به این افعال ماوراءالطبیعه چه میگویند؟

تب‌های اولیه

13 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
به این افعال ماوراءالطبیعه چه میگویند؟

سلام دوستان بازم یک مسئله دیگه دارم!

من شخصی رو می شناسم که پیش من به یک چراغ تیر برق توی خیابون با دستش اشاره کرد و بعد از چند ثانبه خاموش شد و بازم این کار و تکرار کرد و بعد از چند ثانیه روشن شد!!! (در حجره یکی از حوزه های علمیه بودیم)

گفتم برام توضیح بده این چه قدرتی هست؟ اما اون پرهیز کرد و فقط بلند شد رفت دو رکعت نماز خوند (هر چند شنیدم در قم کسانی هستن که دارای این نیرو ها هستن اما خودم اولین بارم بود که می دیدم !)

الان من برام سواله که
1- آیا این جزو معجزات دسته بندی میشه!؟(یا اینکه مساله ای نیست که جزو خرق عادت محسوب بشه)

2-و آیا الان من برام اتمام حجت شده؟!...یعنی اگه یه روز خدای ناکرده منکر این چیز ها بشوم مخلد میشم و شفاعتی هم ندارم؟! (ببخشید دیگه مجبور بودم بپرسم )

تشکر

izraeel;214073 نوشت:
سلام دوستان بازم یک مسئله دیگه دارم!

من شخصی رو می شناسم که پیش من به یک چراغ تیر برق توی خیابون با دستش اشاره کرد و بعد از چند ثانبه خاموش شد و بازم این کار و تکرار کرد و بعد از چند ثانیه روشن شد!!! (در حجره یکی از حوزه های علمیه بودیم)

گفتم برام توضیح بده این چه قدرتی هست؟ اما اون پرهیز کرد و فقط بلند شد رفت دو رکعت نماز خوند (هر چند شنیدم در قم کسانی هستن که دارای این نیرو ها هستن اما خودم اولین بارم بود که می دیدم !)

الان من برام سواله که
1- آیا این جزو معجزات دسته بندی میشه!؟(یا اینکه مساله ای نیست که جزو خرق عادت محسوب بشه)

2-و آیا الان من برام اتمام حجت شده؟!...یعنی اگه یه روز خدای ناکرده منکر این چیز ها بشوم مخلد میشم و شفاعتی هم ندارم؟! (ببخشید دیگه مجبور بودم بپرسم )

تشکر

این چیزها معجزه نیست بهشون میگن کرامات !

البته چیزی که گفتی ممکنه نتیجه سحر وجادو یا ارتیاط با اجنه هم باشه !

در ضمن این که چیزی نیست من آدم می شناسم که آسمان چندم هم دیده و با فرشتگان هم ملاقات داشه !!

izraeel;214073 نوشت:
سلام دوستان بازم یک مسئله دیگه دارم!
............. ....................
الان من برام سواله که
1- آیا این جزو معجزات دسته بندی میشه!؟(یا اینکه مساله ای نیست که جزو خرق عادت محسوب بشه)
2-و آیا الان من برام اتمام حجت شده؟!...یعنی اگه یه روز خدای ناکرده منکر این چیز ها بشوم مخلد میشم و شفاعتی هم ندارم؟! (ببخشید دیگه مجبور بودم بپرسم )
تشکر

بحث فلسفى [در باره تاثير اراده در افعال خارق العاده، سحر، كهانت و احضار ارواح)]

جاى هيچ ترديد نيست كه بر خلاف عادت جاريه، افعالى خارق العاده وجود دارد، حال يا خود ما آن را بچشم ديده‏ايم، و يا آنكه بطور متواتر از ديگران شنيده و يقين پيدا كرده‏ايم، و بسيار كم هستند كسانى كه از افعال خارق العاده چيزى يا كم و يا زياد نديده و نشنيده باشند، و بسيارى از اين كارها از كسانى سر می ‏زند كه با اعتياد و تمرين، نيروى انجام آن را يافته‏ اند، مثلا ميتوانند زهر كشنده را بخورند و يا بار سنگين و خارج از طاقت يك انسان عادى را بردارند، و يا روى طنابى كه خود در دو طرف بلندى بسته‏ اند راه می روند، و يا امثال اينگونه خوارق عادت.


و بسيارى ديگر از آنها اعمالى است كه بر اسباب طبيعى و پنهان از حس و درك مردم متكى است، و خلاصه صاحب عمل باسبابى دست می ‏زند كه ديگران آن اسباب را نشناخته‏ اند، مانند كسى كه داخل آتش ميشود و نميسوزد، بخاطر اينكه داروى طلق بخود ماليده، و يا نامه‏اى مينويسد كه غير خودش كسى خطوط آن را نمی ‏بيند، چون با چيزى (از قبيل آب پياز، مترجم) نوشته، كه جز در هنگام برخورد آن بآتش خطوطش ظاهر نميشود بسيارى ديگر از اينگونه كارها بوسيله سرعت حركت انجام می ‏پذيرد، سرعتى كه بيننده آن را تشخيص ندهد، و چنين بپندارد كه عمل نامبرده بدون هيچ سبب طبيعى اينطور خارق العاده انجام يافته، مانند كارهايى كه شعبده‏ بازان انجام می ‏دهند.

ادامه ....


ادامه از پست قبل

همه اينها افعالى هستند كه مستند باسباب عادى ميباشند، چيزى كه هست ما سببيت آن اسباب را نشناخته‏ ايم، و بدين جهت پوشيده از حس ما است، و يا براى ما غير مقدور است.
در اين ميان افعال خارق العاده ديگرى است، كه مستند به هيچ سبب از اسباب طبيعى و عادى نيست، مانند خبر دادن از غيب. و مخصوصا آنچه مربوط به آينده است، و نيز مانند ايجاد محبت و دشمنى و گشودن گره‏ها، و گره زدن گشوده‏ ها، و بخواب كردن، و يا بيمار كردن، و يا خواب‏بندى و احضار و حركت دادن اشياء با اراده و از اين قبيل كارهايى كه مرتاض‏ها انجام ميدهند، و بهيچ وجه قابل انكار هم نيست، يا خودمان بعضى از آنها را ديده‏ ايم، و يا برايمان آن قدر نقل كرده‏ اند كه ديگر قابل انكار نيست.
و اينك در همين عصر حاضر از اين مرتاضان هندى و ايرانى و غربى جماعتى هستند، كه انواعى از اينگونه كارهاى خارق العاده را می ‏كنند.

و اينگونه كارها هر چند سبب مادى و طبيعى ندارند، و لكن اگر بطور كامل در طريقه انجام رياضت‏هايى كه قدرت بر اين خوارق را بآدمى می دهد، دقت و تامل كنيم، و نيز تجارب علنى و اراده اينگونه افراد را در نظر بگيريم، برايمان معلوم ميشود: كه اينگونه كارها با همه اختلافى كه در نوع آنها است، مستند بقوت اراده، و شدت ايمان به تاثير اراده است، چون اراده تابع علم و ايمان قبلى است، هر چه ايمان آدمى به تاثير اراده بيشتر شد! اراده هم مؤثرتر ميشود، گاهى اين ايمان و علم بدون هيچ قيد و شرطى پيدا ميشود، و گاهى در صورت وجود شرائطى مخصوص دست ميدهد، مثل ايمان به اينكه اگر فلان خط مخصوص را با مدادى مخصوص و در مكانى مخصوص بنويسيم، باعث فلان نوع محبت و دشمنى ميشود، و يا اگر آينه‏اى را در برابر طفلى مخصوص قرار دهيم، روح فلانى احضار می ‏گردد، و يا اگر فلان افسون مخصوص را بخوانيم، آن روح حاضر ميشود، و از اين قبيل قيد و شرطها كه در حقيقت شرط پيدا شدن اراده فاعل است، پس وقتى علم بحد تمام و كمال رسيد، و قطعى گرديد، بحواس ظاهر انسان حس درك و مشاهده آن امر قطعى را ميدهد، تو گويى چشم آن را می ‏بيند، و گوش آن را می ‏شنود.

___________________________________________
ترجمه الميزان، ج‏1، ص: 364 و 365

برای این کارها یا باید خوب خوب باشید یا بد بد
انشاءالله دوست شما از صالحان است
[="red"]هر كه را اســرار حــق آموختنـــد مهــر كردند و دهـانش دوختند[/]

نقل قول:
برای این کارها یا باید خوب خوب باشید یا بد بد
انشاءالله دوست شما از صالحان است
هر كه را اســرار حــق آموختنـــد مهــر كردند و دهـانش دوختند

سلام

آره بچه خوبیه (جوونم هست هنوز تو دهه بیست هست!)

اون امتنایی که از پاسخ گویی به این عملشم داشت ، الان من در این بیتی که شما گفتی معنیش رو فهمیدم!!

تشکر

نقل قول:
هر كه را اســرار حــق آموختنـــد مهــر كردند و دهـانش دوختند

هم دهانش دوختند و هم دستش سوختند که جلوی عزراییل به تیر چراغ برق اشاره نکنه و کرامات خودش رو نشون نده.
در ثانی کسانی که به چنین مقاماتی می رسند حکمت هم دارند و کار بدون حکمت نمی کنند. حالا دهان دوست شما را دوختند که نگوید چه طوری این کار را کرد، از او می پرسیدید که این کار شما چه حکمتی داشت؟ یعنی چه که 20 ثانیه از عمر شریفم را صرف شلیک به طرف تیر چراغ برق بکنم؟ این حکمت است؟ این قرآن است؟ اهل البیت بودند چنین کاری می کردند؟

سلام

نقل قول:
هم دهانش دوختند و هم دستش سوختند که جلوی عزراییل به تیر چراغ برق اشاره نکنه و کرامات خودش رو نشون نده.
من اسرار کردم چون می خواستم ایمانم قوی بشه!(کسی هم که اونجا نبود خب... نصف شب بود!)

نقل قول:
در ثانی کسانی که به چنین مقاماتی می رسند حکمت هم دارند و کار بدون حکمت نمی کنند.
بله نمی کنن .....درضمن فقط این نبود که:
مثلا من کسی رو می شناختم که دچار بیماری واری کسیل شده بود و دکتر بهش گفت این اصلا چاره ای نداره بجز عمل جراحی!(یکی از اقوامم بود که چند وقتی بود که این مرض و داشت)

من از این بنده خدا خواستم براش دعا کنه ...باور کنین فقط چهار روز براش چهارتا دعای ندبه و یک بارم دعای کمیل خوند اون بنده خدا بعد یک هفته خوب شد!! و اثر بیماری ناعلاجش (بدون دوا) از بین رفت! (البته بدون اینکه اون فرد بیمار بدونه چطوری این اتفاق افتاده!!!)

حالا چرا؟
حودش یک بار بهم گفت امام زمان خودشون به من الهام کردن « تو مختاری که هر کاری دوست داری در حد و اندازه خودت انجام بدی!!»

و بعد اون شفایی که داده بود! یه بار گفت «امشب آقای قرائتی اومد تو خوابم و گفت فقط زیاد مواظب باش چون بلعم باعورا کم مواظب بود!!!»

نقل قول:
حالا دهان دوست شما را دوختند که نگوید چه طوری این کار را کرد
اون هفته ای دو سه جمله بیشتر نمیگه ...بیشتر در خواست هاش و می نویسه!کسی اصلا نمی دونه این قدرت ها و کرامات در اون هست!

نقل قول:
، یعنی چه که 20 ثانیه از عمر شریفم را صرف شلیک به طرف تیر چراغ برق بکنم؟
20 ثانیه که نبود 2 ثانیه برای روشن شدن بود دو ثانیه هم برای خاموش شدن ! (می گفت نه اینکه این زمان باید طول بکشد تا اراده ما به فعل تبدیل بشه !بلکه برای این هست که مغرور نشوم و همه چیز به فرمان خدا ست و من فقط انسان معمولی هستم و بس!)

نقل قول:
این حکمت است؟
بله خودش گفت یک در از درهای هزار گانه حکمت برام بوسیله امام رضا باز شد!
می گفت من فقط چهل روز در حرم تقوی خالص کردم( می گفت هر چند روز فقط یک بار می خوابید!) و بعد اون مدت اینطوری شده! حتی میگفت این مسئله ای نیست که تو شگفت زده میشی! (چون هیچی نمی دونی!!!)
یعنی چون چیز خاصی نبود موردی نداشت که بهت نشون بدیم!!

نقل قول:
این قرآن است؟ اهل البیت بودند چنین کاری می کردند؟
بله هست...یادمه می خوندم امام علی به وفور از این کارا میکردن تا مردم دلشون زنده بمونه که البته خیلیا هم کافر میشدن!

پس اگه چیز خاصی بود این کار و نمی کردن!(در خفا نشون میدادن تا بقیه کافر نشن!)

تشکر

نقل قول:
بله خودش گفت یک در از درهای هزار گانه حکمت برام بوسیله امام رضا باز شد!
می گفت من فقط چهل روز در حرم تقوی خالص کردم( می گفت هر چند روز فقط یک بار می خوابید!) و بعد اون مدت اینطوری شده! حتی میگفت این مسئله ای نیست که تو شگفت زده میشی! (چون هیچی نمی دونی!!!)

روی کاغذ نوشت یا مستقیم گفت؟ معلوم میشه هنوز دهانش را ندوخته اند و نتیجه میگیریم که اسرار حق را نیاموخته اند چون یک هفته حرف نزده تا این 3 جمله رو به شما بگه!
نقل قول:
پس اگه چیز خاصی بود این کار و نمی کردن!(در خفا نشون میدادن تا بقیه کافر نشن!)

پس چرا نیمه شب انجام دادن که کسی غیر از شما نبینه؟ میخواسته شما رو هدایت کنه اخوی؟
نقل قول:
امام علی به وفور از این کارا میکردن

چه وفوری؟
اینکه آدم تیر چراغ برق رو هدف بگیره و شلیک کنه کرامته یا اینکه سه شبانه روز، زن و بچه ها و جناب فضه غذای خودشون رو به فقیر و یتیم و اسیر ببخشند و با کرامات، شکمشون رو سیر نکنند؟
اگر امام علی می خواست کارش رو با کرامات، جلو ببرد به جای تیر چراغ برق، سه بار به ابوبکر و عمر و عثمان شلیک می کرد و خودش خلیفه می شد و مانع شکسته شدن پهلوی فاطمه ی زهرا سلام الله علیها می شد؟ مانع کربلا می شد؟ مانع تیرباران شدن جسد مبارک امام حسن مجتبی می شد؟اگر امام علی به وفور کراماتشان را جلوی مردم انجام می دادند تا برایشان حجت باشد، پس چرا شیعه ی علوی بعد از رحلت پیغمبر فقط 6-7 نفر بودند؟؟؟؟؟؟؟؟؟

سلام

نقل قول:
روی کاغذ نوشت یا مستقیم گفت؟

می نوشت اما هر وقت صلاح بدونه حرفم میزنه! یا اینکه شده من یک موضوعی رو چند بار می پرسیدم اما انگار نه انگار که میشنوه!

نمی دونم والا شاید چیزی میبینه که ما نمی بینیم!

نقل قول:
پس چرا نیمه شب انجام دادن که کسی غیر از شما نبینه؟ میخواسته شما رو هدایت کنه اخوی؟

قرار که نذاشیم حتما نصف شب این کار و انجام بده یادمه داشتم در مورد همین مسائل با هاش بحث میگردم که این و به صورت عینی نشونم داد

نقل قول:
اینکه آدم تیر چراغ برق رو هدف بگیره و شلیک کنه کرامته

وقتی آدم در ابتدای راه کمال باشه این کارا رو انجام میده اما برای بزرگان این چیزی بی ارزش هست و اصلا به ذهنشونم نمیاد که از این کارا بکنن (مثل رهبر مثلا)
در ضمن برای هر کس به اندازه لیاقتش خدا عبرتی قرار میده یعنی از کجا می دونی که ارزش من به اندازه همون تیر چراغ برق نبوده (نکنه می خواستی اصرار کنم مرده زنده کنه ها...!)

نقل قول:
یا اینکه سه شبانه روز، زن و بچه ها و جناب فضه غذای خودشون رو به فقیر و یتیم و اسیر ببخشند و با کرامات، شکمشون رو سیر نکنند؟

برای خدا بالا ترین لذتی که از اعمال بندگان وجود داره ایثار هست! چرا باید بیست و ول کنن برن به 15 بچسبن! (هر کس به اندازه شان خود)

نقل قول:
اگر امام علی می خواست کارش رو با کرامات، جلو ببرد به جای تیر چراغ برق، سه بار به ابوبکر و عمر و عثمان شلیک می کرد و خودش خلیفه می شد و مانع شکسته شدن پهلوی فاطمه ی زهرا سلام الله علیها می شد؟

دستور پیامبر بود والا ...!

نقل قول:
پس چرا شیعه ی علوی بعد از رحلت پیغمبر فقط 6-7 نفر بودند؟؟؟؟؟؟؟؟؟

خب اون زمان تازه شیعه داشت شکل میگرفت درست مثل این که انقلاب ایران و صد نفر به سرانجام رسوندن!

در ضمن الانم همچین شیعه آنچنانی وجود نداره اگه خوب دقت کنی همه برچسبن!!! (اونی که هست از دید منو شما پنهان هست عزیز!)

izraeel;214073 نوشت:
سلام دوستان بازم یک مسئله دیگه دارم! من شخصی رو می شناسم که پیش من به یک چراغ تیر برق توی خیابون با دستش اشاره کرد و بعد از چند ثانبه خاموش شد و بازم این کار و تکرار کرد و بعد از چند ثانیه روشن شد!!! (در حجره یکی از حوزه های علمیه بودیم) گفتم برام توضیح بده این چه قدرتی هست؟ اما اون پرهیز کرد و فقط بلند شد رفت دو رکعت نماز خوند (هر چند شنیدم در قم کسانی هستن که دارای این نیرو ها هستن اما خودم اولین بارم بود که می دیدم !) الان من برام سواله که 1- آیا این جزو معجزات دسته بندی میشه!؟(یا اینکه مساله ای نیست که جزو خرق عادت محسوب بشه) 2-و آیا الان من برام اتمام حجت شده؟!...یعنی اگه یه روز خدای ناکرده منکر این چیز ها بشوم مخلد میشم و شفاعتی هم ندارم؟! (ببخشید دیگه مجبور بودم بپرسم ) تشکر

سلام و عرض ادب
اگر ایشان بساط شعبده نداشته باشد
ایشان این قدرت خود را در معرض آرمایشهای کارشناسان قرار دهند ودر شرایط علمی قدرت خود را به نمایش بگذارند .
و اگر تبانی با شما ندارند یک چوب کبریت را که شما انتخاب می کنید میلی متری از جای خود حرکت دهند و یا روشن کنند
بیش از 999999999999999/99 درصد این موارد شعبده است خود را معطل نکنید
موفق باشید

دوست عزیز آقای Izraeel
بنده هم از این آدمها زیاد دیدم چه خوب خوب چه بد بد
خیلی به این مسائل فکر نکن
خداوند می فرماید جن و انس را نیافریدیم جز اینکه خدا را پرستش کنند
به فکر دنیا و آخرتمان باشیم که در روز قیامت شرمسار خداوند و ائمه نشویم
همین....

izraeel;214073 نوشت:
الان من برام سواله که 1- آیا این جزو معجزات دسته بندی میشه!؟(یا اینکه مساله ای نیست که جزو خرق عادت محسوب بشه) 2-و آیا الان من برام اتمام حجت شده؟!...یعنی اگه یه روز خدای ناکرده منکر این چیز ها بشوم مخلد میشم و شفاعتی هم ندارم؟! (ببخشید دیگه مجبور بودم بپرسم )

با سلام و عرض ادب و تشکر از شرکت دوستان در بحث
در مورد سوال شما باید عرض کنم که نه خیر این موارد معجزه نمی باشند و تعریف اعجاز این است که امر خارق العاده ای که با اراده خدای متعال از شخص مدعی نبوت، ظاهر شود و نشانه صدق ادعای وی باشد.
اما افراد مورد سوال شما و مشابه آن غالبا کسانی هستند که از طریق ریاضت ها يك سلسله اعمال خاص نَفْس را ازعلل و اسباب خارجى، مأيوس ساخته به طورى كه مستقل و بدون استمداد از اسباب طبيعى، مى‏ تواند كارى انجام دهد.
لذا همانطور که جناب رحیق مختوم هم اشاره کردند اثر رياضت اين است كه براى نفس، حالتى حاصل مى‏ شود كه مى‏ فهمد، مى ‏تواند مطلوب را انجام دهد؛ يعنى، هنگامى كه رياضت به طور كامل انجام گرفت، نفس طورى مى‏ شود كه اگر مطلوب را اراده كند، حاصل مى ‏شود. مثل اينكه روح را براى كودكى در آينه احضار نمايد، يا مدت زمان مديدى، گرسنه باشد، يا روى آب راه رود و ... (1) ولي بايد توجه داشته باشيد كه آنچه که بعضا ماها مشاهده می کنیم و یا افرادی در گرده گیری ها کارهای اینچنینی می کنند شعبده بازی و چشم بندی است و قابل اعتنا نیست.و شما هیچ مسولیتی نسبت به کار اینها و خواسته ای ای افراد ندارید.

1. الميزان، ج‏1، صص 365 - 363 و ج‏6، صص 272 - 275.

موضوع قفل شده است