آیا بمونم باش یا برم ؟
تب‌های اولیه
:Gol::hamdel::Sham:من 4 سال است که با دختری آشنا هستم.در این چهار سال با هم رابطه داشته ایم ولی همیشه به این فکر میکردم که چون با هم ازدواج میکنیم عیبی ندارد و بلاخره مال هم میشویم. الان او می گوید که مرا نمی خواهد و به کس دیگه علاقه دارد. البته گفته است که بخاطر بیکاری من بوده است. بعضی وقت ها هم می گوید وزیر نفت هم بشی نمیخوامت. الان 1 ماه است قطع رابطه کرده ایم. یک بار هم با خانواده رسما به خواستگاری او رفته ایم. البته اون موقع کار درستی نداشتم. پدرش من را پسندید و گفته برو کارت رو درست کن و برو شرکت نفت.من مهندس نفتم و دختر مهندس محیط زیست.الان موفق شدم برم شرکت نفت. آن ها نمی دانند. من نمیخواهم بخاطر کارم من را بخواهد. شما می گویید چکار کنم. قیدش را بزنم و بروم پی زندگیم ؟ یا اینکه بروم باش حرف بزنم ؟ در هر حال من او را عاشقانه دوست دارم. چه بروم چه بمانم. نظر شما چیه ؟ لطفا زود جواب بدهید:Sham::hamdel::Gol:
:gol::hamdel::sham:من 4 سال است که با دختری آشنا هستم.در این چهار سال با هم رابطه داشته ایم ولی همیشه به این فکر میکردم که چون با هم ازدواج میکنیم عیبی ندارد و بلاخره مال هم میشویم. الان او می گوید که مرا نمی خواهد و به کس دیگه علاقه دارد. البته گفته است که بخاطر بیکاری من بوده است. بعضی وقت ها هم می گوید وزیر نفت هم بشی نمیخوامت. الان 1 ماه است قطع رابطه کرده ایم. یک بار هم با خانواده رسما به خواستگاری او رفته ایم. البته اون موقع کار درستی نداشتم. پدرش من را پسندید و گفته برو کارت رو درست کن و برو شرکت نفت.من مهندس نفتم و دختر مهندس محیط زیست.الان موفق شدم برم شرکت نفت. آن ها نمی دانند. من نمیخواهم بخاطر کارم من را بخواهد. شما می گویید چکار کنم. قیدش را بزنم و بروم پی زندگیم ؟ یا اینکه بروم باش حرف بزنم ؟ در هر حال من او را عاشقانه دوست دارم. چه بروم چه بمانم. نظر شما چیه ؟ لطفا زود جواب بدهید:sham::hamdel::gol:
یقینا باید از ازدواج با همچین شخصی بترسی
شک نکن زندگی پر تنشی خواهید داشت
حداقلش اینه که وارد رابطه مثلثی خواهید شد
مخصوصا برای مرد که غیر قابل تحمله!!1
ت پستهای بعدی توضیح کاملتری میدم
یا علی ع
[=Impact]پاسخ یک روانشناس به همچین موردی((البته اونجا شخص جفا کننده آقا بود و من جابجا کردم))
[=arial black]
[=arial black] اگر حسِ احترام به خود داری، بدون معطلی به این رابطه پایان بده. احترام در اینجا نقش اصلی را دارد او آشکارا شما را محترم نمی داند. تمام رفتارش نادرست و ناپسند و به عبارت دیگر غیر محترمانه می باشد. قطع رابطه ی فوری لازم است.
[=Arial Black]
[=Arial Black]. چرا این رفتار ناپسند را تحمل کردم؟ چه عاملی مرا به طرف مردی کشاند که هیچ احترامی برایم قائل نیست؟ چرا رفتا رتوهین آمیز او را کتمان کردم؟[=Arial Black] این صدمه ی عاطفی چطور درمان می شود؟ که بار دیگر به دام چنین زنی نیفتم.
حالا وقتی است که خودت را بیشتر دوست بداری و بدانی که اصلاً شایسته نیست کسی با تو چنین رفتاری داشته باشد. رفتاری که در نظر همه ناراحت کننده و غیر عادی ارزیابی می شود. زن خوش اقبالی که در کنارت قرار می گیرد باید به تو افتخار کند و به خودش ببالد که تو را در زندگی دارد و با طیب خاطر و خوشحالی تو را به فامیل خودش معرفی کند. هر چه زودتر بتوانی از شر نامزد فعلی راحت شوی، زودتر مردی به سراغت می آید که با تو با شئون انسانی رفتار نماید. (باربارادی آنجلیس 1386)
[=Arial Black]
http://www.askquran.ir/thread25034-20.html
یه خانم نرمال حتی اگر به کل از شما زده هم شده باشه
میگه نمیخوامت و ردت میکنه تازه اگه دلش بیاد با این صراحت بگه
چه برسه به زنی که بگه من یه مرد دیگه رو دوست دارم
در ضمن من متوجه شندم منظور چه رابطه ایه!!!
هر چه عمیق تر باشه باید برای اون خانم تاسف خورد
فکر میکنم این جفای ایشون یه نعمت و هدیه الهی به شما باشه
چون ممکنه اگر با همچین کسی وارد زندگی میشدید حتی خیانت هم می دیدید
در کل زن باید به شوهرش افتخار کنه نه اینکه براش چندش اور باشه
به نظرم مجردی بهتر از چنین متاهل بودنیه
من 4 سال است که با دختری آشنا هستم.در این چهار سال با هم رابطه داشته ایم ولی همیشه به این فکر میکردم که چون با هم ازدواج میکنیم عیبی ندارد و بلاخره مال هم میشویم. الان او می گوید که مرا نمی خواهد و به کس دیگه علاقه دارد. البته گفته است که بخاطر بیکاری من بوده است. بعضی وقت ها هم می گوید وزیر نفت هم بشی نمیخوامت. الان 1 ماه است قطع رابطه کرده ایم. یک بار هم با خانواده رسما به خواستگاری او رفته ایم. البته اون موقع کار درستی نداشتم. پدرش من را پسندید و گفته برو کارت رو درست کن و برو شرکت نفت.من مهندس نفتم و دختر مهندس محیط زیست.الان موفق شدم برم شرکت نفت. آن ها نمی دانند. من نمیخواهم بخاطر کارم من را بخواهد. شما می گویید چکار کنم. قیدش را بزنم و بروم پی زندگیم ؟ یا اینکه بروم باش حرف بزنم ؟ در هر حال من او را عاشقانه دوست دارم. چه بروم چه بمانم. نظر شما چیه ؟ اگر او گفت که پشیمان شده ام و می خواهم جبران کنم چه کنم ؟ اگر گفت اینو گفتم که بیشتر تلاش کنی برای کار چی ؟ اگه گفت دوستت دارم و عاشقتم چی ؟ اگه گفت حسم بت برگشته و بم فرصت بده جبران کنم چی ؟ لطفا زود جواب بدهید:gol:
سلام. یک فرصت دیگه بهش بدید. شاید اون موقع مجبور بوده تحت شرایطی این حرفها را بزنه و شاید از داشتن رابطه گذشته با شما و آگاه شدن خانواده اش ترسیده بوده . هر چند این رابطه درست نبوده اما اگر واقعا قصد ازدواج دارید و تصمیمتون قطعیه با توکل به خدا یکبار دیگه با خودش و خانواده ایشان مطرح کرده و شرایط جدیدتون رو هم بگید اگر پذیرفت و خودش هم واقعا ابراز تمایل کرد که فبها اگر نه دیگه ادامه ندهید . چون علاقه یک طرفه فایده ندارد و باید قلبا شما را بخواهد.
سلام. یک فرصت دیگه بهش بدید. شاید اون موقع مجبور بوده تحت شرایطی این حرفها را بزنه و شاید از داشتن رابطه گذشته با شما و آگاه شدن خانواده اش ترسیده بوده . هر چند این رابطه درست نبوده اما اگر واقعا قصد ازدواج دارید و تصمیمتون قطعیه با توکل به خدا یکبار دیگه با خودش و خانواده ایشان مطرح کرده و شرایط جدیدتون رو هم بگید اگر پذیرفت و خودش هم واقعا ابراز تمایل کرد که فبها اگر نه دیگه ادامه ندهید . چون علاقه یک طرفه فایده ندارد و باید قلبا شما را بخواهد.
http://www.askdin.com/thread18769.html#post215434
سلام با توجه به شواهد اصلا مورد رضایت نیستا
خانم گفته من عاشق کس دیگه ای هستم
با وجود رابطه های گذشته
حتی اگر به دروغ و مصلحت هم گفته باشه که محاله
باز این اقا نمیتونه مرد زندگی اون خانم بشه
تجربه ثابت کرده
خانواده طرف که مشکلی با این آقا ندارن
الانم شغل داره
پس خانم از چیزی نترسیده و فقط کس دیگه یا رو پسند کرده ظاهرا...
نظر من اینه که راحت و سریع فراموشش کن
حتی اگر خیلی خیلی سخت و زجر آوره!!!
این خانم هنوز نمیدونه من رفتم سرکار. فکر میکنه هنوز بیکارم. شاید بفهمه شاغل شدم نظرش عوض شه. واقعا تحت هر شرایطی بذارمش کنار ؟ تمام عشق و علاقمو ندید بگیرم ؟
این خانم هنوز نمیدونه من رفتم سرکار. فکر میکنه هنوز بیکارم. شاید بفهمه شاغل شدم نظرش عوض شه. واقعا تحت هر شرایطی بذارمش کنار ؟ تمام عشق و علاقمو ندید بگیرم ؟
سلام. همون طور که گفته شد یکبار دیگه با خودش مطرح کنید و ببینید واقعا شما را می خواهد یا کسی دیگری مد نظرش هست. در این صورت ادامه ندهید. انسان یک جاهایی لازمه که با عقلش تصمیم بگیره نه عشق و علاقه . این عشق و علاقه زود گذره. خیلی سریع فراموش میکنید . باز هم تاکید میکنم عشق یک طرفه هیچ فایده و خیری ندارد . هر دو طرف باید همدیگر را دوست داشته باشند.
این خانم هنوز نمیدونه من رفتم سرکار. فکر میکنه هنوز بیکارم. شاید بفهمه شاغل شدم نظرش عوض شه. واقعا تحت هر شرایطی بذارمش کنار ؟ تمام عشق و علاقمو ندید بگیرم ؟
دوست عزیز واقعا درکت میکنم
من خودمم دوست ندارم بواسطه شغل یا مدرک تحصیلی و..انتخاب بشم
خب به ادم بر میخوره
میدونی من با چی کنار نمیام
با اینکه یه خانم به پسری که قرار ازدواج گذاشتن و رابطه هم داشتن بگه من به پسر دیگه ای فکر میکنم
حتی اگر شوخی باشه یه زنگ خطر وحشتناکه
باز با خودته
پیش روانشناسان با تجربه هم برو
و منظتر کارشناسان اینجا هم باش
موفق باشی
یا علی ع
آیا اگر قبول کرد لایق زندگی با من هست ؟ آیا به او می توانم اعتماد کنم ؟
آیا او در آینده قدر مرا می داند؟
آیا اگر قبول کرد لایق زندگی با من هست ؟ آیا به او می توانم اعتماد کنم ؟
آیا او در آینده قدر مرا می داند؟
دوست عزیز عزت نفس داشته بشا
تو مرد خانواده میخوای بشی
اون باید به تو تکیه کنه
تو باید تکیه گاه باشی
باید محکم و استوار باشی
لحن حرفات جوریه که داری ملتمسانه ازش میخوای...
بهترین پیشنهاد به ظنر من اینه
برید پیش روانشناس و 2 تا تونو ببینه
یا اینکه تکی برو و اگر صلاح دونست خودش میگه خانم رو هم بگو بیاد
اگر میخوای با توجه به غرور مردانه بیخیالش بشی و میدونی که با لیسانسی که دایر و کار خوبی که پیدا کردی
زن برات کم گیر نمیاد
خب دست خودته
ولی اگر خواستی باهاش زندگی کنی حتما حتما پیش روانشناس برید
البته اینم بگم که بهت حق میدم
بهش وابسته شدی
و الان حتی اگر بیخیالش بشی و بخوای سراغ دختر دیگه ای بری
باز ممکنه کمی فکرت اینور بشاه و به این وضعیت میگن عشق مثلثی
که هی باید بین اون دو نفر هر لحظه یکی رو انتخاب کنی
پس روانشناس رو حتما بهت پیشنهاد میکنم
در هر صورتش رو
به نام خدا
سلام علیکم دوست عزیز
قبل از هر تصمیمی خودت رو بگذار جای طرف مقابل و ببین در چه شرایطی این حرف رو زده
آیا خود شما حاضری با کسی ازدواج کنی که کار نداره پس نمیتونه زندگی رو بچرخونه
این که داشتن کار به عنوان یه معیار برای انتخاب باشه به این معنی نیست که اون شخص به خاطر کار شما با شما ازدواج میکنه، بلکه این معیار نشون دهنده ارزشمندی شماست، قطعا شما هم معیاری برای ارزش گذاری دارید، اگه دقت کنید این معیار ها بر اساس بازخورد عمل و رفتاری که نشون دهنده شخصیت طرفتون هست بنا شده
اگه بخوایم قیاس کنیم مردی که کار نداره مثل زنیه که با همه میگرده، آیا شما حاضرید زندگیتونو پای چنین کسی بگذارید؟ (این فقط یه قیاسه امیدوارم ناراحت نشده باشید)
پاینده و در مسیر حق باشید :Sham:
دوست عزیز عزت نفس داشته بشا
تو مرد خانواده میخوای بشی
اون باید به تو تکیه کنه
تو باید تکیه گاه باشی
باید محکم و استوار باشی
به نام خدا
سلام
من با گفته های behrooz_313 موافقم .
یک سول . چرا میخواید ازدواج کنید ؟ قبل از ایشان با کس دیگه ای هم ارتباط داشتید که عاشقش شده باشید ؟
یا حق
به نظرتون برای بار آخر ازش خواستگاری نکنم اگه منفی بود جوابش جدا شم ؟ فقط نمیدونم بش بگم کار پیدا کردم یا بذارم بی کار راجبم تصمیم بگیره ؟
به نام خدا
سلام علیکم دوست عزیز
قبل از هر تصمیمی خودت رو بگذار جای طرف مقابل و ببین در چه شرایطی این حرف رو زده
آیا خود شما حاضری با کسی ازدواج کنی که کار نداره پس نمیتونه زندگی رو بچرخونه
این که داشتن کار به عنوان یه معیار برای انتخاب باشه به این معنی نیست که اون شخص به خاطر کار شما با شما ازدواج میکنه، بلکه این معیار نشون دهنده ارزشمندی شماست، قطعا شما هم معیاری برای ارزش گذاری دارید، اگه دقت کنید این معیار ها بر اساس بازخورد عمل و رفتاری که نشون دهنده شخصیت طرفتون هست بنا شدهاگه بخوایم قیاس کنیم مردی که کار نداره مثل زنیه که با همه میگرده، آیا شما حاضرید زندگیتونو پای چنین کسی بگذارید؟ (این فقط یه قیاسه امیدوارم ناراحت نشده باشید)
پاینده و در مسیر حق باشید :sham:
دوست عزیز
زمان آغاز ارتباطاتم این برادر ما شغل نداشتن
و چهار ساله
و خانم تازگیا شروع کردن و میگن نه
درصد خیلی بالایی میدم که پای کس دیگه ای در میونه
شاید رفتن یه خواستگاری رسمی دیگه هم خالی از فایده نباشه
بنده در خود می بینم که به ازدواج نیاز دارم. به یک همدم. کسی که کاملم کند. یه حسی که قبلا نبوده.اینکه سنت پیامبرم است. یک عشق واقعی
به نظرتون برای بار آخر ازش خواستگاری نکنم اگه منفی بود جوابش جدا شم ؟ فقط نمیدونم بش بگم کار پیدا کردم یا بذارم بی کار راجبم تصمیم بگیره ؟
احتمالا یه خواستگاری رسمی بد نباشه
ولی به شدت پیشنهاد میکنم پیش روانشناس برو
باور کن هزینشم با من کارمند مستضعف!!!
ارزشش رو داره
ترجیحا تو شهر خودتون باشه چون با اداب و رسوم و برخوردای شما بیشتر اشناییت داره
دعا میکنم عاقبت بخیرش ین دوست من
ولی در کل زنی که رابطه داشته و بخواد بعد جدا شه
خیلی ضربه میخوره
حالا شما فرض کن که نه تنها ناراحت نیست بلکه خودش داره پیشنهاد میده
و برگشته گفته من تو فکر پسر دیگه ای هستم...
سلام:Gol:
با تشکر از دوستانی که در بحث شرکت کردن:moshavereh:
تاپیک فعلا قفل میشه تا در نوبت مشاوره قرار بگیره و کارشناسان محترم پاسخ مورد نظر را ارسال کنند
علی یارتان:Gol:
:moshavereh:
:Gol::hamdel::Sham:من 4 سال است که با دختری آشنا هستم.در این چهار سال با هم رابطه داشته ایم ولی همیشه به این فکر میکردم که چون با هم ازدواج میکنیم عیبی ندارد و بلاخره مال هم میشویم. الان او می گوید که مرا نمی خواهد و به کس دیگه علاقه دارد. البته گفته است که بخاطر بیکاری من بوده است. بعضی وقت ها هم می گوید وزیر نفت هم بشی نمیخوامت. الان 1 ماه است قطع رابطه کرده ایم. یک بار هم با خانواده رسما به خواستگاری او رفته ایم. البته اون موقع کار درستی نداشتم. پدرش من را پسندید و گفته برو کارت رو درست کن و برو شرکت نفت.من مهندس نفتم و دختر مهندس محیط زیست.الان موفق شدم برم شرکت نفت. آن ها نمی دانند. من نمیخواهم بخاطر کارم من را بخواهد. شما می گویید چکار کنم. قیدش را بزنم و بروم پی زندگیم ؟ یا اینکه بروم باش حرف بزنم ؟ در هر حال من او را عاشقانه دوست دارم. چه بروم چه بمانم. نظر شما چیه ؟ لطفا زود جواب بدهید:Sham::hamdel::Gol:
این خانم هنوز نمیدونه من رفتم سرکار. فکر میکنه هنوز بیکارم. شاید بفهمه شاغل شدم نظرش عوض شه. واقعا تحت هر شرایطی بذارمش کنار ؟ تمام عشق و علاقمو ندید بگیرم ؟
آیا اگر قبول کرد لایق زندگی با من هست ؟ آیا به او می توانم اعتماد کنم ؟
آیا او در آینده قدر مرا می داند؟
به نظرتون برای بار آخر ازش خواستگاری نکنم اگه منفی بود جوابش جدا شم ؟ فقط نمیدونم بش بگم کار پیدا کردم یا بذارم بی کار راجبم تصمیم بگیره ؟
بله. خواستگار دیگه هم هست. ولی قیاسش با من مسخرست. سیکله مدرکش و کارگر مغازست
سلام
ممنون از اعتماد تون
خب 4 سال ارتباط کم نیست به همین دلیل باید تا می توانید تلاش کنید که به مسیر درست برگردد.
البته مقصودم از مسیر صحیح این نیست که حتما این رابطه باید به ازدواج ختم شود. باید تلاش کنید معیارهای خود را برای ازدواج مشخص کنید اگر تناسب( فرهنگی، ارزشی، شخصیتی ، اخلاقی و... دارید با هماهنگی خانواده ها و البته زیر نظر مشاور ازدواج ازدواج کنید.
به خاطر مسائل جزیی با هم دیگر لج نکنید تا همین جا هم خوب عمل کردید که خانواده را در جریان گذاشتید و رسما جلو رفتید. درباره کارتان هم زیاد حساس نباشید. موضوع کارتان را هم بگویید شاید واقعا احساس کرده است که شما به کار اهمیت نمی دهید و طبیعی است که احتمالا به همین دلیل شما بدون کار و داشتن نفقه مرد ایده الش نبوده اید.
سریع برای جدایی تصمیم نگیرید اجازه بدهید فکر کند و با خانواده مشورت نماید.
البته در کل توبه کنید و دعا کنید که خداوند آنچه در صلاح شما است را نصیب تان کند.
خداوند شنونده دعای ما و بیننده اعمال ماست