منظور از وسع در " لا یکلف الله الانسان الا وسعها "

تب‌های اولیه

4 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
منظور از وسع در " لا یکلف الله الانسان الا وسعها "

سلام
1-منظور از وسع در " لا یکلف الله الانسان الا وسعها " چیست ؟
2- چه جوری می تونیم بفهمیم که وسعمون در یک زمینه ( مثلا عبادت , مطالعه و ... )چقدره ؟

با تشکر

dexter2009;213532 نوشت:
سلام
1-منظور از وسع در " لا یکلف الله الانسان الا وسعها " چیست ؟
2- چه جوری می تونیم بفهمیم که وسعمون در یک زمینه ( مثلا عبادت , مطالعه و ... )چقدره ؟

با تشکر

با سلام

" وسع" از نظر لغت به معنى گشايش و قدرت است، بنا بر اين آيه، اين حقيقت عقلى را تاييد مى‏كند، كه وظايف و تكاليف الهى هيچگاه بالاتر از ميزان قدرت و توانايى افراد نيست و لذا بايد گفت تمام احكام با همين آيه تفسير و تقييد مى‏گردد، و به مواردى كه تحت قدرت انسان است اختصاص مى‏يابد، بديهى است يك قانون‏گذار حكيم و دادگر نمى‏تواند غير از اين قانون وضع كند.
هر شخصی بخوبی و بهتر از دیگران می داند که وسع و قدرتش چقدر است بنابراین خود شخص می تواند آنرا تشخیص دهد.

در تفسیر انوار درخشان آمده است:

آيه گوياى آنستكه پروردگار وظيفه‏اى را كه خارج از قدرت باشد هرگز بر عهده كسى ننهاده بلكه تكليف باندازه توانائى مكلف است.و چون احكام اسلام بر اساس رعايت حقوق فرد و اجتماع است و ايفاء باين وظائف بر خلاف طبع است تكليف ناميده شده و تكليف بعملى كه خارج از قدرت باشد در نزد عقلا نيز قبيح و ناروا است و در همه ديانتهاى آسمانى نيز اين امر فطرى رعايت شده است.

قدرت امر وجودى مقابل عجز كه عدم ملكه است و ميزان آنكه عملى در حدود توانائى و يا خارج از قدرت باشد آنستكه عجز از انجام عملى چنانچه از مسامحه در تهيه وسائل اداء وظيفه باشد ترك آن عمل استناد بتقصير داشته و معذور نبوده و اظهار عجز او پذيرفته نيست و چنانچه عجز و ناتوانى از عملى مستند بموانع خارجى باشد و نتواند آنها را برطرف كند ترك وظيفه مستند بقصور است و عذر و عجز او پذيرفته است.(انوار درخشان، ج‏2، ص: 390)

«وَ لا نُكَلِّفُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَها وَ لَدَیْنا كِتابٌ یَنْطِقُ بِالْحَقِّ وَ هُمْ لا یُظْلَمُونَ؛[مومنون/62] و ما هیچ كس را جز به اندازه تواناییش تكلیف نمى ‏كنیم و نزد ما كتابى است كه (تمام اعمال بندگان را ثبت كرده و) بحق سخن مى‏ گوید و به آنان هیچ ستمى نمى ‏شود.»
این آیه در صدد بیان عدل الهی است که از هر کس به اندازه توان او انتظار دارد، و بیش از توان به کسی تکلیف نخواهد کرد. مثلا خدای متعال هرگز بر کسی که توان ایستادن ندارد، تکلیف نمی کند که ایستاده نماز بخواند! بلکه نماز نشسته یا خوابیده را نیز از او می پذیرد! یا اگر کسی آب در اختیار نداشته باشد، مامور نمی شود که حتما وضوء بگیرد، بلکه تیمم نیز برای او کافی است.
بنابراین وسع می تواند محدوده تکالیف را بیان کند. و از سویی نیز وسعت و توانایی انسان روشن است. و در احکام و فتاوای مراجع تقلید به خوبی و به طور مصداقی بیان می شود.

البته ممکن است نفس انسان و شیطان او را فریب دهند و در جایی به او القاء کنند که این حکم از تکلیف تو خارج است و بر تو لازم نیست. اما باید توجه کرد که تنها زمانی تکلیف از دوش ما ساقط می شود که واقعا نتوانیم آن را انجام دهیم و سخت بودن با نشدنی بودن کاملا متفاوت است و خدای متعال وجود سختی را نفی نکرده و اصل معنای تکلیف نیز به سختی دلالت دارد.
«أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَ لَمَّا یَأْتِكُمْ مَثَلُ الَّذینَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِكُمْ مَسَّتْهُمُ الْبَأْساءُ وَ الضَّرَّاءُ وَ زُلْزِلُوا؛[بقره/214] مى ‏پندارید كه به بهشت خواهید رفت؟ و هنوز آنچه بر سر پیشینیان شما آمده، بر سر شما نیامده؟ به ایشان سختى و رنج رسید و متزلزل شدند.»
«هُنالِكَ ابْتُلِیَ الْمُؤْمِنُونَ وَ زُلْزِلُوا زِلْزالاً شَدیداً؛[احزاب/11] آنجا بود كه مؤمنان آزمایش شدند و تكان سختى خوردند!»
«وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَیْ‏ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرینَ؛[بقره/155] قطعاً همه شما را با چیزى از ترس، گرسنگى، و كاهش در مالها و جانها و میوه‏ ها، آزمایش مى‏ كنیم و بشارت ده به استقامت‏ كنندگان!»

راه حل خنثی کردن توطئه های نفس اماره و شیطان، مقایسه کردن است! کسی که تصور می کند، دیگر حتی یک گام نیز نمی تواند بردارد، می فهمد که اگر گرگ دنبالش کند، حتی چند کیلومتر دیگر نیز توان دویدن دارد! کسی که تصور می کند حتی هزار تومان نمی تواند به برادر دینی فقیر خود کمک کند، می بیند که برای طفل بیمار خود می تواند حتی صد میلیون تومان نیز تهیه کند! کسی که تصور می کند فرصتی برای تلاوت قرآن و دعا ندارد، می بیند که چقدر برای تماشای فیلم و ... فرصت دارد.

بنابراین با این نوع مقایسه ها می توانیم توان واقعی خود را بیابیم و بدانیم که خدای متعال به ما نیز ارفاق فراوانی نیز کرده است. چون خیلی از اموری که واقعا در توان ما هست، اما مشقت زیادی دارد، به ما تکلیف نشده است. وسع با طاقت متفاوت است و اصر نیز بر گذشتگان تکلیف شده است:
«رَبَّنا وَ لا تَحْمِلْ عَلَیْنا إِصْراً كَما حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذینَ مِنْ قَبْلِنا رَبَّنا وَ لا تُحَمِّلْنا ما لا طاقَةَ لَنا بِهِ وَ اعْفُ عَنَّا؛[بقره/286] پروردگارا! تكلیف سنگینى بر ما قرار مده، آن چنان كه (به خاطر گناه و طغیان،) بر كسانى كه پیش از ما بودند، قرار دادى! پروردگارا! آنچه طاقت تحمل آن را نداریم، بر ما مقرّر مدار! و آثار گناه را از ما بشوى!»

http://www.soalcity.ir/node/264

علی1390;213923 نوشت:
«وَ لا نُكَلِّفُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَها وَ لَدَیْنا كِتابٌ یَنْطِقُ بِالْحَقِّ وَ هُمْ لا یُظْلَمُونَ؛[مومنون/62] و ما هیچ كس را جز به اندازه تواناییش تكلیف نمى ‏كنیم و نزد ما كتابى است كه (تمام اعمال بندگان را ثبت كرده و) بحق سخن مى‏ گوید و به آنان هیچ ستمى نمى ‏شود.»
این آیه در صدد بیان عدل الهی است که از هر کس به اندازه توان او انتظار دارد، و بیش از توان به کسی تکلیف نخواهد کرد. مثلا خدای متعال هرگز بر کسی که توان ایستادن ندارد، تکلیف نمی کند که ایستاده نماز بخواند! بلکه نماز نشسته یا خوابیده را نیز از او می پذیرد! یا اگر کسی آب در اختیار نداشته باشد، مامور نمی شود که حتما وضوء بگیرد، بلکه تیمم نیز برای او کافی است.
بنابراین وسع می تواند محدوده تکالیف را بیان کند. و از سویی نیز وسعت و توانایی انسان روشن است. و در احکام و فتاوای مراجع تقلید به خوبی و به طور مصداقی بیان می شود.

البته ممکن است نفس انسان و شیطان او را فریب دهند و در جایی به او القاء کنند که این حکم از تکلیف تو خارج است و بر تو لازم نیست. اما باید توجه کرد که تنها زمانی تکلیف از دوش ما ساقط می شود که واقعا نتوانیم آن را انجام دهیم و سخت بودن با نشدنی بودن کاملا متفاوت است و خدای متعال وجود سختی را نفی نکرده و اصل معنای تکلیف نیز به سختی دلالت دارد.
«أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَ لَمَّا یَأْتِكُمْ مَثَلُ الَّذینَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِكُمْ مَسَّتْهُمُ الْبَأْساءُ وَ الضَّرَّاءُ وَ زُلْزِلُوا؛[بقره/214] مى ‏پندارید كه به بهشت خواهید رفت؟ و هنوز آنچه بر سر پیشینیان شما آمده، بر سر شما نیامده؟ به ایشان سختى و رنج رسید و متزلزل شدند.»
«هُنالِكَ ابْتُلِیَ الْمُؤْمِنُونَ وَ زُلْزِلُوا زِلْزالاً شَدیداً؛[احزاب/11] آنجا بود كه مؤمنان آزمایش شدند و تكان سختى خوردند!»
«وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَیْ‏ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرینَ؛[بقره/155] قطعاً همه شما را با چیزى از ترس، گرسنگى، و كاهش در مالها و جانها و میوه‏ ها، آزمایش مى‏ كنیم و بشارت ده به استقامت‏ كنندگان!»

راه حل خنثی کردن توطئه های نفس اماره و شیطان، مقایسه کردن است! کسی که تصور می کند، دیگر حتی یک گام نیز نمی تواند بردارد، می فهمد که اگر گرگ دنبالش کند، حتی چند کیلومتر دیگر نیز توان دویدن دارد! کسی که تصور می کند حتی هزار تومان نمی تواند به برادر دینی فقیر خود کمک کند، می بیند که برای طفل بیمار خود می تواند حتی صد میلیون تومان نیز تهیه کند! کسی که تصور می کند فرصتی برای تلاوت قرآن و دعا ندارد، می بیند که چقدر برای تماشای فیلم و ... فرصت دارد.

بنابراین با این نوع مقایسه ها می توانیم توان واقعی خود را بیابیم و بدانیم که خدای متعال به ما نیز ارفاق فراوانی نیز کرده است. چون خیلی از اموری که واقعا در توان ما هست، اما مشقت زیادی دارد، به ما تکلیف نشده است. وسع با طاقت متفاوت است و اصر نیز بر گذشتگان تکلیف شده است:
«رَبَّنا وَ لا تَحْمِلْ عَلَیْنا إِصْراً كَما حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذینَ مِنْ قَبْلِنا رَبَّنا وَ لا تُحَمِّلْنا ما لا طاقَةَ لَنا بِهِ وَ اعْفُ عَنَّا؛[بقره/286] پروردگارا! تكلیف سنگینى بر ما قرار مده، آن چنان كه (به خاطر گناه و طغیان،) بر كسانى كه پیش از ما بودند، قرار دادى! پروردگارا! آنچه طاقت تحمل آن را نداریم، بر ما مقرّر مدار! و آثار گناه را از ما بشوى!»

http://www.soalcity.ir/node/264

خیلی خوب بود...ممنون:ok:

موضوع قفل شده است