افکار شیطانی (نيازمند کمک)

تب‌های اولیه

15 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
افکار شیطانی (نيازمند کمک)

با سلام .

چند روزی است که در ذهن من کلمات و تصاویر بدی راجع به اهل بیت (سلام الله علیهم) تداعی می شود . البته این مشکل مربوط به الان نیست بلکه برای چندین سال پیش است که تا الان ادامه دارد. من هرچه صلوات می فرستم و ذکر می گوییم اثری ندارد. نظرتون چیه ؟ چی جوری این افکار شیطانی رو دفع کنم؟ و ایا من مسئولم و گناه می کنم؟... (البته من به هیچ عنوان از قصد فکر نمی کنم )

بنام خدا.
سلام.
منم متاسفانه این مشکل رو دارم.هر وقت اینطوری میشم اونقدر بر شیطان لعنت میفرستم که یادم میره.
نباید اجازه بدی باهات حرف بزنه.
خیلی دوست دارم نظر کارشناسان رو بدونم:Gol:.

عــــلی;214084 نوشت:
بنام خدا.
سلام.
منم متاسفانه این مشکل رو دارم.هر وقت اینطوری میشم اونقدر بر شیطان لعنت میفرستم که یادم میره.
نباید اجازه بدی باهات حرف بزنه.
خیلی دوست دارم نظر کارشناسان رو بدونم:gol:.

سلام
ممنون علی جون از نظرت .منم دوست دارم نظر کارشناس های محترم بدونم و منتظر همکاری کارشناس ها هستم...

سلام برادران عزیز.
من دو نکته به نظرم رسید که بد نیست عرض کنم.
اول اینکه حقیقت ذکر،از درون صورت میگیرد و ذکر زبانی حاکی از آن ذکر درونی است.مانند توبه،که حالتی در انسان است که لفظ استغفرالله،حاکی از آن حالت درونی هست ((20 گفتار شهید مطهری))

و دوم اینکه اگر عملی به حقیقت از تحت اختیار ما خارج باشد،ما پاسخگو نیستیم.اما گاهی مثلا برای شخصی تصاویر مستهجن تداعی میشود و او ادعای عدم اختیار میکند.و واقعا هم همین طور است.اما او مسئول است.چرا؟ برای آمده کردن مقدمات آن.مثل اینکه شخص دائما به نامحرم نگاه گناه آلود میکند و این هم نتیجه اش میشود.

البته شأن برادران من عجل از این صحبت هاست،بنده برای مثال عرض کردم،شاید سر نخی از مطالعه ی یک کتاب تحریف شده،اشتباه و یا مطالعه ی متنی دروغین باشد.

a_rezahu;214171 نوشت:

با سلام.
بدبختی من هم همین است که هیچ مسئله ای از مسائل فوق گریبان گیر من نبوده و ان قضیه مرا درگیر کرده . برای این از دوستان عزیز کمک خواستم

این ذکر دوای همه ی امراض روحی میباشد به خصوص این گمان های ناروا:
اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها و سرالمستودع فیها

بنام خدا.
سلام.
برای منم همینگونه بوده.از بچگی که 8 سالم بود.اونموقع پدرم بهم نماز خوندن یاد میداد.بعضی وقت ها یکدفعه وسط نماز اینطوری میشدم در مورد خدا.ولی بزرگتر که شدم اون افکار برام بی معنی شد و افکار دیگه ای جاشو گرفت:Gig:.
البته یادمه چندین بار وقتی از بابت این قضیه از شیطان به خدا پناه میبردم و ازش درخواست کمک میکردم همچین به صورت عجیبی افکار پاک شده و جالب تر اینکه من اون لحظه هرچی فکر می کردم نمی دونستم چه افکاری داشت منو آزار میداد.انگار اونو از مغز آدم پاک کرده باشن...
قابل توجه اینکه این افکار بی اختیار هستند.و یکدفعه به سراغم میان بدون هیچ مقدمه ای!!!البته الان دیگه خیلی کم میاد(سالی یا هر چند ماه یه بار) چون فکر کنم پدر شیطان در اومد:khaneh:...آخه از بس عادت کردم تا احساس میکنم این افکار میخواد بیاد یا هر اتفاقی که شاید خیلی به چشم نیاد و اصلاً بد هم نباشه بلافاصله میگم لعنت خدا بر شیطان:khaneh:اونقدر تکرار میکنم که سرم مشغول بشه!!!

قنبر حیدر;214173 نوشت:

بنده هم مدتی دچار این مشکلات شدم.خیلی ناراحت کننده هست و حال شما را درک میکنم.
علت اصلی مشکل بنده،خواب دیر وقت بود.مثلا مدتی بعد از نماز صبح میخوابیدم و وقتی خوابم درست شد،این مسایل هم حل شد.
البته ورزش هم گویا موثر هست.مثل پیاده روی

سلام علیکم اجمعین.

ممنون از راه حل های بسیار خوبتون. انشالا همه رو به کار می برم:Gol:

بی تفاوت بودن نسبت به این افکار بهترین کاره هر چی بیشتر حساس تر بشی بیشتر میاد سراغت !!!

سعی کن با منطق و دلیل برای خودت ثابت کنی که این افکار اشتباس و یا وقتی این افکار اومد سعی به چیزه دیگر فکرتو مشغول کنی

تنهایی هم چیزه بدیه در هنگام تنهایی این افکار بیشتر به سراغ آدم میاد

باعرض سلام و تشکر
از اینکه در غل و زنجیر این گونه افکار وسواس گونه که شما آن را شیطانی می نامید بسیار متأسفیم البته شما باید بدانید که شما تنها و تنها فردی در این کره خاکی نیستید که این گونه افکار سراغش می آید قطعا ما انسان به دلیل اینکه از قدرت تخیل و یا قوه واهمه و سایر قوای ذهنی برخوردار هستیم و از طرفی به صورت عادی از کنترل تمام تصاویر ذهنی خود ناتوان هستیم ، ممکن است افکار غیر ارادی زیادی داشته باشیم از توهین به مقدسات گرفته تا تصاویر زشت و نامناسب نسبت به مقدسات و به طور کلی افکار غیر منطقی و بی معنا که ممکن است به صورت غیر ارادی در ذهن ما نفوذ کنند لذا برای بهتر شدن این وضعیت به نکات زیر دقت کنید:
1- از اینکه اینگونه افکار سراغ شما می آیند نهراسید و خود را سرزنش نکنید و مقاوت نکنید زیرا این باعث اضطراب شما شده و اضطراب زیر بنای این گونه افکار است از طرفی از نظر شرعی هم شما هیچ وظیفه و تکلیفی نسبت به این گونه افکار نداشته و نباید احساس گناه داشته باشید.
2- سعی کنید با بی اهمیت جلوه دادن و خنثی سازی این گونه افکار، مانند همه با یک لبخند و یا نیشخند از کنار این گونه افکار رد شوید و زیاد تمرکز روی این افکار نداشته باشید.
3- از آنجا که شما از اضطراب و استرس بی بهره نیستید و زیر بنای تمام این افکار و یا رفتارهای و آداب و رسوم وسواسی اضطراب است تمرین های ریلاکسیشن (آرامش عضلانی ) را با یک سرچ اینترنتی گرفته و انجام دهید و حداقل روزی یک ساعت ورزش کنید.
4- هنگام هجوم افکار با تغییر موقعیت فیزیکی ، توجه گردانی و تمرکز یابی روی موضوع دیگر و یا شمارش معکوس (مثلا از 234 ، دوتا دو تا شمرده شود ) به راحتی از این افکار خلاص شوید.
5- سعی کنید با بی اهمیت شدن به این افکار ، نقاط مثبت و خوبی های زندگی خود را ببینید ، آن ها را بی ارزش نکنید و به خود در همه حال احترام بگذارید.
6- از آنجا که این گونه افکار استدلال بردار نیستند و بدون اطلاع و آگاهی وارد ذهن می شوند و با گرفتن حال شما دوباره به عمق ناهشیار می روند پس سعی در قانع کردن خود در این مورد نداشته باشید.
7- در موارد شدید تر داروهای کاهش اضطراب باعث بلوکه شدن افکار شده و تا حدی به شما فرصت انجام روش های درمانی غیر دارویی خواهد داد .
8- این را بدانید خداوند به اعمال و رفتارهای بیرونی شما نگاه می کند و از طرفی آگاه به پیگیری درمانی شما و ناراحت بودن شما می باشد و شما هم باید بدانید اگر این گونه افکار ، افکار و باور واقعی شما بودند، شما نباید از آن ناراحت می بودید و پیگیر درمان آن می شدید.

با آرزوی سلامتی و شاد کامی

[="purple"]من تجربه ام رو بگم؟
این مسئله بی دلیل پیش نمی اد..
هر کسی خودشو میشناسه، من هم وقتایی که کتابهای مزخرف(رمان و ..) میخونم یا فیلمای نامناسب(وقت تلف کن و بیخود منظورمه) میبینم یا شبیه اینها، این حالت رو دارم.
تو هیچ کتابی این صحبتم ندیدم ولی اونقدر با گوشت و خون حسش کردم که حاضرم روش قسم بخورم.
باید دید چه اشتباهی باعث اومدنش میشه
چقدر هم بدموقع سر و کله این افکار پیدا میشه!
[/]

قنبر حیدر;214076 نوشت:
با سلام .

چند روزی است که در ذهن من کلمات و تصاویر بدی راجع به اهل بیت (سلام الله علیهم) تداعی می شود . البته این مشکل مربوط به الان نیست بلکه برای چندین سال پیش است که تا الان ادامه دارد. من هرچه صلوات می فرستم و ذکر می گوییم اثری ندارد. نظرتون چیه ؟ چی جوری این افکار شیطانی رو دفع کنم؟ و ایا من مسئولم و گناه می کنم؟... (البته من به هیچ عنوان از قصد فکر نمی کنم )

داستانی در کتاب " مهارتهای زندگی " دیدم که واقعا تعجب برانگیز بود :Moteajeb!:
می گفت ما وقتی یک فیلم را میبینیم درواقع هر ثانیه، 24 تصویر(فریم) از جلوی چشم ما می گذرد. (تا اینجاش رو همه میدونستیم :Kaf:). امّا اگر کسی اومد و دو فریم شماره 17 و ؟ رو برداشت و به جاش دو تصویر دیگه بگذاره، اون تصاویر دیده نمیشه!!!!
[SPOILER][="Arial"]خوب که چی :vamonde:[/SPOILER]][=

در بعضی از کشورها اومدن و با این روش، تبلیغات کردند و فریمهای بیمصرف فیلم های پر طرفدار رو خریداری می کردند و به جاش عکس اون نوشابه و ... رو میگذاشتن

[SPOILER][="Arial"]خوب که چی :vamonde:[/SPOILER]][FONT=
مردم که از سینما بیرون میومدن به همدیگه میگفتن نمیدونم چرا عکس فلان نوشابه توی ذهنمه، نمیدونم چرا عکس فلان سیاست مدار توی ذهنمه! تو هم اینطوری؟ _ عجب! آره منم اینطورم!
طوری شده بود که وقتی به ویترین مغازه نگاه می کردند به طور ناخودآگاه، به سمت اون محصولی می رفتن که تبلیغش رو توی فریمهای 17 و ؟ گذاشته بودن. بعد از یک واقعه ی تلخ در روسیه، دستکاری فریم 17 و ؟ ممنوع شد.

دقیق نمیدونم ولی گمان میکنم برای " یادگیری لغات با دیدن فیلم " هم از این روش باید استفاده شده باشه.

من مشکوکم به فیلمهایی که می بینی :gun:
برای امتحان کردن هم میتونی با مدیاپلیر کلاسیک و فلش راست رو زدن،، تک تک فریم ها رو بررسی بکنی :reading:

فقط فیلم نیست
منم بچگیام خیلی میومد
اون موقع که اصلا فیلم ساخته نشده بود
تقریبا زمان انقلاب صنعتی بود و ...
ولی از شوخی گذشته
یهو یه توهینایی به مقدسات میومد به ذهنم که گاهی یادمه به خود زنی هم کشیده میشد
خدا نکنه مثلا بیرون بودم که میگفتن طرف چیزی مصرف کرده
نه البته چون بچه بودم فقط میگفتن یه خل معمولیه و خدا شفا بده

ولی جدی نیمدونم چیه
شاید چون بهش اهمیت میدادم و یه حالت وسواسی هم بهش اضافی میشد تا رنجم بده
احساس میکنم هر چی بیشتر بهش فکر میکردم بدتر میشدم

تا اینکه بی محلی کردم و هر وقت میومد سراغم تو ذهنم میگفتم گمشو بابا شیطون رجیم:Nishkhand:
ولی جدی با اهمیت ندادن فکر کنم درست شد
شایدم با دعا و توسل بوده نمیدونم
اخه تو هیئتم زیاد میخواستم تا نجات پیدا کنم از این وضع
الانم که الحمدلله خبری نیست

[="purple"]چه کارایی میکنند اینا..
تو یه مستند دیدم تو یه کارتون، توی اسمان چیدمان ستاره ها به شکل یه کلمه مستهجن بود.
یا اینکه یه عکس مستهجن نقاشی میکنن بعد با اضافه کردن خطوط به دور تصویر اول، شکل کارتونی میسازن
همون هم میشه کارتون برای کودکان
خدا لعنتشون کنه..
شاید هم مسئله روانی هم باشه. فیلم و کتاب ارتباطیه که ما با شخصیتهای درونش برقرار میکنیم. ممکنه این ارتباطات با شخصیتها روی روان تاثیر بزاره.
برای من که میزاره..[/]

موضوع قفل شده است