یک مسئله درباره دنیای خواب
تبهای اولیه
سلام به همه
دوستان من خواب زیاد می بینم خیلی زیاد!...اما هنوز نتونستم بفهمم این دنیای خواب کجاست در مغز هست؟در قلب هست؟اصلا در بدن هست ...؟
من خوندم که پیامبر گفتن وقتی می خوابید روح شما در فضایی بین زمین و اسمان برده میشه (این منظور کدوم خواب هست (صادقه؟)
پس چرا دانشمندا مکان خواب رو مغز انسان میدونن و براش قرص هم می سازن که خواب بد نبینیم!
آیا این تصاویری که در خواب می بینیم همان سیگنال ها یا پالس های الکتریکی و یا پیام های الکترو شیمیایی سیستم های عصبی و نورون های مغز ما نیستن که در قسمت هوشیاری مغز به هنگام خواب فعالیت دارن؟
با تشکر
با سلام
در اخبار آمده که انسانهای اولیه خواب نمیدیدند و خدای سبحان برای یقین به عالم غیب بعد از مرگ ، خواب را خلق کرد .
البته درجه خواب و نوع آن در اشخاص فرق دارد .
سلام به همه دوستان من خواب زیاد می بینم خیلی زیاد!...اما هنوز نتونستم بفهمم این دنیای خواب کجاست در مغز هست؟در قلب هست؟اصلا در بدن هست ...؟ من خوندم که پیامبر گفتن وقتی می خوابید روح شما در فضایی بین زمین و اسمان برده میشه (این منظور کدوم خواب هست (صادقه؟) پس چرا دانشمندا مکان خواب رو مغز انسان میدونن و براش قرص هم می سازن که خواب بد نبینیم! آیا این تصاویری که در خواب می بینیم همان سیگنال ها یا پالس های الکتریکی و یا پیام های الکترو شیمیایی سیستم های عصبی و نورون های مغز ما نیستن که در قسمت هوشیاری مغز به هنگام خواب فعالیت دارن؟ با تشکر
سلام
اینکه این صحت دارد یا خیر
اما به نظر من هیچ تداخلی با خروج نداره(تاکیید می کنم نظر من)
چون جسم وسیله نمایش توانایی های روح است
حال اگر بخشی از اینن چسم محدود شود
خوب نشون نمی ده:ok::Gol:
اگر اشتباه نکنم خواب مثل مرگ هست با این تفاوت که زمان جدایی روح از بدن خیلی کوتاهتر از مرگ اصلی هستش.
ُسلام...
من که هر شب دارم خوابی می بینم که یه چیز تو اون خواب داره هر شب تقریبا" تکرار میشه
حتما" پیامی داره این خواب من نمی فهمم
می دونم آخرشم می گن صدقه بدین خیره...
ولی آخه نزدیک یه ساله من این خواب رو دارم هرشب تکراری می بینم...
اونم خوابی که اصلا" من در طول روز بهش فکر نمی کنم
حالا یه وقتی هست طرف تو روز در مورد یه موضوع هم فکر می کنه و درگیرش هست اون یه چیزی
ولی این خواب من پیامش داره هرشب تکرار میشه
خدا بخیر کنه...
سلام
خواب در عالم خیال انسان واقع می شود . این عالم غیر مادی است اما ویژگیهای عالم ماده از قبیل ماده و رنگ و حجم را داراست .
این عالم عالمی بین زمین تن و آسمان عقل است . در متن وجود مادی ما است اما غیر مادی است . عمدتا این مغز است که تحت تاثیر ارتباط خود با روح نسبت به مشاهدات نفسانی واکنش نشان می دهد اما ویژگیهایی جسمی و محل خواب ممکن است بر خواب انسان تاثیر بگذارد .
قوه خیال در خواب مانند یک گیرنده ای است که هم محرکهای جسمی را و هم ارتباطات روحی را در قالب اشکال و وووو نمایش می دهد
برای اینکه کمتر خواب ببینید باید دغدغه ها و مشغله تان کم شود . سعی کنید با مطالعات آرامش بخش قلبی آرام داشته باشید آنوقت کمتر خواب می بینید .
موفق باشید
یادمه زمان کودکی از دین و خواب و این ها فقط یه اسم می دونستم و بس خواب های معنی داری می دیدم هنوز تو ذهنم هست اما الان یه 5 سالی میشه خواب هام اصلا یادم نمی مونه .... یادمه تو روستامون یه خونه بزرگ داشتیم ... تقریبا بزرگترین خونه .... خواب میدیدم از تو ایوون اونجا 2 نفر ادما رو میگرفتن می زاشتن داخل یه مکعب مسطتیل سفید و می فرستادن هوا .... اسمونم پر بود از این مکعب مستطیلا ( می دونید چیه دیگه ! ) رو هوا شناور بودن و اینور اونور می رفتن ....البته خواب نبود برام کابوس شبانه روزی بود .... وقتی بیدار می شدم نمی فهمیدم اصلا چرا می ترسیدم .... نمی دونستم اصلا قبر چیه که کفن سفید باشه و .... تا اینکه 2 سال بعد یکی بهم گفت امام صادق گفته خواب رو برای اولین نفری که تعریف کنی برات تعبیر کنه تعبیرش درسته .... منم بهش گفتم و اونم گفت اره قضیه اینه .... یه خواب دیگم بود که سر اون نزدیک بود تشنج کنم ! خوابش هنوزم نفهمیدم چیه اگه شما می دونید به من بگید ... یه صفحه شبیه صفحه شطرنج اما تعداد خونه هاش تقریبا 4*4 (شایدم 3*3 ) بود 3-4 تا مهره سیاه و یکی 2 تا مهره سفید روش بود همین !
کسانی هم میگن خواب تراوش ذهنی بیش نیست بگم والا بعضی چیزا اثباتش سخته مثلا یکی رو میشناسم خواب بدی ببینه صد در صد در مورد هر کس خواب ببینه براش اتفاقی می افته ...... مگه اینکه صدقه بده اتفاقش محسوس نشه.... یه کتاب قدیمی هم یکی میشناختم داشت فکر کنم فروخت به اجنبی حالشو برد اما تو اون کتاب چند صد صفحه ای تعبیر خواب به طور کامل و واقعی رو گفته بود .... هر چی هم از اون تعبیر کرده بودیم درست در می اومد ....
سلام به همه.................... ..............
با تشکر
قرآن در آيات متعددى صراحت دارد كه حد اقل، پارهاى از خوابها، انعكاسى از آينده دور يا نزديك مىباشد.
در داستان خواب يوسف كه در آيات فوق خوانديم، و همچنين داستان خواب زندانيان كه در آيه 36 همين سوره و داستان خواب عزيز مصر كه در آيه 43 خواهد آمد به چند نمونه خواب برخورد می كنيم كه همه آنها از حوادث آينده پرده برداشته است، بعضى از اين حوادث نسبتا دور مانند خواب يوسف كه مىگويند بعد از چهل سال به تحقق پيوست و بعضى در آينده نزديكتر مانند خواب عزيز مصر و هم بندهاى يوسف به وقوع پيوست.
در غير اين سوره اشاره به" خوابهاى تعبيردار" ديگرى نيز شده، مانند رؤياى پيغمبر ص كه در سوره فتح به آن اشاره شده و خواب ابراهيم كه در سوره صافات آمده است (اين خواب، هم فرمان الهى بود و هم تعبير داشت).
جالب اينكه در روايتى از پيامبر ص چنين می خوانيم:
الرؤيا ثلاثة بشرى من اللَّه و تحزين من الشيطان و الذى يحدث به الانسان نفسه فيراه فى منامه
:" خواب و رؤيا سه گونه است گاهى بشارتى از ناحيه خداوند است گاه وسيله غم و اندوه از سوى شيطان، و گاه مسائلى است كه انسان در فكر خود می پروراند و آن را در خواب می بيند «1».
روشن است كه خوابهاى شيطانى چيزى نيست كه تعبير داشته باشد، اما خوابهاى رحمانى كه جنبه بشارت دارد حتما بايد خوابى باشد كه از حادثه مسرت بخش در آينده پرده بردارد.
******************************
(1) بحار الانوار جلد 14 صفحه 441- بعضى از دانشمندان قسم چهارمى بر اين خوابها افزودهاند و آن خوابى است كه نتيجه مستقيم وضع مزاجى و جسمانى انسان است و در بحثهاى آينده به آن اشاره خواهد شد.
تفسیر نمونه ج 9 ص 312
یادمه زمان کودکی از دین و خواب و این ها فقط یه اسم می دونستم و بس ....
1- تفسير مادى. 2- تفسير روحى.
ماديها می گويند رؤيا چند علت ميتواند داشته باشد:
الف- ممكن است خواب ديدن و رؤيا نتيجه مستقيم كارهاى روزانه انسان باشد، يعنى آنچه براى انسان در روزهاى گذشته روى داده به هنگام خواب در مقابل فكرش مجسم گردد.
ب- ممكن است يك سلسله آرزوهاى بر آورده نشده باعث ديدن خوابهايى
شود، همانطور كه شخصى تشنه، آب در خواب می بيند و كسى كه در انتظار سفر كردهاى است آمدن او را از سفر بخواب مىبيند (و از قديم گفته اند شتر در خواب بيند پنبه دانه! ...)
ج- ممكن است ترس از چيزى باعث شود كه انسان خواب آن را ببيند زيرا مكرر تجربه شده است كسانى كه از دزد وحشت دارند شب خواب دزد ميبينند (ضرب المثل معروف دور از شتر به خواب و خواب آشفته نبين اشاره به همين حقيقت است).
" فرويد" و پيروان مكتب فرويد يك نوع تفسير و تعبير مادى ديگرى براى خواب دارند:
آنها طى مقدمات مشروحى اظهار می دارند كه: خواب و رؤيا عبارت است از ارضاى تمايلات واپس زده و سركوفتهاى كه هميشه با تغيير و تبديل هايى براى فريب" من" به عرصه خودآگاهى روى می آورند.
توضيح اينكه: بعد از قبول اين مسئله كه روان آدمى مشتمل بر دو بخش است" بخش آگاه" (آنچه به تفكرات روزانه و معلومات ارادى و اختيارات انسان ارتباط دارد) و" بخش ناآگاه" (آنچه در ضمير باطن به صورت يك ميل ارضا نشده پنهان گرديده است) مىگويند:
بسيار می شود اميالى كه ما داريم و به عللى نتوانستهايم آنها را ارضا كنيم و در ضمير باطن ما جاى گرفته اند، به هنگام خواب كه سيستم خود آگاه از كار می افتد براى يك نوع اشباع تخيلى به مرحله خودآگاه روى می آورند، گاهى بدون تغيير منعكس می شوند (همانند عاشقى كه محبوب از دست رفته خود را در عالم خواب مشاهده ميكند) و گاهى تغيير شكل داده و به صورتهاى مناسبى منعكس ميشوند كه در اين صورت نياز به تعبير دارند.
بنا بر اين" رؤياها" هميشه مربوط به گذشته است، و از آينده هرگز خبر نمی دهد، تنها ميتوانند وسيله خوبى براى خواندن" ضمير ناآگاه" باشند، و به همين جهت براى درمان بيماريهاى روانى كه متكى به كشف ضمير ناآگاه است بسيار ميشود كه از خوابهاى بيمار كمك ميگيرند.
______________________________________
تفسير نمونه، ج9، ص: 313 و 314
تقسیم بندی خوابها
بعضى از دانشمندان غذا شناس ميان" خواب و رؤيا" و" نيازهاى غذايى بدن" رابطه قائل هستند و معتقدند كه مثلا اگر انسان در خواب ببيند از دندانش" خون" ميچكد لا بد ويتامين ث بدن او كم شده است! و اگر در خواب ببيند موى سرش سفيد گشته معلوم ميشود گرفتار كمبود ويتامين ب شده است!!.
و اما فلاسفه روحى تفسير ديگرى براى خوابها دارند، آنها ميگويند، خواب و رؤيا بر چند قسم است:.
1- خوابهاى مربوط به گذشته زندگى و اميال و آرزوها كه بخش مهمى از خوابهاى انسان را تشكيل ميدهد.
2- خوابهاى پريشان و نامفهوم كه معلول فعاليت توهم و خيال است (اگر چه ممكن است انگيزههاى روانى داشته باشد).
3- خوابهايى كه مربوط به آينده است و از آن گواهى مىدهد.
شك نيست كه خوابهاى مربوط به زندگى گذشته و جان گرفتن و تجسم صحنههايى كه انسان در طول زندگى خود ديده است تعبير خاصى ندارند، همچنين خوابهاى پريشان و به اصطلاح" اضغاث احلام" كه نتيجه افكار پريشان، و همانند افكارى است كه انسان در حال تب و هذيان پيدا ميكند نيز تعبير خاصى نسبت به مسائل آينده زندگى نميتواند داشته باشد، اگر چه روانشناسان و روانكاوان از آنها به عنوان دريچهاى براى دست يافتن به ضمير ناآگاه بشرى استفاده كرده و آنها را كليدى براى درمان بيماريهاى روانى ميدانند، بنا بر اين تعبير خواب آنها براى كشف اسرار روان و سرچشمه بيماريها است نه براى كشف حوادث آينده زندگى.
و اما خوابهاى مربوط به آينده نيز داراى دو شعبه است
قسمتى خوابهاى صريح و روشن مىباشند كه به هيچوجه تعبيرى نمىخواهند و گاهى بدون كمترين تفاوتى با نهايت تعجب، در آينده دور يا نزديك تحقق مىپذيرد ميباشد.
دوم خوابهايى است كه در عين حكايت از حوادث آينده بر اثر عوامل خاص ذهنى و روحى تغيير شكل يافته و نيازمند به تعبير است.
براى هر يك از اين خوابها نمونههاى زيادى وجود دارد كه همه آنها را نمىتوان انكار كرد، نه تنها در منابع مذهبى و كتب تاريخى نمونههايى از آن ذكر شده بلكه در زندگى خصوصى خود ما يا كسانى كه ميشناسيم مكرر رخ داده است به اندازهاى كه هرگز نمىتوان همه را معلول تصادف دانست.
_________________________________________
تفسير نمونه، ج9، ص: 315 و 316
برخى از دانشمندان و روانشناسان، خواب ديدن را در اثر ناكامیها و شكستها دانسته و به ضرب المثلى قديمى استشهاد كردهاند كه: «شتر در خواب بيند پنبه دانه» و برخى ديگر خواب را تلقينِ ترس گرفتهاند، بر اساس ضرب المثلى كه میگويد: «دور از شتر بخواب تا خواب آشفته نبينى» و بعضى ديگر خواب را جلوه غرائز واپس زده دانستهاند. امّا على رغم تفاوتهايى كه در خوابها و رؤياها وجود دارد، كسى اصل خواب ديدن را انكار نكرده است و البتّه بايد به اين نكته توجّه داشت كه همه خوابها با يك تحليل، قابل بررسى نيستند.
مرحوم علامه طباطبايى در تفسير الميزان جلد 11 صفحه 299 میگويد:
سه عالم وجود دارد عالم طبيعت، عالم مثال، عالم عقل. روح انسان به خاطر تجرّدى كه دارد، در خواب با آن دو عالم ارتباط پيدا میكند و به ميزان استعداد و امكان، حقايقى را درك مىكند. اگر روح كامل باشد، در فضاى صاف حقايق را درك میكند. و اگر در كمال به آخرين درجه نرسيده باشد، حقايق را در قالبهاى ديگر میيابد. همانطور كه در بيدارى، شجاعت را در شير و حيله را در روباه و بلندى را در كوه میبينيم، در خواب، علم را در قالب نور، ازدواج را در قالب لباس و جهل و نادانى را به صورت تاريكى مشاهده میكنيم.
ما بحث ايشان را با ذكر مثالهايى بيان می كنيم كسانى كه خواب میبينند چند دسته اند:
دسته اوّل، كسانى كه روح كامل و مجردى دارند و بعد از خواب رفتنِ حواس، با عالم عقل مرتبط شده و حقايقى را صاف و روشن از دنياى ديگر دريافت میكنند. (نظير تلويزيونهاى سالم با آنتنهاى مخصوص جهتدار كه امواج ماهوارهاى را از نقاط دور دست میگيرد.)
اينگونه خوابها كه دريافت مستقيم و صاف است، نيازى به تعبير ندارد.
دسته دوّم، كسانى هستند كه داراى روح متوسط هستند و در عالم رؤيا، حقايق را ناصاف و همراه با برفك و تشبيه و تخيّل دريافت مىكنند. (كه بايد مفسّرى در كنار دستگاه گيرنده (بوستر تلویزیون )، ماجراى فيلم را توضيح دهد و به عبارتى، عالمى آن خواب را تعبير كند.)
دسته سوّم، كسانى هستند كه روح آنان به قدرى متلاطم و ناموزون است كه خواب آنها مفهومى ندارد. (نظير صحنه هاىِ پراكنده و پربرفك تلويزيونى، كه كسى چيزى سردرنمیآورد.) اين نوع رؤياها كه قابل تعبير نيستند، در قرآن به «أَضْغاثُ أَحْلامٍ» تعبير شده است.
__________________________________________________
تفسير نور، ج6، ص: 26
سه عالم وجود دارد عالم طبيعت، عالم مثال، عالم عقل. روح انسان به خاطر تجرّدى كه دارد، در خواب با آن دو عالم ارتباط پيدا میكند و به ميزان استعداد و امكان، حقايقى را درك مىكند. اگر روح كامل باشد، در فضاى صاف حقايق را درك میكند. و اگر در كمال به آخرين درجه نرسيده باشد، حقايق را در قالبهاى ديگر میيابد
من فکر کنم در این بخشی از صحبتاتون و که اینجا گذاشتم تا حدودی به جوابم رسیده باشم!
مثلا من وقتایی که زیاد با برنامه های کامپیوتری ور میرم خواب کمتر می بینم و یا وقتایی که خسته هستم (که طبیعی هم هست روح به خاطر تراکم زیاد بار اطلاعات در مغز قدرت خروج نداره!)
اما گاهی وقتا میشه من خوابای عجیبی هم می بینم (من کمتر تو خیابون میرم)
برای مثال:
1-دیدم با سرعت از سیاره زمین فاصله گرفتم و رفتم توی ابرا (یکم سردمم شده بود!) یک مدت در جو معلقم بودم و بعد با سرعت به فضای خارج از جو رفتم ......این وسط رو اصلا یادم نمیاد چی شد اما در آنی دیدم در جو یک سیاره غول پیکر سبز رنگی که شاید چند برابر زمین هم بود! معلق هستم! (بی نهایت قشنگ بود)
بازم این وسط چیزی یادم نمیاد تا دیدم در چند صد متری اسمون اون بصورت معلق ایستادم و با کمال تعجب شهر های نورانی بسیار مدرنی که شاید چند هزار سال با ما از نظر تکنولوزی فاصله زمانی داشتند رو مشاهده کردم (این یکی از عجیب ترین خواب هایی بود که تو عمرم دیدم!)
2- من یکی از دوستای جوانم که مداح هم بود و به رحمت خدا رفت (قبلا دربارش یک مختصری گفتم) اونو چند بار توی خواب دیدم که می گفت تمام اعمال و حرکات شما از این بُعد تحت نظر هست!(یعنی هرکی بیدار باشه می بینه)
اما سوالم :من این دوستم و در مزار محلمون دیدم یکمم باهاش احوال پرسی کردم! (آخرین باری که دیدمش) اما در عین تعجب در کسری از ثانیه منو آورد به مسجد روبروی خونمون و بهم اشاره کرد که به نوشته ای معنی دار که بر در خونه ای چسبونده شده بود توجه کنم! بعدم گفت می تونی بخونی گفتم آره فهمیدم!(خبر از آینده داد)
بعدم گفت حالا برگرد اذان هست (در حالی که توی اون بعد روز بود شاید مثلا 9 صبح بود و داشت اموات محلمون و و بیدار میکرد! (دربون مزارمون بود)
جالا من سوالم اینه که:
اولا چرا من این فاصله و از مزار تا مسجد و طی نکردم و هیچی یادم نمیاد! (یادم میاد توی خواب هم تعجب کردم چون داشتیم حرف میزدم که یهو اینطوری شد!!!)
دوما اینکه چطوری اونها میان توی خواب ما ...یا شــــــاید ما میریم توی برزخ ها.......
تشکر
سلام
خواب در عالم خیال انسان واقع می شود . این عالم غیر مادی است اما ویژگیهای عالم ماده از قبیل ماده و رنگ و حجم را داراست .
این عالم عالمی بین زمین تن و آسمان عقل است . در متن وجود مادی ما است اما غیر مادی است . عمدتا این مغز است که تحت تاثیر ارتباط خود با روح نسبت به مشاهدات نفسانی واکنش نشان می دهد اما ویژگیهایی جسمی و محل خواب ممکن است بر خواب انسان تاثیر بگذارد .
قوه خیال در خواب مانند یک گیرنده ای است که هم محرکهای جسمی را و هم ارتباطات روحی را در قالب اشکال و وووو نمایش می دهد
برای اینکه کمتر خواب ببینید باید دغدغه ها و مشغله تان کم شود . سعی کنید با مطالعات آرامش بخش قلبی آرام داشته باشید آنوقت کمتر خواب می بینید .
موفق باشید
پس شما میگی عالم مثال، ربطی به خواب نداره و فقط عالم خیاله!:Moteajeb!:
سلام و با تشکر از پاسخ کاملتونجالا من سوالم اینه که:
اولا چرا من این فاصله و از مزار تا مسجد و طی نکردم و هیچی یادم نمیاد! (یادم میاد توی خواب هم تعجب کردم چون داشتیم حرف میزدم که یهو اینطوری شد!!!)دوما اینکه چطوری اونها میان توی خواب ما ...یا شــــــاید ما میریم توی برزخ ها.......
تشکر
عالم تنها در اين عالم محسوس كه از آن به عالم طبع تعبير میشود منحصر نمیباشد، بلكه فوق اين جهان عالم برزخ است كه بين عالم طبع و عالم مثال است.
عالم برزخ بر عالم طبع حكومت دارد و در آن هر گونه كه بخواهد تصرّف میكند، میتواند زنده كرده و بميراند، معدوم را ايجاد و موجود را معدوم سازد، محسوس را پوشانيده و غير محسوس را با آب و رنگى جلوه گر كند كه طىّ الارض، بر روى آب راه رفتن، داخل شدن در آتش و سالم بيرون آمدن از آن و هم چنين قلب ماهيّتها از همين قبيل است.
كما اين كه از همين قبيل است طىّ زمان، هم چنان كه در اخبار وارد شده: امام معصوم عليه السّلام به منافقى فرمود: سگ شو سگ شد
ممكن است اين قضايا از قبيل بسط در دهر و روزگار باشد، بدون اين كه در زمان تصرّفى بشود و ممكن است وقوع اين كارها در عالم ملكوت باشد.
امّا فوق عالم برزخ عالم مثال است كه میتواند تصرّف در برزخ و طبع بكند، و فوق آن عالم نفوس كلّيه است كه از آن به عالم تدبير كننده ى امر «فَالْمُدَبِّراتِ أَمْراً» تعبير میشود و فوق آن عالم ارواح است كه از آن به «الصَّافَّاتِ صَفًّا» تعبير میشود و در لسان اشراقيين به ارباب انواع و ارباب طلسمات تعبير میشود، و فوق عالم ارواح عالم عقول است كه از آن به عنوان عالم قرب «مقرّبين» تعبير میشود، و فوق آن كرسى است و فوق كرسى عرش است، كه سرير و تخت ملك متعال است، و آن دو بين وجوب و امكان قرار دارند (نه واجب است و نه ممكن) بلكه از امكان بالاتر و از وجوب پايينتر است.
هر يك از عالم هاى ذكر شده داراى احاطه، تصرّف و حكومت بر جميع چيزها و عوالمى است كه پايينتر از خود قرار دارند.
پس هرگاه يكى از آن عوالم بر عالم پايينتر از خودش غالب شود عالم پايينتر تحت حكم آن قرار میگيرد و حكم خودش را از آن زايل مینمايد.
ادامه ....
سلام و با تشکر از پاسخ کاملتون
جالا من سوالم اینه که:
اولا چرا من این فاصله و از مزار تا مسجد و طی نکردم و هیچی یادم نمیاد! (یادم میاد توی خواب هم تعجب کردم چون داشتیم حرف میزدم که یهو اینطوری شد!!!)
دوما اینکه چطوری اونها میان توی خواب ما ...یا شــــــاید ما میریم توی برزخ ها.......
تشکر
ادامه از پست قبلی
و نيز بدان كه انسان مختصرى از آن عالم است و در برابر آن داراى مراتبى است و هر مرتبهى بالاترى بر پايينتر از خودش حكومت دارد و از اين جهت با عالم كبير فرقى ندارد، چنانچه در حكومت نفس بر بدن و قوا اين مطلب را مشاهده مىكنيم ولى اين مراتب در بيشتر موارد بالقوّه است، و آنچه كه بالفعل است همان نفس مجرّد است كه در مقابل عالم نفوس است و اين عالم نفس در نهايت ضعف است، به نحوى كه هيچ نوع تصرّفى در بدنش جز آن مقدار كه خداوند در سرشت و فطرت او قرار داده نمىتوان داد تا چه رسد بر غير بدن خودش.
پس هرگاه بعضى از آن مراتب به فعليّت برسد، چنانچه در بيشتر انبيا و اوليا عليهم السّلام چنين است، يا همهى آن مراتب به فعليّت برسد، هم چنان كه در خاتم الانبيا صلّى اللّه عليه و آله و صاحبان ولايت كلّى چنين است مىتوانند در بدنهايشان هر طور بخواهند تصرّف كنند.
(علاوه بر اين) همين طور مىتوانند در ساير اجزاى عالم هم تصرّف نمايند، هم چنان كه از انبيا و اوليا عليهم السّلام طىّ مكان، زمان، راه رفتن بر روى آب و هوا، داخل شدن در آتش، زنده كردن مرده، قلب ماهيتها و غير اينها روايت شده به حدّى كه نمىتوان منكر شد و اخبار نسبت بر مجموع اين مطالب متواتر است اگر چه نسبت بر تك تك عنوانهاى بيان شده به حدّ تواتر نرسيده است.
امّا تصرّف در بدن طبيعى به نحوى است كه مىتواند آن را از حكم امكان خارج و در عالم عرش داخل نمايد كه آن فوق امكان و فوق عالم عقول و ملائكهى مقرّبين است.
ترجمه بيان السعادة، ج8، ص: 225 و 226 و 227
پس شما میگی عالم مثال، ربطی به خواب نداره و فقط عالم خیاله!
نه ...من نظرم اینه که به دلیل اینکه علم در دوران پیامبر این پیچیدگی امروزی رو نداشت نمی تونستن جوری این حقایق رو بیان کنن که مردم درک کنن
همان طوری که امام رضا میگفتن علم و شان ما در این زمانه تعریف نمیشه (یعنی مردم عوامند و نمیشه همه چیرو گفت)
من حدسم اینه که این دنیاها به صورت لایه وار روی هم قرار دارن تا به برزخ ختم بشه!
یعنی طبق تجربه من در حالات مختلف خواب که چند بارم به درون قبر رفتم!(شاید میگم) متوجه شدم این درون رفت روحی به اندازه روحم بستگی داره و همچنین دغدغه های فکری )
مثلا بعد اول بعد شیطانی هست که در مقیاس جسمی با منگ شدن مغز به خاطر (گناه و پر خوری و ...) روح در همان ساقه میانی مغز متوقف میشه! (ارتباط متناظرش با مغز رو گفتم )یعنی سیری نداره و قابلیت خروج رو پیدا نمیکنه!
در مرحله دوم (دنیای عقل) روح آزادتر هست و می تواند در بعد عمیقتری برود (نمی دونم واکنش و جهت گیری سلول های عصبی چطوری میشه ولی طبعا با حالت اول متفاوت هست)
در حالت سوم روح در ابعاد و دنیای خودش به لایه های درونی تر میره (تا اینکه خواب برادر مرگ بشه) در حالی که شخص ممکنه حالتی شبیه به بیداری هم داشته باشه همانطوری امام علی (ع) در حالت بیداری هم با اموات صحبت میکرد!(اما معلوم نیست چه واکنش های پیچیده ای در مغز امام صورت میگرفت تا این حالت تطبیق داده بشه...یادمه از امام خمینی خونده بودم این مسائل (تجرید که با تقوی بدست میاد) باید ذره ذره صورت بگیرد سوای مبحث واکنش شیاطین و اجنه منظورم هست!)
بازم اینها حدسیات هست و نظریه و فقط کسی که هم به علم پزشکی_زیستی و هم علوم ماوراء طبیعی واقف هست می تونه نظر قاطع بدهد(یهنی اینکه همزمان چه رخداد هایی در دو عالم ماده و مثال با هم متناظر میشن) کما اینکه من با ده سال تجربه خواب های عجیب هنوز هیچی از درستی موضوع نمی دونم!
متشکر
امّا فوق عالم برزخ عالم مثال است كه میتواند تصرّف در برزخ و طبع بكند، و فوق آن عالم نفوس كلّيه است كه از آن به عالم تدبير كننده ى امر «فَالْمُدَبِّراتِ أَمْراً» تعبير میشود و فوق آن عالم ارواح است كه از آن به «الصَّافَّاتِ صَفًّا» تعبير میشود و در لسان اشراقيين به ارباب انواع و ارباب طلسمات تعبير میشود، و فوق عالم ارواح عالم عقول است كه از آن به عنوان عالم قرب «مقرّبين» تعبير میشود، و فوق آن كرسى است و فوق كرسى عرش است، كه سرير و تخت ملك متعال است، و آن دو بين وجوب و امكان قرار دارند (نه واجب است و نه ممكن) بلكه از امكان بالاتر و از وجوب پايينتر است.
سلام
استاد خیلی کامل بود دستت درد نکنه
من نمی دونستم این همه دنیا در عالم معنا داریم که با این نظم نسبت به هم در درجات مختلف چیده شدن...تازه دارم میفهمم که چرا خدا میگه انسان شاهکار خلقت هست و همینطور امام خمینی که میگن انسان از هر دو طرف نا متنها هیست یعنی چی! واقعا با این تعابیر شما کاملا مصداق پیدا میکنه
لطف کردی
سلامنه ...من نظرم اینه که به دلیل اینکه علم در دوران پیامبر این پیچیدگی امروزی رو نداشت نمی تونستن جوری این حقایق رو بیان کنن که مردم درک کنن
همان طوری که امام رضا میگفتن علم و شان ما در این زمانه تعریف نمیشه (یعنی مردم عوامند و نمیشه همه چیرو گفت)
من حدسم اینه که این دنیاها به صورت لایه وار روی هم قرار دارن تا به برزخ ختم بشه!
یعنی طبق تجربه من در حالات مختلف خواب که چند بارم به درون قبر رفتم!(شاید میگم) متوجه شدم این درون رفت روحی به اندازه روحم بستگی داره و همچنین دقدقه های فکری )
مثلا بعد اول بعد شیطانی هست که در مقیاس جسمی با منگ شدن مغز به خاطر (گناه و پر خوری و ...) روح در همان ساقه میانی مغز متوقف میشه! (ارتباط متناظرش با مغز رو گفتم )یعنی سیری نداره و قابلیت خروج رو پیدا نمیکنه!
در مرحله دوم (دنیای عقل) روح آزادتر هست و می تواند در بعد عمیقتری برود (نمی دونم واکنش و جهت گیری سلول های عصبی چطوری میشه ولی طبعا با حالت اول متفاوت هست)
در حالت سوم روح در ابعاد و دنیای خودش به لایه های درونی تر میره (تا اینکه خواب برادر مرگ بشه) در حالی که شخص ممکنه حالتی شبیه به بیداری هم داشته باشه همانطوری امام علی (ع) در حالت بیداری هم با اموات صحبت میکرد!(اما معلوم نیست چه واکنش های پیچیده ای در مغز امام صورت میگرفت تا این حالت تطبیق داده بشه...یادمه از امام خمینی خونده بودم این مسائل (تجرید که با تقوی بدست میاد) باید ذره ذره صورت بگیرد سوای مبحث واکنش شیاطین و اجنه منظورم هست!)
متشکر
روی صحبتم با آقا حامد بود نه شما!
====================
بازم اینها حدسیات هست و نظریه و فقط کسی که هم به علم پزشکی_زیستی و هم علوم ماوراء طبیعی واقف هست می تونه نظر قاطع بدهد(یهنی اینکه همزمان چه رخداد هایی در دو عالم ماده و مثال با هم متناظر میشن) کما اینکه من با ده سال تجربه خواب های عجیب هنوز هیچی از درستی موضوع نمی دونم!
1) از کجا معلوم که جناب ابلیس، شما رو 10 سال از یقینیات جدا نکرده باشه تا سرگرم این حدس حدسیات و اوهام بدرد نخور بشید؟!
2) رویای صادقه یقین آور است و رویاهایی که از جانب شیاطین به سراغ آدم می آیند شک و دودلی می آورند.
3) بودند خانم هایی که ادعا می کردند که خواب شوهر آینده شان را دیده اند ولی فقط از روی نیاز، این خیالبافی ها را دیده بودند.
4) به یاد داشته باشید که شیطان، در خون فرزندان آدم جاریست و هیچکس از مکر او در امان نیست حتی شما دوست عزیز با فضیلت دائم الوضوی باتقوی نمازشبخوان متهجد ...
سلام
) از کجا معلوم که جناب ابلیس، شما رو 10 سال از یقینیات جدا نکرده باشه تا سرگرم این حدس حدسیات و اوهام بدرد نخور بشید؟!
2) رویای صادقه یقین آور است و رویاهایی که از جانب شیاطین به سراغ آدم می آیند شک و دودلی می آورند.
مثلا در بعضی شبها بسته به نوع و مکان هلال ماه و در ساعاتی بخصوصی از شب و به خاطر تاثیرات مغناطیسی خاصی که بین زمین و کره ماه بوجود میاد حالات مختلفی در حوزه های الکترونی کمپلکس های فعال خون ایجاد میشه! و بسته به اینکه این حوزه ها چگونه جهت گیری میکنن، واکنش روح نسبت به این نوع خونی که وارد نورون های عصبی میشه فرق داره!
یعنی آیا زمینه برای رفت و آمد جن و ورود به عالم روحانی انسان مهیا میشه یا خیر؟! (یعنی فقط چند شب این حالت طغیان در خون بوجود میاد که شیطان میتونه وارد خواب ما بشه این سوای گناهانی هست که می کنیم .....من از یکی شنیدم!)
3
) بودند خانم هایی که ادعا می کردند که خواب شوهر آینده شان را دیده اند ولی فقط از روی نیاز، این خیالبافی ها را دیده بودند.
خواب زن بخاطر متفاوت بودن خلقت مغزشان، اطلاعات روح هنگام ورود به مغز جهت معکوس اختیار میکنن و بعکس کد بندی میشن! (در حافظه) و موقع بیدار شدن، این اطلاعات هستن که در ضمیرشون به آنها منتقل میشه ،و زیاد مورد اعتماد نیست حتی برای حضرت زهرا (س) هم اینطوری شده بود! (من در نقلی خوندم)
یا مثلا بنده خدایی که برادرش فوت کرده بود و خیلی براش غصه میخورد، خواهر بزرگش خواب میبینه که داداش متوفی در خواب میگه به داداش کوچیکه بگه بیاد پیش من!!(یعنی بمیره!)
این بنده خدا اومد بهم گفت، که من تصادفی چیزی داشته باشم؟!...من
4) به یاد داشته باشید که شیطان، در خون فرزندان آدم جاریست و هیچکس از مکر او در امان نیست حتی شما
دوست عزیز با فضیلت دائم الوضوی باتقوی نمازشبخوان متهجد ...
تشکر
چون مکان شیطان در شکم هست ...برای همین امام صادق گفتن تمام بیماریها از شکم است ...
:Esteghfar::Esteghfar::Esteghfar::Esteghfar:
آیت الله جوادی آملی فرمودند که این جمله امام صادق علیه السلام اشاره به پرخوری دارد. پرخوری است که باد شکم را زیاد می کند. حالا اگه شیطان رو پیدا کردید که کجاست آدرس بدبد ما هم میاییم و با همدیگه آب زعفرون میریزیم روش تا دیگه ازش گول نخوریم.:khandeh!:
این جمله ای که میگید شیطان در شکم هستش رو من گمان میکنم شما از اون روایتی برداشت کرده اید که پیغمبر فرمود امت من به خاطر 2 چیز توخالی به جهنم داخل می شوند 1) دهان 2) میان دوپهلو که منظور پیغمبر از میان دو پهلو شهوت و تمایلات جنسی است و هیچ ربطی هم به مکان سکونت شیطان ندارد.
در ضمن گفته اند شیطان زیر ناخن های دراز جمع می شود. من نشنیدم بگن شکم! که آنهم مربوط میشه به روش فهموندن مردم در 1400 سال پیش که نمیدونستن میکروب چیه!
برای همین بزرگان گفتن ببینید در چه شبی اون خواب را دیدید بعد تعبیر کنید.
خود بزرگانی که علم تعبیر خواب داده شده اند بهتر میدونن که برای چه این سوالات را می پرسند.
طبعا خون کثیف هم در بدنم زیاد دارم!...(حجامت خیلی این طور وقتا بدرد میخوره!)
گناه از جنس ماده نیست که در خون یکی ذخیره شده باشه و بعد مثلا با انتقال خون به دیگری منتقل بشه و یا حجامت کنیم به جای توبه. لطفا دیدگاه خودتون رو تغییر بدید!
خواب زن بخاطر متفاوت بودن خلقت مغزشان، اطلاعات روح هنگام ورود به مغز جهت معکوس اختیار میکنن و بعکس کد بندی میشن! (در حافظه) و موقع بیدار شدن، این اطلاعات هستن که در ضمیرشون به آنها منتقل میشه
در کل من نمیدونم شما از چه اسلامی حرف میزنی! اینکه همه چیز رو مادی فرض کنی و عالم معنویت و ... را حتما سعی کنی که یه چیز مادی براش پیدا کنی اسمش رو میذارم اومانیسم.
بله اینکه روح به بدن دستور میدهد شکی درش نیست. اما "متفاوت بودن خلقت مغزش" یعنی چی؟؟؟؟؟؟؟
اطلاعات روح هنگام ورود به مغز جهت معکوس اختیار میکنن و بعکس کد بندی میشن! (در حافظه)
اگه اجازه بدی به این حرف یکم بخندم روحم شاد بشه :shad:
این حرفها در اسلام ناب، جایگاهی ندارند.
دارین تقیه میکنین و اینطوری برای ما سرمشق می گیرین !!
نه ...
کسی که 10 ساله رویای صادقه میبینه و خودش تعبیر میکنه باید یه همچین شخصی باشه...
سلام
این جمله ای که میگید شیطان در شکم هستش رو من گمان میکنم شما از اون روایتی برداشت کرده اید که پیغمبر فرمود
در ضمن من منظورم روده بزرگ بود نه معده!(شیطان هم جایی هست که باید باشد!)
اون میکرب هم از سربازان شیطان هست هر وقت انسان روحش آنقدر بزرگ تر میشود که به اعماق بیشتری فرو میرود مسئولیت دشمنی او به شیاطین با قدرت مانور بیشتری سپرده میشه!
حتی گاهی حود شیطان راسا می آید (مثلا در مورد پیامبران) هر جنی نمی تونه تا ابعاد پایینتر روح که متناظر با دنیا های عمیق تر بدن هم هست نفوذ کند این شیاطین فقط تا عمق نانو می توانن پیش بروند (مثلا ویروس ایدز به دلیل کوچکی بسیار و نو ظهور بودن آن هنوز نمی توانن بروی شاخک های فعال آن کار کنن!)
در ضمن شکم_روده کوچک و روده بزرگ و خون امامان و پیامبران و بزرگان خالی از هر گونه مواد زایدی هست!
اگه اجازه بدی به این حرف یکم بخندم روحم شاد بشه :shad:
این حرفها در اسلام ناب، جایگاهی ندارند.
http://www.askdin.com/post214299-4.html
من شنیدم آقای آملی و حتی رهبر چقدر به دکتر چمران غبطه می حوردن!!(چون برگزیده بود!)
امام علی میگن «کمال انسان در علم هست» نه در تعصبات بیجای دینی!
اصلا کی گفته ما مسلمون و شیعه هستیم !همه ما مسیحی هستیم و به لحاظ اقلیمی افتادیم در یک حکومتی که بزرگش شیعه هست!
همون جمله امام رضا که یکی از دوستان ایشان را خواب دیده بود که گفتند «همه شما ارمنی هستین!!!»....بیشتر برازنده ماست!
خوش باشی
-------------------------
اینم یک هدیه برای شما که دوستدار تکنولوژی نوین هستی!:khandeh!:
ساخت اولین موتور هزار ...توسط مبتکران جوان ایرانی:
http://askdin.com/sites/default/files/gallery/images//13288/1_1000CC.jpg
اصلا کی گفته ما مسلمون و شیعه هستیم !همه ما مسیحی هستیم و به لحاظ اقلیمی افتادیم در یک حکومتی که بزرگش شیعه هست!
نه خیر
ما شیعه ی المراجعاتی جناب شرف الدین هستیم شما را نمی دانم!
من شنیدم آقای آملی و حتی رهبر چقدر به دکتر چمران غبطه می حوردن!!(چون برگزیده بود!)
خوب چه ربطی به موضوع داشت؟
امام علی میگن «کمال انسان در علم هست»
به جای کلمه ی علم، ادب را قرار بدهید تا با جاعلان حدیث محشور نشوید.
الإمامُ عليٌّ عليه السلام : الأدبُ كمالُ الرَّجُلِ . غررالحکم 998
امام على عليه السلام : ادب، كمال انسان است.
عزت زیاد :chakeretim:
سلام
ما شیعه ی المراجعاتی جناب شرف الدین هستیم شما را نمی دانم!
امام على عليه السلام : ادب، كمال انسان است.