای شوخی و خنده غیبت می کنند.من نمی خواهم غیبت آنها را بشنوم از طرفی هم نمی خواهم از دوستان و اجتماع جدا شوم و دیگران طردم کنند.
چه کار کنم؟لطفا کمک کنید اگه تجربه یا چیزی می دونید
با تشکر

با سلام اینکه در پی گناه نکردن هستید و از نافرمانی الهی می ترسید جای بسی شکر دارد. در این زمینه توجه شما را به چند نکته جلب می کنم:
1ـ باید بدانید که ما از خداییم و به سوی او برمی گردیم «انا لله و انا الیه راجعون»(1) بنابراین ما فقط باید الله و هر چه که رنگ و بوی الله می دهد را در نظر بگیریم، به عبارت دیگر اینان طرف حساب ما باشند نه این مردمی که به قول امام خمینی (ره) به درد دل بستن نمی خورند، نه قدرتی دارند و نه ارزش مستقلی، آنجا که می فرماید:« بدان كه شهرت پيش اين مردم ناچيز چيزى نيست، و قلوب اين مردم، كه اگر گنجشكى بخورد سير نمى‏شود [1]، قدر و قابليتى ندارد، و اين مخلوق ضعيف را قدرتى نيست، قدرت فقط در دستگاه قدس ربوبيت پيدا مى‏شود و فاعل على الاطلاق و مسبب الاسباب آن ذات مقدس است»(2)
2ـ مخلوقات الهی عیال الله هستند همه به عیال خود غیرت دارد غیبت کردن از مردم توهین به عیال الله است.
3ـ اگر در پیش شما غیبتی کردند یا از او دفاع کنید و یا مسیر سخن را عوض کنید و اگر نمی توانید آنها را از گناه کردن باز دارید به عنوان اعتراض مجلس را ترک کنید و اگر هیچکدام مقدور نبود قلباً از غیبت کردن آنان ناراضی باشید استماع غیبت و گوش دادن به غیبت حرام است اما اینکه به گوش آدم بخورد و انسان به آن راضی نباشد اشکالی ندارد. همانطور که امام علی (ع) درباره متقین می فرماید: «ان کان فی الغافلین کتب فی الذاکرین» یعنی اگر به هر دلیلی در میان غافان گیر کردند در زمره ذاکرین الهی نوشته می شوند.(3)
4ـ اگر مقدورتان است دوستان خود را عوض کنید و دوستان خوبی برای خود انتخاب کنید چرا که دوستان در درازمدت بر اخلاق و رفتار انسان تأثیر می گذارند هرچند خود او متوجه این تغییر نشود.
5ـ چرا ما با دوست نداشتن غیبت کسی منزوی بشویم آنهایی که غیبت مومنی را می کنند باید از جمع طرد بشوند پس با این دید به قضیه نگاه کنید نه منفعلانه .
1ـ سوره بقره آیه 156
2ـ چهل حدیث امام خمینی، انتشارات مؤسسه نشر آثار امام خمینی(ره)، ص53
3ـ سید رضی، نهج البلاغه ، تصحیح صبحی صالح، خطبه متقین ص 412


سلام ...
سوالتون خیلی قشنگ بود . منم زمانی مثله شما فکر میکردم تا اتفاق هایی رو دیدم که تصویر ذهنی ام کلا عوض شد . احتمالا شما باید سنتون کم باشه و تازه دارین وارد اجتماع میشین .

اوایلش اینجوریه . البته شما تو هر رابطه ای باید فرم برخورد صحیح رو یاد بگیرین . مثلا اگر یه کسی تو جمع در مورد یکی غیبت بکنه . من جمع رو ترک نمیکنم . مثلا میگم بچه ها با هم دوستیم فردا چجوری میخوایم تو چشم دوستمون نگاه کنیم . این حرف من باعث بوجود اومدن یک اعتباری تو جمع برای من میشه . دیگه همونا هم میدونن که من پشت سرشون حرف نمیزنم . میفهمن که دوستی با اونا برام ارزش داره و ...

این امر به مرور زمان باعث میشه اعتبار و حرف من تو جمع حرف باشه و تازه ارزشم تو جمع بالا بره .ایمان داران نمک های زندگی هستند . از اینکه نمکین هستی ناراحت نباش . اعتماد بنفست رو بالا ببر . حرفت رو بزن . و راههای درست هر نوع تعلملی رو یاد بگیر ...

با سلام
از مطالب خوبتون استفاده کردم .در مورد دوستان این گفته ها صدق میکنه چون هم سن و سال بودن باعث میشه آدم راحت حرفشو بزنه ولی برای من چند باری پیش اومده توی جمعی بودم که مشغول غیبت بودند، تفاوت سنیم هم باهاشون کم نبود و حرف زدن من نوعی بی احترامی میشد خیلی هم سعی کردم حواسم رو پرت کنم نشد حتا نمیتونستم بلند شم مجلس رو ترک کنم تو این شرایط تکلیف چیه؟
گناهش به کنار آدم معذبه تا حرفها تموم بشه،من به شخصه شرمنده اون کسی که غیبتش رو میکنند میشم چون نه خودش هست بتونه حرفی بزنه نه من در شرایطی هستم بتونم دفاعی ازش بکنم.
لطفا راهنمائیم کنید
با تشکر

من یه چیزی به ذهنم می رسه اونم داستان حضرت ابراهیم و پرستش ستاره و ماه و خورشیده.
منظورم اینه که وقتی تو یه جمعی نشستیم که باب میل ما نبود سریع جبهه نگیریم و از این داستان قرانی درس بگیریم.

Dexter2009;216179 نوشت:
دوستان من خودم از غیبت کردن بدم می آید , اما دوستانی که اجبارا با من هستند (به صورت گروه ) بعضی اوقات برای شوخی و خنده غیبت می کنند.من نمی خواهم غیبت آنها را بشنوم از طرفی هم نمی خواهم از دوستان و اجتماع جدا شوم و دیگران طردم کنند. چه کار کنم؟لطفا کمک کنید اگه تجربه یا چیزی می دونید با تشکر

سلام علیکم آقا
بله . همانطور که اشاره شد در جمع دوستان میشود به راحتی غیبت را رد کرد
و سوال شما هم همین است . فرمودید : " چه جوری هم در بین دوستان باشیم هم گناه نکنیم "
اما بعدا مسئله ای را مطرح کردید که اگر در جمع بزرگترهایی بودیم که نه میشد از شخصی که غیبتش شده دفاع کنیم و نه میشد آنجا را ترک کرد چه کنیم ؟
اول یک خاطره ای از خودم رو بگم.
در یک مهمانی بودیم که سخن از کسی شد ( غیبت شد بنظرم )
من نتوانستم دفاع کنم . چون هیچکدام از حاضرین در سن من نبودند
و به قولی جمع دوستانه نبود
من راهی که انتخاب کردم این بود که به اتاق دیگری رفتم و با مادرم صحبت کردم
تا برود و سر همان مسئله، از شخصی که غیبتش شده دفاع کند.
( در دفاع از مومنی که غیبت شده، اگر فقط یک نفر هم دفاع کند کافیست )
و الحمدلله انجام شد

اما اگر در جمعی هستید که واقعا نمیتوانید آنجا را ترک کنید
و همچنین واقعا نمیتوانید از شخصی که غیبتش شده دفاع کنید
راهی که به نظرم میرسه اینه که در همان حالی که نشسته اید ( فرضا )
حالتی عبوسانه بگیرید.
( تجسم : سر پایین و اخم ها توی هم مقداری ) :Nishkhand:
در این حالت شما مجلس را ترک نکرده اید
اما به آن ها تلنگری زده اید که کار صحیحی نمیکنند.

حالا استادان و بزرگترها هستند .
کمکتان میکنند ان شاء الله

mohebbanezahra;287173 نوشت:
من یه چیزی به ذهنم می رسه اونم داستان حضرت ابراهیم و پرستش ستاره و ماه و خورشیده.
منظورم اینه که وقتی تو یه جمعی نشستیم که باب میل ما نبود سریع جبهه نگیریم و از این داستان قرانی درس بگیریم.

با سلام
متوجه ارتباطش با موضوع نشدم میشه واضح تر توضیح بدید:Gig:

mohebbanezahra;287173 نوشت:
من یه چیزی به ذهنم می رسه اونم داستان حضرت ابراهیم و پرستش ستاره و ماه و خورشیده. منظورم اینه که وقتی تو یه جمعی نشستیم که باب میل ما نبود سریع جبهه نگیریم و از این داستان قرانی درس بگیریم.

بله. گزینه اول همیشه راه ایجابی و مثبت هست که باید مراقب باشیم به نحو درست انجام بشه حتی اگه در ظاهر بی تأثیر باشه. مثلاً بگیم: «بچه ها این حرفتون غیبت نیست؟ من که اگه جای فلانی بودم ناراحت می شدم پشت سرم این طوری صحبت کنن. شما ناراحت نمی شدین؟» اگه بر فرض محال طرفداری توی جمع پیدا کردین می تونین حکم شرعی رو بطور دقیق و بدون دعوا و با لحن مشورت گرفتن یادآوری کنین که مثلاً اگه تو روی خودش هم گفته باشید باز غیبتش جایز نیست :Labkhand: و از این جور حرفا. :nishkand:

اما همیشه این امکان پذیر نیست. معمولاً تو جامعه امروز اگه جواب بده هم فقط برای دوسه دقیقه جواب می ده و دفعه بعد نمی تونید از این ترفند استفاده کنید. اینجا دیگه شما رسالتتون به پایان رسیده! :khaneh: فقط باید خودتونو نجات بدید که راهش هم راه سلبی یا اصطلاحاً منفی هست. یعنی مؤدبانه مجلس رو ترک می کنید و مثلاً می گید «ببخشید من یه کار واجبی دارم باید برم. یا از این جور چیزا ...». هر دو امر به معروف هستن.

خلاصه نباید به دعوا بکشه که هیچ سودی برای طرفین نداره. :kill: تهش اگه دیدید دارن احکام الهی رو هم مسخره می کنن می تونید بگید «من یکی جرأت ندارم با خدا در بیفتم. ما رفتیم.»:Bye:

سلام
با اجازه منم یه چیزایی بگم.
در تایید دوسب عزیز
ftmh-mahdi
فک کنم; اینکه ممکنه افراد دور کسی جمع بشن که اونا رو میخندونه ولی مطمئن باشین تو رفتار و هنگام انجام کاری و حتی دوستی های هرچند سطحی بلند مدت به دنبال آدم های ارزشمند هستند و درونا بهش غبطه میخورن و احترام میذارن بخصوص وقتیکه اون شخص به درد دیگران بخوره و از لحاظ علمی یا فنی یا... آدم موفق و با شخصیتی باشه.
این تجربه رو شاید خیلیا داشته باشن.
اما در مورد دوست
دوست آدم مثل آیینه میمونه و نشون دهنده شخصیت آدمه تا جاییکه اومده برای شناخت فردی سراغ دوستاش برو .
سعی کنین دوستاتون مثل خودتون باشن تا کسی هم در مورد شما فکر بد نکنه که هم واسه اون گناهه هم واسه شما خوب نیست.
شما بخواین نخواین اونا واسه شما دوست نخواهند ماند اگر اونا خیلی بد از نظر ظاهری و شما خوب باشید.
البته هرکس اشتباه میکنه و دلیل بد بودن مطلق نیست.


بسمه تعالی

پست جمع بندی:

پرسش:من خودم از غیبت کردن بدم می آید , اما دوستانی که اجبارا با من هستند (به صورت گروه ) بعضی اوقات برای شوخی و خنده غیبت می کنند.من نمی خواهم غیبت آنها را بشنوم از طرفی هم نمی خواهم از دوستان و اجتماع جدا شوم و دیگران طردم کنند.
چه کار کنم؟

پاسخ: اگر در پیش شما غیبتی کردند:
درمرحله اول:یا از او دفاع کنید و یا مسیر سخن را عوض کنید
اگر نمی توانید آنها را از گناه کردن باز دارید به عنوان اعتراض مجلس را ترک کنید
اگر هیچکدام مقدور نبود قلباً از غیبت کردن آنان ناراضی باشید استماع غیبت و گوش دادن به غیبت حرام است اما اینکه به گوش آدم بخورد و انسان به آن راضی نباشد اشکالی ندارد.
امام علی (ع) درباره متقین می فرماید: «ان کان فی الغافلین کتب فی الذاکرین» یعنی اگر به هر دلیلی در میان غافلان گیر کردند در زمره ذاکرین الهی نوشته می شوند.( سید رضی، نهج البلاغه ، تصحیح صبحی صالح، خطبه متقین ص 412)

پیشنهاد:
اگر مقدور است دوستان خود را عوض کنید و دوستان خوبی برای خود انتخاب کنید چرا که دوستان در دراز مدت بر اخلاق و رفتار انسان تأثیر می گذارند هرچند خود او متوجه این تغییر نشود .

نکته:
باید بدانید که ما از خداییم و به سوی او برمی گردیم «انا لله و انا الیه راجعون» بنابراین ما فقط باید الله و هر چه که رنگ و بوی الله می دهد را در نظر بگیریم، به عبارت دیگر اینان طرف حساب ما باشند نه این مردمی که به قول امام خمینی (ره) به درد دل بستن نمی خورند، نه قدرتی دارند و نه ارزش مستقلی، آنجا که می فرماید:« بدان كه شهرت پيش اين مردم ناچيز چيزى نيست، و قلوب اين مردم، كه اگر گنجشكى بخورد سير نمى‏شود ، قدر و قابليتى ندارد، و اين مخلوق ضعيف را قدرتى نيست، قدرت فقط در دستگاه قدس ربوبيت پيدا مى ‏شود و فاعل على الاطلاق و مسبب الاسباب آن ذات مقدس است» (چهل حدیث امام خمینی، انتشارات مؤسسه نشر آثار امام خمینی(ره)، ص53)

مخلوقات الهی عیال الله هستند همه به عیال خود غیرت دارد غیبت کردن از مردم توهین به عیال الله است.

در آخر:
چرا ما با دوست نداشتن غیبت کسی منزوی بشویم آنهایی که غیبت مومنی را می کنند باید از جمع طرد بشوند پس با این دید به قضیه نگاه کنید نه منفعلانه .

موضوع قفل شده است